بخشی از مقاله
خطر تكرار جرم درسن، ودوره هاي مختلف زندگي بزهكار
كرار جرم درحقوق كيفري حالت بزهكاري است كه باوجود داشتن پيشينه كيفري يعني يك يا چند محكوميت قطعي درتعريف قانوني تكرار جرم امري اساسي است بدين توضيح كه اگر بزهكاري مرتكب حتي 50 جرم يكي پس ازديگري شده ولي مورد پيگيري كيفري قرارنگرفته وبطور قطعي به يك مجازات محكوم نشده باشد اين بزهكار ازنظر قانوني درحالت تكرار جرم
نيست اين حالت درحقوق جزا تعدد جرم نام دارد تكرارجرم البته بشرط آنكه تمامي شرائط قانوني نيز جمع باشد ازموارد تشديد كيفر است زيرا فرض براين است كه هنگاميكه شخصي با وجود يك محكوميت قطعي وتحمل يك مجازات ديگر با رمرتكب جرم ميشود اين امر نشان ميدهد كه مجازاتي كه قبلا اجرا شده است از نظر مقدار كافي براي درمان اين بزهكار نبوده واين بار بايستي بر مقدار اين دارو افزود تا مداوا فراهم آيد اين پرسش درحقوق جزا پيش نيامده است كه ممكن است اساسا ماهيت اين دارو براي درمان درد مناسب نباشد وداروئي كه بادرد بيگانه است هرچه هم كه بر مقدار آن افزوده شود بازهم هيچ هنري نخواهد كرد باوجود آنهمه تحول علمي وفكري ازيك قرن پيش درشناخت بزهكار وپديده بزهكاري بوجود آمده
است بازهم مجازات درحقوق جزا تقريبا تنها وسيله براي تامين دفاع اجتماعي واصلاح بزهكار است درهر صورت گفتگو درمورد شرائط قانوني تكرار جرم وآثار آن مورد نظر مانيست.
از نظر جرم شناسي تكرار جرم حالت بزهكاري است كه پس از يك رفتار مجرمانه ديگر بابه انجام جرم ديگري دست ميزند همانگونه كه ملاحظه ميشود در اين تعريف وجود يك محكوميت قطعي شرط تحقق معناي تكرار جرم نيست باوجود اين نبايد گمان برد كه وجود يك محكوميت قطعي كه در حقوق جزا يك شرط وپايه اساسي براي تحقق تكرار جرم است از نظر علمي وجرم شناسي هيچ ارزشي ندارد بسياري از جرم شناسان براي اين شرط قانوني ارزش علمي ويژه اي قائل هستند1زيرا ممكن است بزهكاري پياپي مرتكب جرم شود اين امر احتمالا نمايشگر يك حالت خطرناك در اين بزهكار است اما خطر وهم رسوائي در موردي كه بزهكار باوجود يك محكوميت قطعي مرتكب تكرار جرم شده است خيلي بيشتر نمايان ميشود در اينجا بزهكار قبلا مرتكب جرمي شده وبدين سبب مورد پي گيري قرار گرفته ،بكلانتري ودادسرا كشيده شد ودر دادگاه به مجازات محكوم گرديده به زندان رفته اماپس از آزادي از زندان ديگر بار
رفتار ضد اجتماعي خويش را از سرگرفته است،پر پيدااست كه در اين مورد خطر بيشتري وجود دارد زيرا در مورد نخست كه بزهكار مرتكب جرمهاي متعدد گرديده ولي مورد پي گيري قرار نگرفته است ممكن است تصور نمود كه اين شخص از وصف ضد اجتماعي رفتارهاي خويش واز واكنش جامعه در برابر اين رفتارها هيچ آگاهي ندارد اما چنين تصوري در موردي كه بزهكار باوجود يك محكوميت قطعي واقامت در زندان مرتكب جرم ميشود وجود ندارد.ارتكاب جرم پس از يك محكوميت قطعي واقامت در زندان وآگاهي از واكنش جامعه پس از يك محكوميت قطعي واقامت در زندان وآگاهي از واكنش جامعه نمايشگر اين واقعيت است كه اين بزهكار در رفتار ضد اجتماعي خويش كامملا مصمم وپا برجاست وديگر نبايد اين تكرار جرم را ش
وخي ودست كم گرفت زيرا اين شخص باوجود تحمل يك مجازا وآگاهي از سيستم كيفري درارتكاب مجدد جرم درنگ نكرده است بدين جهات تكرار جرم وبويژه پس ازوجود يك محكوميمت قطعي يكي از مسائل بسيار پراهميت درجرم شناسي است اساسا موضوع دانش جرم شناسي وبررسي اين موضوع است كه چرا باوجود سيستم كيفري ومجازات پاره اي افراد برفتارهاي مجرمانه دست ميزنند واين مجازات هائي كه درقانون جزا پيش بيني شده اند نميتوانند هيچ هراسيدردل آنان برانگيزند وآنان را از انجام جرم باز دارند ازسوئي ديگر تكرارجرم
پس ازيك محكوميمت قطعي نشانه ناكامي وشكست سيستم كيفري واداره زندان دراصلاح بزهكار است خوداز اينروست كه تكرار جزم درجرم شناسي ازجهات گوناگون مورد توجه وبررسي قرارگرفته است يكي از مسائلي كه درپژوهشهاي علمي درمورد تكرارجرم پيش آمده اين است كه آيا بين تكرارجرم وسن رابطه اي هست يا خير؟ درچه سني وچه دور
ه اي ازعمر خطر تكرارجرم ازسوي بزهكار بيشتر است دراين مورد پژوهشهاي آماري فراوان وجوددارند كه به نقل پاره اي از آنها ميپردازيم پرسش ديگري نيز بمناسبت اين بررسي پيش ميآيد وآن اينكه آيا بين بزهكاري كودكان وبزهكاري بعدت درنزد بزرگسالان رابطه اي هست يا خير.
1- رابطه سن وتكرارجرم
بطوركلي ثابت شده است كه فعاليت هاي مجرمانه درسن هاي 18 تا 25 سالگي بسيار شديد است واين شدت كم وبيش تاسن 30 سالگي ادامه دارد از30 سالگي ببعد فعاليتهاي ضد اجتماعي كم وكمتر ميشوند ودرسن 40 سالگي اين فعاليت متوقف ميگردد ارتكاب بزه پس از40 سالگي امري بيش وكم استثنائي است 1
اين قاعده كلي درمورد تكرار جرم هم صادق است خطر تكرار جرم درسنهماي جواني يعي20 تا30 سالگي وشايد 35 سالگي بسيار زياد است بزهكاراني كه دراين دوره از سن مرتكب جرم ميشوند احتمال اينكه پس از رهائي اززندان رفتار ضد اجتماعي خويش را تكراروبازهم تكرار نمايند بسيار زياد است اما بتدريج كه بزهكاردرزمان پيش ميرود خطر تكرار جرم دروي كمتر ميشود ولي اين خطر كم وبيش تا40 سالگي وجوددارد خطر تكرار جرم از40 سالگي به بعد تقريبا ازبين ميرود بزهكاراني كه باين سن رسيده اند احتمال اينكه پس اززهائي اززندان مرتك
ب تكرارجرم شوند بسيار كم است پژوهشهاي آماري درمورد سن بزهكاران بعادت وحرفه اي نشان داده اند كه بيشتراين بزهكاران 25تا35 ساله وكمي ازآنان 35تا40 ساله ميباشند چنين بود قاعده تقريبا كلي درمورد رابطه سن وتكرار جرم آمارهائي دراينمورد از كشوربلژيك – فرانسه- انگلستان – كانادا دراختيار ماست ونتيجه همه اين پژوهشهاي آماري تقريبا يكي است به نقل اين آمارها ميپردازيم كه دربررسي اين آمارها رابطه بين تكرار جرم وسن بيشتر وبهتر آشكارميشود.
دركانادا آقاي كرميه ( Mr .B.Cormiet) 176 نفربزهكار را مورد يك مطالعه وبررسي علمي قرارداده است اين گروه مورد آزمايش ازبين بزهكاراني انتخاب شده اند كه تا20 سالگي داراي رفتار اجتماعي پسنديده اي بوده وبعد از رسيدن به 20 سالگي براي نخستين بار مرتكب جرم شده اند ازنظر رابطه بين سن وتكرار جرم اين 176نفر بين گروههاي مختلف تقسيم شده ونتايج زير در اين بررسي آماري بدست آمده است1.
سن بزهكاردرهنگام مرتكب تكرار مرتكب تكرار درصدتكرار
ارتكاب نخستين بزه جرم نشده اند جرم شده اند جرم
تعداد
20تا29سالگي 79 35 44 07/55
30تا39سالگي 29 28 21 9/42
40تا50سالگي وبيشتر 48 42 6 5/12
مجموع 176 105 71 4/40
همانگونه كه ملاحظه ميشود دربين بزهكاراني كه درسنهاي20 تا39 سالگي مرتكب جرم شده اند درصد تكرارجرم زياد است وبرعكس براي بزهكاراني كه پس از 40 سالگي مرتكب جرم شده اند اين درصد بسيار كم وناچيز است .
دربلژيك نيز اداره امور زندانها در1972 به يك مطالعه علمي درمورد بزهكاران دست زده است تعداد بزهكاران مورد مطالعه 597 نفر بوده اند واينها در1961 اززندان آزاد شده اند.
درمورد اين امر كه چنددرصد ازاين بزهكاران پس ازرهائي اززندان مرتكب تكرار جرم شده وبزندان باز گشته اند واينگروه كه بدينگونه مرتكب تكرار جرم شده اند بيشتر داراي چه سني بوده اند نتايج آماري زير بدست آمده است.2
سن بزهكاردرهنگام تعدادكل مرتكب تكرار درصد تكرار
آزادي آزادشدگان جرم شده اند جرم
از18تا21سالگل 54 28 85/5
از21تا25سالگي 87 4 3 تفز 42/49
از25تا30سالگي 127 53 نفر 73/41
از30تا40سالگي 196 80 نفر 71/40
از40تا50سالگي 65 19 نفر 23/29
از50تا60سالگي 43 8 نفر نفر 18/18
بيش از60سالگي 24 4 نفر 6/16
597 235
اين آماربخوبي نشان ميدهد كه:
1-احتمال تكرارجرم باافزايش سن بزهكار كم ميشود
2- احتمال تكرارجرم درمورد بزهكاراني كه داراي 40سال يابيشتر هستند بسيار بسيار كم است.
3- پژوهشهاي ديگري هم درهمين زمينه در سالهاي 1955و1967بعمل آمده بود ونتيجه اين پژوهشها هم باآنچه بيان شد تقريبا يكسان است.
در فرانسه نيز 282بزهكار حرفه اي مورد مطالعه قرار گرفته اند ودر مورد سن آنان نتايج زير بدست آمده است1.
30ساله 36 نفر
30تا40ساله 127 نفر
40تا50ساله 88 نفر
50تا60ساله 28 نفر
بيش از60ساله 3 نفر
يعني در واقع در حدود سه چهارم از اين بزهكاران حرفه اي كمتر از 40سال داشته اند همانگونه ملاحظه ميشود بين نتايجي كه در پژوهشهاي آماري در كشورهاي كانادا،بلژيك،فرانسه بعمل آمده است وما آنرا نقل كرديم هم آهنگي كامل وجود دارد وهمه نشان ميدهند كه خطر تكرار جرم در سنهاي بين 20تا30و35سالگي زياد است اما بتدريج با افزايش سن اين خطر كم وكمتر ميشود.
همچنين ثابت شده است كه بين بزهكاري كودكان وبزهكاري بعادت در نزد بزرگسالان نيز رابطه اي وجود دارد.
2-رابطه بين بزهكاري جوانان وبزهكاري بعادت
پژوهشهاي آماري نشان ميدهند كه بيشترازكساني كه امروز دربزرگسالي مرتكب تكرارجرم ميشوند ورفتارمجرمانه آنان بصورت عادت وتكراردرميآيد داراي پيشينه كيفري درسن كودكي ميباشند.
دكتروست ( Dr. WEST) درانگلستان صد نفر از بزهكاران حرفه اي را مورد بررسي قرارداده است نتيجه اين بررسي علمي كه بايك روش بسيارمنظم وعلمي انجام يافت در1962 انتشاريافت1.
دكتروست درپژوهش علمي خويش باين نتيجه رسيده است كه بيشتر اين بزهكاران حرفه اي وبعادت داراي پيشينه كيفري درسن هاي خردسالي وكودكي بوده اند اين صد بزهكاراز نظر سني كه درآن براي نخستين بار مرتكب جرم شده اند چنين تقسيم ميشوند.
سن 10 تا13 سالگي 20نفر
سن 14 تا16 سالگي 19نفر
سن 17 تا19 سالگي 26 نفر
سن 20 تا22سالگي 10 نفر
سن 23 تا25 سالگي 10 نفر
سن 26 تا30 سالگي 7نفر
اين آمار نشان ميدهد كه 65 درصد ازاين بزهكاران حرفه اي داراي سابقه جرم درسن خردسالي هستند.
دربلژيك نيز181 بزهكاربعادت مورد مطالعه وپژوهش قرارگرفته اند يكي از مسائل اين پژوهش بررسي اين موضوع بوده است كه چند درصد ازاين بزهكاران حرفه اي داراي پيشينه كيفري درسن خردسالي بوده اند واين بزهكاران حرفه اي رفتار ضد اجتماهي خويش را درچه سني آغاز نموده اند اين بزهكاران از نطر سني كه درآن براي نخستين بار مرتكب جرم شده اند به گروههاي سني زير تقسيم شده اند ونتايج زير دراينمورد بدست آمده است .
سن درهنگام ارتكاب نخستين بزه تعداد درصد
از10تا15 سالگي 38 تفر 21 درصد
از16 تا20 سالگي 70نفر 41درصد
از21تا25 سالگي 34نفر 19درصد
از26 تا30 سالگي 21نفر 12درصد
از31تا35 سالگي 8نفر 4درصد
از26تا40سالگي 4نفر 2درصد
از41تا45 سالگي 3نفر 5/1 درصد
از46تا50 سالگي 1نفر 5/0درصد
از45 تا60سالگي 2نفر 1درصد
همانگونه كه ملاحظه ميشود 61 درصد ازاين بزهكاران داراي پيشينه كيفري درسن خردسالي هستند يعني پيش از20 سالگي مرتكب جرم شده اند1.درفرانسه نيز مطالعه مشابهي درمورد صدبزهكار حرفه اي بعمل آمده ونتيجه آن چنين بوده است .
6/44 درصد ازاينان داراي پيشينه كيفري درسن قبل از18 سالگي بوده اند 2/18 درصد ازآنان داراي پيشينه كيفري درسنهاي 18 تا21 سالگي بوده اند.
2/32 درصد ازآنان داراي پيشينه كيفري پس از21 سالگي بوده اند 2 ازتمامي اين پژوهشهاي آماري ميتوان چنين برداشت نمود كه:
1-بين بزهكاري خردسالان وبزهكاري بعادت درنزد بزرگسالان رابطه بسياربسيار نزديك وجوددارد.
2-بزهكاران حرفه اي امروز نوجوانان بزهكار ديروز بوده اند ويا بعبارت ديگر كودكان بزهكارامروز مجرمان حرفه اي فردا هستند واين خود يكبارديگر اهميت اقدامهاي تربيتي را براي اصلاح وآموزش كودكان بزهكار نمايان ميسازد
منابع:
1-Pinatel. Essai de synthese des aspects criminologiques et Juridiques du recidivisme. Revue Penitentiaire 1969-p249
1- Pinatel. Traite de criminologie 1970P.201
1-the Probleme of recidivism and treatement of the Iatecomer to crime in canadian jonrn correction 1961, 3 P.51
2-Bulletin de I, administration Penitentiaire belge 1973P.87
1-Finelli in revue Penitentiaire et droit Penal1951 P.46 et47
1-the habitula prisoner . London 1963
1-Hermaune Bekaert .L. application de la loi de defense sociale du 9 Avril 1930aux recidivisles et delinquants d. habitude. Rev (belge) dr et crim 1936 P923.
2-Revue Penitentiaire et de droit pelnal . 1951. P. 46et47s
نویسنده : دكترشفيع شفيعي