بخشی از مقاله
سكته قلبي
مقدمه
بيماري شريانهاي كرونري در طي چندن سال ايجاد ميشود و ميتواند منجر به بروز آنژين قلبي، سكته قلبي و مرگ ناگهاني شود. بيماري كرونري قلب، شايعترين علت مرگ و مير در انگلستان ميباشد اكثر افراد، در اطراف خود كساني را ميشناسند كه دچار سكته قلبي شدهاند و بعضي ا زآنها هيچگونه علامتي از قبل نداشتهاند. بيماري كرونري قلب در طي 50 سال گذشته شيوع بيشتري پيدا كرده كه ما بعضي ا زعلل اين افزايش را ميدانيم. هدف از تأليف اين كتاب دادن اطلاعاتي در مورد اين بيماري به شما ميباشد تا اگر به اين بيماري دچار هستيد، چه كارهايي را ميتوانيد انجام دهيد و يا براي پيشگيري از آن، چه اقداماتي بايد صورت پذيرد.
براي توصيف و شرح بيماري كرونري قلب و اثرات آن بر روي قلب، از اصطلاحات مختلفي استفاده ميشود. اين اصطلاحات عبارتند از : بيماري ايسكميك قلب، ترومبوز كرونري، آنفاركتوس ميوكارد MI ) ) و سكته قلبي.
بيماري كرونري قلب ميتواند باعث انواع مختلفي از مشكلات شود كه مام اين مشكلات به علت عدم اكسيژن رساني كافي به عضله قلب ايجاد ميشوند. شايعترين اين مشكلات عباتند از :
• آنژين : درد سينه در هنگام انجام فعاليت ايجاد ميگردد. هر گونه فعاليتي ميتواند باعث روز اين درد سينه (آنژين) شود. وقتي فرد استراحت ميكند، اين درد سينه بهبود مييابد.
• سكته قلبي : درد شديد سينه كه براثر مرگ يك قسمت عضله قلب در هنگامي كه خونرساني به آن قسمت به طور كامل متوقف شده است، در سكته قلبي رخ ميدهد.
• نارسايي قلبي : تنگي نفس و ورم كردن مچ پاها به علت عدم تلمبه كردن مناسب قلب و نارسايي قلب ايجاد ميشود.
• نامنظم شدن ريتم قلب (آريتمي) : بينظمي در ضربانهاي قلب ميتواند سبب تنگي نفس و طپش قلب شود.
بيماري كرونري، تنها بيمارياي نيست كه باعث گرفتار شدن قلب ميشود، اما مهمترين بيمارياي است كه قلب را دچار مشكل ميسازد. ساير مشكلات قلب عبارتند از:
• بيماريهاي مادرزادي قلب : غير طبيعي بودن شكل قلب كه از لحضه تولد در كودك وجود دارد.
• كـارديوميوپاتيها : بيماريهايي هستند كه عضلات قلب را دچا رمشكل ميسازند.
• بيماريهاي دريچهاي قلب : اختلال در هر يك از چهار دريچهاي كه در قلب وجود دارد ميتواند منجر به مشكلاتي گردد كه به آنها بيماريهاي دريچهاي قلب گفته ميشود.
تعداد افرادي به بيماري كرونري قلب دچار هستند در كشورهاي مختلف،فرق ميكند. اين بيماري در كشورهاي پيشرفته اروپايي، آمريكايي و استراليا از شيوع زيادي برخوردار است اما در كشورهاي عقب مانده جهان سوم، تعداد افراد مبتلا به بيماري كرونري قلب بسيار كمترميباشد. به نظرميرسد كه اين وضعيت به علت نحوه زندگي اين افراد ايجاد ميشود به طوري كه افرادي كه از كشورهاي عقب مانده جهان سوم به كشورهاي پيشرفته مهاجرت ميكنند نسبت به ساير افراد كشور مادرشان، بيشتر دچار بيماري كرونري قلب ميشوند. براي مثال، هنديهاي كه به انگلستان مهاجرت كردهاند بيشتر به بيماري كرونري قلب مبتلا ميشود.
درخود قاره اروپا هم از شيوع بيماري كرونري قلب، تفاوتهايي بين كشورهاي مختلف آن وجود دارد. در جنوب اروپا، معمولاً اين بيماري كمتر از كشورهاي شمال اروپا ( اسكانديناوي ) و انگلستان است كه يك علت آن، نحوه رژيم غذايي مديترانهاي ميباشد. بسياري از افراد عقيده دارند كه رژيم غذايي مديترانهاي كه حاوي مقادير زيادي سبزيجات تازه، سالاد، ميوه، ماهي و مقدار نسبتاً كمي گوشت قرمز و لبنيات ميباشد، ميتواند در مقابل بروز بيماريهاي قلبي، اثر حفظتي داشته باشد. گر چه توصيفاتي از بيماري كرونري قلب در گذشتههاي دور توسط پزشكان بيان ميشد، اما تا بعد از جنگ جهاني دوم به عنوان يك بيماري شايع مطرح
نبود. از بعد از جنگ جهاني دوم ، ميزان بيماري كرونري قلب بخصوص در مردان جوان افزايش يافت. در ايالات متحده آمريكا ، حداكثر اين افزايش درسال 1970 رخ داد و سپي ميزان آن تا امروز درحال پايين آمدن است.
همچنين در استراليا، نيوزيلند و بريتانيا، اين ميزان در حال كاسته شده است. متأسفانه دركشورهاي بلوك شرق سابق و روسيه، ميزان شيوع بيماري كرونري قلب به طور سريعي امروزه در حال افزايش ميباشد.
گفتن اين مطلب، غلو نميباشد كه امروزه اكثر تختهاي بيمارستاني در بريتانيا توسط بيماراني كه به نحوي به تصلب شرايين (سفت شدن رگها) دچار هستند،پرشده است وشايعترين نوع اين بيماري نيز بيماري كرونري قلب ميباشد.بيماري كرونري قلب از مجموعتمام انواع سرطانها شيوع بيشتري دارد. اين بيماري در افراد مسن بيشتر شايع است و در مردها نيز چها برابر بيشتر از زنها شيوع دارند. در مردان جوان ، بعد از تصادفات، بالاترين علت مرگ، بيماري كرونري قلب ميباشد.
چرا بيماري كرونري قلب اين قدر دركشورهاي پيشرفته شايع ميباشد؟ هيچ كسي به طور مطمئن علت اين موضوع را نميداند، اما رژيم غذايي، استعمال دخانيات، عدم تحرك كافي و محروميتهاي به نظر ميرسد كه از عوامل مهم شيوع زياد اين بيماري در جوامع غربي باشد.
درمان هاي جديد :
در طي 10 سال گذشته، پيشرفتهاي زيادي در درمان بيماري كرونري قلب پديد آمده است.
داروهاي جديدي مثل داروهاي از بين برنده لخته خون كه بعد از سكته قلبي استفاده ميشود
ساخته شده است. همچنين داروهاي خوبي براي آنژين و پايين آوردن كلسبرول خون بوجود آمده است و نيز مطالب بيشتري در مورد داروهاي قديمي مثل بتابلوكرها و آسپيرين كشف شده است. اين داروها نه تنها ميتوانند براي تسكين علايمي مثل درد استفاده شوند بلكه باعث بهبود تغييرات بيماري نيز ميشوند.
با اين حال بزرگترين پيشرفت، در جراحي قلب و آنژيو پلاستي ايجاد شده است. جراحي بايپَس ( CABG يا پيوندي باي پس شريان كرونري ) ميتواند باعث تغيير
در زندگي بيمارن دچار آنژين قلبي شده و در تبعصي موارد همچنين موجب كاهش خطر ايجاد سكتههاي قلبي بعدي ميگردد. آنژيوپلاستي روشي است كه با استفاده از يك بالون (بادكنك) كوچك، رگهاي باريك شده و يا مسدود شده، گشاد ميگردند. اين روش ميتواند بسيار مؤثر باشد، بخصوص امروزه كه از استنتهاي سيمي باريك براي باز باقي ماندن شريانها استفاده ميگردد.
تمام اين مطالب،خبرهاي خوبي هستند براي كساني كه دچار مشكلات قلبي شدهاند،اما هدف ما بايد پيدا كردن علل شيوع زياد بيماري كرونري قلب و سعي در جلوگيري از ابتلاء به آن باشد.
قلب يك تلمبه عضلاني است كه در سينه قرار دارد و بطور مداوم در حال كار كردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانهروزي خون را به سرتاسر بدن تلمبه ميكند در حدود 100.000 بار در روز قلب ضربان ميكند. براي اينكه قلب بتواند اين كار سنگين را انجام دهد، نياز دارد كه توسط شريانهاي كرونري، به عضله خودش هم خونرساني مناسبي صورت پذيرد.
قلـب چگونـه كـار ميكنـد؟
عملكرد اصلي قلب،تلمبه كردن خون قرمز و روشن كه حاوي مقادير زيادي اكسيژن و مواد غذايي است از طريق شريانها يبزرگ به سرتاسر بدن ميباشد. وقتي اكسيژن اين خون توسط بافتها برداشته شد، وريدها خون فاقد اكسيژن كافي را كه به رنگ تيرهتري در آمده است ار دوباره به قلب بر ميگردانند. قلب داراي دو قسمت ميباشد كه هر قسمت آن به صورت يك تلمبه جداگانه عملب ميكند.
ساختمان داخلي قلب
اين شكل نشان دهنده دوجفت حفره قلب ميباشد (يعني دهليز و بطن راست و چپ ). هر جفت حفره به صورت يك تلمبه مجزا عمل ميكند. يك دريچه در قسمت خروجي هر حفره وجود دارد كه از برگشت خون درمسير غلط جلوگيري ميكند.
را كه اصطلاحاً “ دهليز“ مينامند، به صورت جمع كننده خون ورودي به قلب عمل ميكنند و حفرههاي پاييني كه به آنها “بطن“ گفته ميشود، با انقباض خود باعث ميشوند كه خون از قلب به بيرون تلمبه شود قسمت راست قلب، خونهايي را كه از وريدهاي تمام بدن ميآيد را گرفته وبه سمت ريهها تلمبه ميكند تا اكسيژن ريهها بتوانند وارد اين خون شوند. قسمت چپ قلب، خوني را كه از ريهها خارج ميشود راگرفته و سپس آن را به تمام قسمتهاي بدن ميفرستد تا نيازهاي اكسيژن آنها را بر طرف نمايد.
براي اينكه به همه اعضاء و عضلات بدن برسد، بايد با فشار زيادي تلمبه گردد. شما وقتي يك شريانتان بريده ميشود، ميبينيد كه خون با چه فشاري به بيرون فوراه ميزند. براي اينكه اين تلمبه زدن با قدرت كافي انجام شود، عضلات قلب بايد خيلي قوي باشند و هيچگاه مثل ساير عضلات ( مثلاً عضلات پاها ) دچار خستگي نگردند. بنابراين، عضلات قلب نياز دارند كه خودشان به خوبي خونرساني خود عضلات قلب، توسط شريانهاي كرونري و شاخههاي آنها صورت ميپذيرد.
تصلب شرايين ( سفت شدن شريانها)، آترواسكلروز و آتروما (Atheroma) همگي يك چيز هستند. وقتي كه شما به دنيا ميآييد، رگهاي خوني شما قابليت ارتجاعي و الاستيك خوبي داشته و خون ميتواند به راحتي از داخل آنها عبور نمايد. اما بعد از چند سال، چربيها شروع به رسوب كردن درديواره رگهاي شريانها ميكنند اين رسوبها كمكم خود را به صورت تودهاي ايجاد كرده، شريانها را تنگ نموده و باعث ميشوند كه جريان خون شريانها كاهش يابد.
وسعت اين تغييرات و ميزان بروز آنها، بستگي به مقدار چربي كه در خون وجود دارد ( بويژه كلسترول LDL ) در افراد مختلف، متفاوت ميباشد افرادي كه داراي ميزان بالايي از كلسترول LDL درخونشان هستند، احتمال بيشتري دارد كه به آتروماي شديد دچار شوند،اما بعضي از تغييرات ممكن است وقتي كه سن ما به ميانسالي ميرسد در همه ما ايجاد شوند.
همچنان كه قطعات آتروما افزايش مييابد، ديواره شريانها ضخيمتر و ضعيفتر شده و به تدريج باعث كاهش عبور جريان خون از آنها ميشود اين روند ميتواند درهر عضوي از بدن ايجاد شود، بنابراين آتروما شريانهاي مغز ممكن است منجر به بروز سكته مغزي شود، آتروماي شريانهاي دست و پا ميتوانند موجب قانقاريا و قطع عضو گردند و نيز آتروماي شريانهاي كرونري قلب ميتواند منجر به سكته قلبي شود.
روند سفت شدن شريانه ( تصلب شرايين ) به طور تعجب انگيزي ميتوانند به صورت تكهتكه در سراسر بدن و بخصوص در شريانهاي كرونري ايجاد شوند. باريك شدن ميتواند فقط در تمام يك شريان يا قسمتي از يك شريان ايجادشود و اين موضوع ميتواند در نحوه تصميمگيري براي درمان آن بسيار اهميت داشته باشد.
در بيماري كرونري قلب، پزشكان اغلب به بيمارن خود ميگويند كه يك، دو يا سه رگ قلب آنها دچار مشكل شده است. درمواردي كه آنها ميگويند سه رگ دچار مشكل شده است منظور اين است كه دو شاخة اصلي شريان كرونري چپ به همراه شريان كرونري راست گرفتار شده است. معمولاً گرفتاري يك يا دو شريان كرونري را ميتوان با استفاده از داروها با آنژيوپلاسي درمان نمود، اما وقتي كه هر سه شريان كرونري دچار مشكل هستند، معمولاً نياز به عمل جراحي “باي پَس“ ميباشد.
تـرومبـوز
ترومبوز يك اصطلاح پزشكي است كه به معني “لخته“ ميباشد لخته يك فرايند طبيعي بدن است كه درهنگامي كه ما زخمي ميشويم و خونريزي ميكنيم، باعث ميگردد كه خونريزي ما متوقف شود. در مواقعي كه لختههاي ناخواسته در بدن ايجاد ميشود، ضد انعقادها و رقيق كنندههاي طبيعي خون كه درگردش خون وجود دارند، اين لختهها را به طور طبيعي از بين ميبرند.
وقتي كه يك رگ خوني آسيب ميبيند، يك مجموعه از مواد شيميايي در بدن ترشح ميشوند كه باعث تشكيل يك لخته و بند آمدن خون از رگ ميگردد. دربيماي كرونري قلب، يك لخته خون تشكيل ميشود كه علت آن آسيب خارجي به رگ نميباشد بلكه بر اثر صدماتي كه چربيها به ديواره داخلي رگ وارد ميكنند، لخته تشكيل ميشود.
بطور طبيعي، ديواره داخلي پوشاننده رگها صافل بوده و باعث ايجاد لخته نميگردد. وقتي كه آتروما ايجاد ميشود ديواره رگها ديگر صاف نبوده و د رسطح آن شكافهايي ايجاد ميگردد.
سلولهاي كوچك خون به نام “پلاكتها“ به اين شكافها چسبيده و به پرُ كردن آنها كمك ميكند. اگر اين شكافها كوچك باشند هيچ مشكلي پيدا نخواهد شد،اما وقتي شريانها باريك ميشوند حتي يك لخته كوچك هم ميتواند در جلوگيري از عبور جريان خون مؤثر باشد. امروزه ما ميدانيم كه چنين فرايند، باعث بدتر شدن ناگهاني آنژينها ميشود كه اصطلاحاً به آن “آنژين ناپايدار“ گفته ميشود. در يك سكته قلبي يك فرايند نسبتاً متفاوت باعث ايجاد مشكل ميگردد.
رسوبات چربي در شريانها فقط حاوي چربي نميباشند، بلكه توسط بافتهاي آسيب ديده كه بوسيله خود كلسترول ايجاد شده نيز محاصره شدهاند. به همين دليل در بالاي رسوبات چربي ،يك كلاهك سفت فيبروز ايجاد ميشود. هرگونه استرس يا فشار ناگهاني ميتواند باعث جدا شدن اين كلاهك شده و موجب يك منطقه وسيعترِ آسيب ديده در ديواره شريان شود. اين وضعيت ميتواند باعث