بخشی از مقاله

پرستاری کودکان


رشد تکامل دوره ی خردسالی
پیشرفت کلی در ابعاد بیولوژی ، روانی – اجتماعی ، شناختی ، معنوی و اجتماعی در این دوره
(5-3 سال) آنان را برای تغییر اساسی در سبک زندگی ( ورود به مدرسه ) آماده می کند . کنترل روی سیستم های بدن ، تجربه اوقات جدایی کوتاه مدت و بلند مدت ، توانایی داشتن همکاری با سایر کودکان و افراد بالغ ، استفاده از زبان برای ایجاد نمادهای فکری و افزایش دامنه توجه و حافظه ، آنها را برای آینده ( سالیان مدرسه ) آماده می سازد . پیشرفت موفقیت آمیز مراحل قبلی رشد و تکامل امر اساسی برای خردسالان بوده تا بتوانند در وظایف یاد گرفته شده دوره نوپایی مهارت پیدا کنند .


تکامل بیولوژی


سرعت رشد فیزیکی کاسته شده و در سالیان خردسالی تثبیت می شود . وزن متوسط 5/14 کیلوگرم (32 پوند) و در 3 سالگی ، 5/16 کیلوگرم ( 5/36 پوند) در 4 سالگی و 5/18 کیلوگرم (41 پوند ) در 5 سالگی می باشد . افزایش سالیانه وزن تقریباً 3-2 کیلوگرم (5/6-5/4 پوند )


می باشد .
رشد قد همچنین یکنواخت بوده و سالیانه 9-5/6 سانتی متر (5/3-5/2 اینچ) است و معمولاً طول ساق ها بیشتر از تنه افزایش می یابد . قد متوسط 95 سانتی متر (5/37 اینچ) در 3 سالگی ، 103 سانتی متر (5/40 اینچ) در 4 سالگی و 110 سانتی متر (5/43 اینچ) در 5 سالگی می باشد .
تناسب جسمی مشابه دوره نوپایی ( شکم برآمده ) نیست .


کودک خردسال خوش بنیه ، ظریف و کشیده می باشد . به جز در ارتباط با پوشاک و موها ، تفاوت کمی در مشخصات فیزیکی با توجه به جنس مطرح است .
اکثر سیستم های بدن می توانند با استرس و تغییر به طور متوسط سازگاری یابند . در این مرحله اکثر کودکان از نظر دفع تعلیم یافته اند . تکامل حرکتی شامل افزایش قدرت و تهذیب در


مهارت های یادگیری شده قبلی مثل راه رفتن ، دویدن و جهیدن می باشد .
به هر حال تکامل عضلات و رشد استخوان کماکان باید ادامه پیدا کند . فعالیت زیاد و خستگی می تواند به بافت های ظریف صدمه بزند . وضعیت مناسب بدنی ، ورزش مناسب و تغذیه کافی و استراحت امر اساسی برای رشد مناسب سیستم عضلات و استخوان ها است .
رفتار حرکتی عمده و ظریف


راه رفتن ، دویدن، بالا رفتن از چیزی و جهیدن در 36 ماهگی برقرار شده است . تهذیب هماهنگی چشم – دست و عضلات در ابعاد مختلفی مشهود است . در 3 سالگی می تواند سه چرخه سواری کند ، روی انگشتان پا راه برود و روی یک پا به مدت چند ثانیه می تواند تعادل خود را حفظ کرده و با فاصله ی زیاد بپرد . در 4 سالگی بخوبی روی یک پا لی لی می کند و توپ را به خوبی می گیرد . در 5 سالگی به طور متناوب با هر دو پا لی لی می کند طناب بازی می کند و اسکیت و شنا را شروع می کند .
پیشرفت در تکامل حرکتی ظریف در دستکاری اشیاءمشهود است . نقاشی نشان دهنده تکامل در هماهنگی عضلات ظریف است . کودک 3 ساله یک دایره را کپی کرده و خطوط متقاطع ، افقی و عمودی را تقلید می کند . وسیله نوشتن را می تواند با انگشتان ( نه در مشت ) بگیرد .


کودک خطوط نامنظمی را می کشد ولی می تواند بگوید چه چیزی را کشیده است . کودک 3 ساله قادر به کشیدن کامل آدمک نیست ، ولی می تواند یک دایره را کشیده و سپس مشخصات صورت را به آن اضافه کند و در 5 یا 6 سالگی می تواند بخش های مختلف ( سر ، بازوها ،
ساق ها ، بدن و صورت ) را بکشد . بین 5-4 سالگی می تواند یک خط متقاطع کشیده و یک مربع را کپی کند . مثلث و لوزی آخرین شکل های هندسی است که معمولاً بین 6-5 سالگی انجام


می دهد .
کودکان در طی پیشرفت از کشیدن خطوط نامنظم به کشیدن تصویر چندین مرحله را سپری
می کنند . در 15 ماهگی کودکان نخستین خطوط خودبخودی را روی کاغذ می کشند که مشخصات خاصی دارد . تقریباً 17 مشخصه را می تواند در 2 سالگی بکشد .
در 3 سالگی کودکان می توانند اشکال چهارگوش ، دایره ، بیضی ، متقاطع و اشکال عجیب و غریب دیگر بکشند . سپس بلافاصله اشکال ساده را توام با یکدیگر کشیده و طرح های مشخصی را ارائه می دهد در 4 و 5 سالگی طرح های مشخص بوده و به صورت اشیاء شناخته شده


می باشد. خط خطی کردن و نقاشی می تواند در رشد مهارت های ظریف عضلانی و هماهنگی چشم – دست تاثیر داشته که در نهایت ضروری برای نوشتن دقیق حروف و ارقام می باشد .
همچنین کشیدن عکس ابزاری است که در بررسی هوش ، تکامل شخصیت و سازش روانی – اجتماعی به کار می رود . به هر حال کودکان ( به خصوص سن مدرسه ) با نقاشی کردن افکار خود را نشان می دهند .
هشیاری و توجه به ایما و اشاره کلامی و غیر کلامی امر اساسی در درک پیغام کودکان ( چگونه و چه چیزی ) می باشد .
تکامل در بّعد روانی – اجتماعی
پیدایش حس ابتکار (اریکسون)
چنانچه این کودکان وظایف دوره ی نوپایی را با موفقیت طی کرده باشند ، آماده برخورد با وظایف دوره خردسالی خواهند بود . نظر اریکسون این است که وظیفه مهم روانی – اجتماعی کودک در این مرحله دستیابی به حس ابتکار است . آنها در مرحله یادگیری جدی هستند .
آنها به طور فعال بازی و همچنین کار می کنند و به طور واقعی حس موفقیت و رضایت از
فعالیت های خود دارند . هنگامی که کودکان از حدود توانایی و انضباط تجاوز کرده و تجربه گناه را پیدا می کنند ، کشمکش ها شروع می شود ، چون نتوانسته اند رفتار مناسب داشته باشند . احساس گناه ، ترس و اضطراب زمانی پیدا می شود که رفتار مطلوب نمی توانند ارائه دهند .
به خصوص یک فکر استرس زا میل به فوت یکی از والدین است . همزمان با حس حسادت و رقابتی که بین کودک و والد هم جنس پیدا می شود کودک ممکن است فکر کند تنها راه از بین بردن والد مداخله گر مُردن وی می باشد . در اکثر موقعیت ها هنگامی که کودک با والد هم جنس و هم سالان خود در مدرسه همانندی پیدا می کند این کشمکش برطرف می شود . به هر حال اگر پیش از اینکه جریان همانند سازی کامل شود همان والد فوت کند ، کودک خردسال ممکن است احساس گناه طاقت فرسا پیدا کند .
بازگو کردن به کودکان که امیال نمی تواند سبب رویداد شود امر اساسی در کمک به آنها برای غلبه برگناه و اضطراب است .


ظهور وجدان در انتهای دوره ی خردسالی بوده و یک وظیفه مهم در دوره خردسالی محسوب می شود . یادگیری صحیح و غلط ، خوب و بد شروع اخلاقیات است . کودکان در این گروه سنی معمولاً قادر به درک دلیل اینکه چیزی قابل پذیرش یا غیر قابل پذیرش می باشد ، نیستند . آنها به طور عمده رفتار مناسب را از طریق تنبیه یا پاداش فرا می گیرند و تقریباً به طور کامل از نظر رشد قضاوت اخلاقی به اصول والدینی متکی هستند . تذکر کلامی محدودیت ها موثرتر است ، به این معنی که برای پیشگیری از صدمات ، والدین نیاز به نظارت دائم کودکان کوچک تر دارند ، در حالی که این کودکان نسبتاً از این خطرات آگاه بوده و در اکثر موارد اطاعت می کنند .


مرحله ادیپال ( فروید )
به محض اینکه کودکان به موجودیت خود به عنوان شخص پی می برند ، شروع به درک طبقه بندی چیزها نظیر مردم ، مونث ، کودکان ، اشیاء افراد بالغ می کنند . یکی از اهداف اصلی در افتراق مجدد خود از دیگران ، تفاوت های جنسی و رفتار مناسب در این زمینه است .


فروید از بعد روانی – جنسی این مرحله را ادیپال یا فالیک نام نهاد . هنگامی که کودک مذکر درک می کند که پدرش از خودش قوی تر است کشمکش رخ می دهد . به طور ناخوداگاه او مایل است که پدر فوت کند که با مادر خود ازدواج کند ( عقده ادیپ ) . همزمان او متوجه تفاوت های جنسی فیزیکی می شود از اینکه پسران دارای آلت بوده و دختران فاقد آن هستند . تصورش این است که دختران آلت خود را به دلیل انجام کار غلط از دست داده اند . احساس گناه در ارتباط با افکار خود نسبت به پدر سبب ترس از تنبیه به صورت آسیب رسانی به آلت می شود که به اصطلاح عقده ی اخته کردن گویند . دختران دارای امیال مشابه از نظر ازدواج با پدر و از بین بردن مادر دارند ( عقده الکترا ) . به هرحال دختران از اخته کردن نمی ترسند ، بلکه آنها تمایل به داشتن آلت دارند . حل و فصل عقده ادیپ یا الکترا در واقع همانند سازی با والد همجنس


می باشد .
تکامل شناختی
یکی از وظایف مربوط به مرحله ی خردسالی برای مدرسه و یادگیری دقیق است . اکثر جریانات فکری این مرحله ی حیاتی است و این مسئله منطقی است که کودک مدرسه را بین 5 تا 6 سالگی شروع کند ( نه زودتر )


مرحله پیش عملکردی ( پیاژه )
تئوری شناختی پیازه اختصاص به کودک 5 تا 3 سال ندارد مرحله پیش عملکردی مربوط به
7-2 سالگی بوده و شامل دو مرحله است . مرحله پیش درکی (4-2 سالگی ) و مرحله ی شهودی (7-4 سالگی ) یکی از تغییرات مهم در این دو مرحله ی انتقال از افکار خود مداری کامل به آگاهی اجتماعی و توانایی در نظر گرفتن نظر دیگران است به هرحال خود مداری کماکان مشهود است کودکان فقادر به فکر و اظهار جریانات فکری خود بدون عمل می باشند . آنها در هر زمانی فقط در مورد یک ایده فکر می کنند و قادر به تفکر در مورد تمامی ابعاد نیستند .


رشد زبان در این مرحله ادامه دارد . صحبت کردن به طور عمده یک وسیله برای بیان خودمداری است . خردسالان تصور می کنند که دیگران مثل خودشان فکر می کنند لذا با ارائه توضیح
کوتاه ، انتظار دارند که افکارشان توسط دیگران درک شود . به دلیل ارتباط کلامی خودمدار اغلب ضرورت دارد که افکار کودکان خردسال را به روش غیر کلامی جستجو و درک نمود . برای کودکان در این گروه سنی تنها وسیله ای که می تواند موثر واقع شود ، بازی است که شیوه درک کودک ، سازش با مشکلات و تمرین تجربیات زندگی را امکان پذیر می کند .
به دلیل تصورات غنی و توانایی نامحدود برای اختراع و تقلید ، تمام انواع بازی ها ارزش درمانی و ارتباطی دارد .


خردسالان به طور قابل توجهی از زبان استفاده کرده بدون اینکه مفهوم لغات به خصوص راست و چپ ، علت و معلول و زمان را درک کنند . ممکن است مفاهیم را به طور صحیح استفاده کنند ، ولی تنها در همان شرایطی که یادگیری رخ داده است . برای مثال آنها ممکن است با به خاطر آوردن اینکه سگگ همواره بیرون از کفش است بتوانند کفش را بپوشند . لذا اگر کفش های متفاوت بدون سگگ استفاده شود آنها ممکن است قادر به استدلال نباشند کدام کفش مال کدام پا است .


در ظاهر رابطه بین علت و معلول همانند افکار منطقی است . خردسالان یک مفهوم را همان طوری که از دیگران شنیده اند توضیح می دهند ، ولی درک آنها محدود است . یک مثال مفهوم زمان است . به دلیل اینکه پدیده ی زمان را به طور ناقص درک می کنند ، آنان با توجه به چهار چوب فکری خود تفسیر می کنند . برای مثال مفهوم زمان طولانی به معنی فرا رسیدن عید است . بنابراین بهتر است زمان را در ارتباط با یک رویداد توضیح داد مثلاً مادرت پس از خوردن نهار به ملاقات شما خواهد آمد ، از گفتن عبارتی مثل (( دیروز )) ، (( فردا )) یا هفته دیگر باید خودداری کرد . ارتباط دادن زمان با وقایع روزمره کمک می کند که کودکان در مورد ارتباطات زمانی یاد گرفته و اعتماد آنها به پیشگویی دیگران بیشتر می شود .


تفکر خردسالان اغلب جادویی است . به دلیل استدلال خودمداری و تمثیلی تصور می کنند که افکار قدرت جادویی دارند . در صورتی که به طور اتفاقی تفکرات منفی آنها به حقیقت بپیوندد ، موجب بروز احساس گناه در آنها شده و خود را به دلیل داشتن آن تفکر منفی مسئول می دانند. یک مثال مشخص آرزوی فوت خواهر یا برادر جددی است . اگر او بمیرد کودک خردسال تصور خواهد کرد که خودش عامل مرگ بوده است . عدم توانای آنها برای استدلال علت و معلول بیماری یا آسیب درک چنین رویدادها را سخت می سازد .


تکامل اخلاقی
سطح پیش قراردادی یا پیش اخلاقی
قضاوت اخلاقی در سطح خیلی اولیه است . حداقل اهمیت یا هیچ گونه اهمیتی به غلط بودن چیزی ندارد . رفتار آنان بر اساس آزادی یا محدودیت هایی است که بر کارهای آنان اعمال می شود . در سطح تنبیه و اطاعت ( تقریباً 4-2 سالگی ) کودکان خوب یا بد بودن رفتار را براساس نتیجه نهایی تنبیه یا پاداش قضاوت می کنند . اگر آنها تنبیه نشوند آن عمل علی رغم مفهوم آن خوب تلقی می شود .


تقریباً از 4 الی 7 سالگی کودکان د مرحله instrumental orientation Native می باشند که در آن اعمال و رفتار در جهت ارضای نیازهای خودشان بوده و به ندرت به نیازهای دیگران فکر می کنند . احساس ملموس ( ابتدایی ) در مورد عدالت دارند .


تکامل معنوی
آگاهی کودک در مورد ایمان و مذهب از افراد حول و حوش در محیط مثل والدین و عادات مذهبی کسب می شود . به هر حال درک کودکان از معنویات تحت تاثیر سطح شناختی آنان
است . کودکان خردسال مفهوم ملموسی از خدا با مشخصات فیزیکی دارند که اغلب مثل یک دوست خیالی است . آنها داستان های ساده را درک می کنند و دعا یا نماز کوتاه مدت را به خاطر می سپارند ، ولی درک مفهوم اینگونه تشریفات محدود است . آنها از نمایش های ملموس عادات مذهبی بهره می گیرند .
ظهور وجدان به طور تنگاتنگ به موازات تکامل معنویات پیش می رود . در این سن ، کودکان صحیح و غلط را یاد می گیرند و سعی می کنند رفتار صحیح داشته باشند که از تنبیه جلوگیری شود .


تکامل تصویر ذهنی از بدن
سالیان خردسالی نقش مهمی در تکامل تصویر ذهنی از بدن دارد . با درک زیاد زبان ، خردسالان تشخیص می دهند که افراد دارای ظاهر مطلوب و نامطلوب هستند . آنها به تفاوت رنگ و پوست و هویت نژادی پی برده ونسبت به یادگیری پیش داوری ها و تبعیض ها حساس می باشند . آنها نسبت به مفهوم واژه هایی مثل خوشگل یا زشت آگاه هستند و به عقیده دیگران در مورد ظاهر خود واکنش نشان می دهند . در 5 سالگی کودکان جثه خود را با همسالان مقایسه می کنند و می توانند از بلندی یا کوتاهی آگاه شوند ، به خصوص اگر دیگران او را به عنوان ( خیلی بزرگ ) یا ( خیلی کوچک) نسبت به سن اشاره کنند .


علی رغم پیشرفت در تکامل تصویر ذهنی ، درک خردسالان از سرحد بدنی ( مرزهای بدن ) و آناتومی درونی ضعیف می باشد . تجربیات غیر منتظره ترسناک است ، به خصوص آنهایی که می توانند آسیبی به پوست وارد کنند ( مثلاً ترزیقات و جراحی ) . آنها از اینکه پس از آسیب به پوست ، خونشان به بیرون نشت خواهد کرد ، هراس دارند . بنابراین استفاده از بانداژ امر حیاتی در مراقبت از خردسالان می باشد .
تکامل جنسیت
تکامل جنسیت در سالیان خردسالی مرحله خیلی مهمی در تمامیت هویت جنسی و اعتقادات تلقی می شود . خردسالان در جریان تشکیل وابستگی شدید نسبت به والد جنس مخالف بوده در حالی که با والد همجنس همانند سازی می کنند . Sex typing فرایندی است که در آن فرد ، رفتار شخصیت ، نگرش و اعتقادات مناسب نسبت به فرهنگ و جنسیت خود پیدا می کند که این فرایند از طریق مکانیسم های مختلف خیلی قدرتمند عادات تربیت کودک و تقلید است . روش پوشانیدن لباس ، نوازش ، انظباط ، صحبت با کودک توسط والدین برخی از ابعاد جنسیت محوری را نشان می دهد .
به محض اینکه هویت جنسی ظهور می یابد ترس از نابودی ( تحریف ) ممکن است بروز یابد . تقلید نقش جنسی و پوشیدن لباس مانند مادر یا پدر یک فعالیت مهم است . نگرش ها و پاسخ های دیگران نسبت به ایفاء نقش می تواند کودک را مقید کند که در مورد خود یا دیگران قضاوت کند . برای مثال توصیه هایی از قبیل ( پسران نباید عروسک بازی کنند ) می تواند در خود پنداری آنان تاثیر داشته باشد .
کنجکاوی جنسی به خصوص در ارتباط با تجسس و دستکاری ژنیتال ممکن است خیلی قابل توجه باشد .
تکامل اجتماعی
در مرحله ی خردسالی فرایند فردیت – جدایی تکمیل می شود خردسالان به بخش عمده ای از اضطراب نسبت به غریبه ها و ترس از جدایی مربوط به سنین ابتدایی فائق شده اند . با افراد ناشناس به سادگی ارتباط برقرار کرده و جدایی های کوتاه مدت از والدین را با اعتراض کم یا هیچ گونه اعتراضی می پذیرند . به هر حال آنها نیاز به ایمنی ، اطمینان ، راهنمایی و تایید والدین دارند ، به خصوص وقتی که آمادگی یا مدرسه ابتدایی را شروع می کنند .
زبان
زبان در سالیان خردسالی متکامل می شود . زبان یک شیوه اصلی در ارتباط و تبادل اجتماعی محسوب می شود . واژه ها به طور اعجاب انگیزی افزایش یافته و از 300 لغت در 2 سالگی به 2100 لغت در انتهای 5 سالگی می رسد . ترکیب جمله ، استفاده از گرامر و مفهوم بودن تقریباً به سطح فرد بالغ می رسد .
کودکان بین 4-3 سالگی جملات 4-3 کلمه ای درست می کنند که فقط شامل لغات اصلی ( عمده ) برای ابلاغ یک مفهوم است . این گونه سخن گفتن اصطلاحاً Telegraphic نامیده شده که به دلیل کوتاهی ( اختصار ) است . کودکان 3 ساله پرسش های بسیاری را مطرح کرده و ضمیر جمع مثل حیوانات ، بخش های بدن ، وابستگان و دوستان را به کار می برند . آنها می توانند امر و نهی ساده را متابعت کنند . آنها پیاپی صحبت کرده و توجهی ندارند که چه کسی به آنها گوش می دهد یا پاسخ می دهد .
خردسالان 5-4 سالگی جملات بلندتری که شامل 5-4 لغت باشد ، به کار برده و لغت های بیشتری برای ابلاغ یک پیام مثل حروف اضافه و انواع فعل به کار می برند .
در 6 سالگی تمام بخش های ( گفتگو ) را به طور صحیح استفاده می کنند . می توانند اشیاء ساده و کارها را با توصیف مصرف ، شکل یا طبقه بندی عمومی ( نه تنها توصیف براساس ظاهر) تعریف کنند .


رفتار شخصی – اجتماعی
تشریفات و منفی گرایی دوره ی نوپایی به تدریج در سالیان خردسالی کاهش می یابد .
آنها به دلیل تکامل بسیار خوب در ابعاد فیزیکی و شناختی ، به طور مستقل درخواست خود را مطرح می کنند و با خود کفایی نیز به انجام آن می پردازند . در 5-4 سالگی آنها نیاز به کمک کمتر یا هیچ گونه کمکی در پوشیدن لباس ، خوردن یا توالت رفتن ندارد.
خردسالان نسبتاً اجتماعی بوده و تمایل به خشنود کردن دیگران دارند .
خردسالان آگاهی بیشتر در مورد موقعیت و نقش خود در خانواده پیدا کرده اند . اگرچه سن مناسبی برای توجه داشتن خواهر یا برادر جدید است ، ولی کماکان نیاز به آماده کردن مناسب دارند .

بازی
انواع مختلف بازی در این مرحله مشخص است ، ولی خردسالان به خصوص از بازی گروهی لذت می برند ، یعنی به دنبال فعالیت های یکسان ولی بدون سازمان دهی جدی یا قوانین خاص هستند ؛ بازی باید زمینه تکامل در ابعاد فیزیکی ، اجتماعی و ذهنی را فراهم سازد .
فعالیت های بازی برای رشد فیزیکی و تهذیب مهارت های حرکتی شامل پریدن ، دویدن و بالا رفتن از چیزی می باشد . سه چرخه ، واگن ها ، ابزار تفریحی و ورزشی ، جعبه های شن ، استخرهای شنا و سورتمه های زمستانی می توانند سبب رشد عضلات و هماهنگی شوند .


فعالیت هایی مثل شنا کردن ، اسکیت و اسکی می تواند معیارهای ایمنی را تقویت کرده و سبب رشد عضلات و هماهنگی شود.
اسباب بازی هایی در زمینه دستکاری ، ساخت و ساز ، ابتکاری و آموزشی برای فعالیت های
آرام ، تکامل حرکتی ظرف و ابراز خویشتن مفید است .
بازی های الکترونیکی و برنامه های کامیپوتر به خصوص در کمک به کودکان برای یادگیری مهارت های اساسی مثل حروف و لغات ساده ارزشمند است .
احتمالاً مشخص ترین فعالیت در بازی ، تقلید ، تخیل و نمایش است .


تلویزیون و نوارهای ویدئو همچنین در بازی کودکان ارزش خود را دارد ، گرچه هریک باید تنها بخشی از فعالیت های اجتماعی و سرگرمی کودک باشد .
کودکان از برنامه های آموزشی لذت برده و از آن می آموزند .
کودکان همچنین از بازی که بین خودشان و یکی از والدین انجام می گیرد ، لذت می برند .
تجربه آمادگی و کودکستان


برخی از کودکان به طور مستقیم از خانه وارد مدرسه می شوند ولی بسیاری از کودکان قبل از ورود به مدرسه با نوعی برنامه ( آمادگی یا مرکز مراقبتی ) آشنا می شوند .
به دلیل اینکه بُعد اجتماعی با مشارکت همسالان و سایر افراد بالغ گسترش می یابد ،بنابراین کلاس آمادگی موقعیتی فوق العاده برای توسعه تجربیات برای ورود به مدرسه ابتدایی می باشد .


در آمادگی یا مراکز مراقبتی روزانه کودکان در معرض فرصت هایی برای یادگیری همکاری گروهی ، سازش با تفاوت های زیاد اجتماعی – فرهنگی ، سازش با یأس ، نارضایتی و خشم
می باشند .


اگر فعالیت ها طوری تنظیم شود که امکان غلبه و پیشرفت به وجود آید ، کودکان به طور قابل توجه احساس موفقیت ، اعتماد به نفس و لیاقت شخصی پیدا می کنند .
اکثر برنامه های روزانه تلفیقی از بازی آرام ، فعالیت خارج از منزل ، فعالیت های گروهی ، بازی خلاق یا آزاد و اوقات تغذیه سرپایی و استراحت می باشد .
کلاس های آمادگی به خصوص برای کودکانی از قبیل تک فرزند و کودکان از خانواده های
بی بضاعت که تجربه ی گروه همسال را ندارند ، می تواند کاملاً مفید باشد و تحریک زیاد از نظر تکامل زبان ، جسمی و اجتماعی مهیا کند .

آماده کردن کودک
کودکان برای ورود به کلاس آمادگی یا کودکستان نیاز به آمادگی دارند .
پرستار می تواند به والدین کمک کند که آمادگی کودک را زا نظر سن ، توانایی فیزیکی ، رشد اجتماعی و شناختی مورد بررسی قرار دهد .
پیش از اینکه کودکان تجربه مدرسه را شروه کنند ، والدین باید نظریات مهیج و جالب در مورد مدرسه ارائه دهند .
آموزش جنسی


خردسالان دارای تجربه زیاد رد این مورد هستند . گرچه بلوغ فکری کامل نرسیده اند ، ولی توضیحات منطقی و مستدل را جستجو می کنند . لغت ( چرا ) جانشین ( خیر ) دوره نوپایی
می شود . پرسش هایی مثل ( بچه از کجا می آید ؟ )


روشی که به پرسش زاد و ولد پاسخ داده می شود نحوه ی ادامه ی تجسس در این مورد را مشخص می سازد . چنانچه این پرسش ها مشابه سایر موضوعات با صداقت پاسخ داده شوند کودکان به کاوش خود از نظر دریافت پاسخ ادامه خواهند داد.


چنانچه این پرسش ها مشابه سایر موضوعات با صداقت پاسخ داده شود کودکان به کاوش خود خود از نظر دریافت پاسخ ادامه خواهند داد . اگر توجه کافی نشود یا اینکه مضطرب شده و گفته شود ( برای دانستن این گونه چیزها خیلی کوچک هستی ) ، کودکان یاد خواهند گرفت که این سوالات را مطرح نکنند . چون تفکر جادویی نیاز به منطق یا حقیقت ندارد ، هرگونه توضیح تخیلی اغلب وحشتناک را می توان جایگزین حقیقت نمود .


2 قانون در پاسخ به پرسش های حساس از جمله سکس می توان در نظر گرفت . اول اینکه بررسی شود تا ببینیم کودکان چه چیزی می دانند و فکر می کنند . با بررسی تئوری هایی که کودکان برای خود در نظر گرفته اند والدین نه تنها می توانند اطلاعات صحیح را به کودکان بدهند ، بلکه کمک می کنند که آنان تفکرات اشتباه را در توضیحات خود درک کنند .
قانون دوم در دادن اطلاعات داشتن صداقت است ، دادن اطلاعات صحیح به مقدار زیاد به کودک خردسال سبب فراموشی یا سوء تفاهم خواهد شد ، ولی آنچه اهمیت دارد این است که اطلاعات صحیح را می توان دوباره تاکید کرد تا اینکه کودک آن را جذب کرده و حقیقت را درک کند .
در واقع متخصصین اعتقاد دارند کمی بیشتر از آنچه کودکان فکر می کنند ، به آنها اطلاعات داده شود .
کودکان تیز هوش


اهمیت شناسایی کودکان تیزهوش و نیازهای آنها به طور قابل توجهی افزایش یافته است . اگرچه تعریف تیزهوشی متفاوت است ، مفهوم وسیع آن شامل شایستگی اختصاصی آکادمی ، تفکر خلاق ، توانایی رهبری و توانایی روان – حرکتی ( جزئی یا کلی ) است .


اکثر کودکان زمانی که وارد مدرسه شده یا اینکه توسط معلم جهت انجام تست های IQ ارجاع می شوند ، به عنوان تیزهوش شناسایی می شوند .
اغلب نیاز به تحریک زیاد همانند شیرخواران دارند و جویای توجه زیاد از والدین هستند .


شناسایی به موقع این کودکان و راهنمایی مناسب والدین می تواند امر حیاتی برای تکامل مطلوب و سازگاری عاطفی کودکان شود .
پرخاشگری
اصطلاح پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که کوشش دارد شخصی را اذیت کرده یا اموال را تخریب کند پرخاشگری از خشم متفاوت است . پرخاشگری یک وضعیت عاطفی موقت است ولی خشم می تواند از طریق پرخاش ابراز شود . رفتار پرخاشگرانه کودکان خردسال با حملات فیزیکی ناگهانی روی کودکان دیگر و افراد بالغ ، تخریب اموال دیگران ، کج خلقی شدید و مکرر ، تحریک آنی شدید ، بی ادبی و عدم همکاری مشخص می شود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید