بخشی از مقاله
متالوژنی کانسارهای مس «نوع مانتو » در ایران
چكيده
کانسارهای مس نوع مانتو از گونه کانسارهای چینه گران در میزبان گدازه های آتشفشانی پرمایه از سیالات فرار است و معمولا در قرابت با کانونهای ولکانیسم که رویکرد آن وجود دایکهای بازیک است دیده میشوند . كانه سازی اصلی از نوع کالکوسین بوده که دارای زونالیته از پیریت به کالکوپیریت و در نهایت به كالكوسيت در مرکز زون مینراليزه میباشد. كالكوسيت کانسنگ اصلی را می سازد و با بادامکهای زئولیت، کلسیت، البيت و کوارتز همراهی می شود . شناخته شده ترین نوع مانتو در شمال شیلی و کانسار برئاسپرانزا است گرچه کانسارهای کارولینا و مانتو بلانكرنیز از زیر گونه های آن محسوب می شود.
تطبيق ویژگیهای کانسارهای نوع مانتو با زمین شناسی ایران و مقایسه آن با مشخصات کانسارها و یافته های مس و کنترل میدانی تعدادی از آنها نشانگر آنست که فاز پسین ولكانيسم انوسن در حوزه ایران مرکزی در مناطق نم و ساوه ، عباس آباد سبزوار و شمال دورونه ) میزبان کانسارهای مس از نوع مانتر میباشد که از آن میان کانسارهای وشنوه و گلستان در استان قم و کانسارهای چغندرسر، دامن جلا، معدن بزرگ و غیره ... در حوزه معدنی عباس آباد -ترود از بارزترین نمونه ها به شمار می روند .
مقدمه :
در بالاترين رديف آتشفشانی ائوسن ایران کانسارها و آثار معدنی متعددی از کانی سازی مس وجود دارد که در نوشته های مختلف از گونه گرمابی ، رگه ای ، استوک ورک ، آتش فشانی و ... از آنها یاد شده و اغلب بواسطه عدم شناخت صحیح از مدل زایشی و ویژگیهای كانه سازی ، معادن آنها متروکه و عملیات مهندسی اکتشاف چاه ، تونل و ... ) بدون نتیجه رها شده است . وجود كانی سازی مس نوع مانتو اولین بار توسط نگارنده در کانسار وشنوه ( کوهستان قم ) در سال ۱۳۷۹ شناسایی و گزارش گردیده و در پی آن احتمال وجود موارد مشابه در سایر نقاط کشور (1998 ,Samani)، مورد توجه قرار گرفته است . بررسی متالوژنی مس در شیلی و تطبيق آن با مشخصات زمین شناسی معادن و آثار شناخته شده در ایران حاکی از آنست که گونه معینی از كانی سازی مس که به "مانتو ( Mantos) " شهرت دارد در مناطق ترود - عباس آباد ، گلستان ، وشنوه ( کوهستان قم) ، منطقه انارک (؟) و سایر نواحی می تواند وجود داشته باشد (1998 ,Samani) و لذا شناخت این گونه از کانی سازیها می تواند چشم انداز نوینی را در زمين شناسی و منابع معدنی مس خلق نماید .
معرفی کانسارهای نوع مانتو
کانسارهای مس مانتو گرچه حقیقتا یک نوع نمی باشند ولی اغلب به گروه مرکب از کانسارها اطلاق (1992 ,Routhier , 1982 ; sillitoe) و چنین تعریف می شود: " اين كانسارها فرآیند جایگزینی گرمابی در آندزیت ها و گاهی ریولیت ها ( ایگنمبریت ) می باشند که عمومأشكل هندسی تخت دارند و منطبق با درون طبقات یا گدازه ها بوده و از نوع چينه كران - Strata) (bound به حساب می آیند . شناخته شده ترین کانسارها از این گروه در شیلی بوده و در حقیقت کار مایه اصلی این طبقه بندی شمرده می شوند . این کانسارها در مجموعه آتشفشانی رشته ساحلی (Coastal Range) به سن ژوراسیک که آغازین فاز ماگماتیسم قوسی است جای دارند . این مجموعه از نوع آتش فشانی نیمه قاره ای (Subaerial) بوده و دستخوش دگرسانی پروپیلیتی شده است. دگرسانی ظاهرا با تراوایی(Permeability) اولیه جریانهای گدازه ای کنترل شده و با كانی سازی اپیدوت، کلریت، کلسیت و به مقدار کمتر اکتینولیت، کوارتز و هماتیت به صورت ناحيه ای شناخته می شود.
دایكهای فراوان نفوذی تنوره ای (necks) و سیل با ترکیب گابرو و دیوریت در قرابت با این کانسارها به چشم می خورد که میتواند سیستم های تغذیه کننده (Feeders) به حساب آید. بارزترین کانسارهای این گروه بنام گونه بوئنا اسپرانزا شهرت دارد که خود به سه زیرگونه (1) بوئنا اسپرانزا (Buena Esperanza) (۲) کارولينا ( Carolina de Michilla sub - type) و (۳) مانتو بلانكو ( Mantos Blanco sub – tyupe ) تقسیم شده است ; Sergio Espinoza R . et . al) (1994 ، دراین دسته از کانسارها كانه های اصلی شامل كالكوسيت و بورنيت بوده و در گدازه های بازالتی و آندزیتی جای دارند . کانی سازی عموما در لایه های آتش نشانی روی داده که با بایک، نفوذی تنوره ای و سیل دارای ترکیب گابرو دیوریت همراه هستند و برخلاف سایر انواع کانسارها نبود یا اندک بودن پدیده های گرمابی سنگ میزبان از وجوه بارز آنهاست . معمولا بر حسب شرایط رخنمون، درجات متفاوتی از اکسیداسیون در آنها روی می دهد که کانی های حاصل از فراگرد هوازدگی شامل آتاکاميت (Atacamite) و به مقدار کمتر آنتلريت (Antlerite)، بروکانتیت (Brochantite) ، مالاكيت و کریزوکلا می باشد در مواردی کوپریت و مس فلزی نیز در آنها وجود دارد. مدل کانسار بوثنااسپرانزا بر پایه کانیهای همزاد و توالی ماگمایی در شكل یک نمایش داده شده است. کانی سازی چینه ای شکل از كالكوسيت و بورنيت حفرات و فضاهای خالی را در بخش فوقانی گدازه ها پر کرده و برش های گرمابی با کانی سازی سولفيد و كانی سازی از نوع پرشدگی رگه ای دیده می شود. گاهی حتی فضاهای متخلخل طبقات رسوبی را نیز پر مینماید. کانی سازی چینه ای شکل در بخش های فوقانی جریانهای گدازه ای از شاخص ترین وجوه این زیر گونه است، مانند کانسارهای ,Mantos de Malacoff , Mantos del Pacifico | Mantos de la Lumna Santo domingo , Santa Gema , Jeniffer – Lince . در این کانسارها بادامکهای حاوی كلريت، کوارتز و هماتیت فراوان وجود دارد، کانی سازی اقتصادی شامل كالكوسيت، بورنيت و کالکوپیریت می باشد و در بخش اکسیدان کانسار، بادامکهای دارای آتاکامیت یا کریزوکلا مشاهده میشود. نفوذیهای نیمه عمیق گابرو یا میکرودیوریت در بخش های مرکزی کانسار جای دارد و برشهای گرمابی با این نفوذيها وابستگی نشان می دهد . كانی سازی در ساختارهای گسله قبل از آن رخداده، گرچه اهميت چندانی ندارد. منطقه بندی كانه سازی اولیه از بالا به پایین و از بخش های درونی به برون شامل اسپکولاریت - کلسيت، كالكوسيت - دايجنيت - كوولیت، بورنيت - دايجنيت - كوولیت - كالكوسيت - گالن، بورنيت - کالکوپیریت و کالکوپیریت - پیریت است. این منطقه بندی نتیجه تكوين شرايط كانی سازی از غلبه آهن در گام آغازی و جایگزینی با مرحله دوم غنی از مس می باشد. کانی سازی آغازین شامل هماتیت اولیه، پیریت و کالکوپیریت بوده و در گام دوم که در حرارت پائین تر رخ می دهد اول كالكوپيريت - بورنيت با بافت انحلالي (exsolution) و بعدأ كالكوسيت تشکیل می شود که اصلی ترین کانی سولفید در کانسار است. این کام ممکن است توأم با تشكيل اسپکولاریت باشد، احتمال تشکیل سایر سولفیدهای حرارت پائين نظیر کووليت، كالكوسيت و جولئيت (juleite) ممكن است در طی هوازدگی بعدی باشد. در کانیهای سولفيد مس نظير كالكوسيت و كوولیت، نقره فراوان وجود دارد بدون آنکه کانی خاصی را بسازد. مقدار نقره در معادن این گونه کانسارها حدود ۱۵ تا ۲۰ گرم نقره در تن می باشد که به عنوان محصول همراه در کانه آرایی تولید میگردد. در این کانسارها، دگرسانی گرمابی در بخش مینرالیزه سیمای مشخصی نمی سازد و تشخیص آن از دگرسانی ناحیه ای پیرامون بسیار دشوار می نماید. دگرسانی های ناحیهای عمومأ شامل کلریت، آلبيت، کوارتز و اپیدوت می باشد. در زون مینرالیزه همآیندی کوارتز، کلریت، کلسیت، اسفن و هماتیت بسیار معمول است که با افزایش دگرسانی سریسیت در فلدسپار دیده میشود.
کانسارهای شناخته شده نوع مانتو در ایران
کمربند ولکانو - پلوتونی پالئوژن در ایران رویکردی از گام میانی چرخه زمین ساخت آلپی است که در گستره وسیعی از کشور رخنمون دارد. تكوين چرخه آلپی نتیجه فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس در ایران است که می تواند به دو دوره کششی تقسیم گردد: دوره کششی فراگير (Transtensional) با گسل های راستالغز و کششی که ماگماتیسم آتشفشانی در آن حاکمیت دارد و دوره فشاری فراگير (Transperssive) که چین خوردگی، گسل خوردگی راستالغز و معکوس با سلطه ماگماتیسم پلوتونی از رویکردهای اصلی است. در دوره نئوژن و در جهات اوريب (Transversal) نسبت به روندهای عمومی سیستم ولکانو - پلوتونی، کانونهای ولكانو - پلوتونیک خاصی با صفات کششی (Extensional) بروز می نماید که عموما در تقاطع سیستم های خطوارهای با سیستم پالئوزن مشاهده می شوند. عزرایی مرتبط با روی زمین شناسی ای به سه چرخه می تواند تقسیم شود که عبارتند از : ۱- چرخه كانه سازی نوع مانتو در ولکانیک های ائوسن.
۲- چرخه كانه سازی نوع پورفیری و وابسته های اسکارنی و رگه ای مرتبط با آن در ماگماتیسم نفوذی - پورفیری ائوسن پسين - اليگوسن - میوسن. ٢- چرخه کانی سازی اپی ترمال Cu , Pb , As , Sb , Hg , Au
در ساب ولكانيسم نئوژن. از عمده ترین نمونه های كانی سازی نوع مانتو میتوان به کانسارهای مس گلستان و وشنوه در استان قم و کانسارهای بسیاری از مس در زون متالوژنی مس عباس آباد – ترود اشاره نمود (شکل ۲). که عموما دارای مشخصات ذیل می باشند .
الف- سنگ میزبان کانسارها، گدازه های آندزیت، بازالت های پورفیری با بادامکهای كلسيت و زئولیت است که تعلق به تراز پایانی چرخه آتشفشانی ائوسن داشته و تقریبا در بلافصل آنها سریهای رسوبی - تبخیری ائوسن فوقانی هشته شده است .
ب- در محدوده کانی سازیها، اغلب سیستم های دایک وسیل از میکرودیوریت و گابرو وجود دارد که نوعی وابستگی با سری آتشفشانی داشته و میتواند به عنوان سیستم تغذیه کننده (feeder dykes) به حساب آید .
پ- دگرسانی عمده از نوع اتومتاسماتیسم (Autometasomatism با کانی سازی آلبيت، كلريت، کوارتز و هماتیت همراه با مرمکیت زایی می باشد که وضعیتی ناحیه ای از خود نشان می دهد و منحصر و محدود به محوطه کانسار نمی باشد بلکه در گسترده تر از محدوده آتش فشانی مشاهده میشود.