بخشی از مقاله
کنسرسيوم و هدايت تکنولوژي
چکيده :
تکنولـــوژي بعنـــوان عامـــل اصـــلي بـــراي توســـعه اقتـــصادي در جهـــان امـــروز مطـــرح اســـت .
تکنولوژيTechnology از نظر لغوي بمعناي "فن شناسي –علم فن - علم صنعت - اصطلاحات فنـي يـا علمـي بکار برده مي شود تعاريف زيادي از تکنولوژي شده است "فرهنگ لغت آريان پور".تکنولوژي هم بعنوان يک کالاي تجاري و هم بعنوان يک کالاي غير تجاري مطرح است و آن مفهوم گـسترده اي اسـت کـه از مجموعـه تکنيک ها –حقوق مالکيت معنوي –نيروي انساني - برنامه هاي آموزشي - محصولات توليدي و.... که درفراينـد انتقال حقيقي استفاده ميشود.تکنولوژي يک کالاي فکري است که فرايند توليد را ممکن ميسازد ساختار فيزيکي آن اکثرا کالاهاي مادي است که البته در عصر حاضر اين مفهوم تا حدودي تغيير يافتـه اسـت و کـالاي فيزيکـي جاي خود را به کالاي خدماتي داده است توليد خدمات جديد براي تکنولوژي بعنوان يک فـاکتور مهـم و غيـر قابل استهلاک ياد ميشود امروزه تکنولوژي بصورت يک کالاي خدماتي قابل فروش و انتقال استفاده مي شود و روز بروز بحالت غير مادي و غير فيزيکي بودن آن افزوده ميگردد.امروزه خلق محصولات –فرايندها و خـدمات جديد منبع اصلي ايجاد مزيت رقابتي شناخته شده است و تکنولوژي عامل اصلي ظهور چنين نواوريهايي ميباشـد در ايـن مقالـه در مـورد نـواوري –تـاثير واحـدهاي تحقيـق و توسـعه بـر روي تکنولـوژي -هـدايت و گـسترش تکنولوژي-انتقال تکنولوژي -کنسرسيومها و تاثير آن بر هدايت تکنولوژي بحث خواهد شد.در ابتدا تکنولوژي و نوآوري تکنولوژي تعريف ميشود و مورد بحث قرار خواهد گرفت سپس مشخصه هاي اصلي تغيير تکنولوژي و تاثيرات اين تغييرات را بر روي فرايند نوآوري تکنولوژيکي و هدايت آن بطور مختصر بررسي ميکنيم
. کلمات کليدي :
هدايت تکنولـوژي-کنـسرسيوم -انتقـال تکنولـوژي -تکنولـوژي -فراينـد-نـوآوري -خلاقيـت -تحقيـق و
توسعه -دانش صريح -دانش ضمني -هم افزايي -R&D-خوشه هاي صنعتي
تکنولوژي :
تکنولوژي عبارت است از "مجموعه اي متشکل از اطلاعات - ابزارها و تکنيکهايي که از علـم و تجربـه عملي نشات گرفته است و در توسعه –طراحي - توليد و به کارگيري محصولات –فرايندها- سيستم ها و خدمات مورد استفاده قرار ميگيرند."( ١٩٨٩ Abetti)
برخي از مفاهيم کليدي اين تعريف مرتبط با تکنولوژي روشن و بيان مي گردد و به شرح زيـر
است :
"الف - تکنولوژي در غالب محصولات و نيز فرايندها يا روش هاي مورد استفاده در خلق محصولات و خدمات جديد نشان داده ميشود.
ب -تکنولوژي در واقع اطلاع يافتن از چگونگي به کارگيري دانش علمـي و فنـي و مهندسـي بـراي دسـتيابي بـه نتايج عملي يعني محصولات و فرايندها وخدمات يا دانستن چگونگي دستيابي به نتايج عملي بر اساس تجربيـات است .
ج - تکنولوژي بايد همراه با علم و تکنيک باشد و علم يا همان دانش عام با هـدف افـزايش دانـايي مـا از محـيط بطوري که مورد پذيرش عموم قرار گيرد و ميتوان گفت تکنولوژي دانـشي عـام بـا هـدف شـناخت راه حلهـاي عمومي براي مسائل خاص است که بر اساس سطوح عموميت يـافتن اهـداف و پـذيرش از يکـديگر متمـايز مـي شوند علم و تکنولوژي هر دو از دانش عمومي است و در سطح بالاتر از دانش عمومي پايه قرار دارد تکنولـوژي و تکنيک هر دو به دانش عملي ميرسد و مي توان گفت علم دانش ضمني محـسوب شـده و در جريـان زنـدگي نوعي از دانش در درون افراد نهادينه مي گرددپولاني نخستين بار در سال ١٩٦٩ اين مطلب را بيـان کـرد کـه "مـا بيشتر از آنچه مي گوييم ميدانيم ." بسياري از مطالب را که ميدانيم قادر به بيان ان نيستيم و آن دانش ضمني است
. دانش ضمني مجموعه اي از تجارب مهارتها ديدگاهاي کاري و نظام ارزشي و ذهني در درون فرد ميباشـد کـه قابل گفتن نبوده و در هيچ پايگاه داده اي ذخيره نشده است بلکه جايگاه آن در ذهن آدمي و فعاليتهاي او تشکيل ميشود دانش ضمني دانش تکنيکها روشها و طرحهايي است که فرد ضمن رسيدن به نتايج دلخـواه خـود آنهـا را بکار ميگيرد بدون آنکه قادر باشد دليل واضحي برايشان بيان نمايد "نانوکا بر اين اعتقاد است که دانـش ضـمني کاملا شخصي بوده و رسمي کردن آن بسيار مشکل است و نميتوان آن را براحتي به افراد ديگر منتقل کرد او دو بعد کلي براي دانش ضمني معرفي ميکند :بعد اول تکنيکي بوده و فنون را شامل ميشود و بعـد ديگـر شـناختي از عقايد ايدهها ارزشها را تشکيل ميدهد .هاول Hawells دانش ضمني را غيـر کدپـذير و فـن غيـر قابـل تجـسم ميداند که از طريق دريافت غيررسمي از رفتار و رويه اي است کـه از طريـق يـادگيري کـسب مـي شـود.دانـش ضمني بايد تبديل به دانش صريح شده و سپس دانش صريح که دانشي رسمي کدبندي شده و قاعـده منـد اسـت براحتي قابل انتقال ميباشد . از دانش صريح ميتوان در خلق تکنولوژي بهره گرفت .
د- براي ايجاد و توسعه تکنولوژي دو فرايند مشخص مي توان در نظر گرفت از يک سو فراينـدي کـه از دانـش علمي آغاز مي شود و کاربردهاي عملي بدنبال دارد و از سوي ديگر فرايندي که بـا گـرد آوري دانـش تجربـي آغاز شده و از طريق عموميت بخشيدن به ايجاد تکنولوژي منجر ميگردد.
ه -از ديدگاه تجاري محض به تکنولوژي فکر کردن چندان مطلوب نيست مگر آنکه با هـدف نـو آورانـه بـه آن نگريست .
و-تکنولوژي و تکنيک همگي صورتهايي از دانش صريح هستند و دانش صريح عامـل و کليـد حـل بـسياري از مشکلات است .
همان طور که گفتيم تکنولوژي بوسيله دانش پرورش مي يابد و بوسيله تحقيق و توسـعه بـه آنچـه مـورد نياز انسان در حال و آينده است مي رسد ايجاد تکنولوژي نيازمند سرمايه گذاري در تحقيق و توسـعه و آمـوزش نيروي انساني مي باشد متاسفانه در کشور ما بر روي مسئله تحقيق و توسعه سرمايه گذاري کمي صورت گرفته و اين سرمايه گذاري بصورت فرهنگ براي واحدهاي صنعتي در نيامده است مي توان گفت که با سرمايه گذاري در پروژ هاي تحقيقي و نياز سنجي صنايع ميتوان در دراز مـدت در کشور ايده هاي پژوهشي را به توليدات اقتصادي تبديل و شکاف بـين تکنولـوژي کـشورهاي در حـال توسـعه و توسعه يافته را کمتر نمود و مطمئن ترين راه بـراي کـم کـردن و از بـين بـردن ايـن شـکاف توجـه بـه نـواوري و بصورت فرهنک در اوردن آن است زيرا ما در عصر نواوري زندگي مي کنيم و بايد هرچه سـريعتر دسـت بکـار شد.
نوآوري تکنولوژي
تعاريف مختلف در مورد نواوري تکنولوژيکي وجـود دارد از جملـه ايـن تعـاريف توسـط Freemen
(١٩٧٦)بيان شده است :
"نواوري تکنولوژيکي فرايندي شـامل مجموعـه فعاليتهـاي تکنيکـي –طراحـي - سـاخت – مـديريت و تجاري سازي است که براي بازاريابي محصول جديـد (يـا بهبـود يافتـه ) يـا در اولـين اسـتفاده از يـک فراينـد يـا تجهيزات جديد انجام ميگيرد."
تعريف دوم :نواوري يعني ايجاد کار جديد که ممکن است يک تکنولوژي جديد –کار جديد در شکل محصول - خدمات يا فرايند بازار جديد يا بخش ديگري از بازار –شکل جديد سازماندهي يا رويکـرد مـديريتي جديد يا ترکيبي از دو يا چند مورد بالا باشد. نواوريها از چهار جهت تشريح مي شود:١- تکنولوژي -٢- کاربرد-
٣-بخشهاي بازار يا گروههاي مصرف -٤- سازماندهي اين چهار جنبه سـطح و ميـدان نـوآوري را تعريـف مـي کننـدو بـا مراجعـه بـه ترکيـب تکنولـوژي- کـاربرد- بـازار و سـازماندهي موقعيـت آنهـا را مـي تـوان مـشخص کرد.(TAMO)*
تعريف اول نسبت به تعاريف ديگر تا حدودي جامع تر است .تغيير از يک موقعيت و رسيدن به موقعيـت ديگر پيش نياز نو آوري و نتيجه فعاليتهاي نو اورانه است .بايد به مسير نواوري در گذشته و حال توجه داشت و از آن براي برنامه ريزي آينده استفاده کـردو در ايـن ميـان ميتـوان بـا پـيش بينـي وضـعيت اينـده و آينـده شـناختي تکنولوژي گامي موثر در راه نواوري و ابداعات برداشت .توجه به نواوري نه تنها در تعريف براي مطالعه نـواوري بلکه براي تمرکز و تعريف محدوده فعاليتها و استراتژي نوآوري اينـده مـوثر خواهـد بـود چهـار بعـد يادشـده از نوآوري مستقل از يکديگرند اما بايد از اين حقيقت آگاه بود که خـط مشخـصي بـين تکنولوژيهـا و کاربردهـا و بازار و سازماندهي تکنولوژي وجود دارد.نواوري ممکن است نتيجه ظهور يک تکنولـوژي جديـد –محـصول –
فرايند يا خدمت جديد- توسعه بازارهاي جديد و..باشد بخاطر وجود اثرات متقابل بين فاکتورهـا –سيـستم بطـور مداوم و تغيير حلزوني شکل آن بايد به اين نکته توجه داشت که هدف نهايي نبايد صرفا در نواوري خلاصه شود بلکه هدف بايد نواوري مفيد –مداوم و قابل کنترل به دو صورت پيوسـته و ناپيوسـته باشـد تفـاوت بـين نـواوري پيوسته و نا پيوسته مسئله اي مهم است چرا که نواوري پيوسته از استانداردهاي بازار موجود پيـروي مـي کنـد در حالي که نواوري ناپيوسته مقوله اي است تـصاعدي و در چـارچوب زيربناهـاي موجـود رخ ميدهـد و ايـن نـوع نوآوري بر دانش موجود در بازار کنوني متکي است و با رهبردها و فرضيه هاي آن مغايرتي ندارد دامنه نـواوري پيوسته به شکل دايره اي مي توان تصور کرد که حاوي دانش کنوني توليد کنندگان و مصرف کنندگان در بازار
و يا در زمينه هاي خاص مي باشد.از جمله راهبردهايي که براي نواوري پيوسته اتخاذ مي شود عبارتند از:
الف -تنظيم سهميه بندي
ب -تحليل و بررسي قواي پنجگانه
ج -جهاني شدن از طريق شعب محلي که در ارتباط نزديک با نياز مصرف کنندگان هستند
در واقع براي هدايت تکنولوژي بايد به نکات فوق توجه وافري داشت و اگاهي از قابليتهـاي درونـي بـا توجه به نگرش نوين مبتني بر منابع شرکتها با ارزيابي دقيق از ارزش منابع و ادغام جنبه هاي خارجي و داخلـي بـا يکديگرلازم مي باشد .نواوري پيوسته به تنهايي کافي نيست و براي انکه بتوان در امر هـدايت تکنولـوژي موفـق بود بايد توجه کافي به نواوري ناپيوسته نيز داشت نواوري ناپيوسته شرايط جديدي را ايجاب ميکند کـه از ارزش دانش جديد و کاملا متفاوت در مورد کالاها و خدمات سر چشمه مي گيرد و به روشهاي اجرايي کاملا متفاوتي نيازمنداست و بايد دانش جديد و خارج از محدوده بازار کنوني ايجاد کرد و با تغيير وضع بـازار موجـود کنـوني قابليتهاي جديد ايجاد ميشود. در قسمتهاي بعدي اين مقاله به نقش کنـسرسيومها در هـدايت تکنولـوژي خـواهيم
٥
پرداخت و اين نکته حائز اهميت است که هر نوع نواوري (پيوسته و نا پيوسته )مي تواند لازمه موفقيـت در بـازار داخلي و خارجي باشد .
بايد روي تکنولوژي ناپيوسته توجه داشت زيرا اين نواوري موجبات تغييرات عميق تر و سازمان يافته تر
را در ساختارهاي جامعه ايجاد مي کند.
مشخصه هاي نواوري تکنولوژي
با توجه به تحولات و سرعت رقابت در جهان تکنولوژي مانند نيروي محرک اصلي تغييرات است . بـا
افزايش توانايي در توليد دانش جديد سرعت و توانايي مبادله دانش نيز افزايش مي يابـد. در نتيجـه شـتاب تغييـر
تکنولوژي نوآوري تکنولوژي و فعاليتهاي نوآورانه در شرکتها داراي مشخصه هاي زير است :
الف -انباشته شدن
در واقع چنين مي توان گفت که دانش ضمني شرکت – افراد-سيستم هاي فني و..... را شامل مـي شـود
که با گذشت زمان روي هم انباشته مي گردد و در اينده آن شرکت نقش اساسي ايجاد مي کند.
ب - تخصصي شدن
کار کردن بر روي دامنه هاي محدود و متمرکز بـر روي تعـداد کمـي از نظامهـاي تکنولـوژي آن را بـه
بهترين شکل ممکن ارائه دهد.
ج -تقسيم جغرافيائي کار تکنولوژيکي
با توجه به ماهيت تجمعي و افزايش تخصص در فعاليتهاي نوآورانه بخشي از نيروي کار در فرايند خلـق
دانش تکنولوژيکي قرار مي گيرد اين امر به توليد دانش پيشرفته در نواحي محدود جغرافيائي تبديل مي شود.
د-عدم قطعيت
با شتاب پيشرفت تکنولوژي و کثرت نوآوريها عدم قطعيت در فعاليتهاي نوآورانه افزايش مي يابد.
ظ -ادغام تکنولوژي
نوآوري تکنولوژيکي فقط در يک زمينه مشخص نيست بلکه اغلب از کنـار هـم قـرار گـرفتن و ادغـام شدن دانش حوزه هاي مختلف به روش جديد بدست مي آيد و شکلي از نو آوري ادغام چند تکنولوژي با هـم و استفاده جديد از آن مي باشد و بصورتها مختلفي نامگذاري مي شود: ادغام تکنولوژي - ترکيـب تکنولـوژي –
نوآوري سيستماتيک -(مجموعه اي )از جمله آنها مي توان به اپتو الکتريـک کـه حاصـل ادغـام تکنولـوژي هـاي مکانيکي و الکترونيکي است .گرايشهاي متـداول در جامعـه بـه ايـن فراينـد کمـک کـرده و باعـث هـدايت ايـن تکنولوژي مي گردد و دانـش در فـضاي کـاربردي توسـعه مـي يابـد .افـزايش پيچيـدگي تغييـر تکنولـوژيکي و فعاليتهاي نوآورانه در شرکت سبب تفکر درباره چگونگي شبيه سازي جريان نوآوري مي گردد. البته بايد توجـه داشت که چالشهايي در راه نو آوري وجود دارد به گفته "جان سيلي براون " بزرگتـرين چالـشي کـه بـر سـر راه نوآوري وجود داردبرقراري رابطه ميان فناوري نوين و بازار جديـد اسـت .اگـر موضـوع تنهـا ايجـاد رابطـه ميـان فناوري نوين و بازار رايج در جامعه بود مسئله ساده تر بنظر مي رسـيد امـا اکنـون فنـاوري و بـازار هـر دو جديـد هستند و اين رابطه متقابل و پيچيده است چرا که توسعه فناوري بر بازار تاثير مي گذارد و پيشرفت بازار فنـاوري را تحت تاثير قرار مي دهد" بايد