بخشی از مقاله
روانشناسی پس از جنگ جهانی دوم، بهصـورت علمـی درآمـد کـه بـهطور عمـده اختصـاص بـه شفابخشی داشت. این علم بر تقدم آسیب با استفاده از الگـوي بیمـاري تمرکـز یافـت. ایـن توجـه انحصاري به آسیبشناسی، موجب غفلت از این شد که تحقق تواناییها، مهمترین سـلاح کارآمـد در درمان است (کلانتري و همکاران، 1389، ص.(1 در ایـن زمینـه در سـالهاي اخیـر رویکـردي نوین در حوزة روانشناسی گسترش یافت که از آن بـا عنـوان »روانشناسـی مثبـت« یـاد میشـود (اشنایدر و لـوپز((Synder & lopez، 2007، ص.(8 هـدف روانشناسـی مثبـت ایـن اسـت کـه در روانشناسی تغییر به وجود آورد و از توجه صرف بـه تـرمیم بـدترین چیزهـا، بـه سـوي سـاختن بهترین کیفیتها در زندگی حرکت کند. بدینمنظور، باید تحقق تواناییهـا در صـف مقـدم درمـان و پیشگیري از بیماريهاي روانی قرار داده شود (کلانتري و همکـاران، 1389، ص(1، کـه ازجملـه این تواناییها، میتوان به قدردانی اشاره کـرد (ایمـونز و کرامپلـر((Emmons & Crumpler، 2000، ص.(57
واژة »قدردانی« بهمعناي سپاس، بزرگواري یا سپاسگزاري میباشد. همه مشـتقات ریشـه لاتـین ایـن واژه بر مهربانی، سخاوت، هدیه دادن و هدیـه گـرفتن دلالـت دارنـد (لامبـرت((Lambert و همکـاران، .(2009 قدردانی در روانشناسی یک حالت شناختی و عاطفی است. ایـن حالـت اغلـب بـا ایـن ادراك همراه است که فرد منفعتی دریافت کرده که سزاوار آن نبوده یا آن را به دست نیاورده اسـت، بلکـه ایـن منفعت به دلیل نیات خوب فرد دیگري به او رسیده است (بونو و مـککلـوف((Bono & Mccullough، .(2006 در این زمینه، ایمونز و مککلوف (2003) در تبیین شناختی قدردانی، به این موضوع میپردازنـد که در وضعیت قدردانی، ما تلاشهایی را که دیگران به دلیل رفاه و بهزیستی ما انجـام میدهنـد، بـه یـاد میآوریم. بهعبارت دیگر، ما تصدیق میکنیم که گیرندة خیر و خوبی بودهایم و فرد خیّـر آن نیکـی را از روي قصد و بهصورت عمدي براي ما انجام داده است. در اینجا این جـزء شـناختی قـدردانی مشـخص میشود که عبارت است از ادراك ما از عمل فرد کمـککننـده (خیّـر)، کـه اگـر مـا قصـد و نیـت فـرد کمککننده را انسانی و نوع دوستانه ارزشیابی کنیم و کمکی را که به ما کرده اسـت ارزشـمند بـدانیم، در این صورت احساس میکنیم که باید قدردان وي باشیم. در غیر این صـورت، احسـاس قـدردانی در مـا ایجاد نمیشود (ایمونز و مککلوف، .(2003
مفهومسازيهاي فوق از قدردانی، میتواند در قالب نظریـهاي واحـد و منسـجم در زمینـه »قـدردانی هیجانی دیگر- محور« درآید؛ یعنی قدردانی هیجانی است که معطوف به دیگري میباشد. بـراي نمونـه،
پیشبینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان ۱۰۱
یک فرد ممکن است از خودش ناراحت و یا نسبت به خودش خشمگین باشد، یـا احسـاس شـرمندگی از رفتار خود داشته باشد، اما به ندرت امکان دارد که نسبت به خودش احسـاس قـدردانی داشـته باشـد. این مهم میتواند مؤلفهاي براي تمیز مفهوم قدردانی باشد.
معنویت نیز که همچون قدردانی یکی از توانمنديهاي شخصی و از سـازههاي روانشناسـی مثبـت قلمداد میشود، میتواند در احساس و بیان قدردانی نقش مهمی داشته باشد (آقابابایی، .(1389 معنویـت و مذهب، که گاهی افراد آنها را با عنوان سلامت معنوي و اعمال مذهبی تعبیر میکنند، با هم همپوشـانی دارند؛ یعنی هر دو چارچوبهایی را ارائه میدهند کـه از طریـق آنهـا، انسـان میتوانـد معنـی، هـدف و ارزشهاي متعـالی زنـدگی خـود را درك کنـد (ریپنتـرپ((Rippentrop و همکـاران، .(2006 سـلامت معنوي به رضایت ناشی از ارتباط با یک قـدرت برتـر اطـلاق مـیشـود (مـولر((Mueller و همکـاران، (2001 و با ویژگیهاي ثبات در زندگی، صلح، تناسب و هماهنگی، احسـاس ارتبـاط نزدیـک بـا خـدا، جامعه، محیط و خویشتن مشخص میشود. اختلال در سلامت معنـوي، میتوانـد سـبب آشـفتگیهاي روانی، افسردگی و از دست دادن معنی زندگی شـود (سـیدفاطمی و همکـاران، .(1385 افـراد دینـدار و داراي گرایشهاي معنوي، در برابر هر اتفاق و رویدادي، با پیدا کردن معنـایی عمیـق در آن رویـداد و یـا نسبت دادن به یک معنایی فراتر از آن، در خود احساس صبر و ایجاد قدردانی مـیکننـد. از ایـن طریـق، معنا و هدف زندگی را خود بازمییابند و اراده و حکمت قدرت لایزال را در تمام رویـدادها و حـوادث جستوجو میکنند. این امر میتواند مصداقی از این آیه مبارك باشـدشـ:إِنسـ»َْیأْکِنِی الـرﱢحَظْلیفَلْنَـی
ی ظَهْرِهِاتٍإِنﱠلﱢکُلﱢذَلفِیکَصـ لَآیبﱠارٍ شـ َ کُورٍ« (شـوري: (33؛ اگـر او اراده کنـد بـاد را سـاکن میسازد تا آنها بر روي دریا بیحرکت بمانند، در این نشانههایی است براي هر صبور شکرگزار.
علاوه بر این، سطوح بالاي حمایت اجتماعی موجب میشود که فرد حس قـدردانی را تجربـه کنـد. از سوي دیگر، قدردانی نیـز بـه سـطوح بـالاتر حمایـت اجتمـاعی منجـر خواهـد شـد (وود((Wood و همکاران، 2008، ص.(856 حمایت اجتماعی، میزان برخورداري از محبت، مسـاعدت و توجـه اعضـاي خانواده، دوستان و سایر افراد مرتبط بـا فـرد اسـت (حیـدرزاده و همکـاران، .(1392 ازایـنرو، میتـوان استنباط کرد هنگامیکه فرد در زیر سایه حمایت اجتماعی قرار میگیرد، میتواند با بیـان سپاسـگزاري و قدردانی خود، این پیام را به دیگران منتقل کند که ارزش بودنشان را میدانـد و قـدردان آنهـا میباشـد و دیگران (انسان و غیر) نیز این پیام را بهصورت محسوس دریافت خواهند کرد که لطـف و محبتشـان بـه هدر نرفته است. ازاینرو، پیرو همین قدردانی است کـه چرخـه بخشـندگی و حمایـت اجتمـاعی ادامـه
۲۰۱ ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱
خواهد ذﱠنَیافت.خداوندرَبﱡکُمْمیوَإِذْفرمادَنﱠکُمْیلَئِنند:»تَأَشَکوَرْتُمْلَئِنکَفلأَزِـرْتُمْی إِنﱠ عَـذلَشـابِیَ دِدٌی « (ابراهیم: (7؛ و نیز به یاد آورید هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر شـکرگزاري کنیـد بـر شـما فزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی کنید مجازاتم شدید است.
از سوي دیگر، به نظر میرسد قدرشناس بودن یکی از راههاي رسیدن به آرامـش و افـزایش تحمـل استرس در افراد میباشد (وود و همکاران، 2008، ص.(856 لازاروس و فولکمن، استرس را شـرایط یـا رویدادهایی تعریف میکنند که فرد در زندگی با آنها روبهرو میشـود، ولـی بـا توانمنـديها و امکانـات کنونی فرد هماهنگی ندارد. بنابراین، فرد دچار کشمکش و تعارض روانی میشود (بخشانی و همکـاران، .(1382 بسیاري از مردم تصور میکنند استرس چیزي است که براي آنها اتفـاق میافتـد، یـک رویـدادي مانند صدمه یا آسیب. درحالیکه استرس شامل رویدادها و پاسـخ مـا بـه رویـدادهایی اسـتکـه لزومـاً عوامل مهم و پرخطري نیستند (آراندا((Aranda و همکاران، .(2001
ساراسونو همکاران، بر این باورند که احتمالاً به دلیل ویژگیهاي فردي، آثار استرس از شخصی بـه شخص دیگر متفاوت است (بخشانی و همکاران، 1382، ص.(50 تغییر کوچکی در زندگی برخی افـراد، آنها را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد، درحالیکه برخی دیگر حتی در رویارویی با رویدادهاي شدید و فراوان زندگی هم دچار اختلال نمیشوند و یا عوارض اندکی نشان میدهند. متخصصان بهداشت روانی بر این باورند که واکنش افراد در برابر رویدادهاي استرسآمیز و نیز میزان فشارزایی رویدادها، تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی و فرهنگی است. افراد مقاوم در برابر رویـدادهاي اسـترسزاي زنـدگی، داراي ویژگیهایی نظیر سرسختی، معنویت (کلانتري و همکاران، 1389، ص(3، امیدواري و حمایت اجتماعی میباشند (آگدن، 2001، ص.(25 گرایش بـه شـکر، شـاید یکـی از ارزشهـایی باشـد کـه از طریـق آن، تراژديها و شرایط استرسزا تبدیل به فرصتهایی براي رشد میشـوند. شـکرگزار بـودن، نـه بـه دلیـل شرایطی که پیش آمده، بلکه به دلیل مهارتهایی است کـه فـرد بـراي رویـارویی بـا آنهـا دارد. توانـایی شکرگزاري در رویارویی با وقایع استرسآمیز، از تواناییهاي شگفتانگیز انسانی است.
بررسی پیشینه تحقیقاتی قدردانی، حکایـت از همبسـتگی و ارتبـاط قـدردانی بـا گسـترة وسـیعی از متغیرها نظیـر عوامـل پـنجگانـه شخصـیتی شـامل روانرنجـوري، بـرونگرایـی، گشـودگی بـه تجربـه، سازشپذیري و وظیفهشناسـی (وود و همکـاران، 2009الـف، ص(445، بهزیسـتی ذهنـی (توسـاینت و فریدمن((Toussaint & friedman، 2009، ص(635، بخشودگی (نتو((Neto، 2007، ص(2313، رضـایت از زندگی (وود و همکاران، 2008، ص(49، بهبود کیفیـت خـواب (وود و همکـاران، 2009 ب، ص(43 و کاهش احتمال خودکشی (لی((Li و همکاران، 2012، ص(55 میباشد.
پیشبینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان ۳۰۱
پژوهش وود و همکاران (2008)، نشان داد که قـدردانی بـا سـطوح بـالاتر حمایـت اجتمـاعی دریافت شده و سطوح پایینتر استرس و افسردگی رابطه دارد و این مهم میتواند نقـش مهمـی در مداخلات بالینی داشته باشد. وود و همکاران 2007) الف)، نشان دادند که قدردانی با سطوح بالاتر حمایت اجتماعی درك شده و با سطوح پایینتر استرس و افسردگی رابطه دارد. این مهم میتوانـد نقش مهمی در مداخلات بالینی داشته باشد . همچنین وود و همکاران 2007) الف )، بیان میکند که افراد قدردان از شادکامی بالاتر و استرس و افسردگی کمتـري برخـوردار هسـتند . عـلاوه بـر ایـن، مشخص شد افراد قدردان در برخورد با مشـکلات، هـم حمایتهـاي ابـزاري و هـم حمایتهـاي اجتماعی بیشتري را دریافت میکنند. از سوي دیگر، فروه((Froh و همکـاران (2009)، بـه مطالعـه قدردانی و احساس بهزیستی روانشناختی در اوایل نوجـوانی پرداختنـد و نشـان دادنـد کـه رابطـه مثبتی بین قدردانی با عاطفـه مثبـت، رضـایت از زنـدگی، خـوشبینـی، حمایتهـاي اجتمـاعی و رفتارهاي مطلوب اجتماعی وجود دارد. در پژوهشهاي ایرانی آقابابایی 1389) )، نشان داد قدردانی بیشترین همبستگی را با معنویت و عامل شخصیتی توافق دارد . البته قدردانی با همه ابعاد شخصیت همبستگی مثبت داشت. فرح بیجاري (1391) نیز نشان داد که ابعاد قدردانی، با رفتارهاي جامعهگرا رابطه مثبت و معنادار دارد.
نظر به روزآمد بودن حوزه روانشناسی مثبـت بـهطور عـام و حـوزه تحقیقـاتی قـدردانی بهصورت خاص، این پژوهش همگام و همسو با پژوهشهاي جدیـد مطـرح در روانشناسـی میباشد . قدردانی، شرط باهم بودن در جوامع پیشرفته امروزي استامروزه. قدردانی صرفاً نه بهعنوان یک سازه اخلاقی، بلکه بهعنوان یکی از ویژگیهاي شخصیت سالم و حتی بـهعنـوان یکی از عناصر روانشناسی مثبت مورد توجه قرار گرفته است. درحالیکه در ایران، مطالعـات برخی به بررسی این سازه در ارتباط با مجموع متغیرهاي روانشناختی پرداختـه شـده اسـت. علاوه بر این، بررسیهاي محقق در داخل کشور حکایت از این دارد که شناسایی عوامل مؤثر بر قدردانی، تاکنون در گروه سنی نوجوان بررسی نشده اسـت. ازایـنرو، ایـن خـلأ احسـاس میشود که این سازه در گروه سـنی نوجـوان مطـرح گـردد؛ چراکـه نوجـوانی، بـه نظـر اکثـر صاحبنظران و متخصصـان مرحلـهاي حسـاس و بحرانـی نسـبت بـه مراحـل رشـدي دیگـر محسوب میشود. بر این اساس، در این مطالعه، پیشبینی قدردانی بر اساس سـلامت معنـوي، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان مورد بررسی قرار گرفت.
۴۰۱ ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱
روش پژوهش
این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماري آن، کلیه نوجوانـان دختـر شـاهین شـهر در زمستان 91 و بهار 92 بود. روش نمونهگیري، بهصورت تصادفی مستقل بـود و در مجمـوع 337 نفـر در این پژوهش شرکت نمودند. نمونهگیري، پس از کسب معرفینامه از سـوي دانشـگاه، بـه ایـن صـورت انجام شد که از نقاط مختلف شاهین شهر، شامل مـدارس مقطـع راهنمـایی و متوسـطه، فرهنـگسـراها، آموزشگاههاي زبان و سایر مراکز تفریحی، تجاري و فرهنگی مکانها یـا مراکـزي بـهصـورت تصـادفی انتخاب و از بین آنان، دختران نوجوان در حیطه سنی 12-18 سال، به شـیوه تصـادفی انتخـاب و مـورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه، منظور از تصادفی بودن و انتخاب مستقل، انتخاب پراکنده و مسـتقل آزمودنیها از یکدیگر و نداشتن وابستگی آنان بـه هـم در ارزیـابی بـود (دلاور، 1390، ص.(30 در ایـن پژوهش، به دلیل داشتن آگـاهی کامـل آزمـودنیهـا از اهـداف تحقیـق و چـک کـردن نهـایی سـؤالات پرسشنامههاي مربوط، زیرنظر متخصصان روانشناسی و بهتبـع، نداشـتن هـیچ نـوع مخـاطرهاي بـراي شرکتکننـدههاي پـژوهش، ایـن پـژوهش بـا رعایـت ملاحظـات اخلاقـی انجـام گرفتـه اسـت. ابـزار اندازهگیري، پرسشنامههاي قدردانی، سلامت معنوي، حمایت اجتماعی و استرس بود. همچنین در ایـن پژوهش، از پرسشنامه جمعیتشناختی استفاده شد.
پرسشنامه قدردانی :GQ-6 این پرسشنامه توسط مک کلوف و همکاران طراحی شده است (مـککلـوف و همکاران، (2002 و مشتمل بر شش گویه میباشد که صورتبه کاملاً مخالفم 1()تـا کـاملاً مـوافقم (7) نمرهگذاري میشود. دو گویه از سؤالات مقیاس، بهصورت معکوس نمرهگـذاري میشـوند. هـر گویـه، میزان و شدت قدردانی را که فرد تجربه میکند، انـدازه میگیـرد. اعتبـار درونـی GQ-6 از 0/82 تـا 0/87 متغیر است. این اندازهگیري در طول هر دو پیشآزمون و پسآزمون انـدازهگیري شـده اسـت. در ایـران، آلفاي کرونباخ این پرسشنامه از 0/75 تا 0/82 گزارش شده است (آقابابایی، .(1389 ضریب پایایی ایـن پرسشنامه، در این پژوهش با روش آلفاي کرونباخ 0/73 برآورد گردید.