بخشی از مقاله

\ولايت علي عليه‌السلام در آيات و روايات

چكيده
در اين تحقيق با استفاده از آيات و روايات و آنهم رواياتي كه از منابع اهل سنت است و خود آنها، آن منابع را قبول دارند، ولايت حضرت علي عليه‌السلام را اثبات كرده‌ايم.
از جمله اين آيات و روايات مي‌توان در آيه‌هاي زير اشاره كرد:
1ـ اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا
2ـ اطيعواالله و اطيعواالرسول و اولي الامر منكم


3ـ انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكاه و هم راكعون و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا فان حزب‌الله هم الغالبون
و همچنين مي‌توان به روايات زير اشاره كرد:
حضرت محمد (ص) فرمودند به حضرت علي (ع): (انت مني منزله هارون من موسي الا انه لانبي بعدي) حضرت محمد (ص) بااشاره به حضرت فرمودند: ان هذا اخي و وصيي و خليفتي فيكم فاسمعواله و اطيعوا.


مقدمه
اين تحقيق به منظور دسته‌بندي كردن برخي از نصوصي كه در آيات و روايات وارد شده است و دلالت بر ولايت حضرت علي (ع) دارند، گرد‌آوري شده است. تا خواننده به راحتي بفهمد كه چه آياتي دال بر ولايت حضرت علي (ع) هست.

ماجراي يوم الانذار و نصوص وارده در آن
«وانذر عشير تك الاقربين»
هنگامي كه اين آيه بر پيامبر نازل شد، حضرت محمد (ص) ، علي (ع) را طلبيد و فرمود كه مهماني ترتيب بده و فرزندان عبدالمطلب را دعوت كن.
حضرت علي (ع) اين كار را انجام داد و فرزندان عبدالمطلب را دعوت كرد. فرزندان عبدالمطلب آمدند و وقتي غذايشان را خوردند، پيامبر آماده سخن گفتن شد و فرمود:
اي فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم من در همه عرب، جواني را سراغ ندارم كه بهتر از آنچه براي شما آورده‌ام، براي شما آورده باشد، من خير دنيا و سراي ديگر را براي شما آورده‌ام و خداوند مرا فرمان داده است تا شما را براي دستيابي به اين همه خير به سوي او بخوانم اكنون كداميك از شما مرا در پيشبرد چنين امر مهمي ياري خواهد

كرد تا برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد. هيچ يك از آنها جواب مثبتي نداد و حضرت علي (ع) كه از نظر سني از همه كوچك‌تر بود عرض كرد: من اي رسول خدا دراين امر مهم تو را ياري خواهم كرد و آنگاه پيامبر رو به حاضران كرد و فرمود: «ان هذا اخي و وصيي و خليفتي فيكم فاسمعواله و اطليعو.»
همانا علي برادر من و وصي من و جانشين من در بين شما است سخنان او راگوش كنيد و از او اطاعت كنيد.
ماجراي غدير و نصوص وارد در آن


يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالتي و الله يعصمك من الناس»
وقتي در روز هجدهم ذي‌الحجه و به هنگام بازگشت پيغمبر (ص) از حجه الوداع در محل غدير اين آيه نازل شد رسول خدا به كاروانها دستور توقف دادند تا همانجا فرود آمده، پيش‌رفتگان را فراخواندند تا واپس‌ماندگان نيز از راه برسند و به ايشان بپيوندند.


وقتي تمام مردم جمع شدند پيغمبر (ص) فرمودند: آيا مي‌دانيد كه من از همه مومنان بر خودشان سزاوارتر و مقدم‌تر مي‌باشم. مردم بانگ برآوردند، آري اي رسول خدا.
حضرت باز پرسيدند آيا مي‌دانيد يا گواهي مي‌دهيد كه من بر هر فرد مؤمني از خود او مقدم‌تر اولي هستم؟ مردم فرياد برآوردند، آري اي رسول خدا. پس پيغمبر (ص) دست علي (ع) را گرفت و بلند كرد،‌به طوري كه سفيدي زير بغل هر دو نمايان شد،‌آنگاه فرمود: اي مردم! خداوند مولي و سرور من است و من مولي و سرور شما هستم، پس هركس را كه من مولاي او مي‌باشم اين علي، مولاي او خواهد بود، پست دست بر دعا برداشت و فرمود: بار خدايا! دوستدار او را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار. «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال من والاه و عادمن عاداه» راوي مي‌گويد: هنوز اين دو نفر از هم جدا نشده بودند كه اين آيه به پيامبر (ص) نازل شد:
«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا»


امروز در دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم.
آنگاه رسول خدا (ص) فرمود: الله اكبر بر اكمال دين و اتمام نعمت و خشنودي خداوند به رسالت من و ولايت علي. پس از انجام اين مراسم عمر بن خطاب، علي (ع) را ديد و به ايشان گفت: اي پسر ابوطالب! اين موهبت بزرگ بر تو گوارا با دكه صبح را به شام آوردي، در حالي كه مولي و سرور همه مومنان گرديده‌اي.
در روايت ديگر آمده است كه: عمر بن خطاب به علي (ع) گفت: بخ بخ لك يا ابن ابي طالب» خوشا به حالت اي پسر ابوطالب. رسول خدا (ص) عمامه سياه رنگي به نام سحاب داشتند كه آن را در روزهاي مخصوصي چون فتح مكه به سر مي‌بستند. پيامبر خدا همان عمامه را در روز غدير خم بر سر علي (ع) بستند از شخص اميرالمومنين علي (ع) آمده است كه فرمودند: در روز غديرخم، رسول خدا، عمامه سياهي بر سرم بست و دنباله آن را روي دوشم رها نمود.
و همچنين از حضرت علي (ع) چنين آمده است: در روز غير خم رسول خدا (ص) عمامه‌اي بر سرم بست و دنباله آنرا به پشت سرم رهاكرد. آنگاه فرمود: عمامه موجب مي‌شود كه مسلمانان از مشركان تشخيص داده شوند.


برخي آيات ديگري كه دال بر امامت حضرت علي (ع) است.
آيه 1ـ «انما وليكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكاه و هم راكعون و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا فان حزب‌الله هم الغالبون.»
در اين آيه معني ولي(اولي به تصرف) است چنانچه مي‌گوئيم فلاني ولي قاصر است و دانشمندان لغت تصريح كرده‌اند: كل من ولي امر احد فهووليه: هركس عهده‌دار امر كسي شود ولي او است.
بنابراين معناي آيه چنين مي‌شود: آن كسي كه امور شما را عهده‌دار است و از خود شما در تصرف آن اولي ميباشد، تنها خداست و رسولش (ص) و علي (ع) زيرا اين علي (ع) است كه صفات ايمان، اقامه نماز و پرداخت زكات در حال ركوع در او وجود داشته و آيه درباره‌اش نازل شده است.
خداوند اين ولايت را، براي خودش، پيامبرش و وليش يكسان قرارداد داده است و مي‌دانيم كه ولايت خدا عمومي است، پس ولايت پيامبر (ص) و وليش نيز مانند ولايت خداست.
آيه 2ـ «اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منكم.»

برخي از رواياتي كه دال بر امامت حضرت علي (ع) و اهل بيت عليهم السلام است:
حديث 1: پيامبر (ص) فرمودند:‌ اني تارك فيكم الثقلين، كتاب‌الله و عترتي اهل بيتي، ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابداً و انهما لن يغترقا حتي يروا علي الحوض.
حديث 2: پيامبر فرمودند: انما مثل اهل بيتي فيكم كمثل سفينه نوح من ركبهانجا و من تخلف عنها هلك.
حديث 3: پيامبر فرمودند: انت مني بمنزله هارون من موسي الا انه لانبي بعدي.


در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید