بخشی از مقاله
مقدمه
فروغ فرخزاد در 15 دی 1313 و در خانواده ای از طبقه ی متوسط بـه دنیـا آمـد. پـدرش افسـر مستبد ارتش رضاخانی بود که در کودتای رضاخان نقـش داشـت ولـی، بـرخلاف اخـلاق ارتشی و مستبدش، علاقه خاصـی بـه شـعر داشت و در خلوت خود با اشعار حافظ و سعدی مأنوس بود. فروغ با شوق تمام به اشعاری که پدر می خواند گوش مـی داد و همـین مسـئله نقطه آغاز شاعری او بود، به طوری که سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد. خـانواده فـروغ خانواده ای بسته و مردسالار بود. فروغ در هفده سالگی با پرویز شاپور ازدواج کرد و به اهواز رفـت و در 29 خـرداد 1331 تنهـا فرزندش، کامیار، متولد شد. پس از آن روزهـای سـختی را گذراند و بسیار زود از همسرش جدا شد فـروغ بـا مجموعـه های اسیر و دیوار و عصیان، در قالب شعر نیمـایی، کـار خـود را آغـاز کرد. در ادامه با انتشار مجموعه ی تولـدی دیگـر تحسـین گسـترده ای را برانگیخـت، سـپس مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خــود را
1 استادیار دانشگاه پیام نور مرکز نقده
2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی دانشگاه پیام نور مرکز نقده
1
در شـعر معاصـر ایران به شاعری برجسته تثبیت کند.[6] وی با سرودن شعرهای جسورانه، سهم بزرگـی را در حضــور فرهنگـی زنان در جامعه بر عهده گرفت. هر چند می دانست عصیان فردی همیشـه بـه بـن بست مـی رسـد، امـا بـاور داشت برای رسیدن بـه چنـین هـدفی بایـد پیشـگام شـد اگرچه به قیمت از دست دادن داشته هایش تمام شود. فروغ در سیزده سالگی شـعر گفـتن بـا غـزل را آغـاز کـرد و در سـال 1331 نخستین مجموعه شعرش را به نـام »اسـیر« و در سال 1331دومین مجموعه را بـا عنوان »عصیان «چاپ کرد. از آخرین شعرهای او می توان به »ایمـان بیـاوریم بـه آغاز فصل سرد«، »پرنده مردنی است« اشاره کرد. کلیه شعرهای او در کتابی به نام »دیوان اشعار فروغ« چاپ شد و از آثار منتشـر نشـده ی او مـی تـوان بـه ترجمـه نمایشنامه و یک سـناریو اشـاره کـرد. ســرانجام در 23 بهمــن مــاه 1341 دفتـر عمر فروغ در 33 سالگی بسته شد. او در یک حادثه راننـدگی در گذشـت و دوسـت داران شـعرش را در اندوهی ابدی فرو برد.[1] کلیات اشعار فروغ فرخزاد به تنهایی میتواند نمودار تاریخ تحول شعر نـو ایـران، از چهارپـاره
سراییِ رمانتیک میانهروِ نوقدمایی تا عالی ترین شعر مدرن فارسی باشد. فروغ فرخـزاد شـگفتانگیزتـرین شـاعر زبـان فارسی است .[7] وجه بارز جایگاه فرخزاد در ادب معاصر ایران در دریافت خاصش از شعر و آفرینش نگاهی تازه به شعر فارسی است این نگاه در »چهره« یا »من« شعری او نهفته است.[11] با مطالعه اشعار فروغ فرخـزاد واضـح اسـت کـه شاعر در گذر از مسیر شاعری با پیچ و خم هایی روبه رو بوده و فرازها و فرودهایی را از سر گذرانده است. فروغ فرخـزاد یک چهره دارد با دو نیم رخ متفاوت. یکی آینه ی چهره شاعر »اسیر « و »دیوار« و »عصیان« اسـت کـه اشـعار او را از سال ها ی 1332 تـا 1339 در برمـی گیرد و نیم رخی که آینه ی چهـره شـاعر اسـت در »تولـدی دیگـر« و »ایمـان بیاوریم بـه آغـاز فـصل سرد« و اشعار سال های 1339 تا 1345 را در بــر دارد آینـه ی نـیم رخ اول، آینـه ی اســت کوچک در خانه ای محدود، نماینده زنی تنها و معترض، با تموج و تلاطم احساسات زنانـه و مادرانـه، در قیـام در برابـر آداب و سنن معمول و معهود خانوادگی، در شعرهایی به قالب چارپاره با خط محتوایی که در سطح می گذرد و از آنجـا کـه بـی هیچ ایستگاه و منـزل توقف و تعمقی است، خواننده را تنها بر خط افقی و درازای شـعر بـه پـیش مــی بــرد آینه ی نیم رخ دوم، آینه ای است در جهانی نامحدود، نماینده ی زنـی همچنـان تنهـا، بـا ســریان و جریـان تخیـل و تفکری جهانی، درشعرهایی آزاد و با خط محتوایی که در عمـق حرکـت دارد. با ایسـتگاه هـا و منـازل توقـف و تعمـق بسیار.[2] آقای م. آزاد در مقاله ای(جاودانه ی فروغ-(268 در باره ی شعر فروغ می نویسد: »دستور زبان شعر فرخ زاد دستور زبان گویش تهرانی است و هم چنین بدیع و معانی و بیان شعر او طبیعتـی گفتـاری دارد.« شـاید بتـوان انـدک بودن تلمیحات فروغ را با همین دید مورد بررسی قرار داد. گمان می کنم فروغ، چون به زبان مردم شعر گفته، به عمـد از تلمیح (که بحثی فاضلانه و پیچ در پیچ است و فهمیدن آن نیازمند به آشنایی با زمینـه هـای متعـددی اسـت)پرهیز کرده است. این نشان می دهد که سبک کار هر شاعر، چقدر در ابزارهای شعری که او بکار می گیرد؛ تاثیر مـی گـذارد. به نحوی که شاعر را مجبور می کند تعدادی از ابزارهای شعری(مثلاً تلمیح) را بـه کنـاری نهـد و تعـدادی از ابزارهـای دیگر(مثلاً سمبل، رمز، کنایه و ...) را به جای آن ها به خدمت بگیرد.[12] فروغ با انتشار اشعار و بیان حرف ها و تجربه
های شخصی خود، عقاید دردناک سکوت زن ایرانی را که باعث خفقان او شده بود گشود و در مقابل سنت مرد سالاری قیام کرد و با بیان اسارت زن ایرانی بر علیه مردان، عصیان کرد و دیوار های سنت را فرو ریخت. زیـرا او مـرد را عامـل اصلی اسارت زن می دانست. فروغ خواهان آن بود که محیط اجتماعی طوری شود که زنان همگام با مردان جلو بروند و مثل مردان هر آن چه که مایل هستند در شعر بگویند و هویت خود را به عنوان یک زن ثابت کنند.
بیان مسئله و پرسش های تحقیق
2
شعر فروغ تصویر اندوه بار زندگی انسان های محروم است که اسیر سنت های جاهلانه اند. درشعر او زندگی نظام مرد سالاری توصیف شده که در آن ادراکات زن را ناقص می دانند و او را به اسارت گرفته اند. شوریدن برچنین نظامی لازم است، باید برخاست و بانگ هستی خود بود. این پژوهش برآن است چند مورد از مضامین شعری فروغ را بررسی نماید. و از این رهگذر در پی پاسخگویی به سؤالات ذیل است:
عشق از دیدگاه فروغ چیست؟ و غربت از نگاه فروغ چگونه تبیین شده است؟
هدف تحقیق
شعر معاصر فارسی بستر مناسبی است تا از رهگذر آن بتوان وضعیت اجتماعی جامعه ایـران را از دیـد شـاعران معاصر بازترسیم کرد اصولاً آثار نظم و نثر در هر جامعه و در هر دوره ای بیانگر بسیاری از مسائل است که در جامعـه به وقوع می پیوندد. اتفاقات خوب یا بدی که در زبان، فرهنگ و آداب و رسوم جوامع مؤثر واقع مـی شـود،مطمئنـاً در این آثار منعکس شده است. لذا بررسی این آثار که احساسات و سطح فکری مردم هر جامعه رابیان مـی کنـد ضـروری است. بنابراین هدف از این جستار آشنایی با مضامین شعری فروغ فرخ زاد می باشد.
پیشینه تحقیق
فروغ فرخزاد برجسته تـرین شـاعر معاصـر و نـوگرای ایـران می باشد بنابراین درباره این شاعر پایان نامه هـا و کتاب ها و مقالات متعـددی بـه زیور طبع آراسته شده است. در این میـان، مـی تـوان بـه »مقایسه مضامین، واژگان و ترکیب های سهراب و فروغ فرخزاد« نوشته ی سیدناصر جابری اردکانی، در مجموعه مقالات همایش کشوری افسانه به تاریخ 1389، مقاله »نقش طرح واره های حجمی در انتقال مضامین شعری فروغ فرخ زاد« به قلم مریم سادات فیاضـی
و همکارانش، در مجموعه مقالات هشتمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران در تـاریخ 1393
و »بررسی تطبیقی مضامین مشترک سعدی فروغ فرخزاد و نازک اسلائکه« پایان نامه مقطـع کارشناسـی ارشـد محمـد قدمیاری از دانشگاه آزاد اسلامی فسا به تاریخ 1380 و نیز به »کتاب صور خیال در شعر فروغ فرخزاد« نوشته ی مـریم عاملیرضایی در تاریخ 1383 که نگارنده هر یک از مضامین را با درج شعر و ذکر قطعه مورد نظر بازگو میکنـد؛ اشـاره کرد.