بخشی از مقاله
چکیده
مباحث مربوط به تروریسم در راستای تضعیف گفتمان اسلامی و تقویت گفتمان غربی، در دهههای اخیر بهویژه بعد از حوادث یازده سپتامبر 2001 در آمریکا، در بین پژوهشگران و تحلیلگران مسائل سیاسی از جایگاه خاصی برخوردار شده است؛ تا جایی که بسیاری مدعی شدهاند که اسلام و مسلمانان، مظهر تروریسم و اعمال خشونتآمیز هستند؛ لذا این نوشتار بر آن است تا با استناد به سیاستهای راهبردی و اجرایی امام علی - علیهالسلام - در برابر خوارج، بهعنوان اولین گروه تروریستی مدعی اسلام، به بررسی ریشههای تروریسم بپردازد.
پرسش اساسی نوشتار حاضر این است که زمینههای فکری و عملی شکلگیری گروههای تروریستی چیست؟ فرضیهی اصلی نیز چنین است: با توجه به سیاستهای راهبردی و اجرایی امام علی - علیهالسلام - در تقابل با خوارج، میتوان ادعا کرد که ریشهها و زمینههای فکری و عملی گروههای تروریستی، مبتنی بر تزریق هدفمند تفسیر و قرائتی انحرافی از اعتقادات و ارزشهای اسلامی است.
مقدمه
هنگامیکه در دهه 1990،جهانیسازی بهعنوان یک پدیدهی پذیرفته شده قبول گشت، برخی اندیشمندان اظهار داشتند که زمان درک این واقعیت فرا رسیده است که ناکارآمدی کارکردی دولت-ملت را از لحاظ فنی و هنجاری در پرداختن به عدالت توزیعی وابستگی متقابل از جهانیشدن درک کنیم. بنابراین نیاز به نظریهسازی در مورد حکومت دموکراتیک جهانی احساس شد. اما این فراخوانی بنا را بر این میگذارد که نظریهی سیاسی میتواند بدون پیشوند بهصورت بینالمللی و جهانی بهکار گرفته شود.
اما در هر صورت، ایدهی حکومت دموکراتیک جهانی کمتر از گفتمان تسلط، که به اسم افکار عمومی جهانی و بهصورت ویژه در حال انجام است قابل توجه میباشد - چونگ،. - 143: 1391 افکار عمومی ممکن است حول یک منش مهیج حرکت کند، اما ادراکات و نگرشها ویژگیهای پایدار هر اجتماع هستند و این مستلزم یک تلاش مستمر از تمام جهات برای تغییر اینها به یک نقطهای با شرایط هدف مطلوب و با اطمینان قابل حصول است که آن پایدار خواهد ماند - پارمر و کاکس،1391 . - 261: همهی نمونهگیریهای انجام شده از افکار عمومی سازمان ملل متحد طی بحرانهایی مانند بحران بالکان، تروریسم، یا جنگ اعراب و اسرائیل حاکی از آن است که مردم طرفدار سازمان ملل »افکار عمومی جامعه جهانی« را تنها یک توجیه اخلاقی میدانند.
پروفسور ریچارد بالیت از دانشگاه کلمبیا بر این باور است که آمریکاییها بهراحتی این نکته را پذیرفتهاند که اقدامات خشونتآمیز توسط برخی مسلمانان نمایندهی یک فرهنگ متحجر و تروریستی انجام میشود که نمیتوان با آنها مدارا و گفتوگو کرد. بالیت، هراس خود را از این نکته پنهان نمیکند که ایالات متحده ممکن است شاهد رشد گونهی جدیدی از یهودی ستیزی باشد که نه مبتنی بر نژاد یهود، بلکه مبتنی بر اسلام است. وی میگوید: از طرفی ما تصمیم داریم به نقطهای برسیم که مردم، دیگر بهراحتی و بدون نیاز به شواهد باور کنند که تهدید تروریستی از ناحیهی متعصبین مذهبی مسلمان وجود دارد - جرجیس،. - 92: 1382
تروریسم بهعنوان یک ابزار سیاسی، پدیدهی جدیدی نیست. در دوران گذشته بهویژه در امپراطوری رم از این ابزار استفاده میشد. قتلهای سیاسی در اکثر اوقات شکلی عمومیتر از تروریسم سیاسی بوده است - معظمی و نمامیان،. - 61: 1393 تروریسم سیاسی یک شیوهی جنگطلبی است - - Chaliand and Blin,2007 :12اساساْ. تروریسم یک تاکتیک و روشی جهت نیل به اهداف سیاسی از طریق انتشار رعب و وحشت است - . - Scheinin,2008 :10 از یک دیدگاه، تروریسم مدرن با گونههای گذشتهی آن این تفاوت را دارد که قربانیان آن اغلب شهروندان بیگناهی هستند که یا بهطور تصادفی انتخاب شدهاند یا آنکه صرفاْ بهطور اتفاقی در موقعیتهای تروریستی حضور داشتهاند.
بهدیگر سخن در زمانهی ما کفهی قربانیان ترور کور سنگینتر از ترور چهرههای سرشناس شده است - دردریان و دیگران،. - 41: 1382 از نظر روانشناختی، خشونت علیه مردم بیگناه، بسیار هولناکتر از خشونتهای سیاسی است که در آن شخصیتهای سیاسی خاص مورد هدف قرار میگیرند. تحریک ناراضیان خشمگین به کشتن مقامات سیاسی منفور یا وادار نمودن آنان به ربودن مشاوران و دیپلماتهای ملل بیگانه که از رژیمهای سرکوبگر حمایت میکنند، بسیار سادهتر است، اما سلاخی بیرحمانهی زنان و کودکان بیگناه در اتوبوسها، فروشگاههای زنجیرهای و فرودگاهها، مستلزم دسیسههای روانی قویتر است که باعث تشدید بیقیدی اخلاقی میشود.
در خصوص مسئله چگونگی واکنش در برابر حملات تروریستی، برخی از دولتها - بهویژه اسرائیل، ایالات متحده و افریقای جنوبی - در گذشته معتقد بودند که میتوانند در چارچوب دفاع مشروع، با هدف قرار دادن پایگاههای تروریستی در کشور میزبان به زور متوسل شوند. توجیه آنها برای توسل به دفاع مشروع این بود که چنین کشورهایی با پناه دادن به سازمان تروریستی، بهنوعی مروج تروریسم هستند یا دست کم آنرا تحمل میکنند و بنابراین »شریک جرم« هستند: آنها از بابت این به اصطلاح تجاوز مسلحانهی غیر مستقیم مسئولند - دردریان و دیگران،1382 . - 361: یک هدف قطعی در سیاست ضد تروریسم، میتواند محدود سازی تعارضات شدید در سراسر جهان باشد - Compos and . - Gassebner,2009 :25 بیهودگی و بینتیجه بودن جنگ با تروریسم، در برخودهای نظامی در مقیاس زیاد، شاید در مورد عراق آشکار باشد - . - Plous and Zimbardo,2004 :10
در سال 2014 بیشتر توجهات به تروریسم جهانی در کشورهای اسلامی، عراق و کرانه خاور مدیترانه، شامل درگیریهای بیسابقه در عراق و سوریه، تداوم افزایش مبارزان تروریست برونمرزی در سراسر جهان جهت ملحق شدن به کشورهای اسلامی در عراق و کرانه خاور مدیترانه، و افزایش افراطیون شدید مجرم در غرب است - Country reports on terrorism . - 2014,2015 :7 در سالهای 2015 و 2014 شمار حملات تروریستی در افغانستان، نسبت به سال 2013 افزایش پیدا کرد و در نتیجه آن 5411 نفر کشته و 5108 نفر مجروح شدند - . - Pawlak,2015 :6 القاعده و حامیان آن در سراسر جهان به تهدیدات جدی علیه آمریکا و همپیمانان و منافع آنها ادامه میدهند.
از وقتی که جامعه بینالمللی سرکردههای القاعده را تضعیف کرد، تهدیدات تروریستی افزایش یافت - . - Country reports on terrorism 2013,2014 :6 پروفسور توماسچت با بررسی یافتههای حقوقی تعدادی از علمای حقوق بینالملل که در چارچوب جامعه فرانسوی حقوق بینالملل در سال 2004 انجام شده به این نتیجه رسیده است که: »با تلخیص یافتههای مؤلفان این اثر میتوان گفت که همهی آنها بهطور اجماعی به این نتیجه رسیدهاند که هیچ نیازی به کنار گذاشتن استانداردهای پذیرفته شده حقوق بشر یعنی آنها که متعین شدهاند و از همه مهمتر میثاق حقوق مدنی سیاسی از یک طرف و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر از طرف دیگر - در مبارزه با تروریسم - وجود ندارد.«
بنابراین نه تنها رعایت حقوق بشر هیچ تعارضی با مبارزه با تروریسم ندارد بلکه ضامن مؤثر بودن چنین مبارزهای نیز میباشد - عبدالهی،. - 127: 1388 اما در واقعیت مبارزه با تروریسم، آیا استانداردهای حقوق بشر رعایت میشود؟ آیا تروریسم بهعنوان برجسته-ترین معظل عصر حاضر، برای بازیگران اصلی نظام بینالملل، چالش است یا فرصت؟ آیا در اصل کانونی بودن خاورمیانه و دین اسلام در انباشتگی تروریسم، متغیرهای مذهبی و منطقهای مستقل هستند یا وابسته؟ در ادامه، جهت شفافیت مباحث، دیدگاه امیرالمؤمنین علی - علیهالسلام - در ارتباط با تروریسم مورد بررسی قرار میگیرد.
-1 مدیریت هوشمند در راهبرد ضد شورشی
محور جذابیت مدیریت هوشمند امیرالمؤمنین علی - علیهالسلام - بر بنای انعطافناپذیری در اصول اخلاقی و انعطافپذیری در مدارای با مردم استوار است. اگر انعطافناپذیری امیرالمؤمنین علی - علیهالسلام - در اصول اخلاق مؤلفههای مدیریتی عدالت، برابری، صداقت، و ... را در دستور کار قرار میدهد، انعطافپذیری ایشان در مدارای با مردم مؤلفههای مدیریتی ایثار، گذشت، بخشش، و ... را در رفتار سیاسی نمایان میکند.
مدیریت قدرت هوشمند امیرالمؤمنین علی - علیهالسلام - مؤلفههای قدرت نرم و قدرت سخت را در تبدیل به رفتار قدرت، به سمت عدالت اجتماعی سوق میدهند بهگونهای که ماهیت قدرت سخت و قدرت نرم، بازتاب ارزشهای عام جهانشمول و سیاستهای بشردوستانه است، سیاستهایی که در اصول حسن نیت، منع توسل به زور، منع تجاوز، حق تعیین سرنوشت، دفاع مشروع، و منع جنایات جنگی، هویتی ارزشی مییابند.