بخشی از مقاله
توان قضاوت در مورد وضعیت علمی یک کشور برای دولتمردان و کسانی که وظیفه تصمیمگیری در این زمینه را دارند حیاتی است. از آنجا که تمام علوم به یک اندازه کاربرد ندارند (1) و در هر زمان یک اقتصاد تنها میتواند فناوری را در چند بخش پیش برد و پیشبینی اینکه کدام فناوریها مفیدتر خواهند بود ساده نیست((2، بنابراین تعیین اولویتهای پژوهشی از مهمترین مسائل فراروی سیاست گذاران علم و فناوری است .(3) یکی از تلاشهایی که در این زمینه در کشور صورت گرفته سند نقشه جامع علمی کشور است که در فصل سوم، اولویتهای علم و فناوری کشور را مشخص میکند. از سوی دیگر قطعا مسائل اقتصادی یکی از مهمترین وجوهی است که در هر سیاستگذاری مربوط به علم و فناوری به آن توجه میشود(4، (5 و اینکه سرمایهگذاری در کدام حوزه ها بازده اقتصادی خواهد داشت دارای اهمیت خواهد بود.
Rai و Lal پیشنهاد میکنند که کشورهای پیشرفته در تحقیقات پایه و کشورهای در حال توسعه در آموزش، زیرساختها و مهندسی سرمایهگذاری کنند. زیرا این حوزه ها تاثیر بیشتری بر رشداقتصادی دارند Vinkler .(6) تاثیر سطح توسعه یافتگی را بر خروجی تحقیقات مطرح کرده و بیان میکند که رابطه میان رشداقتصادی و خروجی تحقیقات در کشورهای مختلف تفاوت دارد، وی چنین استنباط می کند که کشورهای پیشرفته توان بیشتری در پشتیبانی از تحقیقات پایه دارند.
بنابراین تحقیقات آن ها شامل تحقیقات پایه می شود و کمتر به نیازهای آنی می پردازند Chuang .(7) و همکاران نشان دادند که حوزه های تحقیقاتی که کشورهای سنگاپور، تایوان و کرهجنوبی در ده سال گذشته در آن فعالیت داشتهاند به مهندسی گرایش داشته است .(8) کشورهای صنعتی جدید Newly Industrizing Economics (NIE) نظیر سنگاپور، تایوان و کره جنوبی بر فهم و انتشار فناوری موجود به جای ایجاد فناوری نو تمرکز کردهاند .(3) همچنین سیاست علم و فناوری ژاپن، به نحوی روزافزون به فناوری هایی معطوف است که اهمیت اقتصادی دارند (9) و Kealey بیان میکند که تمرکز بر علوم پایه به منظور پیشبرد فناوری تاثیرگذار نیست .(2)
در بیان رابطه میان تولید علم و رشداقتصادی مطالعات متعددی صورت گرفته است. Diamond بیان میکند علم راهبر فناوری و فناوری نیز راهبر بهرهوری و رشد است Narin .(11) و همکاران با بررسی استنادات موجود در پروانه های ثبت اختراع به تحقیقات پایه با بودجه عمومی نشان دادند که تعداد این نوع استنادات پیوسته در حال افزایش است و این مسئله را نشان از تکیه داشتن فناوری بر علم بیان میکنند .(12) علاوه بر این Price بیان میکند تحقیقات دانشگاهی سبب خواهد شد که نسلی از محققان ایجاد شود و در سالهای آینده فعالیتهای همین محققان سبب رشداقتصادی خواهد شد .(12) همچنین تحقیقات پایه که
Caspian Journal of Scientometrics. 2014; 1(1): 48-53
Keramatfar A, et al
معمولا دانشگاهها منشا آن هستند، خوراک فعالیت های تحقیق و توسعه است. چنانچه Jaffe معتقد است تحقیقات دانشگاهی، تحقیق و توسعه صنعتی را تقویت میکند .(13)
در این مورد با فراهم شدن هزینههای تحقیقات پایه توسط دولت، مراکز بسیاری با عدم پرداخت هزینه تحقیقات پایه قادر به استفاده از آن در توسعه فناوری خواهند بود و به این ترتیب منفعت اجتماعی حاصل خواهد شد. Mansfield با بررسی روندها و محصولات، بیان کرد که 11 درصد محصولات جدید و 9 درصد فرایندهای جدید بدون تحقیقات دانشگاهی ممکن نبوده است .(14)
یکی از بهترینهای کارهای موجود در این زمینه اثر Martin و دیگران میباشد، ایشان تاثیر تحقیقات-که با بودجه عمومی صورت میگیرد- بر رشداقتصادی را در شش محور بیان کردهاند:
- افزایش ذخیره دانش؛
- تربیت فارغالتحصیلان دارای مهارت؛
- ایجاد ابزار و روشهای علمی جدید؛
- ایجاد شبکه ها و تحریک تعامل اجتماعی؛
- افزایش ظرفیت حل المسئله ای علمی و فنی؛
- ایجاد شرکت های جدید(.(5
از سوی دیگر فعالان تحقیق و توسعه در اکثر موارد بخشهایی از تحقیقات خود را در مجلات علمی منتشر میکنند. بنابراین سنجش این تولیدات میتواند نمایانگر فعالیتهای اقتصادی بخشهای تحقیق و توسعه باشد. از آنجا که ایران در زمره کشورهای در حال توسعه قرار دارد و به علت وجود منابع نفتی، در صورت عدم هدایت مناسب تحقیقات، ممکن است هزینه تحقیقات به بخشهای غیر ضروری که تاثیر کمتری بر اقتصاد دارند، اختصاص یابد، بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر آنست که کدام
حوزههای پژوهشی تاثیر بارزتری بر رشداقتصادی کشور دارند؟
مواد و روشها
این تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از روش های علم سنجی و اقتصاد سنجی صورت گرفته است. امروزه، سنجش تولیدات علمی بنا بر نمایههای استنادی که خود به گردآوری اطلاعات انواع تولیدات علمی میپردازند، صورت میگیرد. یکی از مهم ترین این نمایه ها Scopus است. از سال 2007 پایگاه SCImago بر مبنای Scopus ارائه شده که امکان مشاهده و مقایسه تولیدات علمی را در دو دسته کلی نشریات و کشورها با استفاده از شاخص های گوناگون فراهم میکند. این پایگاه کل تولیدات علمی را در 27 حوزه و 309 رشته تقسیمبندی کرده که امکان تحلیل موضوعی را به شکل مناسبی فراهم میکند. از مشکلات این پایگاه میتوان به عدم تقسیمبندی مناسب در بعضی از بخش ها اشاره کرد؛ مثلا مهندسی شیمی خود حوزه ای مستقل است و در حوزه مهندسی قرار نگرفته است. در واقع با استفاده از این پایگاهها امکان ردیابی تحرکات علمی کشور میسر میشود.
یکی از آزمونهای معمول در اقتصاد سنجی به نام آزمون علیت گرنجر می باشد. Granger با استفاده از این واقعیت که آینده نمیتواند علّتِ حال و گذشته باشد، بیان میکند که چنانچه مقادیر جاری ( ) با
استفاده از مقادیر گذشته ( ) با دقت بیشتری، نسبت به حالتی که از آن
مقادیر استفاده نمیشود، پیش بینی شود در این صورت ( ) را علّت ( )
می گویند .(15)
در آزمون علیّت گرنجری برای اینکه فرضیه؛ "( ) علّت گرنجری
( ) نیست" آزموده شود، یک مدل خود توضیح برداری (VAR)
Regression Auto Vector به شکل زیر تشکیل داده
میشود:
به این ترتیب این مدل خطی به سادگی برآورد میشود و سپس فرض معناداری آن مورد بررسی قرار می گیرد. اگر فرض صفر بودن ضرایب یعنی پذیرفته شود، در آن صورت علّت گرنجری نیست. در واقع زمانی که فرض صفر آزمون یعنی فرض بی معنا بودن مدل رد شود، می توان گفت که ( ) علّت گرنجری ( ) میباشد. از آنجا که میان انتشارات و تاثیر آنها فاصله زمانی وجود دارد (17) در اینجا به بررسی تاثیر تولید علم بر رفاه با یک وقفه مشخص خواهیم پرداخت.
داده های مربوط به تولید علم کشور در حوزه های موضوعی مختلف از پایگاه سای مگو و از زیر بخش Country Search استخراج و داده های مربوط به تولید ناخالص داخلی از پایگاه بانک جهانی (World Bank) بدست آمد. به منظور تحلیل اطلاعات از نرم افزار Eviwes7 استفاده شد و آزمون های مانایی و گرنجر بر روی داده ها صورت گرفت. داده ها در نیمه اول شهریور 1392 جمع آوری و بازه زمانی
سال های 2011-1996 در نظر گرفته شد.
یافته ها
داده های تولید علم کشور طی سال های 2011-1996 از پایگاه سای مگو استخراج شد، پزشکی بیش ترین سهم را به خود اختصاص داده و پس از آن مهندسی و شیمی در رتبه دوم و سوم و روانشناسی با کمترین مقدار در انتهای جدول قرار دارد. در ادامه حوزههای موجود به شش دسته رایج در کشور به علاوه دسته میان رشته ای تقسیم شد و آزمون علیت صورت گرفت.
جدول 1 نشانمیدهد که تنها بخشهایی که تاثیر معناداری بر سرانه تولید ناخالص داخلی دارند علوم مهندسی و علوم انسانی هستند و تاثیر هر دو بخش در سطح %1 معنادار است. همچنین بخش علوم انسانی از سرانه تولید ناخالص داخلی تاثیر میپذیرد. بخشهای پزشکی و دامپزشکی نیز از سرانه تولید ناخالص داخلی تاثیر پذیرفتهاند. چنانچه ذکر شد هر یک از 27 حوزه تفکیک شده در سای مگو از رشته هایی تشکیل شده اند، در بخش مهندسی نیز این تفکیک صورت پذیرفته است. جدول 2 نتایج آزمون علیت را برای رشته های مختلف مهندسی نشانمیدهد. به-طوریکه رشتههای مهندسی زیست پزشکی، عمران و ساختمان، مهندسی سیستم و نظارت مهندسی صنایع و تولید در سطح 0.01 و رشتههای مهندسی مکانیک، مکانیک مواد و علم مواد در سطح 0.05 بر سرانه تولید ناخالص داخلی تاثیر گذارند.
49
مجله علم سنجی کاسپین، سال اول، شماره اول، بهار و تابستان 93، صفحه 48-53 پژوهش در کدام حوزه ها؟ / عبدالصمد کرامت فر و دیگران
جدول.1 آزمون علیت میان سر حوزه های مختلف تولید علم کشور و سرانه تولید ناخالص داخلی
بر سرانه از سرانه
مهندسی **0.0094 0.35
علوم انسانی *0.004 **0.0005
کشاورزی 0.44 0.13
دامپزشکی 0.52 *0.01
علوم پایه 0.38 0.05
پزشکی 0.21 *0.018
میان رشته ای 0.47 0.07
* معنادار در سطح 0.05 ** معنادار در سطح 0.01
جدول .2 نتایج آزمون علیت برای رشتههای مختلف مهندسی
تاثیر گذاری تاثیرپذیری
بر
از تولید ناخالص
تولید ناخالص
مهندسی هوافضا 0.41 0.16
معماری 0.32 **0.001
خودکارسازی 0.8 0.08
مهندسی زیست پزشکی **0.0009 0.13
مهندسی ساخت و ساز 0.59 0.22
مهندسی عمران و ساختمان **0.003 0.17
مکانیک محاسباتی 0.06 0.86
مهندسی سیستم و نظارت **0.008 0.12
مهندسی برق و الکترونیک 0.25 0.51
مهندسی (متفرقه) 0.38 0.42
مهندسی صنایع و تولید **0.008 *0.04
مهندسی مکانیک *0.02 **0.006
مکانیک مواد *0.04 0.1
فناوری رسانه 0.92 0.42
مهندسی اقیانوس 0.99 0.0041
مهندسی ایمنی، ریسک، اعتماد و کیفیت 0.29 **0.007
مهندسی شیمی 0.0704 0.2858
علم کامپیوتر 0.7136 0.212
علم مواد *0.0283 0.2405
* معنادار در سطح 0.05 ** معنادار در سطح 0.01
بحث و نتیجه گیری
این تحقیق سعی در شناسایی اولویتهای پژوهشی کشور بر مبنای تاثیر آنها بر رشد اقتصادی داشت. پیداست که این تاثیر تنها هدف تولید علم و پژوهش نیست و اهداف دیگری نظیر اهداف فرهنگی، خودکفایی، سلامت و استقلال کشور میتوانند مبنای تعیین اولویتها قرارگیرند. به عنوان مثال در بخش پزشکی، پژوهش از ابعاد دیگری دارای اهمیت است
و شاید پژوهش در این بخش تاثیر مستقیم کمتری بر سرانه تولید ناخالص داخلی داشته باشد، بلکه در این بخش میتوان انتظار داشت که با افزایش تحقیقات با افزایش سطح سلامت جامعه روبر باشیم که خود میتواند در دراز مدت بر رشد اقتصادی تاثیر مطلوب داشته باشد، البته می توان انتظار داشت که با تحقیقات، در بخشهایی مثل داروسازی، صنعت از این بخش نیز تاثیر پذیرد. به هر صورت یکی از اهداف اساسی پژوهش در جهان امروزی، پشتیبانی از بخش صنعت و فناوری است که در نهایت منجر به شکوفایی اقتصادی خواهد شد. بر این مبنا تاثیرگذاری بخش های مختلف پژوهش کشور بر رشد اقتصادی در کنار هم سنجیده شد. نتایج نشان میدهد که بخشهای مهندسی و علوم انسانی از هفت بخش پژوهشی کشور بر رشد اقتصادی تاثیر معناداری دارند. چنانچه در مقدمه ذکر شد و پیداست که بخش علوم انسانی ظاهرا نباید تاثیر مستقیمی بر تولید ناخالص داخلی داشته باشد، این نتیجه را میتوان با این مسئله که بخش علوم انسانی شامل گروههایی مثل تجارت، مدیریت و حسابداری، اقتصاد، اقتصادسنجی و مالی است و این بخش ها ارتباط محکمتری با سرانه تولید ناخالص داخلی دارند توجیه کرد. همچنین تاثیرپذیری معنادار این بخش از سرانه تولید ناخالص داخلی، می تواند نشان از توجه زیاد به این بخش و افزایش بودجه در این بخش باشد.