بخشی از مقاله


فهرست:
چه عواملي بنيان خانواده را تهديد مي كند؟
تكرار هزار باره اين واژه شوم، اعتياد
فرهنگ سازي
خودباختگي
جنگ نرم افزاري
اشاعه فرهنگ پيشگيري از اعتياد نيازمند برنامه‌ريزي است
جلسه شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر اصفهان تشكيل شد
آمپول‌هاي مخدر، تزريق مرگ در شريان خانواده‌ها


چه عواملي بنيان خانواده را تهديد مي كند؟
براساس آموزه هاي قرآني آرامش روحي و رواني ايجاد دوستي، رحمت و محبت از جمله ره آوردهاي تشكيل كانون خانواده است كه مورد تأكيد زياد اسلام واقع شده است.
آن چه در دنياي مدرن و صنعتي شده امروز فلسفه وجودي خانواده را تهديد مي كند، ناتواني اعضاي خانواده در مهندسي خاص تنظيم روابط خانوادگي است.

اگرچه اعتياد، مشكلات اقتصادي، بيكاري، ناهمگون بودن فرهنگي زوج ها مجموعه اي از دلايل قديمي تر و شناخته تر شده جدايي در خانواده ها است اما دلايل نوين كه از بطن جامعه مدرن امروزي بيرون آمده نيز جاي بررسي و تامل بسيار دارد. خود باختگي فرهنگي در برابر مظاهر زندگي دنياي صنعتي شده و پوشالي از نظر اعتقادي، آفت خزنده اي است كه اين روزها نقل محافل است.


تامل در احوال آنها كه هر روز به دادگاه هاي خانواده مراجعه مي كنند و باعث افزايش روز به روز پرونده هايي با موضوع دادخواست جدايي مي شوند، حكايت از آن دارد كه هنوز هم اعتياد و بيكاري عوامل اصلي جدايي ها هستند.

تكرار هزار باره اين واژه شوم، اعتياد
اعتياد و تخصيص آمار 60 درصدي طلاق به دليل اين پديده شوم در خانواده ها، بحثي تكراري اما مهم است. پررنگ شدن نقش اين عامل در جدايي هاي نوين قابل تامل است. بنابراين از حجت الاسلام «قدرتي»، مركز تحقيقات فقهي قوه قضاييه در اين باره مي پرسيم.

پاسخ او چنين است: «اگرچه نمي توانيم يك نسخه كلي براي سراسر كشور در اين باره بپيچيم و مدعي شويم كه عوامل جدايي در همه شهرها يكسان عمل مي كند، چنان چه در استان قم اعتياد حرف اول را در جدايي ها مي زند ولي ممكن است در يزد چنين نباشد. با اين حال بايد بپذيريم كه متأسفانه اعتياد در چند سال اخير رتبه اول را در افزايش طلاق و ايجاد ساير آسيب هاي اجتماعي داشته است و ثانيه به ثانيه چون سيلي بنيان كن به پيش مي رود و قربانيان خود را مي گيرد.»


فرهنگ سازي
وي مي افزايد: «مبارزات گسترده با قاچاقچيان مواد مخدر، تقديم كردن شهداي بسيار، اقدامات متعدد نيروهاي انتظامي، پر شدن زندان ها از معتادان، به وجود آمدن انجمن هاي معتادان خود معرف، تلاش هاي سازمان بهزيستي در پيشگيري و درمان حكايت از آن دارد كه متأسفانه سعي و جهاد ما براي ريشه كردن اعتياد در كشور روند مطلوبي نداشته است.

چرا كه اين اقدامات در برابر دشمن عظيمي چون باندهاي بين المللي و عوامل كلان توزيع جهاني انجام مي شود كه طي برنامه هاي بلندمدت قصد تخريب نيروي انساني و جوان در كشورهاي اسلامي را دارند.»به نظر حجت الاسلام «قدرتي»، استفاده از اين حربه به ويژه پس از انقلاب و دوران جنگ با قدرت بيشتري انجام شده است و به عنوان راهكار حل موضوع، فرهنگ سازي را به اين شرح توصيه مي كند: «مهم تر از مبارزات فيزيكي و برنامه ها و اقدامات، مبارزه فرهنگي و نرم افزاري است كه جنبه پيشگيري داشته باشد.
براي حفظ خانواده بايد ازسنين پايين به يكايك افراد جامعه آموزش بدهيم تا امروز به عنوان فرزند و فردا به عنوان همسر و پايه گذار يك زندگي، با اعتياد خود زمينه آشوب و اغتشاش درمحيط خانواده و در نتيجه فروپاشي بنيان آن را فراهم نكند.»


وي مي گويد:«بايد از سنين نوجواني و جواني، اعضاي خانواده ها را با اين پديده آشنا كنيم و با آموزش غيرمستقيم، آنها را در برابر اعتياد واكسينه كنيم وگرنه ديگران به آنها اطلاعات غلط مي دهند و زمينه انحراف شان را فراهم مي كنند.»
تنبلي عامل اصلي است نه بيكاري
به نظربسياري از كارشناسان نظير «الله مراد پيله ور»، پژوهشگر حوزه علميه اصلي ترين عامل جدايي ها در مجموعه عوامل جدايي همسران از يكديگر، كاهش پاي بندي به ارزش ها و مسائل ديني است. وي كه 86 درصد از طلاق ها را به اين دلايل مي داند، مي گويد: دربررسي مباحثي نظير اعتياد و بيكاري نيز به اين نتيجه مي رسيم كه اگر فرد مؤمن واقعي باشد تن به فساد خود درراه اعتياد نمي دهد.
انسان مومن و مسلمان واقعي با اعتقاد به ائمه اطهار(ع) ... به آنها عشق مي ورزد و اين كلام حضرت امير را آويزه گوش خود مي كند كه كار، جوهره مرد است. پس به فكر تامين شغلي حتي با درآمد كم مي افتد. «لذا عامل بيكاري از بين مي رود.»


وي با پذيرش وجود بحران بيكاري درجامعه، با يقين قلبي اعلام مي كند:«خانواده هايي كه به دليل بيكاري و براي جدايي به دادگاه خانواده مراجعه مي كنند، گرفتار بيكاري ناشي از تنبلي هستند وگرنه زنان فداكار ايراني در برابر بيكاري همسري كه به دلايل غيرفردي شغل ندارد يا شغل خود را از دست داده، با سرعت تصميم نمي گيرند و تن به جدايي نمي دهند.»


به نظر وي كه وكيل دادگستري و مشاور قضايي نيز هست، بهتر است به جاي عنوان كردن بيكاري از واژه «تن بارگي» همسر و نقش اين تنبلي و روحيه زشت درطلاق ها حرف مي زديم.
براي اثبات ادعاي اين پژوهشگر از او مصداق مي خواهم ارجاع به پرونده موكلانش حقيقت را روشن تر مي كند. برخي از آن چنين است:


- «سوسن» زني است كه با قول پدر شوهرش براي اعطاي مغازه و شغل به هم كلاسي جوان خود زيربار پيمان سنگين زناشويي با او مي رود. او بيش از 12سال صبر مي كند تا شوهر تنبل و بيكاره اش مسئوليت زندگي را بپذيرد. درتمام اين سال ها، همسر اين زن درپي رفيق بازي، تفريح و خوشگذراني بوده و هزينه هاي زندگي او را پدر شوهرش تامين مي كرده است.
- بالاخره «سوسن» كه در آرزوي مردي متعهد و مسئوليت پذير روزگار مي گذرانده، با مرگ پدر شوهر مواجه مي شود. بي مهري خانواده همسر و بي قيدي شوهرش او را به دادگاه خانواده براي تقاضاي طلاق مي كشاند.


«پيله ور» اگر چه منكر نقش مشكلات اقتصادي درشكل گيري گروهي ديگر از مسائل حل نشدني ميان همسران نمي شود اما براي بحث دراين حوزه نيز نظرات جالبي دارد. او فكر مي كند روحيه «تجمل گرايي» است كه مشكلات اقتصادي را براي بسياري از خانواده هاي امروز به تنگناهاي غيرقابل عبور تبديل كرده است.


خودباختگي
شايد تا چند سال قبل كمتر كسي به فكر در اختيار داشتن تجهيزات الكترونيكي پيشرفته، اسباب زندگي لوكس و خانه مجهز به پيشرفته ترين امكانات بود. هرچند كه هركس از اين مواهب بهره مند مي شد، به طور طبيعي لذت مي برد اما اين تب كه تامين مجموعه آن چه گفتيم، به علاوه تمام ابزار يك زندگي مدرن و لوكس، ضروري و حتمي است؛ تب تندي است كه در اين سال هاي اخير بروز يافته است.


اين روزها كمتر عروسي است (به خصوص در شهرهاي بزرگ) كه در آرزوي حلقه اي از جنس جواهر زرين و سرويس طلاي الماس و آيينه شمعدان نقره و سفره عقد طلاكوب شده و عروسي شاهانه نباشد. «مجتبي كوشا» كه به تازگي دختري را عقد كرده است، در اين باره مي گويد: «اين روزها از مارك ساعت مچي گرفته تا ادكلن و عطري كه عروس و داماد به يكديگر هديه مي دهند، نقش مهم و مؤثري در زندگي زوج جوان ايفا مي كند. انگار همه عقده اين را دارند كه در هر ديدار و ملاقات بتوانند دهان فرد ملاقات كننده را از تعجب تا بناگوش وي باز كنند.»


وي كه جراح و دندانپزشك است و اتفاقاً از نظر مالي براي تامين خواسته هاي همسر جوانش مشكلي ندارد، مي افزايد: «آن چه باعث تاسف است، سطحي شدن برخي از افراد جامعه تا حدي است كه شان و شخصيت ديگران را براساس داشته هاي مادي شان مي سنجند.»
اين دندانپزشك جوان يكي از دلايل اصلي رواج روحيه «تجمل گرايي» به خصوص ميان جوانان را استفاده غلط از ماهواره و اينترنت به عنوان ابزار دنياي مدرن مي داند و مي گويد: «در اختيار داشتن امكانات يك زندگي راحت و آسوده حق هر انساني است.

در گذشته نيز چنين بود. همه تلاش مي كردند تا متناسب با درآمد و موقعيت اجتماعي خود از امكانات موجود بهره مند شوند. پديده دنياي فعلي اين است كه افراد ميل سيري ناپذير براي بهره گيري از ابزار مدرن دارند. برخي فكر مي كنند براي مطلوب بودن بايد چون عروسكي آذين شده، خود را بيارايند. بي توجه به شان مكان ها و با هدف خودنمايي لباس و ظاهر خود را آرايش كنند و به همين ميزان نيز در خريد خانه، لوازم آن، ماشين و ديگر امكانات افراط مي كنند.»


بحث تهاجم فرهنگي و نقش موثر آن در آسيب هاي اجتماعي از جمله طلاق در سال هاي اخير مورد توجه جامعه شناسان نيز بوده است.
«هوشنگ سوادسري»، محقق و جامعه شناس در اين باره مي گويد: وقتي كه دين و مذهب از خانواده ها بيرون برود، به راحتي پذيراي تهاجم فرهنگي، تجمل گرايي و بي مايگي فكري مي شوند.
اگر مطالعه اي در زندگي افراد ساده زيست، اهل علم و اقشار فهيم و آگاه جامعه داشته باشيم، مي بينيم كه جدايي با درصدي بسيار كمتر از كل جامعه در خانواده آنها ديده مي شود.»


جنگ نرم افزاري
وي معتقد است اگر دشمن با توپ و تانك به غارت و ويراني كشور ما اقدام مي كرد، نتيجه اي بسيار كمتر از اين مي گرفت كه امروزه با سلاح تهاجم فرهنگي و استحاله فرهنگي برخي از افراد انجام داده است.


اين محقق و پژوهشگر مي افزايد: «ماهواره و اينترنت با هدف غناي فكري و انباشت سرمايه هاي معنوي و علمي جوامع در اختيار بشر امروز قرار گرفته است. خوشبختانه مي بينيم كه در كشور ما هم عده بسياري در پي چنين استفاده اي هستند اما همان عده كه فرهنگ بهره برداري صحيح از اين امكانات را فرا نگرفته به سراغ آنها رفتند، باعث شدند تا سرمايه هاي معنوي و ارزش هاي اسلامي در جامعه امروز به خطر بيفتد.»


گفت وگو با مردم براي يافتن تاثير اين پديده ها در روند روابط خانوادگي شان خواندني است. «محسن» از اهالي كلارآباد است. او ميگويد: «دختر ها و پسرم براي ادامه تحصيل به تهران آمدند. كم كم همان جا پا گرفتند و كار و زندگي براي خود دست و پا كردند. اوايل از اين كه آنها با دنياي امروز پيش مي روند بسيار مغرور و خوشحال بودم اما بعد از گذشت چند سال ديدم كه همين ابزار زندگي آنها را به مرز نابودي كشانده است. پسرم در حال جدايي از همسرش است

و دخترهايم هم جز خوشگذراني و انديشه پارتي و مهماني و بي مسئوليتي، فكري ندارند. به نظر من از بس پاي ماهواره نشستند و زن ها و دخترها و زندگي هاي اجنبي را ديدند، به اين بلا گرفتار شدند.»
دكتر «محمد مجد» چنين برداشتي را كمي ساده انگارانه و عامه پسند مي داند اما روند كلي ماجرا را اينگونه توصيف مي كند: «وقتي فرهنگ يك جامعه در تيررس تهاجم قرار مي گيرد، ساختار كلي آن آسيب مي بيند. دشمن فرهنگي، ابتدا زيرساخت هاي اصلي را نشانه مي گيرد. يكي يكي آنها را از بين مي برد و بعد از مدتي با يك كل تغيير يافته رو به رو مي شود كه هيچ ريشه اي ندارد. در اين مرحله اتاق فكر دشمن به توليد طرح و برنامه هاي جايگزين مي پردازد.»


به نظر وي تلاش براي كم رنگ كردن اهميت و جايگاه خانواده در فرهنگ ما به اين دليل انجام گرفته است كه طي سال ها و قرن ها بنيان منسجم و پايدار خانواده، به عنوان مهم ترين عامل براي فروپاشي يكايك افراد جامعه مطرح بوده است. دكتر «مجد» مي افزايد: «به طور كلي اين خانواده است كه اعضاي آينده جامعه را مي شناسد. و خانواده وقتي مي تواند فرزندان سالم و شايسته زندگي مطلوب و متعادل تربيت كند كه خودش از نظر روحي، اخلاقي و ارزشي متزلزل نباشد.

با يقين كامل معتقد هستم خانواده اي كه از نظر روحي و اخلاقي دچار لغزش و تزلزل باشد، فرزنداني تربيت مي كند كه نه تنها به حال جامعه مفيد نيستند بلكه گاهي به عوامل ضد اجتماع و از بين برنده اجتماع تبديل مي شوند.»


او مي گويد: «وقتي زني را كه نقش مادري پذيرفته است به جاي انديشيدن، به جاي تعهد داشتن و به جاي مسئوليت پذيري به سوي افكار سطحي نظير خودنمايي، تلاش براي هر چه زيباتر جلوه كردن، جذاب بودن و... سوق بدهند (كه تلاش برنامه هاي مبتذل ماهواره اي چنين است)، ديگر نمي توان انتظار داشت كه وجود او كانون مهر و محبتي باشد كه از دامنش مرد به معراج مي رود.
توليد چنين خانواده اي مرد، مردان، زن و دختراني در آينده مي شود كه به خاطر مسئوليت هاي تشكيل زندگي به طور اساسي از زير بار تشكيل خانواده شانه خالي مي كنند يا اگر هم پذيرفتند، در برابر كوچكترين مشكلي به طلاق تن مي دهند.»


نقش فرهنگ در پيشگيري از اعتياد
مصباح يزدي:انجام كارهاي فرهنگي بهترين روش براي پيشگيري از اعتياد است
آيت الله "محمدتقي مصباح يزدي " از نمايندگان مجلس خبرگان رهبري تاكيد كرد:انجام كارهاي فرهنگي بهتري روش براي پيشگيري از اعتياد است.


وي در ديدار جمعي از اعضاي اداره كل امور فرهنگي و پيشگيري ستاد مبارزه با موادمخدر و گروه مشاوران جوان اين ستاد گفت:از ملزومات انجام امور فرهنگي، داشتن برنامه‌ريزي علمي، سعه صدر واخلاص بالا ، استمرار، تداوم و عدم خستگي در انجام امور است. به گزارش روز يكشنبه روابط عمومي ستاد مبارزه با مواد مخدر،عضو مجلس خبرگان رهبري تصريح كرد:بايد اين نكته را پذيرفت كه كارهاي فرهنگي دير- بازده هستند، ولي در هنگام بازدهي، عميق، اساسي و ريشه‌اي جواب مي‌دهند.


آيت الله مصباح يزدي با تاكيد بر رعايت اعتدال در انجام برنامه‌ها،گفت:
پيشگيري از اعتياد بايد يك كار فراگير در همه نهادهاي كشور باشد و وابسته به يك بخش خاص نباشد. وي افزود:در دنياي امروز شاهد مفاسدي هستيم كه طبق فرمايش مقام معظم رهبري از بليه‌هاي رايج درآمده كه از مهم‌ترين آنها مواد مخدر است و هيچ گاه و در هيچ دوراني از زندگي بشر به اين وسعت و شدت وجود نداشته است.


نماينده مجلس خبرگان رهبري با اظهار اينكه ا"ين فسادها به خاطر اعمال خود انسانها است" گفت:اراده الهي بر اين تحقق گرفته كه برخي از آثار سوء اين اعمال در همين عالم گريبانگير انسانها شود تا بفهمند كه چه كرده‌اند و اين فهم زمينه‌اي براي اصلاح و برگشت آنها به سوي خدا شود.
وي با بيان اينكه نقش عمده مربيان و مصلحان اجتماعي‌اصلاح جامعه است، تاكيد كرد: بايد شرايط گناه كمتر فراهم شود و ارتكاب گناه بي‌هزينه يا كم هزينه نباشد، بلكه بازخواست داشته است و در صورت بي‌برنامگي هزينه زياد و نتيجه بسيار كم مي‌شود.


آيت الله مصباح يزدي در اين ديدار از عملكرد دست اندركاران ستاد مبارزه با مواد مخدر تقدير كرد و گفت: بايد دين در جامعه رواج يابد و بدون اين هيچ چيزي اصلاح نمي‌شود.
اشاعه فرهنگ پيشگيري از اعتياد نيازمند برنامه‌ريزي است
استاندار قزوين گفت: ترويج و تقويت فرهنگ پيشگيري از اعتياد به مواد مخدر نيازمند برنامه‌ريزي دستگاه‌هاي اجرايي و جذب اعتبارات كافي است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید