بخشی از مقاله

امار

پيشگيري و درمان اعتياد

مقدمه
در حال حاضر كشور ما گرفتار شش معضل است كه اگر براي آنها فكر عاجل نشود اين كشور خداي ناكرده رو به انقراض خواهد رفت.
اين شش معضل عبارتند از :
1) اعتياد (موضوع مورد بحث ها) و قاچاق مواد مخدر
2) جمعيت
3) آلودگي شهرهاي بزرگ (بخصوص تهران) و محيط زيست
4) آموزش و جوانان
5) آشفتگي فرهنگ و اخلاق
6) رنجوري توليد


اين مشكلات، همه با هم ارتباط دارند، هر يك ديگري را بر مي انگيزد، و بدون دست زدن به يك اقدام جامع و همه جانبه، گره هيچ يك به تنهايي گشوده نخواهد شد.
اعتياد و قاچاق مواد مخدر، موضوع مورد بحث ما
سيستان و بلوچستان، زادگاه رستم دستان و يعقوب ليث، و انبار غله شرق، اكنون تبديل به سرزمين پر آوازه قاچاق مواد مخدر شده است.
هامون متبرك، به باتلاقي نيمه خشكيده بدل گرديده، و از هيرمند خروشان كه زماني اسب اسفنديار از آن سويش بر رخش رستم شيهه مي كشيد، اكنون پس آبي بيش نمانده است. پس از بسته شدن سد بر هيرمند در افغانستان، در سال 1352 قراردادي ميان ايران و افغانستان منعقد شد، كه به موجب آن بخش اندكي از آب، به سوي ايران سرازير مي گشت. اين قرارداد اگر به ظاهر مفهومي غيرعادي نداشت، منشاء آثاري بيش از قابليت خود گرديد، و حوادثي پي در پي پديد آورد.


اين است فصلي از ماجراي هيرمند و وضع امروزي آن، كه آن همه تاريخ و افسانه و بركت و مردانگي آفريده بود. استان سيستان و بلوچستان سالهاست كه جزو فقيرترين استانهاي ايران محسوب مي شود. مساحت كويري گسترده، جمعيت هواي داغ با بادهاي تند و باران اندك، انزواي جغرافيايي، فقر صنايع، يا منابع توليدي ديگر و همسايگي با دو كشور فقير (پاكستان و افغانستان) همه و همه سبب شده است تا ساكنان اين منطقه محروم براي گذران زندگي و تأمين معيشت به راه هاي ديگر كشيده شوند.


راه عمده باقي مانده، قاچاق است. در اين جهت همه عوامل نامساعد، تبديل به عوامل مساعد مي شوند. از زمينه هاي مساعد ياد شده در بالا كه بگذريم، مرزهاي بي در و پيكر و پناهنگاههاي طبيعي منطقه نيز، پديده قاچاق را تسهيل مي كند. با اين ترتيب، خرده پاها به وارد كردن غير مجاز كالاهاي كوچك اكتفا مي كنند، از نوع سيگار، لباس خارجي، ضبط صوت و غيره. دلاورها، دانه هاي درشت بر مي چينند كه عبارتند از : ترياك، حشيش و مشتقات آنها از نظر آنها درآمد سرشار اين نوع قاچاق ارزش آن را دارد كه جان خود را به خطر اندازند. زندگي كوتاه، با پول فراوان ، به زندگي دراز مشقت بار برتري دارد.


جواني كه براي كسب هزار تومان درآمد روزانه، مجبور است به دست فروشي در كنار خيابان دست بزند، بنشيند و عاجزانه از سرما و گرما بلرزد و بپوسد ، تملق هر كس و ناكس را بگويد، اكنون كمر بسته، مسلسل به دوش، با گردن افراشته، پشت تويوتا، سالار بيابان شده، يك شبه مي تواند صدها هزار تومان و شايد صدها ميليون تومان مالك گردد. فرقي نيست ميان صد تومان و صدها هزار تومان آن هم پولي كه با جلادت از حلقوم زندگي گرفته شده است، نه با گدايي؟ وقتي كه به خانه بيايد، نامزدش، معشوقه هاش يا همسرش، با يك مرد روبرو مي شود. از ديدنش احساس غرور مي كند. بدني را در آغوش مي گيرد كه در دانه كوهسار است. در برابر قدرت و عرف شهر و فقر و زندگي قيام كرده است. چه باك اگر در كتل، محاصره اش كنند يا شبانگاه از ديوار خانه اش بپرند و از رختخواب بيرون بكشند؟ سپس دستبند و زندان و محاكمه و اعدام. همان چند ماه يا چند سال به اندازه ده ها سال زندگي كرده است، آزاده بوده و دارا. به بهاي شهامتش پول به دست آورده و هر قدمش مزد گزافي برايش داشته، از اين سوي مرز تا آن سوي مرز، يك ثروت.


بديهي است كه منظور از بيان مطالب بالا، بر شمردن مزاياي قاچاقگري نبود بيان انديشه اي بود كه در سر يك جوان بيكار و درمانده (اما گرانبار از انرژي) موج مي زند. او از زندگي امن (ولي از جهت معيشت ناامن) بيرون مي آيد، و به دامان حادثه ها مي افتد. سوال اين است :
چه چيز باعث رواج قاچاق مواد مخدر مي شود؟ احتياج.


طبايع سركشي هستند كه وقتي از راه مشروع نتوانند پول درآورند، از راه نامشروع وارد مي شوند. اينها به پول كم قانع نيستند، زيرا توقع هاي كلان در آنها بيدار شده است. قاچاقچي، احساس نياز به پول فراوان مي كند و عمل خود را نيز توجيه مي كند. بعضي از آنها گفته اند : ما مسلمانيم و در اسلام نه قاچاقچي منع شده است و نه استعمال مواد مخدر.


يعني با خود فكر كرده اند كه حساب و كتابي در كار نيست. پس ما چرا نكنيم؟ براي جلوگيري از اين عمل ، البته مجازات مؤثر و شايد لازم باشد، ولي به هيچ وجه كافي نيست. دو نفر و ده نفر و صد نفر نيستند كه بشود نسل آنها را برانداخت. كار به قدري جاذبه دارد كه هر چند تن كه كشته شوند، كسان ديگري جاي آنها را خواهند گرفت.


روش حذف را در قبيله اي مي توان به كار گرفت كه تعداد افراد شرور آن محدود است، ولي نه در جايي كه از 70 نفر جمعيتش 40 نفر شرورند.
همان طور كه از قديم گفته اند : « در خانه را ببند و همسايه را دزد نكن» راهي جز اين نيست، تا بتوان سامان تازه اي به اجتماعي داد، هم كار ايجاد نمود و هم رگ غيرت و وجدان مردم را تحريك كرد.


لحظه اي كج بنشينيم و با خود راست بگوييم كه منشاء اين فاجعه ها كجاهاست؟
وقتي كه در شهرهاي بزرگ «بخصوص تهران» در زير نگاه حكومت، يك صندوق قرض الحسنه يا شركت مضاربه اي، كلاه دهها وصدها نفر بر مي دارد و فرار مي كند، تخمي در تهران افشانده شده است، كه صد قاچاقچي در سيستان و بلوچستان از آن مي رويد.
اگر حرف زده شد و به عمل در نيامد، اگر وعده داده شده و وفا نشد، آن هم نه يك بار دو بار، بلكه صدها بار، كساني چنين نتيجه مي گيرند كه بايد گليم خود را از آب بكشند. زنجيره اجتماعي از حلقه هاي متعدد تشكيل شده، اگر يك حلقه اش بپوسد، از هم مي گسلد.


و اما اعتياد، كه داستانش دل آزارتر است، زيرا دامن عده بسياري از مردم بينوا را مي گيرد، آلودگي به مواد مخدر علتهاي مختلف مي تواند داشته باشد : جهل، فشار عصبي، دلمردگي، تأثير محيط و ... ولي آن گاه از بزرگترها به بچه ها تسري پيدا كند، و به ناموس فروشي و خودفروشي برسد، به عمق فاجعه رسيده ايم.
امروز اعتياد بلاي بزرگ قرن شده است، بدتر از وبا و طاعون. وبا و طاعون عده اي را مي كشت و مي گذشت، در حالي كه اعتياد، بلاي مستمر است، جامعه متلاشي مي كند و از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد.
تا چهار دهه پيش، اعتياد، بيشتر خاص طبقه مرفه بود : متفنن ها، خوش گذران ها.


اكنون خطر بزرگ آن شده است كه به ميان عامه راه پيدا كرده و چون آسان به دست مي آيد، و زمينه روحي براي آن مساعد شده،هر كس در معرض آن است كه به سراغش برود.
عجيب است كه اعتياد، هم ريشه در فقر دارد و هم در رفاه. در كشورهاي فقير، كاشته مي شود و به سرزمينهاي غني سرازير مي گردد. كم حجم ترين و پرسودترين ماده اي است كه مي توان يافت، تا بدان حد كه ارزش آن را مي يابد كه گاه كارگزارانش، با دولت هاي خود به مقاومت مسلحانه مي پردازند (نمونه آن، برمه و كلمبيا). حتي بعضي دولتها بودجه خود را از آن تأمين مي كنند.


گياه بي قابليتي است كه به فرهنگ و قانون و مخرب ترين سلاح ها مي خندد، و مقتدرترين كشور جهان، يعني آمريكا را در برابر خود عاجز كرده است. اكنون ديگر بزرگترين مشكل آمريكا ، جنگ اتمي و خطر سرخ نيست (چنانكه تا حدي پيش بود) بلكه اعتياد است.
اما چگونه ما در دام آن افتاديم؟ بايد دو علت را عمده گرفت. يكي آن كه ايران ، بر سر راه است، همان جاده ابريشم پيشين، كه ابريشم را از خاور دور مي آورد و به غرب، سيلان مي داد. اكنون به جاي حرير كه بر پيكرهاي رعنان مي لغزيد، افيون مي آورد، كه روان ها را به پيچ و تاب مي آورد. دوم جستجوي كمي آرامش، كمي فراموشي آنچه را كه بودار (بهشت ساختگي ) مي ناميد، براي روانهاي خزه بسته، دودكش هاي وجود كه كشش ندارند و بايد آنها را تصنعي به كار انداخت. دليل سومي نيز در كار است، گسيختگي اخلاقي و فرهنگي خانواده ها، كه پدر و مادرها، وقت و حوصله و پرواي پرداختن به فرزندان را ندارند، و در گرفتار هاي خود غوطه ورند، رشته هاي شخصيتي آنها سست شده است، و جوانك ها نيز نمي دانند به كدام فرهنگ و منش تكيه كنند، به چه چيز چنگ بزنند، ايراني باشند يا غربي، سنتي يا مدرن، نقلي يا عقلي؟ كدام روش تربيتي را باور كنند؟ از كدام منبع، الهام گيرند؟ از رسانه ها يا از اجتماع، از خانه، از مدرسه، يا از دوستان؟


هر كدام، آنها را به راهي مي كشند و هيچ يك اصالت ندارند. موضوع مواد مخدر، همراه با عامل انفجار جمعيت و آلودگي محيط زيست، سه موضوعي هستند كه كشورها، ديگر هر يك به تنهايي نمي توانند از پس آنها برآيند.
بايد سازمان ملل با تجهيز، اقتدار و بودجه كافي، در سطح جهاني مبارزه با آنها را بر عهده گيرد.


همكاري وسيع همه كشورها و قانوني كه فوق تكروي هاي ملي باشد، لازم است تا شايد بشود تا اين عفريت سه سر، كه آرام آرام بشر را به كام مهيب خود مي كشد روبرو شد. ولي همه اينها ، تصوري خوش بينانه و چاره جويي هاي كم و بيش فرعي خواهد بود. اگر يك چيز كه در عمق قرار دارد و آن فرهنگ بشري است و طرز تلقي همگاني، نسبت به زندگي تغيير نكند، صد در صد بشر همچنان در مرداب فساد و اعتياد غوطه ور خواهد ماند.
در گذشته، پيش از ورود وسيع صنعت به زندگي انسان، هر سرزمين، بار مسئوليت خويش را خود بر دوش مي كشيد. ولي اكنون كه دنيا چندان كوچك شده كه كشورها و اقليم ها زنجيروار به هم بسته شده اند و از سويي ديگر، مسايل آن قدر بزرگ اند كه به راه حل كمتر وسعت كيهاني قانع نمي توانند شد.


راه حل اين معضل عظيم، تنها در اراده جهاني نهفته است. در آخر هم بايد اضافه كرد كه روز به روز بر تعداد معتادان و قاچاقچيان مواد مخدر افزوده مي شود، و معلوم نيست چه كسي يا كساني بايد پاسخگوي رشد فساد در جامعه باشند؟ سوال اين است : بجز اعمال سياست ها و توطئه هاي استكبار جهاني چه عملكردهاي ديگري سبب رشد اعتياد و قاچاق مواد مخدر مي شود؟ در واقع متولي مواد مخدر، در گذشته چه كساني بوده اند؟ و چه پاسخي در مقابل افزايش تخميني 5/1 ميليون نفر معتاد كشور، به 5/3 ميليون نفر دارند؟
در سال 1364 ، آمار قاچاقچيان و معتادان دستگير شده، بيش از 15 هزار نفر، نشان نمي دهد، حال آنكه در سال 67، تنها تعداد قاچاقچيان دستگير شده، بيش از 21 هزار نفر است.

الف) بيان مسئله
ب) اهميت و ضرورت موضوع تحقيق
انگيزه هاي جهاني و عوامل مؤثر در شروع سو مصرف مواد
با آن كه الكل، حشيش، ترياك و كوكائين، از چندين قرن پيش به وضوح شناخته شده بودد و تاريخچه استعمال آنها حتي در مورد ترياك، به دهها هزار سال پيش باز مي گردد. به نظر مي رسد كه موضوع اعتياد و سوء مصرف مواد، يكي از معضلات و پديده هاي بشر معاصر است.
در طول يك قرن گذشته، همواره شيوع سو مصرف مواد مخدر، داراي نوسانات زيادي بوده است. موستو براي تبيين نوسانات سوء مصرف مواد مخدر، به تبيين ديدگاهي موسوم به فراموشي نسلي روي آورد. به اعتقاد او، هنگام شيوع و وفور مواد مخدر در يك نسل ، و يك دور زماني، نسل بعدي به علت آن كه شاهد عوارض دردناك اعتياد، صدمات و آثار مخرب آن بوده اند، نسبت به آن حساسيتي شديد پيدا مي كنند. اين حساسيت، گاهي به حد انزجار و تنفر افراطي مي رسد، ولي باعث مصون ماندن نسل از اعتياد مي شود و مصرف مواد مخدر، كاهش مي يابد با پيدايش نسل سوم كه خاطره تلخي از اعتياد نداشته و حتي پندارهاي نسل قبل را گزافه و اغراق مي شمارند، دوباره مصرف مواد مخدر اوج مي گيرد. به اعتقاد موستو، وجود افرادي با مصرف سنگين، كه دچار عوارض ناگوار مصرف شده اند، هر چند دردناك است، اما مصون ساز نسل بعدي خواهد بود و جهان ، بعد از هر دوره مصرف افراطي، دوران پاكي را تجربه خواهد كرد.


به اعتقاد او، اين حالت نوساني، با كاركردهاي فوق الذكر را مي توان به زمان هاي قبل و شروع الكليسم در جوامع نيز نسبت داد. اگر ديدگاه فوق را بپذيريم، قسمت زيادي از اقدامات مقابله كننده و پيشگيرانه از اعتياد، نه علت بلكه معلول اين نوسانات است. هنگام افزايش مواد، بتدريج عوارض منفي ظاهر مي شود و ديدگاه هاي مردم، از حالت مسامحه آميز، به سوي تقابل تغيير مي كند. اين تغيير نگرش افكار عمومي، بر سياستمداران تأثير مي گذارد و آنها را وادار به موضع گيري عليه مواد مخدر مي نمايد و اقدامات انتظامي و پيگيرانه درماني تشديد مي شود. اما عامل عمده تغيير، همان فرآيند تغيير نگرش است.
با كاهش مصرف مواد مخدر، از هوشياري اجتماع كاسته مي شود و جو عمومي در مقابل مواد مخدر، حالت مسامحه كارانه مي يابد، قوانين تعديل مي شوند و مجازات ها تخفيف مي يابند. همزمان با كاهش انزجار از مواد مخدر در جوان ترها، مواد مخدر در سال هاي بعد افزايش مي يابد. بر اين اساس بسياري از موارد كاهش مصرف بعد از حالات بحران، صرفاً به دليل بازگشت به ميانگين و خود اصلاحي سيستم بوده است و انتساب آن به مداخلات قانوني، طبي و اجتماعي نوعي احساس كاذب، قدرت اين پديده اجتماعي است.


طي سالهاي اخير، عده اي از پژوهشگران ، از زاويه اي وسيع تر به روند سو مصرف مواد مخدر در جهان نگريسته اند. به اعتقاد اين گروه، سو مصرف مواد مخدر، رابطه تنگاتنگي با احساس خوشبختي و جهان بيني و نگرشه هاي اخلاقي مردم دارد. به اعتقاد اين دسته، ميزان رضايت از زندگي، احساس تساهل و تسامح به رفتارهاي خارج از عرف، نگرش حساب گرانه به زندگي، اقتدار گرايي، جاه طلبي و ارزش مندي رقابت، موفقيت و تلاش طي اعصار ثابت نبوده و در حال نوسان است.


يكي از صاحب نظران در اين حوزه (رونالداينگل هارت) است. اينگل هارت با الهام از نظرات مازلو و تعميم آنها به شرايط اقتصادي، اجتماعي فرضيه خود را جمع بندي مي كند. به اعتقاد او مردم در طي اعصار، بنا به شرايط اجتماعي و اقتصادي دوره خود به آن دسته از نيازهاي هرم مازلو كه كمتر دارا هستند بيشتر ارزش مي نهند و اولويت مي دهند.


در مجموع به نظر مي رسد كه مصرف مواد مخدر در جهان، حالات فزاينده و كاهش يابنده داشته و دارد و اين تغييرات، بزرگتر و عمده تر از آن هستند كه صرفاً معلول تغيير در قوانين و سياست هاي انتظامي يا درماني باشند. اين موضوع براي كشور ما نيز داراي اهميت است و بايستي از ساده نگري در مورد نوسانات مواد مخدر و افزايش آن طي سال هاي اخير خود داري كرد. و اما علل مهم گرايش بيماران به شرح ذيل است :


قبل از هر چيز، متأسفانه بايد گفت در ايران، علل مهم گرايش به مواد مخدر، اعم از فقير و غني ، فقر فرهنگي و عدم اطلاع كافي از عوارض مواد مخدر و اطلاعات سطحي از فوايد آنها است. از طرفي اكثر بيماران، اظهار مي دارند كه در ابتدا به صورت تفنني و تفريحي شروع به استفاده از مواد مخدر نموده اند و هيچ كدام از آنها باورشان نمي شده كه معتاد شوند و يا حتي چندان پيشروي كنند كه به مراحل خطرناك تري مثل تزريق هروئين روي بياورند. ولي حقيقت اين است كه تمامي كساني كه به صورت تفنني يا به قول خودشان تفريحي شروع به مصرف مواد مخدر مي كنند، كانديداي اعتياد براي آينده هستند. جالب توجه اينجاست كه بيش از 70% درصد از بيماران، اعتيادشان، ابتدا با سيگار آغاز شده، سپس به حشيش و مشروبات الكي و به دنبال آن به ترياك و شيره و در نهايت به هروئين ختم شده است. تمامي آنها كه بصورت تفريحي و يا براي رفع خستگي و يا افزايش توانايي جنسي، گاهگاهي مواد مخدر استفاده مي كردند، باورشان نمي شده كه زماني فرا خواهد رسيد كه روزانه 4 يا 5 بار مواد مخدر، آن هم با دوز بسيار بالا مصرف كنند.


علل مهم گرايش بيماران به مواد مخدر، عبارتند از :
1 ) ديدگاه مثبت به مصرف مواد مخدر و تصورات غلط درباره آن
2) افزايش توانايي جنسي
3) دردهاي جسمي مزمن
4) عوامل مربوط به خود فرد :
1ـ دوره نوجواني
2ـ عامل ژنتيك يا استعداد ارثي
3ـ صفات شخصيتي
4ـ اختلالات رواني
5ـ نگرش مثبت به مواد
6ـ موقعيت هاي مخاطره آميز فردي


7ـ تأثير مثبت مواد بر فرد
5) عوامل مربوط به خانواده :
1ـ غفلت از فرزندان
2ـ مصرف مواد توسط اعضاي ديگر خانواده
3ـ تشنج و درگيري در خانواده
6) عوامل مربوط به اطرافين و محيط
1ـ تأثير دوستان معتاد
2ـ طرد شدن از طرف معلمان، دوستان و بستگان
3ـ عوامل مربوط به مدرسه
4ـ عوامل مربوط به محل سكونت


5ـ مهاجرت
6ـ دسترسي آسان به مواد مخدر
7ـ فشارهاي ناشي از محيط
8ـ كمبود امكانات فرهنگي، ورزشي و تفريحي
9ـ مصرف مواد بعنوان هنجار اجتماعي
10ـ عدم دسترسي به نهادهاي خدماتي، حمايتي، مشاوره اي و درماني
11ـ قوانين و بازار مواد
پيشگيري از اعتياد
پيشگيري از اعتياد عبارت است از به كارگيري اقداماتي كه احتمال ابتلاي افراد به اعتياد را كاهش مي دهد. پيشگيري شامل اقداماتي است براي كاهش عواملي كه افراد را در معرض خطر قرار مي دهد و افزايش عواملي كه ازمصرف مواد محافظت كند.
بنابراين، شناسايي كامل اين عوامل در هر منطقه، به مؤثر بودن فعاليت هاي پيشگيرانه كمك خواهد كرد.


پيشگيري از اعتياد، شامل مراحل زير مي باشد :


1) عدم دسترسي به مواد مضره اعتياد آور
2) جدا سازي كودك از خانواده معتاد
3) پيشگيري از شركت كودكان و نوجوانان در مهماني هاي نامناسب
4) پيشگيري از معاشرت با دوستان ناباب
5) پيشگيري از طريق ارشاد فرهنگي در كتاب هاي درسي و كمك درسي
6) پيشگيري از طريق ارشاد، توسط رسانه هاي جمعي و اجرايي
7) خود داري از رفتارهاي تبعيض آميز، عملكرد عادلانه و ايجاد رابطه صميمانه با فرزندان و القاي يك هدف عالي به آنان
8) غني كردن اوقات فراغت با سرگرمي هاي مفيد


9) فراهم كردن مراكز، وسايل و محيط هاي ورزشي، و توسعه تفريگاه هاي محلي و فضاهاي زيستي كافي
10) آموزش خانواده ها براي پيشگيري از پناه بردن فرزندان به مواد مخدر
11) انتخاب همسر و شغل مناسب
12) صيانت جامعه به ويژه افراد در معرض آسيب به ويژه گروه سني دانش آموزي
13) جدا نگهداشتن معتادان از ساير مجرمان
فوايد ترك اعتياد
ـ گرمتر شدن دستها و پاها، به دليل بهبود گردش خون
ـ كاهش فشار خون و تعداد ضربانهاي قلب و گرايش آنها به سمت مقدار طبيعي
ـ عدم استشمام بوي بد از دهان و موهاي شما
ـ بهبود حواس چشايي و بويايي
ـ حذف سرفه و بازگشت توليد مخاط به ميزان طبيعي آن


ـ افزايش قابل توجه بنيه جسماني
ـ افزايش دامنه ديد به ميزان 15 تا 20 درصد
ـ كاهش خطر تمام بيماريهايي كه بر اثر اعتياد بروز مي كنند ( نظير آمفيزم، حمله هاي قلبي، و همه انواع سرطانها)
فوايد عاطفي ترك اعتياد :
ـ شخص ، خود را مسؤول زندگي كرده است
ـ از افسردگي شخص، كم مي شود
ـ شخص ، ديگر بخاطر نياز به مواد مخدر، مجبور به تحمل تحقير ديگران نيست
ـ شخص مي تواند شور و حال برنده بودن را تجربه كند
ـ فوايد شخصي اجتماعي ترك اعتياد
ـ شخص مي تواند رفتار كنترل شده اي از خود نشان دهد كه افراد معتاد فاقد آن هستند
ـ شخص زمان بيشتري براي پرداختن به خانواده و دوستان خود خواهد داشت
ـ شخص مي تواند در مراسم طولاني بدون مشكل شركت كند

پرسشنامه
بسمه تعالي
با عرض سلام خدمت شما دوست عزيز خواهشمنديم كه با كمال صداقت و دقت به سوالات زير پاسخ دهيد. ضمناً نيازي به معرفي كردن نيست.
1ـ شما هر كدام يكي از رده هاي سني زير قرار داريد؟
25ـ25  35ـ25  45ـ35 45 به بالا
2ـ چه ميزان تحصيلات داريد؟
زير ديپلم  ديپلم ليسانس فوق ليسانس و بالاتر
3ـ آيا تاكنون با يك معتاد برخورد نزديك داشته ايد؟
بلي  خير
4ـ به نظر شما شروع اعتياد بيشتر در كدام يك از رده هاي سني زير اتفاق مي افتد؟
نوجواني جواني  ميان سالي كهنسالي
5ـ آيا تاكنون تلاشي براي كمك كردن به يك معتاد داشته ايد؟
بلي  خير


6ـ نظر شما در مورد نقش رسانه هاي گروهي هر رابطه با مسئله اعتياد چيست؟
نقشي ندارند  نقش كمي دارند
نقش زيادي دارند بيشترين تأثير را دارند
7ـ با توجه به سوال قبل. نقش رسانه هاي گروهي در كشور ما در رابطه با اعتياد تاكنون چگونه بوده است؟
نقش خوبي نداشته اند
مي توانند بهتر از اين نقش ايفا كنند
نقش بسيار خوبي از خود ارائه داده اند
عملكرد رسانه ها در اين رابطه مهم نمي باشد
8ـ به نظر شما نقش خانواده ها و دوستان در مورد اعتياد افراد تا چه ميزان مي باشد؟


نقشي ندارند
نقش كمي ايفا مي كنند
نقش زيادي دارند
همه اين مسائل به خود فرد بستگي دارد
9ـ به نظر شما علت اين كه برخي از جوانان ايراني به سراغ اعتياد مي روند چيست؟
نبود تفريح هاي مناسب كمبود شغل مناسب
فشارهاي روحي و رواني هر سه مورد
10ـ به نظر شما برخورد با معتادين و تحت فشار قرار دادن آنها مثلاً زنداني كردن آنها تا چه ميزان مي تواند در رفع مشكل آنها مؤثر باشد؟
تأثير خوبي ندارد بسيار مؤثر مي باشد
مي تواند تا اندازه اي به حل اين مشكل كمك كند
اصلا با اين گونه برخوردها موافق نيستم
11ـ به نظر شما وضعيت كنترل مرزها در كشور ما در رابطه با قاچاق مواد مخدر چگونه است؟


وضعيت بدي دارد وضعيت بسيار خوبي دارد
بايد بيشتر از اينها به اين مسئله اهميت داده شود وضعيت مرزها در اين رابطه زياد مهم نمي باشد
12ـ به نظر شما در ايران اعتياد كداميك از مواد مخدر زير، بيشتر مي باشد؟
ترياك  هروئين  حشيش مورفين
13ـ به نظر شما نقش تحصيلات در پيشگيري از اعتياد تا چه ميزان است؟
نقشي ندارد نقش كمي دارد نقش زيادي دارد
14ـ نظر شما در مورد نقش مشاوره در پيشگيري و درمان اعتياد چه مي باشد؟
نظري در اين رابطه ندارم نقش بسيار كمي دارد
نقش قابل قبولي دارد  بسيار مؤثر است
15ـ به نظر شما در كشور ما مراكز مشاوره به عنوان محلي براي پيشگيري و درمان اعتياد به اندازه كافي به مردم شناسانده شده اند؟


بلي به اندازه كافي خير

الف) روش اجراي تحقيق
ب) تعريف جامعه آماري
الف) روش اجراي تحقيق :
استفاده از پرسشنامه هاي كتبي و نيز استفاده از كتابهايي به عنوان منبع و استفاده از داده هاي قبلي
ب) تعريف جامعه آماري : با توجه به موضوع مورد تحقيق، جامعه آماري ما در اين پروژه، مجموعه معتادين مي باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید