بخشی از مقاله
مقدمه
در فصل اول اين تحقيق به كليات مربوط به موضوع پرداخته شده و بيان موضوع تحقيق ، اهميت موضوع و هدف و محدوديتهاي تحقيق از جمله بخشهاي مشمول در اين فصل ميباشند.
تحقيقات انجام شده بر اين نكته تأكيد دارند كه استرس عكسالعمل افراد در مقابل عوامل ايجاد كننده فشار عصبي ميباشد. علل زيادي براي فشارهاي عصبي نام برده شده است كه برخي از اين علل را ميتوان در سازمانها و برخي ديگر را نيز در محيط اجتماع و خانواده يافت. در اين تحقيق سعي گرديده است ابتدا برخي از علل ذكر شده براي فشارهاي عصبي كه ريشه در كهيط سازماني و محيط اجتماع و خانواده دارند بيان بررسي گردد و سپس اين عوامل در ايجاد فشارهاي عصبي در مديران شركت ماشينسازي اراك پرداخته شود.
فشارهاي عصبي داراي عوارض و اثرات بسياري ميباشند. تحقيقاتي نيز در زمينه اثرات فشارهاي عصبي بر روي اعضاء سازمانها انجام گرفته است و برخي از اين تحقيقات نيز اين اثرات را دستهبندي كردهاند. در اين تحقيق نيز پس از بررسيهاي انجام شده اثرات اين فشارها بر روي كارآيي مديران مورد بررسي قرار گرفته است و به اين نكته پرداخته شده است كه اين فشارها تا چه حد عملكرد مديران شركت را تحت تأثيرقرار ميدهند.
نكته قابل توجه ديگر اين است كه تحقيق پيرامون فشارهاي عصبي نيز مانند بسياري از تحقيقات ديگر با محدوديتهايي روبرو بوده است. از جمله مهمترين اين محدوديتها نيز ميتوان از عدم همكاري برخي از مديران در پركردن پرسشنامههاي تحقيق، ندادن اطلاعات كافي در زمينه موضع تحقيق توسط مسئولين برخي از واحدها و كمبود منابع و مآخذ جديد درباره موضوع در داخل كشور را نام برد كه در اين فصل به بيان تفصيلي هر يك از موارد فوق پرداخته خواهد شد.
بيان و تعريف موضوع
موضوع اين تحقيق «بررسي عوامل فشارزا و نقش فشار عصبي دركارآيي مديران كارخانه ماشينسازي اراك » ميباشد. جهت بيان دقيقتر موضوع تحقيق بطور مختصر به تشريح آن پرداخته ميشود.
همانگونه كه از عنوان اين تحقيق پيدا است اين تحقيق شامل دو بخش اصلي ميباشد كه مبناي كار تحقيقاتي مورد نظر را تشكيل ميدهند. بخش نخست اين تحقيق به عوامل ايجاد كننده فشار عصبي اختصاي دارد و بخش دوم به بررسي رابطه بين فشار عصبي و كارآيي مديران مربوط ميشود.
فشار عصبي ممكن است متعادل و سازنده بوده و نتايج مثبتي در عملكرد شخص ايجاد نمايد و يا اينكه از ميزان متعادل كمتر يا بيشتر بوده و نقش مخرب در عملكرد شخص داشته باشد. اگر قرار است كه مديران سازماني فعاليتهاي آن سازمان را جهت نيل به اهداف هماهنگ نموده و برنامهريزيها و سازماندهيها و ساير وظايف خود را انجام دهند فشار عصبي ميتواند در اين فعاليتها نقش مثبت يا منفي ايفا نمايد و موجباتي را فراهم سازد كه مدير فعاليتهاي خود را بطور مطلوب يا نامطلوب انجام دهد. مديريت از حرفههايي است كه بيش از مشاغل ديگر با فشارهاي عصبي سرو كار دارد و در صورتي كه فشارهاي عصبي از حد معيني بالاتر رفت تغييراتي در ابعاد سازماني مشاهده خواهد شد. اگر فشار عصبي مدت زيادي در مدير باقي بماند ممكن است صدمات جبرانناپذيري نيز به وي وارد نمايد.
فشارهاي عصبي وارده به افراد ممكن است داراي علل متعددي باشند. گاهي فشارهاي عصبي در سازمان ناشي از عوامل محيطي بيرون از سازمان از قبيل خانواده و مشكلات مربوط به آن همچون مرگ عزيزان ناشي ميشوند و گاهي نيز عوامل بيروني شامل محيط بيرون از خانواده، همچون تغييرات تكنولوژيكي و عدم اطمينان ناشي از آن و تغييرات سياسي منبع فشار عصبي افراد واقع ميشوند. همچنين گاهي نيز فشارهاي عصبي ممكن است ريشه در درون سازمان داشته باشد. عوامل فشارزاي درون سازمان نيز گاهي به خود شغل مربوط ميشوند و گايه نيز به درون شغل بستگي نداشته و به عوامل سازماني ديگر از قبيل همكاران، تهديد مرئوسان و گرفتاريهاي مالي و غيره مربوط ميگردند. بنابراين در اين تحقيق سعي ميشود كه تعيين شود آيا عوامل محيطي و سازماني در كارخانه ماشينسازي اراك باعث ايجد فشار عصبي در مديران ميشوند؟ همچنين به تعيين اين مطلب پرداخته ميشود كه در صورت مؤثر بودن اين عوامل اثر كداميك ازاين دو عامل در فشارزايي بيشتر است.
دستهبنديهاي متعددي در كتب علمي از عوامل فشارزا انجام گرفته است. يكي از نويسندگان اين عوامل را به دو دسته كلي عوامل درون سازمان و عوامل بيرونزا سازمان تقسيم كرده است كه عوامل درون سازمان خود به چهار دسته عوامل فيزيكي ، شغلي ، گروهي و عوامل سازماني تقسيم شدهاند. عوامل فيزيكي ايجاد كننده فشار عصبي دربرگيرنده مسائل فيزيكي محيط كار از قبيل نور، صدا و غيره ميباشند و عوامل شغلي نيز به جزئيات مربوط به شغل از قبيل تعارض نقش، كارزياد، تغيير ، محدوديتهاي زماني و غيره مربوط
ميشوند. همچنين عوامل گروهي شامل مسائل درونگروهي از قبيل فرمهاي درونگروهي مخالف و عدم انسجام گروهي و غيره ميباشند و عوامل سازماني نيز در برگيرنده مسائل مربوط به ساختار سازمان و رفتار رهبر و كاغذبازي و غيره ميباشند همچنين عوامل خارج از سازمان به سه دسته عوامل خانوادگي، عوامل مالي و عوامل اجتماعي تقسيم گرديدهاند.
با توجه به مطالبي كه درباره موضوع تحقيق بيان شد ميتوان متغيرهاي اين تحقيق را مشخص ساخت. يكي از متغيرهاي اين تحقيق فشار عصبي يا استرس ميباشد و متغيرهاي ديگر عوامل ايجاد كننده فشار عصبي و كارآيي مديران ميباشند كه در صفحات بعد توضيحات بيشتري درباره آنها داده خواهد شد. تغيير در عوامل ايجادكننده فشار عصبي به كم و زياد شدن ميزان فشار عصبي مديران منجر خواهد شد و هنگامي كه ميزان فشار عصبي كم و زياد گردد كارآيي يا عملكرد مديران نيز دستخوش تغييراتي خواهد شد. بنابراين بايد تعيين نمود كه عوامل ايجاد كننده فشارهاي عصبي كدامند و كاهش و افزايش آنها برعملكرد مديران چه تأثيري ميگذارد.
نكته قابل توجه اين است كه عوامل ايجادكننده فشار عصبي ممكن است اثر متفاوتي بر روي افراد مختلف داشته باشند. يك عامل ممكن است براي مديري فشار عصبي خفيفي ايجاد نمايد در حالي كه ممكن است براي مدير ديگر فشارزايي بالايي داشته باشد. درهر صورت هنگامي كه مديري دچار فشار عصبي ميشود حالتي در او ايجاد ميشود كه ممكن است احساس ناكامي، تنش و تعارض و يا بلاتكليفي نمايد و اين احساسات نيز اثراتي بر رفتار او داشته باشند.
تحقيقات انجام شده نشان ميدهند كه فشار عصبي امري اجتناب ناپذير ميباشد و هر فردي در هر زماني ممكن است با فشارهاي عصبي روبرو شود. حتي در عصر شكار نيز هنگامي كه انسانها به شكار ميرفتند و در معرض تهديدات حيوانات وحشي قرار ميگرفتهاند دچار فشارهاي عصبي رواني شديد ميرفتند و در معرض تهديدات حيوانات وحشي قرار ميگرفتهاند دچار فشارهاي عصبي رواني شديد ميشدند. اگر چه آن نوع تهديدات قديمي و عوامل ايجادكننده فشار عصبي در قديم اكنون ديگر وجود ندارند ولي تهديدهاي ديگري كه به مراتب اثرات بيشتري از آنها دارند اكنون جاي آنها را گرفتهاند. بيكاري و اخراج از كار، درگيري با همكاران در محيط كار و كار زياد و غيره از جمله اين عوامل ميباشند.
اساساً منطق و فلسفه زندگي خود ايجادكننده فشار عصبي ميباشد و بيشتر افراد در وضعيتهاي زندگي و شغلي ايجادكننده فشار عصبي قرار دارند. عواملي همچون حوادث رانندگي انتصاب در پستهاي جديد، قرارهاي تلفني مهم و ملاقاتهاي مهم تماماً از عواملي هستند كه ممكن است ايجاد كننده فشار عصبي باشند.
با توجه به مطالب فوق اگر بتوان طرقي را ارائه نمود كه ميزان فشارهاي عصبي را در حد متعادلي نگهداشت اين امر يقيناَ عملكرد و كارآيي مديران را در سازمان بهبود خواهد بخشيد.
فشارهاي عصبي همچنين ممكن است اثراتي را بر انجام وظايف مديران داشته و كيفيت انجام وظايف آنها را پايين آورد. تصميماتي كه اغلب در شرايط تحت فشارهاي عصبي گرفته ميشوند اغلب بهينه نبوده و كمتر با موفقيت به اجرا درميآيند و با حذف و تقليل برخي از عوامل فشارزا ميتوان آنها را بهينه كرد. يكي ديگر از اثرات استرس بر عملكرد مديران و پرسنل افزايش غيبت ميباشد. فشارهاي عصبي غيرمتعادل ممكن است باعث شوند كه افراد خود را از محيط كار دور سازند و به غيبت و حتي در برخي موارد ترك خدمت دست زنند. ازديگر
اثرات فشارهاي عصبي ميتوان از حوادث صنعتي كه خسارات بسياري را چه از نظر نيروي انساني و چه از نظر مالي به سازمانها واردميكنند نام برد. همچنين كاهش رضايت شغلي افراد و اعضاي سازمان نيز از جمله اثرات اين فشارها ميباشند.
مطالب فوق تماماً نتايج تحقيقاتي بود كه در كشورهاي پيشرفته در رابطه با اين موضوع انجام گرفته است. و با مطالعه كتابخانهاي دررابطه با موضوع جنبههاي مورد بحث روشن گرديده است. ولي از آنجايي كهزمان و مكان تحقيق ممكن است بر نتايج تحقيقات اثر بگذارد و حتي ممكن است نتيجه تحقيقات را به كلي تغيير دهد، بايستي ديد كه آيا در كشور ما نيز نتيجه تحقيقات مانند نتايجي است كه در كشورهاي پيشرفته بدست آمده است؟ به عبارت ديگر آيا ممكن است تحقيقي كه در اين زمينه در كارخانه ماشينسازي اراك و آن هم بر روي مديران انجام ميشود نتيجهاي متفاوت با آنچه در كشورهاي پيشرفته بدست آمده است را بدست دهد.
اگر بطور دقيق به سئوالات مطرح شده در بالا توجه شود سؤالات زير كه سؤالات اصلي اين تحقيق ميباشند و از طريق مطالعه تئوريكي بدست آمدهاند بدست خواهند آمد:
1- آيا عوامل محيطي براي مديران ايجاد فشار عصبي مينمايند؟
2- آيا عوامل سازماني در مديران ايجاد فشار عصبي مينمايند؟
3- آيا استرس شديد به كاهش كارآيي مديران منجر ميشود؟
4- آيا استرس كم به كاهش كارآيي مديران منجر ميگردد.
با توجه دقيق به مطالب فوق روشن ميشود كه منظور از اين تحقيق كه پاسخگويي به سؤالات چهارگانه فوق ميباشد.
اكنون كه تا حدي به زمينه تئوريكي موضوع اشاره شد بهتر است به محيط اجراي يتحقيق و مراحل اجرايي تحقيق نيز اشاره گردد.
از عواملي كه باعث ميشود افراد در مناطق مختلف خصوصيات رواني و رفتاري متفاوتي داشته باشند محيط جغرافيايي ميباشد و مطالعات انجام شده
نشان ميدهد افرادي كه در مناطق جغرافيايي مختلف زندگي ميكنند ويژگيهاي متفاوتي دارند. خصوصيات روحي افرادي كه در مناطق گرمسيري زندگي ميكنند با خصوصيات روي افرادي كه در مناطق سردسير زندگي ميكنند متفاوت است. بر همين اساس در اين تحقيق جامعه آماري را مديران يك واحد سازماني كه همگي در شهرستان اراك استقرار دارند تشكيل ميدهند و بدين ترتيب سعي شده است تا حد امكان اثر عوامل جغرافيايي بر نتايج تحقيق محدود گردد.