بخشی از مقاله
بازدید از شرکت سیمان و پروژه ساختمانی صدف
مراحل ساخت ساختمانهاي اسكلت فلزي :
الف ـ عمليات ساخت اسكلت فلزي ساختمان :
1ـ تسطيح و گودبرداري و آماده كردن زمين
2ـ اجراي مراحل مختلف پيسازي و قالببندي پي
3ـ آرماتوربندي و شناژ فنداسيون و نصب صفحه ستونها
4ـ بتنريزي پي
5 ـ ساخت ستونها و نصب بر روي صفحه ستون
6 ـ نصب پلها و تيرهاي اصلي و تيرريزي
7 ـ ساختن شمشيري پلهها
8 ـ بادبند
ب ـ عمليات سفتكاري :
1ـ طاق ضربي و ديوار چيني
2ـ اجراي هواكش و دودكش
3ـ اجراي ناودانها
4ـ نصب دروپنجره
5 ـ ايجاد چاه آشپزخانه و چاه فاضلاب
6 ـ گچ و خاك و سفيدكاري
7 ـ كفسازي و اجراي سنگ فرنيز
8 ـ سرويسها
9ـ بام
طاق ضربي :
در ساختمانهاي آجري همه نوع سقفي ميتوان به كاربرد مانند سقفهاي تيرچه بلوك، طاق ضربي، پيشساخته و غيره. در مورد سقفهاي تيرچه بلوك در بخش ساختمانهاي بتوني توضيح داده خواهد شد. و در اين بخش فقط با سقفهاي طاق ضربي آشنا ميشويم.
طاق ضربي معمولاً در بين تيرآهنهاي پوشش سقف انجام ميشود. در بعضي از شهرستانهاي ايران مانند يزد طاق ضربي را با خيزبلند در حدود نيمدايره روي دهانههاي تا حدود 6 متر هم اجرا ميكنند براي اجرا طاق ضربي بدين طريق عمل ميكنند كه روي دهانههاي اطاق را با فاصلههاي تقريباً يك متر به يك متر تيرآهن مناسب كه نمره آن با توجه به دهانه طاق به وسيله محاسبه تعيين شده است قرار ميدهند و آنگاه بين آن را به وسيله آجرهاي فشاري با ملات گچ و خاك پر
مينمايند. بايد توجه نمود كه آجر طاق ضربي نبايد كاملاً زنجاب شده باشد(قبل از مصرف مدتي در آب قرار گرفته باشد) فقط بايد آجر آب نديده را بلافاصله قبل از مصرف در سطل آب فرو كرده و بعد در محل مناس نصب نمود. براي اطمينان از مقاومت طاق بعد از اتمام كار روي آن را به وسيله دوغابي از گچ ميپوشانند تا كليه منافذ طا
ق را كه احتمالاً خالي مانده است پر نموده و جسم توپر و يكپارچهاي ايجاد نمايد.
بهتر است در فصل بارندگي از اجرا اين قسمت خودداري شود زيرا در غيراينصورت چنانچه بعد از اجرا طاق ضربي و قبل از اجرا پوششهاي ديگر روي آن اگر باران ببارد آب باران به واسطه عدم وجود منافذ لازم روي سقف باقي مانده و موجب فساد گچ گشته و ايجاد خسارت مينمايد(گچ در مقابل رطوبت مقاوم نيست). خيز طاق ضربي بايد در حدود 2 سانتيمتر باشد. اگر كمتر از 2 سانتيمتر
باشد بواسطه تخت بودن طاق ممكن است در اثر نيروهايي كه از بالا به آن وارد ميشود فرو ريزد و اگر بيشتر از 2 سانتيمتر باشد به علت آنكه مجبور هستيم از زير سطح صافي داشته باشيم، ناچاراً بايد خيز آن را از زير با گچ و خاك پر نموده در اين صورت طاق ما سنگينتر خواهد شد.
ديوار
با توجه به اينكه ابعاد آجر 5/15×11×22 ميباشد در ساختمان ديوارهاي آجري را به عرض 22 سانتيمتر(يك آجر) و يا 35 سانتيمتر(5/1 آجر) و يا 45 سانتيمتر(2 آجر) و يا 55 سانتيمتر(5/2 آجر) ميچينند.
در ساختمانهاي ديوار به دو منظور ساخته ميشود.
الف ـ براي جداسازي قسمتهاي مختلف ساختمان
به اين نوع ديوارها پارتيشن يا جداكننده و يا تيغه ميگويند. تيغه ديواري است به پهناي 5 يا 10 و يا 20 سانتيمتر. تيغههاي بلند و طويل را نميتوان به پهناي 5 يا 10 سانتيمتر ساخت زيرا تيغههاي 5 يا 10 سانتيمتري با ابعاد زياد ايستا نخواهد بود. چنانچه بخواهيم تيغههاي 5 سانتيمتري را با طول و يا ارتفاع زياد بسازيم بايد بين ديوار به فاصلههاي 5/1 تا 2 متر نبشيكشي نمائيم. در غيراينصورت اين ديوارها با كوچكترين تكانهاي جانبي فرو خواهد ريخت و در مقابل زلزله كوچكترين مقاومتي از خود نشان نميدهد. ملات تيغههاي 5 سانتيمتري معمولاً گچ و خاك است. در بعضي از ساختمانها تيغهها را با بلوكهاي گچي پيشساخته به ضخامت 10 سانتيمتر نيز ميسازند. اين نوع پارتيشنها بيشتر در ساختمانهاي فلزي و بتوني به كار ميرود.
ب ـ ديوارهاي حمال
اين نوع ديوارها كه ديوارهاي اصلي ساختمانهاي آجري ميباشند براي انتقال بار ساختمان به زمين ساخته ميشوند و فقط در ساختمانهاي تمام آجري مورد استعمال دارند. حداقل ضخامت اين نوع ديوارها 35 سانتيمتر است(5/1 آجر). اين ديوارها علاوه بر حمال بودن عهدهدار جداسازي بين قسمتهايي مختلف ساختمان نيز ميباشند.
دودكشها
دودكشها لولههادئي هستند كه دود يا هواي آلوده داخل دستگاههاي توليد حرارت مانند ديگهاي شوفاژ و يا بخاريهاي نفتي و گازي و همچنين هواي داخل فضاي آشپزخانه و يا توالت را به خارج هدايت مينمايند.
دودكشها را معمولا در ديوارهاي عريضتر ميسازند و يا براي ساختن دودكشها از لولههاي مخصوصي استفاده مينمايند. استفاده از لولههاي سيماني معمولي كه داراي جداره كلفتي ميباشد پيشنهاد نميگردد زيرا كار گذاشتن اين لوله در ديوار با توجه به قطر خارجي آن كه در حدود 25 الي 30 سانتيمتر است در ديوار ايجاد بريدگي نموده و از قدرت آن ميكاهد ولي چنانچه از
لولههاي ايرانيت استفاده گردد دودكشها بهتر كار خواهند نمود. بهتر است لوله ايرانيت در ضمن ديوار چيني در محل مخصوص كار گذاشته شود.
بلندي لولههاي دودكش بايد با توجه به بلندي ساختمانهاي اطراف ساخته شود در هر حال دودكش بايد در حدود 50 سانتيمتر از ديوارهاي اطراف بلندتر باشد.
براي هر دستگاه حرارتي(بخاري) بايد يك دودكش جداگانه ساخته شود و بدين ترتيب نبايد هيچوقت از يك دودكش براي دو دستگاه بخاري استفاده نمود زيرا اگر فرض بر اين باشد كه دود در اثر گرم نمودن هواي مجاور خود و پائين آوردن وزن مخصوص آن(سبك شدن هواي مجاور) به بالا صعود مينمايد حال اگر چند متر بالاتر نيز هوا در اثر گرما همين وزن مخصوص را داشته باشد نتيجتاً در دودكش اغتشاش ايجاد شده و دود بخارج نميرود.
بهتر است در قسمت انتهائي دودكش وسيلهاي نصب شود كه از ورود مستقيم بادهاي شديد به داخل بخاري جلوگيري شود اين بادگيرها انواع مختلف دارد و يكي از آنها لولههائي از آهن ورق گالوانيزه ميباشد كه بصورت شكل زير ميسازند.
چنانچه در ساختن دودكش از لوله استفاده نشود بايد دقت نمود كه داخل دودكش بوسيلة اندود گچ و خاك مسطح گردد زيرا در غيراينصورت ناهمواريهائي كه سطح آجرگري دارد مانع صعود دود ميگردد.
اندودگچ و خاك داخل دودكش بايد همزمان با دودكشسازي انجام شود زيرا بعد از اتمام كار دسترسي به تمام قسمتهاي آن ممكن نيست. چنانچه دودكش در وسط بام قرار گيرد بايد براي ايزولاسيون اطراف آن همان ديتيلي را كه در مورد جان پناه توضيح داده شد اجراء گردد. دودكشهائي كه براي دستگاههائي با حرارت زياد ساخته ميشوند بايد در داخل وسيلة مواد نسوز(آجرنسوز ـ خاك نسوز) اندود شود.
ناودان
همانطوريكه ميدانيم كليه آب بام بوسيله شيبهاي احداثي به محل ناودان راهنمائي شده از آنجا به چاه و يا خارج ميريزد بدين لحاظ اطراف ناودان بيشتر از كليه نواحي ديگر بام محل عبور آب بوده و خطر نفوذ آب از آنجا بيشتر است. بهمين دليل براي اجراي آن قسمت از بام ديتيل مخصوصي را اجراء مينمايند.
بهترين محل ناودان
بهترين محل براي ناودان درست در وسط بام ميباشد. (محل برخورد اقطار) زير
ا فاصله آن نقطه از تمام نقاط ديگر تقريباً بيك اندازه بوده و در نتيجه با توجه به 2 درصد شيب مورد نياز بار كلي سقف در همه جا بطور يكسان پخش ميشود ولي اگر ناودان درست در وسط ساختمان نباشد در نتيجه بيك نقطه از بام دورتر بوده و بهمان نسبت بار آن نقطه بيشتر خواهد بود.
ولي انتخاب محل ناودان درست در وسط بام بعلت وجود اطاقها و سالنها و اينكه نميتوان از وسط اطاقها لوله فاضل آب گذرانيده تقريباً هيچ وقت مقدور نيست.
با توضيحات فوق روشن است كه بايد براي محل ناودان جائي را انتخاب نمود كه نزديكترين فاصله ممكن را به تمام نقاط بام داشته باشد. تا بدينوسيله بار بام حداقل شود ضمناً عبور لوله ناودان در طبقات مزاحمتي براي اطاقها و سالنها و كمدها ايجاد ننمايد.
دروپنجره
دروپنجره از قسمتهاي مهم و اساسي ساختمان ميباشد زيرا بوسيله اين قسمت از ساختمان است كه ارتباط ساكنين يك واحد مسكوني يا خارج فراهم شده و نور و هواي واحد مسكوني تامين ميگردد.
در موقع انتخاب مصالح و يا فرم پنجره بايد دقت كافي بعمل آيد تا علاوه بر زيبائي نور و هواي كافي به واحد مسكوني برساند.
دروپنجره را عموماً با چوب و يا پروفيلهاي فلزي و يا پروفيلهاي آلومينيم ميسازند.
براي ساختن درهاي ورودي اطاقها از چوبهاي مصنوعي مانند فيبر ـ نئوپان ـ تخته سه لاهاي بيروكش و با روكش استفاده مينمايند. چهار چوب اصلي درهاي ورودي را گاهي اوقات از پروفيلهاي فلزي ميسازند براي ساختن درهاي چوبي و چهارچوب آن بايد قسمتهاي زير ساخته شود.
چاه
چاه بدو منظور حفر ميگردد يكي چاه آشپزخانه و دوم چاه فاضل آب است. در شهرهائي كه فاقد اگو ميباشد براي دفع فاضل آب از چاه استفاده مينمايند.
چاهكني به قسمتهاي مختلف زير تقسيم ميگردد.
1ـ ميله
2ـ انبار
3ـ طوقه
4ـ گلدان روي دهانه چاه
5 ـ دال بتوني روي گلدان
1ـ ميله
ميله چاه استوانهاي است به قطر تقريبي 90 سانتيمتر طول اين ميله بر حسب زميني كه در آن چاه حفر ميگردد متفاوت است. حفر ميله بايد تا رسيدن به رگههاي آبكش خاك ادامه پيدا كند زيرا اگر حفر ميله چاه مثلا در رگهاي از خاك رس متوقف گردد بعلت غيرقابل نفوذ بودن آن رگه چاه بسرعت پر شده و غيرقابل استفاده ميگردد. رگههاي ماسة كه در آن قلوهسنگهاي درشت داشته و فاقد مواد چسبنده باشد بهترين رگه آبكش ميباشد. در هر حال عمق ميله چاه نبايد از 12 متر كمتر باشد. البته بدون محاسبه ارتفاع انبار و در ساختمانهاي بلند و سنگين محل حفر چاه و عمق ميله و امتداد كانالهاي انبار بايد حتماً با نظر مهندس محاسب انجام شود زيرا چنانچه عمق ميله باندازه كافي نباشد ممكن است در موقع عبور كانالهاي انبار از زير پيهاي نقطهاي در اثر قطع گرديدن تنشهاي پخش شده از پي كه در اثر وزن ساختمان بوجود ميآيد پيها نشستهاي عمده و غيرقابل پيشبيني نموده و موجب تخريب ساختمان گردد.
بايد دقت شود كه ميله چاه كاملاً عمودي حفر گردد چنانچه در موقع حفر به قطعات بزرگ سنگي برخورد نموديم بهتر است كه يا محل چاه را تغيير دارد و يا با وسائلي مانند ديناميت و غيره سنگ را سوراخ نموده و به حفاري ادامه دهيم. در هر حال نبايد ميله چاه را از خط مستقيم منحرف نموده در موقع ميلهكني اگر خاك محل ريزشي باشد بايد از كول و يا امكانات ديگر استفاده نمود و در اين مورد قبلا توضيح شده است.
2ـ انبار چاه
بعد از اتمام حفاري ميله در پائين چاه توانلهائي از هر طرف حفر مينمايند حفر اين تونلها بواسطه ايجاد سطح تماس بيشتر آب با قسمتهاي آبكش چاه ميباشد. حجم اين تونلها بر حسب محل
مصرف و نوع مصرف متفاوت ميباشد. بديهي است كه انبار مورد لزوم يك بيمارستان و يا ساختماني كه چندين آپارتمان دارد با انبار چاهي كه مخصوص يك ويلا ميباشد متفاوت است و همچنين حجم انبار بر حسب ميزان مكندگي خاك چاه نيز متفاوت ميباشد.
3ـ طوقه چاه
قسمت آجرچيني دهانه چاه را طوقه چاه ميگويند اين قسمت كه تقريباً به صورت مخروط چيده ميشود براي جمع كردن دهانه چاه ميباشد طريقه عمل چنين است كه در حدود يك الي 2 متر پائينتر از سطح زمين در ميله چاه پلهاي ايجاد مينمايند كه بآن جاي طوقه يا پاي طوقه ميگويند.
آنگاه آجر چيني را از اين محل شروع كرده و تا دهانه چاه ادامه ميدهند بدين طريق كه هر رگ را قدري جلوتر از رگ قبلي قرار ميدهند تا مخروط موردنظر ساخته شده و دهانه چاه جمع گردد و
تقريباً بيك سوراخ كوچك ختم شود. ملات طوقهچيني بايد ملاتي باشد كه در مقال آب مقاومت نمايد مانند ملاتهاي ماسهآهك.
طوقهچيني بايد با دقت انجام شود زيرا در غيراينصورت موجب خطرات جانبي خواهد شد در تهران تاكنون بارها در اثر فروكش نمودن طوقه چاه چندين نفر جان خود را از دست دادهاند.
4ـ گلدان روي چاه
براي اينكه آب راهنمائي شده بچاه مستقيماً و بطور عمودي به چاه وارد شود و از پاشيدن آن به بدنه چاه مخصوصاً پاي طوقه جلوگيري گردد روي دهانه چاه گلدان نسبتاً بزرگي كه ته آنرا برداشتهاند قرار ميدهند.
اگر فاضل آب چاه به پاي طوقه بريزد بعد از مدتي خاك آنرا شسته و زير طوقه را خالي نموده در نتيجه طوقه نشست كرده چاه دهان باز ميكند. هشتاد درصد علت نشست طوقه فقط به دليل عدم نصب گلدان روي طوقه ميباشد. آب تمام لولههاي چدني بايد بداخل گلدان راهنمائي شده و از آنجا به چاه بريزد.
5 ـ دال بتوني روي گلدان
براي جلوگيري از خطرات جاني در موقع نشست طوقه چاه بهتر است پس از نصب گلدان و اتمام كارهاي لولهكشي فاضل آب دال بتوني به ابعاد تقريبي 5/1×5/1 متر و ضخامت تقريبي 10 سانتيمتر روي چاه قرار دهند اگر اين قطعه بتوني با ميلهگردهائي به ضخامت 10 يا 8 ميليمتر و در حدود 7 الي 8 عدد در متر مسلح شود بهتر است.
محل حفر چاه
محل حفر چاه بايد جائي باشد كه رفت و آمد كمتر در آنجا صورت گيرد مانند زير پلهها، حياط خلوتها و غيره ضمناً چاه بايد به لولههاي فاضل آب عمودي نزديك باشد تا حتيالمقدور از لولهكشي فاضل بطور افقي خودداري گردد زيرا خطر مسدود شدن لولههاي افقي بيشتر ميباشد. چنانچه مجبور باشيم چاه را در محلهاي پررفت و آمد مانند راهروها يا كف آشپزخانه و يا هال حفره نمائيم بايد بعد از طوقهچيني روي آنرا بوسيله يك دال بتني بپوشانيم اجراي اين دال بتني كه هزينه چنداني هم ندارد در صورت ريزش كردن طوقه چاه مانع سقوط افراد بداخل آن ميگردد.
چنانچه در محلي آب آشاميدني ساكنين ساختمان از چاه آب تامين گردد چاه فاضل آب و چاه آب بايد بقدر كافي از همديگر دور باشند(در حدود 30 متر) زيرا در غيراين صورت چاه آب بوسيله باكتريهاي موجود در فاضل آب آلوده خواهد شد.
گچ و خاك
خاك رس را الك كرده و با گچ مخلوط مينمايند. نسبت اين مخلوط در اصطلاح بنائي به قدرت گچ و يا زودگيري آن بستگي دارد. هر قدر گچ زودگيرتر باشد به خاك بيشتري نياز دارد و معمولا نسبت تقريبي اين مخلوط پنجاه درصد ميباشد.
پس از مخلوط نمودن گچ و خاك، در ظرفهاي كوچكي كه به آن استانبولي ميگويند قدري آب ريخته و آنگاه اين مخلوط را روي آب ميپاشند تا بدينوسيله كلية دانههاي گچ در تماس با آب باشد.. آنگاه آنرا مخلوط كرده تا بصورت خميري يكنواخت درآيد و بعد فاصلة بين شمشهگيري را كه قبلا توضيح داده شد بوسيلة آن پر مينمايند. علت مصرف خاك در گچ خاك اينست كه هم ملات ارزانتر تمام ميشود و هم ملات ديرگيرتري بدست ميدهد و پلاستيكتر از ملات گچ ميباشد.
سفيدكاري
بعد از اتمام كاهگل و يا گچ و خاك و خشك شدن آن اقدام به سفيدكاري ميكنند به علت زودگير بودن ملات گچ آنرا مانند گچ و خاك به مقدار كم در استانبولي ميسازند. در موقع ساختن ملات گچ بايد پودر گچ را توي آبي كه در استانبولي ميريزند بپاشند تا تمام ذرات گچ در مجاورت آب قرار گرفته و تر بشود. آنگاه آنرا با مالة روي كاهگل و يا گچ و خاك ميمالند بطوريكه سطح كاملاً صاف و يكنواختي ايجاد شود.
كُشتهكشي
بعلت زودگير بودن گچ نميتوان سطح آنرا كاملاً پرداختي و صاف نمود. بدين علت بعد از سفيدكاري و قبل از آنكه ملات گچ خشك شود روي آنرا يك ورقه كشته به ضخامت چند دهم ميليمتر ميكشند و با ماله خوب پرداخت ميكنند تا سطحي كاملاً صاف و آمادة نقاشي بدست آيد.
كشته ملات گچي است كه ديگر سخت نميشود(خشك شدن با سخت شدن اشتباه نشود) و آنرا بدين طريق تهيه مينمايند كه ابتدا پودر گچ را از الك بسيار ريزي گذرانيده و آنگاه آن را مانند تهية ملات گچ معمولي توي آب ميباشند و بويلة هم زدن ملات با دست مانع سخت شدن آن ميشوند و عمل هم زدن را تا 10 الي 15 دقيقه ادامه داده تا گچ حداكثر ازدياد حجم خود را بدست آورد.
اين ملات كاملاً يكنواخت بوده و هرگز سخت نميگردد بلكه در اثر تبخير سطحي خشك ميشود. گچ ساختماني به رنگ سفيد بوده و روي آنرا ميتوان نقاشي نمود. بوسيلة گچ روي ديوار و سقف ساختمان گل و بته و نقشهاي زيباي ديگري ميسازند كه باين هنر بطوركلي گچبري ميگويند.