بخشی از مقاله

رابطه امنيت زيست محيطي با امنيت ملي (مطالعه موردي بيوتروريسم )


برقراري و ايجاد امنيت و آرامش در هر جامعه اي از مهم ترين و عمده ترين وظايف و اهداف هر حکومت است که با استفاده از همه عوامل اجرايي و توانمنديها در پي آن است ، امروزه مفهوم امنيت تنها مسائل نظامي را در برنمي گيرد و در تمام ابعاد زندگي انسان مصداق و معني پيدا ميکند از آن جمله عواقب و مشکلات زيست محيطي و مخاطرات امنيتي ناشي از آن است که درجه بالايي از توجهات جهاني را به خود جلب کرده است ، بيوتروريسم به عنوان يک تهديد زيست محيطي در صورت وقوع ميتواند ضمن به خطر انداختن امنيت ملي کشور تبديل به بحراني ملي شود که مقابله با آن نيازمند مديريت بحران جهت کاهش اثرات حمله ، حفظ آرامش و ثبات جامعه ميباشد. با توجه به موقعيت جغرافيايي کشورمان و نيز حضور قدرت هايي نظير آمريکا و رژيم صهيونيستي در اطراف ما، آسيب پذيري کشور در سطح ملي مانند مرزها و مناطق قومي همچنين عدم توانايي برخي دولت هاي همسايه در اعمال حاکميت بر تمام قلمرو خود، تروريسم را به يک دغدغه مهم براي جمهوري اسلامي تبديل کرده است . در فرضيه پژوهش پيش رو: ١. به نظر ميرسد بين امنيت زيست محيطي و امنيت ملي کشور رابطه مستقيم وجود دارد، ٢. بين ميزان آمادگي دولت و جامعه با اثرات تهديدات بيوتروريسم رابطه معکوس وجود دارد. يافته هاي تحقيق حاکي از آن است که عدم برنامه ريزي و آمادگي حکومت و جامعه در برابر يک اقدام بيوتروريستي کليه ابعاد سياسي، اجتماعي، اقتصادي کشور را تحت تأثير قرار داده و باعث ايجاد فاجعه اي عظيم ميشود، آگاهي و آموزش مردم ، همچنين برنامه ريزي دولت در زمينه تهديدات و حوادث غيرمنتظره و غيرطبيعي از جمله بيوتروريسم نقش اساسي و کليدي در کاهش و مهار اثرات بحران هاي ايجاد شده ناشي از اين حوادث ايفا ميکند. مهم ترين نتيجه به دست آمده اين است که آنچه براي تجزيه و تحليل يک عمليات بيوتروريستي ضروري است ، داشتن اطلاعات کافي است ؛ زيرا پيشگيري از وقوع عمليات بيوتروريستي مهم تر و بهتر از مقابله با آن بعد از وقوع عمليات ميباشد.
کليدواژه ها:امنيت ؛ امنيت زيست محيطي؛ تهديد؛ بيوتروريسم

مقدمه
امام علي (ع ) «آنکس که توطئه ها و حوادث را پيش بيني نکند، به هنگام هجوم توطئه ، تأسف براي او کارآمد نيست » (تميمي، ج ٢: ٧٠١).
تأمين امنيت و راه هاي دستيابي به آن از جمله سنگ بناهاي شکل گيري واحدهاي سياسي از نگاه تاريخي بوده تا از اين طريق اعضاي جوامع مذکور بتوانند به کمک همديگر به مهم ترين نيازشان که تأمين امنيت است دستيابي حاصل کنند. اما آنچه در جوامع اوليه و حتي تا اين اواخر يعني تا اواخر دهه ١٩٨٠ ميلادي مطرح بود يک ديدگاه محدود به امنيت بود به طوري که بحث امنيت روي موضوعات نظامي متمرکز بود يعني يک نوع ديد تقليل گرايانه نسبت به امنيت حکم فرما بود و امنيت را در تواناييهاي نظامي و برقراري صلح بعد از جنگ ها جستجو ميکردند (بوزان ، ١٣٧٨: ٢٣). امروزه امنيت ديگر محدود به آرامش پس از جنگ هاي ويرانگر و توانايي نظامي نشده بلکه به تمام سطوح زندگي مدرن انسان ها راه ميگشايد و مربوط ميشود. امروزه مفهوم امنيت تنها مسائل نظامي را در برنميگيرد، بلکه تمام عرصه هاي اقتصادي، فرهنگي، سرزمين ، تمدن و جان انسان ها را در مينوردد و در تمام ابعاد زندگي انسان مصداق و معني پيدا ميکند. پايان جنگ سرد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به نوعي باعث ايجاد تعاريف جديدتر از موضوعات امنيتي در جهان و نگرانيهاي ناشي از دخالت انسان در محيط زيست و عواقب و مشکلات زيست محيطي مطرح باعث خلق تعاريف و نظريات جديدتر در اين حوزه شده و مخاطرات امنيتي ناشي از آن درجه بالايي از توجهات جهاني را به خود جلب کرده که در آن انسان مرجع امنيت شد. اين تهديدات هرچند ظاهري غيرامنيتي داشته و صرفا تهديداتي طبيعي جلوه ميکنند اما در عمل امنيت جامعه و در نتيجه امنيت ملي کشورهاي محل وقوع را تحت تأثير قرار داده و گاهي آثار و تبعات بسيار و چشمگيرتري از جنگ ها را به همراه ميآورند. يکي از تهديدات زيست محيطي بحث بيوتروريسم و تأثير آن بر امنيت ملي کشور است . با روشن شدن ابعاد جديد بيوتروريسم و خطرات پيش رو ناشي از آن ، اين پديده اخيرا در سطح وسيعي در حوزه هاي پزشکي، بهداشتي، سياستگذاريهاي بلندمدت دفاعي و سطوح امنيت ملي کشورها مطرح شده است . سلاح هاي بيولوژيکي به راحتي و با هزينه کم توليد ميشوند، ضمنا تشخيص آنها مشکل بوده و امکان حفاظت مؤثر عليه آنها وجود ندارد و اگر در مناطق شهري مورد استفاده قرار گيرند تلفات بسيار زيادي به بار ميآورند ازاين رو مقابله با آنها نيازمند يک بسيج همگاني بوده و کليه سازمان هاي مربوطه (نظامي و غيرنظامي) بايد آمادگي لازم جهت مقابله با حوادث ناشي از آنها را داشته باشند. در بعضي از شرايط سلاح هاي بيولوژيکي ميتوانند به اندازه بمب هاي هسته اي ويرانگر باشد و عليرغم منع توليد سلاح هاي بيولوژيکي در معاهده ژنو که در ١٧ ژوئن ١٩٢٥ به امضاي کشورهاي عضو رسيد، شواهدي دال بر توليد و انبار اين گونه سلاح ها توسط بعضي از کشورها از جمله روسيه و آمريکا وجود دارد. هنگام بروز يک حادثه بيوتروريستي جامعه دچار بحران ، ترس ، آشفتگي خواهد شد، در اين هنگام حکومت و جامعه که از قبل سازماندهي شده و آموزش کافي ديده اند بايد وارد عمل شده و اوضاع را تحت کنترل خود قرار دهند. پدافند غيرعامل به عنوان يکي از کاراترين و مؤثرترين روش هاي پيشگيرانه بايد ضمن رصد تهديدات پيش رو به خصوص تهديدات زيستي (بيوتروريسم ) زيرساخت ها و توانمندي مقابله با اين تهديدات را در کشور چنان افزايش دهد که آسيب پذيري نسبت به تهديدات متصور تا حد امکان کاهش يابد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به اين سؤالات ميباشد:
١. چه رابطه بين ميزان آمادگي دولت و جامعه با تهديدات زيست محيطي (بيوتروريسم )
وجود دارد واين رابطه تحت تأثير چه عواملي ميباشد؟
٢. چه رابطه اي ميان امنيت زيست محيطي و امنيت ملي کشور وجود دارد؟
با توجه به ماهيت موضوع تحقيق حاضر از لحاظ هدف ، کاربردي، از لحاظ روش تحقيق تلفيقي از روش هاي توصيفي و اسنادي است . روش گردآوري اطلاعات ، کتابخانه اي است . چون داده هاي تحقيق کمي نبوده و جنبه آماري ندارد تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از عقل ، منطق ، تفکر و استدلال و تمثيل انجام ميگيرد.
١. محدوديت هاي تحقيق
عمده ترين محدوديت در روند اين پژوهش در دسترسي به منابع دست اول و افراد ذي ربط و صاحب نظر بود که ناشي ازنوع نگاه امنيتي به اين مباحث ازسوي سازمان هاي مربوط است ولي با اين حال پژوهشگران سعي کرده اند تا با مطالعه منابع با کيفيت موجود و در دسترس ضمن دور زدن اين محدوديت نخستين گام ها را در جهت تابوشکني و رفع حساسيت از اين مباحث بردارند.
١-١. ضرورت و اهميت تحقيق
وجود تشکل ها و جريان هاي خشونت محور فراملي در کشورهاي همسايه ، تشکل ها و جريان هاي خشونت محور در سطح ملي و همچنين گروه ها و تشکل هاي بين المللي خشونت محور که جمهوري اسلامي ايران ، بنابر موقعيت ژئوپليتيک و ايده حاکميت خود دارد، يکي از آماج هاي آنان در آينده ميتواند باشد. به علاوه آسيب پذيريهاي جمهوري اسلامي ايران در سطح ملي مانند مرزها و مناطق قومي و در اين چارچوب ناتوانايي برخي دولت هاي همسايه در اعمال حاکميت بر تمام کشور، تروريسم را به يک دغدغه مهم براي جمهوري اسلامي تبديل کرده است . به علت امکان پيوند ميان تکنولوژي پيشرفته و تروريسم ، تروريسم از يک پديده سطح پايين امنيتي به يک پديده استراتژيک امنيتي تبديل شده است .
لذا با توجه به موارد اشاره شده خطر ناشي از اقدام حمله بيوتروريستي بر عليه اهداف متنوع و گوناگون در کشورمان دور از ذهن نبوده و کاهش اثرات فوق ميسر نخواهد شد مگر با پژوهش در اين خصوص همچنين اطلاع رساني و آگاهي به مردم و ايجاد ساختارهاي دفاعي و پدافندي مناسب جهت خنثيسازي و کاهش اثر تهديدات امنيتي فوق .
٢-١. اهداف تحقيق
١. مشخص کردن ميزان اثر و عمق فاجعه يک اقدام بيوتروريستي در کليه ابعاد سياسي، اجتماعي، اقتصادي، بهداشتي در صورت عدم برنامه ريزي و آمادگي حکومت و جامعه ،
٢. مشخص کردن چگونگي استفاده از عوامل بيولوژيکي جهت تأثير بر امنيت زيست محيطي کشور،
٣. مشخص کردن رابطه امنيت ملي با امنيت زيست محيطي،
٤. افزايش سطح آگاهي مسئولان و بالا بردن آگاهي عمومي و اجتماعي جهت مقابله با تهديدات فوق .
٢. ادبيات تحقيق
١-٢. امنيت
امنيت يک مفهوم آشنا و قابل شناخت براي تمام جوامع بشري از جوامع اوليه چون قبايل کوچک گرفته تا امپراتوريهاي بزرگ جهان باستان و دولت شهرهاي يونان بوده است و به همين قسم امروز نيز تلاش براي رسيدن به وضعيت امن و يا «Secure Situation» اولويت نخست سياست هاي واحدهاي سياسي مختلف را تشکيل داده و راه هاي تأمين آن از جايگاهي خاصي در سياستگذاريهاي امنيتي دولت ها در قالب امنيت ملي برخوردار است (www.didi-naw.blogfa.com). مبنا و اساس جستجوي امنيت را ميتوان در انگيزه ها و کشش هاي انسان ها دنبال کرد به اين معني که جستجوي امنيت از مهم ترين کشش ها و انگيزه هاي انساني است که با جوهر هستي انسان پيوند ناگسستني دارد. اساس تشکيل جامعه نيز مسائل امنيتي بوده که دراين خصوص ميتوان به نظريه قرارداد اجتماعي فلاسفه قرن هجدهم از هابز گرفته تا روسو اشاره کرد که به عقيده آنها نياز به تضمين جمعي امنيت افراد اولين مرحله قانوني براي شکل گيري يک دولت است .
امنيت نوع ويژه اي از سياست است که ميتوان آن را به طيف گسترده اي از مسائل نسبت داد (بوزان ، ويور و دوويلد، ١٣٩٢: ١١). سرشت خاص تهديدات امنيتي، توسل به تدابير فوق العاده را براي مهار آنها موجه ميسازد. استناد به امنيت ، کليد مشروعيت بخشيدن به کاربرد زور است ، ولي به طور کليتر راه را باز ميکند تا دولت براي برخورد با تهديدات وجودي و اساسي، اعلام بسيج کند يا اختيارات ويژه اي طلب کند. از دير باز نمايندگان دولت با بر زبان راندن واژه «امنيت » شرايط اضطراري اعلام کرده و مدعي حق استفاده از تمامي وسايل لازم براي جلوگيري از بروز تحولي تهديدکننده شده اند (همان : ٤٨).
تلاش هايي که از طرف ارگان هاي مسئول دولتي و غيردولتي در راستاي تأمين امنيت هم صورت ميگيرد بر اين مبنا استوار است که تا سرحد امکان بتوان امنيت را افزايش داد. مقوله امنيت عمومي و چگونگي استقرار، تثبيت و تداوم آن از جمله اساسيترين اهداف و وظايف نظام است ؛ چرا که بدون امنيت هيچ برنامه اي در کشور قابل اجرا نيست و به عبارت ديگر امنيت در زمره ارزش هاي اصولي و پايدار جامعه است (باباخانلو، ١٣٨٤). با گذشت زمان و ايجاد تغييرات در توقعات و نيازهاي انسان ها، متغيرهاي جديدي براي تعريف امنيت وارد عرصه ميشوند. براي مثال امروزه پديده هايي چون تخريب محيط زيست از مهم ترين عوامل بر هم زننده امنيت بشر تلقي مي شود در حالي که تا صد سال پيش چنين چيزي اصلا متصور نبود. به طور کلي ارائه تعريف عملياتي از مفهوم امنيت ، به گونه اي که مورد توافق تمام يا بخش قابل توجهي از صاحب نظران و انديشمندان اين حوزه بوده و داراي جامعيت و مانعيت لازم باشد، امري بسيار دشوار و شايد غيرممکن باشد زيرا همانگونه که پاتريک مورگان ميگويد «امنيت مانند سلامتي يا منزلت نوعي شرايط است که به آساني تعريف و تحليل نميپذيرد» (بوزان ، ١٣٧٨: ١٧).
ارائه تعريف کاربردي از واژه امنيت ملي، دشوارتر از ارائه تعريف مفهوم امنيت است ، زيرا از يکسو ابهامات و ويژگيهاي خاص مفهوم امنيت در اين واژه نيز مستتر هستند و ازسوي ديگر افزوده شدن پسوند ملي که خود داراي تعاريف متعددي است ، موجب شده تا تعاريف فراواني از واژه امنيت ملي ارائه شود، به گونه اي که بوزان ميگويد: امنيت ملي از لحاظ مفهومي ضعيف و از نظر تعريف مبهم است ، ولي از نظر سياسي، مفهومي قدرتمند باقي مانده است ، چون مفهوم نامشخص امنيت ملي راه را براي طرح راهبردهاي بسط قدرت توسط نخبگان سياسي و نظامي باز ميگذارد (ماندل ، ١٣٨٧: ٤٩). واژه امنيت به عنوان يک مفهوم عام تمامي شئونات و ابعاد زندگي انسان را در بر ميگيرد و با بقاي نفس و صيانت از حيات و موجوديت انسان پيوند ميخورد. در واقع امنيت تضمين کننده حيات و بقاي انسان و موجود زنده است .
همه موجودات در تقلاي بقا و حفظ وجود حيات سالم خود ميباشند و امنيت عامل تأمين اين نياز اساسي و حياتي است . لذا امنيت مهم ترين آرمان انسان و موجود زنده تلقي ميشود (پيشگاهيفرد و احمدي دهکاء، ١٣٩١: ٥). اهميت امنيت براي شهر و شهروندان به حدي است که خداوند تبارک و تعالي در سوره تين آيه ٨ به هنگام قسم ياد کردن به شهر مکه آن را به صفت امن ياد ميکند: «و هذا البلد الامين » قسم به اين شهر امن و امان (متقي، حامد و حامد، ١٣٩١).
باري بوزان از محققان برجسته مطالعات امنيتي، امنيت اجتماعات بشري را که غالبا در شکل امنيت بين المللي تعريف ميشود، به پنج مقوله تقسيم کرده است : نظامي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي. به طور خلاصه امنيت نظامي به اثرات متقابل تواناييهاي تهاجمي و دفاعي مسلحانه دولت و نيز برداشت آنها از مقاصد يکديگر مربوط است ؛ امنيت سياسي بر ثبات سازماندهي دولت ها، سيستم هاي حکومتي و ايدئولوژيها ناظر است که به آنها مشروعيت ميبخشد؛ امنيت اقتصادي يعني دسترسي به منابع ، مالي و بازارهاي لازم براي حفظ سطوح قابل قبولي از رفاه و قدرت دولت ؛ امنيت اجتماعي، به قابليت لازم براي حفظ الگوهاي سنتي زبان ، فرهنگ ، مذهب ، هويت و عرف ملي با شرايط قابل قبولي مربوط است ؛ و امنيت زيست محيطي نيز بر حفظ محيط زيست بشري به عنوان سيستم پشتيباني ضروري که تمامي حيات بشري بدان متکي است ناظر ميباشد. اين پنج بخش جدا از يکديگر عمل نميکنند، بلکه هر يک از آنها داراي کانون مهمي در مسئله امنيت و روشي براي تنظيم اولويت ها بوده و از طريق ارتباطات قوي همگي به هم ديگر متصل هستند. مسائلي مانند تخريب محيط زيست ، رفاه اقتصادي، سازمان هاي جنايي بين المللي و مهاجرت گسترده افراد از ماهيتي متفاوت با مسائل گذشته برخوردارند. افزايش اهميت اين مسائل «جديد» نه تنها بازانديشي در تهديدهاي امنيتي بلکه تجديدنظر درباره خود مفهوم امنيت را ضروري ميسازد (تري تريف و همکاران ، ١٣٨٣: ١٢٨).
٢-٢. امنيت زيست محيطي
بحث محيط زيست و مسائل زيست محيطي ارتباط مستقيم با حيات و زندگي جمعي انسان دارد؛ زيرا هر نوع عارضه و اثر منفي بر محيط زيست ، اثر زيانبار بر حيات انساني دارد، بدون شک ، محيط زيست با جستارهاي توسعه و امنيت واحدهاي سياسي نسبت مستقيم داشته است به گونه اي که هر گونه اختلال در کارکرد عناصر سازنده زيست بوم ها و زيست کره ، زيست و مدنيت بشر را تهديد ميکند (کاوياني راد، ١٣٩٠ الف : ٨٦). مباحث زيست محيطي در نيمه دوم قرن بيستم سير رشد و تکامل تئوريک خود را گذراندند و در اواخر اين قرن وارد فرايندهاي عملي جوامع غربي شده و در حوزه هاي سياسي و سياستگذاري حضور پيدا کردند، ورود اين مباحث به حوزه مباحث امنيتي اندکي با تأخير صورت گرفت و با ظهور مکتب انتقادي و طرح مسائل امنيت زيست محيطي ازسوي انديشمندان اين مکتب ، به ويژه باري بوزان ، اين روند شکل گرفته و مورد توجه نهادهاي مرتبط در بخش هاي نظري، مطالعاتي، سياستگذاري و اجرايي قرار گرفت (لطفي و همکاران ، ١٣٩٠: ١٣١). تحولات زيست محيطي به خودي خود نه زيان بارند و نه خوب ؛ درواقع اين جامعه در حال تعامل با پديده هاي زيست محيطي و عوامل طبيعي است که از اين پديده ها يا فرصت ميسازد يا تهديد. يعني دخالت غيرمنطقي و غيرخردمندانه بشر در روابط موجود بين عناصر زنده و غيرزنده طبيعي و برهم زدن نظام طبيعت است که موجب مي شود مثلا بارش باران هاي شديد فصلي در مناطقي که پوشش گياهي آنها به علت بهره برداري بيرويه انسان از بين رفته است منجر به بروز سيل هاي ويرانگر و نابودي محيط شود. توسعه مفهوم امنيت به نحوي که تهديدات و خطرات زيست محيطي را در برگيرد، به ظهور رويکردي بسيار فراگير انجاميده است . پايان جنگ سرد تغيير درمطالعات و تحليل امنيت و نظام جهاني را از چارچوب سنتي به رويکرد غيرسنتي در پي داشت . طرح مفهوم امنيت زيست محيطي در قالب امنيت انساني و ملي در ميان کنشگران و بازيگران سياسي، ناظر بر اهميت جهاني محيط زيست در مناسبات قدرت ، توسعه و امنيت واحدهاي سياسي است (کاوياني راد، ١٣٩٠ الف : ٩١). توانمندي انسان در حفظ و صيانت فضاي زندگي خود يا در ويرانگري چشم اندازهاي آن بيانگر اين واقعيت است که انسان عامل مهم ساخت ها، ويرانگريها، ترکيب و اختلال در قلمروهاي زيستي ميباشد. حفظ محيط زيست و فراهم آوردن بستري سالم و آرام براي بشر، لزوم ارائه برنامه ها و طرح هاي بسياري ازسوي دولت ها، سازمان ها، گروه ها و افراد را موجب شده است . هرچند برخي از دولت ها تمايل زيادي به حفظ محيط زيست دارند، اما وجود برخي منافع باعث شده است که همين دولت ها دست به فعاليت هايي بزنند که حفظ و بقاي محيط زيست را به خطر مياندازد (زين العابدين و پاکنژاد متکي، ١٣٨٦: ١٠٤). در اواخر دهه ١٩٨٠، به ويژه با انتشار برخي مقاله هاي برانگيزنده در سال ١٩٨٩، اهميت محيط زيست به عنوان يک مسئله امنيتي افزايش يافت ، از آن پس ، پيوسته تحليل هاي بيشتري در اين باره ارئه شده و اين موضوع با پذيرشي قابل توجه ولي نه کامل روبه رو شده است (تري تريف و همکاران ، ١٣٨٣: ٢٣٢).
در حالي که آگاهي از مسائل محيط زيست و منابع ، همگام با تشديد نگراني نسبت به آنها افزايش مييابد، درک واقعي موضوعات مزبور از هر زمان ديگر در گذشته سخت تر ميشود و اين امر ناشي از نامحسوس بودن و انتزاعي بودن بسياري از جنبه هاي کاهش کيفيت محيط زيست و منابع جهاني است . به عبارت ديگر، مردم در درک روابط علي و معلولي معماهاي محيطي دشواريهاي بيشتري خواهند داشت . به هر حال همه به مرور اين را درک ميکنند که اقدامات عمدي خود انسان ها بيش از فراگردهاي غيرقابل اجتناب طبيعي، در به وجود آمدن اين مشکلات نقش دارد، و به نوبه خود به بروز خصومت و نارضايتي در درون و بين کشورها منجر ميشود. نامساوي بودن فشارهاي وارده به منابع و محيط زيست ، رابطه اي را بين شدت اين فشارها و قابليت کشورها براي مديريت مؤثر آنها، نشان ميدهد (بوزان ، ويور و دوويلد، ١٣٩٢: ١٠٦).
٣-٢. تهديد
تهديد در لغت به معناي ترساندن و بيم دادن است و در اصطلاح به معناي هر چيزي که ثبات و امنيت يک عنوان را به خطر اندازد، همچنين تهديد به هر اقدام و تحرک بالقوه و احتمالي سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي اطلاق ميشود که موجوديت و اهداف حياتي فرد، نهاد يا کشوري را به خطر بيندازد و نيز موانع و چالش هايي که ما را از رسيدن به هدف بازداشته و يا باعث کاهش سرعت ما در دستيابي به آن شود. تهديد، نقطه مقابل امنيت قرار دارد، زماني امنيت وجود دارد که تهديد نباشد و برعکس ، هرگاه تهديدي احساس شود امنيت رخت برميبندد. تهديداتي که موجوديت ، امنيت و منافع حياتي هر کشور را مورد تهديد قرار ميدهند از اولويت اساسي برخوردار است . اين دسته از تهديدات که به دليل گستردگي و عمق پيامدهاي آنها به تهديدات استراتژيک معروفند به راحتي ميتوانند بر سر راه حرکت عمومي يک جامعه به سوي پيشرفت و توسعه موانع جدي ايجاد کنند يا اساسا موجوديت و هويت يک کشور را در معرض تهديد قرار دهند. تهديدها از نظر ماهيت ، علل پيدايش و زمان وقوع تفاوت هايي دارند. مهم ترين تفاوت در ماهيت آنهاست . ماهيت تهديد از آن نظر مهم است که ميتوان با شناخت آن نسبت به تدارک و پيش بيني رويکرد تدافعي مناسب اقدام کرد. به همين دليل ميتوان براي تدوين دکترين هاي دفاعي در اشکال مختلف اقدام کرد (عسگري، ١٣٨٩: ٤٣). امروزه بسياري از تهديدات مطرح عليه جوامع بشري از مسائل زيست محيطي سرچشمه ميگيرند. اين تهديدات ، هرچند ظاهري غيرامنيتي داشته و صرفا تهديداتي طبيعي جلوه ميکنند، ليکن در عمل امنيت جامعه و در نتيجه امنيت ملي کشورهاي محل وقوع را تحت تأثير قرار داده و گاهي آثار و تبعات بسيار بيشتر و چشمگيرتري از جنگ ها را به همراه ميآورند. انسان به تدريج دريافت که در جهان امروز مسئله امنيتي جوامع انساني را نه جنگ ، بلکه تضاد و تعارض که مفهومي وسيع تر از جنگ داشته و آن را نيز شامل ميشوند، شکل ميدهد. بر اين اساس ، تهديد از درون تضادها و تعارض هايي که در سطوح و ابعاد مختلف حيات اجتماعي سياسي شکل ميگيرد، پديد آمده است . لذا ما با طيف متنوعي از تهديدات و نه فقط تهديدات نظامي، مواجه هستيم (افتخاري و نصري، ١٣٨٣: ٣٧).
توجه به امنيت نظامي به طور سنتي از مسائل بنيادي تهديد سياسي و اجتماعي بوده است ؛ با عنايت به حالت رکود اتمي که بين کشورهاي بزرگ حاکم است ، مسائل سياسي و اجتماعي امنيتي به تدريج جايگاه مهم تري پيدا کرده است .هم زمان با گسترش حالت رکود در دستور کار امنيت نظامي، تهديدات اقتصادي و زيست محيطي به محور توجه تبديل شده اند. تهديد زيست محيطي امنيت ملي، همانند تهديدات نظامي و اقتصادي به پايگاه مادي دولت لطمه ميزند و شايد تا جايي پيش رود که آينده دولت و نهادهاي آن را تهديد کند، از لحاظ سنتي به تهديدات زيست محيطي به گونه اي نگريسته ميشد که گويا اتفاقي هستند و به ندرت رخ ميدهند و بخشي از شرايط طبيعي زندگياند و بيشتر از آنکه بتوانند در دستور کار امنيت ملي قرار گيرند، به سرنوشت مربوط هستند (بوزان ، ١٣٧٨: ٤٥). يکي از عوامل تهديدکننده امنيت ملي هر کشور، موقعيت جغرافيايي آن کشور است ، بين ميزان توسعه و پيشرفت يک مکان جغرافيايي و ميزان آسيب پذيري آن مکان رابطه مستقيم وجود دارد چون نقاط با ارزش تر و داراي اهميت بيشتر براي تروريست ها به عنوان هدف مورد نظر جهت وارد کردن ضربه کارا انتخاب ميشود لذا هر چقدر برد فضايي يک مکان جغرافيايي بيشتر باشد ارزش و اهميت آن مکان نيز افزون تر خواهد بود و قابليت و ارزش بيشتري جهت انتخاب شدن ازسوي تروريست ها را براي حمله دارد، ايران قدرتي منطقه اي است و موقعيت مهمي در امنيت انرژي بين المللي و اقتصاد جهاني درنتيجه ذخاير عظيم نفت وگاز طبيعي خود دارد و داراي اهميت ويژه جغرافيايي راهبردي است که باعث ايجاد شرايط خاص امنيتي براي کشورمان گرديده و تهديدهاي مختلفي را در برهه هاي خاص زماني متوجه ما کرده است . دفاع در مقابل تهديدات بالفعل و بالقوه يک حمله ، نيازمند کسب آگاهي ميباشد و لذا با توجه به شرايط حال بايد از هم اکنون برنامه ريزي مورد نياز جهت نحوه مقابله با انواع تهديدهاي متصور و پيش رو را نمود و استراتژي دفاعي مناسب جهت حفظ و برقراري امنيت ملي را اتخاذ کنيم .
٤-٢. بيوتروريسم
١-٤-٢. ترور
ترور از ريشه لاتين Terror به معناي ترس و وحشت گرفته شده در فرهنگ سياسي جهان عبارت است از هرگونه اقدام خصمانه و مخفيانه عليه فرد يا افرادي در حوزه اي محدود يا گسترده ، با اهداف اقتصادي، کشاورزي، صنعتي، با هدف ايجاد ارعاب يا باج خواهي (www.vaja.ir..http:). همچنين به رفتار و اعمال فرد يا گروهي اطلاق ميشود که از راه ايجاد ترس ، وحشت و استفاده از زور ميخواهد به هدف سياسي خود برسد. ترور خود دوگونه است ؛ يکي «ترور سرد» و ديگري «ترور سرخ ». در ترور سرخ ؛ فرد يا گروه تروريست ميکوشد تا با استفاده از سلاح گرم يا سرد، به حذف فيزيکي رقيب سياسي خود اقدام ورزد. طبيعي است که موفقيت يا عدم موفقيت اين نوع ترور، بستگي به نابودي يا عدم نابودي فرد مورد نظر دارد. اما در مورد ترور سرد که همچون جنگ سرد است هدف نابودي فيزيکي حريف نيست ، بلکه هدف بد نام کردن او براي جلوگيري از اقداماتش است . البته اين نوع ترور؛ تنها به اهداف سياسي محدود نميشود و در عرصه هاي غيرسياسي نيز به چشم ميخورد. اما بايد توجه داشت که در بعد سياسي؛ ترور سرد گاه خود مقدمه اي براي ترور سرخ است (حمزه زاده ، ١٣٨٤: ٢٤).
٢-٤-٢. تروريسم
تروريسم يکي از مقوله هاي مهم در حوزه امنيت ملي و بين المللي در جهان امروز است . اين پديده به علت پيوندي که با تکنولوژيهاي نوين پيدا کرده به يک معضل راهبردي تبديل شده و توانسته گروه هاي کوچک اما تشکيلاتي و پيچيده را به بازيگران مهم عرصه بين المللي تبديل کند (,Nye
٥ :٢٠٠٤). جوزف ناي تروريسم را پديده اي جديد نميداند و معتقد است موضوع تروريسم ريشه در تاريخ سياسي و بين المللي دارد. ازسوي ديگر وي پديده تروريسم را با وجود آنکه قرن هاست در صحنه سياسي وارد شده است ، يک ايدئولوژي نميداند. از نظر وي تروريسم نوع و شيوه اي از درگيري است که اغلب به عنوان يک حمله آگاهانه و عمومي عليه انسان هاي بيگناه (خارج از متن يک جنگ سازماندهي شده ) با هدف ايجاد ترس و وحشت تعريف ميشود. به نظر ناي تروريسم در قرن بيستم تقريبا اهداف سياسي واضح و مشخصي داشت و از ابزار کشتار جمعي بيبهره بود و بسياري از گروه هاي تروريستي توسط حکومت ها کنترل و حمايت ميشدند. اما در سال هاي پاياني قرن بيستم اين گرايش تغيير کرد و گروه هاي تروريستي بر پايه اعتقادات ديني شکل گرفت که هم خوب آموزش ديده بودند، هم از بعد اعتقادي بسيار غني شده بودند. بنابراين انگيزه هاي محدود سياسي به انگيزه هاي نامحدود و انتقام جويانه تغيير ماهيت داد و پاداش آن جهان آخرت معرفي گرديد
(٢٠٦ :.Ibid). تروريسم و اقدامات تروريستي بيشتر در ميان طبقه متوسط و در حد فاصل متوسط پايين و متوسط بالا رواج دارد. در خاورميانه نيز وضعيت به همين شکل ارزيابي ميشود و اعضاي گروه هاي تروريستي در اين منطقه از جهان نيز عمدتا از طبقه متوسط هستند (١٧ :٢٠٠٣ ,Laqueur).
ميتوان گفت تروريسم اقدامي خشونت آميز و رعب آور و در عين حال آگاهانه و سازمان يافته با اهداف و مقاصد عموما سياسي و حتي اقتصادي، اجتماعي فرهنگي است که به صورت فردي يا جمعي عليه جمعيت بيگناه و غيرنظامي به کار برده ميشود. بدون شک يکي از معضلات جهان کنوني پديده تروريسم است که حيات انسان ها را تهديد ميکند، روابط دوستانه ميان کشورها را در معرض خطر قرار ميدهد، امنيت دولت ها را مخدوش ميکند و يکي از موانع جدي و اساسي براي دستيابي بشر به صلح و امنيت است .
٣-٤-٢. بيوتروريسم (تروريسم زيستي )
بيوتروريسم ، سوءاستفاده از عوامل ميکروبي، ويروسي، انگلي يا فراورده هاي آنها به منظور ارعاب يا هلاکت انسان ها و نابودي دام ها يا گياهان ميباشد، براساس تعريف پليس بين الملل در سال ٢٠٠٧ بيوتروريسم عبارت است از منتشر کردن عوامل بيولوژيکي يا سمي با هدف کشتن يا آسيب رساندن به انسان ها، حيوانات و گياهان با قصد و نيت قبلي و به منظور وحشت آفريني، تهديد و وادار ساختن يک دولت يا گروهي از مردم به انجام عملي يا برآورده کردن خواسته اي سياسي يا اجتماعي (www.vaja.ir..http:). کاربرد اوليه تروريسم ميکروبي از زمان روم باستان که مدفوع را به سمت دشمنان پرتاب ميکردند قدمت دارد اين نوع از تروريسم تا قرن چهاردهم زماني که طاعون براي نفوذ به شهرهاي دشمن به کار ميرفت ادامه داشت . از اولين اقدام هايي که در دوران نوين به کاربرد اين سلاح ها انجام شد، تشکيل واحد ٧٣١ در ارتش ژاپن به عنوان متولي امر تحقيق در مورد اين سلاح ها و يافتن نمونه قدرتمند براي ارتش ژاپن بود، پس از جنگ جهاني دوم واقعه اي که توجه جهانيان را به اين فعاليت ها بيش از پيش جلب کرد، اجراي آزمايش پخش اسپور آنتراکس به وسيله بمب هاي انفجاري در جزيره غيرمسکوني گرينارد در غرب اسکاتلند بود و تا سال ٢٠٠٠ ميلادي در خاک اين جزيره اسپورهاي آنتراکس پيدا ميشد. همچنين در سپتامبر و اکتبر ٢٠٠١، موارد متعددي از سياه زخم ناشي از حملات عمدي، شيوع يافت ، نامه هايي با نوارهاي آلوده به ميکروب سياه زخم به ادارات و رسانه هاي خبري و کنگره آمريکا ارسال شدکه مهم ترين رويداد بيوتروريسم در هزاره جديد است .
١-٣-٤-٢. اگروتروريسم
بيوتروريسم کشاورزي که خود جزئي از اگروتروريسم ميباشد، شامل استفاده از بيماريهاي حيواني و گياهي به منظور ايجاد آسيب و تخريب وسيع در بخش کشاورزي است که آسيب هاي اقتصادي، خطرات انساني و حتي ايجاد هراس در انسان ها را به دنبال خواهد داشت .
اگروتروريسم باعث ضررهاي اقتصادي به افراد، تجارت و دولت ميشود. به طور کلي هر عاملي که باعث تخريب اکوسيستم ها، کاهش توليد محصولات گياهي و دامي، آلوده شدن محصولات آنها، باعث پخش و شيوع عوامل بيماريزا توسط گياهان و احشام و محصولات آنها بشود امنيت زنجيره غذايي جامعه را به خطر انداخته و نوعي اقدام اگروتروريستي طبقه بندي ميشود. در بعضي از کشورهاي در حال توسعه که غذاي اصلي مردم را محصول کشاورزي نظير برنج و گندم تشکيل ميدهد ممکن است با ايده هاي تروريستي، به آسيب بيولوژيک غلات و از بين بردن آنها بپردازند و مسبب قحطي، سوء تغذيه ، کاهش ايمني و عفونت هاي مکرر شوند. در کشوري مانند ايران مزارع گندم و برنج به عنوان اساس تغذيه مردم ميتواند مورد حملات بيوتروريستي قرار گيرد. بيماري تب برفکي به جمعيت حساس کشوري که اين بيماري را ندارد سبب ضربه سنگين اقتصادي ميشود چنان که در سال هاي ٢٠٠٠ الي ٢٠٠٧ انگلستان مورد حمله قرار گرفت و ميلياردها دلار خسارت مالي ديد. در اين سال ها انگلستان براي جلوگيري از انتشار بيماري مجبور شد بيش از يک ميليون رأس گاو را معدوم کند.
٤-٤-٢. جنبه هاي رواني بيوتروريسم
به دنبال حمله هاي بيوتروريسمي معمولا ترس و واهمه شديدي بر جامعه ، بيماران ، کارکنان بهداشتي و عموم مردم مستولي ميشود. پاسخ هاي رواني مردم حادثه ديده ممکن است به صورت وحشت ، عصبانيت ، نگرانيهاي بيمورد در مورد عفونت ، ترس از سرايت بيماري، خيالات واهي، جدا شدن از اجتماع و روي آوردن به کارهاي غيراخلاقي باشد. در چنين مواردي ميبايست حتما در مديريت برنامه کمک از روانپزشکان ، روانشناسان ، مددکاران اجتماعي، روحانيون و گروه هاي داوطلب گنجانده شود. در حملات بيوتروريستي با وجود آنکه آسيب هاي انساني و اقتصادي بسيار بالا است ، آسيب هاي رواني متناسب با آنها نبوده و ابعاد بسيار فراتري به خود ميگيرند، لذا در کشف عمليات ها قبل از وقوع بايد نهايت دقت را به خرج داد تا خبر آنها در سطح جامعه پخش نگشته و باعث وحشت مردم نشود و در هنگام برنامه ريزي جهت آمادگي در برابر حملات بيوتروريستي بايد جنبه هاي رواني مسئله و همچنين نحوه جلوگيري از ايجاد واهمه در ميان مردم نيز مورد ملاحظه واقع شود. زيرا احساس امنيت مردم از بين رفته و مردم در وحشت به سر خواهند برد. يک حمله بيوتروريستي ممکن است داراي هزاران نفر تلفات باشد ولي حتي تلفات بسيار کم ؛ مانند آنچه در اثرر آنتراکس در ايالات متحده رخ داد، نيز ميتواند فشار اجتماعي مخرب و اثرات رواني طولانيمدت را به بار آورد (لوبيتس ، ١٣٨٤: ٢). بنابراين براي اينکه عمليات امداد و نجات مصدومين ناشي از حملات بيوتروريستي با موفقيت صورت گيرد، بايستي برنامه هايي براي کاهش فشار رواني بر افراد دراين حوادث طرح ريزي شود. بايد هم در زمان حمله و هم بعد از آن اقداماتي صورت گيرد که اين فشار رواني کاهش يابد. نگراني ناشي از بيماري و مرگ احتمالي اعضاي خانواده و يا خسارت اقتصادي احتمالي و ساير عوامل نيز ممکن است باعث ايجاد نوعي استرس ثانويه در اين گونه افراد شود که نهايتا براي اجتماع ، اثرات منفي در پي خواهد داشت (همان : ١٤٥).
لذا با توجه به شدت جنبه هاي روحي و رواني يک اقدام و حمله احتمالي بيوتروريستي به کشور به نظر ميرسد که از اساسيترين و مهم ترين اقدامات تدافعي در اين زمينه در کنار آموزش همگاني، بحث اطلاع رساني کافي و به موقع به عموم افراد جامعه اعم از پرسنل پزشکي دخيل در قضيه و همچنين ساير مردم عادي ميباشد که اين آموزش و اطلاع رساني از راه هاي مختلف از قبيل اجراي مانورهاي منظم و سالانه در کشور، اطلاع رساني توسط صداوسيما، روزنامه ها، نشريات و مجلات علمي، چاپ کتب مرتبط و... قابل دستيابي خواهد بود و اطلاع رساني قبل از وقوع حمله به يقين تأثير و نقش چشمگيري در ايجاد آمادگي و کاهش اثرات و ضايعات روحي و رواني در هنگام حمله خواهد داشت .
٣. يافته هاي تحقيق
١-٣. موقعيت ايران
غرب آسيا از جمله مناطق مهم جغرافيايي است که از نظر تعدد و کثرت فرهنگ ها و مذاهب و اقوام نمونه قابل توجهي به شمار ميرود دخالت کشورهاي مداخله گر نيز در اين منطقه همواره به تضعيف امنيت جمعي منجر شده و شکاف هاي سياسي و اجتماعي را تشديد نموده است . ايران قدرتي منطقه اي است و موقعيت مهمي در امنيت انرژي بين المللي و اقتصاد جهاني درنتيجه ذخاير عظيم نفت وگاز طبيعي خود دارد. پراکنش طبيعي جمعيت در ايران تابعي از عوامل طبيعي، اقتصادي و فشردگي آن افزون بر اين متغيرها متأثر از عوامل اجتماعي، اداري و سياسي بوده است . ايران علاوه بر داشتن شاخصه هاي هويت فرهنگي و تمدني خود در تماس نواحي فرهنگي پيراموني قرار دارد. موقعيت ژئوپليتيک و ژئواکونوميک ، وجود منابع غني هيدروکربني و همسايگي با دو قدرت ژئواستراتژيک بري (روسيه ) و دريايي (انگلستان و ايالات متحده ) نقش مهمي در گذار رويدادهاي دو سده اخير ايران داشته است . ايران از جمله کشورهاي متکثر و برخوردار از ويژگيهاي گوناگون است . تاريخ ايران آکنده از اختلاط و اتفاق ميان عقايد و آرا و دين و دولت است . هم اکنون نيز از لحاظ روابط خارجي با توجه به ايدئولوژي و مذهب خاص (شيعه ) و اختلافات بنيادي و اساسي با افراط گرايي مذهبي و قوميتي در منطقه و حمايت از گروه هاي مبارز فلسطيني، حزب الله لبنان ، دولت سوريه همچنين تعداد زياد همسايگان در اطراف کشور آن هم با شرايط خاص خود مثل افغانستان و عراق (مشکلات امنيتي)، ترکيه و پاکستان (قدرت هاي رقيب )،کشورهاي عربي خليج فارس و آذربايجان (تفاوت ديدگاه و ايدئولوژي)، از لحاظ مسائل داخلي نيز بحث

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید