بخشی از مقاله
همسایهها مشغول احوالپرسی و صحبتهای روزمره هستند، البته نه یک احوالپرسی ساده. لابلای حرفهای آنها بحث اتومبیلهایشان هم در میگیرد و اینبار ”مارکوس بوده“ حرفهای شنیدنیتری دارد.مارکوس به همسایهاش ”کارل هاینتس کراوس“ میگوید که یک سوپر اتومبیل خریده است و میخواهد با بیامو M۵ همسایه رقابت دوستانهای داشته باشد. قرار آنها برای صبح فردا تنظیم میشود و هر دو میروند که خودشان و البته اتومبیلهایشان را برای یک روز هیجانانگیز آماده کنند.
M در برابر M
از آن روزی که کمپانی BMW آستینهایش را بالا زد و با راهاندازی خط تولید تخصصی سری ”Mpower“ دستی به سر و روی مدلهای سری ۳ و سری ۵ کشید سالها میگذرد و همیشه بیامو و با پسوند M۳ یا M۵ نشانگر یک اتومبیل ویژه با توانائیهای فوقالعاده بوده است. شاخه تخصصی Mpower به تازگی مدل M۶ که مدل تغییر یافته محصول دوستداشتنی یعنی ۶۴۵ است را به بازار اروپا عرضه کرده و مارکوس هم با پرداخت یک رقم نسبتاً سنگین آن را در پارکینگ
خانهاش جای داده. M۶ سرخ رنگ آتشین مزاج حالا مایه سربلندی مارکوس است و او میداند که M۵ آبی رنگ کارل هاینتس با وجود تمامی توانائیهایش بازنده رقابت همسایهها خواهد بود.در مؤعد ملاقات دو اتومبیل M۵ و M۶ در کنار هم قرار گرفتند تا مشخص شود پیروزی از آن کیست.
سبکتر، سریعتر
مارکوس آرامتر از کارل هاینتس است. صاحب M۵ از دیدن رقیب قلدی مثل M۶ کمی دستپاچه شده اما به روی خودش نمیآورد. در همان ۱۰۰ متر اول حرکت مشخص است که شتاب M۶ بهتر است. وزن سبکتر و نیروی فوقالعاده خیلی زود این مسئله را اثبات میکند.نسبت قدرت به وزن در M۶ عدد برتری است و مرکز ثقل پائینتر هم در هنگام عبور از پیچها به کمک مارکوس میآید.
صدای فوقالعاده جذاب و پرطنین برخاسته از اگزوز M۶ هم کارل هاینتس را به لکنت زبان خفیف مبتلا کرده است. مارکوس حالا اعتماد بهنفس بیشتری پیدا کرده و بعید نیست در روزهای دیگر سراغ اتومبیلهای قویتر از M۶ هم برود.
بهترین در گروه M
”اتومبیل من جای راحتی برای نشستن ۵ نفر است“. کارل هاینتس با این جمله میخواهد کمی از بار ناراحتیاش را کم کند. اما مارکوس زود جواب میدهد: ”۵ نفر فرق زیادی با ۴ نفر ندارد. در ثانی کیست که لذت راندن در پیست نوربورگ رینگ را با ۴ یا ۳ نفر دیگر تقسیم کند“. و دقایقی بعد دو همسایه در پیست نوربورگ رینگ کارشان را ادامه میدهند. یک دور پیست آن هم با حداکثر
سرعت اولین آزمایش آنهاست و M۶ در ۱۰ ثانیه زودتر یک دور را تمام میکند. کارل هاینتس کمی به زمانسنجی افراد پیست معترض است اما خوب میداند که این زمانسنجی حداکثر ۱/۰ ثانیه خطا دارد.موتور ۱۰ سیلندر M۶ همچنان میغرد و سراسر وجود مارکوس را از لذت پر میکند. درست است که M۵ یک سوپرسدان خوشاستیل، جادار و نرم است اما M۶ هم تقریباً همین
شرایط را دارد و راننده M۵ خیلی زود باید با چشمانش آرم BMW از روی صندوق عقب M۶ دنبال کند.موتور هر دو اتومبیل، ۱۰ سیلندر V شکل است و با حجم ۵۰۰۰ سیسی، ۵۰۷ اسببخار نیرو تولید میکند. هر دو گشتاوری بالغ بر ۳۸۰ پاوند فوت ایجاد میکنند و برای هر دو چرخهای عقب، دریافتکننده نیروی لایزال موتور هستند. گیربکس M۶ یک گیربکس نیمه اتوماتیک هفت سرعته است که عملکرد بسیار دقیق و لذتبخشی دارد و مقداری از لذت تعویض دنده بدون کلاچ در
اتومبیلهای فرمول یک را نیز به ارث برده است.”مهمترین تفاوت دو اتومبیل در مرکز ثقل آنهاست“. این جمله را یکی از کارشناسان پیست نوبورگ رینگ میگوید و اضافه میکند که قطعات آلومینیومی، پلاستیکی و کامپوزیتی M۶ باعث بهوجود آمدن این اختلاف شده است.سقف سیاه رنگ M۶ از کربن تقویت شده و گلگیرهای جلوی آن از جنس پلاستیک است. کاپوت جلو هم آلومینیومی است و سپر هم از مواد کامپوزیتی ساخته شده است. جفت و جور کردن چنین ترکیبات متفاوتی بر روی شاسی از هنرمندان مهندسان بیامو حکایت میکند. از نظر ایستائی و پایداری یک فاکتور مهم دیگر هم هست که M۶ را در عبور سریع از پیچها یاری میدهد و آن لاستیکهای غولآسا و پهنپیکر ”پیرلی“ یا ”کانینننتال“ است. بیامو با معرفی هر دو نوع لاستیک آنها را با
سایزهای مشترک ارائه میکند. بر روی چرخ جلو لاستیکهای ZR (مقاومت حرارتی و اصطکاکی برای سرعتهای بالای ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت) با پهنای ۲۵۵ میلیمتر و قطر ۱۹ اینچ در نظر گرفته شده و برای چرخهای عقب هم لاستیکهای ۲۸۵ میلیمتری با همان مشخصات تعبیه شده
است. چهار لاستیک بر روی رینگهای آلیاژی سبک با ۵ پره و فرمی زیبا قرار میگیرند. رینگهای استفاده شده بر روی M۶ اختصاصاً برای M۶ طراحی شده است.سپر جلو نسبت به مدل استاندارد کمی تغییر کده و کانالهای بزرگتری برای خنک کردن شبکه رادیاتور و دیسکهای ترمز جلو روی آن حفر شده است.
داخل کابین
با باز شدن درهای M۶ شاهد یکی از زیباترین مبلمان داخلی BMW خواهید بود. صندلیها با چرم درجه یک مسی رنگ مفروش شدهاند و داشبورد هم با ظرافت خاصی چیده شده است. برخلاف تصور داشبورد M۶ شلوغ نیست و تعداد دکمهها، کنترلها و سوئیچها کمتر از حد تصور است. فرمان سه شاخه M۶ بسیار خوش دست و آماده فرمان دادن برای حرکت پرتحرک و پرهیجان است
در کنار اهرم تعویض دنده M۶ که بر روی آن علامت SMG حک شده تعدادی کلید به چشم میخورد که برای راننده بسیار مفید است.یکی از کلیدها برای رانندگی در داخل شهر تعبیه شده و کارش پائین آوردن توان خروجی موتور از ۵۰۷ اسببخار به ۴۰ اسببخار است. این کار دو مزیت برای راننده دارد یکی اینکه مصرف سوخت پائین میآید و دیگر اینکه در ترافیک شهری نیروی فوقالعاده M۶ کار دست راننده نخواهد داد.
یکی از کلیدهای مخصوص تبدیل حالت رانندگی از سیستم دستی (MDrive) به سیستم الکترونیکی (iDrive) است. در حالت (iDrive) سیستمهای کمکی فعال هستند و به رانندگی کمک میکنند.یکی دیگر از کلیدهای کنار دسته تعویض دنده ویژه حالتهای متفاوت سیستم تعلیق و فنربندی است. برای M۶ سه حالت نرمال، آرامش (Comfortable) و اسپرتی در نظر گرفته شده و هر یک از این سه حالت خصوصیات منطبق بر شرایط رانندگی را برای فنربندی مهیا میکنند.
البتر از همه پروژکتور ویژهای است که در مدلهای استاندارد هم به چشم میخورد. در سرعتهای بالا برای آنکه تمرکز راننده به هم نریزد و مجبور نباشد که مدام سرعت اتومبیل را از روی سرعتسنج دوار M۶ کنترل کند، یک سیستم پروجکشن ویژه از بالای داشبورد تصویری از سرعت اتومبیل را بر روی شیشه جلو میتاباند. علاوه بر سرعت دیاگرامی از دور موتور هم با رنگ متفاوت بر روی شیشه میافتد و راننده میفهمد که در آن شرایط با چه دندهای در حال حرکت است.
به قیمتش
میارزد
خورشید در نزدیکی افق به سرخی میزند و همسایهها در راه بازگشت به منزل هستند. لبخند بر روی صورت مارکوس دیده میشود و کارل هاینتس کراوس هم در پی تلافی است. تنها چیزی که کمی همسایه بازنده را تسکین میدهد، اختلاف ده هزار دلاری M۶ و M۵ است. البته برای کسی که توانائی پرداخت پول در محدود ۸۵ هزار دلار تا ۹۵ هزار دلار را دارد این اختلاف چندان اهمیتی ندارد. مهمتر از همه بهدست آوردن یک پیروزی دلچسب است که گاهی بیش از ۱۰ هزار دلار میارزد.
بیامو (M۶(۲۰۰۱
تیپ: کوپه دو در، چهار نفره، موتور جلو، دیفرانسیل عقب
موتور: ۱۰ سیلندر V شکل، ۵ لیتری تمام آلومینیومی
قدرت: ۵۰۷ اسببخار
گیربکس: ۷ سرعت اتوکلاچ نیمه اتوماتیک
صفر تا صد: ۴/۴ ثانیه
قیمت پایه: ۹۰ هزار دلار
پژو ۸۰۷
عمده خریداران این نوع خودروها را خانواده های پر جمعیت با وضع اقتصادی مناسب و آژانسها و هتلها تشكیل میدهند . اولین نسل MPV پژو با نام ۸۰۶ در اواسط دهه ۹۰ به طور مشترك با لانچیا ، فیات و سیتروئن عرضه گردید .
قبل از پرداختن به این خودرو شاید بهتر باشد مقدمه ای از این كلاس خودرو كه به آن كلاس خودروهای چند منظوره ( MPV ) اطلاق میشود ، داشته باشیم .
در سال ۱۹۸۴ شركت خودروسازی كوچك Matra طرحی را به شركت Talbot ارائه نمود ، كه مدیران این شركت از قبول آن سر باز زدند ، چند وقت بعد شركت رنو همان طرح را با نام رنو اسپیس ( Espace ) به بازار ارائه نمود كه نسل كنونی آن هنوز هم جزء پر فروشترینMPV ها است و شركتTalbot نیز چند وقت بعد ورشكست گردید .
MPV ها را باید از لحاظ كاربری ، خودروهای جادار و نسبتا لوكس دانست كه از لحاظ قابلیتهای رانندگی و حركتی قابل مقایسه با بسیاری از خودروهای سواری بوده و بر خلاف ظاهرشان ربطی به خودروهای باری كوچك ندارند .
عمده خریداران این نوع خودروها را خانواده های پر جمعیت با وضع اقتصادی مناسب و آژانسها و هتلها تشكیل میدهند . اولین نسل MPV پژو با نام ۸۰۶ در اواسط دهه ۹۰ به طور مشترك با لانچیا ، فیات و سیتروئن عرضه گردید . نسل جدید این خودرو با نام ۸۰۷ كه ابعاد آن در طول و ارتفاع به ترتیب mm ۲۷۳ و mm ۳۸ افزایش یافته است . در این خودرو نیز مثل دیگر انواع MPV ، جای حمل وسائل نسبتا كم است و بنا به سفارش خریدار میتواند ۷ یا ۸ صندلی مجهز داشته باشند .
مدل Pulmann پژو ۸۰۷ كه بیشتر جنبه تشریفاتی دارد ، مجهز به ۶ صندلی بسیار راحت و مجزا میباشد . حساسیت پژو در مورد ایمنی سرنشینان در بین خودروسازان زبانزد است .
در این مدل پر ظرفیت نیز مسئله ایمنی از اهمیت خاصی برخوردار بوده تا جائی كه به عقیده برخی كارشناسان ، پژو استانداردهای ایمنی این كلاس خودرو را از نو تدوین كرده است .
صندلی راننده و سرنشین جلو مجهز به ایربگ جلو و كناری میباشند و برای دفعه اول در جهان هر سه ردیف صندلی دارای ایربگی جانبی به طول كل اطاق میباشند که در هنگام تصادف از پهلو از برخورد سرنشینان با شیشه های کناری و ستونهای خودرو جلوگیری می کنند