بخشی از مقاله
چکیده
انرژی به عنوان یکی از اصلیترین عوامل برای شکلگیری و پیشرفت جوامع صنعتی شناخته شده و میزان دسترسی کشورها به منابع گوناگون انرژی نشانگر وجود پتانسیلهای پیشرفت و توان و قدرت سیاسی و اقتصادی هر یک میباشد. در طول یک دهه اخیر، محدودیت منابع انرژی تجدیدناپذیر، حاملهای انرژی متداولی مانند نفت خام و گاز طبیعی را در بازارهای جهانی به صورت یک کالای گران بها تبدیل کرده و لذا این امر زمینه بهرهمندی کشورهای صاحب منابع را از درآمدهای حاصل از فروش حاملهای انرژی فراهم آورده است. در این زمینه اگرچه ایران از غنیترین منابع انرژی برخوردار بوده، اما استفاده نادرست و اتلاف انرژی خسارات جبران ناپذیری را به کشور وارد میآورد .
در حال حاضر شیوههای بهرهبرداری نادرست و مصرف بیرویه حاملهای انرژی، علیرغم اهداف توسعه اقتصاد ملی، نه تنها تولید ارزش افزوده کافی نداشته بلکه حتی به ارتقای سطح رفاه عمومی نیز کمک ننموده است، لذا این امر باعث ایجاد نگرانی از وضعیت مصرف انرژی در ایران گردیده است .با توجه به اینکه در ایران 98/6 درصد از انرژی اولیه مورد نیاز کشور از منابع نفت خام، فرآوردههای نفتی و گاز طبیعی تأمین میگردد، استفاده غیر بهینه از حاملهای انرژی علاوه بر آنکه عمر ذخایر تجدیدناپذیر نفت و گاز را کاهش میدهد، باعث بروز خسارتهای جدی به محیطزیست شده و همچنین صدمات جبرانناپذیری به فرآیند توسعه پایدار، افزایش سطح درآمدهای ارزی و گسترش زیرساختهای اقتصادی و توسعه زیربنایی کشور عزیزمان ایران وارد مینماید .
با ادامه روند غیرمنطقی کنونی نه تنها کشور از جرگه صادر کنندگان نفت خارج شده و به طبع آن درآمدهای ناشی از آن نیز قطع میگردد، بلکه مطابق پیشبینیهای موجود و با روند خوش بینانه نرخ ثابت افزایش مصرف انرژی، نیاز مصرف داخلی کشور تا سال 1400 به تنهایی به بیش از 3800 میلیون معادل شبکه نفت خام خواهد رسید، ارزش این میزان مصرف نهایی انرژی، دست کم چیزی بالغ بر 36میلیارد دلار در سال خواهد بود .این در حالیست که برآوردها نشان میدهد حدود یک سوم از این میزان مصرف سهم تلفات و یا مصرف بی رویه انرژی است که به ارزشی معادل 10 میلیارد در سال به کشور خسارت وارد مینماید .
با مقایسه شاخص شدت مصرف نهایی انرژی در ایران با بسیاری از کشورهای جهان، وضعیت مصرف غیر بهینه حاملهای انرژی در ایران مشخص میباشد، به طور مثال در سالهای گذشته متوسط شدت انرژی در ایران در مقایسه با کشورهای توسعه یافته حدود 6 برابر و درمقایسه با کشور های در حال توسعه 3 برابر بیشتر بوده است .حال با توجه به وضعیت کنونی در صورت عدم برنامهریزی و پیشبینیهای لازم، ادامه روند فعلی با وجود عدم کارآیی فنی و اقتصادی مصرف انرژی با هدر رفتن قریب به یک سوم از کل انرژی و بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از آن، ضرورت بهینهسازی و مدیریت مصرف انرژی و افزایش بازده و بهرهوری انرژی را بیش از پیش مشخص میگردد.
کلمات کلیدی : منابع انرژی تجدیدناپذیر، حاملهای انرژی ، مدیریت مصرف ، هدررفت انرژی
مقدمه
تأمین انرژی و مواد اولیه یکی از مشکلات کنونی جهانی بوده و مدت های زیادی است که کشورهای دنیا در پی توسعه این مناب و دست یابی به منابع جایگزین آن ها هستند .امروزه گازطبیعی، صدرنشین منابع انرژی جهان یعنی نفت را به چالش طلبیده است و روشن ترین دلیل آن،آماری است که از وابستگی روزافزون سنجش صنعتی دنیا به گاز طبیعی حکایت دارد.از طرف دیگر، بالارفتن قیمت نفت خام در مقایسع با گاز طبیعی، موجب نمایان تر شدن بیش ازاهمیت این گزینه انرژی شده است و مصرف کنندگان بزرگ انرژی و دور از محل تولید را بر آن داشتهاست تا با اتکا به سه اصل مهم پایداری، اقتصاد و محیط زیست، برای استفاده بهینه و آسان از گازطبیعی تحقیق کرده و توسعه آن را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند.
با کاهش ذخایر نفتی جهان و افزایش تقاضای انرژی، جایگزینی گاز با نفت در آینده ای نه چنداندور کاملاً قابل پیش بینی است .افزایش نگرانی ها نسبت به حفظ محیط زیست وحیات جامعه بشری ازیک سو و روند افزایش قیمت نفت خام از سوی دیگر، موجب شده است که هر روز به تعداد متقاضیان سوخت پاک گاز طبیعی افزوده شود. گاز طبیعی نسبت به سایر انرژی های فسیلی ارزان تر بوده و آلایندگی آن نیز به مراتب کمتر است.شکی نیست که طی دهه های اخیر، میزان مصرف و تجارت جهانی گاز به طور چشمگیری افزایش یافتهاست .اکنون مصرف کنندگان انرژی در آمریکا، اروپا و آسیا، بیش از گذشته به گاز وابسته شده اند .
تولیدگاز در این مناطق مطابق با افزایش تقاضا نبوده وشکاف بین عرضه وتقاضا باید ازطریق واردات جبران شود. تحولات ساختاری -تکنولوژیک در اقتصاد جهانی به ویژه در بخش انرژی که شامل ضرورت تنوع بخشیدن به منابع تأمین انرژی، امنیت پایدار عرضه، رشد فزاینده مصرف انرژی در افق های بلند مدت ودر کشورهای نوخاسته صنعتی و در حال توسعه، نگرانی نسبت به آلودگی های محیط زیست و افزایش سریع مصرف محصولات گوناگون پتروشیمی می باشد، گاز طبیعی را به منزله یک منبع انرژی و نهاده صنعتی ممتاز در عرصه اقتصاد جهانی مطرح کرده است.
جایگاه جهانی ایران در تجارت گاز طبیعی
ایران دارای بیش ترین ذخایر گاز طبیعی در منطقه خاورمیانه است و از نظر جهانی، پس از روسیه 15/8 در جایگاه دوم قرار دارد .در حال حاضر، حجم ذخایر اثبات شده گاز طبیعی در ایران نزدیک به درصد از کل ذخایر گاز طبیعی است اثبات شده دنیاست .این در حالی است که مناطق زیادی از ایران مورد بررسی اکتشافی دقیق قرار نگرفته و احتمال اکتشاف ذخایر جدید گاز در این سرزمین بسیار زیاد بوده و در این میان، میزان تولید گاز طبیعی نسبت به ذخیره در جای آن، بسیار پایین است .ایران با تولید بیش از 131 میلیارد مترمکعب گاز در سال 2009 حدود 4 درصد از تولید جهانی گاز را به خود اختصاص داده و پس از روسیه، آمریکا و کانادا، جایگاه چهارم تولید را کسب نمود، گفتنی است که درسال های اخیر، حجم واردات گازاندکی بیش از صادرات آن بوده است. در حال حاضر بخش زیادی از گاز تولیدی، به مصرف داخلی می رسد و عملاً ایران در مناسبات بین المللی و تجارت گاز، نقش مؤثری ندارد .زیرساخت شبکه خطوط لوله گاز و موقعیت منحصر بهفردجغرافیایی کشور برای ترانزیت یا تقسیم گاز نیز می تواند یکی از فرصت های پیش روی تصمیم گیران صنعت گاز باشد.
بازار گاز آسیا
چشم انداز تجارت جهانی گاز تا حد زیادی به توسعه فن آوری ال.ان.جی و جی.تی.ال وابسته است با این وجود تا چند دهه آینده، تجارت جهانی گاز هم چنان به خطوط لوله وابسته خواهد بود .وجود خطوط لوله انتقال گاز میان کشورها، وابستگی ها و مسئولیت های مشترک دراز مدت ایجاد می کند .رفاه و رونق اقتصادی کشورها به طور قابل توجهی به رشد اقتصادی آن ها وابسته بوده و رشد اقتصادی پایدار نیز به امنیت تأمین انرژی در آینده وابسته است .آسیا نیز از این امر مستثی نیست .طی ده سال آینده، میزان مصرف انرژی در آسیا تا سطح مصرف در آمریکای شمالی رشد خواهد کرد .رشد سریع اقتصادی کشورهای آسیایی در نتیجه نیاز آن ها به تأمین انرژی به ویژه نفت و گاز، همواره یکی از چالش های عمده این کشورهاست .منابع گازی در شرق آسیا محدود است؛ همین امر مصرف کنندگان آسیایی را به اندازه مصرف کنندگان غربی به منابع گازی خاورمیانه وابسته می نماید .
در حال حاضر، منطقه جنوب شرقی آسیا و به طور مشخص، کشورهای چین، ژاپن، کره جنوبی و تایوان، بزرگ ترین مصرف کنندگان و وارد کنندگان این محصول به شمار می روند .پیش بینی های انجام شده به منظور شناخت تقاضای آینده ال.ان .جی، نشانگر رشد بالای تقاضای این محصول در این ناحیه است .از طرفی دیگر، با توجه به توانایی های بالقوه عرضه گازطبیعی دراین منطقه و طرح های در دست اقدام ال.ان.جی، احتمال اشباع بازار آسیا تا سال 2020 وجود دارد .مهم ترین خریداران گاز طبیعی مایع در بازار آسیا، ژاپن، هند، کره جنوبی و تایوان و مهم ترین عرضه کنندگان آن قطر، استرالیا، مالزی، اندونزی برونئی هستند .در حال حاضر افزایش تقاضا، خریداران آسیایی را مجبور می کند که همانند خریداران اروپایی وآمریکایی، منابع خود را از خاورمیانه تأمین نمایند .این امر موجب ایجاد رقابت خواهد شد .پیش بینی می شود که در اثر این رقابت، قیمت گاز طبیعی در منطقه خاورمیانه به قیمت بین المللی آن نظیرقیمت در اروپا و آمریکا نزدیک شود.
نقش پیشرو ایران، روسیه و قطر در بازار جهانی گاز
وابستگی شدید به واردات گاز، امنیت انرژی کشورهای بزرگ مصرف کننده را به خطر انداخته است. به همین دلیل،این کشورها به شدت نگرانند که کشورهای بزرگ صادرکننده برای تأثیر گذاری بر بازار جهانی گاز و قیمت عرضه آن، سازمانی مشابه اوپک نفتی تأسیس کنند .هدف اصلی از تشکیل تروییکای گازی، تقویت همکاری های سه جانبه ایران، روسیه و قطر، در پروژه های بزرگ گازی است. همسایگی ایران با دو کشور روسیه و قطر، زمینه ساز تقویت جایگاه ایران به عنوان مرکز همکاری های مشترک گازی است. ایران یکی از مهمترین تأمین کنندگان آینده گاز آسیا هند و پاکستان و اروپا است .
هم اکنون بخش زیادی از نیاز بازار گاز اروپا توسط روسیه تأمین می شود .قطر نیز به عنوان رقیب ایران در بهره برداری از میدان مشترک پارس جنوبی، سعی دارد که در تجارت گازطبیعی دنیا جایگاه مهمی کسب نماید .این کشور با توسعه میدان گنبدشمالی که با میدان پارس جنوبی مشترک است، تلاش می کند که از منابع عظیم این میدان به عنوان نقطه عطف تجارت گاز استفاده نموده و با بهره برداری بیش تر،خود را در رده اول این بازار قرار دهد. کشورهای تولید کننده قصد دارند که د رمذاکرات خود با کشورهای مصرف کننده، در رابطه با قیمت و تجارت گاز، سیاست های خود را به منظور تقویت جایگاه هماهنگ کنند.