بخشی از مقاله

مکانیابی مرکز دفن زباله در منظومه های شهری- نمونه موردی: شهرهای ساری، جویبار، قائمشهر، سوادکوه، بابل و بابلسر


چکیده

شهرهای شمالی کشور ایران؛ به لحاظ اقلیم، از نقاط معتدل و مستعد رشد شهری هستند . شرایط ویژه و منحصر به فرد این مناطق موجب گشته تا سکونتگاه های بسیار با فاصله اندک از یکدیگر شکل گرفته و رشد کنند . با گذشت زمان و در اثر رشد این سکونتگاه ها، از فاصله آنها کاسته می شود. این شهرها و سایر سکونتگاه های مجاور نیز همانند تمام شهرها نیازمند تجهیزاتی برای حیات شهری می باشند. در مکانیابی برخی تجهیزات شهری مانند گورستان ها، مراکز دفع زباله و کشتارگاه ها؛ باید به نکات محیطی توجه نمود. مجاورت و فاصله اندک شهرها و سکونتگاه های شمالی؛ آنها را با مشکلات زیادی در مکانیابی مرکز دفن زباله روبرو ساخته است. به گونه ای که با نگرش به هر کدام از این شهرها به صورت مجرد و مجزا، مرکز دفن زباله در نقطه ای مجاور شهر دیگر مکانیابی خواهد شد. از این رو، دید یکپارچه برای مدیریت پسماند در این شهرها ضروری است.

با شناخت ویژگی های دفن زباله و اثرات آن بر محیط زیست، می توان ویژ گی های مکان دفن زباله را توصیف نمود . ویژگی های مکانی این مراکز، معیارهایی را بدین منظور به دست می دهد. از این رو، معیارهای مختلفی برای مکانیابی مراکز دفن زباله وجود دارد. این معیارها که به اغلب صورت فاصله و حریم مطرح می شود؛ عبارتند از: میزان بارش، میزان دما، فاصله از جاده ها، فاصله از آبهای سطحی، فاصله از جنگل ها، فاصله از مناطق حفاظت شده و جز آن . این معیارها با استفاده از GIS در شهرستان های ساری، جویبار، قائمشهر، سوادکوه، بابل و بابلسر؛ اعمال و تحلیل شد . پس از هم پوشانی نواحی مناسب در هر کدام از معیارها، نواحی مناسب برای مراکز دفع زباله معرفی شده است.

واژههای کلیدی: مکانیابی، دفع زباله، مدیریت پسماند،دفن زباله، منظومه های شهری


1

-1 مقدمه

ساختار سنتی مدیریت چند پارچه و مجزای سکونتگاه ها ، توانایی حل مشکلات متعدد و در هم تنیده منظومه های شهری و اعمال مدیریتی کارآمد بر آنها را ندارد. این ساختار سنتی دارای مشکلاتی اساسی مانند کمبود منابع و انگیزه برای حل مشکلات فرا محلی، فقدان جامعنگری در تبیین مشکلات منطقهای، عدم امکان برنامهریزی یکپارچه، ناهماهنگی در ارائه زیرساختها و خدمات منطقه-ای، و در نهایت ف راهم نبودن زمینه مشارکت و شراکت تمامی کنشگران توسعه در مدیریت مجموعه های شهری ؛ است . این ناکارامدیها همانا ناشی از همبستگی اکولو ژیک این مراکز، همکنشی منظومه مراکز زیست و فعالیت در این منطقه و تاثیرات مثبت و منفی متقابل و تشدید این مشکلات در حالی است که بسترهای مدیریت یکپارچه و همه جانبه فراهم نشده است . (صرافی، (1378:4 اجتماعات انسانی از دیرباز پس از استفاده منابع طبیعی موجود، قسمتهای غیرقابلمصرف آن را دفع مینمودند. این موضوع مشکل

خاصی را برای آنها ایجاد نمی نمود. زیرا تعداد و توزیع انسانها بر روی کره زمین به نسبت مساحت این کره خاکی بسیار اندک بود. اما امروزه به دلیل افزایش تعداد، توزیع و تراکم جمعیت ؛ و به دنبال آن، تحولات پدیدآمده در میزان و کیفیت مواد مصرفی،؛ معضل تولید و دفع پسماندها به شکل بارزی گریبانگیر زندگی جوامع بشی - بهویژه در شهرها- گردیده است.

خطرات زیست محیطی ناشی از نبود مدیریت پسماندها، یکی از مشکلات اساسی کشور است . این موضوع به ویژه در استان های شمالی کشور، سواحل شمالی خلیج فارس و مراکز بزرگ جمعیتی؛ ابعاد پیچیده و گسترده ای یافته است . استان مازندران به علت موقعیت فیزیکی و برخورداری از مواهب طبیعی دارای مراکز جمعیتی بسیار (شامل شهرها و آبادی ها) میباشد که در فاصله-های بسیار اندک و به طور متراکم استقرار یافتهاند. بطوریکه در اغلب موارد، تشخیص مرز واقعی بین این مراکز دشوار مینماید.

بررسی و کاوش در مدیریت پسماند در این مراکز ، مشکلات بسیاری در این زمینه را نشان می دهد. منظومههای شهری در این منطقه، دارای ویژگیهایی هستند که موقعیت خاصی ا ز لحاظ مدیریت پسماند ایجاد میکنند از جمله این ویژگیها عبارتند از:

· فاصله اندک شهرها و مراکز جمعیتی

· وجود زمینهای حاصلخیز و مرغوب
· بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی

· رطوبت بالای هوا
· گرمای هوا

· بارندگی فصلی زیاد و جز آن

هر کدام از موارد یاد شده مشکلات تعیین مکان مناسب دفع زباله را تشدید می کند. اهم این مشکلات عبارتند از : مشکل شیرابه، مشکل بو، آزاد شدن بدون مهار گاز و نیازمندی به سطح وسیع و جز آن.

-2 اتعریف

-2-1 منظومه شهری

منظومه شهری، نوعی ابر شهر است که از پیوستن و ادغام شهرهایی که پیشتر مجزا بوده اند؛ پدید می آید . (اسدی و زبردست، (19 :1389

-2-2مدیریت پسماند

مدیریت پسماند، کلیه موارد اداری، مالی، قانونی ، برنامه ریزی و مهندسی را با طیفی از گزینه های مرتبط با پسماند که در یک اجتماع تولید میگردد، دربردارد . مدیریت مواد زائدجامد، برحسب اقلیم گرم و خشک یا مرطوب و پرباران، مناطق فقیرنشین و یا پردرآمد؛ تفاوت داشته و نیاز به برنامهریزی و ارائه گزینههای قابل قبول و اصول ویژه دارد . (فتایی، (5 :1385

2

-3 ضرورتهای برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در منظومه های شهری

هر پدیدهای متناسب با ماهیت و چیستی خود، در رویارویی با فرآیند، روندها و مشکلات؛ رفتارهایی ویژه خود را بروز می ده د. منظومه شهری نیز همانند پدیدههای نوین جهان امروز، سازوکارهای مداخله ویژه خود را میطلبد. مهمترین ویژگی ماهیتی این پدیده؛ تنوع در عرصههای گوناگون بودهاست که در صورت فقدان سیستم مدیریت یکپارچه، با توجه به نقش و جایگاه بین الملی، گاهی میتوانند بحرانهای ملی را به وجود آورند. از این رو رهیافت نوین برنامهریزی و مدیریت مناطق منظومه شهری، هماهنگی یا یکپارچگی در سطوح نامبرده است. دلایل ضرورت یکپارچگی در برنامهریزی و مدیریت مجموعههای شهری از دیدگاههای گوناگون را می توان به چند دسته تقسیم نمود.

-3-1 ضرورت های برنامهریزی

طرحهای توسعه شهری متعدد و متنوعی بر ای شهرهای موجود در شهرهای منظومههای شهری تهیه و اجرا می شود . در همین زمان، بسیاری از این سکونتگاهها و نیز فضای بین این سکونتگاهها فاقد طرح توسعه است. علاوه بر این، منظومه شهری فاقد یک طرح کلاننگر و منسجم است. (مهندسین مشاور نقش جهانپارس، (1374 این ام ر موجب اغتشاش و اختلا ف میان طرح ها و تجربیات آنها و وجود خلا در سطوح برنامهریزی شده است. دفع زباله، مقولهای است که درصورت اقدام بدون برنامهریزی از پیش؛ منجر به شکست خواهدشد.

-3-2ضرورتهای مدیریتی

اداره منظومههای شهری در شهرهای ایران، به صورت کاملا پراکنده و براساس تقسیمات سیاسی - اداری، توسط شهرداری ها و فرمانداریهای مستقلی صورت میگیرد. این امر، منجر به بروز تعارض و تزاحم عملکردی و فضایی و افت شدید کارآیی سیستم مدیریت و نیز بینظمی در توسعه فضایی - کالبدی مناطق شهری شده است. (مهندسین مشاور نقش جهانپارس، (1374 از سوی دیگر، تجارب اداره کلانشهرها و مناطق منظومه شهری نشان میدهد که ویژگیهای مثبت و منفی منطقه؛ بسته به توان مدیریتی آنها قابل ارزیابی است . تجربه جهانی نشان میدهد که بهترین ابزار ارتقای توان مدیریتی منطقه، ایجاد سیستم منسجم مدیریت منظومه شهری است.

-3-3 ضرورت های زیست محیطی

اتکا به منطقهای با مدیریت یکپارچه و هماهنگ، تنظیم و کنترل جریانهای ورودی و خروجی سیستم سکونتگاهی آن را در حد
ظرفیت منطقه؛ ممکن می سازد. پایداری چنین منطقه ای، از همزیستی و روابط پایدار متقابل میان اجزای آن بدست می آید .
. ع -

-3-4ضرورتهای اقتصادی

بهینهسازی نظام اقتصادی مناطق منظومه شهری توسط برنامه ریزی و مدیریت منفرد و مجزا، هدفی دست نیافتنی است. بر همین
اساس، مناطق منظومهشهری، با درک عدم کارایی رویکرد بالا، تلاش کردهاند تا از طریق طراحی و استقرار سیستم برنامه ریزی و
مدیریت پکپارچه؛ به استفاده بهینه از صرفهجوییهای مقیاس و مزیتهای نسبی موجود و در نتیجه کارایی بالاتر دست یابند .
. ع -


3

-4 اهمیت مدیریت مواد زائد جامد شهری

دفع مواد زائد جامد از منظر مهندسی بهداشت، یک امر عادی نبوده؛ بلکه یک مشکل زیستمحیطی میباشد و دفع غیربهداشتی آن بطور محسوس در گسترش بیماریها موثر است . تودههای زشت مواد زائد، کانالهای روباز پرشده از مواد زائد و آبگذرهای مسدود شده به وسیله زباله و دیگر فضولات؛ همگی نشان دهنده آلودگی محیط در بسیاری از شهرها و شهرکهای دنیای در حال

توسعه میباشند . ساکنین این شهرها درمعرض بیماری های منتقله توسط پاتوژنهالآ و پارازیت های لأ موجود در این مواد زائد ،
مزاحمت ها و مخاطرات ناشی از آن قرار دارند .
زیانهای اقتصادی و بهداشتی ناشی از عدم کنترل مواد زائد جامد در مناطق شهری، افزایش روزافزون زبالههای شهری به ویژه در
شهرهای بزرگ و هزینههای بالای جمعآوری و دفع آنها؛ لزوم برداشتن گام های موثر و اساسی را در زمینه کنترل مواد زائد جامد

روشن میسازد . پراکندگی زباله درسطح شهر به اشکال مختلف نظیر جایگاههای موقت، کیسههای زباله، تخلیه در معابر و نیز دفع غیربهداشتی؛ یکی از علل رشد جمعیت حشرات و جانوران موذی در محیط شهری به خصوص در فصل گرم است . جمع آوری، حمل و دفع مواد زائد جامد؛ در صورت عدم رعایت بهداشت فردی کارگران، عدم شستشوی مرتب تجهیزات و سم پاشی آنها، عدم استفاده از ماسک و دستکش؛ باعث ایجاد بیماری میشود. مقوله مواد زائد از سه جنبه بهداشتی، اقتصادی و زیباییشناسی اهمیت دارد. (فتایی، (8 :1385

-4-1 جنبه بهداشتی:

اصول بهداشت و بهسازی محیط، ایجاب میکند که مواد زائد در حداقل زمان ممکن از محیط زندگی انسان دور شده و به صورت صحیح دفع گردد. (فتایی، (9 :1385

-4-2 جنبه اقتصادی:

برنامهریزی صحیح در ارتباط با جمع آوری و دفع بهداشتی مواد ازئد از نظر اقتصادی نیز اهمیت دارد. بدین ترتیب که سرمایه - گذاری در این زمینه؛ از طریق کاهش بیماری، کاهش مصرف دارو و نیاز کمتر به خدمات درمانی جبران خواهد شد. علاوه براین، با بازیافت و استفاده مجدد از مواد و انرژی مواد زائد، میتوان قسمتی از هزینههای جمعآوری و حمل زباله را تامین نمود . (فتایی، (16 :1385

-4-3 جنبه زیبایی شناسی محیط:

یکی از جنبههای دفع بهداشتی مواد زائد، زیبایی و پاکیزگی محیط زیست است. پراکندگی و دفع غیربهداشتی مواد در معابر؛ در غیربهداشتی نمودن محیط، انتشار بیماری و رشد حشرات نقش داشته و همچنین مناظر زشت و بوی تعفن در محیط ایجاد می - نماید. با اجرای سیستم مدیریت بهداشتی مربوط به مواد زائد جامد، میتوان مشکلات نامبرده را حل نمود. (فتایی، (16 :1385

-5 روش های دفع زباله

روشهای متعددی در مناطق مختلف جهان در مورد دفع انواع زبالهها وجود دارد. برخی از این روشها بعنوان روش دفع نهایی محسوب نمیگردند بلکه به عنوان پردازش مطرح شده و پسماندهای آنها نیاز به دفع دارند. روشهای دفع زباله عبارتند از:

· دفع سطحی

4

· دفن بهداشتی

· دفع و تخلیه دراقیانوس ها
· سوزاندن

· احیاء منابع
· کمپوست

· بیوگاز
· پیرولیز

· زباله سوز ( با احیاء انرژی و حرارت )
· پلاسما

· بازیافت مواد ( صنایع تبدیلی )

ایدههای مدیریت جهانی، روشهای مختلف را درمورد روش دفع انواع مواد زائد جامد مطرح می نماید که در جدول (1) نشان داده شده است. (عبدلی، (159 : 1384

جدول شماره :(1) روشهای مختلف دفع مواد زائد جامد در سطح مدیریت بین المللی
نوع و خصوصیت زباله روش دفع
مواد قابل بازیافت طبقه بندی و بازیافت
مواد با قابلیت کودی کمپوست
باقیمانده های سوختنی زباله سوز
خاکروبه ها و زوائد غیرآلوده احیاء اراضی
باقیمانده های غیرسوختنی دفن بهداشتی
مواد سمی و سیمیایی کارخانجات تصفیه

-6 دفن بهداشتی

دفن بهداشتی یکی از روشهای دفع زباله در زمین است که با مجهز بودن به اصول مهندسی به حداقل حجم رسیده و برای پوشاندن آن از یک لایه خاک در پایان هر روز از عملیات و یا به تناوب زمانی ، تا آنجا که ممکن است از خاک پوششی استفاده گردد. روشهای متفاوتی در پرکردن گودالهای دفن بهداشتی زباله وجود دارد که بسته به مشخصه های هرجایگاه با یکدیگر تفاوت داشته و کاربرد یکسانی ندارند. لذا وظیفه طراح گودال دفن، انتخاب اقتصادیترین و فنیترین روشی است که مناسبت کافی و کاملی با جایگاه پیشنهادی داشته باشد. (فتایی، (47 :1385

-7 مشکلات مکان دفن زباله

عملیات دفن پسماندها، فرآیندی مهم و حساس است و نیازمند دقت و مطالعات تخصصی و طراحی در مراحل مکانیابی، آمادهسازی و اعمال مدیریت صحیح در مرحله بهره برداری می باشد. اولین مرحله از فرآیند دفن پسماندهای شهری، مکانیابی و تعیین محل و محدوده مناسب برای این منظور می باشد. بدیهی است اجرای صحیح مراحل بعدی ارتباط تنگاتنگ با نحوه بررسی ها و مطالعات در انتخاب محل مناسب برای دفن مواد زائد جامد شهری دارد. بطور کلی مشکلاتی که باید در مکانیابی دفن زباله مورد توجه قرار گیرد، در جدول (2) آمده است. (فتایی، (54 :1385



ویژگی های مکان دفن زباله

سیستم دفن زباله، باید در مکانی استقرار یابد که از دیدگاه زیستمحیطی، اجتماعی اقتصادی و فرهنگی؛ کمترین ضرر را به وجود آورد. برای بسیاری از عوامل حذفکننده، استاندارد تعریف شده و ثابتی وجود ندارد. با توجه به مشکلات مکان دفن زباله و به منظور انجام صحیح عملیات میدانی و مطالعات مکان یابی محل دفن، میتوان از موارد زیر به عنوان یک دستورالعمل اولیه پیروی و بر اساس مدلی منسجم و فراگیر؛ مناسبترین مکان را به عنوان مرکز دفن انتخاب نمود:
· سطح ایستایی آبهای زیرزمینی منطقه دفن باید حداقل 10 متر باشد.

· از چاههای تامینکننده آب آشامیدنی حداقل 500 متر فاصله داشته باشد.

· از منابع آبهای سطحی؛ برحسب مورد از رودخانههای فصلی، دائمی و تالابها و دریاچهها حداقل بین 200 تا 600 متر فاصله داشته باشد.

· منطقه از رژیم بارش حداقل برخوردار باشد.
· خاک زیرین منطقه دارای لایههای نفوذناپذیر (رس ، مارن و ...) با ضخامت قابل قبول باشد.

· جهت بادهای غالب منطقه از محل دفن به طرف مراکز مسکونی و رفاهی و غیره نباشد.

· از گسلها و شکستگیهای زمین حداقل 80 تا 100 متر فاصله داشته باشد.
· در مسیر جریان سیلاب نباشد.
· دسترسی آسان به خاک پوششی کافی از جنس رسی سیلتی و شنی سیلتی امکان پذیر باشد

• شیبی کمتر از 40 درصد داشته باشد. محدودههای پست و گود با شیب ملایم و دامنه های صاف با توپوگرافی دارای موانع طبیعی مناسبتر است.

• سنگ بستر منطقه تا حد امکان از جنس سنگهای آذرین باشد.

· از مراکز جمعیتی نظیر هتل، رستوران، تاسیسات فرآوری مواد غذایی، مدارس، پارکها و گردشگاههای عمومی ح داقل 2 کیلومتر فاصله داشته باشد.

• فاصله منطقه از جاده های روستایی حداقل 500 متر و از جاده ای بین شهری با در نظر گرفتن موانع طبیعی دید حداقل

2 کیلومتر باشد .
• فاصله آن از محدودههای مصوب شهری برحسب جمعیت شهر، با در نظرگرفتن برنامههای توسعه آتی و جهات توسعه

شهر حداقل 3 کیلو متر باشد.
· محل فاقد کاربریهای با ارزش نظیر اراضی کشاورزی آبی، جنگل، تالاب و مرتع باشد.
· حداقل 8 کیلومتر از فرودگاه فاصله داشته باشد.

· از یادمانهای باستانی و تپههای تاریخی حداقل 2 کیلومتر فاصله داشته باشد.
· وسعت زمین مناسب و برای دفن زبالههای حداقل 25 تا 30 سال آینده شهر کافی باشد.

• از زیستگاههای حساس و مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست برحسب مورد ، حداقل یک کیلومتر فاصله داشته باشد؛ بنحوی که حیات زیست را تحت تاثیر قرار ندهد.

· فاصله محل از جاده های دسترسی بین 80 تا 1000 متر باشد ( مطابق منطق بولین) .
· فاصله محل امحاء زباله از خطوط نیرو بین 100 تا 3000 متر باشد ( مطابق منطق بولین) .


7

· از زیستگاه های حساس و مناطق 4 گانه سازمان حفاظت محیط زیست بر حسب مورد، حداقل 1 کیلومتر فاصله داشته باشد.

· فاصله مرکز دفع زباله از جنگل بیش از 300 متر مربع باشد.
· برای مکانیابی مرکز دفع زباله از زمین های بلا مصرف استفاده شود

· قیمت زمین منطقه کمینه باشد.
· محل امحاء زباله طوری انتخاب شود که مسافت رفت و برگشت کمینه باشد.

· روشی از دفع زباله انتخاب شود که کمترین هزینه را از لحاظ آلودگی آب ها، خاک ، هوا ، صوتی و همچنین اقتصادی به همراه داشته باشد.
· دمای مرکز دفع زباله کمینه باشد. (هاشمی امیری، (145 : 1387


-9 مکانیابی دفن زباله در شهرهای ساری، جویبار، قائمشهر، سوادکوه، بابل و بابلسر

-9-1 روش کار

به منظور تعیین و پیشنهاد بهترین مکان به منظور دفع مو اد زائد جامد شهری باید از معیار های مکانی مربوطه سود جست .
معیارهای مکان دفن زباله، از ویژگیهای مکان دفن زباله برگرفته شده است. بدین منظور باید ابتدا معیارها را به گروههایی تقسیم

نمود که این گروهها معرف امکانپذیر بودن انتخاب یک مکان برای دفع زباله باشند. پس از تعیین این گروهها آنچه ضرورت دارد این است که این گروهها به لحاظ اهمیتشان دارای ضرایب متفاوت باشند.

برای سهولت کار و به منظور حذف (1 گزینههای برتر به منظور فعالیتهای دیگر از قبیل فعالیتهای شهری، کشاورزی، تفریحی و گردشگری و غیره (2 اراضی حاوی گونههای ارزشمند گیاهی و جانوری (3 حوضههای آبخیز و زمینهای با نفوذ پذیری بالا که فعالیت امحاء زباله در آنها موجب آلودگی آب می شود؛ معیارهای مناسب برای این نواحی برابر با صفر منظور می شود و همچنین در هم پوشانی لایهها از عمل ضرب استفاده میشود. بیشترین امتیاز بدست آمده، مناسبترین مکان را معرفی میکند . این شیوه ارزیابی این امکان را میدهد تا گزینههای غیر ممکن در هر لایه از نتیجه کل حذف شود . در جدول (3) معیارها ، ارزش آنها و دسته بندی امتیازات آنها آمده است.

-9-2 بررسی معیارهای مکانیابی مرکز دفن زباله در شهرهای


شیب اراضی: به لحاظ امکانپذیر بودن اماکن برای دفع زباله مناسبترین مزان شیب زیر %15 است و در شیب های بالای %40 امکانپذیر نیست. میزان شیب در این قسمت به 4 گروه زیر %15 ، 15 تا % 30 ، 30 تا % 40 و بالای %40 درصد تقسیم شده است که به ترتیب مناسبترین، مناسب، تقریبا مناسب و نامناسب نام می گیرند. شکل (1) تقسیمبندی شیب از لحاظ مناسبت مکانی را نشان میدهد.

میزان بارش سالیانه : در این معیار مناسبترین مکان دارای بارش سالیانه کمتر از 500 میلی متر و نامناسبترین مکان دارای بارش سالیانه بالای 1000 میلیمتر در سال می باشد. 4 دسته مناسبترین، مناسب، تقریبا مناسب و نامناسب شامل بارش های سالیانه کمتر از 500 میلیمتر ، 500 تا 750 میلیمتر، 750 تا 1000 میلیمتر و بیشتر از 1000 میلیمتر می باشد . شکل (2) تقسیم بندی اراضی بر حسب میزان بارش سالیانه را نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید