بخشی از مقاله

تفسير آفتاب غدير

مقدمه :
اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت ب الاسلام دنيا
سلام برغدير، سلام بر روز انتخاب برتر، سلام بر عيد بزرگ خدا، سلام بر انتخاب شونده در روز غدير،‌ سلام بر مولا و پيشواي منتخب درود و سلام بيكران حضرت حق بر پيامبر رحمت و منادي رسالت الهي حضرت ختمي مرتبت محمد بن عبدالله (ص) و بر جانشنين بر حق او كه قرآن اين كتاب آسماني جانشيني به آن اذعان دارد.انما وليكم الله و رسول و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة‌ و هم راكعون


و در سوره مائده آيه 67 مي فرمايد:يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك
و سلام بر ائمه هدي ، پيشوايان بزرگ الهي و چراغ هدايت انسانها بسوي پروردگار.
غدير روز روشن كردن حق است.
غدير روز عهد و پيمان است.
غدير روز بيان حقايق ايمان است.
غدير روز راندن شيطان است.
غدير روز رهنموني به رهنمايان است.
و غدير روز كامل شدن دين است.


18 ذي حجه از حساس ترين روزهايي است كه تاريخ در خود ديده و در دل خود نگه داشته است. حماسه غدير از مهمترين وظريف ترين موقعيت هاي جهان اسلام به شمار مي رود چرا كه روز انتخاب الهي مولي الموحدين علي بن البيطالب (عليه السلام) به جانشيني پيامبر گرامي اسلامي مي باشد.
هر كس مرا مولا و آقايش بخواند بايد علي را رهبر و مولا بداند
از پيش خود هرگز نكردم انتصابش بر خلق كرده ذات خالق انتخابش
روز انتخاب بزرگ مردي كه پيامبر گرايم اسلام (ص) فرمودند: علي ريسمان استوار خدا و دستگيره مستحكم اوست كه گسستگي ندارد.
او نشان بزرگ الهي است كه نشان دين و نور و روشنايي و هدايت است.


علي كه اصل دين، مشعل ايمان، پرچم هدايت، رهبر سپيدرويان، ستون دين ، صديق اكبر، محدث امت، كشتي نجات، سرور اوصياء ، سرور شهيدان، بهترين انسانها، رحمت خدا بر بندگان، صاحب حوض كوثر، قسيم نارو الجنه است،‌در اين روز مبارك بدستور خداوند متعال با ابلاغ پيام وحي به قلب رسول گرامي اسلام،‌فرمان نصب او را به خلافت ابلاغ نمود.
اعلام و ابلاغ اين واقعه مهم در حضور جمعيتي كه نقل تاريخ در مرود آن مختلف است. كه به نقلي نود هزار نفر به نقلي ديگر صد و چهارده هزار و به نقل ديگر صد و بيست هزار نفر، حضور داشتند و كاتبان حديث كه علامه اميني صاحب الغدير صحابه پيامبر را صدو پنجاه نفر شمرده است اين كه اين حديث را نقل نموده اند.


اين دستور خداوند در مكه بر پيامبر چنين ابلاغ شد :‌نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به علي بن ابي طالب بسيار كه او نخستين مومن است.
من زمين را بدون عالمي كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت پس از پيامبر باشد رها نخواهم كرد.
كاروان بزرگ كه به منطقه غدير خم رسيد پيامبر مسير حركت خود ره به سمت راست و به سوي غدير برگرداند و فرمودند:
أيها الناس أجيبوا داعي اله انا رسول الله


اي مردم دعوت كننده خدا را اجابت كنيد كه من پيام آور خدايم
و اين خود كنايه از فرا رسيدن هنگام ابلاغ پيام مهمي بود.
مقارن ظهر روز 18 ذي حجه – بعد از اقامه نماز جماعت پيامبر گرامي اسلام بر فراز منبر رفتند و حضرت علي (عليه السلام) نيز يك پله پائين تر ايستاده بودند حضرت شروع كردند به سخنراني كه قريب صد و بيست هزار نفر اجتماع كرده و منتظر شنيدن اين پيام هستند.
آنچه كه حضرت ايراد فرمودند را ميشود در يازده بخشش ترسيم نمود.


1ـ حمد و ثناي الهي.
2ـ فرمان الهي براي مطلبي بسيار مهم.
3ـ اعلام رسمي ولايت و امامت ائمه معصومين عليهم السلام
4ـ معرفي و بلند نمودن دست مولي الموحدين امير مومنان به عنوان جانشين خود.«من كنت مولا فهذا علي مولاه»
5ـ‌تأكيد و توجه همه امت اسلامي به مسئله مهم و سرنوشت ساز امامت.
6ـ گوش زد نسبت به كارشكني هاي دشمنان و منافقان .


7ـ آثار دوستي و دشمني با اهل بيت عليهم السلام.
8ـ اوصاف و ويژگي هاي حضرت حجة‌بن الحسن (عليه السلام)
9ـ فراخواندن امت به بيعت نمودن با حضرت امير (عليه السلام)
10ـ بيان و حلال و حرام.
11ـ‌قرائت متن و اعتراف حضار به آن در مورد ولايت و اطاعت از دوازده امام معصوم (عليه السلام).


آنچه كه بعد از خطبه بسيار شيوا و مهم پيامبر رخ داد تبريك گفتن جماعت و بويژه سران قبائل و كليه مردمان حاضر بود كه صداي بلند فرياد كشيدند آري شنيدم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و با جان و دستمان اطاعت مي كنيم- ابراز احساسات و فرياد هاي شادي مردم كه از هر سوبر مي خاست، شكوه و ابهت بي مانندي به آن اجتماع بزرگ مي بخشيد.


در ادامه برنامه غدير – در خواست حسان بن ثابت بود كه از حضرت خواستند تا شعري كه درباره حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) به مناسبت اين حماسه سروده اند قرائت نمايد كه جضرت فرمودند شعرت را بخوان بعد از قرائت شعر در وصف غدير و علي پيامبر گرامي اسلام فرمودند.
اي حسان مادامي كه با زبانت از ما دفاع مي كني از سوي روح القدس مؤيدخواهي بود.
اين حادثه تاريخي چنان مهم و در خود توجه بود كه در سينه ها جاي گرفت تا آنجا كه عده زيادي خطبه غدير يا قسمتي از آن را حفظ كردند و براي نسل هاي در آينده به يادگار گذاشتند.


از ويژگي هاي ديگر اين حديث، اين است شاهدان فراواني دارد مسلمانان سراسر جهان از دور و نزديك در صحة الوداع در كنار پيامبر گرامي اسلام (ص) در غدير خم بودند و شنيدند كه پيامبر چه مي فرمايند.
و پس از حادثه غدير و بازگشت حاجيان به شهر و كشور خويش اين حقيقت جاودانه در دل ها و تاريخ اسلام ثبت گرديد.والحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين مولايه امير المؤمنين (عليه السلام) و الائمه الاطهار (عليهم السلام).


برخي فرازهاي خطابه غدير در شئون علي عليه السلام .
1) در شان ولايت
... من كنت مولاه فهذا علي مولاه...
2) برادري و وصايت و جانشيني در امت .
... ان اقوم في هذا المشهد فاعلم كل ابيض و اسود ان علي ابن ابيطالب اخي و وصيي و خليفتي علي امتي و الامام من بعدي ، الذي محله مني محل هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي و هو وليكم بعد الله و رسوله ...

 

(مرا امر نمود) كه بايستم دراين مشهد (بلندي محل مشاهده) و اعلام كنم به هر سپيد و سياه كه علي ابن ابيطالب عليهما السلام برادر و وصي و جانشين من در امتم و امام بعد از من است ، همان كه جايگاهش نسبت به من جايگاه هارون به موسي است و جز اين كه بعد از من نبي نيست و او ولي شما بعد از خدا و رسولش است .
3) امام و ولي واجب الاطاعة من الله
... ان الله قد نصبه لكم وليا و اماما فرض طاعته علي المهاجرين و الانصار و ...


اينكه خداوند او را نصب نمود بر شما (كار من نيست امر خداست) بعنوان ولي و امام كه واجب است اطاعتش بر مهاجرين و انصار و تابعين و ...
4) در امامت و ولايت علي و فرزندانش عليهم السلام تا قيامت .
... ثم من بعدي علي وليكم و امامكم بامر الله ربكم ثم الامامه في ذريتي من ولده الي ...
... (ولايت از آن خداست و سپس من و سپس ) بعد از من علي امام شما و ولي شما به امر خداوند است (امر خدا نه خواست شخصي من) سپس امامت در نسل من از فرزندان اوست تا (قيامت و) ...
5) در علم به كتاب و حلال و حرام خدا .
... و انا افضيت بما علمني ربي من كتابه و حلاله و حرامه اليه ....


... و من تفويض نمودم به او (به علي عليه السلام) آنچه را كه خدا از علوم قران و حرام و حلال آن به من آموخته بود .... .
6) در همه علوم .
....ما من علم الا و قد علمته عليا ...
... هيچ علمي نيست مگر اينكه آن را به علي آموختم ... .
7) جانشيني در امامت (پيشوايي)
.... انه امام من الله ...
... او امامي از جانب خداست (نه از جانب من بل فرمان خداست) ....
8) در فضليت (برتري)


.... فانه افضل الناس بعدي ...
..... چراكه او برترين مردم بعد از من است . (يعني من برترين مخلوق و علي عليه السلام بعد از من برترين مخلوق خداست) ..... »

بزرگترين عيد خدا
اگر بخواهيم با زبان روايات اسلامي سخن بگوييم بايد روز غدير را بزرگترين عيد خدا بدانيم.عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم : يوم غدير خمّ افضل اعياد امتي و هو اليوم الذي أمرني الله تعالي ذكره فيه بنصب اخي علي بن ابي طالب علماً لأمتي يهتدون به من بعدي و هو اليوم الذي اكمل الله فيه الدين و اتّم علي امتي فيه النعمة و رضي لهم الاسلام ديناً. (1)
از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: روز غدير خم بهترين عيدهاي امت من است. و آن روزي است كه خداوند به من فرمان داد برادرم علي بن ابيطالب را به جانشيني خود نصب كنم و مردم پس از من به وسيله او هدايت شوند. روز غدير روزي است كه خداوند دين را كامل و نعمتش را بر امتم تمام كرد و رضايت داد كه اسلام آيين شان باشد!


عن عبدالرحمن بن سالم عن ابيه قال سألت ابا عبدالله عليه السلام هل للمسليمن عيد غير يوم الجمعة والاضحي والفطر؟ قال نعم، اعظمهما حرمة. قلت و ايّ عيد هو جعلت فداك؟ قال اليوم الذي نصب فيه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اميرالمؤمنين عليه السلام و قال من كنت مولاه فعليّ مولاه. قلت و ايّ يوم هو؟ قال... يوم ثمانية عشر من ذي الحجّة. (2)
از امام صادق عليه السلام سؤال شد آيا مسلمانان غير از روز جمعه و فطر و قربان عيد ديگري ندارند؟ فرمود عيدي بزرگتر از آن را دارند. پرسيدم كدام است؟ فرمود روزي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم امير المؤمنين عليه السلام را به ولايت منصوب كرد و فرمود هركه من مولاي او بودم پس از من علي مولاي اوست. پرسيدم در چه روزي اين اتفاق افتاد؟ فرمود:... در روز هيجدهم ذي الحجّه.


روز غدير نه تنها روز امير المؤمنين به شمار مي‌رود، بلكه روزي است كه به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تعلق دارد، و اصولا بايد بگويم غدير يوم الله و روز خداست. چون خدا و رسول و اميرالمؤمنين باهم‌اند و از يكدگير جدايي ندارند. خداوند در وصف اين روز فرموده است: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً. (3)
امروز دينتان را كامل، نعمتم را تمام و آيين اسلام را براي شما برگزيدم.
بر طبق اين آيه اسلام زماني به كمال خويش رسيد كه فريضه ولايت علي عليه السلام اعلام شد.


از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: وكانت الفرائض ينـزل منها شي بعد شي، تنـزل الفريضة ثم تنـزل الفريضة الاخري و كانت الولاية آخر الفرائض فانزل الله عزوجل: اليوم اكملت ... يقول الله عز وجل: لا أنزل عليكم بعد هذه الفريضة فريضة، قد اكملت لكم هذه الفرائض. (4)
احكام و واجبات يكي پس از ديگري نازل مي‌شد و ولايت آخرين آنها بود. چون وقتي اين حكم بيان گشت، خداوند آيه اليوم اكملت لكم دينكم... را نازل كرد و بدين وسيله اعلام داشت كه از آن پس فريضه‌اي را نازل نخواهد كرد.


چون پس از نزول اين آيه و انتصاب اميرالمؤمنين عليه السلام به جانشيني رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مردم به مقصود خداوند از آيه: اطيعوالله و اطيعوا الرسول و اولي الأمر منكم (5) پي بردند و دانستند كه بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بايد از امير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السلام اطاعت كنند.
از امام باقر عليه السلام نيز روايت شده است كه فرمود: آخر فريضة انزلها الله الولاية: اليوم اكلمت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناًً، فلم ينزل من الفرائض شيءٌ حتي قبض الله رسوله صلي الله عليه و آله و سلم. (6)


فريضه ولايت آخرين فريضه‌اي بود كه خداوند فرو فرستاد و پس از آن رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را قبض روح فرمود.
1) صدوق، الأمالي، ١٨٨/ ١٩٧. سيد بن طاووس، الاقبال، ٢/٢٦٤.

(2) كليني، اصول كافي، ٤/١٤٩، ح٣.

(3) سوره مائده، آيه ٣.

(4) قاضي نعمان مغربي، دعائم الاسلام، ١/١٤.

(5) سوره نساء، آيه ٣.

(6) تفسير العيّاشي، ١/٢٩٢/٢٠.

آموزه‌هاي مكتب غدير

آموزه‌هاي غدير به حدي دامن‌گستر و عميق است كه هيچ كس را ياراي درك تمام آن نيست. اما پاره‌اي از اين آموزه‌ها همان است كه در گفتار و كردار علي عليه السلام متجلي گرديده است. به عنوان نمونه توجه خوانندگان را به اين عبارت بسيار كوتاه، اما فوق‌العاده عميق جلب مي‌كنم كه فرمود: والله لو أعطيت الاقاليم السبعة بما تحت افلاكها علي ان أعصي الله في نملة اسلبها جلب شعيرة، ما فعلت.


به خدا سوگند اگر حكومت اقاليم هفتگانه را هم به من بدهند كه بر خلاف دستور خدا پوست جوي را از مورچه‌اي بگيريم، نمي‌گيرم.
از نكات جالب و ظريف اين فرمايش علي عليه السلام آن است كه ايشان براي بيان مقصود خويش از واژه «لو» استفاده كرده است. «لو» از حروف شرط و به معناي اگر است. با اين تفاوت كه «اگر» در فارسي داراي معنايي اعم از لو مي‌باشد و به طور يكسان هم بر موارد امكان تحقق شرط به كار مي‌رود و هم بر موارد عدم تحقق آن.


خداوند در قرآن مي‌فرمايد: لو كان فيهما آلهة الاّ الله لفسدتا
اگر در آسمان و زمين خداياني غير از الله بودند، از هم مي‌پاشيدند. ولي چون اين گونه نيست، در نتيجه آسمان‌ها و زمين نيز به حال خود باقي مانده و متلاشي نمي‌شوند.
همچنين وقتي مي‌گوييم: اگر بال داشتم پرواز مي‌كردم، بدين معناست كه حال كه بال ندارم امكان پرواز هم ندارم. بنا بر اين مفاد: والله لو اعطيت... اين است كه چون حكومت اقاليم هفتگانه را ندارم، محال است كه از روي معصيت و برخلاف دستور خدا حتي پوست جويي را از دهان مورچه‌اي بگيرم.


نكته قابل دقت و ديگري كه در اين كلام علي عليه السلام وجود دارد آن است كه ايشان مي‌فرمايد: حاضر نيست در مقابل به دست آوردن حكومت بر اقليم‌هاي هفتگانه حتي بر «يك مورچه» ستم روا دارد و برخلاف دستور خدا، پوست جوي را از دهانش باز گيرد. چون «تا» در «نملة» تاي وحدت است و دلالت بر يك مورچه‌ي واحد مي‌كند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید