بخشی از مقاله

چکیده:

بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که بشر را مرتباً تهدید می کند و ما با آموختن ویژگیهای سلامت روانی بهتر میتوانیم به روح و روان متعادل و زندگی شاد دست یابیم همین امر سبب توجه ویژه بشر به سلامت روانی را ایجاد میکند در این مقاله در ابتدا توضیحاتی راجب تعاریف سلامت و بهداشت روان را مطالعه می کنیم و سپس به بیان فاکتورهای یک شخص با سلامت روان استاندارد را بیان می کنیم و در پایان هم به نظریات و دیدگاه های دانشمندان و رویکردهای مختلف در این حوزه می پردازیم امید است این مطالعه این مقاله گامی هرچندکوچک در جهت بهبود سلامت روانی کشورمان بردارد.

.1 مقدمه :

سلامت روان توسط محققان از فرهنگهای مختلف، به صورت های متفاوتی تعریف شده است .مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی توانایی های بالقوه فکری و هیجانی و غیره می باشد. البته با در نظر گرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیر ممکن می نماید .

با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد که سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است .به این معنی کهصرفاً به لحاظ نداشتن بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد صد در صد تأیید کرد .حتی با این که بسیاری از ما از بیماری خاص روانی قابل تشخیص رنج نمی بریم اما واضح است که برخی از ما به لحاظ روانی سالم تر از دیگران هستیم آن چه مسلم است حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است .شاید اقداماتی در این زمینه صورت گیرد 

بهداشت روانی عبارت است از مجموعه عواملی که در پیشگیری از ایجاد و یا پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان نقش مؤثر دارند و هدف اصلی آن پیشگیری از وقوع بیماریهاست و پیشگیری به معنای وسیع آن عبارت است از به وجود آوردن عواملی که مکمل زندگی سالم و طبیعی است، همراه با درمان اختلالات جزئی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیمار یهای شدید .

مشکلات در زمینه بهداشت روان از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی، از هیچ طبقه اقتصادی اجتماعی خاصی در مقابل آنها مصونیت نداشته و خطری است که بشر رامرتباً تهدید می کند .امروزه پیشرفت صنعت و تکنولوژی در جوامع انسانی، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امکان زندگی با آرامش و صلح و اطمینان را از شده و »کیفیّت فدایکمیّت « انسان سلب کرده و در حقیقت اعتدال و تناسب کنار رفته و مشکلات عصبی روانی و روان تنی، جانشین آن شده است .عواقب فیزیکی و روان شناختی چنین مشکلاتی ، توانایی برای عملکرد در خانواده، جامعه و محل کار را مختل کرده و در بسیاری از موارد باعث از هم پاشیدگی خانواده ها، سوءمصرف مواد، خودکشی، بی کاری، فقر و انزوای اجتماعی می گردد .

در حالی که بسیاری از این عواقب بحرانی با توجه به مسائل مربوط به بهداشت روان حمایت به موقع افراد ، قابل پیشگیری است از طرف دیگر، تحقیقات اپیدمیولوژیک زیادی در طی دهه گذشته مشخص کرده که مسائل
معضلات موجود در زمینه بهداشت روان از جمله مشکلات اساسی است که بار مالی زیادی به دنبال دارد .طوری که هزینه پرداختن به مشکلات ، روان پزشکی در اروپا و آمریکای شمالی در سال 1999 بالغ بر 120 بیلیون دلار به علاوه 60 بیلیون دلار متعلق به اختلالات سازمان بهداشت جهانی میزان شیوع مسائل مربوط به این بعد از سلامت در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است .

این در حالی است که در برنامه ریزی های توسعه .اجتماعی و اقتصادی، پایین ترین اولویت به آنها داده می شود اطلاعات به دست آمده از تحقیقات اپیدمیولوژیکی در کشور ما دلالت بر این دارد که میزان شیوع این مشکلات در کشور ما نیزاز سایر کشورها کم تر نیست .در خصوص شیوع بیماری های روان پزشکی در افراد 15 سال به بالا در ایران، در یک مطالعه اپیدمیولوژیک در سطح کشور اعلام شده است که مجموعاً 21 درصد از افراد مورد مطالعه در سطح کشور از اختلالات 10 میلیون نفر از بالغین کشور - روانی رنج می برند که حدود %12 نیازمند خدمات بهداشت روان هستند .

ضمن این که حدود 6 نیز از اختلالات سایکوتیک رنج می برند . توجه به بهداشت روانی در تمام عرصه های زندگی از جمله زندگی فردی و اجتماعی و شغلی حائز اهمیت بوده و جای بحث دارد .یکی از زمینه هایی که توجه به بهداشت روان در آن حائز اهمیت می باشد، شغل و حرفه می باشد .بشر از زمانی که خود را شناخته، در پی تلاش و فعالیت بوده و اشتغال به کار بخش عمده ای از زندگی انسان را تشکیل می دهد . کا به دنبال خود یک سری مشکلات و اختلالات جسمانی و روانی به همراه دارد ، از جمله استرس و فشارهای کاری که توان اجرای وظائف را در فرد تا حد زیادی پایین می آورد این فشارها می تواند موجب آسیب رسانی به فرد و در نتیجه به خطر افتادن موقعیت کاری فرد شود

.2 ضرورت و اهمیت پژوهش :

حفظ سلامت روان یکی از اصلی ترین و مهم ترین اهداف هر جامعه به شمار می رود . در تمام مشاغل به این نکته توجه می شود که باید به نحوی مانع تاثیر گذاری فشارهای کاری روی روان کارکنان خود شود . البته سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد. افرادی که از سلامت روانی برخوردار هستند، نسبت به زندگی نگرش مثبت دارند. آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند. زیرا وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را در زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه ای هستیم .

از طرفی کار چه برای تولید باشد یا عرصه خدمات ، در اصل موثر بودن آن مورد نظر است . انجام موثر کار در یک گروه ، خواه این گروه واحدی کوچک باشد یا سازمانی بزرگ ، ساده ترین تا پیچیده ترین آن مستلزم وجود شرایطی از جهات گوناگون می باشد . شرایط مناسب انسانی از جمله عوامل اساسی کار موثر است . استعداد و تواناییهای انسان ، دانش و معلوامت انسان تجربه و مهارت انسان ، خلق و خو ، میل و رغبت ، اعتماد و ایمان و روحیه و رویه روانی انسان ، نیاز ها و انگیزه های انسان و بالاخره ادراک انسان از محیط و روابط او با محیط ، همه در کاری که انسان انجام می دهد و عرصه کاربرد نتایج آن دخالت دارد . بدون وجود شرایط انسانی لازم در هر یک از موارد مزبور نه کار بصورت موثر انجام خواهد شد و نه از حاصل کار نتیجه مثبتی عاید خواهد شد

نولز در این راستا اظهار می دارد که مردم مسئولیت اخلاقی و وظیفه عمومی دارند که شیوه زندگی سالمی داشته باشند تا باری بر دوش جامعه نگذارند . او همچنین معتقد است که افراد می توانند اینگونه فشارها را با تغییراتی چند در رفتار خود کاهش دهند

اولین محبث مهم در این راستا این است که هر یک از کارکنان یک بخش باید نسبت به خود، رؤسا، همکاران خود و به طور کلی نسبت به جهان اطراف خود و خصوصاً نسبت به جایگاه خود در سازمان احساس مثبتی داشته باشند . همه کارکنان قادر به ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن هستند ولی فقط باید شرایط مناسب باشد . در صورتی که شرایط کاری مناسب نباشد - عوامل درونی و بیرونی - ممکن است هم به فرد و بازده کاری خود فرد صدمه وارد شود

دومین موضوع مهم در زمینه سلامت روان و ارتباط آن با کار این است که ما در طول زندگی دائما با اتفاقاتی روبرو هستیم که خواه ناخواه بر زندگی روزمره و از جمله کیفیت کارهای ما اثر میگذارند . مشکلات روحی و خانوادگی تاثیر بیشتری روی افراد دارد که کنترل افراد را بر هم می زند و به اصطلاح سلامت روان فرد را به خطر می اندازد . کنترل فردی و سلامت از دو راه ممکن است ، اول افرادی که احساس کنترل فردی شان قوی است امکان دارد به میزان بیشتری توانایی حفظ سلامت داشته باشند . دوم ، به هنگام بروز مشکل جدی افراد دارای احساس کنترل فردی قوی ممکن است بهتر با مشکل کنار بیایند

.3 تعریف سلامت روانی :

سلامت روانی به عنوان وضعیت رفاه و بهبودیای تعریف شده که طی آن هر فرد می تواند تواناییهای بالقوهی خویش را تحقق بخشد، با استرسهای معمول در زندگی مقابله کرده و به شکل سازندهای به کار و فعالیت بپردازد و در اجتماعی که به آن تعلق دارد نقش مؤثری ایفا کند اما شاید پیش از این که به سلامت روانی میپرداختیم بهتر بود خود مفهوم سلامت را تعریف کنیم. سلامت در تعریف سازمان جهانی بهداشت عبارت است از:

رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا معلولیت! - همان منبع - . این تعریف بنا به انتقاداتی که از آن شده است تا حد زیادی ایدهآلی است و از نظر امکان سنجش هم دشواری دارد. با این حال سه بعد اصلی سلامت به خوبی مورد تاکید قرار گرفته است. بد نیست در عین حال متوجه سایر نکاتی باشیم که در بحث از سلامت مطرح است؛ به عنوان مثال خانم میلدرد بلاکستر جامعهشناس انگلیسی در کتابی که در زمینهی ارزیابی سلامت در سال 1990 نوشتهاند بر این چند نکته در بارهی سلامت به طور کلی تاکید داشته اند:

-1 سلامت مفهومی چند بعدی است. فرد ممکن است از یک نقطه نظر سالم و از نقطه نظر دیگر در شرایط بیماری قرار داشته باشد. بسیاری از افراد ممکن است علی رغم اینکه به مشکلات و بیماری های متعدد دچار باشند - نظیر پادرد، میگرن، مشکل دید، افسردگی و غیره - خود را همچنان سالم بحساب بیاورند. ممکن است فرد بیماری جسمانی مشخصی نداشته باشد اما بدلیل ناخرسندی روحی روانی، خود را بیمار تلقی کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید