بخشی از مقاله
اخلاق همسرداري
خداوند در قرآن کریم می فرماید: سه چیز مایه آرامش انسان است. یاد خدا ، وجود همسر و وجود شب. اگرانسان به این سه عامل توجه داشته باشد هیچ وقت دچار افسردگی، یاس، ناامیدی، بیماری های روحی، روانی، جسمی و...نمی شود. باتوجه به اینکه خداوند همسر را مایه آرامش انسان قرارداده است چرا اختلافات خانوادگی و طلاق در جامعه بشری بیداد می کند؟ چرا با توجه به انس و مصاحبت با یکدیگر جاذبه و امتیازات هم را نا دیده می گیرند و از ان غافل می شوند؟ علت عمده این اختلافات را می توان در عدم آگاهی آیین همسرداری در جامعه دانست.
تحقیق حاضر در صدد است تا با ارایه راهکارهای عملی و کاربردی به همسران به خصوص به زوج های جوان، گامی مثبت در جهت آموزش اخلاق همسرداری و رفع اختلافات زناشویی بردارد.
بنابراین سئوال اصلی این تحقیق عبارت است از این که: چگونه می توان محیط خانه را آرام و با نشاط نگه داشت و از اختلافات زنا شویی و طلاق در جامعه جلوگیری نمود؟
پاسخی که ما در صدد ارایه آن هستیم عبارت است از این که: با تعلیم و به کار گیری مهارت های زندگی و اخلاق همسرداری می توان علاوه بر جلوگیری از اختلافات ، طلاق ها و نا هنجاری های اجتماعی، محیطی آرام ،لذت بخش و با نشاطی را برای خود و خانواده مهیا کرد و زمینه کسب موفقیت های مادی و معنوی را به وجود آورد، زیرا اگرانسان بخواهد مسلط برزمان باشد مراحلی دارد اولین مرحله، محبت به همسر است.
در این نوشتار سعی شده است راه کارهای عملی و کاربردی ، جهت با نشاط کردن و زیبا کردن زندگی مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس ابتدا ضرورت توجه به اخلاق همسر داری تحت عنوان پیش درآمد ، سپس راه کارهای کاربردی موفقیت در زندگی تحت عنا وین ، اگاهی و یاد گیری ، حفظ موقعیت و تلاش برای بقاء، از میان برداشتن موانع خلاقیت ، محبت به همسر، تسلط بر مهارتهای کلامی ، اهمیت دادن به چیزهایی که برای خانواده می تواند موفقیت آور باشد ، احترام گذاشتن به یکدیگر و در نهایت برنامه ریزی و سازماندهی جهت زندگی مطلوبتر ، تبیین ، و در خاتمه به نتیجه گیری پرداخته خواهد شد.
پیش در آمد
مسئله زوجين و كانون خانوادگى و فلسفه خانوادگى و روح خانوادگى عبارت است از روح مافوق غريزه جنسى كه ميان دو نفر پيدا مى شود , يعنى شخصيت يكديگر را دوست دارند و تا سنين پيرى كه ديگر مسئله غريزه جنسى به كلى ضعيف يا نابود مى شود علقه خانوادگى و محبت ميانشان هست و روز به روز هم شديدتر مى شود و حتى به گفته علماى جديد مثل ويل دورانت
در كتاب (( لذات فلسفه )) علقه زوجين به يكديگر در اثر معاشرت و تماس زياد شدت پيدا مى كند و آنقدر اثر مى گذارد كه كم كم قيافه هاى آنها شبيه هم مى شود , يعنى تدريجا روحهاى آنها آنقدر با هم انطباق پيدا مى كنند كه كم كم اجسام آنها نيز با هم انطباق پيدا مى كنند و قيافه ها به يكديگر شبيه مى شود . اين اولين مرحله اى است كه انسان از لاك خودفردى خارج مى شود .
و به همين دليل ازدواج در اسلام جنبه اخلاقى دارد با اينكه يك امر شهوانى است , و اين تنها امرى است كه با وجود اينكه پايه طبيعى و شهوانى دارد جنبه اخلاقى نيز دارد , يعنى مثلا هيچوقت خوردن جنبه اخلاقى پيدا نمى كند , ولى ازدواج خودش جنبه اخلاقى دارد . و در ميان غرايز شهوانى انسان هر غريزه اى كه اشباع شود , اشباع آن تأثيرى در معنويت انسان ندارد جز غريزه جنسى . لذا ازدواج از نظر اسلام سنت و مستحب تعبير شده . علت اساسى اينست كه
هر مقدار كه الفت زوجين به يكديگر بيشتر باشد , يك قدم از خود فردى خارج شده اند . (( خود )) كمى كه بزرگتر شد , رقيقتر مى شود , مثل مايع غليظ كه وقتى آب داخلش كنند رقيق مى شود و توسعه مى يابد . تجربه نشان داده است كه افرادى كه در تمام عمر به خاطر هدفهاى معنوى , مجرد زندگى كرده و نخواسته اند زن و بچه داشته باشند كه مانع رسيدن آنها به معنويات شود ، در همه آنها يك نوع نقص و لو به صورت يك خامى وجود داشته است . گويى انسان يك نوع كمال روحى دارد كه آن كمال روحى جز در مدرسه خانواده در هيچ مدرسه اى كسب نمى شود (1)
امام صادق ( ع ) می فرماید: «5 خصلت است هر کدام نباشد زندگی انسان ناقص است عقلش زائل وقلبش مشغول است .
1 ) سلامتی بدن
2 ) امنیت خاطر
3 )وسعت رزق ( كه وابسته به اینهاست )
4 ) مونس موافق ، (همسر، فرزند وروش نیک مونس موافق هستند) این یکی اصل همه آنهاست
5 ) وجودهمه این صفات همراه با برنامه نیک است .»
حضرت می فرماید : « اگر میخواهی مونس موافق داشته باشي ( هدف اصلی از انتخاب همسر بحث آرامش است . درسوره نور ونحل ) اول همسرت را راضی نگهدار ، بعد عمره ونماز مستحبی.»
همسر داری اصل است . چرا ؟ میفرماید :« اگر توی خانه آرامش وامنیت نباشد کجا میخواهد باشد .یکی از راههای امنیت وآرامش در خانه بحث توجه به همسر در درجه اول قرار گرفته است .» (2)
راهش چیست ؟
خداوند در سوره بقره میفرماید :« همسر لباس شماست» (3) اگر زیبا باشد شما هم زیبا جلوه میکنید .اگر آبرو وشخصیت داشته باشد شما هم شخصیت دارید. برای داشتن زندگی زیبا و لذت بردن از زندگی زناشویی توجه و عمل نمودن به راه کارهای کاربردی موفقیت در زندگی ضروری است.
راه کارهای کاربردی موفقیت در زندگی
الف- آگاهی و یادگیری آنچه که مبتلا به اند
آگاهی نسبت به تفاوت هایی که بین زن ومرد وجود دارد ( از نظر خواب ، ساعت و شرايط خواب ، از نظر روحی وتکلم ، لذا انتظارات از آنها هم متفاوت خواهد بود،) برنامه ریزی درزندگی، مشورت برای بر نامه ریزی وسازماندهی زندگی و کسب اطلاعات راجع به نقش روانشناختی غذا ها و رنگ لباس ها در کیفیت زندگی.
خداوند درسوره اسراء مي فرمايد:«از آنچه بدان آگاهی نداری، پیروی مکن...» (4) ماباید بپردازیم به دانش و آگاهی که برای این مسئاله نیازمندیم از طریق مشورت یا ازطریق مطالعه اطلا عاتی در موردش بگیریم با ذهن خالی خیلی مشکلات مشکلتر میشوند .مثل نقد یک فیلم، مسائل زندگی و زناشویی هم همینطور است .
پیامبر اکرم ( ص ) می فرماید : «هر گاه کاری انجام داد ی از روی علم وعقل انجام بده وبرحذر باش از اینکه کاری را بدون آینده نگری وبدون برنامه ریزی انجام بدهی. » (5)
کسی نمی تواند بدون آگاهی و برنامه ریزی درستی و بدون مشاور و مطالعه خوبی توی زندگی توفیقاتی بدست آورد. ممکن نیست آدم چشم بسته به چاه نیفتد .
اسلام با سوختن وساختن مخالف است . چرا که کرامت انسان ارزشش بالاست . کریم فقط به معنای بخشش نیست بلکه به معنای اینست که براي کرامت نفس ارزش قابل باشد برای کرامت نفس تلا ش کرده باشد نه به خود ظلم بکند نه به دیگری . روایتی از امام صادق( ع ) است که می فرمایند :« اگر کسی بگوید باید بسازم و بسوزم این ظلم به خود کرده است واین شخص در کلاس خصوصی خدا راه پیدا نمی کند این دیگر عالم و عارف نمی شود .» (6) پس باید با آگاهی وخلاقیت این زندگی را با نشاط کرد . بنابراین باید بعد از کسب آگاهی و اطلاعات از مسایل زندگی و زناشویی برای بقای زندگی( در مواقع بحران ) تلاش کنیم
ب – حفظ موقعیت و تلاش برای بقاء
حفظ موقعیت و تلاش برای بقای خانواده در زمانی که با اختلاف و بحران در زندگی مواجه هستیم. در سوره انفال خداوند می فرماید :« ازخدا ورسول خدا فرمان ببرید وبا هم کشمکش نکنید چونکه اگر کشمکش کنید سست می شوید وشکوه واقتدارتان را از بین می برید صبرکنید...» (7) اولین مرحله برای بقا صبر است . صبر در چه ؟ خانم ها وقتی که مشکل برایشان پیش می آید باید صبر کنند و به دیگران نگویند. حضرت علی ( ع ) می فرماید:« صبر کنید کلامتان را حفظ کنید تا فرد
دیگری از وضع شما اطلاع پیدا نکند .» (8) چرا ؟ درروایتی دیگرحضرت علی ( ع ) می فرماید :« اگر افراد مشکلی داشتند از دو لبشان خارج کردند لبهای دیگر را در برمی گیرد وعاملی می شود برای تضعیف آنها.» (9) زیرا اگرزن وشوهری مشکلی برایشان پیش بیاید وازاین مشکلات برای دیگران بگویند بتدریج بجای آنکه کمکشان کنند تضعیفشان میکنند . در اینجا باید سکوت کرد برای حل مشکل باید با اهلش در میان گذاشت که امانتدار باشد . نکته دوم : صبر دراقدام است میخواهید اقدامي انجام دهید صبر کنید. نکته سوم: اگر بحث به کشمکش کشیده شد باید محیط یاشرایط راعوض کرد( نظیر؛ دعوت کردن مهمان ویا...)خداونددرسوره بقره می فرماید:
«بشارت بدهید به استقامت کنندگان.» (10)
مرحله دوم در بقا این است که وقتی شرایط سخت برای شخصی عارض شد باید تلاش کند برای حفظ موقعیتش و از گذشته خود کمک بگیرد. طوری که دیگرن خیلی شک و پیله نکنند.بعد از حفظ موقعیت باید موانع خلاقیت را برداریم تا زمینه های نشاط در زندگی فراهم گردد
.
ج- از میان برداشتن موانع خلاقیت
موانع خلاقیت عبارتند از:
1 ) بعد از نماز بدون دعا بلند شدن ، سرّی در این است . امام هادی ( ع ) می فرمایند :« کسانی که دعا ونیایش بعد از نماز داشته باشند خداوند متعال مجموعه ای از استعداد هایشان را بعنوان فضل و کرمش فعال می کند. » (11)
2 ) عدم توجه حواس وتمر کز ، راه های تمرکز حواس را پیدا کنید و تمرکز حواس کنید . یکی از راههایش اینست که امام صادق ( ع ) می فرمایند: « صرفآ توجه داشته باش چه کار داری میکنی ، چه داری می گویی ، بعد می فرمایند : زندگی در چند کلمه خلا صه است" لحظه ، توجه و توکل" .» لذا می فرماید :« در سایه توجه ، تمرکز حواس بوجود می آید .» (12)
3 ) باور نداشتن خود وتوانمندیهای انسان این مانع خلا قیت است باید باور داشت از 5 هزار الي 10 هزار سلولي که درمغزانسان هست کافی است يك سوم فعال شود .( از 18 میلیارد فایلی که در حافظه انسان است میگویند تا ا لان که بشریت فعالیت کرده 2 % از این توانمندی ها استفاده شده.)
4 ) عدم انصاف مانع رشد وخلاقیت است چون انسان وقتی آ رامش دارد که باانصاف باشد . انصاف یعنی چه؟ انصاف یعنی چیزی را نصف کردن یا به نصف رساندن و در روایط اجتماعی یعنی سود و زیان را میان خود ودیگران نصف کردن و در مقام داوری ، حقوق طرفین دعوی را به طور برابر رعایت کردن . خلاصه انصاف از روح گذشت و احترام به حقوق دیگران ناشی می شود . آنجا که میان خود
و مردم به قضاوت می نشبنی از خود مایه گذار و دیگران را صاحب حق بدان و حقوقی را که نسبت به تو دارند رعایت کن (13) حضرت علی (ع) می فرماید: «.. .هر کس با مردم با انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید.» (14) در روایتی دیگر خطاب به مالک اشتر می فرمابد :«... نسبت به اطرافیان و خانواده و زیر دستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف پیشه خود نسازی ستم کرده ای و کسی که به بندگان خدا ستم کند خدا دشمن اوست و... » (15)
5 ) همرنگ اجتماع شدن مانع خلاقیت است چونکه وضعیت دیگران با شما فرق می کند . همانند دیگران نمی توانید برنامه ریزی و زندگی کنید .
6 ) منفی نگری نسبت به اطرافیان ، به زندگی و روش ها، باید مثبت نگر وریسک پذیر بود.کسانی که منفی نگری دارند توی زندگیشان ضعف اطلا عات وآگاهی دارند اگر می خواهیم توی زندگی ما ن موفق باشیم باید مطالعه کنیم پس همه زمینه ها ومشکلات بر می گردد به بی مطالعه گی وبی مهارتی لذا منفی نگر میشویم . بنا براین منفی نگرها چون فکر ندارند آرامش ند ارند .
7 ) ترس از انتقاد دیگران . البته انتقاد به معنای تخریب نیست. کمترین فایده انتقاد آن است که سوء تفاهم پیش آمده را می توان در فضایی صمیمی و دوستانه رفع کرد . امام صادق (ع) در حدیث مشهوری می فرماید: « بهترین دوستان در نزد من کسانی اند که عیوب و نواقص من را به من هدیه دهند. » (16) امام علی (ع) می فرماید:« کسی که عیوب و کاستیهای تو را پنهان کند و( به منظور اصلاح ، آنها را به توتذکر ندهد) دشمن توست.» (17)
8 ) تسلیم عادت شدن . عادت به زندگی روز مره جلوی موفقیت ر ا می گیرد . تسلیم عادت شدن انسان را بیچاره میکند . اگر موانع خلا قیت را ازمیان برداشتيم تازه آمادگی پیدا کردیم برای درست زندگی کردن بعد از بر طرف نمودن موانع خلاقیت مکانیسم و راه کار دیگر برای ایجاد زندگی با نشاط و لذت بخش محبت به همسر است.
د- محبت به همسر، مكانيسم طبيعى ازدواج كه اسلام قوانين خود را بر آن اساس وضع كرده اين است كه زن در منظومه خانوادگى محبوب و محترم باشد . بنابراين اگر به عللى زن از اين مقام خود سقوط كرد و شعله محبت مرد نسبت باو خاموش , و مرد نسبت باو بى علاقه شد , پايه و ركن اساس خانوادگى خراب شده . يعنى يك اجتماع طبيعى بحكم طبيعت از هم پاشيده است. اسلام بچنين وضعى با نظر تأسف مى نگرد , ولى پس از آنكه مى بيند اساس طبيعى اين ازدواج متلاشى شده است نمى تواند از لحاظ قانونى آنرا يك امر باقى و زنده فرض كند . اسلام كوششها و تدابير خاصى بكار ميبرد كه زندگى خانوادگى از لحاظ طبيعى باقى بماند , يعنى زن در مقام محبوبيت و مطلوبيت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقى بماند .
توصيه هاى اسلام بر اين كه زن حتما بايد خود را براى شوهر خود بيارايد , هنرهاى خود را در جلوه هاى تازه براى شوهر به ظهور برساند , رغبتهاى جنسى او را اشباع كند و با پاسخ منفى دادن بتقاضاهاى او در او ايجاد عقده و ناراحتى روحى نكند , و از آن طرف بمرد توصيه كرده به زن خود محبت و مهربانى كند , باو اظهار عشق و علاقه نمايد . محبت خود را كتمان نكند .
همچنين تدابير اسلام مبنى بر اينكه التذاذات جنسى محدود به محيط خانوادگى باشد , اجتماع بزرگ محيط كار و فعاليت باشد نه كانون التذاذات جنسى , توصيه هاى اسلام مبنى بر اينكه
برخوردهاى زنان و مردان در خارج از كادر زناشوئى لزوما و حتما بايد پاك و بى آلايش باشد , همه و همه براى اينستكه اجتماعات خانوادگى از خطرات از هم پاشيدگى مصون و محفوظ بمانند . (18)
پیامبر اکرم ( ص ) می فر ماید:« نشستن زن ومرد درکنار هم ودر کنار فرزندشان که بتوانند محبت کنند در پیشگاه خداوند ثوابش بیشتر از اعتکاف در خانه من است .» ازامام صادق ( ع ) در تفسیر این روایت اینگونه روایت شده است می فر ماید : «این نشستن کنار هم باعث می شود که شخصیت پروری برای خود وفرزندانشان ایجاد کنند. » (19)
محبت به همسر 5 تامرحله دارد :
1 ) اظهار محبت زبانی ؛ از نظر اسلام منتهاى اهانت و تحقير براى يك زن اينست كه مرد بگويد من ترا دوست ندارم , از تو تنفر دارم , و آنگاه قانون بخواهد بزور و اجبار آن زن را در خانه آن مرد نگهدارد . قانون ميتواند اجبارا زن را در خانه مرد نگهدارد , ولى قادر نيست زن را در مقام طبيعى خود در محيط زناشوئى , يعنى مقام محبوبيت و مركزيت نگهدارى كند . قانون قادر است مرد را مجبور به نگهدارى از زن و پرداخت نفقه و غيره بكند , اما قادر نيست مرد را در مقام و مرتبه يك فداكار و بصورت يك نقطه [( گردان )] در گرد يك نقطه مركزى نگهدارد .
از اين رو هر زمان كه شعله محبت و علاقه مرد خاموش شود ازدواج از نظر طبيعى مرده است. (20) پروفسور ريك , روانشناس امريكائى تحت عنوان :[( دنيا براى مرد و زن يك جور نيست ) ميگويد :« بهترين جمله اى كه يكمرد ميتواند بزنى بگويد , اصطلاح ( عزيزم , تو را دوست دارم ) است. » هم او ميگويد : « خوشبختى براى يك زن يعنى بدست آوردن قلب يكمرد و نگهدارى او براى تمام عمر .» (21) رسول اكرم , آن روانشناس خدائى , اين حقيقت را چهارده قرن پيش به وضوح بيان كرده است. مى فرمايد: «( سخن مرد به زن ) تو را دوست دارم , هرگز از دل زن بيرون نمى رود » (22)
مردان شكارچى از اين احساس زن همواره استفاده ميكنند . دام [( عزيزم , از عشق تو ميميرم )] براى شكار دخترانى كه درباره مردان تجربه اى ندارند بهترين دامها است .(23)
2 ) محبت به این صورت که : درمقابل خشمش به اندازه ای سکوت کند كه او را خشمگين تر نكند و به اندازه ای حرف بزند كه اورا خشمگین تر نکند.
3 )محبت به صورت انجام وظیفه در مقابل همسر، وظیف
ه مردها در مقابل زن ها:
اول : هنگام ورود به خانه هر چیزی پرسید مرد نباید پاسخ کوتاه بدهد.
دوم : وقتی که زن برای مرد چیزی راتعریف می کند از مرد درد دل می خواهد نه راه حل، لذا مرد باید با او هم دردی کند.
سوم : هنگام خواب زن دوست دارد با مرد خودش صحبت کند، مرد باید به این خواسته زن توجه نماید.
اما سه وقت است که خانمها باید مراقب باشند :
اول: 15 دقیقه اولی که مرد وارد خانه میشود .
دوم: وقتی که مرد در مورد مسائل فرزندان صحبت می کند .
سوم: هنگامی که حرف مرد به عنوان قانون ، فرمان ، دستوری صادر می شود برای شکسته نشدن ابهت مرد گوش دادنش لا زم است .( 24)
امام باقر ( ع ) میفرماید :« زن باید چند وظیفه را نسبت به شوهرش اعمال بکند :
نخست: در مقابل شوهرش شیک ترین لباس را بپوشد
دوم: ازاسرار زندگی تا لحظه آرامش برای مرد چیزی نقل نکند مثل مشکلات زندگی .
سوم: نسبت به آنچه که شوهرش به آن می پردازد وحالت تهاجمی دارد احساس صبوری از خود نشان دهد.
چهارم: کوتاهی نکردن در تمکین همسر جز در شرایطی که شرع مشخص کرده است.
وظایف مرد نسبت به زن :
يك: نسبت به آنچه که زن از احساسا تش بروز می دهد و خطاست چشم پوشی کند
دوم: مرد نسبت به زن بايد مدیریت فکری داشته باشد . » ( 25) زيرا خانمها از نظر عاطفی در صورتی که در شرایط جدید قرار بگیرند بازگشت به حالت گذشته برایشان سخت است .
4 ) محبت به صورت الفت اخلا قی داشتن که در چهار چیز است :
اول: نشستن زن ومرد در کنار هم و گرفتن دست یکدیگر تا علا قه شان به یکدیگر منتقل شود . پیامبر اکرم ( ص ) می فر ماید:« نشستن زن ومرد درکنار هم ودر کنار فرزندشان که بتوانند محبت کنند در پیشگاه خداوند ثوابش بیشتر از اعتکاف در خانه من است. » (26)
دوم: به همدیگر بگویند که یکدیگر را دوست دارند و دليلشان را هم بگويند امام صادق (ع) می فرماید:« هر کس ما را بیشتر دوست دارد به همسرش بیشتر دوستی می کند» (27)
سوم: د رکنار هم غذا خوردن
چهارم: آشنا وتایید کننده بودن نسبت به رفتارهای مثبت همدیگر.
5 )در قضاوت عجله نکردن نسبت به کارهای یکدیگر، داشتن صداقت ( صراحت وصمیمیت ) و ابهام زدایی کردن
ر- تسلط بر مهارت هاي کلا می و کنترل زبان
ارتباط کلامی انسانها می تواند انسان را به اوج برساند . میتواند انسان را ذلیل کند . تمام تو فیقات انسان بر میگردد به خانواده و بر میگردد به ارتباط کلامی به عبارت دیگر؛ محال است انسانی از نظر مهارت کلامی موفق نباشد ولی در عرصه های زندگی آدم موفقی باشد. امام صادق ( ع )
میفرماید : « زنی که از شوهرش اطاعت کند نیکبخت وسعادتمند می شود بله اگر زن کلامش را کنترل کند حتمآ سعادتمند است و دو ثواب می برد يك: از وصایای پیامبر اطاعت کرده ثواب می برد دوم: فرزند صالح را که از زبان او پرورش یافته ثواب آنرا می برد.»(28) امام صادق ( ع ) می فرماید :« زنی که زبانش شیرین است مردش را همانند گردن بند در گردنش انداخته است . زنی که زبانش درست نیست با بهترین وسیله زینتی لحظه ای مردرا دارد ولحظاتی اورا از خود دور میکند . » (29)
پیامبراکرم (ص) میفرماید :« انسان به پیروزی نمی رسد مگر به 3 نکته تکیه گاهی، تکیه کرده باشد .
1 ) پرداختن به آنچه که تکلیف الهي بر عهده اوست .
2 ) قناعت در مال .
3 ) کنترل زبان .»( 30)
خود قرآن در سوره نساء می فرماید:« قول بلیغ داشته باشید .» ( 31) بلیغ هم دلنشین است ، هم رساست و هم نرم است .سوره نحل آیه 125 ما را از گفتگو وجدل غیر احسن منع میکند .
حضرت علی (ع) می فرماید :«سخن، تا لحظه ای که لب نگشوده ای در بند تو می باشد ولی به محض آن که به سخن آمدی آن وقت تو در بند سخن گرفتاری : زبان خود را نگه دار همان طوری که زر و سیم خویش را نگه داری می نمایی زیرا چه بسیار رخ می دهد که سخن زشتی و نا بجایی نعمتی را بر باد می دهد و رنج و زحمت تولید می کند .» (32) برای روشنتر شدن نقش کلام در پیوند عاطفی و خانوادگی مهارت سخن گویی در قالب مفید گویی، آرام گویی و متانت در سخن را بیان می کنیم.
1.مفیدگویی:
مفید گویی یعنی: ما در ارتباط با نیازمندی های روزمان مطلب بگوییم نه در ارتباط بامردم، امام رضا (ع) می فرماید :« در كسب مهارت مفیدگویی بعضی از موارد عاطفی است ودست شما نیست باید از طرف خداوند ایجاد شود که بايد موارد زير را رعايت كرد:
اول: خواندن مناجات خمسه عشر بطوری که معنایش را بفهمیم
دوم: گفتن تسبیحات حضرت زهرا (س ) قبل از خواب.
سوم: بسم الله گفتن در ابتدای هر غذا .
چهارم: هر وقت که یادی از پدر مادرانتان می شود ذکر : لا اله الا الله را بگوئید .
و بعضی از موارد از طریق جسم ایجاد مي شود که باید مراحل زیر را مراعات کنید
یک: آب را دربین غذا ننوشید .تا عواطفتان متزلزل نشود ودر هنگام گفتگو دچار مشکل شود
دو: هر چند وقت یک بار چشمانتان را به آسما ن یا آب یا رنگ آبی یا چهره مؤمن درحال ذکر خیره کنید (که بر حافظه هم تاثیر دارد.)