بخشی از مقاله
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تأثیر متغیرهای نگرش و فشارهای اجتماعی بر نگرانی کشاورزان در زمینه حفاظت از خاک بود که از لحاظ هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و از لحاظ شیوهی تحلیل از نوع پژوهشهای "توصیفی همبستگی" است. جامعهی آماری این پژوهش کشاورزان بخش مرکزی شهرستان ساری - N=9621 - بودند که تعداد 120 نفر آنها با بهرهگیری از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند.
ابزار پژوهش، پرسشنامهای بود که روایی آن توسط تعدادی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان جهاد کشاورزی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنهم با استفاده از یک مطالعهی راهنما - در خارج از جامعه مورد بررسی - و آزمون آلفای کرونباخ، محقق گردید . - 0/66 0/90 - - یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیونی حاکی از آن بود که دو متغیر نگرش و فشارهای اجتماعی دارای اثر معنیداری بر روی نگرانی کشاورزان در زمینه حفاظت از خاک بودند و این دو متغیر توانستند، 42 درصد از تغییرات متغیر رفتار حفاظت خاک را پیشبینی کنند.
در این راستا، نتایج پژوهش نشان داد که کشاورزان در زمینه حفاظت از خاک اهمیت زیادی به نظرات اطرافیان خود میدهند. به عبارتی دیگر، در فعالیتهای حفاظت از خاک، بیشتر از نظرات و عقاید اطرافیان خود تأثیر میپذیرند - اثر فشارهای اجتماعی - و این نتیجه میتواند به عنوان نقطهی عطفی برای بهبود و تقویت رفتارهای حفاظت از خاک کشاورزان محسوب شود.
مقدمه
در چند دههی اخیر، محیطزیست با مسائل و مشکلات عدیدهای نظیر گرم شدن هوا، آلودگی هوای شهرها، آلودگیهای صوتی و کاهش تنوع گونهها روبرو شده است - منتیزاده و زمانی، 1391؛ حجازی و اسحاقی، . - 1393 از طرف دیگر، تجربه چالشهای محیطزیستی به کشورهای توسعهیافته محدود نمیشود، بلکه کلیه کشورهای جهان را در بر میگیرد
این در حالی است که افزایش کیفیت زندگی مردم با نرخ گزاف مصرف منابع محیطزیستی، بر زندگی مردم جهان تأثیر منفی گذاشته و آنها را با چالشهای عدیدهای - تغییرات آب و هوا، زوال منابع طبیعی و ... - مواجه ساخته است
اما، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات در مقابل حصول پایداری محیطزیست، موضوع "فرسایش خاک" میباشد. در واقع، تخریب اراضی به دلیل فرسایش خاک و تقلیل مواد غذایی از مسائل عمدهای است که توسعه بخش کشاورزی، امنیت غذایی، امنیت ملی و ... را تهدید میکند
بنابراین، اهمیت راهبردی منابع خاکی به طور گسترده مورد پذیرش همگان قرار گرفته و حفاظت از آن به عنوان پیشزمینه و ضرورتی برای دستیابی به امنیت غذایی و اتخاذ سیاستهای زیستمحیطی محسوب میشود شواهد نشان میدهد که منابع خاکی در معرض تخریب شدید میباشد؛ به گونهای که هرساله 6 تا 7 میلیون هکتار زمین به دلیل فرسایش از بین میرود
این در حالی است که وضعیت کشور ایران به گونهای است که به صورت یک کشور آسیبپذیر از نظر فرسایش خاک درآمده است
مطابق آمار انجمن علوم خاک ایران در سال 1392 میزان فرسایش خاک ایران، سه برابر متوسط قاره آسیا است و رتبه نخست فرسایش خاک را در میان کشورهای درحال توسعه و جهان دارد
لزوم توجه به این مهم موجب شده است که در کنار طرحهای فنی و اقتصادی کلان، توجه مسؤولان به ابعاد اجتماعی راهحلجویی برای حفاظت از منابع طبیعی - مانند خاک - معطوف شود - ولیزاده و همکاران، . - 1394 از طرف دیگر، تخریب اراضی به دلیل فرسایش خاک و تقلیل مواد غذایی از مسائل عمدهای است که توسعه بخش کشاورزی را محدود میکند
این در حالی است که در ایران، مسائل مدیریت و حفظ منابع خاکیعمدتاً متأثر از دو عامل، شرایط طبیعی و اقلیمی ایران و مدیریت و حفظ منابع خاک توسط فعالیتهای انسانی است بدین ترتیب، انسان نیز میتواند به واسطهی رفتارهایی که در قبال محیطزیست انجام میدهد و تغییراتی که در محیط ایجاد میکند، باعث تخریب محیطزیست از جمله خاک شده و آن را با تهدیدی نگرانکننده مواجه کند .
از این رو مطالعه نظاممند رفتار و عوامل مؤثر در شکلگیری آن مانند نگرانی انسان برای حفاظت از خاک بسیار حائز اهمیت میباشد.
از طرف دیگر، واکاوی و مرور مطالعات مربوط به عوامل تبیینکننده نگرانی افراد جامعه در زمینهی موضوعاتی نظیر آب، خاک، هوا و به صورت کلی محیطزیست، طیف گستردهای از تقسیمبندیها را آشکار کرده است
اما در یک تقسیمبندی کلی، مطالعاتی که در این زمینه انجام می شوند را میتوان به دو دسته تقسیمبندی کرد : دستهی اول مطالعاتی هستند که از یک الگوی نظری ویژه استفاده میکنند و دستهی دوم به مطالعاتی اختصاص دارد که به صورت کلی و عمومی به بررسی نگرانی و نگرش و رفتار محیطزیستگرایانه افراد مبادرت میورزند
هر دو دسته مطالعات عنوان شده به صورت گستردهای در بررسیهای جامعهشناسی محیطزیست، بومشناسی انسانی، روانشناسی محیطزیستی و ... مورد توجه فراوان قرار گرفتهان
همچنین در کنار این حوزههای علمی مطالعهی روابط انسان با محیطزیست و منابع طبیعی، رویکردهای مختلفی نیز برای تبیین نگرانی انسان نسبت به منابع طبیعی نظیر خاک رشد کرده است که تحت عنوان رویکرد منطقی و رویکرد اخلاقی از آنها یاد میشود و هرکدام از این رویکردها نیز دارای نظریات مختلفی میباشند
پیشفرض رویکرد منطقی این است که رفتار انسان بهعنوان یک موقعیت انتخاب منطقی است. در مقابل آن، پیشفرض رویکرد اخلاقی، رفتار انسان را با توجه به یک دید اخلاقی و در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و نگرشهای ارزشی آن موردتوجه قرار میدهد
این مطالعات گسترده در حوزههای مختلف روانشنانسی محیطزیستی، بومشناسی انسانی، جامعهشناسی محیطزیست و ... منجربه ارائهی این فرض شد که "بخشی از آسیبهای وارده بر محیطزیست نتیجه و پیامد عدم نگرانی انسانها در قبال از بین رفتن آن بوده و در نتیجه برای بهبود وضعیت محیطزیست باید به تبیین و شناسایی عوامل مؤثر - نیروهای شکلدهنده - نگرانیهای انسان در زمینه محیطزیست پرداخت". لازم به ذکر است که مطالعات گوناگونی به بررسی عوامل شکلدهندهی نگرانی افراد در قبال محیطزیست و منابع طبیعی پرداختهاند.
با توجه به مرور ادبیات انجام شده و با الهام از نظریههای منطقی - که در آنها نگرشهای محیطزیستی و فشارهای جامعه به عنوان مبنا و پایهی رفتاری برای افراد هستند - و نیز نظریات رویکرد اخلاقی - که نگرانی نسبت به محیطزیست را به عنوان یک فاکتور مهم در شکلگیری رفتار محیطزیستگرایانه میدانند - ، بررسی "رابطه" بین دو متغیر "نگرش در زمینه حفاظت از خاک" و "فشارهای اجتماعی در زمینه حفاظت از خاک" با متغیر "رفتار حفاظت از خاک" به عنوان هدف اختصاصی اول تعیین شد. در مرحلهی بعد، بررسی "تأثیر" دو متغیر مورد نظر بر روی متغیر "نگرانی در زمینهی حفاظت خاک" به عنوان هدف اختصاصی دوم مورد توجه قرار گرفت. این دو هدف اختصاصی در نهایت مبنایی برای تحقق هدف کلی پژوهش که تحلیل اثرات "نگرش" و "فشارهای اجتماعی" بر نگرانی کشاورزان بخش مرکزی ساری در زمینه حفاظت از خاک بود را فراهم کرد.
روش شناسی
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اثر نگرش و فشارهای اجتماعی بر نگرانی کشاورزان بخش مرکزی در زمینه حفاظت از خاک بود که در سال 1393 به اجرا در آمد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی و توصیفی همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 9621 کشاورز شالیکار در بخش مرکزی شهرستان ساری بود
حجم نمونه بر اساس آماره کوکران به تعداد 120 نفر برآورد گردید. روش نمونهگیری، روش تصادفی طبقهای متناسب با حجم بود. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامه بستهپاسخ بود که روایی آن با استفاده از نظرات برخی از متخصصان عرصه ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان جهاد کشاورزی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمونهای آلفای کرونباخ برای متغیرهایی که از طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفتند، محاسبه گردید و اعتماد پرسشنامه را برای انجام پژوهش قابل قبول نشان داد 0/90 - . - 0/66 همچنین، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS22 صورت گرفت.
متغیر وابستهی اصلی در این پژوهش " نگرانی نسبت به حفاظت از خاک" بود. همچنین، متغیرهای مستقل مؤثر بر متغیر وابسته عبارت بودند از: "فشارهای اجتماعی در زمینه حفاظت از خاک" و "نگرش نسبت به حفاظت از خاک". برای طراحی گویههای این متغیرها از خطمشیهای عنوان شده در مطالعهی کالموس و ایجمن - Kollmuss & Agyeman, 2002 - استفاده شده است؛ اما طراحی نهایی گویهها توسط خود نویسندگان صورت گرفت. برای سنجش همهی این متغیرها از طیف لیکرت پنجگزینهای - صفرکاملاً: مخالفم، :1 مخالفم، :2 نظری ندارم، :3 موافقم و 4کاملاً: موافقم - استفاده شده است.
در پژوهش حاضر متغیر "نگرش نسبت به حفاظت از خاک" به صورت "میزان یا حدی که کشاورزان حفاظت از خاک را مطلوب یا نامطلوب ارزیابی میکنند" ، تعریف شده است. از طرف دیگر، متغیر فشارهای اجتماعی نیز به صورت "میزانی که رفتارهای کشاورزان در زمینهی حفاظت از خاک تحت تأثیر اطرافیانشان قرار دارد" تعریف شده است.
همچنین، کالموس و ایجمن در مطالعهی خود که بر اساس جمعبندی تمام مطالعات انجام شده در زمینهی روانشناسی محیطزیستی تا سال 2002 انجام شده بود، از متغیر دیگری به نام "نگرانی محیطزیستی" سخن به میان میآورند و عنوان میکنند که این متغیر به عنوان واسطهای میان متغیرهایی مانند "نگرش، فشارهای اجتماعی" و " رفتار" عمل میکند.
در این پژوهش این متغیر به صورت " میزان حساسیت و دغدغهی فکری کشاورزان برای حفاظت از خاک" تعریف شده است. متغیرهای دیگر مورد بررسی در این پژوهش عبارت بودند از: جنسیت، سن، میزان تحصیلات، سابقه کار کشاورزی، تجربه کمآبی، شرکت در کلاسهای مرتبط با آب و نوع سکونت در روستا که آمارههای متناسب با هر کدام از آنها در قسمت آمار توصیفی ارائه شده است.