بخشی از مقاله
اجتماعي كردن نوجوان
با تكميل اين فصل بايد بتوانيد:
• روابط اجتماعي فرهنگي را فهرست بندي كنيد و توضيح دهيد كه بر رشد حركتي اثر مي گذارند.
• ارتباط بين همبستگي هاي اجتماعي فرهنگي و رشد حركتي را ارزيابي كنيد.
• واژة نوجوان را از لحاظ فاكتورهاي بيولوژيك و اجتماعي فرنگي تعريف كنيد.
• دانش مربوط ه فرآيند اجتماعي شدن فرهنگي را آشكار كنيد.
• ساختار اجتماعي شدن و معاني آن را براي رفتار نوجوانان توصيف كنيد.
• فاكتورهاي اولية مؤثر بر اجتماعي شدن فرهنگي را فهرست بندي و توصيف كتيد.
• نقش ورزش و فعاليت بندي بر اجتماعي شدن فرهنگي را بررسي كنيد.
• تأثير فعاليت بدني و ورزش را بر وابستگي،خودباوري،ساختار ارزشي و رشد اخلاقي را توضيح دهيد.
تعريف واژة نوجوان دشوار است.نه تنها دوره اي از تغيير سريع فيزيكي را شامل مي شود بلكه دوره اي از تغيير اجتماعي و روان شناسي كودكي به دورة بلوغ نيز مي باشد.آهنگ بلوغ روان شناختي و اجتماعي به اندارة تغيير پذيري بلوغ جسمي مشخص است كه در فصلهاي قبل بدان پرداخته شده است.
دورة نوجواني در آمريكاي شمالي نه تنها به دلايل فيزيولوژيك بلكه به دليل تغييرات اساسي اجتماعي طولاني شد.تحصيلات اجباري و زمان دانشجويي طولاني تر و تعهدات تدريجي مدرسه مدت دورة وابستگي مالي به والدين را براي بسياري از جوانان آمريكايي افزايش داد.تغيير از يك كشور كشاورزي به صنعتي و ضرورت جامعة تكنولوژيكي نيز دورة نوجواني را افزايش داد.نوجواني دوره اي از آمادگي براي زندگي است در حالي كه زندگي پيچيده تر شده است،دورة آمادگي هم طولاني تر شده است.
رفتار نوجوان اصولاً جهان پژوهانه است.اين رفتار را نبايد بي اهميت دانست چون به نوجوان كمك مي كند كه مكان خود را در جامعه بيابد.رفتار جهان پژوهانه ريسكهاي بالايي همراه دارد.در نتيجه،نوجواني اغلب به عنوان يك دورة كامل سركشي از عذاب روحي و مسائل ديگر مي باشد.ساده لوحانه است كه فرض كنيم دورة بلوغ مثل دورة كودكي آرام و بي دغدغه است.اين دوره اي از سؤال پرسي،مبارزه طلبي،اكتشاف و بررسي انتقاد آميز عملكرد مجلس اعيان و بالغين مي باشد.اين پيگيري ها در صورتي اصولي هستند كه نوجوان گذار موفقي از كودكي به نوجواني داشته باشد.از نوجوانان نبايد انتظار داشت كه نسبت به احبارات فرمان برداري بدون سؤال و جواب نشان دهد.رهبري آگاهانة نوجوان،الگوهاي مثبت رفتاري،و هدايت پرورشي براي جريان پيشرفت خلاقانه و سالم روان شناسي طي اين سالهاي جنجال آميز،حياتي و ضروري مي باشد.
براي مبارزه با مشكلات فرآيند و اغلب تهديد كنندة زندگي نوجوان،بايد به طور جدي دلايل آن را قبل از ارائه راه حل هاي مختلف،بررسي كرد.سيگار،الكل و مواد مخدر مشكلات عمده در ميان فرهنگ نوجوانان در ايالات متحده محسوب مي شود.همان طور كه در جدول 1 – 18 آمده است.به علاوه نزديك دو سوم زنان زير 25 سال كه اولين فرزند خود را به دنيا آورده اند،ازدواج نكرده اند،و خودكشي سومين علت اصلي مرگ و مير افراد 15 تا 25 ساله مي باشد.علاوه بر اين،حدود 22 درصد از نوجوانان در جرمهاي خشونت آميز – ضرب و شتم،تجاوز و
دزدي – شركت داشته اند(وزارت دادگستري آمريكا 1998).به طور مشهود،گزينش هاي انجام شده در اين حوزه ها معاني قدرتمند و عواقب طولاني مدتي دارد.مسائل در اين حوزه ها اغلب نشانة شكست در خانواده،مدرسه و جامعه است.براي كمك به نوجوانان در گذار به نواجواني بايد گزينش هاي آگاهانه و قابل اطميناني انجام داد.
در اين فصل ما ابعاد مهم فرآيند اجتماعي شدن نوجواني را بررسي مي كنيم.هريك از اين حوزه ها مي تواند به طور قابل ملاحظه اي تحت تأثير رشد جسمي قرار بگيرد.
ساختار اجتماعي شدن
اجتماعي شدن فرهنگي به اصطلاحات رفتار يك فرد اشاره دارد براي اينكه با انتظارات يك گروه هماهنگ شود.Sage(1986)آن را به عنوان“روندي كه بوسيلة آن فرد مهارتها،طرز برخورد،ارزش ها و رفتارهايي را مي آموزد كه آنها را قادر مي كند به عنوان اعضاي جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند،مشاركت داشته باشند” تعريف كرد.اجتماعي شدن يك فرآيند دوران عمر است كه بدان وسيله يك نوزاد در محيط فرهنگي به بلوغ مي رسد.
ساختار اجتماعي شدن به سه فاكتور وضعيت اجتماعي،نقشهاي اجتماعي و هنجارهايي اجتماعي بستگي دارد.وضعيت(مقام)اجتماعي به موقعيت يك فرد در جامعه اشاره دارد.مقام متغيري است كه در آن ممكن است فرد چندين موقعيت داشته باشد.نوجوانان سطوح مختلفي از وضعيت اجتماعي دارند كه به آنها پسر،دختر،دانش آموز و ورزشكار اطلاق مي شود.آنها مي آموزند در كنار وضعيت اجتماعي خود نقشهاي اجتماعي هم ايفا كنند.بنابراين،نقش يك رفتار فردي است كه فرد براي انجام موقعيت اجتماعي آن را اجرا مي كند.اين“توصيف شغلي” (موقعيت)است كه با“تغيير شغل”(نقش) رابطة متقابل دارد.حالتي كه يك فرد نقش خود را به عنوان دختر،دانش آموز يا ورزشكار انجام مي دهد،با وضعيت آن نقش و هنجارهاي معين رفتاري منعكس مي شود.هنجارهاي اجتماعي استانداردهاي رفتار مورد انتظار تمام اعضاي جامعه است.هنجارهاي اجتماعي ابزاري هستند كه تحول فرهنگي بدان وسيله اتفاق مي افتد.دخترها و پسرها بايد مثل“پسرها و دخترها”،دانش آموزان مثل“دانش آموزان” و ورزشكاران مثل“ورزشكاران” رفتار كنند.اين استانداردهاي رفتاري از جامعه اي به جامعة ديگر تغيير مي كند؛اما در جامعه تقريباً ثابت باقي مي مانند.
اجتماعي شدن يك جريان فعال است و نبايد به عنوان دروني كردن وضعيت،هنجارها و نقشهاي اجتماعي صرف دانست.هرچند اين مهم است،اجتماعي شدن بيشتر از نشانه گذاري غير فعال اجتمعي بر فرد اهميت دارد.ما موجودات پويا و در حال پيشرفت هستيم و تفاوتهاي فردي فراواني در فرآيند اجتماعي شدن داريم.اجتماعي شدن فرهنگي را بايد به عنوان يك فرآيند متقابل بين جامعه و فرد دانست.
فاكتورهاي تأثير گذار
فاكتورهاي بسياري بر جريان اجتماعي شدن مؤثر هستند اين فاكتورها شامل افراد،مؤسسات و فعاليتها مي باشد.هريك از اين فاكتورها را به طور خلاصه در پاراگرافهاي ذيل توضيح مي دهيم:
مردم:اعضاي خانواده،خويشاوندان،دوستان و ديگران نقشهاي مهمي در پيشرفت اجتماعي ايفا مي كنند.ساختار خانواده به طور قابل توجهي در نسل گذشته تغيير كرده است و احتمالاً موجب واكنش به فشارهاي اجتماعي خواهد شد.
در ايالات متحده،68 درصد از كودكان در خانوادة سنتي دو والدي زندگي مي كنند.23 درصد تنها با مادرشان و 4 درصد با پدرشان زندگي مي كنند.امرزه،الگوهاي متعدد خانوادگي با كودكان يافت مي شود:خانواده هاي دو درآمدي،خانواده هاي تك والدي،خانواده هاي دو رگه،و خانواده هاي ازدواج نكردة تركيبي.در نتيجه،نقش خانواده در رشد اجتماعي تغيير نكرده است.با اين حال،98 درصد از تمام كودكان هنوز در خانواده رشد و پرورش مي يابند.
خانواده يك عامل اجتماعي شدن براي نوجوان محسوب مي شود.خانواده علاوه بر چيزهاي ديگر،مسئول پرورش خودمختاري،عشق و وصداقت،در نوجوان است.همچنين بر معرفي ورزش و فعاليت بدني به كودكان تأثير فوق العاده اي دارد.مطالعات دائماً نشان داده اند كه اعضاي خانواده نقش بسيار حياتي در انتخاب فعاليت بدني نوجوان دارد.(اندرسون و ولد،1992؛رودسپ و ويرا 2000).وضعيت اقتصادي خانواده،براي مثال،بر كزينش فعاليت كودكان و جوانان مؤثر است.
گرين اسپن(1983)فهميد كه شناگران جوان،اسكي بازان و ژيمناستيك كاران از خانواده هاي بالاتر از سطح متوسط هستند،اما كشتي گيران جوان،بازيكنان بيس بال و بوكسورها از خانواده هاي با درآمد كم مي باشند.به همين ترتيب،گرين دورفر(1977)و گرين دورفر و لوكو(1978)دريافتند كه اعضاي خانواده در گزينش ورزش و مشاركت در آن نقش مهمي دارد.طرز رفتار والدين،تشويق،و مشاركت فردي نيز فاكتورهاي مهمي در انتخاب فعاليت محسوب مي شوند(رادسپ و ويرا).همين كه نوجواني مي رسد و دوران كودكي رو به افول مي گرايد،سلطة خانواده اغلب با افزايش تأثير گروه دوستان كاهش مي يابد.ايجاد روابط محكم با گروه همسالان اولين مرحلة دستيابي نوجوان از طريق خودمختاري نوجوان است.در رابطه با اجتماعي شدن در فعاليت ورزشي و بدني،فاكتورهاي پيچيدة متقابلي مثل خانواده،مربيان،مدرسه و اجتماع يا نيروي نوجواني گروه همسالان تركيب مي شود(ساليس و نادار 1988).نوجوان به خاطر وابستگي گروهي و همچنين برتري مهارتي و فرصتهاي رقابتي در ورزش شركت مي كند.والدين و مربيان بايد بدانند كه انتخاب فعاليت و مشاركت اغلب كمتر از آنچه ميلي براي رقابت باشد،موضوعي براي مشاركت و تعلق داشتن است.
دوستان خاص و نوجوانان خاص بيرون خانواده اغلب در فرآيند اجتماعي شدن نوجوان نقش مهمي ايفا مي كنند.تأثير اين افراد گاهي اوقات تأثير خانواده و گروه همسالان را تحت الشعاع قرار مي دهد.دوست مورد احترام يا مربي مورد تكريم بر بلوغ اجتماعي نوجوان تأثير مي گذارد.رفتارهاي مشاوره اي و الگو برداري همسالان از مربيان مورد احترام نويد بخش تكنيكهاي مؤثر براي تغييرات رفتاري الهام بخش در نوجوان مي باشد(گزارش انجمن Carnegie بر رشد نوجوان 1955).
مؤسسات آموزشي
نوجوان با بسياري از موسسات آموزشي اجتماعي در رابطه هستند كه بر نحوة اجتماعي شدن فرهنگي آنها تأثير مي گذارد.مدرسه احتمالاً عامل اصلي است كه بيشترين سهم ار روز را در بيشترين دوره اشغال مي كند.برنامة فعاليت بدني مدرسه مسئول رشد حركت اصولي و مهارتهاي ورزشي فعاليتهاي فرهنگي مي باشد.با آگاه كردن دانش آموزان در مورد تندرستي و كمك به رشد مهارتهاي لازم براي زندگي سالم اين مسئوليت را انجام مي دهد.برنامه هاي فعاليت بدني پتانسيل زيادي دارند تا از عوامل چشمگير و قابل توجه اجتماعي شدن باشند و بنابراين احتمال پيروي طولاني مدت از فعاليت بدني و ورزش را افزايش مي دهند.هرچند،كليد موفقيت اين برنامه اين است كه آن را هم لذت بخش و هم از لحاظ رشد مناسب بكنيم تا اعتماد به نفس را به توانايي فرد القاء كنيم تا فرد بر موانع فائق شود(بانگوم و ديگران 2000)برنامه هاي نامربوط به نيازها و علائق نوجوان يا آنهايي كه نمي توانند لذت يادگيري را ارتقا دهند،محكوم به شكست هستند.
فعاليتها
فعاليتهايي كه نوجوان در آن شركت مي كند در اجتماعي شدن فرهنگي مهم هستند.مهارتهاي زندگي روزمره،فعاليتهاي تفريحي،تجربه اي و ورزش رقابتي در فرآيندهاي اجتماعي شدن نقش مهمي ايفا مي كند.تأثير فعاليت جسماني در رشد اجتماعي در فصلهاي بعدي بررسي خواهد شد.
كسب اطمينان از رشد بهينة نوجوانان بايد تعهد ارجح تمام عوامل اجتماعي شدن باشد،چه خانه باشد،چه جامعه يا مدرسه.هرچند،هيچ گروهي نمي تواند مسئول تلفيق موفقيت آميز نوجوان با جامعه باشد.همه بايد با همدلي كار كنند تا بر تحول مثبت و بهينه به دورة نوجواني تأثير بگذارند.پنج توصية ذيل از گزارش شوراي Carnegie رشد نوجوان بدست آمده است:
1.خانواده هاي داراي بچه هاي نوجوان را دوباره به سوي خود جذب كنيد.لازم است والدين فعالانه در تحصيلات فرزندان خود مشاركت كنند.آنها نياز دارند در مدرسه استقبال شوند و پرسنل مدرسه بايد به والدين در پرداختن به تحول فرزندشان به نوجواني ياري كنند.
2.مدارس مناسب رو به رشد و پيشرفتي براي نوجوانان ايجاد كنيد.ايالات و حوزه هاي مدرسه بايد مدارس راهنمايي و پيش دبيرستاني را قدرتمند كنند تا به عنوان مراكز ارتقاي سلامت و همچنين موسسات آموزشي عمل كنند.برنامه هاي آموزش سلامت كه نياز گسترشي زيادي دارند تا بخش جدايي ناپذيري از برنامة آموزشي شوند.
3.تدابير ارتقاي سلامت را براي نوجوانان گسترش دهيد.براي معكوس كردن افزايش پر ماجراي شرايط مربوط به رفتار مثل بيماري هاي منتقي جنسي،حاملگي نوجواني،تصادف اتومبيل،آدمكشي،مواد مخدر،و خودكشي نوجواني گامهاي پويشگرايانه اي لازم است تا دانش،مهرت و ارزشهايي را به نوجوان القاء كرد كه سلامت جسمي و رواني را افزايش دهد.
4.جوامع داراي نوجوانان را قوي كنيد.جامعه به عنوان عمل اجتماعي شدن بايد طي ساعات خارج از مدرسه محيط امن،جذاب و مثبت ارتقاي رشد را براي نوجوان فراهم كند.سازمانهاي جوان بايد دسترسي خود را افزاش دهند و فعاليتهاي بيشتري را به نوجوان عرضه كنند كه به نوجوان در مورد زندگي،مسئوليت و احترام درس بياموزد.
5.پتانسيل سازندگي رسانه ها را ارتقا دهيد.قدرت رسانه بايد براي سازندگي بيشتر،محدود كردن خشونت بي فكرانه و ميل جنسي مهار نشده به كار گرفته شود و همين طور الگوهاي نقشي مثبت و رفتارهاي مسئوليت پذيري را تأكيد كند.
فعاليت جسمي و اجتماعي شدن
(PHYSICAL ACTIVITY AND SOCIALIZATION)
رشد حركتي در خلأ رخ نمي دهد بلكه در عوض در محلهاي اجتماعي داراي فعاليت جسماني اتفاق مي افتد.نياز براي همبستگي يك دليل مكرر تكرار شده براي مشاركت در فعاليت جسماني مي باشد.دليل ديگر افزايش خودباوري از طريق افزايش صلاحيت و اعتماد به نفس است.(ويز 1987).فعاليت جسماني به عنوان عامل اجتماعي شدن تأثير بسياري بر شكل گيري رفتار و رشد حركتي مي شود(شيلندز و بردمير 1995).
همبستگي
يكي از تحميلي ترين نيروهاي اواخر دورة كودكي و نوجواني نياز به تعلق است.نياز نوجوان به شناخته شدن به عنوان عضو يك تيم يا كلوپ اغلب علاقه به فعاليت جسماني را تحريك كي كند.محبوبيت بازي همسالان و ورزش جواني تا بخش عمده اي به نياز براي همبستگي مؤثر است.وقتي از نوجوانان پرسيده شد چرا در فعاليت بازي همسالان شركت مي كنيد،كوكلي(2001)گزارش داد كه يكي از تكراري ترين پاسخهاي گفته شده تصديق مجدد دوستي شان بود.برنده شدن اغلب دليل اصلي مشاركت آنها نبود.اما وقتي بازي به ورزش سازمان داده شده تبديل شد برنده شدن هدف برتر مشاركت در فعاليت محسوب شد.
نياز به همبستگي،تفريح و موفقيت بايد در هر برنامة ورزشي ارضاء شود.بر مبناي پژوهشي روي 8000 جوان كه به مشاركت ورزشي و پرسش نامة ورزشي كه بر اساس سن،جنس و مسابقه جدول بندي شده بود،پاسخ دادند،گزارش شد كه
“تفريح كردن”دليل اصلي مشاركت ورزشي تمام گروههاست(سيفلت 1992). ورزشكاران بايد براي رقابت و برتري فرصتهايي داشته باشند،اما تفريح و دوستي را نبايد در جستجوي بي امان“نفر اول”شدن،ناديده گرفت/تأكيد بسيار بر رقابت اغلب به عنوان دليلي براي كناره گيري كردن از فعاليتهاي ورزشي بيان شده است،و با از پا در آمدن ناشي از تمرين بيش از حد و آموزش ناكافي به وجود مي آيدوبرآورد شده است كه نرخ فرسودگي سالانه براي تمام ورزشهاي جوان حدود 35 درصد است.
ورزش مزاياي بسياري به شركت كنندگان عرضه مي كند،اما توازن سلامتي بين رقابت و مشاركت را بايد متذكر شد.شناختن نياز اصلي براي همبستگي را بايد معلمان،مربيان و والدين به ارزش بازي،سرگرمي و ورزش به عنوان عوامل اجتماعي شدن هشدار بدهند.
خودباوري
ماهيت رشد خودباوري و تأثيرات فعاليتهاي ورزشي بر رشد فرد با جزئيات كامل در فصل 14 بحث خواهد شد(رشد خودباوري دوران كودكي).خودفهمي رفتاري است كه مي توان در اجراي متعدد نشان دهندة حركت رواني،ادراك و قلمرو كارآمد طبقه بندي كرد.واژه هايي مثل كفايت حركتي،اعتماد به نفس،و كفايت درك فيزيكي به ابعاد فرامون خودباوري مربوط به حس فيزيكي فرد از خود اشاره مي كند.
فعاليت فيزيكي به عنوان بخشي از صورت فلكي رفتار نوجوان يك وسيلة دستيابي مهم است كه بدان وسيله خودباوري تقويت مي شود.هرچند،ويز(1987)هشدار مي دهد:
مباحثة ميان محصلان به رابطة علتي بين خودباوري و موفقيت مربوط است.مخصوصاً آيا موفقيت يا به دست آوردن صلاحيت و كفايت منجر به افزايش خودباوري مي شود؟يا خودباوري بر موفقيت تأثير مي گذارد؟به عبارتي ميزان بالاي خودباوري،احتمال دستيابي به موفقيت را افزايش مي دهد؟
(صفحة 104 – 103)
در اجتماعي شدن نوجوان،سؤالاتي توسط ويز مطرح مي شود،هرچند جذابيت و نياز براي توضيح،قابل بحث است.بدون توجه به اينكه خودباوري بر موفقيت تأثير مي گذارد يا موفقيت بر خودباوري مؤثر است،فعاليت جسماني نقش مهمي ايفا مي كند اما عمدتاً يك نقش تعريف نشده دارد.به طور خلاصه،و يا معرفي آن در فصل بعد،عاقلانه يادآور مي شود:“با تعهد ما براي ارزشهاي خاص به ارزش گذاري به خود مي رسيم.”(شيلدز و بردمير 1995،صفحة 15)
ساختار ارزشها
عملكرد اصلي اجتماعي شدن انتقال باورها،طرز رفتارها،و ارزش هاي فرهنك به شهروندان اجتماع است.هر سه ادراك،تأثير گذاري و اجزاي عملكردي با شدت و ضعفهاي مختلف دارند.باور(اعتقاد)چيزي است كه فرد بر مبناي سازة ادراكي قوي آن را حفظ مي كند كه ممكن است به آن عمل كند يا نكند.از سوي ديگر،طرز رفتار(نگرش)احساس دوست داشتن يا نداشتن چيزي است.اين يك رفتار آموخته شده است كه روي يك چيز يا فرد ارزش گذاري يا قضاوت مي كند.نگرش يك احساس قوي است بر مبناي دانش ادراكي يا باور استوار است و موجب رفتاري مي شود كه مي تواند مثبت يا منفي باشد.
راكيچ ارزش را به اين صورت تعريف كرده است:“يك باور جاودان كه روش خاص رفتاري يا موجوديت كامل از لحاظ اجتماعي يا فرديي نسبت به روش مخالف يا معكوس روش رفتاري يا موجوديت كامل ارجح تر است.”(شيلند و بردمير 15:1995).ارزشها يك ارتباط ادراكي با آنچه فرد آن را مطلوب مي داند،دارد.كسي كه چيزي را ارزشگذاري مي كند تمايل دارد با آن ارزش پيمان مستحكمي داشته باشد كه در عوض فرد را به عمل هدايت كند.(شكل 1 - 18).
همين كه رفتارهاي آموخته شده،باورها،نگرش ها و ارزش ها در رفتار اجتماعي بدست آمد،به همين طريق هم تعليم داده،اصلاح و شكل گرفته خواهند شد.اكتساب آنها شامل سه چيز است:پذيرش،تعيين هويت و نهادي كردن.پذيرش با انجام كاري پيوند دارد به اميد اينكه پاسخ مطلوبي از كس ديگر بدست آيد.براي مثال يك ورزشكار جوان،هرچند قبل از تمرين دو مستعد آمادگي نيست آن را انجام مي دهد چون مربي تماشا مي كند.تعيين هويت مستلزم اين است كه فرد با نگرش يا رفتار ديگري سازگار شود.دونده براي آمادگي تمرين دو تلاش مي كند حتي وقتي كه مربي در اطرافش نيست چون مي داند مربي از او چه مي خواهد.دروني يا نهادي كردن با شكل گيري رفتار به عنوان بخشي از سيستم ارزشي سر و كار دارد.دوندة ما قبل از تمرين دو،نرمش مي كند چون ميل او اين است كه اين كار را انجام دهد.