بخشی از مقاله
پيشينه مديريت كيفيت
استانداردهاي كيفيت را براي نخستين بار دولت انگلستان، پس از جنگ جهاني اول، به صورت مدون ايجاد كرد. در آن زمانم، مؤسسه هواپيماسازي پادشاهي انگليس به منظور بالا بردن ضريب اطمينان هواپيماهاي ساخت خود به تهية راهكارهاي روشمند دست زد.
سازمان بينالمللي استاندارد پس از جنگ جهاني دوم در سال 1946 تأسيس شد و در سال 1987 استانداردهاي جهاني نظام كيفيت موسوم به استانداردهاي ISO 9000 را تدوين و ارائه كرد.
در حال حاضر بسياري از شركتها در مناطق تحت تحت فعاليت خود، واردات كالاهايي را ميپذيرند كه از اين استانداردها پيروي كنند. در چنين شرايطي براي بهبود كيفيت توليدات، افزايش يافته است؛ زيرا در غير اين صورت شركتهاي رقيب كه توليدات خود را با كمترين قيمت و بهترين كيفيت ارائه ميدهند، گوي سبقت را خواهند ربود و آنهايي كه نتوانند سطح توليدات خود را با استانداردهاي جهاني تطبيق دهند، خود به خود از گردونه حذف خواهند شد.
«پيشينه مديريت كيفيت»
نشان ميدهد كه:
* توجه به كيفيت و تلاش براي بهبود دائمي، تنش مهم و اساسي در توسعه دارد؛ كشوري مانند ژاپن كه پس از جنگ جهاني دوم در وضع نابسامان اقتصادي به سر ميبرد، از اين طريق توانست در مدت كمتر از پنجاه سال، به يكي از قطبهاي بزرگ اقتصادي جهان تبديل شود.
* براي افزايش كيفيت و بهبود مستمر، بايد ديدگاهي واحد انتخاب و ترويج شود.
* عملي شدن اين ديدگاه، به حمايت همه جانبة دولت، ايجاد نظام تشويش؛ تبليغ و آموزش همگاني به صورت منسجم نياز دارد.
* بيتوجهي به اين امر حياتي خواه ناخواه موجب از بين رفتن توليدات داخلي و افزايش واردات خواهد شد.
تاريخچه سيستمهاي كيفيت در ايران
حركت در زمينه سيستمهاي كيفيت، بخصوص استانداردهاي ISO 9000 ، تشويق مرحوم آقاي مهندس ميراحمد سادات رئيس سابق مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران است. در اين مورد شايد نتوان گفت كه حركت رسمي كشور در زمينه سيستمهاي كيفيت به اقدامات مؤسسه استاندارد در برگزاري سمينارها و دورههاي توجيهي بخصوص سمينار ISO 9000 كه در سال 1369 در رشت برگزار شد برميگردد. در اين ميان، ميتوان گفت كه حركت جدي و تأثير كنگر
كشورمان در زمينه استانداردهاي ISO 9000 به ترجمه و انتشار استانداردهاي ISO 9000 ويرايش سال 2000 در دي ماه 1374 باز ميگردد. اين حركت كه با پيگيري و حمايتهاي مرحوم مهندس سادات و به همت مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران به سرانجام رسيد يكي از ماندگارترين حركات در اين مرحله بود كه اخيراً نيز با ترجمه و انتشار ويرايش فعال 2000 استمرار يافته است.
مديريت كيفيت چيست؟
چارچوب و ساختار عمومي مديريت كيفيت در نمودار نشان داده شده است. همانطور كه در اين تصوير آمده، لازم است يكپارچهسازي سيستم مديريت كيفيت در ابعاد زير صورت بگيرد:
- فنآوري - اقتصادي
- مديريتي - سازماني
- سيستمي – فرآيندي
نمودار ساختار عمومي مديريت كيفيت
از اينرو، بايد بتوان با اجراي سيستم مديريت كيفيت امكان كنترل مستقيم بر كليه فعاليتهاي مديريتي و كنترل محصولات و خدمات توليد شده را فراهم آورد.
اين واقعيت كه كارآفرينان ايراني در بخش صنعت و خدمات به موضوع كيفيت، تضمين كيفيت عنايتي خاص پيدا كردهاند و تمام تلاش خود را مبذول داشتهاند كه در اين راه سرآمد شوند، ما را بر آن ميدارد تا در پي طراحي و اجراي يك مدل يكپارچه مديريت كيفيت باشيم. اما نگرش يكپارچه و تأثيرات حاصل از آن هنوز ابهاماتي دارد كه بايد در پي برطرف كردن بود.
در اين ميان، مديران و كارشناسان شركتها بايد در پي اندازهگيري / ارزيابي تأثيرات حاصل از اجراي اين سيستمها در سازمانهاي خود باشند و اطمينان حاصل نمايند كه با اجراي اين سيستمها به اين اهداف تعيين شده براي آنها دست يافتهاند. در اين مورد معيارهايي مثل هزينه، زمان، انعطافپذيري و كيفيت فرهنگ خاص حاكم بر جامعه ايران و … از جمله عواملي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
سير تحول مفاهيم كيفيت
كيفيت يكي از واژههاي احساسي و كليدي و يا مدخل ورودي به مباحث مرتبط با سيستمهاي مديريت كيفيت است. تلاش گسترده و همه جانبه ما در تبيين و تعريف اين واژه مهم، نقش بسيار زيادي در درك و آشنايي چرايي و دليل تدوين و انتشار سيستمهاي مديريت كيفيت دارد. به راستي كيفيت يعني چه؟
از يك ديدگاه، كيفيت از سه جنبه زير قابل توجه است:
كيفيت محصول
كيفيت سيستم
كيفيت فرآيند
در اين نگرش،كيفيت تعريف عام و گسترده تطابق با مشخصات و معيارهاي تعيين شده و يا تناسب محصول با اهداف يا منظور را دارد. از اينرو با اين مشخصه به كيفيت بيشتر از جنبه يك محصول مورد ارزيابي و تدقيق قرار ميگيرد و به همين خاطر آنچه كه به عنوان كنترل كيفيت متجلي ميشود، همه و همه در پي كنترل و نظارت و يا پيش آن دسته از مشخصاتي است كه ارتباط مستقيم و كامل با ويژگيها و مشخصات تعيين شده براي محصول را دارد. با همين ديدگاه است كه مبحث كنترل كيفيت، حرفهاي تخصصي و خاص و منحصر به واحدي به نام كنترل تلقي ميشده كه عهدهدار كيفيت محصول شناخته شده و ديگران از دخالت در آن نيز منع شدند. اين تعريف از كيفيت معمولاً با حرف q نمايش داده ميشد.
اما به موازات رشد و گسترش روزافزون مباني نظريه سيستمها و اثرگذاري آن در كليه جنبههاي علم و دانش، اندك اندك اين سؤالات مطرح شد كه آيا ميتوان بدون يافتن پاسخي شايسته براي سئوالات زير به كيفيت محصول رسيد. سئوالاتي مثل آنچه كه در زير آمده است مباني نظريهها و تئوريها q را به هم ريختند. اين سؤالات عبارتند از:
الف) آيا ميتوان بدون خريد و تأمين مواد اوليه مناسب محصول با كيفيت توليد كرد؟
ب) آيا بدون وجود ماشينآلات، تجهيزات و فرآيند قابل ميتوان كيفيت محصول را تضمين كرد؟
ج) آيا بدون برخورداري از كاركنان آموزش ديد، واجد شرايط و با انگيزه ميتوان به هدف نهايي كه همانا توليد محصول با كيفيت است رسيد؟
د) آيا بدون استفاده از شرايط مناسب انبار، روشهاي حمل و نقل و جابهجايي و … ميتوان كيفيت محصولات را تا نقطه تحويل به مشتري حفظ نمود؟
پرسشهايي از اين دست، رفته رفته برداشت قبلي از كيفيت (q) را تغيير و برداشت جديدي به نام (Q) را تا نقطه تحويل به مشتري حفظ نمود؟
پرسشهايي از اين دست، رفته رفته برداشت قبلي از كيفيت (q) را تغيير و برداشت جديدي به نام (Q) را پيريزي كرد كه مشخصات و ويژگيهاي آن را ميتوان در جدول مشاهده كرد.
از اينرو، رفته رفته نه تنها كيفيت تطابق محصولات توليد شده با مشخصات و استانداردهاي مورد نياز تلقي شود بلكه قيمت، تحويل، خدمات بعد از فروش و عواملي مثل اينها نيز به عنوان شاخصها و عوامل تشكيل دهنده كيفيت مورد توجه جهانيان قرار گرفت. نمودار برخي از جنبههاي كيفيت از نظر پروفسور ايشيكاوا را نشان ميدهد.
كيفيت در نگرش جديد سير تكاميل گستردهاي را طي كرده است. همانطور كه در تصوير شماره 1-2 نيز نشان داده شده است، كيفيت از تعريف تطابق با مشخصات تعيين شده (q) به جلب رضايت مشتري و سودآوري شركت از طريق تأمين نيازها و انتظارات مشتري و خشنودسازي وي (Q) رسيده است.
جدول مقايسه نگرشهاي قديمي و جديد به كيفيت
نگرش جديد يا Q نگرش قديم يا q
- كيفيت به عملكرد سازمان مربوط است
- كيفيت يك موضوع استراتژيك است
- كيفيت مسئوليت همه كاركنان است
- كيفيت توسط مديريت راهبري و هدايت ميشود
- كيفيت نيل به درجه معيني از مطلوبيت است
- كيفيت بايد بهبود داده شود - كيفيت به محصول مربوط است
- كيفيت يك موضوع فني است
- كيفيت مسئوليت بازرسان است
- كيفيت توسط كارشناسان راهبري ميشود
- كيفيت رسيدن به بالاترين درجه است.
- كيفيت بايد كنترل شود
نمودار جنبههاي مختلف تشكيل دهنده كيفيت از نظر ايشي كاوا
كنترل استاندارد
هزينه / قيمت تحويل
كاركرد محصول / خدمات پس از فروش
آشنايي با مفاهيم كليدي در فرهنگ T.Q.M
1-1- مشتري در فرهنگ T.Q.M
مشتري در فرهنگ T.Q.Mاز جايگاه ويژهاي برخوردار است و از آنجايي كه در اين فرهنگ كلية پرسنل بنگاه در هر رده شغلي در خدمت مشتري هستندو فرهنگ مشتري مداري در تمامي واحدهاي بنگاه توسعه يافته است، درك صحيح مفهوم مشتري بسيار مهم است و اولين قدم در آشنايي با فرهنگ T.Q.M به شمار ميرود. لذا در فرهنگ T.Q.M مشتري داراي تعريف جامعي است و در يك زنجيره به هم پيوسته نه تنها دربرگيرنده خريداران محصول نهايي و يا خدمات بنگاههاي
اقتصادي است، بلكه كلية كاركنان بخشهاي داخلي بنگاه را نيز در فرآيندهاي توليدي و يا خدماتي شامل ميگردد. به عبارت ديگر در فرهنگ T.Q.M هر فرد در هر واحدي كه كار كند داراي دو نقش است، به اين ترتيب كه در نقش اول ارائه دهنده خدمات و ياتوليد به همكار خود در يك فرآيند كاري و يا به مشتري خارجي در يك فعاليت مستقل است؛ و در نقش دوم خود، دريافت كننده خدمات و يا محصول از فرد ديگر است و اين امر در ارتباط با واحدهاي مختلف نيز صادق است يعني
واحدها در حالي كه در داخل خودشان داراي همكاراني هستند كه كارشان در يك فرآيند، به صورت زنجيرهاي به هم ارتباط دارد، محصولات نهايي و يا خدمات هر واحد نيز نهايتاً به واحدهاي ديگر ارائه ميگردد؛ ضمن اينكه اين واحد نيز مشتري واحد يا واحدهاي ديگر است و در آخر محصول نهايي بنگاه به مصرفكنندگان خارجي ارائه ميگردد و اين در حالي است كه خود آن بنگاه مشتري بنگاههاي ديگر است.
1-2- كنترل در فرهنگ T.Q.M
با توجه به اينكه يكي از اهداف اصلي T.Q.M تضمين كيفيت است. لذا واژه كنترل در اين فرهنگ داراي مفهومي كليدي است كه درك صحيح آن يكي از عوامل مهم در دستيابي به فضاي ايدهآلي است كه در T.Q.M مدنظر است.
براي آشنايي با اين مفهوم كليدي، موارد زير را ميبايست به عنوان اصول اوليه در برسي توليد محصول يا خدمات و كيفيت آن در فرهنگ T.Q.M مورد توجه قرار داد:
1- توليد يك محصول يا ارائه يك خدمت نتيجه فرآيندهاي مختلفي است كه در بخشهاي مختلف يك بنگاه اعم از بخشهاي اداري و يا توليدي در جريان است.
2- كيفيت يك كالا يا خدمت در صورتي در سطح مورد قبول است كه تمامي فرآيندهايي كه در توليد آن كالا يا خدمت مؤثرند از كيفيت قابل قبول برخوردار باشند.
3- هر مشكل در حالي كه داراي علائمي ظاهري است داراي علت يا علل ريشهاي است و در هر برخورد با مشكلات به جاي پرداختي به رفع علائم ظاهري ميباسيت علل ريشهاي را جستجو كرد و آن را مورد بررسي قرار داد.
4- با اقدامات پيشگيرانه از طريق بررسي فرآيندهاي توليدي و يافتن ريشهاي عوامل بروز مشكل ميتوان از تكرار وقوع آن مشكل جلوگيري به عمل آورد.
1-3- كيفيت در فرهنگ T.Q.M
به طور كلي در بررسي مفهوم كيفيت با دو تعريف كاملاً متفاوت روبرو هستيم كه هر يك براساس فلسفهاي خاص تدوين شده است. در زير در خصوص هر يك مختصراً توضيح ميدهيم:
1- نظريه كلاسيكها: براساس اين نظريه، كيفيت يك محصول يا يك خدمت، ميزان درجة تطبيق آن با استاندارد تعريف شده براي آن محصول يا خدمت است و حد نهايي كيفيت در اين تعريف، ميزان تطبيق محصول يا خدمت با مشخصات اعلام شدة آن محصول است.
2- نظريه مدرن: در اين نظريه عامل مهم تعيينكنندة مشخصات محصول، خواست مصرفتكننده است و لذا كيفيت يك محصول يا خدمت ميزان تطبيق آن با ارضاي نياز مشتري است. در اين نظريه كه در فرهنگ T.Q.M نيز بر روي آن تأكيد شده، نظري تنوع خواست مشتريان براي دستيابي به كيفيت، مشاركت عمومي و همكاري تمامي بخشهاي بنگاه الزامي است.
1-4- مديريت در فرهنگ T.Q.M
در فرهنگ T.Q.M مديريت پرچمدار تغييرات و حمايت كنندة ايدههاي نو در زمينههاي مختلف است و سرمايهگذاري در بكارگيري روشهاي بروز خلاقيت و نوآوري و استفاده از تكنيكهاي جديد براي كسب مهارتهاي جديد، تحقيق و آموزش، بهبود مستمر در طراحي محصول و خدمات و داشتن مشتريان دائمي جزو برنامههاي اصلي او براي حفظ بقاء و حضور در بازار رقابتي است.
مديريت در فرهنگ T.Q.M معتقد است كه تغييرات يك شبه ايجاد نميشود بلكه در گذر زمان و با تغيير در فرهنگ قديمي امكانپذير است، به همين دليل به جاي برنامهريزي براي بدست آوردن سود در كوتاه مدت به احتياجات دراز مدت مشتريان و كسب سود در درازمدت ميانديشد و برنامههاي خود را بر اين مبنا طرحريزي ميكند. بهبود كيفيت فرآيندها و سرمايهگذاري بر روي تعميرات پيشگيرانه، يكي ديگر از اعتقادات مديريت در فرهنگ T.Q.M است كه كاهش ضايعات، جلوگيري از دوباره كاري، كاهش هزينههاي بازرسي و هزينههاي دورة گارانتي و نهايتاً افزايش كارآيي و رضايت مشتريان را به ارمغان خواهد آورد.
مديريت در فرهنگ T.Q.M به اين واقعيت به خوبي آشناست كه روشهاي قديمي مديريت ميبايست تغيير كنند. ديگر زمان اينكه فكر كردن فقط كار مديران و كار كردن فقط كار كارگران ميباشد گذشته است، بازار مجموعه پيچيدهاي است كه حضور موفق در آن مشاركت تمامي پرسنل را چه از نظر تواناييهاي جسمي و چه از نظر تواناييهاي فكري در قالب ايدههاي نوطلب ميكند. مديريت در فرهنگ T.Q.M بر اين باور است كه كيفيت محصول از طريق بازرسي توليد حاصل نميشود، چرا كه عوامل متعددي در كيفيت يك محصول مؤثرند، از قبيل: مواد اوليه، طراحي محصول، انگيزه كاركنان، تعمير و نگهداري ماشينآلات و … لذا مسئوليت كيفيت محصول به عهده تمامي پرسنل است و براي دستيابي به محصولي با كيفيت خوب ميبايست تمامي فرآيندها با مشاركت تمامي پرسنل كنترل شود.
مديريت در فرهنگ T.Q.M ايجاد فضاي مناسبي را كه در آن خلاقيت و نوآوري به راحتي انجام پذيرد جزو مأموريتهاي اصلي خود ميداند.
مديريت در فرهنگ T.Q.M داشتن برنامة مستمري را در زمينة آموزش ضمن كار، از وظائف اصلي خود ميداند.
مديريت در فرهنگ T.Q.M برنامههاي خود را براساس بهود مستمر و كيفيت بهتر محصولات و خدمات متمركز مينمايد.
در فرهنگ T.Q.M يكي از اصول پايه در مديريت، مشاركت عمومي پرسنل در بهبود مستمر كيفيت محصولات و خدمات از طريق بهبود فرآيندهاست؛ به همين دليل برداشتن موانع از سر راه ايجاد ارتباط بين واحدها و پرسنل و همچنين بوجود آوردن محيطي شاداب و سرشار از صميميت و بدور از هرگونه ترس و نااميدي جزو اعتقادات اصلي مديريت است.
هدف اساسي مديريت كيفيت فراگير
نكته اساسي در مديريت كيفيت فراگير اين است كه در بيشتر موارد امكان رسيدن به كار كاملاً بدون عيب و نقص را مقدور ميسازد. اين امر به صورتهاي مختلف در متون و ادبيات اين من (TQM) بيان شده است. كه به طور جدي، مستمر و سريع بايد براي ادامه كار و فعاليت تلاش نموده تا محدوديتها، نواقص و نارساييها را، تا حد صفر كاهش داد. اين عقيده و باور تلاشي در جهت تكميل كار است.
شايان ذكر است كه اولين زنان مناسب يا رفع عيب و نارسايي تا مرز صفر حاصل تأكيدات فراوان بر پيشگيري به تلاش مستمر در استفاده از اندازهگيريها، فرآيندهاي كنترل و دادههاي ارايه شده براي جلوگيري از اتلاف وقت و به حداقل رسانيدن اشتباهات ميباشد. اين عمل همانند تحقق يك هدف در جهت بهبود كيفيت و عملكرد و تداوم تلاش و كوشش براي بهبود روشها و نحوه اجراي فعاليتهاست. هدف تمام نقطه نظراته اطمينان بخش كيفيت پيشگيري است. از طريق اقدامات منظم و برنامهريزي شده نظير ثبت فر آيندهاي كار يا هزينه حسابرسيهاي كيفيت اطمينان از وجود و تأمين كيفيت از بروز مشكلات و مسائل كيفيت جلوگيري ميكند. كه از بي (Philip B.Crosby) از صاحبنظران اين فن بر اين باور است كه:
هدف مديريت كيفيت فراگير (TQM) ايجاب يك سيستم و نظام مديريتي است كه از بروز نارساييها و مشكلات در چرخه عملكرد سازمان و مؤسسه جلوگيري ميكند براي تحقق اين امر ميبايست در مورد وضعيتهايي كه در فعاليت سازمان ايجاد مشكل
مينمايند بررسي و اقدام نمود.
در ابتدا يافتن پشتيباني عملي براي امر پيشگيري مشكل مينمايد. با اين وجود تلاش براي ايجاد شرايط مساعد و تجهيزا امكانات از ابزار و ساز و كار برنامه مديريت كيفيت فراگير است. چرا نباي در اولين مراحل امكان بروز مشكل از آن جلوگيري كرد؟ هنگامي كه بيشتر افراد موافقت و حمايت خود را از پيشگيري اعلام مينمايند، عدم حرف دقت براي جلوگيري از مشكل كه بعدها ممكن است غيرقابل حصولو غيرعملي به نظر رسد موجه نيست. اولين زمان مناسب يا كاهش
نورقص در حد صفر همان استانداردها و ضوابط عملكردي ميباشد كه در راستاي فعاليتهاي عادي و رفع نواقص احتمالي آنها پيشبينيهايي داشته باشد.
بنابراين براي تحقق اهداف TQM و تأكيد اساي بر امر پيشگيري، لازم است تغييرات اساسي در نگرشهاي مديران و كاركنان نسبت به عملكرد كاري و فعاليتهاي سازماني به وجود آيد. اين امر موجب از بين رفتن دوگانگي در رفتار آنان خواهد شد.
سطوح قابل قبول كيفيت
سطوح قابل قبول كيفيت كه از اواخر جنگ دوم جهاني در صنعت تكوين يافته است با كيفيت فراگير مباينت دارد. به جاي اينكه اين سطوح در زمان مناسب به كار گرفته شود و بر حداقل نواقص كه ممكن باشد تأكيد كند، مؤسسه در اين مورد با توجه به سطوح قابل قبول كيفيت عمل ميكند. اين امر در نمودار زير به خوبي مشاهده
ميشود:
نمودار: كيفيت «سنتي»
سطوح قابل قبول كيفيت ديگر مطلوبست ندارد زيرا به طور ضمني بخشي از محدوديتها را ميپذيرد.
فرهنگ كيفيت واكنش به مسائل را عادي و غالب ميسازد و افراد به جاي جلوگيري از نواقص به رفع آنها ميپردازند.
تحقق كيفيت هزينه برخواهد بود و در روند زماني نواقص با افزايش هزينه از طريق بازرسيهاي گسترده و بررسي و پيگيري پيشرفت كارها كاهش مييابد.
در واقع همانطوري كه نمودار زير مشاهده ميشود به موازات بهبود كيفيت، نواقص و هزينهها كاهش مييابند.
نمودار: كيفيت و فراگير
هزينه كيفيت
بررسي هزينه كيفيت براي بقاي هزينههاي تجاري و سازماني كه در دستيابي به يك محصول و خدمات كيفيتي وجود دارد به عنوان يك فرمول ماده عادي تلقي ميشود. اين هزينهها شامل هزينه پيشگيري با ارزشيابي به هزينههاي رفع نقص داخلي و خارجي به هزينه افزايش نيازمنديهاي بشري و بالاخره هزينه فرصتهاي از دست رفته ميباشد. (تصوير)
هزينه كيفيت به عنوان بخشي از درآمد
موارد اساسي از استفاده از منابع در سازمانها و شركتها شامل مواد، سرمايه و وقت ميباشد كه شايد زمان به عنوان يك منبع حياتي بزرگترين بخش آن را تشكيل ميدهد. حذف هزينههاي كيفيت از مسائل كليدي فن TQM ميباشد كه بعداً به آن اشاره خواهد شد. منطقاً هزينههاي كيفيت شامل «پيشگيري» است كه يك هزينة كيفيت در سطح پايين نيست. در عوض، هزينههاي پيشگيري در انجام امور در وق مناسب و ايجاد يك برنامه كيفيت فراگير مؤثر ميباشد. مهمتر از همه اينكه، در بيشتر متون و ادبيات كيفيت در نيم قرن گذشته، به بخش هزينه كيفيت به مفهوم خاص به عنوان هزينه كلي در دستيابي به كيفيت شامل پيشگيري، ارزشيابي، رفع، رساييهاي داخلي و خارجي، افزايش نيازمنديها، احتياجات و فرصتهاي از دست رفته توجه شده است.
شاخصهاي رقابتي:
مقايسه عملكرد يك سازمان با عملكرد سازمان ديگر شاخص خوبي از نحوة اجراي مديريت كيفيت فراگير (T.Q.M) خواهد بود. شاخصهاي رقابتي فرآيند يك مديريت مستمر است كه به سازمان كمك ميكند. خود و وضعيت رقابتي خود را ارزيابي كرده و از دانش لازم در طراحي يك طرح عملي براي دستيابي به برتري نسبت به سازمانهاي مشابه و رقيب استفاده نمايند.مقصد سازمان بايد تلاش براي رسيدن به وضعيتي باشد كه مطلوبتر از وضعيت بهترين رقيب است. اندازهگيري و سنجش در محدودة سه مولفة كيفيت فراگير (T.Q.M) يعني خدمات و فرآوردهها (محصولات)، رويه و فرآيندهاي تجاري و افراد صورت ميگيرد.
جدول: شاخصهاي رقابتي
هدف: دستيابي به وضعيتي بهتر از بهترين رقيب
ابزاركاز طريق مشخص كردن و مو رد تأكيد قرار دادن موارد زير امكانپذير است:
محصولاتو فرآوردهها: محصولات و خدماتي كه به مشتريان داخل و خارج عرضه ميشود
فرايندها: فرآيندهاي تجاري در تمامي كاركردها و واحدهاي تابعه سازمان
افراد: فرهنگ تجاري و سازمان و ظرفيت و تواناييهاي افراد
مسئولان سازمان براي مشخص كردن عملكرد رقبا نه تنها با عملكرد رقبا مستقيماً در ارتباط هستند، بلكه همچنين فعاليت سازمانهاي ديگر را براي بررسي بهترين عملكرد آنها و اجراي آن در سازمان خود مورد ملاحظه قرار ميدهند. فرآيند شاخصهاي رقابتي شامل پنج مرحله را رهنمود زير است:
1- تصميم بگيريد كه چه مسأله را به طور اساسي مورد بررسي قرار ميدهيد. اين موارد ميتواند شامل محصولات و خدمات مشتريان، فرآيندهاي تجاري در تمامي واحدهاي سازمان، فرهنگ تجاري و استعدادها و آموزش نيروي انساني باشد.