بخشی از مقاله

مقدمه
گاهي دانش آموزان ودوستان درمورد تهران قديم سوالاتي مي كنند كه يا تحقيق وتامل مي توان به سوالات آنها كامل تر پاسخ داد لذا اينكه تهران چگونه ازديلمي كوچك ومردماني اندك با خانه هاي زيرزميني تبديل به شهري بي سروبن شده با آسمان خراش ها وبرج هاي بلند وميليون ها نفرمردمي كه ازبام تا شام درتلاش هستند ؟
وقتي به دنبال جواب سوالات به كتاب مراجعه كنيم مي بينيم كه براي پاسخ به اين سوالات كتاب هاي فراواني دررابطه با تهران قديم ازبنا هاي تاريخي ونحوه شكل گيري آن تا خصوصيات اقليمي وسياسي واقتصادي و.... به دست نويسندگان بزرگ ايراني وخارجي به رشته تحرير درآمده است . واكنون اين تحقيق مختصر وفشرده شايد بتواند درمورد چگونگي شكل گيري تهران ومجموعه اي ازبناها واماكن متبركه وقديمي اين شهر بزرگ پاسخگو باشد . انشا ءا....
معني تهران


درريشه شناسي عاميانه نام واژه تهران را به دوبخش ته + ران تجزيه كرده اند وآن را به معني فردي كه حيوانات يا افراد ديگر راپيش مي راند ويا دراعماق ( زيرزمين ) خانه داشته اند البته اين معني نيز برپايه نوشته هاي ياقوت حموي درمعجم البلدان وزكريا قزويشي درآثار البلاد واخيار العباد است كه مي گويند :
« تهراني ها درخانه هاي زيرزميني زندگي مي كنند »


ازسوي ديگر برخي ازپژوهشگران دو واژه تهران وشميران را برابر هم گذاشته اند وتهران را مكان مسطح ياد ازمشت وشميران را مكان كه حد آن بركه يا مخزن آب وجود دارد معنا كرده اند به اين ترتيب كه ( شمي ) به معني مكان آبدار و(به ) به معني مكان مسطح يا دشت يا (ران ) پيوند مكاني تركيب شده اندو دو واژه شميران وتهران را ساخته اند برينلو كه شمي يا نه با پسوند ران تركيب مي شود .


احمد كسروي نيز تهران را جايگاه گرم وشميران را جايگاه سرد معنا كرده است يا اينهمه تاكنون اين نظرجامعيت وقطعيت نهايي يافته وپاره اي ازصاحب نظران با آن موافق نيستند به سخن ديگرتا امروز معناي علمي ودقيق كلمه تهران كد مورد تاييد همه پژوهندگان مشخص نشده است .
سقوط ري ورونق تهران


شهرري پيش ازيورش مغول نيز كما بيش رو به و ايراني داشت زيرا بنا برشواهد تاريخي جنگ هاي مداوم ميان گروههاي مذهبي ري خود درويراني اين شهردخيل بوده است .
زكريا قزوني مي گويد : دراهل ري بعضي شافعيه اند وبعضي حنفيه ... وتعصب بين الرفين بسيار است .
تا آنكه اكثر اوقات به كارزار مي انجامد وهمه وقت ظفر شافعيه را باشد با وجود قلت انها وغالب عادات براهل ري قتل وسقك است .
پس ازمغولان ري ويرانه با يورش تاتار به سردگردگي تيمورلنگ مواجه شد وآنچه كه برجاي مانده بود نابود شد وشهر يكسره تبديل به ويرانه گرديد ازاين رو شايد بتوان چنين گفت كه جمع كثيري ازمردم ري به ديه تهران گريختند ودرآنجا سكونت گزيدند وهمين باعث اعتبار شد واين آبادي را ازصورت ديلمي كوچك درآورد .
شاه تهماسب عامل شهرت تهران


پس ازويراني كامل ري براعتبار وتوسعه تهران افزوده شد واين آبادي ازصورت ديلمي كوچك بيرون آمد وشمار بسياري ازمردمان ساكن ري به تهران كوچ كردند ولي شهرت واقعي تهران مربوط به صد سال پس ازتيمور لنگ يعني دوره شاه تهماسب صفوي پسر شاه اسماعيل دومين پادشاه سلسله صفويه است .
اعتماد السطلنه دراين باره مي نويسد :


درزمان شاه تهماسب صفوي تهران به واسطه كثرت ميدان واشجار ومكانتي كه داشت محل توجه شد . شاه تهماسب درسنه 961 ه ق حكم كرد با رويي دورآن بنا نمودند كه شش هزار گام دوره اش بود وبه عدد سوره مباركه قرآني صد وچهارده برج براي باروقراردادند ودرهربرجي يك سوره ازسوره قرآن مجيد دفن كردند وچهار دروازه براي شهر ساختند وخندق دوربارو به اراضي رمل زاراتصال يافت وچون خاك خندق ، كفايت ساختن قله وبارو را ننمودند ازدوچال خاك برداشتند : چال ميدان وچال حصار وازهمان وقت اين دو محل به اين دو اسم موسوم شد به اين ترتيب تهران داراي برج وبارو شد.


حد ومرز تهران با برج وبارو
سرانجام تهران داراي برج وبارو شد حد ومرز تهران با برج وباروي شاه تهماسب برطبق نقشه اي كه ازتهران آن زمان موجود است .
برحسب خيابان هاي كنوني به ترتيب زير بوده است .
1- حد شمالي ، خيابان اميركبير (چراغ گاز ، چراغ برق )
ميدان سپه وخيابان سپه سابق
2- حد جنوبي ، خيابان مولوي كنوني
3- حد غربي ، با اثركي انحراف خيابان شاپور سابق


4- حد شرقري ، خيابان ري فعلي
چهاردروازه تهران
چهار دروازه تهران كد درچهار سوي شهرقرارداشت درزمان صفويه احداث شد ، عبارتند از :
1- دروازه حضرت عبدالعظيم (ع) يا دروازه اصفهان كه درشمال مولوي ودرابتداي بازار دروازه يا بازار حضرتي قرارداشت .
2- دروازه دولاب درمدخل بازارچه نايب السطلنه درخيابان ري فعلي .
3- دروازه شميران درمدخل خيابان پامنار .


4- دروازه قزوين درمدخل بازارچه قوام الدوله درميدان شاپور سابق درنقشه دارالخلافه تهران قديم ترسيم سال 1275 ( ه ق )
به جاي چهاردروازه شش دروازه ديه مي شود يعني غير از چهار دروازه ياد شده دردروازه ديگر يكي درشمال وديگري درجنوب قراردارد كه درنقشه مشخص است اين دو دروازه بعد از دوره صفوي ساخته شد .


دروازه اي كه درشمال قراردارد دروزاه ارك يا دروازه دولت است ودروازه اي كه درجنوب قراردارد محمديه يا دروازه نو دروازه شمال ، ارك دولتي ازبناهاي افغان ها ست .
زيرا آنها يك جانب هر، اركي را كه درممالك محروسه بنا مي كردند به صحرا وصل مي نمودند تا هميشه راه گريز داشته باشند علاوه براين افغان ها روي خندق مقابل دروازه دولت پلي ساختند كه راه ورود به ارك بود .


دروازه ديگر دروازه محمديه است كه درزمان محمد شاه قاجار ساخته شد وبه آن دورازه نو يا دورازه غار قديم نيز مي گفتند اين دروازه درمحله پاقاپوق يا ميدان اعرام قرارداشت
با زمي گرديم به دوره صفويه وزمان شاه تهماسب اول صفوي نخستين بنايي كه پس ازتكميل باروي تهران به درخواست خواجه شاه تهماسب ساخته شد حمام خانم وتكيه ومدرسه خاتم بود ازاين تكيه وحمام تا پايان دوره صفويه آثاري – برجاي مانده بود تا اينكه سرانجام به دست افغان ها ويران شد وبعدها صاحب ديوان حسينه اي به جاي آن بنا كرد اكنون مدرسه معروف به فرهنگ درهمان محل است .


تهران پايتخت مي شود
آقا محمد خان قاجار روز يكشنبه وهم جمادي الاول سال (1200 ه ق ) ( 1164 ه ش و1785) درتهران جلوس نمود سكه زد وخطبه خواند واين شهررا به عنوان پايتخت سلسله قاجار برگزيد ازآن تاريخ به بعد تهران را دارالخلافه خواندند .
نه سال بعد يعني درسال 1209 آقا محمد خان قاجار تاجگذاري مي كند اعتماد السطلنه دراين باره مي نويسد
« درهزارودويست ونه جشن وسلام نوروزي درتهران انعقاد يافت حضرت آغا محمد شاه دراين سلام به استدعاي امرا واعيان وسران سپاه ، تاج مشهور به «تاج ماه » وبازو بند مكلل به الماس معروف به «درياي نور » را ازفرف وبازوي مبارك نامي فرمود وسكه به نام آن پادشاه ذي جاه زدند »
علل انتخاب تهران به عنوان پايتخت


1- نزديكي به بلوك هاي حاصلخيز
2- نزديكي به ايل فشار ساوجبلاغ وغرب ورامين كه ازهوا خواهان آقا محمد خان بودند
3- هم مرزي تهران با استراباد درمازنداران كه ستاد نيروي آقا محمد خان درآنجا مستقربود .
مدارس قديمي تهران تا پايان دوره محمد شاه قاجار
مدارس زيادي تا پايان عمر محمد شاه قاجار درتهران ساخته شده كه همه ازميان رفته اندو نام آنها تنها دركتاب هابرجاي مانده است البته برخي از اين مدارس نيز به دوران پيش ازقاجار وپايتختي تهران مربوط مي شوند .


نخست مدارسي كه پيش ازدوره قاجارساخته شدند :
1- مدرسه امامزاده زيد
اين مدرسه ازمتعلقات امامزاده زيربوده ودركنار همان امامزداده نيز قرار داشته است .
2- مدرسه چال :


اين مدرسه پشت بازار كفش دوزها قرارداشته است اما امزاده ازاين مدرسه اثري برجاي نيست .
3- مدرسه حكيم باشي درارك :
اين مدرسه را مدرسه مهرعليا نيز مي گويند چون مهرعليا ماورناصرالدين شاه درانجا تعميراتي به عمل آورد .
4- مدرسه چال حصار: اين مدرسه درمحل درخونگاه قرارداشت واكنون نشاني ازان برجاي نيست .
5- مدرسه محمديه : اين مدرسه بين تكيه نوروزخان ومدرسه صدر ودرنزديكي مدرسه دارالشفا ء قرارداشت .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید