بخشی از مقاله


چکیده

امروزه افزایش توان تولیدی، نیازمند توجه ویژه به بخش صـنعت و افـزایش ســرمایهگــذاری در ایــن بخــش اســت. طــی چنــد دهــه اخیــر وجــود تغییــرات تکنولوﮊیکی وسیع در بخش صنعت، تنوع نیازها و سـلایق مصـرفکننـدگان را به همراه آورده و بر عرصه فعالیتهای صنعتی افـزوده اسـت. از طرفـی محـدود بودن منـابع مـالی و امکانـات کشـورها جهـت سـرمایهگـذاری و وجـود منـاطق متفاوت و ناهمگون که از توزیع فضایی و الگوی یکپارچهای تبعیت نمیکننـد، نیاز به تدوین برنامههای منطقهای را اجتناب ناپذیر نموده است.

در مقاله حاضر به جهت شناسائی قابلیتها و پتانسیلهای موجـود در بخـش صنعت استان اصفهان به عنوان یکی از مناطق مهم و فعـال کشـور بـا اسـتفاده از

Å این مقاله برگرفته از نتایج طرح تحقیقاتی تحت عنوان ”شناسایی و تحلیل مزیتهای نسبی و رقابتی استان اصفهان در تولید و صادرات در بخشها مختلف صنایع“ مصوب وزارت صنایع و معادن در
سال ١٣٨٠ میباشد که در موسسه مطالعات صادرات و بازاریابی خاور میانه به انجام رسیده است.

www.istt.org/meemi

 استادیار دانشگاه اصفهان و مدیر موسسه مطالعات صادرات و بازاریابی خاورمیانه.

 کارشناس ارشد مهندسی صنایع و همکار موسسه مطالعات صادرات و بازاریابی خاورمیانه.

83 پژوهشنامه بازرگانی

تلفیــق روشهــای تحلیــل عــاملی و تاکســونومی عــددی و بــا بهــره جســتن از شاخصهای مرتبط با موضوع و براساس آمـار و اطلاعـات جمـعآوری شـده از منابع آماری معتبر و در دسترس برای یک دوره زمـانی ٥ سـاله از (٧٨‐١٣٧٤)،

بخشهای مختلف فعالیتهای صنعتی استان برحسـب کـدهای دو رقمـی ISIC

(ویرایش سوم) و براساس درجه مزیت و برخورداری رتبهبندی گردیدهاند.

در طی دوره مورد بررسی بیشترین درجه برخورداری به صنایع تولید فلزات اساسی، تولید ذغال کک، پالایشگاههای نفـت و سـوختهـای هسـتهای، تولیـد مواد و محصولات شیمیایی و تولید سایر محصولات کانی غیرفلـزی اختصـاص یافته است. علاوه بر آن از جمع صنایع همگن استان اصفهان، صنایع تولید مـواد

ﻭ محصولات شیمیایی، تولید ماشین آلات و تجهیزات طبقهبندی نشـده، دبـاغی

ﻭ عمل آوردن چرم و ساخت زین و یراق و کیـف و چمـدان و تولیـد کفـش و صنایع تولید پوشاک، عمـل آوردن و رنـگ کـردن پوسـت خـز دار، در زمـره صنایع مزیت دار استان اصفهان در طی دوره مورد بررسی جای گرفتهاند.


رتبهبندی فعالیتهای صنعتی استان اصفهان در ... 39

مقدمه

گسترش تولید و توسعه صادرات غیرنفتی در کشورهای در حال توسعه، به منظور تقویت پایههای اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری و همچنین رهایی از وابستگی و رفع عدمتعادلهای موجود، بیش از هر زمان دیگر نیازمند برنامهریزی و شناسایی امکانات و منابع بالقوه اینگونه کشورها بوده و امری حیاتی و اجتناب ناپذیر میباشد. افزایش توان تولیدی و رقابتی، نیازمند توجه ویژه به بخشهای مختلف فعالیتهای اقتصادی بویژه بخش صنعت و افزایش سرمایهگذاری در این بخش بنظر می رسد.

از طرفی پیشرفتهای روز افزون تکنولوﮊی بویژه در زمینه ارتباطات که دنیا را به دهکده جهانی مبدل ساخته است، باعث افزایش و تنوع خواسته ها و نیازهای جوامع مختلف گشته و بر عرصه فعالیتهای صنعتی افزوده است. این روند رو به رشد به دلیل تنوع نیازها و سلیقهها، کیفیتی برتر و فرآورده هایی مطلوبتر را طلب میکند و این مقصود تنها با شناخت امکانات و محدودیتها، تخصیص منابع، ارزیابی درست توانایی ها و ارایه راهکارهای مناسب و در نهایت برنامهریزی و اولویتبندی سرمایهگذاریهای آتی کشورها قابل حصول میباشد. لازمه برنامهریزی و اولویتبندی سرمایهگذاری، شناخت امکانات و قابلیتهای محیطی، بخشی و منطقهای است و یقیناﹰ در برنامه ریزی رشد و توسعه آینده کشور شناخت موقعیت و جایگاه مناطق مختلف از مهمترین عوامل در جهت نیل به پیشرفت میباشد. کشور ما نیز به دلیل داشتن شرایط غیرهمگن و امکانات طبیعی متنوع، نیازمند برنامهریزی منطقهای بویژه در سطح استانهاست . موفقیت در اجرای برنامه ریزی، مستلزم توجه به معیارهای توسعه صنعتی براساس توانمندی های موجود در هر استان میباشد و بر این اساس ضرورت امر ایجاب مینماید که قابلیتها و توانمندیهای مناطق مختلف شناسایی گردند. با توجه به اینکه استان اصفهان در طی سالهای برنامه دوم توسعه به طور متوسط در حدود ١٥ درصد از کل ارزش افزوده بخش صنعت کشور را به خود

04 پژوهشنامه بازرگانی

اختصاص داده و از این حیث پس از استان تهران در رتبه دوم جای داشته است و همچنین با توجه به استقرار مجتمعها و کارخانجات بزرگ صنعتی، توانایی بکارگیری بالاترین درصد نیروی شاغل در بخص صنعت (٢٥% کل شاغلان کشور) بعد از استان تهران را دارا میباشد و به عنوان یکی از قطب های صنعتی در بین مناطق مختلف کشور شناخته شده است. همچنین استقرار مجتمعها و کارخانههای بسیار بزرگ صنعتی که محصولات آن توان راهیابی به بازارهای ملی و بینالمللی را کسب نموده، به صنعت این استان جایگاه ویژهای بخشیده است.

بر همین اساس مقاله حاضر تلاش وارد تا با استفاده از تلفیق روش ها و تکنیک های تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی و همچنین الهام گرفتن از روشهای محاسبه مزیت نسبی در عرصه اقتصادهای منطقهای و معرفی مجموعهای از شاخصهای منتخب و مرتبط با موضوع به تعیین و شناسایی مزیت نسبی و درجه برخورداری بخشهای مختلف فعالیتهای صنعتی براساس کدهای دور رقمی ISIC (ویرایش سوم) برای یک دوره پنج ساله (٧٨‐ ١٣٧٤) بپردازد و در نهایت با اولویتبندی این بخشها اطلاعات مناسبی را برای تدوین برنامههای توسعه صادرات و افزایش سرمایهگذاریهای مناسب در صنایع برتر و تجدید ساختار دیگر صنایع این استان را فراهم نماید.

١. مفهوم و ماهیت مزیت نسبی

مزیت نسبی١ که در ارتباط با تجارت بینالملل مطرح میباشد بدان معناست که چنانچه کشوری یک کالا را نسبت به دیگر کالاها ارزانتر تولید و صادر نماید آن کشور در تولید چنین کالایی مزیت نسبی داشته و بنابراین با وارد شدن به صحنه تجارت جهانی میتواند از صدور کالاهایی که در آن مزیت نسبی دارد منتفع گردد. از ابتدای پیدایش مفهوم یا اصل مزیت نسبی تاکنون مفهوم آن دچار دگرگونیهای زیادی گردیده است.

1. Comparative Advantage


رتبهبندی فعالیتهای صنعتی استان اصفهان در ... 41

ریکاردو مزیت نسبی را بر مبنای ارزش واقعی کار مصرف شده در تولید کالا قرار داد.

براساس نظریه ریکاردو مزیت نسبی بدان معناست که یک کشور یک کالا را نسبت به کالاهای دیگر با میزان کار واقعی کمتری تولید نماید و حتی اگر با صرف کار بیشتری تولید کالاهای یک کشور نسب به کشورهای دیگر حاصل شود، باز هم مزیت یا برتری نسبی این کشور برای تولید و تجارت، در تولید کالاهایی است که از کمترین عدم مزیت مطلق برخوردار میباشند. به تدریج مفهوم مزیت نسبی ریکاردو بر مبنای ارزش کار واقعی، با نظریه ”مزیت نسبی هزینه فرصتهای از دست رفته“ جایگزین گردید. با این وجود دیدگاههای فوق یک هدف یعنی تبیین علت مبادله کشورها را تعقیب میکنند. از لحاظ شالوده، مفهوم مزیت منطقهای شباهت بسیار زیادی با تعاریف ارایه شده در چارچوب بینالملل را دارا میباشد با این تفاوت که در سطح مناطق تأکید بر روی جنبه تولید میباشد. اصل مزیت نسبی بیان میدارد که هر منطقه تمایل دارد تا در تولید و صدور کالاهایی که از سطح هزینه کمتری برخورداری میباشند تخصص یابد. به عبارت دیگر هر منطقه در مقایسه با سایر مناطق یا سایر کالاهای تولیدی تمایل به تولید محصولاتی دارد که در تولید آنها از مزیت بیشتر یا عدم مزیت کمتری برخوردار است. این مفهوم به عنوان اصل مزیت نسبی شناخته شده است. به طور کلی در تعریف مفهوم مزیت نسبی میتوان بیان نمود که مزیت نسبی عبارت است از توانایی یک کشور در تولید و صدور کالاهایی با هزینهای ارزانتر و کیفیتی بالاتر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید