بخشی از مقاله

نقش هوش مصنوعی در مدیریت دانش کاربران سیستمهای آموزش الکترونیکی

-1 مقدمه

پیتر دراکر در کتاب خود این موضوع را مطرح می کند که مهمترین منبع اقتصادی دیگر منابع طبیعی ونیروی انسانی نیستند.بلکه این منبع اقتصادی بنیادی دانش است و خواهد بود.[1] بنابراین در عصر حاضر که عصر دانایی نام گرفته باید با بکارگیری دانش از شیوه های مختلف به مزیت رقابتی پایدار دست یافت و در راه استفاده بهینه از منابع در اختیار سازمان گام نهاد.[2] با توجه به اهمیت دانش، مدیریت دانش نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مدیریت دانش شیوه شناسایی ،در اختیار گرفتن ،سازماندهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش می باشد که پس از آن توزیع می شود، سپس در اختیار دیگران قرار می گیرد تا برای خلق دانش بیشتر استفاده شود[1] .همچنین یکی از اهداف مهم مدیریت دانش تبدیل دانش ضمنی به صریح است . در واقع سازمان ها برای این که بتوانند در این شرایط پیچیده ی امروزی دوام بیاورند باید توانایی تبدیل هرچه بیشتر و بهتر دانش فردی به دانش سازمانی را دارا باشند.آموزش الکترونیکی نیز از جمله تکنیکهایی است که به دلیل عدم امکان تبادلات رو دررو امکان به اشتراک گذاری دانش را کاهش می دهد. در نتیجه استفاده از سیستمهایی که این امکان را فراهم کند می تواند بسیار سودمند باشد. که برای این منظور می توان از علوم جدیدی مثل هوش مصنوعی و سیستم های خبره بهره گرفت. سیستم خبره شاخه ای از هوش مصنوعی است و سیستمی است که با استفاده از دانش و استدلال ها ،مانند یک فرد خبره عمل می کند بنابراین می توان با اتکا به سیستمهای خبره راه حلی برای مشکلات به اشتراک

گذاری دانش در آموزش الکترونیکی دست یافت . براین اساس در ادامه مفاهیمی مثل دانش، مدیریت دانش و هوش مصنوعی و آموزش الکترونیکی را تعریف کرده و به بررسی نقش سیستم های خبره به عنوان شاخه ای از هوش مصنوعی در مدیریت کردن دانش در آموزش الکترونیکی پرداخته و مدلی بدین منظور ارائه می گردد.

-2 مبانی نظری تحقیق

-2-1 مفهوم دانش

داده ها حقایقی بدون محتوا می باشند و زمانی که بیشتر سازماندهی و تجزیه و تحلیل می شوند به اطلاعات تبدیل می گردندو تنها زمانی که اطلاعات در یک محتوای منطقی و قابل درک قرار می گیرد به دانش

تبدیل می گردد.[3]

دانش منبع بسیار مهمی در مسیر رسیدن سازمان به اهدافش می باشد .به طوریکه پیتر دراکر معتقد است که در اقتصاد امروز دنیا، دانش منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مانند کار و سرمایه و زمین نیست، بلکه تنها منبع معنی دار عصر حاضر به شمار می رود.[1]از طرفی دانش

تنها منبعی در سازمان است که در اثر استفاده، نه تنها از ارزش آن کاسته نشده، بلکه بر ارزش آن نیز افزوده می شود.[4] تأکید بر دانش فردی به اندازه ی دانش سازمانی مهم است وهر دو تا حدی بر ماهیت وظایف، سطح آموزش فردی، انگیزه ی مدیریت به دست برداشتن از وظایف قدیمی خود ، و محول کردن آن ها به کارمندان رده پایین تر تمرکزدارند".[5]بت" عقیده دارد که دانش سازمانی، نه به طور کامل در افراد و نه درسازمان ذخیره می شود .بخشی از دانش در افراد و بخشی دیگر در سازمان ذخیره می شود.[5] "هولان " و "فیلیپس"2 نیز دانش سازمانی را مجموعه ای از سرمایه ها، مقررات ، فعالیت های جاری، رویه های اجرایی ،استانداردها، و دیگر امور سازمانی می دانند که رفتار اعضای آن سازمان را شکل می دهند. [6] نکته مهم این است که منشأ دانش شخص انسان است و به وسیله کامپیوتر تولید نمی شود،در حقیقت آنچه افراد می دانند و به وسیله آن کارهای خود را انجام می دهند، تنها مزیت پایدار سازمان است.[7]

دانش از یک دیدگاه به دو دسته تقسیم می شود: دانش صریح و دانش ضمنی. دانش صریح،دانشی است که کاملا مشخص بوده و می توان آن را به راحتی در قالب فرمول بیان کرد و نیازی به تغییرات برای اینکه توسط دیگران نیز قابل استفاده باشد ندارد.در واقع این نوع دانش به صورت یکسری فرآیند و روال تعیین شده برای اجرای کارها وجود دارد . نوع دیگری از دانش، دانش ضمنی است که در ذهن افراد به وجود آمده و بیان آن برای دیگران مشکل است . این نوع دانش نیازمند تغییراتی است تا توسط دیگرا قابل فهم و استفاده باشد. در واقع دانش ضمنی یک دانش شخصی است که از تجارب افراد مایه گرفته و در تعاملات نرمال نکته ی مهم این است که تبدیل این اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و یا مبادله می گردد.[8]تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح از جمله وظایف اصلی مدیریت دانش محسوب می شود. به طور کلی می توان گفت زمانی که افراد به انجام وظایفشان می پردازند و کارها در سازمان اجرا می شود،به دانش موجود در سازمان افزوده می شود و در نتیجه می توان از این دانش جدید پدید آمده برای اجرای بهتر کارها در سازمان استفاده کرد، که این مطلب نشان دهنده ی اهمیت زیاد دانش سازمانی می باشد.

-2-2 مفهوم مدیریت دانش

"مالهوترا"3، تعریف خود را از مدیریت دانش این گونه ارائه می دهد: مدیریت دانش، فرایندی است که بواسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش) و توزیع و انتقال دانش، مهارت هایی را کسب می کنند.[9] "کارل "٤ نیز، براین باور است که مدیریت دانش، یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده،اطلاعات و دانش

2 Holan,philips 3 Malhotra 4 carl

های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم ها سازمان و افراد.[10] در واقع زمانی که سازمان دانش جدید را به دست آورد اطلاعات جدیدی وارد سازمان می شود که لازم است برای آن فرایندی طراحی شود تا بتوان با استفاده از اطلاعات جدید، برنامه های جاری را نیز مورد ارزیابی مجدد قرار داد.[5]این فرایند، همان مدیریت دانش است که برای تسهیل در فعالیت های مرتبط با دانش از قبیل خلق، ضبط و ذخیره، انتقال وکاربرد آن استفاده می شود. [5] تبدیل دانش ذهنی (ضمنی) به دانش ثبت شده رسمی(صریح) یکی از اهداف کلیدی مدیریت دانش است که باعث کاهش ریسک از دست دادن دانش با ارزش سازمان به واسطه افت کارکنان و کاهش خطر از دست دادن حافظه سازمان به هنگام تعدیل نیروی انسانی می شود[11] .در واقع مساله اصلی این است که در یک سازمان بتوان هرجه بیشتر دانش ضمنی و نهفته در افراد را به دانشی صریح که توسط همه قابل استفاده باشد تبدیل کرد.

بر اساس تعاریف ارائه شده به زبان ساده می توان گفت که مدیریت دانش با توجه به اهمیتی که دانش در سازمان به عنوان یک منبع عظیم دارد،به دنبال مدیریت کردن این منابع عظیم است. درواقع مدیریت دانش را می توان فرآیندی دانست که طی آن برنامه ریزی مناسبی برای بهره برداری حداکثری از دانش سازمانی به عمل می آید. به منظور بررسی مدیریت دانش درسازمانها تاکنون مدل های مختلفی ارائه شده است که بیشتر از نظر مفهوم به همدیگر شبیه اند. یکی از این مدل ها همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است مدل معرفی شده توسط نوناکا و تاکاچیاست که از چهار بعد به منظور خلق و تبدیل دانش های صریح و ضمنی استفاده کرده اند. این ابعاد عبارتنداز:[12]

.1اجتماعی سازی:

در این راهبرد دانش پنهان انتقال پیداکرده و مجددا به دانش پنهان تبدیل می شود. یعنی افراد تجارب و مدل ه ای ذهنی خود را جهت بهبود دانش با دیگران به اشتراک می گذارند.

.2برونی سازی:

در این راهبرد دانش پنهان به دانش آشکار تبدیل می شود. این فرآیند به فرد اجازه می دهد که به صورت انفرادی مفاهیم دانش ضمنی را تدوین

نموده و بادیگران به اشتراک بگذارد و دانش جدید را به وجود آورد. .3ترکیب سازی:

این راهبرد به دنبال تبدیل دانش صریح به دانش صریح پیچیده تری است.دانش تجزیه شده موجود به اشتراک گذاشته می شود و ترکیب و

تفسیر می گردد. .4 درونی سازی:

این راهبرد شیوه ای است که دانش آشکار از طریق تفسیر دانش در می شود و به دانش ضمنی تبدیل می شوداین امر از طریق یادگیری حین عمل صورت می گیرد و دانش مستدسازی شده نقش حیاتی را در این امر بازی می کند.

شکل:1 مدل نوناکا و تاکاچی[13]

-2-3 مفهوم هوش مصنوعی

هوش مصنوعی تقریبا در تمام شاخه های گوناگون علمی تاثیرگذار است. نکته ی مهم درباره هوش مصنوعی این است که هدف اصلی آن ایجاد ماشینی است که بتواند مانند انسان به تفکر پرداخته و عمل کند. استوارت راسل در کتاب رویکردی نوین به هوش مصنوعی عنوان می کند که:هوش مصنوعی دانشی جوان و گسترده است که به شدت مورد توجه قرار گرفته است.این رشته در سال 1950 با نظریه آلن تورینگ موسوم به"تست تورینگ" ایجاد شد.[14] مبحث اصلی در این رشته این است که کامپیوتر بتواند مانند انسان فکر و عمل کند. بدین منظور ماشین از طریق یکسری حسگرهایی محیط اطراف را درک می کند و بوسیله پردازنده هایی این ادراکات را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از عملگرهایی که در اختیار دارد پاسخ مناسبی برای محیط فراهم می کند.[14] یکی از مفاهیم مهم در هوش مصنوعی مفهوم سیستم های خبره می باشد که با توجه به اهمیت فراوانی دانش ،کاربردهای وسیعی را در بر می گیرد. اساسا سیستم های خبره بدنبال انجام کارهایی هستند که برای اجرای آنها به متخصصان نیازمندیم.درنتیجه دسترسی هرچه بیشتر به دانش و اطلاعات برای این سیستم ها اهمیت فراوانی دارد . البته باید به این نکته توجه کرد که دسترسی به اطلاعات و دانشی که متخصصان برای انجام کارهای خود از آن استفاده می کنند بسیار مشکل است .زیرا این افراد، دانش و روش انجام کارهای تخصصی را عموما بر اساس تجربه شخصی آموخته اند و انتقال آنها به شکل دانشی که یک ماشین بتواند ازآن بهره بگیرد دشوار خواهد بود. همچنین بسیاری از افراد دربرابر تسهیم دانش و انتقال دانش شخصی خود

به دیگران از خود مقاومت نشان می دهند. این موضوع درواقع همان تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح می باشد که مشکلات خاص خود را داراست.این سیستم ها با توجه به دانشی که در اختیار دارند می توانند به بررسی مسائل پرداخته و راه حل های منطقی ارائه کنند.درواقع این سیستم ها از روش های استقرایی و قیاسی استفاده کرده و می توانند تمام مراحل رسیدن به راه حل را به راحتی نشان دهند.

-3-3 آموزش الکترونیکی

در حال حاضر یادگیری الکترونیکی واژه ای با معنای وسیع است که در برگیرنده شیوه های متنوع از طراحی و تهیه محتوی آموزشی با بهره گیری از اینترنت گرفته تا تهیه نوارهای صوتی و تصویری و دیسک های فشرده تعاملی می باشد. [15] در روش آموزش و یادگیری الکترونیکی بر ارائه اطلاعات کمتر تاکید می شود و بیشتر بر کمک به دانشجویان برای یافتن اطلاعات متمرکز است . [16] همچنین می توان گفت که آموزش مجازی یادگیری فعال و هوشمندی است که ضمن تحول در فرآیند یاددهی و یادگیری و مدیریت دانایی، در گسترش، تعمیق و پایدار نمودن فرهنگی فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش اساسی و محوری دارد .[17] انجمن فناوری اطلاعات نیز آموزش الکترونیکی را ارائه تحصیل و آموزش از طریق رسانه الکترونیکی مثل اینترنت، اینترانت، اکسترانت، ماهواره، نوارهای صوتی و تصویری، تلویزیون و CD/DVD تعریف می کند. .[18]

-3پیشینه تحقیق

درزمینه بررسی نقشی که می تواند سیستم های هوش مصنوعی به ویژه سیستم های خبره در مدیریت دانش دربین دانشجویان و افرادی که از سیستم های آموزش الکترونیکی بازی می کند تاکنون تحقیقی صورت نگرفته است و تحقیق حاضر از این نظر منحصر به فرد می باشد . بنابراین در این بخش به بررسی تحقیقاتی که در درزمینه ی رابطه ی هوش مصنوعی و سیتم های مدیریت دانش وجود دارد می پردازیم.

ملکیان در سال 1386 در تحقیق به بررسی نقشی که سیستم های هوش مصنوعی و نظامهای خبره در ارتقا مدیریت د انش در سازمانها می تواند داشته باشد پرداخت و به این نتیجه رسید که استفاده از هوش مصنوعی در مراحل ذخیره سازی ، بکارگیری و فروش دانش از اهمیت بیشتری برخوردار است.

فرهودی و درودی در سال 1387 به بررسی لزوم بکارگیری مدیریت دانش در افزایش سطح کیفی فعالیتهای سازمانهای نوین پرداخت. در بخشی از تحقیق به لزوم استفاده از سیستم های هوش مصنوعی به عنوان ابزاری

برای اشتراک دانش در سازمانها تاکید شده است.

پیرکوهی و برزکی در سال 1384 به بررسی نقشی که سیستمهای خبره در مدیریت دارد پرداختند .نتایج تحقیق نشان داد که سیستم های خبره

می تواند در حوزه های گوناگون مدیریت تولید مدیریت دانش بازاریابی برنامه ریزی استراتژیک و... تاثیر بسزایی داشته باشد.

هویسچی و بارسلوس5 در سال 2006 به بررسی رابطه ی هوش مصنوعی و مدیریت دانش پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که هوش مصنوعی امکان توسعه ی ابزار های فیلترینگ و پیش آنالیز اطلاعات را امکان پذیر ساخته و در نتیجه آن می توان به نتایج بهینه ای دست یافت.

صبری در سال 2011 رابطه ی مدیریت دانش فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی را بر مبنای حس گری بررسی کرد . نتایج تحقیق نشان داد که توسعه ی هوش مصنوعی موجب ایجاد دانش جدید شده و ارزش دانش را افزایش می دهد.

-4بررس ی رابطه بین مدیریت دانش و هوش مصنوعی در آموزش الکترونیک

با توجه به اهمیتی که دانش در دنیای امروز دارد سازمانها بدنبال این هستند که با استفاده از پیشرفت های به وجود آمده در زمینه ی فناوری اطلاعات بتوانند دسترسی حداکثری به این دانش داشته باشند.بدین منظور مساله مدیریت دانش در سازمانها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از سیستم هایی که دررابطه با چگونگی دسترسی به دانش و استفاده از آن و در واقع مدیریت دانش بسیار مورد توجه قرار گرفته است سیستم های هوش مصنوعی ومخصوصا سیستم های خبره می باشند. در واقع هوش مصنوعی برای کدگذاری دانش در نظام های مدیریت دانش قابل استفاده هستند .[19] این سیستم ها قادرند که با در اختیار گرفتن دانش مفید در مورد مسائل مورد بررسی، مثل یک فرد متخصص و کارشناس راه حل های مناسب را ارائه داده و بسیار سریع تر مشکلات را حل کنند. نکته ی مهمی که باید به آن توجه کرد این است که سیستم های خبره عموما برای حل مسائلی استفاده می شود که دانش صریحی درباره ی آن وجود ندارد و باید براساس دانش ضمنی گردآوری شده عمل نمود. فرآیند مدیریت دانش شامل کسب دانش، توزیع و تسهیم دانش و بکارگیری دانش می باشد . سیستم های خبره در این فرآیند ها بسیار موثرند. مثلا این سیستم ها ، شرایط را برای کسب دانش فراهم می کنند .در واقع این سیستم ها دارای پایگاه های دانشی هستند که دانش متخصصان درباره ی بهترین روش انجام هر فعالیت در آن ذخیره شده است .البته باید توجه داشت که کسب دانش اصلا فرایند آسانی نیست و باید از طریق مصاحبه با متخصصان و یا مشاهده ی آن ها هنگام انجام کار به یکسری دانش ضمنی دست پیدا کرد.همچنین بسیاری از متخصصان درباره ی دراختیار قرار دادن دانش خود مقاومت می کنند و خواهان انحصاری نگه داشتن این دانش هستند. با توجه به این که سیستم ها خبره توانایی کسب دانش را از منابع مختلف

5 Hoeschl , Barcellos,

دارا هستند ،در نتیجه فرآیند تسهیم و توزیع دانش مفیدی که شامل بهترین روش انجام کار می باشند را تسریع می بخشند . زیرا کارکنان سازمان به سرعت می توانند به دانش مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند. این مساله نیز به خودی خود باعث هرچه بهتر انجام شدن کارها به وسیله ی بکارگیری دانش خواهد شد. همچنین هوش مصنوعی در زمینه ی مسائلی مثل پخش دانش، تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی و تشکیل سازمانهای دانش محور قابل استفاده می باشد.[24] سیستم های خبره برای آموزش کاربران، یکپارچه سازی منابع مختلف دانش وحل

مشکلات مربوط به نظم داخلی مورد استفاده قرار می گیرد . علاوه براین باید در نظر داشت که سیستم های آموزش الکترونیکی دارای مزایای بسیار زیادی می باشد . ازجمله اینکه امکان تحصیل و یادگیری را فرای مرزهای مکانی و زمانی فراهم می کنند و این امر موجب گسترش آموزش و سواد در کشور و به ویژه مناطق محروم می گردد. اما این شیوه ی آموزش دارای معایبی نیز هست . از جمله اینکه دانشجویان عموما از فعالیتهای گروهی بی بهره مانده و مجبورند فعالیتهای خود را به صورت انفرادی انجام دهند . در نتیجه دانشجویان امکان گسترش دانش و شرکت در فعالیتهای دانش افزا را از دست می دهند و نمی توانند از تجارب و آموخته های یکدیگر که عموما در اثر ارتباطات رودررو ایجاد می گردد ، استفاده نمایند. علاوه بر این دانشجویان ممکن است به مشکلاتی در زمینه ی کار با سیستم های الکترونیکی بر خورد نمایند و اجبارا این مسائل را نیز به تنهایی حل کرده و از تجارب سایرین بی بهره می مانند. نکته ی مهم دیگر ارائه ی مشاوره های تخصصی به دانشجویان می باشد که عموما دانشجویان دوره های الکترو.نیکی از این امر محروم هستند. براین اساس برای حل مشکلات مطرح شده می توان با ایجاد سیستم های خبره و سیستم های مدیریت دانش بهره برد . در این راستا براساس مدل مفهومی ای که در شکل 2

نشان داده شده است راه حل مناسب را ارائه داد:

1. استفاده از سیستم های خبره به منظور ارائه ی مشاوره ی تخصصی ب ه دانشجویان در زمینه های تحصیلی بدون نیاز به حضور فرد مشاور .

2. ایجاد یک سیستم خبره برای گسترش دانش کار با سیستم و پاسخ به سوالات دانشجویان در زمینه ی کار با سیستم.
3. ایجاد یک سیستم خبره برای ارائه ی مشاوره تخصصی در زمینه

ی مسائل فنی سیستم به کارشناسان.

.4 ایجاد یک سیستم خبره برای پاسخ به سوالات و جمع آوری دانش و تجربه ی دانشجویان سال بالاتر برای دانشجویان جدید الورود.

بنابراین ایجاد یک سیستم مدیریت دانش مبتنی بر سیستم های خبره و هوش مصنوعی که توانایی به اشتراک گذاری دانش در حوزه های گوناگونی داشته باشد می تواند بسیار موثر باشد.

-4 بحث و نتیجه گیری

با توجه به اهمیت فراوانی که دانش در سازمان دارد و لزوم تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح باید به مدیریت دانش به عنوان یک مساله بسیار مهم توجه شود. مدیریت دانش شامل فرآیند های کسب دانش، توزیع و بکارگیری دانش است. که برای ایجاد هر کدام از این فرآیندها باید مراحل مختلف و پیچیده ای را طی کرد. آموزش الکترونیکی از جمله روش های جدید آموزش و یادگیری است که علاوه بر مزایای بسیاری که در گسترش

و توسعه ی دانش دارد دارای معایبی نیز هست. از جمله این معایب عدم امکان برقراری ارتباطات رودر رو و در نتیجه آن عدم امکان به اشتراک گذاری دانش و تجربه و همجنین بهره گیری از مشاوره های حضوری با متخصصین است. هوش مصنوعی نیز یکی از علوم جدید است که بدنبال ایجاد ماشین هایی است که مانند انسان فکر کرده و عمل می کنند.باید توجه داشت که سیستم های هوش مصنوعی درواقع هوشمند نیستند .بلکه ماشین هایی هستند که مشکل را به روش مصنوعی حل میکنند و برای انجام این کار به دانش و اطلاعات بسیاری نیازمندند. یکی از شاخه های هوش مصنوعی سیستم های خبره است .این سیستم ها قادرند تصمیماتی را اتخاذ کنند که برای آنها به خبرگی نیاز است. یکی از کاربردهای بسیار مهم سیستم های خبره کمک به مدیریت دانش سازمان به ویژه سیستم های آموزش الکترونیکی است.این سیستم ها بدلیل دارا بودن پایگاه دانش می توانند دانش ضمنی متخصصان در انجام کارها را که اغلب حاصل تجربه آنهاست را جمع آوری کرده و در خود ذخیره می کنند در نتیجه این دانش ضمنی به دانشی صریح تبدیل می شود که توسط اغلب افراد قابل استفاده
است. و امکان بهره گیری از مشاوره های تخصصی و گسترش دانش

دانشجویان و حتی کارشناسان سیستم های آموزش الکترونیکی فراهم می گردد. پس این سیستم ها باعث می شوند که فرآیندهای کسب و توزیع و بکارگیری دانش در مدیریت دانش آموزش های الکترونیک تسریع یافته و به طور موثرتری انجام شود. نکته قابل توجه این است که این سیستم ها با وجود مزایایی که دارند دارای یکسری مشکلاتی از قبیل هزینه بالا و نیاز به صرف زمان زیاد همچنین در مرحله ی در پیاده سازی آنها باید تمام جوانب را در نظر گرفت و بعد اقدامات لازم را به عمل آورد. البته باید در نظر داشت که استفاده از سیستم های خبره زمانی مناسب است که از هزینه ی پیاده سازی آن در مقایسه با منافعی که از آن نصیب سازمان می شود کم تر باشد و مساله زمان اهمیت کمی داشته باشد زیرا این سیستم ها زمانبر اند . باید توجه داشت که این سیستم ها اگر در سازمان مورد

پذیرش کارکنان قرار نگیرند نمی توانند کارایی خوبی داشته باشند. پس می توان گفت که استفاده از این سیستم ها اگرچه مزایای زیادی دارد اما ممکن است با توجه به شرایط فعلی سازمان و نبود امکانات و آموزش های لازم در این زمینه کارایی مورد انتظار را نداشته باشدعلاوه بر این نباید نیاز به حمایت مدیر ارشد را در این زمینه نادیده گرفت.

پس باید قبل از انجام هر کاری به منظور پیاده سازی این سیستم ها ابتدا شرایط لازم را در نظر گرفت ، حمایت مدیران و به ویژه کارکنان را جلب نمود و از تکنیک های لازم برای مدیریت تغییر بهره گرفت تا در نتیجه بتوان یک نتیجه مناسب دست یافت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید