بخشی از مقاله

آمار زاد و ولد در کشور فرانسه

فرانسه بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی در اواخر سدهٔ ۱۹ و اوایل سدهٔ ۲۰ دارای رشد جمعیت زیادی نبود. این امر می‌تواند به خاطر تلفات زیاد فرانسه در جنگ جهانی اول و دوم باشد. تلفات فرانسه در جنگ جهانی اول ۴/۱ میلیون نفر تخمین زده می‌شود که تقریباً معادل ۱۰٪ نیروی کار مذکر جمعیت این کشور بود.
میزان تلفات جنگ جهانی دوم فرانسه ۵۹۳،۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود که از این میان ۴۷۰،۰۰۰ نفر شهروند غیرنظامی بودند. این میزان کشته، چهار برابر

کشته‌های آمریکایی است. جمعیت ۳۹ میلیون نفری فرانسه در سال ۱۸۸۰ به ۴۰ میلیون نفر در سال ۱۹۴۵ رسید. فرانسه در سال‌های پس از جنگ نرخ رشد بالایی داشت که این رشد با موج مهاجرت افزایش یافته و باعث شد تا جمعیت این کشور در سال ۱۹۶۸ به ۵۰ میلیون نفر برسد. در سال ۱۹۷۴ از سرعت رشد جمعیت فرانسه کاسته شد.


فرانسه از سال ۱۹۹۰ در هر سال دارای نرخ رشد بی‌سابقه‌ای بوده است. در سال ۲۰۰۴ نرخ رشد جمعیت این کشور ۶۸/۰٪ بوده که تقریباً به درجهٔ آمریکای شمالی می‌رسید. این کشور در سال ۲۰۰۴ شاهد بیشترین افزایش جمعیت از سال ۱۹۷۴ تا آن سال بود. هم‌اکنون نرح رشد فرانسه نسبت به دیگر کشورهای اروپایی (به جز جمهوری ایرلند) بالاتر است.


رشد جمعیت طبیعی فرانسه (بدون مهاجران) در سال ۲۰۰۳ مسئول اصلی افزایش رشد جمعیت طبیعی اروپا بود زیرا از ۲۱۶،۰۰۰ نفر افزایش جمعیت در کل اروپا، مقدار ۲۱۱،۰۰۰ نفر به فرانسه تعلق داشت و تنها ۵،۰۰۰ نفر افزایش در کل جمعیت اتحادیه اروپا ایجاد شده بود. امروزه فرانسه با جمعیت ۶۰ میلیونی (به علاوه ۳ میلیون نفر در سرزمین‌های آن سوی دریا) سومین کشور پرجمعیت اروپا پس از روسیه و آلمان به شمار می‌رود.


فرانسه بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی در اواخر سدهٔ ۱۹ و اوایل سدهٔ ۲۰ دارای رشد جمعیت زیادی نبود. این امر می‌تواند به خاطر تلفات زیاد فرانسه در جنگ جهانی اول و دوم باشد. تلفات فرانسه در جنگ جهانی اول ۴/۱ میلیون نفر تخمین زده می‌شود که تقریباً معادل ۱۰٪ نیروی کار مذکر جمعیت این کشور بود.
میزان تلفات جنگ جهانی دوم فرانسه ۵۹۳،۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود که از این میان ۴۷۰،۰۰۰ نفر شهروند غیرنظامی بودند. این میزان کشته، چهار برابر کشته‌های آمریکایی است. جمعیت ۳۹ میلیون نفری فرانسه در سال ۱۸۸۰ به ۴۰ میلیون نفر در سال ۱۹۴۵ رسید. فرانسه در سال‌های پس از جنگ نرخ رشد بالایی داشت که این رشد با موج مهاجرت افزایش یافته و باعث شد تا جمعیت این کشور در سال ۱۹۶۸ به ۵۰ میلیون نفر برسد. در سال ۱۹۷۴ از سرعت رشد جمعیت فرانسه کاسته شد.


فرانسه از سال ۱۹۹۰ در هر سال دارای نرخ رشد بی‌سابقه‌ای بوده است. در سال ۲۰۰۴ نرخ رشد جمعیت این کشور ۶۸/۰٪ بوده که تقریباً به درجهٔ آمریکای شمالی می‌رسید. این کشور در سال ۲۰۰۴ شاهد بیشترین افزایش جمعیت از سال ۱۹۷۴ تا آن سال بود. هم‌اکنون نرح رشد فرانسه نسبت به دیگر کشورهای اروپایی (به جز جمهوری ایرلند) بالاتر است. رشد جمعیت طبیعی فرانسه (بدون مهاجران) در سال ۲۰۰۳ مسئول اصلی افزایش رشد جمعیت طبیعی اروپا بود

زیرا از ۲۱۶،۰۰۰ نفر افزایش جمعیت در کل اروپا، مقدار ۲۱۱،۰۰۰ نفر به فرانسه تعلق داشت و تنها ۵،۰۰۰ نفر افزایش در کل جمعیت اتحادیه اروپا ایجاد شده بود. امروزه فرانسه با جمعیت ۶۰ میلیونی (به علاوه ۳ میلیون نفر در سرزمین‌های آن سوی دریا) سومین کشور پرجمعیت اروپا پس از روسیه و آلمان به شمار می‌رود.


میزان مهاجرت در سدهٔ ۲۰ تفاوت زیادی با سدهٔ پیشین داشت. در دههٔ ۱۹۲۰ مهاجرت‌های زیادی از ایتالیا و لهستان صورت گرفت؛ در دهه‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ مهاجران زیادی از اسپانیا و پرتغال به فرانسه رفتند. اما بزرگ‌ترین موج‌های مهاجرت از دههٔ ۱۹۶۰ به این سو مربوط به مستعمرات سابق فرانسه می‌شد که این مهاجرت‌ها از این شرحند: الجزایر (۱ میلیون)، مراکش (۵۷۰،۰۰۰)، تونس (۲۰۰،۰۰۰)، سنگال ( ۴۵،۰۰۰)، مالی (۴۰،۰۰۰)، کامبوج ( ۴۵،۰۰۰) لائوس ۳۰،۰۰۰)، ویتنام (۳۵،۰۰۰). بسیاری از این مهاجرت‌ها دلایل اقتصادی داشتند ولی مهاجران زیادی از بین آنها در فرانسه ماندند و توانستند پس از کسب تابعیت فرانسوی در جامعهٔ فرانسه پذیرفته شوند.


با وجود آمارهای ضد و نقیض تخمین زده می‌شود که از جمعیت ۶۰ میلیون نفری که در فرانسه زندگی می‌کنند، ۴ میلیون نفر ریشهٔ خارجی داشته باشند. این مقدار افزایش جمعیت مهاجران باعث بروز بحران‌هایی در فرانسه به ویژه بر سر موضوعات «پذیرفته شدن در جامعهٔ فرانسه» و هویت فرانسوی» شده است. در سال‌های اخیر، بحث اصلی بر سر جمعیت مسلمانان داخل فرانسه که ۷٪ جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند بوده است. قابل ذکر است که اسلام دومین دین بزرگ فرانسه از نظر تعداد معتقدان است.


مهاجرت وسیع یهودی‌های اروپای شرقی و افریقای شمالی به فرانسه در سده ۱۹ آغاز شد. تخمین زده می‌شود که در سال ۱۸۷۲ تعداد ۸۶،۰۰۰ یهودی در فرانسه زندگی می‌کردند که این مقدار در سال ۱۹۴۵ به ۳۰۰،۰۰۰ نفر افزایش یافت. یهودی‌های بسیاری در جامعهٔ فرانسه پذیرفته شدند ولی هر از چند گاهی ناسیونالیسم فرانسوی باعث بروز عقاید ضدیهودی می‌شد. همکاری رژیم ویشی با آدم‌سوزی نازی‌ها (هولوکاست) باعث نابودی ۷۶،۰۰۰ یهودی فرانسوی شد

(مقامات دولت ویشی به آن دسته از یهودی‌هایی که از دو یا چند نسل پیش در فرانسه زندگی می‌کردند و به عنوان شهروند فرانسوی پذیرفته شده بودند و همچنین در جنگ جهانی اول جنگیده بودند یا دارای مقامات مدیریتی مهمی در دولت بودند امتیازات ویژه‌ای داد)، این آمار تنها پس از آلمان در مقام دوم قرار دارد، ولی جان بسیاری از یهودی‌ها با اعمال قهرمانانه و سرپیچی اجرایی از شرکت در روند تبعید حفظ شد (سه چهارم جمعیت یهودی‌های فرانسه نابود شدند که این میزان نسبت به همهٔ کشورهای اروپایی که تحت تأثیر آدم‌سوزی قرار گرفته‌اند بیشتر است. فرانسه از دههٔ ۱۹۶۰ به این سو شاهد مهاجرت وسیع یهودی‌ها از مناطق حوزهٔ مدیترانه و شمال افریقا بوده است. جمعیت یهودی‌های فرانسه هم اکنون به ۶۰۰،۰۰۰ نفر می‌رسد.


در پایان سده نوزدهم تقریباً همهٔ فرانسوی‌ها برای امرار معاش وابسته به زمین بودند و این کشور همچنان تا جنگ جهانی دوم به عنوان کشوری روستامحور شناخته می‌شد (تقریباً ۲۵٪ جمعیت در سال ۱۹۵۰ در مزارع کار می‌کردند). اما پس از جنگ، هجوم به شهرها رشد بی‌سابقه‌ای یافت: تنها ۴٪ از مردم در مزارع کار می‌کردند و امروزه ۷۳٪ مردم در شهرها زندگی می‌کنند. تا به حال پاریس با ۱/۲ میلیون نفر جمعیت توسط شهرهای لیل، لیون و مارسی دنبال شده است. بسیاری از این شهرنشینی‌های در حومهٔ شهرها صورت گرفته‌اند (به پروژه‌های خانه‌سازی سیمان و تیر‌آهنی در این مناطق «سیته» گفته می‌شود). مهاجرت افراد از کشورهای فقیر موجب شده تا از دههٔ ۱۹۶۰ بحران‌های تندروانه و طبقاتی در این مناطق مشاهده شود.


کاهش جمعيت در اروپا
آمار و ارقامی که چندی پیش به انتشار رسید نشان مي‌دهند که افزايش ميانگين سني و کاهش رشد زاد و ولد در شرق آلمان، مشکلي است که بخش وسيعي از کشورهای اروپایی با آن دست و پنجه نرم مي‌کنند. بر اين اساس، جمعيت اتحاديه اروپا تا سال ٢٠٥٠ (بدون در نظر گرفتن میزان مهاجرتهای احتمالی به کشورهای عضو این اتحادیه) نسبت به امروز ٥٢ ميليون نفر کاهش خواهد يافت و به کمتر از ٤٤٧ ميليون نفر خواهد رسيد. در مقابل این کشورها، در

کشورهاي ايسلند، ايرلند و قبرس که از بافت جمعيتي جوان‌تري برخوردارند، جمعيت در حال افزايش است. علاوه بر آن در فرانسه، نروژ، ايرلند و انگلستان هم تعداد زاد و ولد بيشتر است. فرانسه که در سال ٢٠٠٠ در مقايسه با آلمان ٢٣ ميليون نفر کمتر جمعيت داشت با روند کنوني در سال ٢٠٥٠ از نظر میزان جمعیت، پرجمعيت‌ترين کشور اروپا يعني آلمان را پشت سر خواهد گذاشت.

 

فرانسه بيشترين زاد و ولد را در بين كشورهاي اتحاديه اروپا به خود اختصاص داده است .
به گزارش گروه ترجمه خبرگزاری زنان ایران "ایونا" ، فرانسه ، بيشترين تعداد زاد و ولد را در بين كشورهاي اتحاديه اروپا را دارد
در سال 2008 به طور ميانگين هر زن 25 سال به بالا دو فرزند متولد شد در حالي كه در سال 2007 از هر زن 25 سال به بالا به طور ميانگين يك فرزند متولد می شد .به طور كلي زاد و ولد در بين فرانسويان افزايش چشم گيري داشته است . فرانسه و همچنين ايرلند در بين كشورهاي اتحاديه اروپا بيشترين زاد و ولد را به خود اختصاص داده اند .


مهاجرت در بین یهودیان فرانسه واخلال در زاد و ولد
ایران صدا: جذب یهودیان از گوشه و کنار جهان و اسکان آن ها در فلسطین یکی از مهم ترین عوامل ادامه موجودیت رژیم صهیونیستی از سال 1948بوده است. همه می دانند که این رژیم با پیشنهادات مالی همواره سعی کرده است که یهودیان جهان را به فلسطین بکشاند و در آن اسکان دهد.../گروه اجتماعی و اقتصادی


جذب یهودیان از گوشه و کنار جهان و اسکان آن ها در فلسطین یکی از مهم ترین عوامل ادامه موجودیت رژیم صهیونیستی از سال 1948بوده است. همه می دانند که این رژیم با پیشنهادات فریبنده مالی همواره سعی کرده است که یهودیان جهان را به فلسطین بکشاند و در آن اسکان دهد.
اما به دنبال آغاز انتفاضه الاقصی و تبعات اقتصادی و اجتماعی و امنیتی آن بر رژیم اسراییل میانگین مهاجرت یهودیان به فلسطین رو به کاهش نهاد و در مقابل مهاجریت معکوس یهودیان از فلسطین به سرزمین های مادری خود و یا کشورهای دیگر از جمله آمریکا و اروپای غربی افزایش یافت.


با این وجود، رهبران صهیونیست در رسانه ها به خصوص رسانه های عبری مدام از مهاجرت یهودیان به فلسطین سخن می گویند، اما هیچ وقت اشاره ای به مهاجرت معکوس یهودیان از فلسطین نمی کنند و در واقع اظهارنظر در این باره در رسانه های صهیونیست ممنوع است. هر کس در رژیم صهیونیستی در این خصوص سخن می گوید، خود را تحت پیگرد قانونی قرار داده است. به این دلیل که پرداختن به مسأله «مهاجرت معکوس یهودیان» خیلی از شهرک نشینان متردد را به خصوص با توجه به اوضاع بد معیشتی و امنیتی اسرائیل به ترک آن وا می دارد.


این گزارش به دلایل مهاجرت یهودیان به خارج از فلسطین و مخالفت آن ها با مهاجرت به اسرائیل می پردازد. 65درصد صهیونیست ها به مهاجرت می اندیشند. در این جا به مطالبی که یوسی بیلین از نمایندگان کنست در جلسه ای سری از آن ها پرده برداشت و بخش هایی از آن به رسانه ها درز پیدا کرد، اشاره می کنیم. وی در این جلسه گفته بود که 65درصد از صهیونیست ها از اندیشه مهاجرت به خارج فلسطین اشغالی حمایت می کنند و تعداد زیادی از کسانی که برای تحصیل به خارج می روند، درصدد بازگشت نیستند.


این نماینده کنست تاکید می کند که بیش تر فرزندان مسئولان و مقامات سیاسی بلندپایه رژیم صهیونیستی از بیم جانشان هم اکنون در خارج از فلسطین اشغالی زندگی می کنند. حتی خود این مقامات فرزندان خود را به ترک فلسطین اشغالی تشویق می کنند. تعدادی از اعضای خانواده نخست وزیران قبلی دولت عبری از جمله بن گوریون، مناخیم بگین و اسحاق رابین و بنیامین بن الیعازر وزیر جنگ سابق و متان فلنائی از وزرای سابق از جمله این افراد هستند.
یوسی بیلین ضمن اشاره به این که تعدادی از شهروندان معمولی از مهاجرت فرزندان شان ممانعتی نمی کنند، می گوید که قبل از انتفاضه الاقصی سالیانه 70هزار یهودی به فلسطین اشغالی مهاجرت می کرد، که این رقم در طول انتفاضه به نصف رسیده است.


درگیری و جنگ میان صهیونیست ها و فلسطینیان :
دکتر حازم ابوشنب کارشناس امور صهیونیستی معتقد است که وضعیت نابسامان و ناامن منطقه که نتیجه جنگ میان صهیونیست ها و فلسطینیان است، بحران های زیادی را در درون جامعه صهیونیستی خلق کرده و پدیده مهاجرت معکوس نیز یکی از این بحران هاست که در نتیجه ترس و وحشت صهیونیست ها و اوضاع بغرنج اقتصادی به وجود آمده است.


ابوشنب می گوید:«انتفاضه تنها تبعات منفی برای اقتصاد فلسطین نداشته است، بلکه صهیونیست ها را هم در برگرفته است. جامعه صهیونیستی در طول انتفاضه الاقصی شاهد رکود بی سابقه اقتصادی بود که همین امر بر همه جوانب زندگی صهیونیست ها تاثیر گذاشت و در کنار آن هم آن ها همچنان در ترس و وحشت زندگی می کنند که این امر به روند مهاجرت معکوس شدت بخشیده و اکنون به خصوص پس از جنگ لبنان صهیونیست ها احساس می کنند که دیگر امنیت ندارند.»


ابوشنب در ادامه می گوید:«در فرودگاه ها شاهد ازدحام جمعیت صهیونیست ها و فرار آن ها به خارج بودیم. هر اتفاق و مشکل و مسأله ای احتمال دارد یهودیان را به ترک فلسطین وادار کند و ارکان رژیم صهیونیستی را به لرزه درآورد و آینده این رژیم را کاملا به خطر بیاندازد. مهم ترین تبعات این جنگ که مقامات صهیونیست را نگران ساخته احساس ترس و وحشتی است که به یهودیان دست داده است و چیز دیگری که برای این مقامات نگران کننده است، تصمیم یهودیان برای بازگشت به کشورهای اصلی خود است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید