بخشی از مقاله

مقایسه تکنیکها مدل هاي پیش بینی ورشکستگی با مدل هاي درماندگی
چکیده :

در دنیاي اقتصادي امروز، داشتن اطلاعات درست و به موقع براي مالکــان، ســرمایه گــذاران، اعتبــار دهندگان و سایر گروه هاي ذینفع به منظور اتخـاذ تصـمیم هـاي مـالی، بسـیار مفیـد اسـت . بـا توسـعه تکنولوژي، استفاده از مدل هاي ساده پیش بینی ورشکستگی براي همه گروه ها امکان پذیر شده اســت . در دسترس بودن ابزارهاي ساده و قوي پیش بینی ناتوانی مالی شرکت ها مـی توانـد بـه مالکـان بـراي پیشگیري وقوع ورشکستگی و اقدامات لازم براي بهبود وضعیت شـرکت، کمـک کنـد . از طرفـی وجـود چنین ابزاري می تواند محرك خوبی در انتخاب بهینه پرتفوي سرمایه گذاري براي سرمایه گذاران باشــــد . اعتبار دهندگان نیز بهتر می توانند از وضعیت گذشته، حال و آینده اینگونه شرکت ها مطلع شوند .

از طرفی ارزیابی درماندگی مالی شرکتها بسیار حائز اهمیت است، زیرا شکست شرکت، هزینه هاي مستقیم و غیر م ستقیم ب سیاري را براي ذینفعان بهمراه دارد. از اینرو استفاده از نسبتهاي مالی براي ارزیابی درماندگی مالی شرکتها همیشه مورد توجه اعتبار دهندگان ، سهامداران و تحلیلگران مالی بوده است. ارزیابی و پیش بینی به موقع و صحیح میتواند تصـــمیم گیرندگان را در یافتن راه حل بهینه و پیشـــگیري از درماندگی مالی یاري کند. تاکنون از الگوهاي گوناگونی براي ارزیابی درماندگی مالی ا ستفاده شده ا ست . الگوهاي بکار گرفته شده در این زمینه کاربرد ب سیاري زیادي در تصمیم هاي فعالان بازار مالی دارد.

در این مقاله با تعریف مفاهیم ورشکستگی و درماندگی مالی و بررسی مدلهاي پیش بینی ورشکستگی و همچنین مقایسه این مدلها با مدلهاي درماندگی مالی طی سالهاي جاري می پردازد.

مقدمه :
با پی شرفت علم و فن آوري و اقت صاد و تجارت وارد مرحله جدیدي شد. مو س سات کوچک به شرکتهاي بزرگ سهامی و چند ملیتی تغییر شکل دادند . این امر موجب توسعه و گسترش بازارهاي مالی و پولی هزاران نفر در سهام شرکت ها شد. رشد و دگرگونی سریع روابط اقتصادي منجر به رقابت شدیدي در عرصه تجارت، صنعت و سرمایه گذاري گردید. واکنش سریع و درست در مقابل شرایط بسیار متغیر بازار در موفقیت بنگاه نقش بسزایی دارد. کشف مشکلات عملیاتی و مالی شرکتها موضوعی است که با تجزیه و تحلیل نسبتهاي مالی عجین شده است. نسبتهاي مالی یکی از ابزارهاي ارزیابی شرکتها تو سط سرمایه گذاران و همچنین ابزاري براي مدیریت واحد تجاري بمنظور ارزیابی وضعیت موجود و همچنین پیش بینی وضعیت آتی واحد تجاري میباشد. در سال 1930 تحقیقات رسمی در خصوص دلایل ورشکستگی واحدهاي تجاري شروع شد. محققان نشان دادند که نسبتهاي مالی شرکتهاي ورشکسته در مقای سه با ن سبتهاي مالی شرکتهاي موفق و ضعیت مطلوبی ندارند و تجزیه و تحلیل ن سبتها میتواند در پیش بینی ورشــکســتگی مفید باشــد. محققان توانســتند از طریق ترکیب این نســبتها مدلهاي چند متغیره براي پیش بینی ارائه دهند.(رهنماي رودپشتی، (1387

از جمله مهمترین موضــوعات مطرح شــده در زمینه مدیریت مالی، ســرمایه گذاري، اطمینان به ســرمایه گذاري می باشد. یکی از مسائلی که می تواند به نحوه تصمیم گیري سرمایه گذاري کمک کند وجود ابزارها و مدلهاي مناسب براي ارزیابی شرایط مالی و وضعیت سازمانها می باشد. تغییرات محیطی و رقابت روز افزون مؤسسات، دستیابی به سود مورد نظر را براي آنها محدود کرده است. براي سرمایه گذاران و بسیاري از شرکتهاي خصوصی که تحت تأثیر ور شک ستگی شرکت ها ه ستند، ا ستفاده از ابزار سریع و راحت از اهمیت علمی برخوردار ا ست زیرا آنها اغلب مجبور ه ستند درباره ي سرمایه خود ت صمیم گیري سریع دا شته با شند و ممکن ا ست درك تحلیلی را ن سبت به عملکرد شرکتها نداشته باشند. (2009,permacahndra)

مالکان، مدیران، سرمایه گذاران و اعتباردهندگان ، شرکاي تجاري و همچنین مو س سات دولتی علاقمند به ارزیابی وضعیت مالی شرکت هستند زیرا در صورت ورشکستگی هزینه زیادي به آنها تحمیل میگردد. در بازارهاي پیچیده کنونی تمامی صنایع با مخاطراتی مواجه ه ستند که در صورت عدم توجه به آنها، با عواقب وخیمی روبرو خواهند شد.
ور شک ستگی همواره طیف و سیعی از افراد، سازمانها، و بطور کلی بخش بزرگی از جامعه را معطوف به خود کرده ا ست . ارائه تعریف دقیق از گروهاي ذي نفع م سئله ور شک ستگی ب سیار م شکل ا ست، اما میتوان مدعی شد که مدیریت، سـرمایه گذاران، بسـتانکاران، رقبا و نهادهاي قانونی بیش از سـایرین تحت تاثیر پدیده ورشـکسـتگی قرار میگیرند. سرمایه گذاران با پیش بینی ور شک ستگی نه تنها از ری سک سوخت شدن سرمایه خود جلوگیري میکند، بلکه از آن بعنوان ابزاري براي کاهش ریسک سبد سرمایه گذاري خود استفاده میکنند. مدیران واحد تجاري نیز در صورت اطلاع به موقع از خطر ورشکستگی میتوانند اقدامات پیشگیرانه اي جهت جلوگیري از ورشکستگی و هزینه هاي اقتصـادي و اجتماعی سـنگینی را که بر جامعه تحمیل میکند، از دیدگاه کلان مورد توجه قرار دهند ، زیرا منابع تلف شده در یک واحد اقتصادي بحران زده میتواند به فرصت هاي سودآور دیگر اختصاص یابد.

وقوع ورشکستگی هاي با اهمیت طی دهه 60 میلادي منجر به رشد علاقه در زمینه مدلهاي پیش بینی ورشکستگی شده است. اقتصاد جهانی بخصوص پس از ورشکستگی سازمانهاي عظیمی نسبت به ریسک موجود در ساختار سرمایه شرکتها هوشیار شده است، به گونه اي که یکی از مهمترین اهداف قوانین ورشکستگی فعلی دیگر کشورها، کاهش ریسک اعتباري است.

روش شناسی متنوعی در ادبیات ورشکستگی براي مدل سازي پیش بینی ناتوانی تجاري به وجود آمده است.هر یک از این روشها داراي مفروضات و محدودیتهاي خاص خود هستند، اما فرض اساسی اغلب آنها این میباشد که میتوان شــرکتها را به دو گروه طبقه بندي کرد : (1 شــرکتهاي داراي ســلامت مالی (2 شــرکتهاي دچار پریشــانی مالی. (اعتمادي،(1389

ارزیابی درماندگی مالی میتواند اثر مهمی بر تصمیم هاي فعالان بازار مالی از جمله مدیران شرکتهاي سالم و اعتبار دهندگان جهت تخصیص اعتبار داشته باشد.

ادبیات نظري :
با توسعه بازارهاي مالی و متعاقب آن حاکم شدن وضعیت رقابتی، بسیاري از شرکتها ورشکست و از گردونه رقابت خارج میشــوند. این امر موجب نگرانی صــاحبان ســرمایه و ســایر ذینفعان را فراهم می آورد و آنان براي اینکه از سوخت شدن اصل و فرع سرمایه خود جلوگیري کنند به دنبال روشهایی هستند که بحران مالی را پیش بینی کنند.

یکی از راههایی که با اســتفاده از آن می توان اقدام به بهره گیري مناســب از فرصــتهاي ســرمایه گذاري و همچنین جلوگیري از به هدر رفتن منابع کرد، پیش بینی ورشـکسـتگی اسـت. به این ترتیب کهاولاً با ارائه هشـدارهاي لازم میتوان شرکتها را نسبت به وقوع ورشکستگی هوشیار کرد تا آنها با توجه به این هشدارها دست به اقدامات متقضی بزنند و دوم اینکه سرمایه گذاران فرصت هاي مطلوب سرمایه گذاري را از فرصت هاي نامطلوب تشخیص دهند و منابعشـان را در فرصـتها و مکانهاي مناسـب سـرمایه گذاري کنند. به هر حال نشـانه هاي پریشـانی مالی خود را به سرعت نشان نمیدهند بلکه در میان حجم انبوهی از اطلاعات مالی و غیر مالی خود را مستتر میسازند. رمز موفقیت در این زمینه شناسایی به هنگام مشکلات مالی آنهاست. این مدلها همانند زنگ خطري مشکلات نهفته در ساختار مالی را آشکار میکنند و امکان عکس العمل معمـولا ورشکسـتگی، نکول ، ناتوانی در ایفاي تعهدات، عدم موفقیت چهار اصطلاح عمومی عدم موفقیت ادبیات به جاي یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. عـــدم موفقیـــت ، تـــا حـــدودي متفـــاوت از معیارهـــاي اقتصادي است. بدان معنی که نرخ بازده سرمایه تحقق یافته، با در نظر گرفتن ذخیـره ریسـ ك، بـه طـور قابل ملاحظه اي از نرخ عادي سرمایه گذاري ها کمتر است. درآمدها براي پوشش هزینه ها کافی نیست و میانگین بازده سرمایه گذاري به طور مداوم کمتر از هزینه سرمایه شرکت است (آلتمن، .( 4: 2006

عدم موفقیت واحدهاي تجاري معمولا در نبود مدیران آموزش دیده، مجرب، توانا، سـازگار یـ ا فقـدان ، مشـخص ش ـد ک ـه ک ـل 5 ابتکار عمل اتفاق می افتد. در بررسی تعدادي از واحدهاي هاي تجاري ناموفق دارایی ها و بدهی هاي مرتبط در این واحد ها، افزایش قابل ملاحظه اي داشته اند ولی مدیریت ناکارآمــــد علت اصلی عدم موفقیت شرکت است. همچنین ثابت شده است که با استفاده از کنترل مــــوثر مــــدیریتی، می توان از عدم موفقیت واحد تجاري جلوگیري نمود (نیوتن، .( 35 -26: 2010

تبیین مفهوم ورشکستگی :
ورشــکسـتگی در متون علمی تعاریف مختلفی دارد. در زیر چند تعریف از نظر تجاري و حقوقی ارائه شـده اسـت.
ورشکستگی هنگامی رخ می دهد که بدهی هاي یک شرکت از ارزش بازار دارائیهاي موجود در شرکت تجاوز کند (1996.gitman) هر گاه نرخ بازده یک شرکت پایین یا منفی باشد و شرکت توانایی پرداخت بدهی هاي خود را نداشته باشد، شرکت ورشکسته نامیده می شود ( شاکري،2831، 24 .)از نظر حقوقی ورشکستگی به دو صورت امکان پذیر است :ورشکستگی اختیاري: در ورشکستگی اختیاري، شخص با طرح دعوا در دادگاه اعالم ورشکستگی خود را درخواست کند .ورشکستگی اجباري: در ورشکستگی اجباري الاقل سه نفر از طلبکاران که مطالباتشان از مبلغ معینی تجاوز نماید می توانند طرح دعوا کنند.(نبوي چاشمی،(1389
در بورس اوراق بهادار تهران مالک ورشــکسـتگی و خروج شـرکتها از بورس ماده 202 قانون تجارت می باشـد که عبارت است از :بر اثر زیانهاي وارده، حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود، هیأت مدیره مکلف است بالفاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا مو ضوع انحالل یا بقاء شرکت مورد شور و رأي واقع شود. هر گاه مجمع مزبور رأي به انحالل شرکت ندهد، باید در همان جل سه و با رعایت مقررات ماده 1 این قانون سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد(منصور،2838 ،.(18

درماندگی مالی:
در فرهنگ لغات آکسفورد، واژهي «Distress» به معنی درد، اندوه،فقدانِ منابع پولی و تنگدستی آورده شده است.
در ادبیات مالی نیز تعاریف مختلفی از درماندگی مالی ارائه گردیده است. گوردون(1971)3 دریکی از اولین مطالعات آکادمیک بر روي تئوري درماندگی مالی، آن را به عنوان کاهش قدرت سودآوري4شرکت تعریف کرد که عدماحتمال توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی را افزایش میدهد . ویتاکر(1999)5 درماندگی مالی را وضعیتی در نظر میگیرد که در آن جریانهاي نقدي ورودي شرکت از مجموع هزینههاي بهرهي مربوط به بدهیهاي بلند مدت کمتر است.

از نقطه نظر اقتصادي، درماندگی مالی را میتوان به زیان ده بودن شرکت تعبیر کرد که در این حالت شرکت دچار زیانهاي سنگین و متوالی شده است. در واقع، در این حالت نرخ بازده داخلیِ6شرکت کمتر از نرخ هزینه سرمایه7

میباشد. حالت دیگري از درماندگی مالی زمانی رخ میدهد که شرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشتري از بندهاي مربوط به قراردادهاي تسهیلات مالی دریافتی خود نمیشود که به این حالت نکول تکنیکی8گفته میشود.

حالات دیگري از درماندگی مالی عبارتاند از زمانی که جریانات نقدي شرکت براي بازپرداخت اصل و فرع بدهی ناکافی باشد و یا زمانی که ارزش ویژه شرکتی برابر با عددي منفی شود. باید توجه کرد که درماندگی مالی لزوما به ورشکستگی منجر نمیشود بلکه اعلام ورشکستگی یکی از پیامدهاي درماندگی مالی است، در واقع ورشکستگی آخرین و حادترین مرحله درماندگی مالی و آخرین راه حل است.

تعیین دلیل یا دلایل دقیق درماندگی مالی کار آسانی نیست، در اغلب موارد دلایلی متعدد با هم به پدیدهي درماندگی مالی منجر میشوند. در ارتباط با علل ایجاد درماندگی مالی شرکتها نظرات مختلفی از طرف محققان ارائه شده


است کِیتس. وبِراکرُ معتقدند که عوامل درماندگی مالی شامل عوامل بیرونی (برون سازمانی) و عوامل درونی (درون سازمانی) است. عوامل بیرونی، عواملی هستند که به وسیلهي شرکت قابل کنترل نیستند ولی موجبات مشکلات مالی در شرکت را فراهم میآورند؛ مانند ویژگیهاي سیستم اقتصادي و تغییر در ساختارهاي اقتصادي، تغییرات در تقاضاي عمومی، نوسانات تجاري (تورم، سقوط قیمتها و افزایش نرخ بهره و ...)،

مشکلات مرتبط با تامین مالی، رویدادها و بلایاي طبیعی و شدت رقابت در بازار. از سوي دیگر، عوامل درونی شامل مواردي است که مدیران دچار اشتباه شدهاند و یا آن که براي انجام اقدامات ضروري در تصمیماتمدیریتیِ گذشته، ناتوان بودهاند که میتوان به نمونههایی چون ایجاد و توسعهي بیش از اندازهي اعتبار براي مشتریان (فروشهاي نسیهي بیش از حد)، مدیریت ناکارا (فقدان آموزش، تجربه، توانایی و ابتکار مدیریت در عرصه رقابت و تکنولوژي و منابع و خطاهاي مدیریتی)، خیانت و تقلب اشاره کرد. آلتمن (1983) به شاخصهاي اقتصاد کلان و تاثیر آنها بر درماندگی مالی شرکتها اشاره میکند و معتقد است عواملی نظیر کاهش رشد اقتصادي، کاهش در حجم عملیات بازارهاي سرمایه، کاهش در رشد نقدینگی و افزایش تاسیس و شکلگیري شرکتها میتواند بر درماندگی مالی شرکتها تاثیرگذار باشد بریگام واپِنسکیگ (1994) معتقدند که درماندگی مالی ناشی از اشتباهات، قضاوتهاي حرفهاي نادرست و ضعفهایی است که مستقیما به مدیریت شرکت بر میگردد. دان و براداستریت (1998) دلیل اصلی درماندگی مالی را مشکلات مالی و اقتصادي میدانند. گیتمن (1998) اعتقاد دارد نخستین و مهمترین دلیل درماندگی مالی سازمانها، سوء مدیریت آنها است. با اینکه عوامل درماندگی مالی از یک شرکت به شرکت دیگر متفاوت است اما میتوان چندین عامل مشترك را به عنوان عوامل درماندگی مالی بین همه شرکتهاي درمانده مالی شناسایی نمود. عدم صلاحیت مدیریت، هزینه زیاد تولید، فعالیت مالی ضعیف، هیئت مدیره غیرفعال از جمله این عوامل هستند.

از مهمترین دلایل درماندگی مالی در ایران، میتوان به نوسانات اقتصادي و متغیرهاي سیاسی به عنوان عوامل بیرونی و غیر قابلکنترل توسط شرکتها و بالا بودن هزینههاي تولید، هزینهي بهره پرداختی و بروکراسی تولید به عنوان عوامل درونی و قابلکنترل توسط شرکتها اشاره کرد.
گوردون در یکی از مطالعات آکادمیک خود روي تئوري پریشـــانی مالی ، آن را به عنوان کاهش قدرت ســودآوري شرکت تعریف کرده است که احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی را افزایش میدهد. ویتاکر درماندگی مالی را وضعیتی در نظر میگیرد که در آن جریان نقدي شرکت از مجموع هزینه هاي بهره مربوط به بدهی بلند مدت کمتر است. از نقطه نظر اقتصادي درماندگی مالی را میتوان به زیان ده بودن شرکت تعبیر کرد.

حالت دیگر درماندگی مالی زمانی رخ میدهد که شـــرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشـــتري از بندهاي مربوط به بدهی، مانند نگه داشتن نسبت جاري براساس قرارداد نباشد که به این حالت نکول تکنیکی گویند. حالت دیگر، زمانی رخ میدهد که جریان نقدي شرکت براي بازپرداخت ا صل و فرع بدهی کافی نبا شد و این زمانی ا ست که ارزش ویژه شرکت عدد منفی تلقی میشود.

باید توجه کرد درماندگی مالی شرکتها شامل چهار مرحله است ، شکست، قابلیت نقدشوندگی ضعیف ،قصور و ورشکستگی. پس درماندگی مالیلزوماً به ورشکستگی منجر نمیشود بلکه اعلام ورشکستگی یکی از پیامدهاي آن میباشد.

درماندگی مالی به معنی عملکرد منفی شرکت است و به شکل فنی بیشتر مـورد اسـتفاده قـرار مـی گیرد. به عبارت دیگر هنگامی که یک شرکت نمـی توانـد تعهـدات فعلـی خـود را بـرآورده کنـد ، دچـار بیـان 6 درماندگی مالی است. والتر ( 1957 ) در مورد اندازه گیري مفهوم تکنیکی ناتوانی در ایفاي تعهــــدات می دارد که باید معیار اصلی براي توصیف آن، مورد استفاده قرار گیرد نه معیار سرمایه در گردش ســــنتی . در مفهوم تکنیکی ناتوانی در ایفاي تعهدات، ممکن است یک موقعیت موقتی باشد، اگر چه اغلب باعــــث اعلان ورشکستگی رسمی می شود (آلتمن، .( 4: 2006 دوره درماندگی مالی، وخیم تر از ورشکستگی است و معمولا نشان دهنده یک حال ـت م ـزمن م ـوقتی می باشد. یک شرکت زمانی خود را در این وضعیت می بیند کـه مجمـوع بـدهی هـایش بـیش از ارزش منصفانه کل دارایی هاي آن باشــد. بنابراین، خالص ارزش واقعی شــرکت منفی اســت .ناتوانی تکنیکی در پرداخت دیون به راحتی قابل تشخیص است، در حالی که ورشکسـتگی بـه طـور جدي تر نیاز به یک تجزیه و تحلیل جامع دارد که معمولا انجام نمی شود. در نهایت، زمانی ک ـه م ش ـکل می شود. این سرانجام یک شرکت ورشکسته است و ب ـه قـول 7 در دادگاه مطرحعمیقشد، ناتوانی مالی »که به ضرر مالکان و بستانکاران تمام می شــود (آلــتمن، 8: 2006 معروفارزشگفته می شود »زنده بی .(5 -4

زمانی که در ساختار سرمایه شرکتی وام بلند مدت باشد، احتمال نوعی درمانــــدگی مــــالی ، وجــــود دارد . یک شرکت زمانی درمانده مالی تلقی می شود که نتواند اصل و فرع بدهی هاي خــــود را در موعــــد مقــــرر بپردازد (جهانخانی و پارسائیان، 374: 1381 )گرنت نیوتن، مراحل درماندگی مالی شرکت ها را بــــه چهــــار مرحله: دوره نهفتگی، دوره کسري وجه نقد، مرحله ناتوانی در پرداخت دیون مالی یـا تجـاري، دوره عـدم توانایی پرداخت دیون به طور کامل و در نهایت ورشکستگی تقسیم کرده است. گرچه اغلب ورشکسـتگی ها از این مراحل پیروي میکنند، اما برخی شــرکت ها ممکن اســت بدون طی همه مراحل به ورشــکســتگی کامل برســند (نیوتن، .( 46 -44: 2010

درماندگی مالی باعث تحمل هزینه اضافی بر شرکت می شود. برخی از این هزینه ها قابل انـدازه گیـري هستند. اگر شرکت بر اثر ورشکستگی تحت تعقیب قانونی قرار گیرد، باید هزینه هاي مربـوط بـه وکـلا، حسابداران، متخصصان مالی را متحمل شود و بابت فروش دارایی ها به کمتــر از ارزش ذاتــی و افــزایش هزینه بهره وام، افزایش ریسک اوراق قرضه به دلیل افزایش بدهی ها، دچار زیـــان مـــی شـــود . ایـــن نـــوع هزینه ها را در اصطلاح هزینه هاي مستقیم درماندگی مالی می نامند. هزینه هاي غیرمستقیم درمانـــدگی مالی نیز شامل از دست دادن مشتریان که باعث کاهش فروش شرکت می شود، ندادن اعتبار به شــــرکت توسط فروشندگان و اعتبار دهندگان، می باشد. همچنین نیروهاي متخصص شرکت ممکن اسـت اسـتعفا 4 دهند و شرکت مجبور شود بسیاري از پروژه هاي سرمایه گذاري خـود را بـه تـاخیر انـدازد.

پیشینه تحقیق :
تحقیقات خارجی :
یکی از قدیمی ترین نســبتهاي مالی که براي ارزیابی وضــعیت اعتباري در ســال 1870 مورد اســتفاده قرار گرفت.
نسبت جاري بود. پاتریک 13 روند را براي حدود 20 شرکت ورشکسته و 20 شرکت غیر ورشکسته در یک دوره 9 ساله بررسی کرد. به این نتیجه رسید تمام نسبتهاي بکار گرفته شده تا حدي میتوانند ورشکستگی را پیش بینی کنند ولی از بین آنها نســبت ســود خالص به ارزش ویژه ، ارزش ویزه به بدهی و ارزش ویژه به دارایی هاي ثابت بهترین نسبتهاي مالی براي پیش بینی ورشکستگی هستند. ( تی سنگ و هو سی، (2010

توماس وود لاك ( 1900 ) اولین تحقیق مربوط به ورشــکســتگی را در صــنعت راه آهن انجام داد. لارس جامبرلاین (1911) در مقاله اي با عنوان » اصول سرمایه گذاري اوراق قرضه « از نسبت هــــاي وود لاك استفاده کرد و نسبت هاي عملکرد را به وجود آورد (رسول زاده، مهـدي، .( 1380 فینتـز پاتریـک (1931)روند 13 نسبت مالی را در یک با دوره 9 ساله 40 نمونه شرکت ورشکسته و غیر ورشکسته بررسی نمود و به این نتیجه رسید که نسبت هاي سود خالص به ارزش ویژه، ارزش وی ـژه ب ـه ب ـدهی و ارزش وی ـژه ب ـه دارایی ثابت، بهترین متغیرهاي پیش بین براي ورشکستگی هستند (رستمی و همکاران، .( 1390
پیش بینی ور شک ستگی با ا ستفاده از اطلاعات ح سابداري براي اولین بار تو سط بیور براي برر سی توان ن سبتهاي مالی در پیش بینی ورشکستگی شرکتها از تجزیه و تحلیل تک متغیره استفاده کرد. او در این تجزیه و تحلیل بیشتر از نسبتهایی استفاده کرد که مربوط به جریان نقدي میباشد.

در تحقیقات بعدي الگوهاي چند متغیره مورد توجه قرار گرفت زیرا این الگوهاي آماري برخلاف الگوهاي تک متغیره که در هر زمان تنها یک متغیر را مورد توجه قرار میدهند تعاملات بین متغیرها را نیز در بر میگیرد.

اسمیت و ویناکور (1935)نسبت هاي مالی شرکت هاي ورشکسته و س ـالم را م ـورد بررسی قرار دادند و با استفاده از این نسبت ها بین شرکت هاي سالم و درمانده تمایز قائـل شـدند .گرچـه کار آنها بعد ها مورد انتقاد قرار گرفت، اما با این روش یک تجزیه وتحلیــل جهــانی براســاس گروهــی از نسبت هاي مالی جهت متمایز ساختن شرکت هاي سالم از ناســالم، بنــا نهادنــد. پر طرفدارترین مطالعه مربوط به ورشکستگی، توسط ادوارد آلتمن انجام شد.

از مقاله آلـتمن (1968) اغلب به عنوان رویکرد نوین در پیش بینی ورشکستگی یاد می شود (بیلوواري، ( 2007 وي با بک ـارگیري روش تحلیل ممیزي چند متغیره و نسبت هاي مالی، معروف ترین مدل پیش بینی درماندگی م ـالی را ب ـه score-1 براي شرکت هاي بورسی ارائه کرد. سال ها بعد دو مدل دیگ ـر طراحی نمود. دردوممدل فقط متغیــر X4 تغییــر یافته که به جاي ارزش بازار حقوق صاحبان سهام از ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام استفاده می شود و در مدلZ3 ، متغیر X5 نیز حذف شده ا ست (آلتمن، 1968؛ آلتمن، .(2006 مدل Z ا سکور هنوز هم بعنوان یک ابزار کاربردي عمومی براي ارزیابی سلامت مالی شرکتها بکار میرود.(گریس و استفانو رابرت، (2001

اسپرینگیت 1978) )همانند آلتمن از تحلیل ممیزي چند متغیره استفاده کرد و با چهار نسبت مـــالی از داده هاي 40 شرکت تولیدي مدلی طراحی نمود که به دقت کلـی 92/5 درصـد دسـت یافـت (سـلیمانی امیري، 1389؛ ابراهیمی کردلر و اعرابی،1390 ).مارك ایی زیمسکی 1984) ،(در تحقیقی ب ـا عن ـوان روش شناس ـی ب ـرآورد م ـدل ه ـاي پ ـیش بین ـی درماندگی مالی، با استفاده از تحلیل پروبیت 40 شرکت ورشکسته و 800 شرکت غی ـر ورشکس ـته را طــــی سال هاي 1972تا 1978 مورد بررسی قرار داد. مارتین براي پیش بینی ورشکستگی از مدل لاجیت استفاده کرد. او در تحلیل نهایی خود شش متغیر مستقل ترکیبی استفاده کرد.

نرتون و اســـمیت((1979 مدل تجزیه وتحلیل خطی چند گانه با اســـتفاده از روش گام به گام جهت پیش بینی ورشکستگی استفاده کردند. نسبت هاي مورداستفاده آنان شامل جریانات نقدي به فروش، جریانات نقدي به مجموع دارایی ها، جریانات نقدي به جریانات نقدي به ارزش ویژه مجموع بدهی ها بوده است.دو گروه نمونه آنها بر مبناي اندازه و نوع صــنعت طراحی شــده بود. نتایج تحقیق آنان نشــان داد که جریانات نقدي عملیاتی به کل دارایی ها و جریانات نقدي عملیاتی به کل بدهی ها بهترین شــاخص را جهت پیش بینی ورشــکســتگی براي ســه ســال قبل از ورشکستگی ارائه می دهد.

زمیجوسکی(Zmigewski (1984 ,براي ارئه الگوي خود از نسبت هاي مالی، نقدینگی، عملکرد و اهرمی استفاده کرد؛ این ن سبت ها بر مبناي تئوریکی گزینش ن شده بودند بلکه بی شتر بر ا ساس تجربیات او در مطالعات قبلی اش اتکا داشت، الگوي زمیجوسکی بر مبناي نمونه اي شامل 04 شرکت ورشکسته و34 شرکت غیر ورشکسته تولیدي پی ریزي شده بود . ایشان در الگوي خود از نسبت هاي سود خالص بر کل دارایی، کل بدهی بر کل دارایی و دارایی جاري بر بدهی جاري ا ستفاده نمود. این الگو یکی از ساده ترین الگوهاي پیش بینی کننده ور شک ستگی ا ست که اصـل تعداد کم متغیرهاي مسـتقل در الگوها در آن به خوبی رعایت شـده اسـت .بلوم Blum (1984) ,از تحلیل ممیزي جهت بررسی و تجزیه و تحلیل مدل استفاده نمود درِیافتو کهاِین مدل، شرکت هاي در حال ورشکسته را از شرکت هاي سرپا با دقتتقریباً 90درصد در سال اول قبل از شکست، 34درصد در سال دوم و 84درصد در سال هاي سوم، چهارم و پنجم قبل از ور شک ستگی ت شخیص می دهد مجدداًو م شخص گردید بهترین شاخص پیش گویی بلوم نسـبت بدهی کلی بر جریان نقدینگی در میان متغیرها از جایگاه باالتري برخوردار اسـت، اگر چه اهمیت نسبی کلی قابل تبیین نبود.

لئونید و ولادیمیر فیلو سوفو (2002) در تحقیقی تحت عنوان کو ش شی در پیش بینی ترکیبی احتمال و فا صله زمانی رویداد ور شک ستگی ، م شکل پیش بینی ور شک ستگی شرکتها را با ارزیابی همزمان فا صله مدتی که ور شک ستگی اتفاق می افتد ، بررسـی کردند. سـپس با آنالیز آماري شـاخص هاي تغییرات مالی را خارج کردند و 4 فاکتور نســبتاً وابسته که پتانسیل قابل توجهی در پیش بینی ورشکستگی دارند را شناسایی نمودند.دو فاکتور کمیت و کیفیت وام شرکت، دو فاکتور دیگر توان پرداخت وام است.که نتایج بسیار کاراتر از آلتمن اسکور میباشد.

پینداد و همکارانش در سال 1998 با تحقیقی که بین کشورهاي -G 7انجام دادند از اطلاعات مالی سالهاي 1998تا 1998 ا ستفاده کردند . انها در تحقیق خود از مدلهاي اقت صاد سنجی و data panel و تحلیل مقطعی ا ستفاده نمودند و دریافتند که متفیرهایی نظیر سـودآوري و مخارج مالی و سـود انباشـته داراي اهمیت ثابت می باشـند. نرخ دقت مدل براي سالهاي مختلف 38 %بدست آمد . شاه و مرتزا (2000) مدلی را با استفاده از شبکههاي عصبی مصنوعی براي پیشبینی ورشکستگی شرکتها، ارائه دادند. دقت پیشبینی این مدل % 73 بدست آمد. سارکر و اسریرام (2001) براي اولین بار از شبکههاي بیز براي پیشبینی ورشکستگی شرکتها استفاده کردند. آنها در این پژوهش از دو مدل متفاوت،یکی مدل ساده بیز و دیگري مدل پیچیده بیز استفاده کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد مدل ساده بیز با 80 درصد اطمینان وضعیت ورشکستگی و با 91 درصد اطمینان وضعیت عدم ورشکستگی و مدل پیچیده بیز با 88 درصد اطمینان وضعیت ورشکستگی و با 93 درصد اطمینان وضعیت عدم ورشکستگی را درست پیشبینی کردهاند. مین و لی (2005) با استفاده از ماشین بردار پشتیبان اقدام به طراحی مدلی براي پیشبینی ورشکستگی شرکتها نمودند. پژوهش آنها نشان داد که ماشین بردار پشتیبان نسبت به مدلهاي آماري سنتی، از عملکرد بهتري برخوردار است. شین، لی و کیم (2005) با استفاده از ماشین بردار پشتیبان، مدلی را براي پیشبینی ورشکستگی مطرح کردند.

آنها عملکرد مدلشان را با عملکرد شبکههاي عصبی مصنوعی مقایسه نمودند. مطالعه آنها نشان داد که ماشین بردار پشتیبان هم از نظر تعمیمپذیري و هم از نظر دقتکلیِ مدل، عملکرد بهتري دارد.

مین و همکاران (2006) به صورت همزمان از الگوریتم ژنتیک (GA) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) استفاده کردند و آن را مدل GA-SVM نامیدند؛ که دقت مدل پیشنهادي آنها براي یک سال قبل از ورشکستگی، در مجموعه آموزش 86/53 درصد و در نمونه آزمایش 80/30 درصد به دست آمد. اندرس20و دیگران (2011) یک مدل ترکیبی را براي پیشبینی ورشکستگی ارائه کردند که خوشهبندي فازي21و اسپلاینهاي رگرسیونی انطباقی چند متغیره22را با هم ترکیب میکرد. آنها از تحلیل تشخیصی، اسپلاین رگرسیونی انطباقی چند متغیره و شبکههاي عصبی به عنوان مدلهاي مقایسهاي استفاده کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که عملکرد مدل ترکیبی از سیستمهاي دیگر بهتر است. جونگ23و همکاران (2012) به منظور بهبود عملکرد شبکه عصبی از مدل افزایشیالگوریتمتعمیمیافته24و ژنتیک براي تنظیم دقیق متغیرهاي ورودي، تعداد گرههاي پنهان و مقدار ثابت فروپاشی استفاده کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که عملکرد مدل شبکه عصبی تنظیم شدهي آنها به طور قابل ملاحظهاي از عملکرد سایر مدلهاي مقایسهاي، بهتر است.

تحقیقات داخلی :
در ایران نیز پژوهشهایی بر روي مدلهاي پیشبینی ورشکستگی و درماندگی مالی انجام شده اما پژوهشی در مورد الگوریتم آدابوست انجام نشده است. برخی از مهمترین پژوهشهايداخلیِ انجام شده به شرح زیر میباشند :

مهدي ر سول زاده (1380) طی پژوه شی تحت عنوان برر سی مدل آلتمن براي پیش بینی ور شک ستگی شرکتهاي پیذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاد هاز مدل اصلی z اسکور دو گروه از شرکتهاي ورشکسته و غیر ورشکسته را مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که مدل آلتمن با 92 درصد اطمینان وضعیت عدم ورشکستگی شــرکتها طی دوره چهار ســاله 1375 تا 1378با و 81 درصــد اطمینا نوضــعیت ورشــکســتگی شــرکتها را قبل از ورشـــکســتگی درســت پیش بینی نموده اســت.مهدي فغانی نرم((1380 ارتباط میان نســبتهاي مالی و پیش بینی ور شک ستگی را برر سی کردند . بمنظور آزمون فر ضیه تحقیق و محا سبه ن سبتهاي مالی مورد نظر شرکتهاي نمونه، اطلاعات مربوط به یکسال و دوسال قبل از مئفقیت و عدم موفقیت براي هر گروه از شرکتهاي موفق و ناموفق جمع آوري و براي پنج متغیر اصلی محاسبه شدند. این تحقیق نشان داد مدل Z اسکور توانایی نسبتهاي مالی در موفقیت و یا عدم موفقیت میباشد. فلاحپور و راعی (1383) اقدام به پیشبینی درماندگی مالی شرکتاستفادههي تولیدي، با از شبکههاي ع صبی م صنوعی کردند. آنها از مدل تحلیل ت شخی صی چندگانه25به عنوان مدل مقای سهاي در تحقیق خود اســتفاده کردند. نتایج مدلها نشــان داد، مدل شــبکه عصــبی مصــنوعی در پیشبینی درماندگی مالی، به طور معناداري نسبت به تحلیل تشخیصی چندگانه از دقت پیشبینی بیشتري برخوردار است.

غلامرضا سلیمانی امیري در سال 1383 تحت عنوان " عنوان بررسی شاخص هاي پیش بینی کننده ورشکستگیدر ایران" درباره پیش بینی بحران مالی با استفاده از مدلی که از نسبت هاي سرمایه در گردش به کل دارائی ها، نسبت دارائی هاي جاري به بدهیهاي جاري، نســبت ســود قبل از بهره به کل دارائی ها و نســبت فروش به کل دارائی ها ت شکیل شده ا ست، ا شاره کرد. نتایج تحقیق ای شان حاکی از توانایی قوي پیش بینی کنندگی مدل در در زمان کوتاه می باشــد یکن با دور شــدن از زمان وقوع بحران مالی توانایی مدل نیز کاهش می یابد.نتایج این تحقیق با یافته هاي محققین غربی نظیر آلتمن و بیور نیز سازگار می باشد.

تحقیق دیگري در این زمینه توســط مهدي رســول زاده در ســال 1384 تحت عنوان " بررســی کاربرد مدل آلتمن دربورس اوراق بهادار تهران"می باشد که انجام گردید؛ در این تحقیق با استفاده از اطالعات استخراج شده از صورت هاي مالی شرکت هاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دو صنعت ن ساجی و ساخت فلزات ا سا سی نسبت هاي موجود در مدل را محاسبه و با قرار دادن آن نسبت ها در مدل، مقدار مدل آلتمن براي هر شرکت در هر سال موردمطالعه، تعیین شده است. گروه ورشکسته که شامل 21 شرکت بود، که در این تحقیق، مدل آلتمن با 32 درصد اطمینان وضعیت ورشکستگی شرکت ها را قبل از ورشکستگی به درستی پیشبینی کرده است. گروه غیر ورشــکســته نیز مشــتمل بر 15 شــرکت بود که در این تحقیق مدل آلتمن با 91درصــد اطمینان وضــعیت عدم ورشکستگی شرکت ها را طی دوره مورد مطالعه بدرستی پیشبینی کرده است. منصفی نیز در تحقیقی مشابه کاربرد مدل هاي پیش بینی کننده ور شک ستگی شیراتا و زمیجو سکی را در بورس اوراق بهادار تهران در دو صنعت دارو سازي و نساجی بررسی می کند که نتیجه تحقیق براي الگوي شیراتا پیش بینی صحیح 90/8 درصد و براي الگوي زیم سکی 98/0 در صد، بد ست آمد.. کمیجانی و سعادتفر (1385) به برر سی کاربرد مدلهاي شبکه ع صبی در پیشبینی ورشــکســتگی شــرکتهاي بازار بورس پرداختند. این دو محقق به این نتیجه رســیدند که از میان همهي ساختارهاي شبکهعصبیِ سه لایه، مدل پرسپترون سه لایه با ساختار 26(1-9-3 )؛ و از میان همهي ساختارهاي شبکه ع صبی چهار لایه، مدل پر سپترون چهار لایه با ساختار 27(1-9-3-3)بی شترین قدرت پیشبینی را دارند. همچنین از نظر قدرت پیشبینی نیز، شبکه سه لایه بر شبکه چهار لایه برتري دارد. فلاح پور و راعی (1387) به بررسی کاربرد ما شین بردار پ شتیبان در پیشبینی درماندگی مالی شرکتها پرداختند و این روش را با رگرسیون لج ستیک مقایسه کردند. نتایج این پژوهش ن شان داد که در پیشبینی درماندگی مالی شرکتها، مدل ما شین بردار پ شتیبان ن سبت به مدل لجستیک به طور معنیداري از دقت کلی بیشتري برخوردار است و این مدل توانایی بالاتري نیز در تعمیمپذیري دارد. سعیدي و آقایی (1388) به برر سی پیشبینی درماندگی مالی شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکههايبِیز پرداختند. آنها براي دستیابی به هدف خود، دو مدل با استفاده از شبکههاي بیز و یک مدل با استفاده از رگرسیون لوجستیک براي نمونهي تحت بررسی خود، طراحی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که اولینمدلِ شبکهي ساده بیز که مبتنی بر همبستگی شرطی بود، با دقت %90 و دومینمدلِ شبکهي ساده بیز که مبتنی بر احتمال شرطی بود، با دقت %93 میتوانند شرکتهاي درمانده و سالم را در ست پیشبینی کنند ؛ همچنین مدل رگر سیون لوج ستیک که یک مدل خطی ا ست، با دقت %90 توان ست شرکتهاي درمانده و سالم را در ست پیشبینی کند. رهنما رودپشتی و همکاران((1388 با بررسی مدلهاي آلتمن و فالمر در شرکتها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به مقایسه نتایج حاصل از استفاده از این دو مدل پرداخته اند. نتایج این تحقیق حکایت از وجود تفاوت معنی دادر بین نتایج دو مدل است. فیروزیان و همکاران (1390) در صدد پیشبینی ورشکستگی شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوریتم ژنتیک و مقایسه نتایج آن با مدل Z آلتمن برآمدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید