بخشی از مقاله

چکیده

شناخت گستره دین و اخلاق و فرهنگ از جمله مسائل مهم و تأثیرگذار درحوزه و ساخت الگوی پیشرفت مطرح شده است. یکی از وجوه و ابعادی که از متون راهبردی امام و رهبری استخراج شده بحث امنیت فرهنگی است که لازمه آن رشد اخلاق دینی، ارتقاء فرهنگ عمومی و اسلامی پویایی وگسترش ارزشهای انقلاب مطرح شده است. با آغاز قرن بیست و یکم میلادی، نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با پدیده "جهانیسازی" غرب باید یک تحول عظیم و یک انقلاب وجابجایی اساسی در سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگ اسلامی براساس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت صورت دهد.

آنچه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شد نقش دینداری واخلاقگرایی و فرهنگ اسلامی در ایجاد الگوی پیشرفت در جامعه اسلامی بود .به نظرمیرسد یکی از مواردی که میتوان به این مهم دست یافت میتوان از طریق گسترش بستر تربیت وآموزش فرهنگ از طریق مکتب اهل بیت - ع - میباشد. همچنین در گفتمان اسلامی پیشرفت مسئولین از طریق پایبند بودن به فرهنگ ناب ایرانی با ایجاد آگاهی وتعهد جمعی مبتنی بر اندیشه اسلامی زمینه پیشرفت را سریعتر و با گامهای بلندتری مهیا کنند.

.1مقدمه:

دین ومعنویت واخلاق در نظریهها و پژوهشهای مختلف همواره مورد توجه بوده است. بهنظر میرسد که این امر پذیرفته شده که هویت دینی نقش پررنگی در زندگی مردم دارد. این دیدگاه ریشه در تفکرات و نظریههای جامعهشناسان مختلف از جمله دورکیم، وبر، زیمل و ... داشته است. دین مهمترین منبع برای هویت و معنابخشی است؛ چراکه به پرسشهای بنیادین پاسخ میدهد، به زندگی جهت میبخشد و وحدت اعتقادی ایجاد میکند.

ازدیدگاه جامعه شناسانی مانند دورکیم مذهب یک نیاز اجتماعی است که با وجود تغییراتی که ممکن است در سازمان اجتماع روی دهد همواره وجود خواهد داشت. - بهشتی،1370،ص - 63ساموئل هانتینگتون معتقد است دین برای کسانی که با پرسشهایی از این دست روبهرو هستند که »من کیستم؟« و »به کجا تعلق دارم؟« پاسخهای قانع کنندهای دارد - هانتینگتون، . - 153 :1378 مسئله مورد بررسی پژوهش حاضر این است که چه نسبتی میان معنویت و اخلاق ومعنویت ودینداری ویا دین وفرهنگ اسلامی وجود دارد؟

اهمیت این مباحث از آن رو است که در سده های اخیر، پاره ای از دانشوران دینی و عرفی ، معنویت و دین را اعم از یکدیگر دانسته و هر یک را بدون دیگری ممکن شمرده اند. در روزگار و دیار ما نیز گروهی از نویسندگان ، معنویت دینی را جایگزین پذیر دانسته اند. یعنی بر این باورند که می توان تن به هیچ دینی نداد، اما از همه مواهب معنویت برخوردار بود. این گروه تجربه های فردی و شخصی را بسیار مهم تر از آموزه های دستوری دین شمرده ، سخن از معنویت عرفی و انسانی می گویند. - ملکیان،ص - 7

.2بیان مسئله:

تحقق پیشرفت مستمر وپایدار مستلزم ارائه یک الگوی کامل مبتنی بر مبانی دینی است. واز انجا که دین مبین اسلام کاملترین وسازنده ترین الگوی زندگی بشریت است و در جامعه اسلامی ما دین مقدم بر همه امور است .بی تردید دین منبع اخلاق وارزشهاست و قرار گرفتن افراد جامعه در این چارچوب ارزشی- اخلاقی متکی بر مبانی اعتقادی دینی وتأثیر دین بر رفتار ونگرش و دانش انسانها بر فرهنگ وپیشرفت چنین جامعه ای نقش بسزایی دارد.

اسلام دارای راههای روشن وآشکار بوده واز طریق وراههای مطمئن بطور شفاف استفاده کرده واز دلایل ومبنای روشنی برخوردار است و از جایگاه رفیع علمی ومعرفتی برخوردار بوده ودارای چراغهای روشن هدایت وروشنگری می باشد. بی تردید یکی از مشکلات وچالشهای اصلی وبزرگ نظام جمهوری اسلامی وجامعهکنونی ما شکاف ایجاد شده میان فرهنگ اسلامی واخلاق دینی در جامعهاسلامی ایران است محققان بسیاری به بررسی موردی فرآیند تغییر ارزشها پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته اند.

دکتر فرامرز رفیع پور مؤلف کتاب توسعه وتضاد معتقد است: "بعد از انقلاب اسلامی یک نظام ارزشی ،انقلابی -مذهبی به مقابله با نظام ارزشی شاهانه پرداخت ودر این مسیر نیز نسبتاً موفق بود" به اعتقاد وی در این نظام ارزشی توجه به ارزشهای والای انسانی وکاهش نابرابری های اجتماعی -اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.هرچند به اعتقاد وی در جامعهپس از جنگ ایران ،ارزشهای مذهبی رنگ باخته اند اما با تجدید نظر در تعاریفی که او از نمادها ومصادیق ارزش مذهبی ارائه داده ممکن است نتیجه دیگری از این روند حاصل شود.باید توجه داشت که در بررسی سیر تحول ارزشها پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعریف دقیق شاخصها ،یکی از مهمترین نیازهای این بخش است ولی متأسفانه تاکنون تعریف دقیقی از شاخصهای ارزیابی ارزشها صورت نپذیرفته است.

جهان بینی اسلامی پایه واساس شکل گیری انقلاب اسلامی است وبه همین جهت در دوران پس از انقلاب تلاش بر این بود تا مجموعه نظام های سیاسی ،اقتصادی وحقوقی براساس مبانی مکتبی وفلسفی این نظام ارزشی پی ریزی شود.در بخش ارزشها ،دیدگاه عمومی جامعه نسبت به ارزشها تغییری مثبت پیداکرد وارزشهای انسانی ومعنوی به عنوان ارزشهای مقبول و واقعی مورد پذیرش قرار گرفت.انقلاب اسلامی علاوه بر ایجاد تحولی کلی در نظام ارزشی جامعه ساختار تأثیر گذاری ارزشها بر توده مردم رانیز به لحاظ ماهیت مردمی خود متحول ساخت وبرخلاف حکومت پهلوی که سعی در تغییر ارزشها از جایگاهی عامرانه بود ،تحول ارزشی را در بستری مردمی به ثمر رساند.

به هرحال تغییر نظام ارزشی در چارچوب مبانی مکتبی اسلام ودر بستری مردمی وغیر طبقاتی به کلی نظام فرهنگی جامعه رامتحول ساخت .میتوان ادعا کرد که انقلاب اسلامی فراتر از نظام جمهوری اسلامی - در قالب یک مدل حکومتی - به جهت ارتقای درون دادهای سیستم ونظام اجتماعی از طریق ارتقای باورهای مکتبی مردم موجب تحول کلی در فرهنگ ملی شده است. - همان منبع،صص93-94 - الگوی پیشرفت الگویی نظری است یعنی مجموعه نظامندی از مفاهیم اصول موضوعه قوانین وراهبردهاست که در ساختاری منطقی وضعیت موجود را تحلیل ووضعیت مطلوب را تبیین می کندوراهبرد حرکت را از وضعیت موجود به مطلوب را بدست میدهد. - کرمی وناصحی،ص - 729

با نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران روشن میشود که اصول سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی براساس مهمترین هدف نظام یعنی رشد وتعالی وروح تعهد تدوین شده است.اصول سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی نیز براساس سه اصل زیر پایه گذاری شده است:

الف - توجه به کرامت وجایگاه والای انسان وتلاش در جهت رشدمعنوی ب - توجه به معارف غنی اسلامی وایمان واعتقاد به ظرفیت بالای دین اسلام در تأمین سعادت مادی ومعنوی انسان ج - توجه به تقویت روحیه خودباوری وسعی در زدودن آثار منفی فرهنگ غرب - عسگری،1388،ص - 80 پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدیران ومسئولین بخش فرهنگ نیازمند ایجاد وتحول اساسی در حوزه فعالیتهای خویش بودند .نخست ایجادتحولی بینشی در نظام فرهنگی کشور ودیگری ایجادتحول در نظام وروشها در حوزه تحولات روشی به دلیل عدم نگرش علمی مدیران به موضوع مدیریت بخصوص در سالهای اخیر روشها چندان کارآمد ومؤثر نبوده اند.

در بیان علل ناکارامدی مدیران فرهنگی پس از انقلاب که متأسفانه موجب پدید آمدن نتایج منفی ای در حوزه فرهنگ بخصوص فرهنگ عامه شده است می توان علل زیر را برشمرد: - - 1کمرنگ شدن باور برخی از مسئولین فرهنگی به آرمانهای انقلاب - 2 - عدم توجه مسئولین به فرهنگ به عنوان موضوعی دست اول - - 3عدم توجه به مسئله توسعه فرهنگی همپای توسعه سیاسی واقتصادی - - 4نگرش اقتصادی به فرهنگ - - 5عدم ارائه تبیین وتعریفی درست از شاخصها وفعالیت های فرهنگی - 6 - عدم ارائه الگو ونظام استاندارد مدیریت فرهنگی - عسگری،1388،صص - 88-89

.3مبانی نظری وپیشینه تحقیق:

مفهوم پیشرفت از ابعاد سیاسی،اجتماعی فرهنگی واقتصادی مورد بررسی قرار گرفته اما توجه به رشد اخلاق دینی وارتقاءفرهنگ عمومی واسلامی کمتر مورد توجه بوده است. در تحقیقی که قادری - - 1392باموضوع شاخصها ومتغییرهای پیوست فرهنگی در الگوی اسلامی -ایرانی پیشرفت انجام داده است در این پژوهش محقق به بررسی جنبه های اجرای پیوست فرهنگی سیاسی وشاخصهای آن بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد توجه قرار داده است. در پیوست فرهنگی برابعاد معنوی فرهنگی بویژه هستی شناسی،معرفت شناسی ،انسان شناسی ودین تأکید میشود.

در تحقیق کرمی وناصحی در نخستین همایش ملی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با موضوع جایگاه ونقش اخلاق در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام گردیده بر اساس فرضیه مقاله بین اخلاق وپیشرفت ارتباط مستقیم وجود دارد ورعایت مسائل اخلاقی چه در حوزه فردی وچه در حوزه اجتماعی باعث رشدو پیشرفت خود وجامعه خواهد شد وبه این نتیجه رسیدند که بی شک اخلاق اسلامی در حوزه فردی واجتماعی از عناصر مهم ارزشی است که تدوین الگو را تحت تأثیر قرار می دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید