بخشی از مقاله

چکیده

در شعر معاصر برخلاف تصور عده ای که نوآوری را تنها در آوردن قالب های نو و فضاهای فانتزی می دانند، برای خلق آثار بدیع و خلاقانه بایستی به آثار شاعران برجسته ی کهن توجه داشت.مولانا جلال الدین بلخی از شاعران برجسته ی کهن شعر فارسی ست که تأثیر بسزایی بر شاعران پس از خود گذاشته است.در این مقاله تأثیر حکایات وی در مثنوی و سایر اشعارش بر شاعران معاصر دهه های اخیر مورد بررسی قرار گرفته است.

طی این بررسی در می یابیم که این شاعران با تضمین اشعار مولانا به بازآفرینی مصادیق امروزی حکایات و    دیدگاه های مولوی پرداخته اند به این صورت که از کلیدواژه ی شمس به عنوان معشوق مؤنث استفاده شده است و یا با تضمین از آثار وی به بازآفرینی و نوآوری پرداخته اند،چنان که در قالب ها ی سپید و نیمایی هم شاهد توجه این قبیل شاعران به آثار مولانا هستیم و شاعر با آوردن چنین تلمیح هایی به آثار مولانا سعی دارد مخاطب را غافلگیر کرده و به تأمل وادار کند.

گاهی شاعری به استقبال ابیاتی از مولانا جلال الدین می رود و به تلفیق حکایات و    واژه های عرفانی مانند دف و سماع و عروض مطنطن با ذهنیات و زندگی بشر امروزی می پردازد تا افق دید متفاوتی را برای مخاطب به نمایش بگذارد. با بررسی نمونه هایی از این اشعار در آثار شاعران معاصر در می یابیم که سیمای مولانا و متعلقاتش در شعر معاصر تبدیل به یک چهره ی برجسته و شاخص شده است به طوری که مولانا تنها یک شخصیت و یا فقط یک شاعر نیست بلکه به عنوان نمادی متمایز در آثار شاعران معاصر به کار رفته است.

مقدمه

تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر امری ست که در طول تاریخ شعرفارسی شاهد آن بوده ایم و هر اندازه شاعر از جایگاه والاتری قرار داشته باشد تأثیر بیشتری بر روی شاعران پس از خود می نهد.شیوه های تأثیرگذاری متفاوت است .پاره ای از تأثیرات شکلی ست و  پاره ای دیگر از تأثیرات محتوایی به شمار می آید.مولانا جلال الدین از شاعرانی ست که تأثیر فراوانی در شعر پس از خود برجای نهاده است.

در این مقاله به بررسی تأثیر مولانا بر شعر معاصر فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که شاعران امروزه در حوزه هایی همچون تلمیح،تضمین،شکل قالب و همچنین نماد پردازی از رابطه ی میان مولوی و شمس و دیگر عناصر مربوط به شعر مولانا در شعر معاصر فارسی حضوری پررنگ به شمار می آید. استفاده از سنت پیشینیان در شعر یکی از عواملی ست که می تواند موجب افزایش غنای شعر معاصر شود.

هرچند فضای شعر امروز و محتوای آن با شعر گذشته تفاوت و تمایز گسترده ای یافته است،شاعران با ذوق و    توانمند می توانند با 0کاوش در سنت و بهره گیری از تصاویر و مضامین شعر گذشتگان و بازآفرینی آن ها پیوند خود را با سرچشمه های شعر فارسی عمیق تر نمایند.توصیه به مطالعه ی شعر شاعران گذشته از مواردی ست که در کتب مربوط به بلاغت دیده می شود و شاعران و نویسندگان بر این امر تأکید داشته اند؛ چنان که نظامی عروضی در چهارمقاله ی خود رسیدن به کمال شاعری و نویسندگی را به مطالعه ی آثار پیشینیان می داند. یکی از برترین شاعران شعر فارسی که تا امروز مورد توجه علاقه مندان به ادبیات فارسی در ایران و جهان واقع شده است ،مولانا جلال الدین محمد بلخی است.

مثنوی معنوی وی و همچنین دیوان غزلیات او از جمله آثاری ست که شاعران بسیاری پس از او از این دو اثر گرانقدر بهره های فراوان برده اند و گاهی نیز تلاش کرده اند به همان سبک و سیاق آثاری بیافریند و این موضوع تا امروز در میان شاعران تداوم یافته است.آنچه در این مقاله در پی آن هستیم،تأثیرپذیری شعر معاصر فارسی از شعرمولاناست که در ادامه به بیان انواع آن پرداخته می شود. مولانا جلالالدین در 6 ربیعالاول 604 هجری قمری بهدنیا آمده بود. نسبش از پدر به ابوبکر - خلیفه اول - و از مادر به اهلبیت پیامبر میرسید. از آن جایی که شغل پدرش واعظی بود و پند و اندرزها را به شکل قصه بیان می کرد، مولانا نیز در اشعارش از قصه بهره گرفته است چنان که شعر امروز با تلمیح به این حکایت ها پرداخته است. ما با چندگونه کارکرد سیمای مولانا در شعر امروز روبرو هستیم:

.1بهره گیری آثار طنز آمیز از آثار مولانا

از دلایل کاربرد نمادین مولانا در شعر امروز شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم برجامعه است که شاعر سعی می کند با ورود در حوزه ی طنز به بیان آن ها بپردازد مثلا در مثنوی طنز ابوالفضل زرویی با شعری مواجهیم که مسائل اجتماعی روزگارش را با بهره گیری از سبک مثنوی مولانا با اشاره به حکایت های آن بیان می کند و در آن به اوضاع نابسامان جامعه و گرانی کالا ها می پردازد:

بود دکانداری اندر شهر»ری«    کسب و کاری می نمود آن نیک پی

کاسبی می کرد از راه حلال    خود ندید او جز زیان و جز ملال

چون »گران کردن« ز دولت دیده بود    وان حکایات دگر نشنیده بود،

جنس های خویش را اندر نهان شب مصمم تا که در این راه شد دستبندش زد که: »نفرین بر تو باد باعث این کفرورزی کیست، کیست؟ کوس رسوایی در آفاقش زدند شرح آن شلاق و آن خوف و خطر زان عتابش عقده ای در سینه شد گفت یکسر با وزیران ودود کای شما اندر گرانی اوستاد از شما تقلید کردم، یک نفس رونق کار شما در چیست، چیست؟ گفت یک تن زان میانه، کای عمو »خلق را تقلیدشان بر باد داد - ابوالفضل زرویی -

.2 استقبال از اشعار مولانا

کرد با تقلید از دولت، »گران« صبح فردا، محتسب آگاه شد این چه جرم است و چه ظلم است و فساد هین بگو تا این گرانی چیست، چییست«؟ خفت و تا می خورد، شلاقش زدند »این زمان بگذار تا وقتی دگر« لنگ لنگان بر در کابینه شد آنچه در آن روز با او رفته بود »مر مرا تقلیدتان بر باد داد!« زان سبب افتاد کارم با عسس این گرانی های اصلی، کار کیست؟ هست رمز کار دولت در کدو ای دو صد لعنت بر این تقلید باد« یکی از راه های طبع آزمایی و قدرت نمایی شاعران سرودن اشعاری ست که به استقبال بیتی از شاعران پیشین نام آور با تصاویر تازه و متفاوتی گفته می شود. قیصر امین پور به استقبال بیتی از مولانا غزلی سروده است:

»من این ایوان نه تو را نمیدانم نمیدانم   من این نقاش جادو را نمیدانم نمیدانم:«

ز بس بی تاب آن زلف پریشانم، نمی دانم   حبابم، موج سرگردان طوفانم؟ نمی دانم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید