بخشی از مقاله

چکیده

صادرات به عنوان معمولترین راه پیش روی شرکتها،خصوصاً شرکتهای کوچک و متوسط، برای ورود به بازارهای خارجی شناخته شده است. یکی از مهمترین دلایل این امر این است که صادرات، در قیاس با سایر روشهای بینالمللی شدن، به منابع کمتری نیاز دارد. گسترش تجارت، جهانی شدن محصولات و خدمات و بینالمللی شدن شرکتها، همواره بر اهمیت روابط بازرگانی بینالملل افزوده است. روابط بازرگانی بینالملل ابعاد مختلفی را دربر میگیرد که اثربخشی شرکتها را در بازار بینالمللی بهویژه بازار صادرات تحت تأثیر قرار میدهد.

هدف از این تحقیق تعیین شاخصهای وابستگی صادرات و ساختار سازمانی در عملکرد و گرایش به بازار صادرات با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر تجربه صادرات و تلاطم محیطی در مدل مفهومی حاضر است. این تحقیق براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از مدیران و کارشناسان شرکتهای کوچک و متوسط استان تهران در حوزه صنایع غذایی بوده و نمونه آماری مورد استفاده متشکل از 127 نفر میباشد.

دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه توزیع و با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. اهمیت اساسی عملکرد صادراتی بدنه اصلی این تحقیق را تشکیل میدهد. بازارگرایی یک دیدگاه ادغامی برای ارزیابی عملکرد صادراتی توسط ارزیابی توانایی سازمانها برای پیشبینی، واکنش و سرمایهگذاری روی تغییرات در محیط ارائه میدهد.

-1 مقدمه
صادرات به عنوان معمولترین راه پیش روی شرکتها،خصوصاً شرکتهای کوچک و متوسط، برای ورود به بازارهای خارجی شناخته شده است. یکی از مهمترین دلایل این امر این است که صادرات، در قیاس با سایر روشهای بینالمللی شدن، به منابع کمتری نیاز دارد. از اینرو، فروش صادراتی به طور فزاینده به عنوان راه مناسب رشد شرکت مورد توجه قرار گرفته است.

صادرات ابزار حیاتی برای کشورهاست تا به اهداف رونق و رشد اقتصادی خود برسند. از آنجا که صادرات به بهبود تراز پرداختها، نرخ اشتغال و استاندارد زندگی کمک میکند؛ بنابراین، تعدادی از دولتها به دنبال توسعه صادرات، صادرات بیشتر را تشویق میکنند

سادهترین راه برای وارد شدن به بازار خارجی صادرات است. صادرات موردی هنگامی صورت میگیرد که شرکت هر چند وقت یک بار به طور انفعالی به دلیل داشتن محصول مازاد بر مصرف داخلی، آنها را به خریداران کشور خارجی بفروشد. صادرات فعال هنگامی صورت می گیرد که شرکت تصمیم بگیرد محصولاتش را به کشور مورد نظر صادر کند. در هر دو حالت شرکت ممکن است محصولات را در کشور خود تولید نماید که یا آنها را برای بازار مورد نظر تغییر میدهد و یا به همان شکلی که در داخل کشور مصرف میشود، صادر میکند. در صادرات تغییر در خطوط تولیدی و نوع و مقدار سرمایه گذاری یا اهداف شرکت در سطحی محدود صورت میگیرد.

گسترش تجارت، جهانی شدن محصولات و خدمات و بینالمللی شدن شرکتها، همواره بر اهمیت روابط بازرگانی بینالملل افزوده است. روابط بازرگانی بینالملل ابعاد مختلفی را دربر میگیرد که اثربخشی شرکتها را در بازار بینالمللی به ویژه بازار صادرات تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به شرایط بازار پیچیده و دستخوش تغییرات مداوم و پیدرپی، کسب سریع اطلاعات بازرگانی اغلب رمز موفقیت در بازارهای بینالمللی است و بازارمحوری به عنوان دیدگاهی یکپارچه با تعیین توانایی سازمانها در پیشبینی، واکنش و تبدیل به سرمایه کردن تغییرات محیطی، عاملی است که عملکرد شرکتها را بهبود میدهد.

همانگونه که موفقیت بنگاههای کسب و کار در درون مرزهای ملی در گرو بازاریابی صحیح و اثربخش میباشد، هنگامی که دایره فعالیت یک بنگاه به خارج از مرزها توسعه مییابد نیز دستیابی به موفقیت، رهین درک صحیح مختصات بازار خارجی و اتخاذ راهکارهای مناسب برای مدیریت آن است. چالشهای عمده در بازاریابی صادراتی شامل انتخاب بازارها و یا کشورهای مناسب از طریق تحقیقات بازاریابی و تصمیمگیری در خصوص چگونگی تدوین راهکار آمیخته بازاریابی میباشد. این تصمیم، بیش از هر چیز متأثر از زیربنای فلسفی مورد قبول بنگاه، در خصوص نحوه فعالیت در بازار خارجی میباشد

معمولاً فعالان عرصه صادرات از یکی از چند نگرش فلسفی خاص در این زمینه متأثرند و فرآیند تدوین آمیخته بازاریابی خود رامستقیماً بر پایه راهکار اصلی منشعب از این نگرش بنا مینهند. بازتاب این راهکار، در سطح انطباقپذیری آمیخته بازاریابی ارائه شده از سوی سازمان با ویژگیهای بازار هدف آشکار میشود

بنابراین، اطلاعات حاصل از نتایج این پژوهش باعث بهبود تصمیمات مدیریتی سازمان در جهت عملکرد صادراتی میشود. مقایسه مطالعات پیشین حاکی از آن است که بازار محوری همکاری بین صادر کنندگان را افزایش میدهد و از سوی دیگر فاصله ارتباطی را کاهش میدهد که این منجر به ارتقاء عملکرد صادرات میگردد.

همچنین مشخص شد که بازارگرایی صادرات بر عملکرد صادرات و مزیت رقابتی تأثیر مثبت دارد. همچنین از پژوهشها چنین بر میآید که سازمانهایی که از سیستمهای اطلاعاتی بازاریابی استفاده میکنند، عملکرد صادرات بالاتری دارند.

هدف از این تحقیق تعیین شاخصهای وابستگی صادرات و ساختار سازمانی در عملکرد و گرایش به بازار صادرات با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر تجربه صادرات و تلاطم محیطی در مدل مفهومی حاضر است، که اهداف آن بشرح زیر آورده می شود:

-1 بررسی رابطه بین وابستگی صادرات با گرایش به بازار صادرات.

-2 بررسی رابطه بین ساختار سازمانی با گرایش به بازار صادرات.

-3 بررسی نقش تعدیلگر تجربه صادرات بر ارتباط بین وابستگی صادرات و گرایش به بازار صادرات.

-4 بررسی نقش تعدیلگر تجربه صادرات بر ارتباط بین ساختار سازمانی و گرایش به بازار صادرات.

-5 بررسی نقش تعدیلگر تلاطم محیطی بر ارتباط بین ساختار سازمانی و گرایش به بازار صادرات.

-6 بررسی نقش تعدیلگر تلاطم محیطی بر ارتباط بین وابستگی صادرات و گرایش به بازار صادرات.

-7 بررسی رابطه بین گرایش به بازار صادرات با عملکرد صادرات.

مدل مفهومی تحقیق که برگرفته ازتحقیق چی و سان - 2013 - و کادوگان و همکاران - 2009 - در شکل - 1 - آورده شده است.

شکل - 1 - مدل مفهومی تحقیق

-1  پیشینه تحقیق

عملکرد صادرات: عبارت است از مقداری که شرکت در زمان صادرات محصولات خود به بازار خارجی به اهداف خود دست مییابد

عملکرد صادراتی عبارت است از حدی که اهداف بنگاه - شامل اهداف راهبردی و اهداف اقتصادی - برای صادرات یک محصول از طریق طرحریزی و اجرای راهبردهای بازاریابی صادراتی محقق میشود. همچنین عملکرد صادراتی دارای ابعاد گوناگونی است که یک شاخص یا یک عامل نمیتواند آن را توضیح دهد

به میزان رشد بازار صادرات، رشد فروش در بخش صادرات، سودآوری صادرات، رشد سودآوری در صادرات و نفوذ در بازار یک کشور جدید برمیگردد.

بازارگرایی صادرات: شامل مجموعهای از باورها و اعتقادات است که مشتریان را در مرکز توجه قرار میدهد تا سودآوری بلندمدت شرکت را فراهم سازد. همچنین، بازارگرایی بر ایجاد کسبوکار اثربخش و کارا برای ایجاد بالاترین ارزش برای مشتری و مزیت رقابتی تأکید میکند. میزان تولید اطلاعات/ آگاهی، انتشار اطلاعات، پاسخ اطلاعات توسط شرکت گرایش به بازار صادرات آن شرکت را نشان میدهد. وابستگی صادرات: به درجهای منتج میشود که یک شرکت به صادرات برای حفظ عملیات خود متکی میشود. اینکه شرکت درصدی از درآمدهای فروش را به فعالیتهای صادراتی اختصاص داده و موفقیت این شرکت به میزان موفقیتی که در حوزه صادرات کسب میکند، بستگی داشته باشد را میرساند.

ساختار سازمانی: راه یا شیوهای است که به وسیله آن فعالیتهای سازمانی تقسیم، سازماندهی و هماهنگ میشوند. سازمانها، ساختارهایی را به وجود میآورند تا فعالیتهای عوامل انجام کار را هماهنگ کرده و کارهای اعضاء را کنترل کنند. ساختار سازمانی تعیینکننده روابط رسمی و نشاندهنده سطوحی است که در سلسله مراتب اداری وجود دارد و حیطه کنترل مدیران را مشخص میکند. همچنین ساختار سازمانی دربرگیرنده طرح سیستمهایی است که به وسیله آنها همه واحدها هماهنگ و یکپارچه میشوند و در نتیجه ارتباط مؤثر در سازمان تضمین خواهد شد.

امروزه سازمانهای تجاری به عنوان یکی از متنوعترین و پیچیدهترین نظامها هستند. ساختار هر سازمان براساس میزان رسمیت آن سازمان و میزان تمرکز در تصمیم گیری سازمان و همچنین پیچیدگی بررسی میشود.

تجربه صادرات: آشنایی شرکت با منبع اطلاعات صادرات دردسترس و دانش خود در مورد چگونگی استفاده از آنها 

شرکتی که توانایی شناسایی منابع اطلاعاتی در بازار صادرات را داشته و دارای پایگاه اطلاعاتی ویژه در مورد فرصتهای فروش و توانایی تعیین میزان کیفیت اطلاعات در بازار از جمله قوانین بازارهای خارجی را دارد.

تلاطم محیطی: به تلاطم بازار و تلاطم تکنولوژیکی اشاره میکند. تلاطم محیطی شامل ناهمگنی و تغییرپذیری ترجیحات و تقاضای بازار و قابلیت شرکت در پاسخ دادن به آنها است. از طرف دیگر، تلاطم تکنولوژیکی، هم بیثباتی تکنولوژی و هم شتاب نوآوری را نشان میدهد که سبب میگردد تا شرکت رویههایشان را برای مقابله با آن تغییر دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید