بخشی از مقاله

چکیده

در هنر دوران گذشته در کنار توجه به اصول و قواعد جاری در خطاطی، تنوعاتی به آن اضافه گردید. حروف نگاری به عنوان هنری که جان تازهای به حروف میبخشد، بیان شکلی حروف را به شکل میکشد و توجه به ذات حروف را با الگوی نوشتاری تلفیق میکند. یکی از مواردی که به عنوان دل مشغولی و "مشق کردن" کردن در هر دورهای در بین هنرمندان عرصههای هنری وجود داشته و دارد، تمرکز به موضوعاتی به عنوان بهانه مشق کردن است، مانند اسما متبرکه، اسامی امامان، معصومین و گاه میتوان آیههای کوچک قرآن مانند بسم االله الرحمن الرحیم را دستاویز و بهانه قرار داد که سنت بسم االله نگاری از آن جمله است که در تقسیم بندی بدایع قرار میگیرد. این پژوهش با هدف بررسی اصول و شیوههای طراحی و خلق بسمااللهنگاری با توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانهای و اسنادی در پی پاسخگویی به پرسشهای ذیل میباشد:

الف - بدایعنگاری چیست؟

ب - چگونگی طراحی و خلق بدایعنگاری در چه محوریتی است؟

نتایج تحقیق نشان میدهد که بدایعنگاری، جلوهای از همنشینی و مجالست حروف و نقوشی است که با توجه به ارزشهای نهفته معنوی و نمادین، بسمااللهنگاری از آن جهت مهم است که مبین آیهای مبارک از قرآن است و خوشنویسانی خود را ملزم به نگاشتن آن در جهت ستایش ذات احدیّت میدانستند. از این روی نابترین و خلاقانهترین ترکیبات را در جلوهگری بسمااللهالرحمنالرحیم نظارهگر هستیم.

-1مقدمه

قرآن و کلام وحی بهترین و والاترین مرجع بوده که در طول تاریخ هنرمند مسلمان هم برای اتصال به سرچشمه حقیقت و هم طلب عشق می نموده اند.در دنیای معاصر این شیوه، گونه ای از هنر حروف نگاری - تایپوگرافی - محسوب می شود که در آن هنرمند با تاثیر از ذهنیت خلاقانه خویش و یا با بهره گیری از هنر خطاطی و خوشنویسی گذشتگان، به خلق قلم جدید می پردازد. اگر هنر بدایع نگاری را در ردیف حروف نگاری قرار می گیرد، به این دلیل است که حروف در ترکیبات متنوع به گونه ای طرح می گردند که جلوه تصویری داشته باشد. تایپوگرافی صدای تصویر است.

قرآن مکتوب از همان آغاز که قرآن به کتابت درآمده است در اول هر سوره ای باستثنای - سوره برائت -بسم االله الرحمن الرحیم است; یعنی سوره با بسم االله آغاز می شود. خداوند معنای فارسی االله نیست و درست آن ایزد است و بخشنده ترجمه وهاب است نه رحمان. رحمان و رحیم هر دو صفتند و معنای هر دو یکی است جز آن که هر یک از این دو بیانگر بخشی از رحمت الهی است زیرا رحمت بر دو نوع است یکی رحمت عام بلا شرط و دیگری رحمت خاص مع الشرط. رحمت عام بلا شرط رحمتی است که مشروط به هیچ شرطی نیست و رحمت خاص مع الشرط رحمتی است که منوط به عمل است اعم از مادیات و معنویات.

-2بسم االله نگاری جلوهای ناب از بدایعنگاری

»زیباترین و نابترین جلوههای بصری و ساختاری تایپوگرافیک را میتوان در آثاری مشاهده کرد که در آن از آیه »بسم االله الرحمن الرحیم« استفاده شده است. تقدس این آیه و کلید گشایش مغفرت خداوند، هنرمندان مسلمان را به خلق جلوههای نوشتاری و تایپوگرافیک از آن سوق داده و فرموده پیامبر اسلام نیز به عنوان محرک، هادی هنرمندان در این مسیر بوده و هست.

ایشان در حدیثی نبوی فرمودند: »من کتب بسماالله الرحمن الرحیم بحسن الخط، دخل الجنه بغیرالحساب:« کسی که بسماالله الرحمن الرحیم را با خط خوش بنگارد، بدونحسابرسی به بهشت وارد میشودو مسلماً کتابت هیچ یک از آیات الهی به اندازه نوشتن این آیه مبارکه، مورد توجه و ذوقآزمایی قرار نگرفته ... . این ندای وحدتآفرین را به صورت طرحها و ترکیبات بدیع، زیبا و چشمنواز و سرشار از عشق صادقانه با کمال فروتنی به پیشگاه حضرت حق نمودهاند - «هراتی،. - 6 :1378 در تاریخ هنرهای بصری عالم اسلام، تاکنون هیچ آیهای به اندازه این آیه مورد توجه هنرمندانه هنرمندان رشتههای مختلف هنری قرار نگرفته است.

3بدایع- نگاری - حُسن نویسی -

»ایرانیان در سدههای نخستین اسلامی به خط های مانوی و پهلوی مینوشتند. در همین حال ایرانیان مسلمان نظیر یزید فارسی تلاش کردند شیوه نوشتن قرآن را که به خط نبطی بود و در آن ابهامات زیادی بود بهبود بخشند. از این رو ایرانیان با ذوق و سلیقه خود و با نیم نگاهی به خط پهلوی و خط اوستایی، نقش مهمی را در تکامل خط نوشتاری قرآن و در واقع خط عربی بازی کردند - «همایون فرخ،. - 47 :1384

باور اغلب پژوهشگران این است که ایرانیان خط کنونی خود را از اعراب ها وام گرفتهاند، با وجود این، میتوان ادعا کرد که این خط، خطی است که ایرانیان در شکل گیری آن سهم عمده ای داشته اند. از ان گذشته، بعدها ایرانیان براساس نیازهای زبانی خود الفبای فارسی را پدید آوردند و از سده سوم هجری به علت رواج نامهنگاریهای دیوانی، کم کم خطهای مانوی و پهلوی، جای خود را به الفبای فارسی دادند. نقش هنرمندان ایرانی در گسترش خطوط و شیوههای خلاقانه خطوط - بدایع نگاری - بر کسی پوشیده نیست.

»بدیع« از بدیع، نو و تازه میآید. خط بطلان کشیدن بر شیوههای هنری گذشته نیست، بلکه تأکید بر تنوع و ترکیبات خلاقانه در ساختار یک اثر خوشنویسی میباشد. در خطوطی مثل کوفی و ثلث، رد پای بدایع نگاری را بیشتر مشاهده میکنیم. »بدیع« یکی از نامهای حضرت باری تعالی است و فاعل آن » مبدع« است که به معنی پدیدآورنده چیزهای نو است. در آیه 110 سوره مبارکه انعام آمده است که: خداند متعال »بدیع السموات و الارض« است. در آنندراج »بدیع قلم« و »بدیع رقم« را از صفات کاتب دانستهاند که اینگونه اشارات بسیار در خور توجه و اهمیت بوده است.

این مورد در گذشته با توجه به نوع کاربرد خط در محلی خاص در کتیبه نگاری تعریف شده است. گاه حروف در قالب شکلی خاص طراحی میشده است و نوع بستر قرارگیری حروف با طراحی آن مرتبط بوده است. در هنر کتابت، سر لوح ها که محل قرارگیری "بسم االله..." بوده، معمولا قطع مستطیل کشیده بوده که هم به نوع تقسیمات کتاب یا قرآن و هم به جهت نوشتار حروف و کلمات مرتبط بوده است.

-4اصول طراحی و خلق بسم االله نگاری

در هنر دوران گذشته در کنار توجه به اصول و قواعد جاری در خطاطی، تنوعاتی به آن اضافه گردید. در واقع تنوع بخشی و توجه به جنبه زیباشناسی خط، به دلیل یکنواختی و یکسانی و رعایت قواعد صرف نبود. یکی از مواردی که به عنوان دل مشغولی و"مشق کردن" در هر دوره ای در بین هنرمندان عرصه های هنری وجود داشته و دارد، تمرکز به موضوعاتی به عنوان بهانه مشق کردن است و پس از اتمام این دوره، ممکن است آثاری ارائه گردد که در این مورد کارکردی همسو با آثار دیگر هنرهای تجسمی دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید