بخشی از مقاله
اپيدميولوژي باليني بيوتروريسم
خلاصه:
بيوتروريسم، عبارتست از سوء استفاده از عوامل ميكربي يا فراوردههاي آنها يا به عبارت جامع تر، استفاده از عوامل بيولوژيك، به منظور ارعاب يا هلاكت انسانها و نابودي دامها يا گياهان و هرچند افكار و بعضا اعمال بيوتروريستي، درسطح محدودي از ديرباز سابقه داشته است ولي اخيرا در سطح وسيعي در محافل پزشكي و بهداشت، مطرح گرديده، بيش از بيست جنگ افزار بيولوژيك را شناسائي و براساس ميزان كارائي آنها، طبقه بندي نموده اند و جديت موضوع در حديست كه برخي از كشورها به توليد اين سلاح ها پرداخته و بعضي ديگر، پرسنل
ارتش خود را عليه برخي از عوامل ميكربي بيوتروريسم، واكسينه كرده جهت ارتقاء آگاهيهاي عمومي و مخصوصا افراد در معرض خطر، قدمهاي موثري برداشته اند و علاوه بر اينها در نيمه دوم سال 2001 ميلادي در ايالات متحده آمريكا از جنگ افزار آنتراكس، استفاده شده است0 ضمنا هرچند منحني همه گيري ناشي از بيوتروريسم، ممكن است كاملا شبيه منحني
همه گيريهاي طبيعي باشد ولي از آنجا كه ممكن است گاهي تفاوتهائي با يكديگر داشته باشند لذا توصيه شده است جهت تشخيص زودرس حملات بيوتروريستي، به وضعيت طبيعي، روند هميشگي و ساير كليدهاي همه گيري شناختي بيماريها و بويژه بيماريهاي بومي هر منطقه توجه و نظارت كامل داشته باشيم و آموزش جنبههاي پزشكي و بهداشتي دفاع
بيولوژيك، تهيه واكسن و ساير فراوردههاي پيشگيرنده و درماني كه يك وظيفه پزشكي و بهداشتي و نه يك اقدام نظامي است را نيز مدّ نظر قرار دهيم و در عين حال با منع توليد و استفاده از جنگ افزارهاي بيولوژيك، محورهاي صلح آميز بين كشورها را تقويت و از طرح مسائل تنش زا و جنگ افروز، كه نهايتا ممكن است به جنگ بيولوژيك، بيانجامد اكيدا خودداري كنيم.
تاريخچه و مباني
"بيوتروريسم" عبارتست از ايجاد ترس و وحشت، با بهره گيري از عوامل زيست شناختي مختلف، جنگ افزار بيولوژيك (Biological weapon)عبارتست از وسيله اي كه به منظور انتشار عمدي ارگانيسمهاي مولد بيماري يا فراوردههاي آنها توسط غذا، آب، حشرات ناقل يا به صورت افشانه (آئروسل)، به كار برده ميشود (1) و جنگ بيولوژيك Biological warfare)) عبارتست از استفاده از عوامل بيولوژيك، اعم از باكتريها، ويروسها، گياهان، حيوانات000 و فراوردههاي آنها به منظور اهداف خصمانه (2) ولي در عمل، واژه " بيوتروريسم" را هم به معني ارعاب و هم به مفهوم جنگ بيولوژيك، مورد استفاده قرار ميدهيم.
هرچند بيوتروريسم، يكي از معضلات نوپديد بهداشت عمومي و عامل تهديد كننده كنترل عفونت، به حساب مي آيد (3) و طي دهه آخر قرن بيستم، واژههاي مرتبط با آن نظير حمله بيولوژيك (B. attack)، جنگ افزار بيولوژيك، دفاع بيولوژيك B. defense) ) و آموزش دفاع بيولوژيك (education Biodefense) براي اولين بار به فرهنگ واژههاي پزشكي و بهداشت، افزوده شد ولي واقعيت اينست كه افكار و اعمال بيوتروريستي همواره در اقوام مهاجم، افراد افزون طلب و رقباي سياسي ـ اقتصادي از يكطرف و افكار مدافعه گرانه يا تلافي جويانه در افراد،
ارتش ها و دولت ها و شخصيتهاي مورد تهديد، از طرف ديگر، از هزاران سال قبل وجود داشته و گاهي ظاهر افسانه گونه و باورناكردني به خود گرفته است. مثلا در كتاب ذخيره خوارزمشاهي كه اولين دائره المعارف پزشكي به زبان فارسي محسوب ميشود و توسط دانشمند ايراني، سيداسماعيل جرجاني در قرن ششم هجري شمسي، تاليف گرديده است آمده است كه: "بعضي از ملوك، كنيزكان را به زهر، بپرورند چنانكه خوردن آن ايشان را عادت شود و زيان ندارد. اين از بهر آن كنند تا آن كنيزك را به تحفه (هديه) يا به حيله ديگر به
خصمي كه ايشان را بًوَد برسانند تا به مباشرت آن كنيزك، هلاك شوند 000 (4) و ابن سينا نيز در اوائل هزاره دوم ميلادي در دائره المعارف " قانون در طب" همين مطلب را بيان نموده (5)، دكتر الگود در كتاب تاريخ پزشكي ايران و سرزمينهاي خلافت شرقي، سم مزبور را " هند گياه البيش" ناميده كه نوعي سم بيولوژيك به حساب مي آيد (6). جرجاني در كتاب ذخيره خوارزمشاهي و خُفِ عَلائي رهنمودهاي جالب توجهي را در رابطه با پيشگيري از بيوتروريسم گوارشي كه در آن زمان رايجترين راه ارعاب و هلاكت مخفيانه شخصيت ها و رقبا بوده
است ارائه داده، متذكر ميشود " كساني را كه از اين كار، انديشه باشد احتياط آنست كه طعامي كه طعم آن قوي باشد نخورند مثلا طعامي كه سخت ترش يا سخت شيرين يا سخت شور يا سخت تيز (تند) باشد نخورند، از بهر آنكه كسانيكه خواهند كسي را چيزهاي زيانكار دهند، به چنين طعام هائي مزه آن بپوشند و لذا آنجا كه تهمت اينكار باشد هيچ نبايد خورد و
اگر ضرورت افتاد چنان جاي گرسنه و تشنه حاضر نبايد شد 000 (7). علاوه بر اينها به گواهي تاريخ، بسياري از رهبران و شخصيتهاي مذهبي را با مواد بيولوژيك به شهادت رسانده اند و حتي در قرن چهاردهم ميلادي نيروهاي مهاجم تاتار، با پرتاب اجساد قربانيان طاعون به داخل شهر Kaffa باعث ابتلاء تعداد زيادي از آنها و قتل عده كثيري از آنان گرديده (8)، ژاپن در جنگ جهاني دوم و شوروي سابق به هنگام محاصره شهر استالينگراد بوسيله آلمان ها در سطح وسيعي از سلاحهاي بيولوژيك، استفاده كرده اند (9). به طوري كه طي سالهاي
1767-1754 در حمله فرانسوي ها به سرخپوستان بومي آمريكا نيروهاي انگلستان با چهره اي ظاهرا بشردوستانه به كمك سرخپوستان بومي برخاسته، با اهداي ملحفه، دستمال و پارچههاي آغشته به ويروس آبله به آنان عده كثيري را به كام بيماري و مرگ مي كشاند، طي جنگ جهاني اول، ارتش آلمان به آلوده كردن علوفه حيوانات و احشامي كه براي متفقين ارسال مي شده است پرداخته، گوسفنداني كه از روماني به روسيه ارسال مي شده اند را با باسيل آنتراكس و بورخولدريا مالئي، آلوده مي كند و دست به آلوده كردن 4500 راس
قاطر متعلق به سواره نظام فرانسه با بورخولدريا مالئي مي زند، ژاپن در سالهاي 1945-1932 در شهر مَنچوري چين، اهداف مرتبط با جنگهاي بيولوژيك خود را در زندانيان اين شهر به آزمون مي گذارد و زندانيان را پس از آلوده كردن به باسيل آنتراكس، مننگوكوك، شيگلا، بورخولدريا مالئي، سالمونلا، ويبريوكلرا، يرسينيا پستيس، ويروس آبله و ساير عوامل عفونتزا مورد مطالعه قرار داده تعدادي از شهرهاي كشور چين را مورد حملات بيولوژيك، قرار ميدهد و منابع آب و غذاي آنان را با عامل سياه زخم، شيگلا، سالمونلا، ويبريو كلرا و يرسينيا پستيس، مي
آلايد و محيطهاي كشت عوامل ميكربي را به سوي خانههاي مسكوني، پرتاب نموده و يا بوسيله هواپيماهاي نظامي و به صورت افشانه به سوي آنها شليك مي نمايد و حتي در حملات هوائي خود هربا ر حدود پانزده ميليون كك آلوده به باسيل طاعون را به سوي مردم آن كشور، رها مي نمايد و گاهي شرارههاي اين آتش افروزي، دامنگير خود او نيز مي شود به طوري كه در سال 1942 در اردوگاه چكيانگ، حدود ده هزار نفر از افراد ارتش ژاپن دچار وبا، اسهال خوني و طاعون شده حدود 1700 نفر آنان قرباني اين بيماري ها گرديده و بعدا مشخص مي
شود كه منبع اين همه گيري ها را جنگ افزارهاي بيولوژيكي تشكيل مي دهد كه به منظور اهداف بيوتروريستي به وسيله خود ژاپني ها تهيه شده بوده است و بار ديگر ارتش آلمان در سال 1945 در شمال غربي Bohemia منابع عظيم آب آشاميدني مردم را آلوده به فاضلاب مي نمايد و نيروهاي انگليس و آمريكا نيز بارها به توليد و مصرف اين سلاح ها پرداخته با بهره گيري از تكنولوژي جديد به مدرنيزه كردن اين سلاح ها پرداخته اند (30) و در مجموع، اغلب كشورهاي صنعتي جهان و در راس آنها روسيه، آمريكا، انگلستان، فرانسه، ژاپن و كانادا انواع
سلاحهاي بيولوژيك را توليد و بعضا مورد استفاده نيز قرار داده اند به طوري كه از باسيل آنتراكس، هر شش كشور، از كوكوباسيل بروسلا كشورهاي روسيه، آمريكا، فرانسه و كانادا، از كلاميديا پسيتاسي، روسيه از مايكوباكتريوم توبركولوزيس، فرانسه، آلمان، ژاپن، انگلستان و آمريكا از بورخولدريا مالئي، فرانسه، ژاپن، انگلستان و روسيه از توكسين تتانوس، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسيه از ويبريو كلرا، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسيه از يرسينيا پستيس، فرانسه، انگلستان، آمريكا و روسيه از ويروس ابولا، ژاپن از ويروس عامل تب خونريزي دهنده كره اي، تمامي اين كشورها به جز آلمان از توكسين بوتولينوم، فرانسه، ژاپن، انگلستان، آمريكا و روسيه از توكسين Ricin (سم كرچك)، انگلستان ار آنتروتوكسين B استافيلوكوك، ژاپن، از سم مار
و توكسن ماهي (Tetrodotoxin)، آمريكا از قارچ كوكسيديوايدس ايميتيس، ژاپن از عامل مالاريا، آلمان از علــــف هرزه و آمريكا و روسيه، از پاتوژنهاي گياهان (Phytopathogens) آمريكا و روسيه، استفاده نموده يا به توليد آن اقدام كرده اند (31) و همه اين وقايع، حاكي از قدمت افكار و ندرتا اعمال بيوتروريستي است ولي از آنجا كه طي چند سال اخير در نوشتههاي پزشكي و ايستگاههاي مختلف Internet مقالات بي شماري در زمينه بيوتروريسم نگاشته شده است و اخبار و اطلاعاتي مبني بر توليد جنگ افزارهاي بيولوژيك و حتي استفاده از آنها
بوسيله برخي از كشور ها در دست ميباشد و بدينوسيله بهداشت عمومي، تهديد شده است شكي باقي نمي ماند كه لازم است درس " جنبههاي پزشكي و بهداستي دفاع بيولوژيك" در برنامه آموزشي دانشگاههاي علوم پزشكي و بويژه رشته فوق تخصصي بيماريهاي عفوني و گرمسيري، گنجانده شود.
بيان مسئله :
هرچند صحت و سقم احتمال جنگ بيولوژيك، مورد توافق تمامي كارشناسان مربوطه نمي باشد ولي به هيچ وجه اين احتمال را بطور كامل نميتوان ناديده گرفت، زيرا در صورتي كه صحت داشته باشد و در اثر سهل انگاري، به فراموشي سپرده شود چه بسا زيان ها و خسارات جبران ناپذيري به بار آورد (10). با اينحال عده كثيري از مردم، ممكن است هنوز بر اين باور باشند كه جنگ بيولوژيك، زائيده تخيلات نظامي است و حال آنكه امروزه جريانات سياسي و پيشرفتهاي بيوتكنولوژي، اين باور را تغيير داده است و در سالهاي آغازين هزاره سوم
ميلادي، لازم است خود را براي دفاع بيولوژيك، آماده كنيم، و ديگر وقت آن رسيده است كه طغيان ناشي از يك بيماري منتقله از طريق مواد غذائي، يك افشانه ابري شكل كشنده اي كه شبانه بر فراز شهري به حركت در مي آيد و يا القاء يك بيماري مسري، به طرق مختلف، ظن احتمال وقوع بيوتروريسم را در پرسنل پزشكي و بهداشت، برانگيزد و به اقدامات پيشگيرنده، درماني و اطلاع رساني به موقع توسط آنان و كنترل سريع فاجعه، بپردازيم (11). بديهي است كه نيروهاي نظامي، تنها جمعيت در معرض خطر براي حملات بيولوژيك نيستند بلكه تمامي
اقشار، به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان كننده بالقوه يك حمله، نيازمند كسب آگاهي نسبت به اصول اساسي همه گيري شناسي عوامل مورد استفاده در جنگ بيولوژيك، ميباشند (12) و علاوه بر اين بمب گذاري در بعضي از ساختمانهاي غيرنظامي، حاكي از اين واقعيت است كه هيچكس از خطر تروريسم، در امان نيست و اين در حاليست كه اين روز ها صحبت از جنگ بيولوژيك و استفاده از عوامل عفوني به عنوان جنگ افزار بيولوژيك، ميباشد كه به مراتب، وحشتناكتر، كشنده تر و رنج آورتر از سلاح هائيست كه تا بحال، مورد استفاده قرار مي
گرفته است و هرچند مداخله در جنگ ها هرگز جزو وظايف حرفههاي پزشكي نبوده است (13) و به قول ابن سينا " هدف طب، حفظ تندرستي مردم به هنگام سلامت و اعاده آن در زمان بيماري است" (5) ولي استفاده از عوامل عفونتزا و اضافه شدن اين سلاح ها به مهمات جنگي تروريست ها چنين ايجاب ميكند كه حرفههاي پزشكي و بهداشت نيز وارد معركه شوند، چراكه دست اندركاران بهداشت و درمان، ميتوانند با تشخيص و گزارش اينگونه موارد، ازشدت آسيبهاي وارده بكاهند و از آنجاكه مسئوليت و تعهد جديدي براي آنان، بوجود آمده است، لازم است در جريان اينگونه خطرات، قرار گيرند و از آگاهيهاي لازم، برخوردار شوند (13). همچنين لازم است دست اندركاران دامپزشكي و كشاورزي كشور نيز توجه داشته
باشند كه ممكن است بيوتروريست ها از عوامل بيماريزاي گياهي و حيواني هم استفاده نموده كشاورزي و دامپروري يك كشور را به نابودي بكشانند و زيانهاي اقتصادي جبران ناپذيري را تحميل كنند و لذا متخصصين مربوطه بايستي در مورد اين وقايع اطلاعات لازم را كسب نمايند تا بتوانند موارد ناشي از جنگ بيولوژيك را از آفتهاي طبيعي گياهان و بيماريهاي طبيعي حيوانات، باز شناسند و به موقع بتوانند از بروز طغيان ها جلوگيري نمايند(14) و بنابراين بيوتروريسم، حتي اگر يك كابوس شبانه هم باشد بايد كاملا جدي تلقي شود و آمادگيهاي همه جانبه اي براي روياروئي آگاهانه با آن وجود داشته باشد (15).
عوامل سببي بيو تروريسم:
اين عوامل را به طرق مختلفي طبقه بندي نموده اند كه ذيلا به برخي از آنها اشاره ميگردد:
1 ـ براساس پاتوژنهاي تكثيريابنده، توكسين ها يا تعديل كنندههاي بيولوژيك (Biomodulator)
2 ـ براساس هدف مورد نظرشان كه ضد انساني، ضد حيواني و يا ضد گياهي باشد.
3 ـ براساس دارا بودن يا فقدان قدرت انتقال ثانويه (16). در طبقه بندي جدول 1 ـ به عوامل بيولوژيك با قدرت تكثير يابنده و قابليت انتقال و انتشار و بيماريزائي مختلف، پرداخته شده است
جدول 1 ـ عوامل سببى بيوتروريسم
ويژگيهاى گروه " الف" :
* به آساني منتشر ميشوند و يا از فردي به فرد ديگر، انتقال مي يابند.
* موارد مرگ زيادي به بار مي آورند و اثرات مهمي بر بهداشت عمومي، اعمال مي نمايند.
* باعث ايجاد وحشت عمومي و از هم پاشيدگي جامعه، ميگردند.
* جهت جبران لطمات بهداشتي ناشي از آنها و سازماندهي مجدد، نياز به عمليات ويژه اي ميباشد.
عوامل بيماريزاى گروه " الف" :
* واريولا ماژور (عامل آبله) 0
* باسيلوس آنتراسيس ( عامل سياه زخم) 0
* يرسينيا پستيس (عامل طاعون) 0
* كلوستريديوم بوتولينوم (عامل بوتوليسم) 0
* فرانسيسلا تولارنسيس (عامل تولارمي) 0
* فيلوويروسها.
ـ تب هموراژيك ابولا.
ـ تب هموراژيك ماربورگ.
* آرنا ويروسها.
ـ لاسا (تب لاسا) 0
ـ جونين (تب هموراژيك آرژانتيني) 0
ويژگيهاى گروه "ب" :
* با سهولت نسبي، انتشار مي يابند.
* بيماري با شدت متوسط و مرگ و مير پائيني به بار مي آورند.
* نياز به اقدامات تشخيصي خاص و نظارت بعدي دارند.
عوامل بيماريزاى گروه " ب" :
* كوكسيلا بورنيتي (تب (Q
* گونههاي بروسلا (بروسلوز( 0
* بورخولدريا مالئي (گلاندرز( 0
* ويروسهاي آلفا.
ـ آنسفاليت ونزوئلائي.
ـ آنسفاليت اسبي شرقي و غربي.
* كلوستريديوم پرفرنژنس.
* آنتروتوكسينB استافيلوكوك.
* گونههاي سالمونلا.
* شيگلا ديسانتريه.
* اشريشيا كولي O157:H7 .
* ويبريو كلرا.
* كريپتوسپوريديوم پاروم.
ويژگيهاى گروه " ج" :
شامل پاتوژنهاي نوپديدي كه با بهره گيري از مهندسي ژنتيك، قابليت تغيير به منظور توليد و انتشار انبوه را دارا ميباشند، زيرا:
* در دسترس هستند.
* به آساني قابل توليد و انتشار ميباشند.
* داراي قابليت بالقوه ايجاد بيماري در سطح وسيع، كشندگي زياد و اثرات تخريبي عظيم بر پيكره بهداشت، ميباشند.
عوامل بيماريزاى گروه " ج" :
* ويروس نيپا (Nipah).
* ويروسهاي هانتا.
* ويروسهاي عامل تبهاي هموراژيك منتقله از طريق كنه.
* ويروسهاي مولد آنسفاليت منتقله از طريق كنه.
* ويروس عامل تب زرد.
* مايكوباكتريوم توبركولوزيس مقاوم به چندين دارو (17).
جالب توجه است كه براساس منطق نظامي ها يك جنگ افزار بيولوژيك مناسب بايد از قابليت اطمينان بالائي برخوردار بوده، قابل هدفگيري دقيق به سمت دشمن باشد، با قيمت نازل، قابل تهيه باشد، از قابليت توليد افشانه پايدار برخوردار بوده و ضمنا باعث ايجاد همه گيري در سطح محدودي بشود و لذا بر اين اساس مناسبترين جنگ افزارهاي موجود را شامل عوامل مولد سياه زخم، طاعون، تولارمي، بروسلوز، تب Q ، آنسفاليتهاي اسبي، تبهاي خونريزي دهنده و آبله، ذكر كرده اند (2).
گاهي يك عامل بيولوژيك، بعنوان يك ارگانيسم تغييريافته بوسيله مهندسي ژنتيك كه مقاوم به تمامي واكسن ها و داروها با قابليت سرايت زياد و توانائي آسيب رساني به هزاران نفراست در نظر گرفته ميشود و لذا ميزان سوء ظن و سعي و كوشش ما در ارتباط با يك حمله بيولوژيك بايد در حد بالائي باشد ! چرا كه چنين حملاتي داراي الگوي قابل پيش بيني نمي باشند. علاوه براين يك طغيان كوچك بيماري ممكن است به منزله
جدول 2 ـ برخى از عوامل سببى بيوتروريسم، مخزن و راه انتقال آنها(18)
عامل سبـــــبي بيمــــــــــــــــــــاري مخــــــــــــــــزن راه انتقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال
واريولا ماژور آبله انسان تماس مستقيم، اشياءآلوده،افشانه
باسيلوس آنتراسيس سياه زخم حيوانات علفخوار تماس مستقيم با زخم و ترشحات آلوده، پشم، پوست و استخوان
يرسينيا پستيس طاعون جوندگان وحشي كك، گربه، افشانههاي ناشي از پنوموني طاعوني
كلوستريديوم بوتولينوم بوتوليسم گوارش، حيوانات غذاهاي كنسرو شده حرارت نديده، آلودگي زخم به خاك آلوده
فرانسيسلا تولارنسيس تولارمي حيوانات وحشي كنه، پشه، خون و نسوج حيوانات، آب و غبار آلوده، گزش
ابولا و ماربورگ تب خونريزي دهنده نامشخص تماس مستقيم با خون و ترشحات بدن، مني، انتقال بيمارستاني
لاسا تب لاسا جوندگان وحشي هوا، فضولات موش، تماس مستقيم بابيماران و ترشحات آنان، مني
جونين تب خونريزي دهنده جوندگان وحشي؟ افشانهآلوده به مدفوع، بزاق و لاشه متلاشي شده حيوانات، پوست
كوكسيلا بورنيتي تب Q احشام، سگ، گربه، وحوش، پرندگان هوا، تماس مستقيم، حيوانات مبتلا و پشم و پوست آلوده، انتقال خون و پيوند استخوان
بروسلاها بروسلوز گاو، خوك، گوسفند، سگ تماس موادآلوده باپوستآسيب ديده و مخاط سالم، خوردن مواد آلوده، افشانه، ندرتا تماس جنسي
بورخولدريامالئي مشمشه )گلاندرز( اسب، قاطر، الاغ تماس با حيوانات آلوده و نسوج آنها، تماس شغلي در آزمايشگاه
ويروس آنسفاليت ونزو ئلائي و اسبي شرقي و غربي آنسفاليت پشه، اسب، جوندگان نيش پشه، آئروسل در آزمايشگاه
كلوستريديوم پرفرنژنس مسموميت غذائي انسان و حيوانات غذاهاي گوشتي آلوده
استافيلوكوك )آنتروتوكسين B) مسموميت غذائي انسان شيريني، سالاد، سوس، ساندويج، فراوردههاي گوشتي و پنير
سالمونلاها گاستروآنتر يت حاد حيوانات انسان آب و غذاي آلوده
شيگلاديسانتريه اسهال خوني شديد انسان تماس با بيماران ياناقلين، از طريق شير و آب آلوده و مگس
اشريشياكوليO157:H7 كوليت خونر يزي دهنده بدون تب گاو، آهو، انسان غذاي آلوده )گوشت، شير، ميوهها، سبزيها(، انتقال شخص به شخص و ازطريق آب آلوده
ويبريو كلرا وبا انسان آب و غذاي آلوده، تماس مستقيم
كريپتوسپوريديوم پاروم كريپتوسپو ريديوز انسان، گاو و ساير حيوانات انتقال مدفوعي ـ دهاني انسان به انسان، حيوان به انسان، از طريق آب و غذاي آلوده و خودآلائي
ويروس نيپا آنسفاليت خوك تماس مستقيم با خوكهاي آلوده
ويروس هانتا تب هموراژيك جوندگان افشانه ناشياز فضولات جوندگان
ويروس تب خونريزي دهنده كنهاي(CCHF) تب هموراژيك كنه كنه،تماس باخون وترشحات بيماران تماس با نسوج حيوانات مبتلا
ويروسآنسفاليت كنهاي آنسفاليت پشه، پرندگان، جوندگان نيش پشه هائي كه بوسيله پستاندا ران كوچك يا خوك، آلوده شدهاند
ويروس تب زرد گرفتاري كبد پشهآيدس، انسان نيش پشه آيدس و ساير پشه ها
سل مقاوم به چنددارو سل انسان تماس مستقيم با افشانههاي آلوده
اولين زنگ خطر بروز حمله بسيار عظيمي باشد و لذا تشخيص زودرس و بر قراري اقدامات پيشگيرنده اي نظير مصرف واكسن يا آنتي بيوتيكهاي موثر، ميتواند منجر به نجات جان هزاران نفر انسان شود.
جدول 3 ـ مقايسه ميزان ناتوانى و مرگ ناشى از انتشار عمدى يكهزار كيلوگرم از عوامل عفونتزاى مختلف (31)
عامل / بيمـــاري رهاسازي در مسير باد
بر حسب كيلومتر موارد مرگ موارد ناتواني
تب دره ريفت
آنسفاليت كنه اي
تيفوس
بروسلوز
تب Q
تولارمي
آنتراكس 1
1
5
10
+20
+20
++20 400
9500
19000
500
150
30000
95000 35000
35000
85000
100000
125000
125000
125000
نمودار 1 ـ مقايسه ميزان ناتوانى و مرگ ناشى از انتشار عمدى يكهزار كيلوگرم از عوامل عفونتزاى مختلف
همانطور كه قبلا نيز اشاره شد عوامل بيولوژيك را بر حسب ميزان كشندگي و ناتواني حاصل از آنها نيز طبقه بندي مي كنند و لذا همانگونه كه در جدول 3و نمودار 1 نيز ملاحظه مي گردد خاصيت كشندگي باسيل سياه زخم،خيلي بيشترازعامل تولارمي واين خاصيت بروسلا وعامل تب Q از بسياري ازبيماريهاي ديگركمتر است.
سازمان جهاني بهداشت تخمين زده است كه رها سازي 50 كيلوگرم اسپور آنتراكس در طول يك خط 2 كيلو متري در يك جمعيت 500000 نفري باعث 125000 مورد عفونت و 9500 مورد مرگ ميشود كه در مقايسه با ساير جنگ افزارها رقم عظيمي را تشكيل ميدهد(16). سازمان مزبور، تخمين زده است كه در تعقيب آزاد سازي 100 كيلوگرم افشانه حاوي اسپور آنتراكس بر فراز شهر واشنگتن، حدود 130 هزار تا 3 ميليون نفر به هلاكت خواهند رسيد كه قابل مقايسه با قدرت تخريبي يك بمب هيدروژني ميباشد(19)0 نگاهي به حادثه دلخراش
همه گيري سياه زخم تنفسي در سال 1979 در روسيه كه طي آن 66 نفر، جان خود را از دست دادند هم نشان دهنده قدرت تخريبي اسپور سياه زخم، به عنوان يك سلاح بيولوژيك است و هم دليل واضحي بر اين مدعا كه سلاحهاي بيولوژيك را از سال ها قبل ساخته وبه مقادير فراواني انبار كرده اند. اين همه گيري در حالي رخ داد كه در يك موسسه كه ظاهرا به نام موسسه تحقيقات بيولوژيك، دائر بوده است طوفان سهمگيني باعث شكسته شدن شيشه تعدادي از پنجره ها و پراكنده شدن مقادير زيادي پر مرغ يا ساير پرندگان در فضا و به
دنبال آن در عرض 4ـ3 روز بروز يك بيماري تنفسي شبيه به عفونتهاي تنفسي ويروسي در كسانيكه در معرض وزش باد در محدوده مكاني مزبور بوده اند ميشود و هرچند همگي ظاهرا در عرض چند روز بهبود مي يابند ولي به فاصله كوتاهي مجددا همان علائم با شدت هرچه تمامتر بروز نموده عده زيادي از آنان را در تابلو مدياستينيت خونريزي دهنده، به هلاكت ميرساند و سرانجام مشخص ميگردد كه پرها را جهت مقاصد نظامي، آغشته به اسپور سياه زخم كرده بوده اند (21).
طاعون، يكي از بيماريهاي باكتريال ناشي از يرسينيا پستيس است كه در طول تاريخ، تاثير عميقي بر زندگي انسان اعمال نموده است، به طوريكه در سال 541 ميلادي اولين جهانگيري عظيم آن از مصر شروع شده در عرض چهارسال به ساير نقاط جهان منتشر گرديده و حدود 60ـ50 درصد مردم جهان را به هلاكت رسانده است. ضمنا دومين جهانگيري آن در سال 1346 ميلادي حادث گرديده 13 ميليون نفر را در چين به هلاكت رسانده و يك سوم جمعيت اروپا را به كام مرگ، فرو برده است و هرچند اينك كه هزاره سوم ميلادي را آغاز كرده ايم با
بهبود شرايط زندگي، ارتقاء سطح بهداشت عمومي و در دسترس بودن آنتي بيوتيكهاي مناسب، احتمال وقوع جهانگيريهاي بزرگ و طبيعي اين بيماري تقريبا غير ممكن به نظر ميرسد ولي بهره گيري از عامل طاعون بعنوان جنگ افزار بيولوژيك، بهداشت عمومي را شديدا به مخاطره انداخته است 0 همچنين به گواهي تاريخ، اين بيماري جزو معدود بيماريهائي است كه حتي اگر موارد معدودي از آن در يكي از مناطق جهان رخ دهد ميتواند به سرعت منتشر شده منجر به بروز جهانگيري گردد. بر اساس تخمين سازمان جهاني بهداشت در صورتيكه حدود 50 كيلوگرم يرسينيا پستيس را بصورت افشانه بر فراز شهري با جمعيت 5 ميليون نفر رها كنند باعث بروز 150 هزار مورد پنوموني طاعوني ميشود. بطوريكه حدود يكصد هزار نفر آنان نياز به بستري شدن در بيمارستان خواهند داشت و 36000 نفر آنان جان خود را بر سر اين بيماري خواهند گذاشت (20).
عوامل سببي بروسلوز را بعنوان عوامل ناتوان كننده، طبقه بندي ميكنند0 به طوري كه عفونت ناشي از استنشاق افشانههاي حاوي بروسلا باعث ايجاد علائم و عوارض متعددي ميشود ولي با مرگ و مير پائيني همراه است.
فرانسيسلا تولارنسيس نيز بعنوان يكي از عوامل كشنده در جنگهاي بيولوژيك مدنظر ميباشد زيرا رها سازي افشانههاي حاوي اين باكتري ميتواند باعث ايجاد موارد زيادي از پنوموني شود.
عامل سببي تب Q يك كوكوباسيل گرم منفي مقاوم به حرارت و خشك شدن است كه به آساني در مقادير انبوه در جنين جوجه، رشد ميكند و انتشار آن از طريق افشانه، با عفونتزائي بالائي همراه است.
هرچند آبله از سال 1977 ريشه كن شده است ولي ويروس عامل آن در مركز كنترل بيماريها، روسيه و سازمان جهاني بهداشت، نگهداري ميشود و خوف آن ميرود كه جنگ افروزان و بيوتروريست ها در خارج از اين سازمان ها به آن دسترسي پيدا كرده بعنوان جنگ افزار بيولوژيك، مورد استفاده قرار دهند (16)0 اين بيماري يكي از بيماريهاي ويروسي شديدا مسري است كه با ميزان مرگ و مير بالائي همراه بوده در 30% موارد، منجر به مرگ بيماران ميشود. ضمنا محدود به شرايط اقليمي خاصي نبوده در هر فصلي از فصول سال ممكن است حاد
ث گردد و زماني بعنوان مخرب ترين بيماري عفوني، مطرح بوده است و هرچند ريشه كني آن توسط WHO اعلام گرديده است ولي طبق اسناد موجود، روسيه داراي تجهيزات و وسايلي است كه قادر به توليد هزاران كيلوگرم ويروس آبله در طول سال ميباشد و اين در حاليست كه افشانههاي حاوي ويروس آبله به آساني قابل انتشار بوده حتي مقادير كمي از آن قابليت عفونت زائي داشته سريعا از افراد آلوده به افراد سالم، انتقال مي يابد و از طريق تماس با لباس بيماران نيز قابل سرايت است (22).