بخشی از مقاله

مقدمه:
ورزش به عنوان يكي از مقولات اجتماعي پيوند دهنده ميلياردها انسان در اقصي نقاط عالم است و گاه در اين نقش چنان قدرتمند ظاهر مي گردد كه ندرتاً بتوان مقوله اي چنان جذاب را در بين جماعت بشر يافت و نام برد كه بتواند اين چنين ايفاي نقش كند، آن گاه كه ورزش در قالب هنر و در اوج خلاقيت از چارچوب هاي متصوره بيرون مي رود، انسان را در نهايت شگفتي به تحسين وامي دارد. گرايش اين گونه انسانها به ورزش به لحاظ ماهيت آن آميزه اي است از قدرت، استقامت، هنر و رياضت، و لذت بردن از پرداختن و تماشاي آن شايد تمايل فطري آدمي باشد به كمال مطلق، در ميان ورزشها، آن دسته كه شكل سنت و مذهب يافته اند، طبعاً داراي ابعاد ديگري مي باشند كه علاوه بر تمايل ذاتي به آنها ، تقدس نيز يافته اند، چرا كه گذشته هاي فرهنگي ملل را تداعي مي‎كند و حامل ويژگيهايي هستند كه در تار و پود فرهنگ اين ملتها بافته شده و در باورهاي آنها جايگاهي ويژه دارد.


مبدأ كشتي به شروع حيات انسان برمي گردد از زمانهاي بسيار دور كشتي پديده اي كاملاً متفاوت با ساير پديده هايي كه امروزه آن را مي شناسيم بوده است. در آن هنگام كشتي ورزش نبود كه در اوقات فراغت انجام شود و يا وسيله اي براي تفريح باشد بلكه وسيله اي براي ادامه بقا بوده است و به كمك كشتي انسان مي توانست از جان خود و خانواده اش دفاع كند سابقة كشتي معلوم نيست كه از چه سرزميني مي‎باشد ولي در آثار مصريان چين، ايران، يونان و روم قديم به آن اشاره شده است.
كشتي از مواردي است كه در ميان جوامع قديم تا حال از منزلتي خاص برخوردار بوده آن گونه كه زينت بخش اعياد ملي و مذهبي و جشنها و حتي تعيين كنندة عرصه هاي كارزار ملت ها بوده است و آميزه اي از سنت ها و تجددها مي‎باشد و در حال حاضر نيز به عنوان ورزشي بسياري از مردم جهان را مشغول كرده است.


تاريخچه كشتي:
ورزش كشتي از دوران باستان به شكلهاي مختلف در اكثر كشورها، شهرها و قبايل براي مردم آشنا و شايد از دورانهاي نخستين ظهور انسان بر روي كره زمين بوده، و در اوقات فراغت يا در جنگهاي به شكل طبيعي و غريزه اجرا مي شده است. بخشي از اوقات فراغت انسانهاي اوليه به منظور كسب مهارت و آمادگي لازم، به كشتي گرفتن اختصاص مي يافت، زيرا موقعيت و مقام مرداني كه زورمندتر از بقيه بودند تا جايي كه اينان رئيس و فرماندة بقيه مي شدند.


در جنگهاي دوران باستان، ابتدا پهلوانان هر لشكر، براي كشتي گرفتن به ميدان مبارزه مي رفتند. در قصص انبيا سخن از پهلواناني به نام «سامسون» به ميان مي‎آيد كه قدرت بدني خارق العاده اي داشت و مي توانست با حيوانات نيرومندي مانند شير، كشتي بگيرد و آنها را مغلوب قدرت خود سازد. كشتي را نيز به انبيا و اولياي خدا نسبت مي دهند، نقل است كه هر كشتي گرفتن از اولاد يعقوب پيغمبران بوده و حضرت يعقوب (ع) اين علم را مي دانسته و به فرزندان خود، به منظور گرفتن و دفع دشمن آموخته است. گفته اند كه حضرت آدم (ع) 440 هنر مي دانسته از جمله اين هنرها، هنر كشتي گرفتن بوده است و در روايات آمده كه حضرت حمزه سيدالشهدا كه با كافران جنگ مي كرد، اكثر دشمنان را با كشتي بر زمين مي زد. و همچنين نقل ديگري است كه امام حسن (ع) و امام حسين (ع) با يكديگر كشتي مي گرفتند و مشوقين آنها حضرت رسول اكرم (ص) و جبرئيل بوده اند.


كشتي ميان دو پهلوان به نامهاي «اوليس» و «آژاكس» از جالبترين قصه هاي «هومر» شاعر يونان باستان است. كشتي معروف رستم و سهراب نيز يكي از آشناترين قصه هاي ما ايرانيان است كه فردوسي در كتاب شاهنامه از آن به زبان شعر ياد مي‎كند.
گارد در ورزش كشتي
گارد عبارت است از نحوه قرار گرفتن كشتي گير در مقابل حريف، يا نحوة تقابل دو كشتي گير در مقابل هم، و يا طريقة ايستادن كشتي گير براي انجام كشتي.
گارد، زماني صحيح و قابل اطمينان است كه تعادل كشتي گير را در تمام عمليات و مانورها، هنگام كشتي گرفتن، كنترل نمايد، و آن نيز زماني است كه عمليات انجام شده از نظر فيزيكي صحيح باشد تا مركز ثقل بوجود آمده مانع عدم تعادل كشتي گير نگردد. در گاردها دستها نقش مهمي را در كنترل بدن و حفاظت پاها ايفا مي نمايند. گاردها در ورزش كشتي، با توجه به نوع كشتي، نحوة قرار دادن پاها، ميزان خم شدن به طرف جلو،‌ و همچنين تقابل اين گاردها در مقابل هم انواع مختلفي دارد كه به شرح آنها پرداخته مي‎شود.


1- انواع گاردها با توجه به نوع كشتي
1- گارد آزاد: در اين نوع گارد، با توجه به مقررات كشتي آزاد، مجري مي‎تواند براي اجراي فنون از تمام اعضاي بدن خود و حريف استفاده كند. از اين رو، كشتي گيران مجري و مدافع، براي محافظت از بدن و خصوصاً از پاها، در مقابل حملات حريف، از گاردي خميده به طرف جلو استفاده كرده، دستها را به منظور محافظت از پاها در مقابل بدن، قرار مي دهند.


2- گارد فرنگي: در اين نوع گارد، با توجه به مقررات كشتي فرنگي، مجري فقط مجاز است براي اجراي فنون، از بالا تنة حريف استفاده كند، و كشتي گيران مجري و مدافع، مجاز به استفاده از گاردي خميده نيستند، از اين رو كشتي فرنگي از گاردي قائم و بدون خميدگي برخوردار است.


2- انواع گارد با توجه به روش قراردادن پاها:
1- گارد چپ : در اين گارد، كشتي گير، پاي چپ خود را جلو و پاي راست خود را عقب مي گذارد. در اين حالت پاي چپ را پاي گارد، دست چپ را دست گارد، پاي راست را پاي غيرگارد، دست راست را دست غيرگارد، و كشتي گيري را كه داراي اين نوع گارد است كشتي گير چپ گارد مي گويند.
2- گارد راست: در اين گارد، كشتي گير، پاي راست خود را جلو و پاي چپ خود را عقب مي گذارد، اين حالت، پاي راست را پاي گارد، دست راست را دست گارد، پاي چپ را پاي غيرگارد، دست چپ را دست غيرگارد، و كشتي گيري را كه داراي اين نوع گارد است، كشتي گير راست گارد مي گويند.


3- گارد جفت (ژاپني): در اين گارد، كشتي گير هر دو پاي خود را در يك خط قرار مي دهد، به طوري كه هيچ يك از پاهاي كشتي گير، جلوتر يا عقب تر نباشد. در اين حالت، در شرايط مختلف، با توجه به جهت گرفتن فنون و سمت اجراي مهارتها، دست و پاي گارد مشخص مي شود، و كشتي گيري را كه داراي اين نوع گارد است، كشتي گير جفت گارد مي گويند.


3- انواع گارد با توجه به ميزان خم شدن به جلو:
1- گارد باز: در اين گارد، كشتي گير به حالت نيمه خميده به طرف جلو، حفاظت و كنترل ضعيفي روي پاهايش دارد و معمولاً از اين نوع گارد در كشتي فرنگي استفاده مي‎شود.
2- گارد بسته: در اين گارد، كشتي گير به حالت كاملاً خميده به طرف جلو، كنترل و حفاظت كاملي روي پاهايش دارد از اين نوع گارد، در كشتي آزاد استفاده مي‎شود.
4- انواع گارد با توجه به تقابل گاردهاي دو كشتي گير در مقابل هم
1- گارد موافق: هر گاه دو كشتي گير با گاردي يكسان، در مقابل هم قرار گيرند، داراي گاردي موافق هستند كه خود شامل:
1-1- هر دو چپ گارد: در اين حالت هر دو كشتي گير با گارد چپ در مقابل هم قرار مي گيرند.
2-1- هر دو راست گارد: در اين حالت هر دو كشتي گير با گارد راست در مقابل هم قرار مي گيرند.
3-1- هر دو جفت گارد: در اين حالت هر دو كشتي گير، داراي گارد ژاپني هستند.


2- گارد مخالف: هرگاه دو كشتي گير با گاردي متفاوت، در مقابل هم قرار گيرند، داراي گارد مخالف هستند كه خود شامل:
1-2- مجري راست و مدافع چپ: در اين حالت، كشتي گير مجري،‌ راست گارد و كشتي گير مدافع چپ گارد است.
2-2- مجري چپ و مدافع راست: در اين حالت، كشتي گيري مجري، چپ گارد و كشتي گير مدافع راست گارد است.
3- گارد مختلط: هرگاه دو كشتي گير با گاردي متفاوت در مقابل هم قرار گيرند، بطوري كه يكي از آنها داراي گارد ژاپني (جفت گارد) و ديگري داراي گارد چپ و يا راست باشد، تقابل آن دو گارد را مختلط مي گويند. كه خود شامل:


1-3- مجري جفت و مدافع چپ : در اين حالت، كشتي گير مجري داراي گارد ژاپني و كشتي گير مدافع داراي گارد چپ مي‎باشد.
2-3- مجري جفت و مدافع راست: در اين حالت، كشتي گير مجري داراي گارد ژاپني و كشتي گير مدافع داراي گارد راست مي‎باشد.
3-3- مجري راست و مدافع جفت: در اين حالت، كشتي گير مجري داراي گارد راست و كشتي گير مدافع داراي گارد ژاپني مي‎باشد.
4-3- مجري چپ و مدافع جفت: در اين حالت، كشتي گير مجري داراي گارد چپ و كشتي گير مدافع داراي گارد ژاپني مي‎باشد.
بهترين فاصله در گارد:
معمولاً بهترين فاصله از حريف قبل از اجراي فن و در هنگام گاردگيري وقتي است كه دست گارد بتواند براحتي شانة حريف را لمس كند.
سرشاخ شدن :
به حالتي كه دو كشتي گير در فاصلة بسيار نزديكي، مقابل هم قرار گرفته، بتواند همديگر را از ناحية بالاتنه بگيرند و با هم تماس پيدا كنند و يا اين كه سرهاي خود را به روي سينه، شانه و يا سر همديگر قرار دهند، اصلاحاً «سرشاخ» مي گويند. براي اجراي بهتر و روانتر فنون لازم است ضمن رعايت فاصله مطلوب با حريف سرشاخ شد تا اينكه تمركز ذهني و همچنين تعادل جسمي و فكري حريف را منحرف كرد.
زير سر بيرون:
در اين زير گارد موافق مي‎باشد يعني دو حريف يك پاي همنام را جلو مي گذارند ابتدا تعادل حريف را در يك رفت و برگشت به هم مي زنيم سپس به سمت او حمله ور شده با دست گارد پاي جلوئي او را گرفته خود را به سمت او منتقل مي كنيم و در اين حالت يكي از دستها پشت ران و دست بعدي بالاتر از تاندون آشيل را مي‎گيرد و سر به بيرون بدن حريف مي رود.


فن زير سر تو:
در اين زير گارد مخالف مي‎باشد يعني دو حريف پاي غيرهمنام را جلو مي گذارند ابتدا تعادل حريف را در كشش و قوسي به هم زده و به سمت پاي جلويي او حمله ور شده و پاي او را در حالتي مي گيريم كه سر خودمان در قسمت جلوي شكم حريف قرار مي‎گيرد.
فن دست تو:
در حالت ايستاده كشتي گير مهاجم با دست غيرگارد خود (دست عقبي) مچ دست گارد حريف را مي‎گيرد و او را به سمت بدن خود متمايل مي‎كند و در اين حالت دست گارد مهاجم به كمك دست غيرگارد رفته و پشت بازوي حريف را مي كشد و در اين حالت به پشت حريف مي رود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید