بخشی از مقاله
چکيده :
شاهنامه فردوسي متعلق به موزه دموت به عنوان يکي از شاهکارهاي مهم دوره ايلخاني شناخته شده است . براي بررسي تصاوير اين اثر نفيس دانستن اين نکته اساسي ضروري است که نقاشي ها و تصاوير اين کتاب علت وجود و بخش اصلي اين شاهنامه به شمار مي آيند. در اين پژوهش ضمن بررسي دلايل اين امر به بررسي ويژگيهاي بارز و ارزشمند موجود در نگاره هاي شاهنامه دموت خواهيم پرداخت . همچنين به اين سوال پاسخ خواهيم داد که سبک منحصر به فرد به کار گرفته شده در مصورسازي اين نسخه حاصل چه فرايندي مي باشد. در شاهنامه دموت به صورت بارزي با تصاوير انساني پر رنگ تر و جلوه گرتر از نسخه هاي مشابه پيشين روبرو هستيم ، اما در مورد فضاي کلي و پس زمينه وضعيت ديگري حاکم است که ناشي از الهام گيري نگارگر از فضاسازي هاي هاي نرم و رنگ هاي ملايم نقاشي هاي چيني است . همنشيني اين دو سبک اجرايي در نگاره هاي شاهنامه دموت به شکل بسيار چشم نواز و متعادلي مشاهده مي شود که خود بيانگر تبحر و شناخت بالاي خالق اين تصاوير است . عناصر موجود در داستانها معمولا در کادر بزرگ و مستطيل شکلي قرار گرفته اند و فضاي زيادي را در صفحه اشغال ميکنند. به شکل کاملا واضحي در تمامي نگاره هاي اين شاهنامه ويژگيهاي تصوير نگاري برساختار کلي صفحات غالب است . پرداختن و به تصوير کشيدن حالات و عواطف انساني و سعي در نمايش احساسات شخصيت هاي مربوط به داستان هاي مختلف شاهنامه که در اين نسخه به طور خاص به آن پرداخته شده ، دستاوردي کاملا نو و جديد براي تصويرنگاري هاي آن دوران بوده است . مجموع اين ويژگيها شاهنامه دموت را در جايگاه اثري بسيار مهم و حياتي در هنر نقاشي ايران مطرح ميکند.
واژگان کليدي : شاهنامه دموت ، هنر ايلخاني، نگارگري ايراني، نقاشيهاي چيني .
مقدمه :
با استيلاي مغول بر ايران ، در اواخر سده هفت و اوايل سده هشت هجري ،هنر نگارگري آغاز به اقتباس ها و ابداعاتي نمود وسرانجام در سده ي دهم از پويايي باز ماند. حکومت ايلخانيان با انتقال منابع تصويري الهام بخش از چين به ايران تأثير بسيار زيادي بر سبک و کيفيت آثار هنري آن دوران در ايران گذاشت .در همين زمان ، تحت حمايت ايلخانان کتاب نگاري در زمينه هاي علمي و تاريخي و همينطور مصور سازي برخي متون قديمي همچون شاهنامه ي فردوسي رونق گرفت .شاهنامه ي دموت که به نام کسي که آنرا در اوايل سده ي بيستم تصاحب کرد مشهور شده است ،محصول يکي از همين کارگاه ها است .در تصاوير اين کتاب عناصر ايراني و چيني در کنار هم ديده مي شودو مناظر طبيعي اغلب به سبک چيني ساخته و پرداخته شده است .در عوض تصاوير انساني و لباس افراد به صورت کاملا پررنگ و با حال و هواي ايراني کشيده شده است .(ملکي.١٣٧٨ .٧٤)
نگاره ي بر دار کردن ماني تنها برگي از اين شاهنامه است که در ايران و در موزه رضا عباسي نگه داشته مي شود.سايه پردازي هاي آن به شيوه آب مرکب اما رنگ آميزي ساختمانها و چهره ها به صورت جسمي و پر رنگ اجرا شده است .
رويين پاکباز در کتاب نقاشي ايراني گفته است : اين نسخه احتمالا در حدود ١٢٠ نگاره داشته است که توسط چند نقاش اجرا شده اند. ولي هم اکنون تنها چند تصوير پراکنده از آن باقي مانده است . (پاکباز .١٣٨٣. ٦٠ ) اما «بازيل گري» در کتاب نقاشي ايران مي گويد: شاهنامه دموت ٦٠ ورق دارد که بيشتر آن مصور و فقط تعداد کمي متن بدون تصوير بوده که داراي اندازه اي به ابعاد ٢٩ .٤٠ سانتي متر مي باشد. (گري .١٣٦٩. ٣١). ميتوان گفت رنگهاي شاد و تند و زنده که مربوط به سبک نگارگري هنرمندان ايراني است وقتي در شاهنامه دموت کنار چشم انداز هاي سرد و ملايم سبک چيني مي نشيد تعادل و تحرکي زيبا به تصاوير ميبخشد.نگارگر با چيدمان عناصر بصري در يک کادر مشخص و با کنار هم قرار دادن رنگها و همينطور بازيهاي خلاقانه با فرم و رنگ در صفحه ، به شکل ماهرانه اي تصاويري شگفت انگيز و پر رمز و راز خلق نموده است .
شاهنامه دموت ،براي سلطان اويس يکي از شاهزادگان آل جلاير نوشته شده بود. آل جلاير و آل مظفر در جنوب غربي ايران حکمروايي ميکردند. نگاره هاي اين شاهنامه تا قرن دهم هجري در تبريز نگهداري ميشد و بعدها در آشفتگي دوره محمدعلي شاه ، توسط يک فرد پاريسي به نام «ژرژ دموت » از ايران خارج و به صورت برگ برگ به موزه ها و مجموعه داران سراسر دنيا فروخته شد.
اين شاهنامه به علت اينکه داراي ابعاد نسبتا بزرگي است اخيرا به «شاهنامه بزرگ » معروف شده است . شاهنامه دموت را مي توان نقطه اوج ترقي نقاشي عهد ايلخاني دانست که مسلما تأثير هنر چيني نقشي با اهميت در اين ترقي داشته است .(گري.١٣٦٩ .٣٤ )
مهمترين پيشرفتهاي مينياتور در اوايل قرن چهاردهم يکي غناي رنگ و ديگري باز کردن ساختمان کمپوززيسيون است .(پاکباز. ١٣٧٨ .٦١ )
مينياتور هاي شاهنامه دموت به وسيله چندين نقاش اجرا شده اند و حتي ايجاد آن ها را به دهه هاي مختلف قرن چهاردهم نسبت ميدهند وکاملا واضح وآشکار است که چندين نقاش بر روي اين کتاب کار کرده اند .(همان . ٣٤ )
درنگاره هاي اين شاهنامه ملاحظه ميکنيم که سنت هاي ايراني و بين النهريني پيش از مغول با سنت هاي خاور دور آميخته شده اند و گاه يکي بر ديگري برتري يافته است . بيشک تصوير گران اين شاهنامه در دست يابي به اين بيان حماسي مرهون فردوسي بوده اند زيرا نظير آن را در نقاشي چيني نمي يابيم .به قول بازيل گري اين سبک قوي در تصويرگري از چالش ميان سنت ذاتي ايراني و مهارت هاي کسب شده از هنر چيني حاصل آمده است .(آرامودا. ١٣٨٣ . ١٨٠ )
ترکيب بندي ها در تصاوير، داراي چنان استحکام و وحدتي است که مهارت نقاش را به طرز فوق العاده اي بيان مي نمايد.
مجالس سوگواري در اين مجموعه از اهميت زيادي برخوردار است وجزو تابلوهاي پر ازدحام اين کتاب محسوب مي شوند. در تمام تصاوير مربوط به سوگواري چشم مخاطب اثر به طور شگفت انگيزي در صفحه به گردش در ميآيد و بيننده به هيچ عنوان دچار مرداب بصري و يا درگيري نگاه در منطقه اي خاص در تصوير نمي گردد. اين ويژگي يکي از مهمترين و اصوليترين قوانين مربوط به مباني هنرهاي تجسمي ميباشد که به طور جدي در آموزشهاي هنري مدرن مورد دقت و توجه قرار ميگيرد و در کمال ناباوري توسط نگارگران اين شاهنامه که برخي از آنان از سوادخواندن و نوشتن نيز محروم بوده اند به شکل خارق العاده اي در سرتاسر اين مجموعه تصويري اجرا شده است .