بخشی از مقاله
عوامل ظهور كشاورزي فشرده
كشاورزي مدرن فشرده تنهاظرف 30تا40 سال گذشته ،در نتيجه پيشرفت هاي علمي وفني كه در طي جنگ جهاني دوم و بلافاصله بعد از آن رخ داده ظهوركرد و در اين مورد عوامل مربوطه عبارتند از:
1- افزايش مكانيزاسيون كشاورزي: ومتعاقب آن جايگزين انرژي كه قبلا بوسيله حيوانات باركش وانسان تامين مي شد به وسيله ي انرژي تراكتور وافزايش تعداد زيادي از ادوات براي مراحل مختلف در فرآيند زراعت و دامپروري در حال حاضر تعداد اندكي از گياهان زراعي تجاري بصورت غير مكانيزه كشت مي شوند.
2- افزايش استفاده از مواد شيميايي به صورت كود،حشره كش وعلف كش وداروهاي دامي وغيره.
3- توسعه سريع برنامه هاي اصلاح بناتات واصلاح دام با توليد واريته هايي با عملكرد بالا كه اين واريته ها پتانسيل كامل خود را تنها با مصرف زياد عناصر غذايي كسب مي كنند و خصوصيات رشد آنها هماهنگ با زراعت مكانيزه مي باشد.دامهاي اصلاح شده نيز متكي به مصرف زياد مواد غذايي هستند بعلاوه فشرده شدن كشاورزي، همراه با تخصصي شدن انواع زراعت ومجزا كردن توليدات زراعي ودامي از نظر مكاني،تمركز توليد محصولات زراعي در زمينهاي كه استعداد زيادتري براي كشاورزي دارند و بالاترين درآمد را بر اساس سرمايه گذاري انجام شده دارند،بوده است. در اين مورد اندازهي واحد هاي توليد نيز در واكنش به
افزايش هزينه ي نهاده ها، با سرعتي بيشتر از قيمت كسب شده از بازده بزرگتر شده است . در حاليكه كشاورزي فشرده به يك محيط بيو فيزيكي خاص منحصر نيست اين نوع كشاورزي بيشتر در مناطق معتدله ي مرطوب
دنيا،بخصوص در كشورهاي توسعه يافته در آمريكاي شمالي واروپاي غربي و در طرحهاي مدرن آبياريو در كشاورزي مناطق حاره اي توسعه يافته است.
(در ميان غلات ،گندم وذرت بطور گسترده اي كشت مي شود. گياهان زراعي ريشه اي و غدهاي مناطق معتدله شامل سيب زميني سفيد و تعدادي از گو نه هاي جنسي Brassica از قبيل كلم علوفه اي شلغم وچغندر قند،در مناطق معتدله نيز همانند مناطق حاره بقولات دانه اي بعد از غلات از نظر عملكرد و سطح زير كشت،در رديف دوم قرار دارند. در ميان آنها سويا،اوبياونخود در بالاترين رديف قرار دارند. آنها بخصوص كياهان زراعي چند منظوره ي با ارزشي هستند كه غذا و علوفه توليد مي كنند و همزمان باعث افزايش ازت و مواد آلي خاك مي شوند.)
2- زراعت فشرده:
توسعه كشاورزي در مناطق معتدله از طريق جايگزيني كشت ممتد،به جاي روشهاي سنتي كشت علفهاي چمني به صورت
متناوب با گياه زراعي بوده است. در كشت سنتي گياه غلات (گندم وذرت) با نياز هاي غذايي و شخم متناوب با يك گياه زراعي تا بستانه مانند:گياهان علوفه اي ريشه اي،سويا يا لوبيا به صورت متناوب با مخلوطي از علفهاي چمني و بقولات
علوفه اي چند ساله كه 3تا6سال زمين را اشغال مي كند بوده است. مزيت اصلي تناوب علف چمني با گياه زراعي،
ممانعت از ازدياد علفهاي هرز،آفات وبيماريهاوحفظ حا صلخيزي خاك است. علف چمني كود دامي وسرك دريافت
مي كند و در نهايت با شخم به زير خاك مي رود و باعث افزايش مواد آلي خاك مي شود.
ازدهه 1950 به علت افزايش استده از كودهاي معدني وتوسعه گياهان زراعي پرمصول كه به عناصر غذايي بيشتري نياز د ارند ، سيستم هاي تناوب زراعي به تدريج تغيير كرده يا منسووخ شده اند . كه شامل چايگزيني نيروي كارگري وحيوانات باركش باماشينهاين بزرگتر بوده است كه مي توان ازكمباين كه يكي از مهمترين آنهاست نام برد . استفا ده از علف كشها وافت كشها وتنظيم كننده هاي رشد هم افزايش يافت .
حفظ حاسلخيزي خاك ديگر به سيستم تناوب زراعي خاص واستفاده از كود د امي وابسته نيست وافزايش سرت عمليات در نتيجه مكانيزاسيون باعث انعطاف پذيري بيشتر در انتخاب گياهان زراعي وسيستم هيا زراعت شده است. در مناطقي كه از نظر اقليمي براي زراعت مناسب هستند ، زراعت مداوم كم وبيش ، جايگين تناوب علفهاي چمني وگياه زراعي شده است.
سادگي تركيب گياهان زراعي با تخصصي شدن گياهان زراعي همراه شده است .
خصوصيات كشاورزي فشرده :
1- جدايي انسان از طبيعت (Domination of nature)
استفاده بدون محدوديت از منافع طبيعي عدم توجه به دوباره به گردش در اوردن ضايعات مزرعه ودر يك كلام برهم زدن نظم طبيعي اكوسيستم ها از مهمترين اثرات جانبي استفاده ازاين سيستم هاست .
2-رقابت (Cimpetition)
پيروان كشاورزي فشرده رقابت رايكي از اصول اساسي در فرايند توليد مي د انند . تاكيد بر علايق ومنافع فردي عدم نياز به همكاري ، سنتهاي مربوط به فعاليتهاي كشاورزي ، همچنين فرهنگ روستايي به كنار گذاشته شده ، عدم نياز كشاورز به جوامع كوچك روستايي ، حداقل نياز به نيروي كارگر ويكنواختي در كارهاي كشاورزي ، تاكيد بر جنبه هاي تجاري (اقتصادي ) در انجام فعاليتهاي كشاورزي وتاكيد بيشتر بر سرعت كار ومنافع بيشتر دراين قسمت قابل بحث وبررسي هستند
3-بهره برداري بي رويه (Exploition) از ديگر خصوصيات وعناصر كليد ي كشاورزي فشرده امروزي بهره برد اري بي رويه است كه در يك جمع بندي كلي حول موارد ذيل بحث مي كند :
الف ) ناديده گرفتن هزينه هاي غير مستقيم
ب ) اهميت به منافع كوتاه مدت
ج) وابستگي شديد به منابع تجديد ناشنوده
د) وابستگي به رشد اقتصادي وبالارفتن سطح مصرف
هـ ) تاكيد بر موفقيتهاي اقتصادي ومالي
4- تخصصي شدن (Specialzation)
در اين سيستم ها زرات عمدتا تك محصولي Mono culture است . لزوم حفظ تنوع ژنتيكي به عنوان يكي از منابع مهم در ايجاد پايداري در سيستم هايتك كشتي با كمي نابساماني روبرو مي گردد.
توجه به اين نكته كه گياهان زراعي د اراي خاصيت بافرشوندگي كمي هستند . در واقع رو ي اوردن به سيستم هاي تك كشتي باعث پراكنش جغرافيايي وسيع يك ژنوم خاص در سطح منطقه وسيعي مي گردد كه عدم انطباق احتمالي يكي از شرايط لازم برا ي طي مراحل رشد وتكامل ان مي تواند محصول را از رسيك پذيري بالايي برخورد ار كند و نهايتا از لحاظ توجيه پذيري اقتصادي با نوعي بي تضميني روبرو گردد . از طرفي استفاده از گياهان زراعي باتركيب ژنتيكي يكسان اين ضرورت را خود به خود پيش مي اورد كه واريته هاي بومي منطقه كه در طول دوران تكامل منطقه ايجاد گرديده واز عوامل ثبات اكوسيستم هستند حذف شده وجاي خود رابه واريته هاي پر بازده بدهند كه ثباتشان منوط به اعمال نهاده هاي خارجي است.
3- عواقب سيستم هاي تك كشتي :
1- اسيب پذيرشدن گياهان زراعي نسبت به هجوم افات ، علفهاي هرز ،عوامل بيماريزا وديگر گياهخواران در واقع در ارائه چنين سيستم هايي مقدار زيادي فضاي خالي اكولوژيك ايجاد مي گردد كه مهاجمان بالقوه اي مي توانند ان را اشغال كنند . در مراحل اوليه حمله افات ، فقدان دشمنان طبيعي موجب مي گردد تا خسارت ناشي از هجوم از سطح استانه اقتصادي فراتر رود وكنترل انها رادر مراحل بعدي از لحاظ اقتصادي غير موجه سازد . يكنواختي كشتهاي تك محصولي
به همراه شرايط محيطي مناسب كه به همراه ابياري وافزايش حاصلخيزي بوجود مي ايد باعث رشد علفهاي هرز مي گردد . علفهاي هرز به صورت غير قابل كنترلي افزايش يافته وكاملا سطح مزرعه را مي پوشانند كه عملكرد را كاهش مي دهد ، از طرفي خسارت گياهان توسط عوامل بيماريزا باعث كم شدن توانايي گياه در رقابت با علفهاي هرز مي گردد . مجموع اين موارد باعث ايجاد يك شبكه غذايي ناخواسته مي گردد كه باعث كاهش شديد عملكردمي گردد.
2- لزوم اعمال نهاده هاي خارجي به صورت مكرر
يكنواختي گياهان زراعي در يك بخش اززمين سبب مي شود تا دريك مدت زمان معين وبطور همزمان گياهان زراعي از منابع مشابهي بهره برد اري كنند . خصوصا اگر اين گياه زراعي بطور مداوم ومكرر در اين زمين مورد كشت قرارگيرد وريشه هاي گياه مرتبا از يك عمق مشخص بهر ه برد اري كنند در نتيجه لزوم اعمال نهاده هاي خارجي خصوصا كودهاي شيميايي باتاكيد بيشتر كود ازت امري اجتناب ناپذير مي شود . مواد الي به حداقل كاهش مي يابد وثبات ساختمان خاك از بين مي رود . تحت چنين شرايطي خطر فرسايش ابي د راثر رواناب سطحي در خاكهاي سنگين تر وفرسايش بادي در خاكهاي سبكتر افزايش مي يابد . به منظور كاهش اثرات مخرب كشت وكار مداوم بعضي از زارعين از تكنيكهاي شخم حداقل استفاده مي كنند كه شامل كاشت بذر در خاكهاي شخم نخورده است .
3- كاهش تنوع ژنتيكي
اكوسيستم هاي طبيعي د اراي تنوع ژنتيكي بالايي هستند كه سبب افزايش ثبات انها در برابر شرايط متغير مي گردد ، در حاليكه سيستم هاي فعلي كشاورزي وگونه هاي زراعي مورد استفاده به دليل انتخاب مداوم د اراي يكنواختي ژنتيكي بالايي هستند كه نهايتا به علت محدود بودن حساسيت بيشتري نسبت به نوسانات بالقوه محيطي نشان د اده وخسارت ناشي از حشرات وپاتوژنها را افزايش مي دهد .
4- بزرگ شدن مزارع و واحدهاي زراعي :
اين مسئله سبب گرديد ، تا كشاورزان خرده پا در بسياري از موارد از سيستم خار ج شوند اگرچه اين كشاورزان توليد چندان بالايي نداشتند ن اما در مجموع با ارائه يك سيستم كم نهاده باتوليد كم در سطوح كوچك بخشي از توليد را به عهده مي گرفتند . بزرگ شدن مزارع وواحدهاي زراعي باعث ايجاد نوعي تملك ازاضي گرديد كه توليد را در بسياري از جاها به دست ثروتمندان وسرمايه گذاران سپرد تا ازان به عنوا ن حربه اي برا ي بهره كشي از اقشار ضعيف تر استفاد ه كنند .
5- ايجاد شرايط نامناسب براي ميكروارگانيزم هاي خاك وكاهش درصد مواد الي :
متعاقب فراهم شدن امكان شرايط نامناسب براي رشد موجود ات زنده خاك وامكان شرايط كاشت بيشتر ومداوم عملياتهاي زراعي به شدت اعمال مي گردد كه زيروروشدن بيش از حد خاك از جمله موارد ي است كه با برهم زدن شرايط خاك زراعي موجب مي گردد تا خاك بيش از حد در معرض اكسيداسيون قرار بگيرند. بصورتيكه نزول مواد الي خاك در اين شرايط زياد خواهد بود .
6- ايجاد فشردگي (Comaction)
فشردگي در خاك باعث ايجاد مشكلات زهكشي در اثر ايجاد لايه نفوذ ناپذير مي شود. رفت وآ مد ماشين الات در زمينهاي زراعي باعث ايجاد فشردگي در بافت خاك زمينها مي گردد ، اين مسئله باعث از بين رفتن ساختمان خاكدانه ها مي شود كه از طرفي سبب افزايش رواناب هاي وفرسايش آ بي خواهد گرديد . همچنين در زمينهاي سبك بافت موجب تشديد فرسايش بادي خواهد گرديد .
7- سرشارسازي (Eutrophication)
عدم تعادل در سيستم هاي كشاورزي باعث تلفات عناصر غذايي مورد نياز گياه از طريق ورود به آ بهاي سطحي و زيرزميني مي شود. اين مسئله به پديده سرشار سازي مرسوم است . علاوه بر آلودگي ذخاير مورد استفاده بشر ( آبهاي زيرزميني ) باعث كاهش تنوع وفراواني فون وفلور در آ بهاي سطحي نيز مي شود . اضافه شدن فسفر به مواد امونياكي باعث ازبين رفتن ماهيها وساير بي مهرگان آبزي مي گردد. فضولات حاصل از دامداريهاي صنعتي به علت نبودن
وسايل مناسب حمل ونقل وزمين كافي از مهمترين منابع فسفره هستند . مواد ارگاتيك موجود در اين فضولات به دليل بالابودن نياز بيولوژيكي انها به اكسيژن باعث كاهش ميزان اكسيژن آب مي شود . افزايش سرعت فرسايش خاكها در زمينهاي زراعي تحت سيستم هاي كشاورزي فعلي نيز باعث آزادشدن بيشتر فسفر وورود ان به آبهاي سطحي مي شوند . آلودگي رسوبي رسوبي در بستر سنگريزه اي رود خانه ها يك خطر جدي برا ي گونه هاي با ارزش ماهيها به شمار مي رود. وجود نيترات در غياب فسفر مشكل زيادي از نظر سرشارسازي ايجاد نمي كند ولي وجود ان در آب شرب مي تواند براي سلامت انسان مضر باشد . بيماري متا هموگلوبين از انتقال نتيرات به منابع ابهاي زيرزميني وانتقال ان به بدن انسان بوجود مي ايد.
4-كشاورزي فشرده وتاثير بر چرخه هاي غذا
بايك نگاه دقيق به روند توليد محصولات زراعي يك نكته را به روشني در مي يابيم وان اينست كه در سيستم هاي توليد زراعي كه د امپروري هم جز لاينفك ان مي باشد انسان بانوعي انحصار طلبي در لفافه خود خواهي روبرو است . توليد كننده الزاما بايستي گياهي باشد يعني از ارقامي كه ما مي خواهيم . اين
محدود شدن مختص توليد كننده بعنوان اولين حلقه زنجيره نيست بلكه در مراحل بعدي زنجيره غذايي نيز انسان در متمركز نمودن جريان انرژي د ريك گونه خاص علفخوار مشغول است . بنابراين باتوجه به توضيحات بالا در اكوسيستم هاي زراعي اولا طول زنجيره هاي غذايي كوتاه مي گردد كه به سبب تاثير مستقيم بر روي تنوع گونه اي وكاهش داد ن اين فاكتور ، عامل بي ثباتي است . ثانيا چرخه هاي بيولوژيك كه اساس ان حفظ توازن عناصر غذايي است دچار اختلال مي گردد.
لذا در زمينه هاي اثرات منفي سيستم هاي كشاورزي بر چرخه هاي عناصر غذايي چها ر بخش قابل ذكر است :
1) تاكيد روي زنجيره هاي چرا ي كوتاه كه به قيمت حذف زنجيره هاي غذايي تجزيه كننده به وجود مي آيد .
2) حذف گونه هاي نامطلوب يارقباي سطوح غذايي توسط انسان
3) بخشي از فرايندهاي طبيعي موثر در ثبات سيستم ها كه با اثرات اكولوژيكي شديد همراه است .
4) خارج كردن بخش زيادي از انرژي از سطح اكوسيستم در قالب توليدات زراعي ود امپروري .
5- جايگاه تناوب زراعي در سيستم هاي كشاورزي فشرده
گفته شده كه :
ازدهه 1950به علت افزايش استفاده از كودهاي معدني وتوسعه گياهان زراعي پر محصول كه وابستگي به اعمال نهاد ه هاي خارجي دارند موجب ايجاد تغيير ويا منسوخ شدن سيستم هاي تناوب زراعي گرديد كه در سيستم هاي كشاورز ي
سنتي جايگاه ويژه اي د اشت . تناوب زراعت به دليل نقشي كه در حفظ حاصلخيزي خاك ، جلوگيري از شيوع بيماريهاي خاص يك گياه در اثر كشت ممتد ، كاهش اثرات اللوپاتيك ، كنترل علفهاي هرز و يا بهبود ذخيره آ ب زمين در طي دوران ايش وامكان احياي زمين د ارد ، ا زاهميت ويژه اي برخورد ار است سيستم هاي فعلي كشاورزي با ارائه سيستم هاي تك كشتي وگياهان زراعي تجاري كه د اراي گسترش ريشه اي ونيازهاي يكنواخت هستند ، باعث بهر ه برد اري از يك عمق خاص خاك زراعي از نظر منابع غذايي وآب گرديده است .
اگر اصول تناوب كه در واقع ايجاد كننده نوعي تنوعي در مصرف منابع بود وامكان احيا ذخاير آ ب و مواد غذايي در بعضي از مواقع سال ( د رقالب آيش ) فراهم مي آورند ، اجرا نشوند به اصطلاح خاك دچار نوعي خستگي يا فقر تدريجي مي گردد ومتعاقب حاصلخيزي وباروي خاك تحت تاثير قرار مي گيرند . اينچنين اثراتي در دراز مدت ، تضمين حيات نسل اينده راضمن مغايرت با اصول توسعه پايدار به خطر مي اندازد .
6- كشاورزي فشرده ومكانيزاسيون
در واقع پس از ظهور مكانيزاسيون بود كه كشاورزي همپاي صنعت سيستم هيا توليد گرديد . در يك بررسي دقيق تر ظهور مكانيزاسيون از لحاظ اجتماعي باعث كم رنگ شدن نقش نيروي انساني وگرفته شدن بعضي از فرصتهاي شغلي از كشاورزان وافراد وابسته گرديد . در نمودي واضح تر مشكلاتي از قبيل مهاجرت از روستاهها به شهرها ، كمتر شد ن نقش حيوانات د راكوسيستم هاي زراعي ، كاربر د گسترده تر انرژي ومنابع موجود ، لزوم ايجاد صنايع وابسته به ماشين آ لات ، افزايش آلودگي هاي زيست محيطي ويكسري از فاكتورهاي وابسته گرديد .