بخشی از مقاله

چکیده:

اخلاق مدیریت، نوعی اخلاق تخصصی است و منظور از آن برخی ضرورت های اخلاقی است که مدیران بیشتر بدان نیازمندند .منظور از اخلاق فردی این است که مدیر در احوال شخصی خود، دارای چه اخلاق و رفتارهایی باید باشد وکدام رفتارها و خلق ها زیبنده ی مدیران است.

هر فردی که به عنوان مدیر در بخشی از دستگاه های اداری مشغول به کار می شود، معمولا با چند گروه و دسته رابطه دارد؛ روابطی که با اقشار مختلف مردم دارد و ارتباطی که با زیردستان و کارمندان خود دارد. مدیران هنگامی می توانند به عنوان یک الگو، پیام اسلام را در اداره ی مجموعه ی خود به دیگران ارائه دهند که ارزش های اسلامی را در همه ی ابعاد مدیریتی خود از جمله برخورد با مردم وکارکنان و...حاکم گردانند و از هر گونه اخلاق و رفتاری که از دیدگاه اسلام ضد ارزش شناخته می شود به دور باشند. تحقیق حاضر که با عنوان مدیریت اسلامی واخلاق درمدیریت  اسلامی  می  باشد؛ درتلاش  است تأثیرات فضایل اخلاق فردی واسلامی مدیر بر پیشرفت و موفقیت وی و نقش رذایل اخلاق فردی بر رکود و شکست مدیر را تبیین کند.

این تحقیق توصیفی، توسعه ای با هدف کمک به مدیران، در کسب صلاحیت های اخلاقی، تنظیم شده است؛ چرا که نقش حساس و عظیمی که یک مدیر در جمهوری اسلامی ایفا می نماید، لزوم واهمیت اخلاق برای مدیران را روشن می گرداند. گستره ی این بررسی، کاملا اسلامی است بدین معنا که تحقیق، با تأکید همه جانبه بر آیات قرآن کریم و خصوصا منابع روایی دین اسلام و تکیه خاص بر نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه صورت گرفته است و در نظر دارد رابطه نزدیک و مستقیم اخلاق و مدیریت صحیح و پیوستگی آن دو را از دیدگاه اسلام به روشنی ترسیم نماید.

مقدمه :

دین اسلام زمانی دین اصلی و مهم، و دین اکثریت مردم قسمتی از جهان بود که بیش از نصف جهان متمدن در سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را تشکیل می داد. با گسترش زندگی ماشینی و متحول شدن کشورهای صنعتی و بعد از آن بسیاری از کشورهای جهان سوم در آسیا و آفریقا وگذشت زمان، بسیاری از اصول اعتقادی، انسانی و اخلاقی  از روابط بین افراد،روابط تجاری  و سازمانی فاصله گرفت و شاهد آن  هستیم که شرایط ناشی از بی تفاوتی حاکم بر جهان مادی باعث بروز جنگ و خشونت در اقصی نقاط جهان گردیده.

همچنین عدم پایبندی به اصول اخلاقی هم باعث بروز تضادهای اجتماعی گردیده، از هم گسیختن بنیاد خانواده، گسترش روزافزون استفاده از مواد مخدر، استفاده ابزاری از زن در جوامع صنعتی، از دیگر آثار بی توجهی به اصول اساسی ادیان الهی می باشد.

تمام مسائلی که در بالا به آنها اشاره شد باعث بروز نگرانی اندیشمندان این جوامع گردیده و آنها را به حل این مشکلات واداشته است. یکی از مهمترین مولفه های بوجود آورنده این مشکلات دیدگاه مدیران غربی می باشد که فق بدنبال کسب منافع بیشتر بدون در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و اخلاقی هستند. در همین زمان با توجه به گسترش شبکه های ارتباط جمعی و آشنائی سایر ملل با دین اسلام، بویژه اصول اولیه و بنیادین این دین باعث جذب و گسترش روز افزون اسلام بعنوان یک دین جامع و در بر گیرنده همه مسائل اجتماعی در اقصی نقاط جهان گردیده است و در حال حاضر یکی از مهمترین موضوعاتی که ذهن اندیشمندان و پژوهشگران بدان معطوف گردیده مدیریت از دیدگاه اسلام میباشد.

ضرورت تحقیق:

علی رغم ضرورت اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی، و علاوه بر آنکه کتب و مقالات تحقیقی قسمت عمده بازار کتاب را، به خود اختصاص داده است. اما بیش از یک کار تحقیقی و پژوهشی، کاربرد و موقعیت دیگری پیدا نکرده است. بلکه در حوزات مدیریت اجتماعی و سیاسی، طرح مباحث اخلاق، از امور حاشیه ای محسوب میگردد. بی تردید، اخلاق جامعه بی تأثیر از اخلاق مدیران آن نیست، اگر چنانچه جامعه به دست افراد متخلق به اخلاق اسلامی و مدیران شایسته و دلسوز مدیریت شود، جامعه نیز خود را بدان منطبق و ملزم میدانند و عکس آن نیز درست است.

در جوامع اسلامی که مدیران مجری قانون مقدس اسلام هستند، اخلاقمند و اخلاق مدار بودن مدیران بیش از پیش الزامی و ضروری به نظر میرسد. زیرا از یک سو از الگوهای شایسته ای چون پیامبر گرامی اسلام، و حضرت علی - ع - برخوردار هستند، و از سوی دیگر، اسلام دارای قوانین و برنامه های است که استعداد مدیریت جهانی را دارد، و آن هم بدون رعایت اخلاق و حسن رفتار اجتماعی ممکن و میسر نیست.

مفاهیم و کلیات:

اخلاق در لغت :

راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود اخلاق را چنین تعریف میکند : »اخلاق »جمع »خلق« - بر وزن قفل - و »خلق.« - بر وزن افق - میباشد، به گفته وی این دو واژه در اصل به یک ریشه باز میگردد، خلق به معنی هیئت و شکل و صورتی است که انسان با چشم می بیند و خلق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده میشود. اخلاق در اصطلاح: اخلاق در اصطلاح همان صفت راسخ نفسانی است که انسان متخلق به آن، افعال متناسبی را به سهولت انجام میدهد و این صفات راسخ ممکن است فضیلت باشد تا منشأ رفتار خوب گردد و ممکن است رذیلت باشد تا منشأ رفتار نا شایست و زشت گردد.

مدیر و مدیریت:

مدیر به کسی گفته میشود که توانایی و شایستگی اداره کردن اداره، سازمان، و مانند آنها را دارد، یا اداره و سر پرستی بخشی از کارها و قسمتهای آن جا بر عهده اوست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید