بخشی از مقاله

بهداشت روان عبارت است از تامين، حفظ سلامت جسمي، رواني و اجتماعي هر فرد به طوري كه افراد قادر باشند فعاليتهاي روزمره خود را به خوبي انجام دهند، با افراد خانواده و جامعه خود ارتباط مناسب برقرار نمايند و رفتار و گفتار غير عادي ند اشته باشند. پنج گروه ازبيماريهاي اعصاب و روان در اين برنامه مد نظر هستند كه عبارتند از:

1- بيماران شديد روانى:

بيماراني هستند كه رفتار و گفتار غير طبيعي دارند، توهمات بينايي و شنوايي دارند، يعني چيزهاي را مي بينند و صداهايي مي شنوند كه وجود ندارند و افراد سالم آنها را احساس نمي كنند، به بيماري خود آگاهي ندارند و خود را بيمار نمي دانند، احتمال حمله به ديگران و آسيب به خود دارند، بعضي مواقع احساس مي كنند افراد مهم و بزرگي شدند.اين بيماران با درمانهاي دارويي قابل كنترل و درمان هستند. هم زمان با مصرف دارو در مواردي هم درمانهاي غيردارويي مثل روان ‌ درماني براي آنها موثر است، درمان آنها مي تواند بصورت سرپايي يا بستري انجام شود و با مراجعه به پزشكان عمومي، روانپزشكان (متخصص اعصاب و روان) و روانشناسان باليني ‏از پيشرفت اين بيماري جلوگيري شده و به بهبود آنها كمك مي شود.

2- بيماران خفيف روانى:

علامت ‌ هاي مهم اين بيماري عبارت است از: دلهره، ترس، اضطراب و بي ‌ قراري هاي زياد، احساس افسردگي، وسواس هاي فكري وعملي، كاهش لذت از زندگي، عصبانيت و پرخاشگري، احساس نااميدي و ياس، احساس غصه اندوه و گريه هاي بي دليل، احساس سستي و خستگي مداوم، ميل به تنهايي و گريز از جمع، بي ميلي نسبت به كار و زندگي، شكايت‌هاي زياد از دردهاي جسماني، افزايش يا كاهش خواب، افزايش يا كاهش اشتها بيماريهاي خفيف رواني قابل درمان هستند، بهتر است كه درمانهاي دارويي و غير دارويي را با هم بگيرند، درصد كمي از اين بيماران نياز به بستري دارند و در اكثر موارد به صورت سرپايي قابل درمان هستند. براي درمان اين بيماران مي توان از پزشكان عمومي، روانپزشكان(متخصص اعصاب وروان) و روانشناسان باليني كمك گرفت.

3- بيماران صرعى:

صرع يك بيماري عصبي مغزي است كه به دليل اختلال در كار سلول‌هاي مغزي بوجود مي آيد كه مردم آن را به نام غش مي شناسند.
در هر شرايطي ممكن است بيمار دچار حمله مغزي ( تشنج ) شود؛ در خواب، بيداري، هنگام كار، رانندگي و... زماني‌كه اين بيماران دچار حمله مي‌شوند ناخود آگاه به زمين مي افتند، بيهوش مي‌شوند، اعضاي بدن آنها سفت مي‌شود، دست و پا مي زنند، ممكن است از دهان آنها كف خارج شود، به همين دليل احتمال خفگي در آنها زياد است، دهان آنها قفل مى شود و ممكن است زبان خود را گاز بگيرند، معمولا " پس از به هوش آمدن به ياد نمي آورند كه براي آنها چه اتفاقي افتاده است. با مراجعه به پزشكان عمومي، روانپزشكان(متخصص اعصاب وروان) و متخصصان داخلي مغز و اعصاب مي‌توانيد به اين بيماران كمك كنيد. با تشخيص و درمان به موقع اين بيماري قابل درمان است، اما در بعضي از موارد لازم است كه براي هميشه دارو مصرف كنند. توصيه مي ‌ شود اين بيماران از كار هايي مثل رانندگي، كار در ارتفاع، كار با ابزار واشياء تيز وبرنده خودداري كنند.

4- بيماران عقب مانده ذهني:

بيماري عقب ماندگي ذهني يك بيماري مغزي است كه اغلب از هنگام تولد يا در دوران كودكي افراد به آن مبتلا مي‌شوند، اين بيماري ارثي است، اما مي‌تواند به دليل زايمان سخت، ضربه سر در دوران نوزادي وكودكي، بيماريهاي عفوني مثل مننژيت، سرخجه يا تشنج بوجود آ يد. كودكاني كه به اين بيماري مبتلا مي شوند مراحل رشد آنها مثل: نشستن، راه رفتن، حرف زدن، كنترل ادرارو مدفوع و يادگيريهاي آنها نسبت به كودكان هم سن خودشان با تاخير وكندي صورت مي‌گيرد. معمولا سن عقلي يا هوشي آنها كمتر از سن شناسنامه ايشان است. اين گروه ازبيماران معمولا قابل درمان نيستند، اما مي‌توان با تعيين ميزان هوش آنها در حد توانشان به آنها آموزش هاي ويژه داد بعضي از اين كودكان كه آموزش پذير هستند مي‌توانند در مدارس استثنايي درس بخوانند، بعضي از انها قادرند كارهاي ساده دستي را بياموزند.

5- اختلالات رفتاري كودكان:

اختلالات رفتاري در كودكان بسيار شايع و متنوع است مثل: لكنت زبان، شب ادراري، ناخن جويدن، انگشت مكيدن، تيك، بيش فعالي يا پرتحركي، اختلال در توجه، تمركز ويادگيرى.اين اختلالات اغلب قابل درمان هستند، در مواردي استفاده از درمانهاي دارويي وغير دارويي بطور هم زمان ضروري است، بيشترين خدمات براي اين بيماران آموزش به خانواده و خود كودكان است كه بهتر است توسط روانشناسان ارائه شود. با مراجعه به پزشكان عمومي، روانپزشكان (متخصص اعصاب و روان) و روانشناسان باليني مي ‌توان از پيشرفت اين اختلالات در كودكان جلوگيري نمود و آنها را به سادگي درمان كرد. گروههايي كه در مراكز دولتي خدمات بهداشت روان را ارائه مي دهند عبارتند از:

بهورزان: درخانه هاي بهداشت‏، بهورزان بيماران اعصاب روان را شناسايي مي‌كنند و درصورت نياز به درمانهاي دارويي به پزشك معرفي مي‌كنند. بيماراني كه توسط پزشك ويزيت شده اند را پيگيري نموده و به خانواده بيمار و خود بيماران در خصوص نحوه رفتار با او و مصرف داروها آموزش مي دهند.

پزشك عمومي: در مراكز بهداشتي درماني روستايي و شهري پرشكان عمومي وظيفه پذيرش بيماران معرفي شده از خانه هاي بهداشت و پايگاه هاي بهداشتي را بعهده دارند، پرونده تشكيل مي‌دهند در صورتي‌كه در تشخيص و درمان بيمار مشكل نداشته باشند براي آنها درمان دارويي شروع مي‌كنند. سپس بيمار را تحت نظر قرار مي‌دهند به بهورز يا رابط بهداشتي توصيه مي‌كنند كه درمان آنها را پيگيري كنند. در صورتي‌كه پزشك در تشخيص و درمان بيمار مشكل داشته باشد، موظف است بيمار را جهت بررسي بيشتر به سطح بالاتر ( سطح سوم ) در مركز شهري ارجاع دهد. پزشك سطح سوم بهداشت روان: پزشك سطح سوم بهداشت روان، پزشك عمومي است كه يك دوره 2 ماهه روانپزشكي را گذرانده است در مراكز بهداشتي درماني شهري به جاي متخصص روانپزشكي بيماران اعصاب و روان را ويزيت مي ‌ كند. كليه پزشكاني كه در مراكز شهري و روستايي ( سطح دوم ) هستند مي ‌ توانند بيماران اعصاب و رواني را كه در تشخيص و درمان آنها مشكل دارند با فرم ارجاع به پزشك دوره ديده بهداشت روان ( سطح سوم ) معرفي كنند.

توضيح : كليه بيماران اعصاب و رواني كه از طريق فرم ارجاع به پزشك سطح دوم و سطح سوم معرفي مي‌شوند رايگان ويزيت مي‌شوند.

كارشناس بهداشت روان: در هر مركز بهداشتي درماني سطح سوم يك كارشناس روانشناسي حضور دارد كه خدمات روانشناسي و مشاوره و راهنمايي را به بيماران ارائه ميدهدامروزه در دنيايي به سر مي‌بريم كه مشكلات اجتماعي و نوسانات رواني نه تنها بر ارتباطات عاطفي افراد با يكديگر بلكه بر سلامت جسمي و روحي آنها نيز تاثير بسيار سوئي گذاشته است. تا آنجا كه روانپزشكان خنده درماني را به عنوان يكي از روش‌هاي درماني مؤثر در برطرف كردن اختلالات رفتاري دانسته‌اند. لبخند زدن تامين كننده شادابي جسم و سلامت روان به گزارش خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، عادت به خنديدن و خلق خوش داشتن نه تنها با افزايش پذيرش پيام‌ها در ارتباطات مؤثر اجتماعي، يك آرامش رواني را در تعاملات انساني تامين مي‌كند بلكه با آرامش دادن به عضلات، تقويت سيستم ايمني بدن، زيباتر كردن چهره، تحريك مركز خلاقيت و ابداع مغز، ايجاد يك حافظه قوي و سازگاري اجتماعي مطلوب و همچنين افزايش جذب اكسيژن به بدن، سلامت، بهداشت و شادابي جسمي را نيز به دنبال دارد. خنديدن و خلق خوش كاركرد سيستم ايمني بدن را افزايش مي‌دهد تبسم يكي از مهمترين ابزارهاي مهرورزي و برقراري ارتباط مؤثرست يك عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس اظهار كرد: خنديدن و خلق خوش داشتن علاوه بر تامين آرامش رواني و افزايش پذيرش پيام در ارتباطات اجتماعي، آرامش عضلات و تقويت سيستم ايمني بدن در مقابل عوامل آسيب زا را نيز به همراه دارد.


دكتر پرويز آزاد فلاح در گفت‌وگو با ‌خبرگزاري دانشجويان ايران با اشاره به مطلب فوق گفت: ‌در ارتباط‌هاي انساني معمولا مبادله پيام‌هاي هيجاني و عاطفي نقشي مهمتر از محتواي كلامي بر عهده دارند. به اين صورت كه در بحث ارتباط مؤثر علاوه بر اظهار پيام، چگونگي افزايش تاثيرگذاري و پذيرش پيام نيز حائز اهميت است. وي حالات خلقي خوش را در افزايش تاثيرگذاري و جذابيت پيام بسيار مؤثر دانست و افزود: يكي از مهمترين ابزارهاي مهرورزي داشتن روي خوش و متبسم است و گاهي اين ارزش كاملا بي بديل است و هيچ عنصر ديگر توانايي رقابت با آن را ندارد. اين دكتراي روانشناسي سلامت تاكيد كرد: هنگامي كه افراد يك لبخند ناب بر چهره دارند، اين امر نشان مي‌دهد كه آنها فضاي پذيرش و فضاي الفت را فراهم كرده‌اند و اين عامل خود به خود باعث مي‌شود كه افراد مقابل گاردهاي هيجاني منفي كه در بسياري از ارتباطات وجود دارد را كنار بگذارند و راحت تر با ديگران تعامل برقرار كنند.

وي تصريح كرد: لبخند بايد ناب باشد يعني يك لبخند ساختگي و يا سطحي گاهي اين حس را به فرد مقابل منتقل مي‌كند كه افراد نقش بازي مي‌كنند لذا افراد مي‌توانند با توجه به قابليت‌هاي خود حالات هيجاني ناب را هم در ابعاد منفي و هم در ابعاد مثبت شناسايي كنند. دكتر آزاد فلاح با اشاره به اين كه در برقراري ارتباطات اجتماعي پيام‌هاي مورد نظر با فراهم آوردن فضاي عاطفي مثبت آسانتر منتقل مي‌شود، بيان كرد:‌ خنده رو بودن و خلق خوش داشتن آمادگي افراد مقابل را نسبت به پذيرش پيام‌هاي اجتماعي افزايش مي‌دهد و با توجه به اين كه در ارتباطات مؤثر پذيرش پيام بسيار حائز اهميت است لذا خنده يكي از مهمترين عوامل در ايجاد موفقيت در ارتباطات اجتماعي است. وي همچنين نسبت به تاثيرات جسمي خنده رو بودن و خلق خوش داشتن تاكيد كرد و به ايسنا گفت:‌ لبخند زدن و خنديدن علاوه بر اين كه باعث كاهش فشار بر روي عضلات و رها شدن آنها مي‌شود يك احساس عاطفي و خلقي مثبت را به خود فرد مي‌دهد و موجب مي‌شود كه فرد مقابل نيز اين احساس آرامش را داشته باشد.

اين عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس خاطرنشان كرد: همانطور كه تغييرات زيستي در درون ارگانيسم‌ صورت مي‌گيرد بر روي حالات عاطفي و رواني تاثير گذار است، ‌از سوي ديگر حالات عاطفي و رواني نيز مي‌تواند تاثيرات بسزايي بر روي ارگانيسم بدن ايجاد كند. وي يكي از اين تاثيرات را تاثير بر روي سيستم ايمني بدن خواند و اظهار كرد: سيستم ايمني بدن در مقابل پاتوژن‌ها و آسيب زاهايي كه در محيط فراوان هستند مثل ويروس‌ها و عفونت‌ها مقابله مي‌كند. بر اين اساس تحقيقات نشان داده است كه افرادي كه خلق خوش دارند، مي‌خندند و هميشه متبسم هستند، كاركرد سيستم ايمني اين افراد در مقابل عفونت‌ها بسيار افزايش مي‌يابد و لذا اين افراد در مقايسه با افرادي كه خلق عبوس و گرفته دارند از سيستم ايمني قوي‌تري برخوردار هستند.

دكتر آزاد فلاح بيان كرد: خنديدن علاوه بر تغييراتي كه در وضعيت زيستي و ارگانيك بدن ايجاد مي‌كند، يك احساس آرامش رواني را نيز تامين مي‌كند. اين در حاليست كه حالت عبوس و گرفته يك احساس رنجش را براي افراد به دنبال دارد كه اين احساس به ديگران نيز منتقل مي‌شود. خنده با تحريك مركز خلاقيت و درك فوق منطق راندمان كار مغز را افزايش مي‌دهد زود فهميدن، حافظه قوي داشتن و سازگاري اجتماعي مطلوب از تاثيرات رواني خنده خنده با رساندن اكسيژن بيشتر به بدن، شادابي و سلامت جسمي را تامين مي‌كند دكتر مصطفي تبريزي دكتراي مشاوره در گفت‌وگو با ايسنا اظهار كرد: خنده علاوه بر افزايش راندمان كار مغز و تامين بيشتر سلامت رواني از طريق تحريك نيمكره راست مغز به عنوان مركز خلاقيت، درك و ابداع، با رساندن اكسيژن بيشتر به بدن و زيباتر كردن چهره شادابي و سلامت جسمي را نيز تامين مي‌كند.

‌مطالعات بسياري كه بر روي تاثيرات خنده صورت گرفته است و يا ابداع فني به نام «خنده درماني» ‌يا laughtropy به عنوان يكي از فنون شناخته شده روانشناسي و مشاوره نشان مي‌دهد كه در هنگام خنديدن علاوه بر اين كه اكسيژن بيشتري به بدن مي‌رسد و سلامت و شادابي جسمي بيشتر تامين مي‌شود، با تحريك بخش‌هاي متعدد خاصي از مغز به ويژه نيمكره راست كه مركز خلاقيت، ابداع و درك فوق منطق است، راندمان كار مغز نيز افزايش پيدا مي‌كند.
وي با تاكيد بر اين كه خنده در تامين سلامت روان بسيار مؤثرست، افزود: زود فهميدن، حافظه قوي داشتن، قدرت استدلال و منطق بيشتر پيدا كردن و سازگاري اجتماعي مطلوب ايجاد كردن نيز از ديگر مزاياي خنديدن و ايجاد اين عادت به صورت هميشگي در افراد است.

اين دكتراي مشاوره علاوه بر همه اين عوامل نسبت به تاثير ظاهري خنده، نيز بسيار تاكيد كرد و ادامه داد: اصولا يك لب خندان، يك چهره گشاده و حتي خنده‌هاي بلند جاذبه فرد را براي افراد مقابلش افزايش مي‌دهد. يعني اگر دو چهره زيبا و نسبتا زيبا در كنار هم قرار بگيرند، خنده جذابيت فردي كه چهره نسبتا زيبا دارد را نسبت به فرد كاملا زيبا و فاقد خنده افزايش مي‌دهد و اين امر از نظر علم روانشناسي كاملا به اثبات رسيده است. دكتر تبريزي همچنين به تاثيرات منفي عبوس بودن در مقابل خنده‌رو بودن اشاره و خاطرنشان كرد: عبوس بودن به روابط اجتماعي افراد لطمه مي‌زند به اين صورت كه چهره عبوس كه حتي بر بعضي حركات بدن نيز تاثير مي‌گذارد با فرستادن پيام‌هاي تلفني در مقابل ايجاد ارتباطات عاطفي مؤثر با ديگران سد ايجاد مي‌كند. لذا عادت به عبوس بودن تعاملات انساني را به حداقل كاهش مي‌دهد زيرا اين عارضه به جاي تسهيل در برخوردهاي اجتماعي، برقراري ارتباط را سخت مي‌كند و بازخوردهاي منفي از افراد ديگر را نيز نسبت به اين عادت ناپسند افزايش مي‌دهد. پس بياييم با اكسير خنده بر بيماريهاي مختلف جسمي و روحي غلبه كنيم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید