بخشی از مقاله
پوکی استخوان
مقدمه
در علم پزشکی ، گروهی از بیماریها وجود دارند که تحت عنوان بیماریهای متابولیک استخوان از آن ها نام برده می شود .
در این گروه که بیماریهای متعددی را شامل می شود ، دو بیماری مهم وجود دارد که بعضی از مردم با توجه به سن و جنس خود با آن روبرو هستند .
دو بیماری مهم استخوانی که جزء بیماریهای متابولیک استخوان به شمار می روند ، پوکی استخوان و نرمی استخوان می باشند .
پوکی استخوان اگرچه خود به تنهایی علامت بالینی مثل درد برای بیمار ایجاد نمی کند اما از آنجا که عامل اصلی شکستگیهای ستون فقرات و گردن ران در سالمندان به شمار می آید ، در سالهای اخیر مورد توجه دقیق و فراوان قرار گرفته است ، اکنون همه می خواهند بدانند که باید چه کار کنند تا در پیری دچار شکستگی در نقاط ذکر شده نشوند .
نرمی استخوان که خود را با دردهای استخوانی و ضعف عضلانی در عضلاتی مانند کمربند شانه ای و کمربند لگنی نشان می دهد ، بیماری مهم دیگر از گروه بیماریهای متابولیک استخوان می باشد .
بیماران مبتلا به نرمی استخوان در صورت شدید بودن بیماری قادر به شانه کردن موهای خود یا حتی بلند شدن از زمین نیستند .
متابولیزم کلسیم
در بدن هر فرد به طور طبیعی حدود 5/1 کیلوگرم کلسیم وجود دارد که بیش از 99 درصد آن در ساختمان استخوان های بدن شرکت می کند ، کمتر از 1 درصد بقیه در سرتاسر بدن ( داخل و خارج سلولها ) پراکنده هستند .
کلسیمی که در استخوان ها قرار دارد هم باعث استحکام مکانیکی بدن شده و هم به عنوان یک جایگاه ذخیره ای استخوان عمل می کتد تا در صورت تغییر در سطح خونی کلسیم به هر دلیل ، از آن استفاده شود .
وقتی کلسیم خون کاهش می یابد از استخوان ها برداشت می شود و اگر سطح کلسیم خون به هر دلیل زیاد شود ، کلسیم اضافی بر روی استخوان ها می نشیند .
ساختمان استخوان از دو جزء اصلی ساخته شده است . اولین جزء که بیشتر از جنس پروتئین است و ماتریکس نام دارد نقش یک داربست را بازی می کند تا جزء دوم که بیشتر از جنس نمک های کلسیمی مثل فسفات کلسیم هستند ، بر روی آن مستقر شده و مجموعه این دو یک ساختمان محکم به نام استخوان را به وجود آورند .
ماتریکس یا داربست خود از دو قسمت جداگانه بنام فیبرهای کلاژن و ماده زمینه ای تشکیل شده است .
ماتریکس یا داربست باعث افزایش مقاومت در برابر کشیدگی و املاح کلسیم باعث افزایش مقاومت در برابر فشارهای وارد شده به استخوان می شوند .
کلسیم علاوه بر نقشی که در ساختمان استخوان ها بازی می کند ، یک یون مهم در بسیاری از واکنش های فیزیولوژیک بدن از جمله واکنش های عصب و عضله می باشد .
اختلالات کلسیم ( کلسیم بالا یا پایین ) باعث عوارض مهمی در بدن ، چه به صورت حاد و چه به صورت مزمن می شود که به موقع در مورد آنها صحبت خواهیم کرد .
سطح خونی کلسیم مانند تمامی ذرات تشکیل دهنده بدن انسان که در خود شناور هستند و جابجا می شوند باید در محدوده ی خاصی باشند .
افزایش کلسیم خون که به آن هیپرکلسمی یا کاهش کلسیم خون که به آن هیپوکلسمی می گویند چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت می تواند برای انسان خطر ساز باشد و حتی اگر این تغییرات شدید بوده ، در کوتاه مدت و به صورت حاد بوجود آمده باشد می توان باعث اختلالات عصبی – عضلانی شده و به عنوان مثال با تغییرات ناگهانی در اعصاب و عضلات قلب باعث مرگ انسان می شود .
از آنچه عنوان شد می توان به راحتی نتیجه گیری کرد که سطح کلسیم خون همواره در یک محدوده باقی می ماند ، محدوده طبیعی کلسیم خون که واحد آن میلی گرم در دسی لیتر است تقریبا بین 5/8 تا 5/10 می باشد .
یعنی اگر کلسیم خون یک فرد بیشتر از 5/10 باشد می گوییم هیپوکلسیمی دارد . البته مانند هر عامل قابل اندازه گیری دیگر در بدن ، افزایش یا کاهش کلسیم از نظر شدت دارای تقسیم بندی می باشد .
کلسیم بین 5/10 تا 12 را هیپرکلسمی خفیف ، 12 تا 14 را هیپرکلسمی متوسط و بیشتر از 14 را شدید می گویند ، همچنین کلسیم بین 5/8 تا 5/7 را خفیف ، 5/7 تا 6 را متوسط و پایین از 6 را هیپوکلسمی شدید می گویند که با حیات آدمی مغایرت دارد .
اهمیت نرمال باقی ماندن سطح خونی کلسیم باعث می شود تا ماموران مختلفی در بدن این وظیفه را بر عهده بگیرند .
سه مأمور اصلی عبارتند از :
1- هورمون پاراتیروئید که به آن پاراتورمون گفته می شود .
2- ویتامین D فعال
3- هورمون کلسی تونین
هورمون پاراتورمون
پاراتورمون از غده ای به نام پاراتیروئید ترشح می شود که به صورت چهار قسمت جداگانه ، درپشت غده تیروئید وجود دارند .
به صورت ساده می توان گفت ، همانطور که غده لوزالمعده ، زبان را در خون فرو برده و هر لحظه قند را می چشد تا در صورت شیرینی بیش از حد آن ، انسولین بیشتری آزاد کند یا در صورت کاهش قند خون ، ترشح انسولین را محدود کند ، پاراتیروئید هم به صورت دائم زبانش را در خون فرو برده و کلسیم را مزه می کند ، هر گاه مقدار کلسیم از حدود 5/8 کمتر شود ، بلافاصله هورمون پاراتورمون را وارد خون می کند و اگر کلسیم از 5/10 بیشتر شود ، ترشح پاراتورمون را متوقف می سازد . هورمون پاراتورمون پس از وارد شدن به خون دو کار اصلی زیر را انجام می دهد .
1- به استخوان ها دستور می دهد تا مقداری از ذخیره کلسیم خود را وارد خون کنند .
2- به کلیه ها دستور می دهد تا ویتامین D فعال بیشتری بسازد .
این دو کار باعث می شود تا سطح کلسیم بالا بیاید . یکبار دیگر شکل 1-2 را نگاه کنید .
حالا با یک حساب سرانگشتی می توانید نتیجه گیری کنید پرکار شدن غده پاراتیروئید که به آن هیپرپاراتیروئیدی گفته می شود باعث افزایش کلسیم خون می شود .
اگر به هر علت پاراتیروئید دچار کم کاری شود ( هیپوپاراتیروئیدی ) ، کلسیم بدن کاهش می یابد .
ویتامین D
ویتامین D به دو صورت در اختیار بدن قرار می گیرد . حالت اول فرم دیافتی آن است که در مواد غذایی یا داروها وجود دارد و از طریق دستگاه گوارش یا انجام تزریقات جذب بدن می شود .
حالت دوم ساخته شدن ویتامین D در پوست و تحت تأثیر نور آفتاب است که از ماده اولیه ای به نام کلسترول ساخته می شود .
اکنون ویتامین D داریم ، اما فعال نیست و برای آنکه بتواند موثر واقع شود و در بدن کارایی داشته باشد ، لازم است به فرم فعال تبدیل شود .
کبد قدم اول برای فعال کردن ویتامین D را بر می دارد که آن را به فرم نیمه فعال تبدیل می کند ، ویتامین D که اکنون نیمه فعال شده به کلیه می رود تا در آنجا به صورتی درآید که فرم فعال نامیده شده و برای بدن کارایی مناسبی دارد .
البته فرم نیمه فعال هم می تواند موثر باشد ولی نه به خوبی یا اهمیت فرم فعال . ساخته شدن فرم فعال از نیمه فعال در کلیه ، تحت تأثیر هورمون پاراتورمون است و به دستور این هورمون ، تشدید می شود .
نوع فعال ویتامین D ، کارهای زیر را انجام می دهد :
1- به روده رفته و دستور جذب کلسیم همراه با فسفر را صادر می کند .
2- به غده پاراتیروئید رفته و دستور می دهد تا تولید هورمون پاراتورمون کاهش یابد .
3- به کلیه دستور می دهد تا مانع از دفع کلسیم و فسفر شود .
4- ویتامین D نقش مهمی در متابولیزم استخوان ها دارد . وجود مقدار طبیعی این ویتامین باعث نشستن کلسیم بر روی استخوانها می شود اما مقادیر بسیار بالای آن ( مثل مسمومیت با ویتامین D ) باعث برداشته شدن کلسیم از روی استخوانها و نرمی آن می شود .
هورمون کلسی تونین
این هورمون که از غده تیروئید وارد خون می شود نقش مقابل پاراتورمون را بازی می کند .
وقتی کلسیم خون به هر دلیل زیاد شود ، از یک طرف باعث مهار ترشح پاراتورمون شده و از طرف دیگر باعث تحریک ترشح کلسی تونین می شود .
برخلاف پاراتورمون که بر استخوان ، روده و کلیه اثر می گذارد ، کلسی تونین اثر اصلی خود را تنها از طریق چهار مهار آزاد شدن کلسیم از استخوان انجام می دهد و تأثیر چندانی بر روی روده یا کلیه ها ندارد .
دو سلول عمده ای که در ساخت و ساز استخوان دخالت دارند استئوبلاست ( سازنده استخوان ) و استئوکلاست ( خورنده استخوان )نامیده می شوند .
کلسی تونین تأثیر خود بر استخوان را از طریق مهار فعالیت استئوکلاست انجام می دهد .
این اثر کلسی تونین باعث می شود تا در درمان بعضی از بیماریهای استخوانی مثل بیماری پاژه استخوانی مورد استفاده قرار گیرد .
پاژه استخوانی به علت فعالیت بیش از حد سلول های استئوکلاست ایجاد می شود که نتیجه آن تغییر شکل استخوان ها ، بخصوص استخوان های پهن است . بتهوون ، موسیقیدان بزرگ آلمانی در سالهای پایانی عمر مبتلا به بیماری پاژه استخوانی شد و این رشد غیر طبیعی استخوان ها ، باعث فشار به اعصاب شنوایی او گردید که ناشنوایی تدریجی بتهوون نتیجه این بیماری بود .
شکل 1-8 ظاهر جمجمه یک بیمار مبتلا به پاژه استخوانی را در کنار عکس استخوان جمجمه او نشان می دهد .
علائم بیماری هیپوکلسمی و درمان آن
با توجه به نقشی که پاراتورمون ، ویتامین D و کلسی تونین در متابولیسم کلسیم دارند ، هر گونه اختلال در ساخته شدن ، آزاد شدن و تأثیر محیطی این عوامل باعث ایجاد اختلال در سطح کلسیم خون خواهد شد .
اگر پاراتورمون ساخته نشود یا نتواند اثرات محیطی خود را اعمال کند کلسیم دچار افت خواهد شد .
همچنین اگر ویتامین D جذب یا ساخته نشود و یا نتواند بر محیط اثر کند دچار کمبود کلسیم خواهیم بود . و در نهایت اگر ترشح کلسی تونین به هر دلیل افزایش یابد باعث کمبود کلسیم خواهد شد .
علائم بالینی هیپوکلسمی
کمبود کلسیم باعث تحریک پذیری اعصاب وعضلات می شود بنابراین اسپاسم های عضلانی یکی از اولین پیامد های این کمبود می باشد ، اگر هیپوکلسمی شدید باشد و به طور ناگهانی بوجود آمده باشد ، یکی از عضلاتی که به طور خطرناکی منقبض شده و می تواند منجر به مرگ شوند عضلات حنجره هستند . کمبود کلسیم می تواند منجر به اسپاسم در دست ها شود .
اسپاسم بیش از حد عضلات مخطط باعث کوفتگی های عضلانی شدید می شود . دل درد ، احساس گزگز و مورمور در دور لبها ، همچنین احساس سوزن شدن دست ها یا پاها ، از اولین علائم کمبود کلسیم می باشند .
اگر با انگشت ضربه ای بر جلوی گوش یک بیمار مبتلا به هیپوکلسمی وارد کنیم ، عضلات دو لب بیمار به همان سمت جمع می شوند که در اصطلاح پزشکی به این علامت ، شوستک می گوییم و از علائم اولیه کمبود کلسیم می باشد .
علاوه بر آنچه ذکر شد ، کمبود شدید کلسیم می تواند باعث تشنج در فرد شود . تغییرات در نوار قلب و آماده سازی بیمار برای اختلالات شدید در ریتم قلبی یکی دیگراز عوارض خطرناک کمبود کلسیم می باشد .
وقتی پزشکان با یک بیمار مبتلا به کمبود کلسیم روبرو می شوند ، ضمن انجام اقدامات درمانی اورژانس و غیر اورژانسی ( با توجه به شدت هیپوکلسمی ) ، با استفاده از آزمایشگاه سعی می کنند ، علت کمبود را نیز پیدا کنند .
آزمایشات معمولی که از کنار هم گذاشتن آنها می توان به تشخیص علت کمبود کلسیم رسید عبارتند از :
1- اندازه گیری سطح خونی کلسیم ، فسفر ، آلکالین فسفاتاز ، کراتی نین ، آلبومین و منیزیوم .
2- اندازه گیری سطح خونی ویتامین D ( فرم های غیر فعال ، نیمه فعال و فعال ) و هورمون پاراتورمون ( PTH)
3- اندازه گیری دفع ادراری کلسیم و فسفر در طی 24 ساعت
البته در بسیاری از مواقع ، نیازی به انجام همه این آزمایشات نیست ، بلکه با کمک گرفتن از شرح حال بیمار ، معاینه او و اندازه گیری کلسیم ، فسفر و آلکالین فسفاتاز می توان به تشخیص رسید .
آلکالین فسفاتاز آنزیمی است که از سلولهای استئوبلاست دراثر فعال شدن آنها آزاد شده ، وارد جریان خون می شود .
برای آگاهی بیشتر از ارزش اندازه گیری کلسیم ، فسفر و آلکالین فسفاتاز در تشخیص علت هیپوکلسمی به 2 مثال زیر توجه کنید .
در هیپوکلسمی ناشی از هیپوپاراتیروئیدی ( کمبود هیپوپاراتورمون ) کلسیم سرم کم شده اما ، فسفر زیاد می شود در حالی که آلکالین فسفاتاز تغییر چندانی نمی کند .
کمبود ویتامین D می تواند باعث ایجاد بیماری نرمی استخوان شود که در دوران کودکی به آن راشیتیسم و در بالغین استئومالاسی می گویند ، در این بیماری سطح کلسیم و فسفر هر دو کاهش یافته اما سطح آلکالین فسفاتاز افزایش می یابد و شدت این افزایش رابطه مستقیم با میزان نرمی استخوان یا کمبود ویتامین D دارد .
ذکر این نکته ضروری است که آلکالین فسفاتاز علاوه بر موجود بودن در سلول های ایتئوبلاست استخوان در سلول های بعضی از ارگان های دیگر بدن مثل کبد ، روده ها و ... نیز وجود دارد و با کمک سایر آزمایشات تکمیلی می توان منبع افزایش آلکالین فسفاتاز خون را تشخیص داد .
پس از آنکه علت هیچوکلسمی مشخص شد بیمار تحت درمان قرار می گیرد . برای درمان هیپوکلسمی بیماران را به دو گروه شدید و علامتدار یا خفیف و بدون علامت تقسیم می کنند .
منظور از شدید و علامتدار حالاتی هستند که کمبود کلسیم باعث اسپاسم های شدید عضلانی ، اختلالات ریتم قلب و یا تشنج در فرد شده باشد . در این حالت از تزریق آهسته وریدی ( انفوزیون ) استفاده می شود .
در بیمارانی که کمبود کلسیم آنها ، شدید نباشد ، نیازی به درمان وریدی نیست بلکه با استفاده از کلسیم خوراکی و فرآورده های ویتامین D که میزان و نوع آنها رابطه مستقیمی با علت هیپوکلسمی دارد ، استفاده می شود .
علائم بیماری هیپرکلسمی و درمان آن
سطح خونی کلسیم باید همواره در یک محدوده مشخص باشد تا با تداوم حیات منافات نداشته باشد و فرد بتواند به زندگی خود ادامه دهد .
تنظیم سطح خونی کلسیم به عوامل مختلفی بستگی دارد که مهمترین آنها عبارتند از :
1- هورمون پاراتیروئید یا پاراتورمون
2- ویتامین D فعال
3- درگیری و اختلال در ارگان هایی که به طور مستقیم با متابولیسم کلسیم در ارتباط هستند مثل استخوان ، روده ، کلیه ها و . . .
جدول 1-2 ، نشان دهنده خلاصه ای از علل هیپرکلسمی می باشد .
دو علت اصلی هیپرکلسمی که حدود 90 درصد علل زیادی کلسیم را شامل می شوند عبارتند از :
1- پرکاری غده پاراتیروئید 2- بدخیمی ها
1- افزایش جدا شدن کلسیم از استخوان 1- افزایش اولیه پاراتورمون در اثر پرکاری پاراتیروئید
2- بی حرکتی
3- پر کاری تیروئید
4-مسمومیت با ویتامین A
5- بعضی از سرطان ها با تولید مواد شبیه پاراتورمون یا بامتاستاز ( دست اندازی ) به استخوان ها
2- افزایش جذب کلسیم از روده ها 1- زیادی ویتامین D
2- بعضی از سرطان ها با تولید موادی شبیه ویتامین D فعال
3- سل و سارکوئیدوز با کمک تولید موادی مثل ویتامین D فعال
3- اختلال در دفع کلسیم از کلیه ها 1- نارسائی حاد کلیه
2- یک نوع بیماری ارثی
4- هیپرکلسمی کاذب به علت تأثیر بعضی از مواد در اندازه گیری کلسیم 1- آلبومین زیاد خون
2- افزایش چربی های خون
3- زیادی گاماگلوبولین در خون
5- بعضی از داروها 1- ادرار اورهای خانواده هیدروکلروتیازید
2- ویتامین D و ویتامین A
3- استروژن و ضد استروژن مثل تاموکسی فن
4- هورمون های آندروژن مثل ناندرولون و تستوسترون
5- امینوفیلین و تئوفیلین
6- لیتیوم
جدول 1-2 : علل هیپرکلسمی یا زیاد شدن سطح کلسیم در خون
پرکاری پاراتیروئید می تواند اولیه و به علت ایجاد سلولهای تومورال در این غده باشد یا به صورت ثانویه و در اثر نارسایی مزمن کلیه .
علاوه بر اینها ، بعضی از سلولهای سرطانی در نقاط دیگر بدن می توانند موادی شبیه هورمون پاراتورمون تولید کرده و در خون رها کنند که تداوم رهاسازی این مواد هیپرکلسمی شدید و بدخیم را بوجود آورد .
افزایش کلسیم خون یا هیپرکلسمی می تواند منجر به ایجاد علائم بالینی فراوانی در فرد شود که وجود یا عدم وجود هر یک از این تظاهرات به شدت هیپرکلسمی بستگی دارد .