بخشی از مقاله

در فصل اول، موضوع پروژه، اهداف انجام آن و محدوده زماني و مكاني پروژه آشنا مي شويد.
در فصل دوم، شناخت كامل از موضوع پروژه و تعريف و اهداف موضوع، پردازش خواهد شد.
در فصل سوم،شركت مورد نظر و فعاليت ها و اقدامات انجام شده در آن مكان در رابطه با موضوع پروژه شرح داده خواهد شد.


در فصل چهارم ، از نتايج حاصل از انجام پروژه ، پيشنهادات و راهكارها آگاه مي شويد.
فصل پنجم ، فصل ضمايم و پيوست ها مي باشد.
موضوع زمان يعني موضوعي كه اميد است در تمام مراحل ولحظات زندگي ما، مورد توجه و التفات واقع شود تا به اميد حق، از عمر كه بزرگترين نعمت الهي است در مفيدترين كار و بهترين وجه استفاده نماييم.


در سازمان ها وادارات ، موضوع زمان در سرفصل ارزيابي كار وزمان قرار مي گيرد و منظور از انجام مطالعات دراين زمينه ، دست يافتن و بهره وري وكاهش هزينه ها و حذف خستگي و كسالت نسبت به كار مي باشد.

تعريف موضوع
يكي از مهمترين مسائلي كه امروزه در كارخانجات وادارات و انواع صنايع و خدمات دردست بررسي است، بهبود بهره وري و افزايش بازدهي مي باشد و به همين منظور روشي براي كمك به امر بهره وري ابداع شد، كه مطالعه كار نام دارد. در مطالعه كار با تعيين روش منطقي و سريع و ساده انجام كار به كاهش هزينه ها و افزايش سود حاصل مي پردازيم و از اين طريق با استفاده از حداقل منابع به حداكثر سود دست مي يابيم.


بطور كلي بهبود بهره وري و به ويژه بهره وري نيروي انساني به عنوان يكي از اجزاء ضروري بهره وري به حساب مي آيد. با استفاده از مطالعه روشي به دنبال بهبود بهره‌وري نيروي انساني هستيم. به بيان ديگر مباحث كارسنجي و روش سنجي به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي بهبود بهره وري عوامل توليد قابل استفاده و كاربرد مي باشد.


مطالعه كار عبارت است از بكارگيري تكنيك هاي مطالعه روش واندازه گيري كار براي بهبود كارآيي و افزايش اثربخشي در سازمان، بنابراين مطالعه كار مستقيماً با بازدهي در ارتباط است هر گاه بخواهيم با استفاده از منابع موجود بازدهي را افزايش دهيم مطالعه كار يكي از روشهاي مطلوب است.

اهداف انجام پروژه :
1- ايجاد يك Baseمناسب زماني براي هر يك از جزئيات فعاليت هاي انجام شده منظور تعيين زمان كلي براي هر يك از فعاليت ها بدين معني كه قرار است براي هر يك از اجزا زمان تعيين شود تا اگر ترتيب و تركيب اجزا و فعاليت ها تغيير نمود و جابجا شد بتوان زمان فرآيند را نيز سريعاً و بدون صرف زمان و انرژي به سادگي به دست آورد.
2- هدف ديگر ازمطالعه اين است كه با توجه به حجم كار وزمان متعلق به آن بتوان نيروي انساني و منابع مورد نياز را تخمين زد.
3- تعيين ميزان توليد در بازه هاي زماني مختلف و همچنين نقل و انتقالات صورت گرفته و ساير كارهاي انجام شده در بازه زماني درخواستي.
4- توانايي ارائه گزارش كار ودفاع از نتيجه كارها به استناد ميزان كاري كه براساس زمان تعيين شده انجام شده است.
5- ايجاد نظام پاداش و تنبيه براساس ميزان كار افراد در مقايسه با نتايج حاصل از اين پروژه

محدوده زماني و مكاني انجام پروژه :
اين تحقيق در تابستان سال 1386 در شركت شهردارو واقع در جاده قديم كرج شهريار بعد از خادم آباد خيابان بهار و منطقه صنعتي فرماندشت انجام شده است.

نكات كلي قابل توجه در مطالعه كار:
شناخت وضعيت كلي و يا موجود كار به صورت محققانه و به دور از ايده ها و ديدگاههاي شخصي و پيش فرض هاي اوليه.
توجه به انعطاف پذيري در روشهاي مطالعه كار اعم از تكنيك هاي مطالعه روش يا تكنيك هاي زمان سنجي
توجه به وسعت كاربرد مطالعه كار و قابليت تامين و تطبيق آن در انواع فعاليت ها
مطالعه كار بايد به عنوان ابزار مديريتي تلقي شده و مديريت بايد از آن حمايت كند.
دقت درفاكتورهاي مربوط به عوامل انساني كه موارد زير را شامل مي شود.
متصديان مطالعه كار بايد در گفتار و كردار خود صادق بوده و خود را هميشه در موقعيت افراد مورد مطالعه قرار دهند.
بايد مناسب ترين وقت را براي مطالعه انتخاب كنند و در تمام مراحل كارگر را دعوت به همكاري نمايند.
توضيحات بايد به زبان ساده و قابل درك براي افراد مربوط باشد.
متصديان بايد بعد از بكارگيري روش جديد نيز با افراد در ارتباط باشند زيرا يك ايده زماني واقعاً منتقل شده است كه افراد را از خود بدانند.
با افتخار و سربلندي نظرات و پيشنهادات سازنده رابه شخص صادر كننده آن نظر نسبت دهند.


مقدمه
امروزه مطالعه علمي كار، شامل حركت سنجي و روش سنجي و تعيين استانداردهاي توليد و كاركرد براساس آن است. يعني با تجزيه و تحليل علمي كار، معين مي شود كه بازده متوسط يك فرد عادي در يك روز عادي كاري چقدر است و براي اين كاركرد يا توليد استاندارد، چه دستمزدي بايد پرداخت شود اگر توليد و بازده كار كمي بالاتر از استاندارد يا حد متعارف باشد براي ايجاد انگيزه و تشويق به ادامه توليد بالا لازم است يك سيستم پرداخت تشويقي نيز پيش بيني كند.
مجموع اين مطالب ما را بر آن مي دارد كه از نيروي انساني شاغل حداكثر استفاده مطلوب را بنمائيم از طرفي مي دانيم كه فنون مورد استفاده در بهبود سيستم ها و روش ها براي رفع

كه گريبانگير سازمان است بكار مي آيد. پس بايد موضوع بايد موضوع كارسنجي و زمان سنجي را از اين ديدگاه نيز بررسي كرد مشكلي كه كارسنجي به آن مي پردازد عبارتست از مطالعه ناهماهنگي بين نيروي انساني شاغل و نيروي انساني كه عايد سازمان مي شود.

تاريخچه ي كارسنجي و زمان سنجي:
مشهور است كه زمان سنجي از كارگاه كمپاني فولادسازي ميداوال (miduale) در سال 1881 ميلادي توسط فردريك تيلور آغاز گشته است گر چه تيلور به عنوان پدر زمان سنجي شناخته شده است ليكن قبل از او زمان نسجي در اروپا نيز انجام شده است و در سال 1760 يك فرانسوي به نام پرونت (Peranet) مطالعه زماني گسترده اي براي توليد پين انجام داد و مدت 60 سال يك اقتصاد دان انگليسي به نام Babbaya اين كار را ادامه داد.


تيلور در سال 1883 با روش سيستماتيك مطالعه كار توانست يك كار مشخص را به عناصري تقسيم كرده و تك تك عناصر را بررسي كند. تيلور اظهار داشته كه زمان سنجي يك عنصر در مديريت علمي است كه مي تواند مهارت مديريت را از مديران به افراد انتقال دهد. تيلور همچنين دريافت كرد كه به ميزان اهميت مسائل مواد و ماشين آلات بايد به مسائل انساني نيز توجه داشت. به دنبال نظريات تيلور مبني بر لزوم تجزيه و تحليل حركات فرانك گيلبرت (Frank Gilbert) و همسرش (Liliane

Gilbert) كوشش هاي فراواني صرف پايه گذاري و توسعه روش علمي تجزيه و تحليل حركات كردند.
گيلبرت عناصر اصلي حركت را پايه گذاري كرد و گفت ما در حين انجام كارهاي مختلف 18-17 حركت مفيد بيشتر نداريم و مابقي حركات زائد هستند و حذف اين حركات زائد موجب كاهش زمان و افزايش كارآيي وسرانجام سوددهي بيشتر مي شود و بدين وسيله علم حركات سنجي بنيان

گذاري شد. گيلبرت دو تكنيك سايكلوگراف و كرنوسايكلوگراف را براي بررسي مسير حركات كارگر طرح و تدوين نمود. گيلبرت از اين موضوع در بهبود روش ها، نشان دادن حركات صحيح و آموزش كارگزاران جديد استفاده كرد.در دهه 1930 بود كه مهندسي روش ها توسط مينارد پايه گذاري شد وي عقيده داشت كه براي بالا بردن راندمان كاري نبايد حركات، استانداردها و پاداش ها و … را به صورت مجزا مورد بررسي قرار داد بلكه آنها را به صورت يك مجموعه با روشهاي علمي بايد مورد تجزيه و تحليل قرار داد.


در اواسط قرن بيستم بررسي دو جنبه اي هم در زمينه حركت و هم زمان انجام شد و از تركيب اين دو ، روشي به نام مطالعه حركت وزمان بوجود آمد كه به دليل تغييرات سريعي كه به تازگي در اين زمينه پديدار گشته است، امروزه واژه (motion and tim study) به معناي وسيعي اين اطلاعات را در بر گرفته است و تغييراتي هم در زمينه علمي شكل هاي ابتدايي اين روش پيدا كرده است اين روش شامل طرح سيستم هاي كار و متدهاي مهندسي است.

بهره وري چيست؟
بهره وري عبارت است از نسبت برونداد (out put) به درون داد (in put)
چند تعريف ديگر از بهره وري:
الف ) EPA (آژانس بهره وري اروپا)
بهره وري درجه استفاده موثر از هر يك از عوامل توليد است.
بهره وري در درجه اول يك ديدگاه فكري است كه همواره سعي دارد آنچه را كه در حال حاضر موجود است بهبود بخشد بهره وري براين عقيده متكي است كه انسان مي تواند كارها ووظايفش را هر روز بهتر از روز پيش به انجام رساند افزايش بهره وري مستلزم آن است كه بطور پيوسته در جهت انطباق فعاليت هاي اقتصادي با شرايط متغير و بكارگيري نظريه ها و روش هاي جديد اقدامات لازم صورت پذيرد بهره وري ايمان راسخ به پيشرفت انسان ها مي باشد.


ب )‌JPC (مركز بهره وري ژاپن):
هدف از بهبود بهره وري عبارتست از به حداكثر رساندن استفاده از منابع ، نيروي انساني، تسهيلات و … به طريقة علمي ، كاهش هزينه هاي توليد، گسترش بازارها، افزايش اشتغال و كوشش براي افزايش دستمزدهاي واقعي وبهبود معيارهاي زندگي آنگونه كه به به سود كارگر، مديريت وعموم مصرف كنندگان باشد.

روشهاي كلي براي اندازه گيري بهره وري:
بطور كلي دو روش براي اندازه گيري و سنجش بهره وري وجود دارد:
1- بهره وري فيزيكي :
در اين روش بهره وري با استفاده از واحدهاي فيزيكي مانند اندازه، طول و وزن و … محاسبه مي گردد، به طور مثال براي محاسبه بهره وري فيزيكي نيروي انساني مي توان از رابطه زير استفاده كرد.
= بهره وري فيزيكي نيروي انساني
نفرساعت كار نيروي انساني / سطح، حجم، وزن يا تعداد محصول توليد شده


2- بهره وري ارزش:
دراين روش محاسبه بهره وري از ارزشهاي پولي مقادير ستاده و داده برحسب داده هاي مانند ريال، دلار و يورو و .. استفاده مي شود كه بطور مثال براي محاسبه بهره وري ارزش نيروي انساني مي توان از رابطه زير استفاده نمود:
= بهره وري ارزش نيروي انساني
ارزش كار يا نيروي انساني استفاده شده / ارزش محصول يا خدمات توليد شده

بهره وري عوامل توليد وكارسنجي وروش سنجي:
بطور كلي بهبود بهره وري به عنوان يكي از مهمترين موضوعات موجود در صنعت مطرح است و از اين ميان بهره وري نيروي انساني به عنوان اساسي ترين و پيچيده ترين جزء بهره وري قابل بررسي و تحليل است با استفاده از مطالعه روش به دنبال بهبود بهره وري واحد توليدي در زمينه كليه عوامل توليد و با استفاده از مطالعه حركت واندازه گيري كار به دنبال بهبود بهره وري نيروي انساني هستيم به بيان ديگر مبحث كارسنجي و روش سنجي به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي بهبود بهره وري عوامل توليد قابل استفاده مي باشد.

كل زمان كار معين چگونه تشكيل مي شود:
مقدار كار اصلي برحسب زمان عبارت است از حداقل زمان غيرقابل تقليلي كه از لحاظ نظري براي توليد هر واحد محصول لازم است بديهي است كه اين تعريف مطابق با شرايط ايده‌‌آلي است كه هرگز در عمل پيش نمي آيد، اگر چه گاهي اوقات، بخصوص درصنايع پردازشي مي توان به آن نزديك شد با اين حال،عموماً زمان هاي واقعي عمليات به علت مقدار كار اضافي به مراتب بيش از آن است افزايش مقدار كار موارد زيرا را در نظر مي گيرد:
A- مقدار كار افزوده شده ناشي از نقايص طراحي يا مشخصات محصول
B- مقدار كار اضافه شده ناشي از بكارگيري روشهاي غيرموثر توليد يا عمليات
C- زمان غيرموثر ناشي از قصور مديريت
D- زمان غيرموثر در محدوده اختيار كارگر


شكل (1-2)

ارزيابي كار:
ارزيابي كار اصطلاحي كلي در مورد فنوني به ويژه ارزيابي روش و كار سنجي است كه در بررسي همه زمينه هاي كار انساني از آن استفاده مي شود وبه تحقيق سيستماتيك در مورد همه عواملي مي پردازد كه بر كارايي و صرفه جويي در وضعيت مورد بررسي به منظور بهبود آن تأثير مي گذارد.
بعضي از وجوه ماهوي ارزيابي كار و دلايل ارزشمند بودن آن به شرح زير است:
1- ارزيابي كار وسيله اي است براي افزايش كارآيي توليد.2- ارزيابي كار مبتني ب

ر اصول است وبه كارگيري آن اين اطمينان را به وجود مي آورد كه هيچ عامل موثر بر كارايي عمليات، در تجزيه و تحليل عمليات اوليه يا در ارائه عمليات جديد ناديده گرفته نشده است و اينكه همه داده هاي مربوط به آن عمليات در دسترس است.
3- ارزيابي كار دقيقترين وسيله اي است كه تاكنون براي تعيين استانداردهاي انجام كار مورد استفاده قرار گرفته است و برنامه ريزي و كنترل موثر توليد به آن بستگي دارد.


4- صرفه جويي هاي ناشي از ارزيابي مناسب كار بلافاصله شروع مي شود و مادام كه عمليات در شكل بهبود يافته آن دنبال شود اين صرفه جويي ها نيز ادامه خواهد يافت.
5- ارزيابي كار ابزاري است كه در همه موارد مي تواند به كار رود مي توان از آن با موفقيت در انجام كار بدي يا كار به كمك دستگاه استفاده كرد.
6- ارزيابي كار يكي از موثرترين ابزارهاي تحقيق است كه در اختيار مديريت قرار دارد و اين ويژگي آن را به صورت سلاحي عالي براي اقدام به حمله عليه عدم كارآيي در هر سازمان در مي آورد.
كارسنجي به كارگيري فنون طرح ريزي شده براي تعيين زمان انجام كاري معين توسط كارگر واجد شرايط با سطح معيني از عملكرد است.


از دلايل عمده استفاده از مطالعه كار، تمايل مديران و سازمان به افزايش بهره وري در كليه سطوح وبخش هاي سازمان است با توجه به اين تعريف مطالعه كار مانند چاقوي جراحي عمل مي كند به اين معني كه فعاليت هاي يك شركت و عملكرد خوب يا بد آن را بر همگان آشكار مي كند بنابراين ارزيابي كار مي تواند خطاهاي افراد را افشا كند و به همين دليل هم بايد مانند چاقوي جراحي با مهارت و دقت به كار گرفته شود تا به بخش هاي سالم آسيب نرسد.
شكل(2-2)

هدف كارسنجي :
تعيين استانداردهاي زماني براي انجام كار است استانداردهاي زماني مقدار زماني است كه طول مي كشد كاري بوسيله يك كارگر آموزش ديده در يك آهنگ نرمال كار براساس روش از پيش تعيين شده انجام شود.
كارسنجي ابزار مفيد و سودمندي است كه مي توان به كمك آن تغيير در روشها را ارزيابي كرد مقصود از آهنگ نرمال، عادي كار، سرعت كار براي يك كارگر متوسطبدون در نظر گرفتن استراحت ناشي ازخستگي كار مي باشد همچنين علم ارگونومي در تعيين آهنگ كار مي تواند مفيد باشد.
كارسنجي به بررسي ، كاهش و متعاقباً حذف زمان غيرموثر مربوط مي شود زمان غير موثر زماني است كه در آن به هر علت ممكن هيچگونه كار موثري انجام نمي شود كارسنجي همان گونه كه ازنامش پيداست وسيله اي در اختيار مديريت است كه اندازه گيري زمان مصرف شده در انجام عمليات يا مجموعه اي از عمليات را فراهم مي كند. به طوري كه زمان غير موثر مشخص مي شود و مي توان آن را از زمان موثر متمايز ساخت.
موارد استفاده كارسنجي:
1- براي مقايسه كارآيي روشهاي مختلف، در صورت برابر بودن ساير شرايط، روشي كه كمترين زمان را مي گيرد بهترين روش خواهد بود.
2- براي متعامل كردن كار اعضاي گروه، همراه با نمودارهاي فعاليت هاي چندگانه، به طوري كه هر عضو تا حدي كه ممكن است كاري داشته باشد كه زماني برابر با زمان كار ساير اعضا براي انجام آن صرف شود.
3- تعيين تعداد، ماشين هايي كه يك كارگر مي تواند اداره كند.
4- فراهم كردن اطلاعاتي كه بر مبناي آن برنامه ريزي و زمان بندي توليد را بتوان عملي كرد، اين اطلاعات از جمله نيازمنديهاي دستگاه و كارگر براي انجام برنامه كار و استفاده از ظرفيت موجود را شامل مي شود.


5- فراهم آوردن اطلاعاتي كه براساس آن نتوان پيشنهادهاي مناقصه، قيمت هاي فروش و پيمان هاي تحويل كالا را برآورد كرد.
6- تنظيم استانداردهاي سودمندي ماشين و عملكرد كارگر كه مي توان آن را براي هر يك از مقاصد فوق و همچنين به صورت مبنايي براي طرحهاي پاداش بكار برد.
7- تهيه اطلاعاتي براي كنترل هزينه نيروي كار و حفظ و ثابت نگه داشتن هزينه هاي استاندارد.
ارزيابي كار شامل دو موضوع ارزيابي روش و كارسنجي است كه روشهاي لازم براي دستيابي به موضوع كارسنجي به قرار زير است:
• انتخاب : كار مورد مطالعه
• ثبت : همه اطلاعات مناسب مربوط به شرايط انجام كار و روشهاي به كار رفته و عناصر فعاليت هاي انجام شده در آن شرايط
• بررسي انتقادي: اطلاعات ثبت شده و عناصر فعاليت ها براي اطمينان از اينكه موثرترين روش و حركات به كار رفته و عناصر غير مولد و خارجي از عناصر مولد متمايز شده است.
• اندازه گيري: مقدار كار متبلور در هر عنصر برحسب زمان با استفاده از فن مناسب زمان سنجي
• بدست آوردن : زمان استاندارد براي عمليات كه در مورد ارزيابي زمان با استفاده از كرونومتر انجام مي شود وشامل زمان هاي مجاز استراحت، رفع نيازهاي شخصي وغيره است.
• تعيين : تعيين دقيق مجموعه فعاليت ها و روشهاي انجام عملياتي كه براي آن زمان به دست آمده است، و اعلام اين زمان به عنوان زمان استاندارد براي اين فعاليت ها و روشها

فنون كارسنجي:
فنون اساسي كارسنجي عبارتست از:
1- نمونه گيري از كار
2- ارزيابي زمان با كرنومتر
3- به كارگيري استانداردهاي زماني از پيش تعيين شده (pst)
4- استفاده از داده هاي استاندارد
5- اطلاعات زماني گذشته
مطالعه كار:
عبارتست از تكنيك هاي مطالعه روش واندازه گيري كار كه براي تامين حداكثر استفاده ممكن از نيروي انساني، تجهيزات مواد اوليه وهمه داده هاي مورد نياز براي انجام يك كار مشخص به كار مي رود. به عبارت ديگر مطالعه كار روشي است كه به صورت تحليلي ،مسائل ومشكلات توليد را جهت بهبود سريع كارآيي وافزايش ميزان كار مفيد بررسي مي نمايد همانگونه كه قبلاً ذكر شده مطالعه كار مركب از دو روش مكمل يكديگر، يعني زمان سنجي و كارسنجي مي باشد.


موفقيت هاي روش مطالعه كار در حقيقت مرهون سيستماتيك بودن اين روش است بدين معني كه در مرحله جستجو براي معايب كار و يافتن راه حل براي از ميان برداشتن عقوب از مراحل سيستماتيك استفاده مي نمايد.
با استفاده از مطالعه فرآيند كه نياز سرمايه گذاري بيشتر و خريد تجهيزات و ماشين آلات مدرن تر مي باشد مي توان بهره وري را بالا برد ولي اين كار مستلزم سرمايه گذاري زياد مي باشد چنانچه بخواهيم با استفاده از منابع موجود، بهره وري را بالا ببريم. بكارگيري مطالعه كار بسيار موثر خواهد بود.


شكل (2-4)
واضح است موثرترين روش براي افزايش بهره وري در بلندمدت سرمايه گذاري بيشتر و بكارگيري تجهيزات مدرن تر مي باشد هر چنددر اثر اين عمل،سرمايه گذاري زيادي نياز بوده و در صورت ضرورت وارد كردن ماشين آلات، ارز خارجي زيادي نيز بايد مصرف شود.مطالعه كار مساله بهره وري از طريق، «تجزيه وتحليل نظام يافته» عمليات، فرآيندها و روش هاي كاري موجود و با هدف افزايش كارآيي آنها حل مي كند.

فوايد مطالعه كار:
1- مطالعه كار به مفهوم افزايش كارآيي توليد ( بهره وري) ، كارخانه يا واحد عملياتي توسط سازماندهي مجدد كار مي باشد و روشي است كه به طور طبيعي سرمايه گذاري زيادي را بر روي تجهيزات و ماشين آلات نياز ندارد.
2- روشي نظام يافته است در نتيجه هيچ عامل كه بر روي كارآيي عمليات تاثير مي گذارد از نظر دور نمي ماند ودر نهايت تمامي حقايق مربوط به عمليات در دسترس مي باشد.
3- دقيق ترين روشي كه تاكنون جهت تعيين استانداردهاي عملكرد بوجود آمده است و اين استانداردها به منظور برنامه ريزي و كنترل توليد موثر وضروري مي باشند.


4- منابع حاصل از بكارگيري صحيح مطالعه كار بلافاصله آغاز شده و تا هنگامي كه عمليات به شكل بهبود يافته استمرار يابد اين منافع نيز ادامه خواهند يافت.
5- مطالعه كار ابزاري است كه در همه جا قابل استفاده است اين تكنيك درت تمامي مكان هايي كه كار دستي صورت مي پذيرد همانند كارخانجات و ادارات فروشگاهها آزمايشگاهها و رستوران ها بكار برده مي شود.
6- يكي از نافذترين ابزار بررسي است كه در اختيار مديريت قرار دارد و همين امر آن را به سلاح ارزشمندي جهت آغاز حمله به نقاط غيركارا در يك سازمان تبديل كرده است زيرا با بررسي مجموعه اي از مسائل ضعف هاي تمامي وظايف ديگري كه بر روي آنها تأثير مي گذارند به تدريج آشكار خواهد شد.
7- نسبتاً ارزان بوده و به سهولت قابل پياده سازي است.
8- با مشخص نمودن عمليات خطرناك و ارائه روش هاي ايمني تر اجراي آنها مي توانند در بهبود شرايط محيطي كار و ايمني مشاركت داشته باشند.
همان گونه كه قبلاً ذكر شد مطالعه كار به تكنيك هاي فراواني اطلاق مي شود كه مهمترين آنها مطالعه روش و كارسنجي مي باشد.
كارسنجي:
عبارت است از بكارگيري تكنيك هايي كه به منظور تعيين طول زمان انجام كار به خصوصي كه توسط كارگر واجد شرايط و در سطح مشخصي از عملكرد صورت مي پذيرد طراحي شده اند.
مطالعه روش و كارسنجي به شدت به يكديگر وابسته مي باشند مطالعه روش در ارتباط با كاهش مقدار كار يك شغل وي عمليات مي باشد حال آنكه زمان سنجي در بيشتر موارد مربوط به بررسي و كاهش زمان غير موثر يك شغل و يا عمليات مي باشد. همچنين پس از اينكه چگونگي انجام كار توسط روش بهبود يافته ، زمان استاندارد عمليات توسط اندازه گيري كار تعيين مي شود.


مراحل اصلي مطالعه كار:
هشت مرحله جهت اجراي كامل مطالعه كار وجود دارد كه عبارتند از :
1- انتخاب
(select) شغل يا فرآيندي كه بايد مطالعه شود.
2- ثبت
(Record) تمامي وقايعي كه اتفاق مي افتد با استفاده از مشاهده مستقيم براي اين منظور مناسب ترين تكنيك هاي ثبت بكار گرفته مي شوند و بنابراين اطلاعات در مناسبترين شكل جهت تجزيه و تحليل آماده خواهند شد.
3- بررسي
(Examine) وقايع ثبت شده با ديد انتقادي و موشكافي كردن تمامي آنچه انجام مي شود.
4- ارائه
(Develop) اقتصادي ترين روش با درنظر گرفتن تمامي شرايط و نتايجي كه مناسب انواع تكنيك هاي مديريت توليد مي باشند همچنين مواردي كه با همفكري مديران ،سرپرستان كارگران وساير متخصصين طرف مشورت حاصل مي شود.
5- اندازه گيري
(Measure) مقدار كاري كه به روش انتخاب شده انجام مي گيرد و محاسبه زمان استاندارد آن
6- تعريف
(Define) روش جديد و زمان مربوط به آن به طوري كه همواره مشخص باشد.
7- پياده سازي
(Install) روش جديد كه منطبق با كار استاندارد زمان مجاز مي باشد.
8- ابقاء
(maintain) كار استاندارد جديد توسط مراحل كنترلي مناسب
مطالعه روش :
مطالعه روش عبارتست از بررسي دقيق و ثبت روشهاي فعلي انجام كار و ارائه راه حلي مناسب كه منجر به تقليل هزينه و بهبود و تسهيل در روش انجام كار شود.
اهداف مطالعه روش:
1- بهبود فرآيندها و مراحل كاري
2- بهبود طرح استقرار ايستگاههاي كاري كارگاهها كارخانه وتجهيزات و ماشين آلات
3- اقتصادي بودن تلاش انسان ها و كاهش خستگي
4- استفاده بهتر از مواد، ماشين آلات ونيروي انساني
5- ايجاد محيط كاري بهتر
هنگامي كه يك ارزياب كار و زمان كاري را جهت مطالعه انتخاب مي كند بايد معيارهاي مختلفي را در نظر بگيرد اهم ملاحظاتي كه بايد در مراحل مختلف انتخاب صورت بگيرد عبارت است از :
- ملاحظات اقتصادي
- ملاحظات فني
- ملاحظات انساني
1- ملاحظات اقتصادي: بديهي است كه اگر كاري ارزش اقتصادي كمي داشته باشد يا پس از مدت كوتاهي تمام شود ارزش بكارگيري مطالعه روش رانخواهد داشت وجود ضعف هاي زير مي تواند ما را در انتخاب نقاطي كه مطالعه روش در آن نقاط مقرون به صرفه نيست ياري كند.
الف – استفاده ضعيف از مواد اوليه و نيروي انساني كه منجر به جابجايي هاي غيرضروري فراوان مي شود.
ب – طرح استقرار يا جانماي نامناسب تجهيزات كه منجر به جابجايي هاي غيرضروري فراوان مي شود.
پ – وجود كارهاي تكراري و خسته كننده كه به مدت نسبتاً طولاني ادامه مي يابد كه مي تواند منجر به شكايات پرسنل شود.
2- ملاحظات فني : در ملاحظات فني بايد بررسي شود كه آيا امكان انجام تغييرات ناشي از مطالعه روش ميسر مي باشد و آيا ما به دانش فني بررسي تجزيه و تحليل و بهبود يك روش انجام كار دست يافته ايم يا خير.
3- ملاحظات انساني: عكس العمل هاي روحي و رواني كارگران در مقابل انجام بررسي ها و تغييرات مورد بسيار مهمي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد و براي موفقيت در انجام مطالعه روش بهتر است ضمن توجيه كاركنان ابتدا كارهاي مشقت زا و كارهايي كه در شرايط كاري نامطلوب درحال اخير هستند در اولويت بررسي قرار گيرند تا با اين روش حسن نظر و همكاري ارزياب با نيروي انساني جهت رفع مشكلات اثبات شود و حداقل مقاومت بوجود آيد.
روش متداول ثبت وقايع نوشتن آنها مي باشد ولي متاسفانه اين روش براي ثبت فرآيندهاي پيچيده كه در صنايع مدرن متداول هستند مناسب نمي باشند به خصوص هنگامي كه ثبت دقيقي از تمامي جزئيات يك فرآيند يا عمليات مورد نياز است براي شرح تمامي وقايع مربوط به كار ساده اي كه شايد بيش از چند دقيقه به دراز نمي كشد چندين صفحه فشرده، گزارش بايد تهيه شود وهر فردي كه مي خواهد ازجزئيات كار اطلاع حاصل نمايد مجبور خواهد بودكه چندين بار گزارش را مطالعه كند تا تمامي وقايع وجزئيات را متوجه شود به منظور غلبه بر اين مشكل ابزار و تكنيك هاي ديگري جهت ثبت وقايع به وجود آمده اند با بكارگيري اين تكينك ها تمامي اطلاعات جزئي به صورت دقيق و در عين حال به شكل استاندارد قابل ثبت خواهد بود و در نتيجه تمامي مطالعه كنندگان در هر كشور و كارخانه اي با مطالعه آنها تمامي وقايع را درك خواهند كرد.


متداول ترين تكنيك هاي ثبت، نمودارها (charts) و نقشه ها (Diagrams) مي باشند انواع مختلف نمودار استاندارد وجود دارد كه هر كدام براي مقاصد خاصي كاربرد دارند.
به طور كلي نمودارها به دو گروه تقسيم مي شوند :
الف – نمودارهايي كه توالي عمليات را نشان مي دهند يعني وقايع را به ترتيب رخداد ثبت مي كنند ولي براي نمايش وقايع هيچ مقياسي استفاده نمي شود.
ب – نمودارهايي كه وقايع را با توجه به ترتيب وقوع آنها ثبت مي كند ولي در عين حال از مقياس زمان نيز استفاده مي شود و بنابراين اثر متقابل وقايع مربوط به هم به سهولت بيشتري قابل مطالعه خواهند بود.
انواع نمودارها و نقشه ها به شرح زير است:
- نمودار فرآيند عمليات operation process chart(O.P.C)
- نمودار جريان فرآيند عمليات – مربوط به انسان Flow Process chart (F.P.C) man Type
- نمودار جريان عمليات – مربوط به مواد Flow process chart (f.P.C) –Material Type
- نمودار جريان فرآيند عمليات – مربوط به تجهيزات Flow process chart (F.P.C) –Equipment Type
- نمودار فرآيند دودست Two –Handed process Cahrt
- نمودار مونتاژ Assmbly Chart
ب – نمودارهايي كه از مقياس زماني استفاده مي كنند:
- نمودار فعاليت چندگانه Multiple Aciving Chart
- نمودار همزماني Simo Chart
ج – نقشه هايي كه نشان دهنده جابجايي مي باشند:
- نقشه جريان Flow Diagram
- نقشه نخي String Diagram
- سايكل گراف Cycle graphs
- نمودار فرآيند عمليات : نمودار فرآيندي است كه تصوير كلي فرآيند را تنها با ثبت مرتب علميات وبازرسي هاي اصلي به دست مي دهد.
- نمودار جريان فرآيند: نموداري است براي نشان دادن ترتيب گردش كار و توليد يك محصول يا شيوه يا ثبت همه رويدادهاي تحت بررسي به كمك علائم مناسب نمودار فرآيند است.


در واقع تفاوت اين نمودار با نمودار فرآيند عمليات اين است كه علاوه بر دوعلامت بازرسي وعمليات از ساير علامت هاي حمل ونقل، انبار موقت و تاخير وانبار دائم نيز استفاده مي شود.
- نمودار جريان فرآيند مربوط به كارگر: نموداري است كه آنچه را كه كارگر انجام مي دهد ثبت مي كند.
- نمودار جريان فرآيند مربوط به مواد : نموداري است كه چگونگي جابجايي يا كار روي مواد را ثبت مي كند.
- نمودار جريان فرآيند مربوط به تجيهزات: نموداري است كه چگونگي استفاده از تجهيزات را ثبت مي كند.
- نمودار فرآيند دوست: نمودار فرآيند دوست از دوستون مجاور هم تشكيل شده است به نحوي كه فعاليت هاي مربوط به دست هاي راست و چپ به كمك علايم استاندارد درستون هاي مربوط ثبت مي شود در اين نمودار حركات همزمان دودست به وسيله ترسيم علايم مربوطه در يك راستا ودر دو ستون مجاور نمايش داده مي شود ثبت اين فرآيند به كمك علايم زير صورت مي پذيرد.

- نمودارهاي فعاليت چندگانه: عبارت است از نموداري كه در آن فعاليت هاي مربوط به بيش از يك موضوع (كارگر، ماشين، يا اقلامي از تجهيزات) با مقياس معين و مشترك زماني ثبت مي شوند تا وابستگي متقابل آنها نشان داده شود.
- نمودار همزماني يا Simo: اغلب بر مبناي تحليل فيلم كه براي ثبت همزمان تربليگ ها يا گروههايي از آنها كه به وسيله قسمت هاي مختلف بدن يك يا چند كارگر انجام مي شود برحسب يك مقياس مشترك زماني بكار مي رود.
نمودارهاي Simo عمدتاً براي عمليات كوتاه مدت به كار مي رود و اغلب با سرعت زياد انجام مي شود براي همين براي تهيه آنها استفاده از فيلم ضروري است.
- نمودار مونتاژ :اين نمودار طريقه باز شدن قطعات يك محصول را نشان مي دهد در اين نمودار از يك محصول آماده شده استفاده مي شود و سپس به ترتيب نام قطعه و اولويت جدا شدن از محصول نشان داده مي شود. اين نمودار به كساني كه براي اولين بار بايك محصول آشنا مي شوند و با طريقه مونتاژ آنها وقطعات متشكله آن آشنايي ندارند كمك فراواني در آگاهي از روش مونتاژ و آماده شدن محصول مورد نظر مي كند. اين نمودار يك ديد اوليه خوبي براي شناسايي روش مونتاژ و اتصال قطعات به يكديگر مي دهد. همچنين از روي نمودار مونتاژ مي توان مونتاژهاي فرعي و تعداد آنها را شناسايي كرد.


تفاوت نمودار دمونتاژ با نمودار مونتاژ در اين است كه نمودار دمونتاژ از يك محصول تكميل شده شروع كرده و به ترتيب قطعات را از هم منفك وجداي مي كند و در آخر به يك قطعه تك كه معمولاً قطعه اصلي محصول است و ديگر قطعات روي آن وصل مي شوند، مي رسد. در حاليكه در نمودار مونتاژ از قطعه اصلي شروع شده و قطعات به ترتيب روي آن سوار شده تا محصول نهايي به دست آيد. در اين نمودار نام قطعه و شرح عمليات باز شدن ذكر مي شود و به زبان ساده مي توان گفت نمودار دمونتاژ ترسيم شده شبيه نمودار مونتاژ است، اگر چه در نمودار دمونتاژ معمولاً بازرسي وجود ندارد

ولي در نمودار مونتاژ بازرسي ضمن مونتاژ محصول يا زير مجموعه ها نمايش داده مي شود همچنين عمليات تكميلي ضمن مونتاژ نظير عمليات حرارتي و عمليات ساخت حين مونتاژ در نمودار دمونتاژ نمي ايد. كاربرد اصلي نمودار دمونتاژ براي فرآيند مهندسي معكوس و كپي سازي محصول از روي نمونه محصول دردسترس مي باشد.
- نقشه جريان : نقشه جريان با توجه به نمودار فرايند عمليات از نوع انسان، ماشين يا تجهيزات ترسيم مي شود در اين نقشه مي بايست موقعيت ستون ها درهاي ورودي و خروجي، محل استقرار ايستگاه هاي كاري و ماشين هاي با مقياس مناسب و دقيق تر كم شود سپس با توجه به نمودار جريان فرايند عمليات مورد نظر، مسيرهاي جابجايي و محل وقوع فعاليت هاي مختلف به وسيله علايم شماره گذاري شده در روي اين نقشه نشان داده شود نكته مهم در ترسيم اين نقشه نمايش مسيرهاي واقعي حركت براساس مشاهده مستقيم فرآيند مي باشد علايم شماره گذاري شده حمل و نقل، نشان دهنده جهت حركت خواهد بود چنانچه فرآيند مورد نظر در بيش از يك طبقه رخ دهد به دو طريق مي توانيم نقشه جريان را ترسيم نمائيم.
الف ) به صورت سه بعدي نقشه جريان ترسيم مي شود.
ب) ترسيم يك نقشه جريان به ازاء هر طبقه به نحوي كه بتوان ارتباطات بين طبقات را در نقشه هاي ترسيمي تشخيص داد.
نقشه هاي نخي:
اين نقشه ها هنگامي كه جابجايي هاي فراوان بين چند نقطه رخ دهد و يا رفت و آمدها از نظر فاصله و تعداد به گونه اي غيرعادي هستند كه به روش ديگري نمي توان تصوير دقيقي از آنچه كه به وقوع مي پيوندد و به دست آورد كاربردارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید