بخشی از مقاله
تأثير سازنده اينترنت بر اخلاق كاربران
چكيده
در اين مقاله به تأثيرات مثبت اينترنت بر اخلاق كاربران پرداخته شده است. ديدگاه اتخاذ شده در اين مقاله مبتني بر قابليتهايي است كه به صورت بالقوه در اينترنت وجود دارد و ميتواند سبب تسهيل ارتباطات جهاني ميان انسانها، از ميان برداشتن تبعيضها در دستيابي به اطلاعات و در نهايت ايجاد جامعه اطلاعاتي جهاني شود. از نظر نويسندگان اين مقاله اينترنت عليرغم چهره فناوريمحور خود ميتواند پديد آورنده فضايي باشد كه در آن اخلاق و روابط اجتماعي افراد تقويت گردد. معمولاً از چنين اخلاقي با عنوان «اخلاق سازنده» ياد
ميشود. استفاده از اينترنت اخلاق خاص خودش را به شيوهاي خودكار در كاربرانش به وجود ميآورد، كاربراني كه در هر لحظه داده يا اطلاعاتي را توليد ميكنند. از اينرو «اخلاق اينترنتي» جداي از «اخلاق سازنده» نيست. مقاله حاضر با يادآوري امكان همكاري ميان اينترنت و انسان به منظور ارتقاي روابط انساني و اصول اخلاقي نگارش يافته است.
كليدواژه : اخلاق؛ اخلاق سازنده؛ اخلاق اينترنتي
________________________________________
1- مقدمه
موضوعات اخلاقي معمولاً بر مبناي اصول فلسفي يا ديني جوامع مورد بحث و بررسي قرار ميگيرند، مانند اينكه انسان بايد با پدر و مادر، همسر و فرزندان خود چگونه رفتاري داشته باشد؟ پيشرفتهايي هم كه در حوزه دانش و فناوري روي ميدهند گاهي اوقات روابط ميان انسانها و اصول اخلاقي پذيرفته شده در هر جامعه را به چالش ميگيرند. اغلب در رابطه با انسان و ماشين اين ايده مطرح ميشود كه ماشينيشدن جامعه سبب كمرنگ شدن عواطف انساني و سردي روابط ميان انسانها شده است. چنين ديدگاهي در نگاه اول ميتواند درست به نظر برسد، اما براي دنياي امروز چندان مصداق ندارد. امروزه اينترنت و كاربردهاي گوناگون آن نظير پست الكترونيكي1، گروههاي بحث2 محاوره مستقيم يا اصطلاحاً چت3
فرصتهاي جديدي را براي آشنايي ميان كساني كه هرگز يكديگر را نميشناختهاند، فراهم ساخته است و دوستيهاي جديدي را از نوع مجازي4 بوجود آورده است كه گاهي به دوستيهاي واقعي ميان افراد همفكر و همعلاقه منجر ميشود. بدين ترتيب ميتوان انقلاب اطلاعاتي و در رأس آن اينترنت را بر خلاف انقلاب صنعتي و مظاهر آن كه سبب جدايي انسانها از يكديگر شد، عاملي پيوند دهنده ميان عناصر انساني و نزديك كننده جوامع انساني در نظر گرفت و به تعبيري در كنار هر رويداد يا تحول تكنولوژيكي ميتوان نتايج و تأثيرات مثبتي را نيز مشاهده نمود.
تأثير اينترنت بر روابط اجتماعي انسانها گسترهاي فراتر از ابعاد فردي را در بر گرفته است تا آن حد كه در هنگام وقوع بلاياي طبيعي و فجايع انساني عاملي مهم در انعكاس عواطف و احساسات انساني به شمار ميرود. نقش راهبردي اينترنت در دو رويداد بزرگ اخير يعني جنگ در عراق و حادثه سونامي5 مثال زدني است. در هر يك از ايندو رويداد، اينترنت جداي از ايفاي نقش اطلاعرساني خود، رسانهاي مهم در اعلام موجوديت گروههاي مختلف اجتماعي جهت حمايت از آسيب ديدگان و جلب كمكهاي مردمي از سراسر جهان بود. بسياري از كاربران اينترنتي با استفاده از امكانات اين رسانه جهاني به كمك نيازمندان شتافتند.
هدف از بيان اين مطالب ارائه يا القاي يك تفكر مثبتانديش يا خوشبينانه به ذهن خواننده نيست بلكه تبيين امكان تحقق جامعه اطلاعاتي آرماني در سراسر جهان است. شكي نيست كه همه كاربران اينترنتي به ارزشها و اصول والاي انساني اهميتي نميدهند. هكرها6 يا راهزنان اينترنتي كه با شيوههاي مختلف در صدد نفوذ به نقاط مشخصي از اينترنت هستند، از همين نوع كاربران هستند. اصولاً، اينكه در اينترنت چه چيزي پسنديده است يا چه چيزي نامطلوب است، همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد.
حتي در تعاريف قوانين بهرهبرداري از شبكه كامپيوتري و اينترنت همواره جلب نظر طرفهاي ذينفع مطرح بوده است. گاهي اوقات جانبداريهاي اقتصادي از توليدكنندگان دانش و اطلاعات به حدي ميرسد كه ديگر «حق»7 يا به عبارت بهتر ارزشي براي كاربران قائل نميشوند. اين وضعيت در جوامع اقتصادگرايي8 مانند آمريكا و كشورهاي غربي به خوبي مشهود است. كاربران براي برخورداري از خدمات پيوسته اطلاعرساني مجبور به پرداخت هزينههايي هستند كه چندان واقعبينانه به نظر نميرسند. گستره اقتصاد آنقدر وسيع شده است كه ديگر حوزه اخلاق را هم تحتالشعاع خود قرار داده است. امروزه ثروت و پول تنها ارزش اخلاقي پذيرفتهشده در بسياري از جوامع شده و كليه روابط انساني بر اساس همين عامل تنظيم و برقرار ميگردد.
اما در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات و به ويژه اينترنت، گستره اخلاق درست از لحظهاي آغاز ميشود كه يك كاربر پشت رايانه شخصي خودش مينشيند و روي دگمه مرورگر اينترنتي9 كليك ميكند تا به درون جامعه جهاني اطلاعات گام بگذارد (كولمن 2001). اينكه كسي ميهمان اينترنت باشد و براي اولين بار باشد كه از اين رسانه استفاده ميكند، يا از مشتريان پر و پا قرص اينترنتي يا اصطلاحاً «نرد»10 باشد، زياد مهم نيست. مهم اين است كه همه اين افراد تحت محيطي به تبادل اطلاعات با يكديگر ميپردازند كه هيچ قانون يا مقرارت رسمي بر آن حاكم نيست. خوب يا بد، درست يا نادرست، بايد يا نبايد، همگي تعابير منحصر بفردي هستند كه به ازاي تك تك كاربران ميليوني يا ميلياردي اينترنت قابل بررسي و تعريف است.
در چنين فضايي تدوين هر گونه قانون و مقررات نه تنها غيرممكن به نظر ميرسد، بلكه مضحك هم جلوه ميكند. چيزي كه ممكن است از نظر يك كاربر مطلوب و خواستني باشد، ميتواند از ديدگاه كاربر ديگري نامطلوب و ناپسند باشد. اما فصل مشترك همه كاربران از مبتدي گرفته تا پيشرفته، يك چيز است و آن «ساختن»11 است. همه كاربران اينترنت به نوعي در حال ساختن داده يا اطلاعات هستند. حتي كاربراني كه فقط نقش دريافت كننده12 يا مصرف كننده13 اطلاعات را دارند، در واقع به نوعي اطلاعات را در جايي مصرف ميكنند و سبب ساختن چيزي در جايي ديگر ميشوند. بدين ترتيب همه آنها برخودار از نوعي از اخلاق هستند كه اصطلاحاً «اخلاق سازنده» (كولمن 2001) ناميده ميشود.
2- اينترنت: خوب، بد، زشت يا زيبا
با وجود همه مباحثي كه تاكنون درباره اينترنت و پيامدهاي استفاده از آن بر اخلاق كاربران مطرح شده است، هنوز به درستي نميتوان تصوير روشني را در اين خصوص مشاهده كرد. روانشناسان و متخصصان علوم رفتاري اغلب توجه خود را بر جنبههاي منفي اينترنت معطوف مينمايند. اين بيشتر بدان جهت است كه اين دسته از افراد انسانها را در قالب سوژههاي مطالعاتي خود در نظر ميگيرند و به علت اضمحلال فزاينده بنيانهاي خانوادگي و ارزشهاي انساني در جوامع غربي، نقش مخرب اينترنت بيشتر از نقش سازنده آن مورد عنايت محققان واقع شده است. بارزترين مصداق اين وضعيت استفاده نادرست و كنترلنشده كودكان از اينترنت و گمراهي و به خطر افتادن آنها توسط سودجويان اينترنتي است كه هر چند وقت يكبار اخبار نگرانكنندهاي در اين رابطه از رسانههاي جمعي منتشر ميشود و هوشياري والدين كودكان را در استفاده آنها از اين رسانه گوشزد ميشود. اما به لحاظ چند جانبه بودن پديده اينترنت، نميتوان نگرشي يكسويه به آن داشت.
به عنوان نمونه هنگامي كه بحث تجارت الكترونيكي مطرح ميشود، جنبههاي سودآور و سرمايهساز اينترنت بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد. حتي از سوي بسياري از مؤسسات بين المللي نظير يونسكو14 استفاده از اينترنت به عنوان يك رسانه ارزان قيمت و سهلالوصول جهت حل بحرانهاي اقتصادي و فقر در جوامع توسعه نيافته توصيه ميشود. در سخنراني سال گذشته آقاي كوفي عنان دبير كل سازمان ملل متحد استفاده از اينترنت براي از ميان برداشتن فواصل طبقاتي در جوامع محروم و عقبمانده قاره آفريقا به عنوان سريعترين و عمليترين راه حل پيشنهاد شده بود.
هنگامي كه صحبت از تسهيم دانش15 به ميان ميآيد، حقيقتاً هيچ رسانهاي نميتواند جايگزين اينترنت شود و به مثابه يك پل ارتباطي كارآمد ميان پژوهشگران در سراسر جهان عمل نمايد. در چنين حالتي آيا اينترنت خوب است يا بد؟ زشت است يا زيبا؟ اگر قدري منصفانه به اين موضوع نگاه كنيم در مييابيم كه در بسياري از موارد ملاك قضاوت ما درباره اينترنت سود و زياني است كه به ما و منافع ما ميرساند. چنين ديدگاهي نميتواند يك جايگاه بيطرفانه در قبال اينترنت داشته باشد. كاربران هنگام استفاده از اينترنت به درستي درمييابند كه آيا اينترنت دارد به آنها خدمت ميكند يا خيانت. البته در سنين كودكي يا نوجواني چنين تشخيصي قدري مشكل به نظر ميرسد، اما با رعايت تدابير تربيتي و ايجاد امنيت لازم توسط والدين اين مشكل قابل حل است.
3- نقش اينترنت در ايجاد اخلاق سازنده در كاربران
از جمله مهمترين اقداماتي كه ميتوان از طريق اينترنت سازمان داد عضويت استادان و متخصصان رشتههاي مختلف در گروههاي تخصصي است. با عضو شدن كاربران اينترنت در اين گروهها، آنها ميتوانند در جريان آخرين اطلاعات موجود در رشتههاي تخصصي خود قرار گيرند زيرا همه اعضاء در جريان پيامهاي علمي كه توسط يك نفر صادر ميشود قرار دارند. در شرايطي كه خطوط ارتباطي از كيفيت لازم برخوردار باشد و در ايستگاههاي محل كار هر دو يا چند طرف امكانات لازم (دوربين ويدئويي ...) به سيستم اتصال داشته باشد، ميتوانند تصوير و فعاليتهاي يكديگر را نيز مشاهده كنند.
هم اكنون انجام عملهاي مهم جراحي به شكل هدايت از راه دور16 و با شركت چند متخصص كه هر كدام در گوشهاي از دنيا به كار مشغول هستند و ميتوانند در يك آن ناظر عمل جراحي يا راهنماييكننده آن باشند، در تعدادي از مراكز مجهز درماني متداول شده است. يكي ديگر از شكلهاي نسبتاً رايج اخلاق سازنده كه در سطح كشورهاي اروپاي غربي و امريكا مشهود است، كنفرانس از راه دور17 ميباشد كه در آن تعدادي از متخصصان (كه هر كدام در يك گوشه از كره زمين زندگي ميكنند) با يكديگر درباره موضوع مورد علاقه خود به تبادل نظر ميپردازند. اين نوع كنفرانسهاي الكترونيك در آينده رواج زيادي خواهند يافت و احتمال ميرود كه در مقياس وسيعي از اهميت كنفرانسهاي حضوري (كه بسيار پرهزينهتر است) كاسته شود (آيزنتاد و وينسنت 2002).
در طول چند دهه اخير، مجلههاي علمي، در ميان پژوهشگران، نقش ويژهاي در برقراري ارتباطات علمي ايفا كردهاند و تعداد اين مجلهها در سطح جهان همواره رو به افزايش بوده است. اما با توجه به گسترش شبكه اينترنت، به ويژه در طول 5 سال گذشته، به نظر ميرسد كه در سالهاي آينده نتوان افزايش تعداد اين مجلات را مانند سالهاي گذشته انتظار داشت. همه روزه بر تعداد پژوهشگراني كه براي انتشار نتايج پژوهشهاي خود از اين شبكه استفاده ميكنند، افزوده ميشود. آنان ميتوانند اطلاعات توليدي خود را در اختيار تمامي افرادي كه امكان دسترسي به اين شبكه را دارند قرار دهند و از آنان نيز بخواهند، علاوه بر نظرخواهي، برايشان مدارك علمي مشابهي از همين رهگذر ارسال دارند يا با خود آنان همكاري مستمر داشته باشند (آيزنتاد و وينسنت 2002).
همه اين فعاليتها كه در بستر اينترنت انجام ميگيرند و به گونهاي نوآوري، خلاقيت و سازندگي علمي محسوب ميشوند، سبب تبلور شكل گستردهاي از اخلاق در ميان كاربران ميگردد كه اصطلاحاً «اخلاق سازنده» ناميده ميشود.
4- تعامل و همزيستي جهاني: شكلگيري هويت پويا18
واقعيت اين است كه گسترش شبكه جهاني اينترنت فاصلهها را كم كرده و به ايجاد نوعي تشابه، به ويژه در جوانان، انجاميده است. اعضاي كميسيون توسعه سازمان ملل متحد (فلوريدي 2002) گزارش دادهاند كه در گردهماييهاي خود در شهرهاي قارههاي گوناگون، شاهد بودهاند كه جوانان خيلي شبيه به هم شدهاند و اين شباهت، با رنگ باختن مرز جوامع و رفتن به سوي نوعي جامعه اطلاعاتي و شبكهاي، بيشتر شده است.
اما بايد توجه داشت كه به يمن گسترش وسايل ارتباطي و رسانهها، جوامع مختلف اگر آگاهانه و با برنامهريزي عمل كنند، ميتوانند براي تحولات مثبت از آن استفاده كنند و به نوعي همزيستي سالم جهاني دست يابند. مبارزه با مواد مخدر در سطح جهاني، حفظ محيط زيست، همبستگي انسانها، احترام به حق حيات، محترم بودن حريم زندگي خصوصي افراد، احياي حقوق مادران و كودكان، تأكيد بر عدالت جهاني، گرامي داشتن كرامت انسانها و توجه به حقوق اقليتهاي ديني و اجتماعي، توسعه پايدار و اجازه مطرح شدن ساير فرهنگها و ارزشها مباحثي هستند كه ميتوانند با بهرهگيري از همين فضاي موجود اطلاعاتي، وجه ديگري را در تعامل فرهنگها نشان دهند.
5- كثرتگرايي فرهنگي19
اصطلاح پديده چندفرهنگي20 ما را به شناسايي و حتي گرامي داشتن ديگران، درست به همان گونهاي كه هستند، بدون سقوط به نژادپرستي، به شكل درست آن دعوت ميكند. در اين عصر، كليد واژه رايج تساهل و تسامح21 بود. اين كليد واژه به معناي پذيرش تفاوت ميان «ما» و «آنها» است اما در كاربرد امروزه خود انسانها را به بردباري در برابر تفاوتهاي يكديگر فرا ميخواند (فلوريدي 2003). اينترنت، با جهانگستري چشمگير خود، فرض را بر اعتبار همه دعاوي درباره حقيقت ميگذارد، بدون آن كه در چاله نسبيگرايي محض بيفتد. نسبيگرايي بيش از حد شالوده هر گونه گزاره اخلاقي و همراه آن، شالودههاي اخلاقي زندگي عمومي را سست ميكند.