بخشی از مقاله


بازديد زمين شناسي

چشمه طبيعي آبگرم محلات محور گردشگري در استان مركزي
در ميان ديدني هاي استان مركزي چشمه آبگرم محلات از شهرتي ديرينه برخوردار است و سالانه گردشگران زيادي را به ويژه در ايام تعطيل و نوروز باستاني رهسپار اين شهر مي كند.
به گزارش خبرنگار مهر در اراك، چشمه آبگرم جوشان محلات با خاصيت درماني و تفريحي محور اصلي گردشگري در اين شهرستان و استان است كه مي‌تواند حلقه اتصال چرخه گردشگري، جاذبه هاي طبيعي و تاريخي و مذهبي اين شهرستان باشد.


با توجه به سابقه طولاني اين چشمه در ميان مردم و علاقمندان، در كتابهاي تاريخي به خواص درماني اين چشمه اشاره شده است. اين چشمه در فاصله 15 كيلومتري شمال شرق محلات در كنار ارتفاعات بلند منطقه قرار دارد و مسافران زيادي به اميد بهبودي و رفع بيماري به اين چشمه روي مي آورند.


تركيبات آب اين چشمه شامل سولفات كلسيك و از دسته آبهاي هيپرترمال است و در درمان بيماري هاي نقرس و بيماري هاي كبدي، صفراوي، كليوي و دستگاه گوارش موثر است.
به طور كلي چشمه هاي آب گرم به دو نوع تقسيم مي شوند. چشمه‌هايي كه منشأ ايجاد آنها حوادث طبيعي است و چشمه هايي كه از بخار خميره سنگ هاي سوزان درون پوسته زمين به وجود آمده اند كه تحقيقات نشان مي دهد چشمه آبگرم محلات از نوع دوم است و در نوع خود در كشور بي نظير است و توانسته گردشگراني خارجي را به ويژه از ميان كشورهاي حاشيه خليج فارس، به سمت خود جلب كند. اين جاذبه طبيعي داراي قابليت فراواني براي سرمايه گذاري و ايجاد تسهيلات بهتر براي حضور گردشگران داخلي و خارجي است.


طرح هاي در دست ساخت مجتمع آبگرم محلات شامل، احداث تله كابين، چشمه و پارك سرچشمه، احداث راهرو براي استفاده بهتر از اين آب در فصل سرما، غارها و نواحي ييلاقي است كه در صورت تحقق مي‌تواند قطب توانمندي در زمينه گردشگري در استان سامان يابد.
خواص درماني كم نظير


آب گرم محلات در خاورميانه منحصر به فرد بوده و از نظر تركيبات گوگرد فسفر، سيليس و گاز درماني «رادون» با فيزيك بدن انسان تناسب كامل دارد احداث تله كابين بين مجتمع آب گرم و سد 15 خرداد ايجاد كلينيك آب درماني به كارگيري فيزيوتراپي و وسايل ماساژ براي بيماران عضلاني در اين مجتمع 12 هكتاري موجب افزايش گردشگران منطقه مي‌شود.
در فاصله 15 كيلومتري شمال شرق محلات، چشمه هاي آب گرم در ميان ارتفاعات منطقه جوشان است كه خواص درماني كم نظيري دارد.


اين چشمه از نوع آبهاي گرم عمقي و حاصل بخار شدن خميره سنگهاي سوزان درون پوسته زمين است و حرارت آن 48 درجه سانتيگراد مي باشد. هدايت الكتريكي آب اين چشمه دو هزار و 100 است كه نشاندهنده وجود املاح معدني گوناگون از جمله كلر، فلور، سيليس، منيزيم، پتاسيم و سديم در آنها است. آب اين چشمه از تركيب آبهاي سولفاته و كلسيك و از دسته آبهاي هيپورترمال است و در درمان بيماريهاي كبدي، صفراوي، كليوي و دستگاه گوارش و بويژه بيماريهاي رماتيسمي استخواني و پوستي بسيار موثر است.
يكي ديگر از مواهب طبيعي موجود در تركيبات معدني اين آب گرم، گاز رادون Radon است كه موجب درمان انواع بيماريهاي ريوي مي شود. طبق نظر كارشناسان سازمان انرژي اتمي كشور گاز رادون فقط در اين محل درصد قابل توجهي دارد.


مدير سازمان ايرانگردي و جهانگردي استان مركزي گفت: رنگ مايل به قرمز و مزه آب چشمه هاي آب گرم محلات نشان مي دهد كه اين آب به دليل دارا بودن تركيبات آهن و گوگرد، داراي خاصيت درماني است. سيد محمد حسيني افزود: مجتمع چشمه آب گرم محلات كه در سال 1350 ساخته شده، داراي دو مجموعه زنانه و مردانه و امكانات مجزا و يك هتل سه طبقه به مساحت سه هزار متر و 27 ويلاي مجزا است. وي افزود: احداث تله كابين بين مجتمع و سده 15 خرداد از جمله طرحهايي است كه با هدف جذب بيشتر گردشگر در آينده نزديك به مرحله اجرا در مي آيد.


يزداني مدير مجتمع آب درماني محلات نيز گفت: بنا بر اظهار كارشناسان ايرانگردي و جهانگردي، آب گرم محلات در خاورميانه منحصر به فرد بوده و از نظر تركيبات گوگرد، فسفر، سيليس و گاز درماني رادون با فيزيك بدن انسان تناسب كامل دارد. وي افزود: احداث كلينيك آب درماني با حضور پزشك و فيزيوتراپ و وسايل ماساژ از جمله طرحهاي در دست اقدام اين مجتمع براي درمان دردهاي عضلاني مي‌باشد. وي گفت: كار احداث تونل بين هتل و استخرهاي آب گرم به پايان رسيده كه اين امر علاوه بر حفظ خواص آب گرم براي بدن، استفاده از استخرها در فصل زمستان را نيز امكانپذير كرده است. وي افزود: مجوز لازم براي ايجاد سايت اينترنتي اين مجتمع اخذ شده كه با راه اندازي آن مسافران خارجي مي توانند نسبت به رزرو هتل و كسب اطلاعات لازم در خصوص امكانات و خواص آب گرم اقدام كنند.


سازند قم
گستردگي زياد و وجود ذخاير هيدروكربني در رديف هاي اليگوسن – ميوسن ناحيه قم سبب شده تا نام سازند از اين شهر گرفته شود. ولي چون تغييرات رخساره اي اين سازند بسيار است، تاكنون برشي الگويي معرفي نشده است.


در 1955 ، گانسر، فورر و سودر، در ناحيه قم، اين سازند را به شش عضو (A,B,C,D,E,F) تقسيم كردند. آبه و همكاران (1964) عضو C را به چهار بخش (C1-C4) تقسيم كردند و بدين ترتيب سازند قم، 9 عضو دارد كه با نشانه هاي c3,c2,c1,b,a,f,e,d,c4 مشخص مي شود. با اين حال، جدا از عضوهاي نه‌گانه، به باور بزرگ نيا (1966) ، در ناحيه كاشان، عضو قديمي ترين را مي توان به سازند قم اضافه كرد كه نامبرده «عضو نامشخص» و يا «بي نام» را پيشنهاد كرده است. از سوي ديگر، آبه و همكاران (1964)، يك عضو تبخيري به آخر رسوبات دريايي اضافه كردند. اين واحد تبخيري، در حقيقت سنگ پوش مخازن نفتي منطقه است.


در ناحيه قم، اين سازند 1200 متر ضخامت دارد و ويژگي هاي سنگي و زيستي عضوهاي نه‌گانه آن به علاوه دو عضو پيشنهادي جديد، از پايين به بالا، به شرح زير است:
«عضو بي نام«، 20 تا 30 متر، تناوبي از مارن سيلتي سرخ و سبز، ماسه سنگ و آهك نازك داراي مرجان، ميليوليد است كه در نطنز 48 متر ضخامت و فسيل Nummulites intermedius دارد. اين عضو كه قديمي‌ترين بخش سازند قم است، با فسيل هاي ‌Eulepidma cf. dilatata به سن رويلين مشخص مي شود كه قابل مقايسه با بخش زيرين آسماري در زاگرس است.


بخشهايي كربناته سازند قم به لحاط پتروفيزيكي (سنگ شناسي، تخلخل، تراوايي و وضعيت مجاري ارتباطي) و تأثير عوارض دياژنزي بر اين ويژگي ها ارزيابي گردد و در نهايت بخشهاي مخزني از غير مخزني تفكيك گردد. حاصل آن، تفكيك بخشهاي كربناته در قالب 4 پتروفاسيس به شرح زير مي باشد:
1- مارتها و آهكهاي مارني: تخلخل در اين بخش در محدوده 14/73-1/2 درصد و تراوايي برحسب وجود يا عدم وجود شكستگيهاي در محدوده 0/01/49/55md در تغيير است.
2- گريستون – پكستون ها: اين بخش شامل اووئيد گرينستونهاي دولوميتي شده با تخلخل قالبي اوونيدي و پكستون – گرينستونهاي حاوي تخلخل قالبي، اسكلتي و حفره اي مي باشد كه تخلخل و تراوايي در اين بخش بترتيب 15/9-12/9 درصد و 0/50-0/15 md مي باشد.


3- پكستون: تخلخل و تراوايي در اين بخش بترتيب 0/86-5/21 درصد 0/01-0/1 md مي باشد.
4- وكستون: تخلخل و تراوايي در اين بخش بترتيب 1/18-6/42 مي‌باشد.
تعاريف و مشخصات سنگ هاي آذرين:


بنا به تعريف سنگ هاي آذرين به آن دسته از سنگ ها اطلاق مي شود كه از انجماد يك ماده داغ و پويا كه به آن ماگما گفته مي شود تشكيل شده باشد. تعريف ماگما درست عكس تعريف بالا است، يعني ماگما عبارت از ماده طبيعي داغ و پويايي است كه از ذوب شدن سنگها بوجود آمده است. به ماگمايي كه از دهانه آتشفشانها خارج شود گدازه گفته مي شود. اين گدازه عبارت از مايع كمپلكسي است كه قسمت عمده آن از فازهاي سيليكا ته تشكيل شده است. با وجود اين، گدازه ها عموماً تعدادي بلور و حبابهاي گاز به همراه دارند كه

ناميدن يك چنين مخلوطي كمپلكس فازهاي مختلف به نام «مواد سنگي ذوب شده» تا حدي ساده كردن بيش از حد خواهد بود. بعلاوه دلائل و شواهد قانع كننده اي وجود دارد كه خيلي از مواد آذرين قبل از رسيدن به سطح زمين به صورت جامد درآمده بوده اند و يا از مواد پويايي تشكيل شده اند كه در زمان جاگيري خود فقط قطمت كمي از آن به حالت مايع بوده است. ولي براي سهولت اين سنگها را هم، گرچه با تعريف اوليه تطبيق نمي كند، فقط از روي رابطه آنها با سنگهاي اطرافشان جزء سنگهاي آذرين نفوذي دسته بندي مي نمايند.


* با توجه به مراتب فوق يا بايد سنگهاي آذرين را به دسته خيلي كوچكتري محدود كنيم و يا بايد تعريف ماگما را آنقدر وسيع در نظر بگريم تا شامل سنگها مي شود كه عرفاً به آنها سنگ آذرين اطلاق مي‌گردد. در اينجا ما راه حل دوم را انتخاب كرده و ماگما را چنين تعريف مي كنيم.
ماگما به تمام مواد طبيعي پويايي گفته مي شود كه سنگها آذرين از آن بوجود آمده و قسمت قابل توجهي از آن را يك فاز سيليكاته مايع تشكيل مي دهد.
از نقطه نظر شيمي فيزيكي ماگما عبارت است از يك سيستم مركب كه از يك فاز مايع يا يك فاز و چند فاز جامد تشكيل شده باشد. بعلاوه در ماگما ممكن است در تحت شرايط خاص يك فاز گازي نيز وجود داشته باشد.
وقتي گازهاي خارج شده از آتشفشانها را معرف فاز گازي موجود در ماگما فرض كنيم. مي توانيم بگوييم كه قسمت عمده فاز گازي ماگما از بخار آب تشكيل شده است و بعلاوه داراي مقادير كمي ، ، HF ، ، و غيره مي باشد.


بايد توجه داشت كه چون در زير زمين در عمق بيش از چند صد متر آب در بالاتر از فشار بحراني خود قرار دارد چه آن را جزء گازي و چه جز فاز مايع فرض كنيم تفاوتي نخواهد داشت.
انجماد به سنگ هاي آذرين، يا در سطح زمين صورت مي گيرد و يا در داخل پوسته زمين، سنگهاي آذريني را كه از انجماد ماگما در سطح زمين بوجود مي آيد سنگ هاي آذرين خروجي مي ناميم و به آن دسته از سنگ‌هاي آذرين كه از انجماد ماگما در داخل پوسته زمين تشكيل مي‌گردد، سنگ هاي آذرين نفوذي گفته مي شود. خود سنگهاي نفوذي را هم مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد. يكي سنگهاي نفوذي عميق كه در عمق نسبتاً زياد تشكيل و معمولاً به صورت توده هاي نسبتاً بزرگ ديده مي‌شود و دسته ديگر سنگهاي نفوذي نيمه عميق كه دو عمق كم و معمولاً به صورت توده هايي كه لااقل يكي از ابعاد آنها كوچك مي باشد مانند دايك‌ها و سيل ها مشاهده مي شوند.


اگرچه تشخيص بين سنگهاي عميق و نيمه عميق اصولاً از روي بافت و ساخت سنگها ميسر مي باشد ولي در بعضي موارد نيز بايد از وضع زمين‌شناسي و پيدايش سنگها اطلاع داشت و بعلاوه در حالات خاصي ساخت و بافت سنگ عميق امكان دارد شبيه ساخت و بافت سنگ نيمه عميق باشد و بالعكس.


وجود 622 آتشفشان فعال در دنيا كه از دهانه يا شكافهاي آنها گاهگاهي مواد مذاب سيليكاته خارج مي شود، ساخت و بافت عده زيادي از سنگ هاي آذرين و همبري ناگهاني اغلب دايك ها و سيل ها نشان مي دهد كه سيال سيليكاته مي تواند در تحت شرايط معيني در زيرزمين وجود داشته باشد. تجربيات آزمايشگاهي هم نشان داده است كه مي توان فلدسپات ها و عده ديگري از كانيهاي تيپيك سنگهاي آذرين را از سرد كردن محلول هاي سيليكاته داغ مصنوعاً تهيه كرد.


ساخت سنگهاي آذرين:
عده از ساختهاي سنگهاي آذرين را فقط مي توان در مقياس بزرگ و در روي زمين مشاهده كرد كه خود به خود قابل استفاده در سنگ شناسي توصيفي نيستند. مهم ترين اين دسته از ساختها عبارتند از: ساخت منشوري يا ستوني در بازالت ها، ساخت بالشي در باز التها، در زه‌هائي كه در برخي فنوليتها و بازالت ها مشاهده مي شود، سيستم درزه‌هاي مكعبي اي لوز وجهي كه در خيلي از سنگهاي آذرين ديده مي شود.


دسته ديگر ساختها را مي توان در نمونه هاي كوچك هم مشاهده كرد كه مهم ترين آنها عبارتند از:
o ساخت توده اي – عده اي از سنگهاي آذرين دانه درشت مي باشند و وقتي بخواهيم مثلاً آنها را گذرگاهها استخراج كنيم در هيچ جهتي ساده‌تر از جهت هاي ديگر نخواهد شكست و بعلاوه در اين سنگها هيچ نوع اثر لايه بندي هم ديده نمي شود. ساخت اين سنگها را توده اي گوييم.


o ساخت جرياني – چون اصولاً سنگهاي آذرين در اثر جريان يافتن و سرد شدن آنچه در اصلاح ماگما گفته مي شود در داخل يا روي پوسته زمين بوجود مي آيد، در اثر اين جريان ممكن است كانيهايي كه در ابتدا تبلور مي شود به صورت موازي قرار گيرد. گاهي هم علاوه بر كاني‌ها قطعه سنگهاي هم داخل اين ماگما وارد مي شود و آن ها را زينوليت مي ناميم. در اثر جريان به صورت موازي در مي آيد. اين نوع ساخت را به طور كلي ساخت جرياني گوييم كه به دو نوع ساخت جرياني خطي و ساخت جرياني صفحه اي تقسيم مي شود. به اين ترتيب كه وقتي كانيهاي منشوري شكل مانند آمفيل ها موازي هم قرار گيرند ساخت جرياني خطي بوجود مي آيد و وقتي كاني هاي صفحه اي شكل مثل ميكاها موازي هم مي شوند به آن ساخت جرياني صفحه اي گفته مي شود. عملاً ديده مي شود كه سنگها در صورتي كه داراي ساخت جرياني صفحه اي باشند در امتداد موازي با اين صفحه اي خيلي آسانتر شكسته مي شوند. معمولاً سخت ترين جهت شكست سنگ امتدادي موازي با صفحه عمود بر اين ساخت جرياني است.


كاني هاي سنگهاي آذرين
كاني هاي سيليس:
مهم ترين كاني هاي سيليس كه فرمول شيميايي همه آنها است عبارتند از:
الف: كوارتز كه در سيستم هگزازگونال (تريگونال) متبلور مي شود و داراي انواع زير است:


كوارتز يا كوارتز درجه حرارت پايين: كه از درجه حرارت معمولي تا درجه حرارت پايدار است.
كوارتز يا كوارتز درجه حرارت بالا: كه بين تا پايدار است و از درجه حرارت بالاتر هم مي تواند به صورت نيمه پايدار وجود داشته باشد.
تركيب كاني شناسي متوسط سنگهاي آذرين:
نوع كاني نوع سنگ


گرانيت سينيت گرانوديوريت كوله تر ديوريت ديوريت گابرد ايمونت دياباز دياباز دونيت
25 - 21 20 2 - - - -
40 72 15 6 3 - - - -
26 12 - - - - - - -


- - 46 56 63 - - - -
- - - - - 65 63 62 -
5 3 3 4 5 1 - 1 -
1 7 13 8 12 3 - 1 -
- - - - - 7 12 3 90
2 2 1 2 2 2 2 2 3
اثر اثر اثر 1 اثر - - - -
اثر اثر اثر اثر اثر - - - -


ب) تديرعيت كه در سيستم هاي اورتوردمبيك و هگزاگونال متبلور مي‌شود و داراي انواع زير است و تريدعيت از درجه حرارت معمولي تا درجه حرارت پايدار است.
تريدعيت بين درجه حرارت و پايدار است.
تريدعيت در درجه حرارت بالاتر از ديده مي شود ولي بين و پايدار است. در درجه حرارت بالاتر از به صورت نيمه پايدار ديده مي شود و در ذوب مي شود.
ب) گرليستو باليت كه در سيستم تتراگونال تبلور مي شود و داراي انواع زير است:
كريستو باليت از درجه حرارت معمولي تا درجه حرارت الي مي تواند وجود داشته باشد ولي پايدار نيست.
كرتيسو باليت ، از درجه حرارت - بالاتر مي تواند وجود داشته باشد ولي حدود پايداري آن بين و است كه در درجه حرارت اخير ذوب مي شود.
دياگرام تعادلي كاني هاي سيليس


كوازيك، فاز فشار زياد سيليس است كه در فشارهاي زياد پايدار است و براي اولين بار در سال 1953 ميلادي در فشار 35000 اتمسفر به طور مصنوعي دو امر يك تهيه شد ولي به صورت طبيعي نيز يافت مي‌شود.
علاوه بر انواع مصنوعي سيليس كه از ذكر آنها صرف نظر مي شود نوعي سيليس نهايي بلورين هم بنام كلسدوئن وجود دارد.
شكل بالا دياگرام تعادلي فازهاي مختلف را برحسب تغييرات فشار و درجه حرارت نشان مي دهد.
فلدسپات ها:
فلدسپات ها اصولاً آلوموسيلكتهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و باريم هستند كه در سيستم هاي منوكلينيك و تريكلينك تبلور مي شوند و مي‌توان آنها را به سه دسته زير تقسيم بندي كرد:


1) فلدسپاتهاي قليايي به فرمول عمومي
2) بلاژيوكلازها به فرمول عمومي
3) فلدسپاتهاي باريم به فرمول عمومي


فلدسپاتهاي قليايي يك سري ايزومورف بين مولكو ارتوز و ملكول آبست هستند و پلاژيو كلازهايك سري ايزومورف ديرگند بين آلبيت و انورتيت. فلدسپاتهاي قليايي معمولاً كمتر از 5 الي 10% از ملكول آنورتيت دارند ولي در انواع بر سديم آنها ممكن است مقدار ملكول كلسيم بيشتر باشد. مقدار ملكول ارتوز پلاژيو كلازها هم معمولاً از حدود 10% -5 بيشتر نيست. فلدسپات پتاسيمي كه در بالاترين درجات حرارت متبلور مي شود و سيستم منوكلنيك متبلور مي شود و سانيدين ناميده مي شود. در حد نهايي ديگر ميكروكلين ها قرار دارند كه در پايين ترين درجه حرارت متبلور مي شوند.


آلبيت ها معمولاً تريگلينك هستند ولي وقتي حرارت داده شوند به منو كلينيك تغيير سيستم مي دهند. وقتي فلدسپات هاي باريم بيش از 90% ملكول داشته باشند با سم سلزين خوانده مي شوند و اگر كمتر از 30% از اين ملكول داشته باشند بنام هيالوفان گفته مي شوند. آلبيت شاخص ترين كاني اپيليت است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید