بخشی از مقاله
مفهوم پرتفوليو يا پرتفوي (سبد سرمايهگذاري)
معني ساده واژه پرتفوليو سبد سرمايهگذاري بطور عام و سبد سهام بطور خاص عبارت از تركيب داراييهاي سرمايهگذاري شده توسط يك سرمايهگذار، اعم از فرد يا نهاد است. به لحاظ فني، يك سبد سرمايهگذاري، مجموعه كامل داراييهاي حقيقي و مالي سرمايهگذار را در برميگيرد. در اينجا ما داراييهاي مالي را مورد نظر داريم. اغلب مردم، از روي برنامه و علم، يا از روي تصميمهاي غيرمرتبط به هم، سبد از داراييها (هم حقيقي و هم مالي) دارند. مطالعه همه جوانب پرتفوليو، را ميتوان «مديريت پرتفوليو» توصيف نمود.
ماركويتز
ماركويتز نخستين كسي بود كه يك معيار خاص براي ريسك سبد سهام تدوين نمود و بازده منتظره و ريسك يك سبد سهام را استخراج نمود. مدل او برپايهي مشخصههاي بازده منتظره و ريسك اوراق بهادار بنا شده و در اصل، يك چارچوب نظري براي تحليل گزينههاي «ريسك و بازده» است. سبد سرمايهگذاري كارا سبدي است كه در يك سطح معين ريسك، داراي بيشترين بازده است؛ يا داراي كمترين ريسك به ازاي يك سطح معين بازده است.
بازده منتظره سبد سهام (سبد سرمايهگذاري)
بازده منتظره يك سبد سهام، به صورت ميانگين موزون بازده منتظرة سهام منفرد به سادگي محاسبه ميشود. مقدار وزنها براساس نسبت مبالغ سرمايهگذاري شده در مورد هر سهم به كل مبلغ قابل سرمايهگذاري، بدست ميآيد. و مجموع اوزان، يك فرض ميشود.
ريسك سبد سهام (سبد سرمايهگذاري)
ديگر محاسبه مدل پايهاي سبد سهام، عبارتست از ريسك سبد سهام؛ در مدل ماركويتز، ريسك سبد سرمايهگذاري با واريانس (يا انحراف معيار) بازده سبد سرمايهگذاري اندازه گرفته ميشود.
در اين نقطه است كه بنياد نظريه نوين پرتفوليو، پديدار ميشود و به اين شكل قابل بيان است:
اگر چه بازده منتظره يك سبد، ميانگين موزون بازده سهام منفرد درون آن است، ليكن ريسك سبد سهام (كه بوسيله واريانس يا انحراف معيار اندازهگيري ميشود) ميانگين موزون ريسكهاي سهام منفرد درون آن «نيست» به زبان رياضي،
عوامل ديگر بر سرمايهگذاري
سرمايهگذاران بايد الزامات و پيامدهاي بازار كارا EMH را در تصميمهاي سرمايهگذاري ملحوظ قرار دهند.
يك بازار كارا چنين تعريف ميشود: بازاري كه در آن قيمت اوراق بهادار بطور تمام و كمال همه اطلاعات معلوم را سريعاً و دقيقاً منعكس مينمايد.
شرايطي كه يك بازار كارا را تضمين مينمايند به اين صورت قابل بيان است: سرمايهگذاران زيادي در رقابتند. اطلاعات وسيعاً در در دسترس بوده و بطور كم و بيش تصادفي توليد و انتشار مييابد و سرمايهگذاران سريعاً به اين اطلاعات واكنش نشان ميدهند.
در زمينه سنجش كارايي بازار، سه شكل (يا درجه) تجمعي مورد بحث قرار دارند: شكل ضعيف، شكل نيمه قوي، و شكل قوي: شكل ضعيف شامل جذب و ادغام دادههاي بازار است. شكل ني
مه قوي، جذب و ادغام همه اطلاعات عمومي و شكل قوي جذب و ادغام همه اطلاعات خصوصي را در برميگيرد.
شواهد دال بر كارايي ضعيف، اعم از آزمونهاي آماري يا قواعد داد و ستدي، فرضيه را قوياً مورد تأييد قرار ميدهند.
در زمينه كارايي نيمه قوي، آزمونهاي زيادي انجام گرفته كه از آن ميان، تقسيم سهام، تغييرات در عرضه پول، تغييرات حسابداري، اعلاميههاي سود نقدي و واكنش به ساير اعلاميههاي شركتي را ميتوان نام برد. اگر چه همه مطالعات انجام گرفته متفق القول نميباشند اما اكثر آنها كارايي نيمه قوي را تأييد ميكنند.
شواهد دال بر شكل قوي، در چارچوب آزمون عملكرد گروههايي قرار ميگيرد كه به اطلاعات «خصوصي» دسترسي داشته و از توانايي مديران حرفهاي براي برتري بر عملكرد بازار برخوردارند. افراد داخلي يا خوديها به وضوح عملكرد خوبي دارند، اگر چه بررسي تصميمات مديران صندوقهاي سرمايهگذاري مشترك، نيل به ارزش اضافي را تأييد نكرده است.
اغلب مشاهدهگران آگاه، شكل ضعيف را پذيرفته و شكل قوي را رد ميكنند و احساس ميك
نند كه بازار به ميزان زيادي، از كارايي نيمه قوي برخوردار است. و اين، ارزش تحليل تكنيكي و تحليل بنيادي سنتي را مورد ترديد قرار ميدهد. اگر چه EMH، مانع سرمايهگذار براي عملكرد برتر از بازار نميشود، اما دلالت بر اين ميكند كه انجام آن، كاري بسيار دشوار است و سرمايهگذار بايد كاري بيش از حد معمول انجام دهد.
حتي اگر بازار كارا باشد، مديران پولي كارهايي در پيش رو دارند كه از آن جمله، پر گونهسازي
سبد سهام، گزينش و بر عهدهگيري درجاتي از ريسك، برآورد ماليات و هزينههاي معاملاتي، را ميتوان نام برد.
- نسبتهاي : بنظر ميرسد كه سهام داراي پايين از عملكردي برتر نسبت به سهام داراي بالا در دورههاي سالانه برخوردارند و اين برتري پس از تعديل، براساس ريسك و اندازه حفظ ميشود.
سطوح تجمع كارايي بازار كارا و اطلاعات همراه با هر يك
EMH، پيامدها و الزاماتي نيز براي تحليل بنيادي دارد كه در پي تخمين ارزش ذاتي يك سهم و اتخاذ تصميمهاي خريد/ فروش بر مبناي پايينتر بودن/ بالاتر بودن قيمت جاري بازار نسبت به ارزش ذاتي سه ميباشد.
وظايف شخص سرمايهگذار
شخص سرمايهگذار پرتفوليو هنوز وظايفي براي انجام در بازار كارا در پيش رو خواهد داشت. اين وظايف به صورت حدأقل عبارت خواهند بود از:
1- درجه پرگونهسازي (متنوع سازي): اصل بنيادي مديريت بهينه پرتفوليوي عبارت از متنوعسازي يا پر گونهسازي پرتفوليو است. شخص بايد مطمئن شود كه به اندازه صحيح (بهينه) پرگونهسازي دست يافته است.
2- تغييرآميز بودن يا ريسكي بودن پرتفوليو: شخص بايد به فراخور نوع و اهداف پرتفوليوي مورد مديريت به سطح ريسك متناسب با آن پرتفوليو دست يابد، به اين معني كه ريسك را بسنجد و جايگاه مناسب را تعيين نمايد.
3- نگهداري ريسك در سطح مطلوب: ممكن است ايجاد تغييراتي در پرتفوليو كه سطح ريسك را در ميزان مورد نظر حفظ نمايد ضروري باشد.
4- وضعيت مالياتي سرمايهگذار: سرمايهگذاران به ميزان بازده دريافتي پس از كسر ماليات علاقمندند. در اين رابطه، به موازات در نظر گرفتن گزينههاي سرمايهگذاري، وضعيت مالياتي ايش
ان نيز در نظر گرفته شود، پرتفوليوهاي معاف از ماليات نيازها و علايق خاص خود را دارند.
5- هزينههاي معاملاتي: هزينههاي داد و ستدي (ميتوانند) تأثير عظيمي بر عملكرد نهايي پرتفوليو داشته باشند. مديران بايد در پي كاهش اين هزينهها تا حد عملاً ممكن باشند.
- نسبتهاي پايين
يكي از مفاهيم ماندگار سرمايهگذاري، نسبت قيمت به درآمد ( ) ميباشد. شماري از سرمايهگذارا بر اين باورند كه سهمهاي داراي پايين، بطور ميانگين، بهتر از سهمهاي داراي بالا عمل ميكنند. پايه عقلاني اين مفهوم شفاف نيست اما باوري پايدار است. «باسو» اين موضوع را از طريق رتبهبندي سهمها براساس نسبتهاي آنها و مقايسه عوايد گروه سهمهاي با نسبت بالا، با عوايد گروه سهمهاي با نسبت پايين در پايان دوره يكساله (12 ماهه) پس از خريد، بررسي نمود به دليل اينكه ، در زمره اطلاعات معلوم قرار داشته و احتمالاً در قيمت منعكس شده است، در صورت كارا بودن بازار، نبايد رابطهاي بين سهم و بازده بعدي آن وجود داشته باشد. نتايج بررسي باسو نشان داد كه سهمهاي با نسبت پايين، عملكردي بهتر از سهمهاي با نسبت بالا داشتند. به علاوه، ريسك به عنوان يك عامل ملحوظ نگرديده بود، پس از تعديلات مختلف براساس ريسك، باز هم سهمهاي با پايين عملكردي برتر داشتند. نتايج بدست آمده حاكي از اين بود كه تأثير منحصر به اوراق بهادار داراي «بتاريسك» پايين نيست. سهام داراي پايين، بدون توجه به مقياس ريسك مورد استفاده، به ازاي كليه سطوح ريسك، بازده اضافي مثبت معنيدار فراهم نمودند. بيقاعدگي (و را هنجاري) ، به صورت تببين نشده باقي ميماند. هر چند، چنين بنظر ميرسد تا زماني كه مورد رد واقع نشود، يك استراتژي بالقوه سرمايهگذاري كه ميتواند بازدهي برتر از بسياري از راهكارها فراهم كند، پيشنهاد مينمايد. برخي مفسرين مشهور، همچنان سرمايهگذاري در سهام داراي پايين را ترويج ميكنند.
بطور مثال، ديويد در من به سرمايهگذاران توصيه مينمايد كه اندرز سرمايهگذاران حرفهاي را ناديده انگارند و سهامهاي داراي پايين را انتخاب كنند. فرضيه او بر آن است كه سهمهاي داراي پايين ممكن است در حال بدون خواهان باشند. اما اگر از پشتوانه مالي قوي، عوايد بالا برخوردار بوده و درآمدهاي خود را بهبود بخشند، همواره از عملكرد نهايي خوبي برخوردار خواهند بود.
سرمايهگذاران لازم است در پيروي از استراتژي پايين هشير باشند. اگر چه يك پرتفوي پرگونه (متنوع)، همچنان كه هميشه، انتقادآميز (بحراني) است، هواداري سرسختانه از استراتژي پايين ممكن است به پرگونه سازي غيرمكفي (كاستي در پر گونه سازي) پرتفوي منجر شود. در من همچنين تأكيد بر سهام واحدهاي بزرگ را در مقابل سهام شركتهاي كوچك پيشنهاد مينمايد.
با توجه به برخي شواهدموجود، استراتژي پايين چه در بازارهاي متلاطم و چه در دورههاي رشد ضعيف اقتصادي بخوبي عمل نميكند. هر چند اين سهام ممكن است به دليل سود نقدي بالاترشان در دوره افول كامل بازار به خوبي عمل نمايند. بطور كلي، استراتژي پايين بايد به عنوان
يك استراتژي دراز مدت نگريسته شود كه هم در بازارهاي خوب و هم در بازارهاي بد قابل تعقيب است.
نسبتهاي : بنظر ميرسد كه سهام داراي پايين از عملكردي برتر نسبت به سهام داراي بالا در دورههاي سالانه برخوردارند و اين برتري پس از تعديل براساس ريسك و اندازه حفظ ميشود.
چكيده و توضيح مختصري بر انتخاب پرتفوي و شاخصها و قيمت پايه و قيمت پايه شاخص بوده است.
نحوة انتخاب پرتفوي
براي انتخاب نمودن يك سبد سرمايهگذاري كار را به اطلاعاتي كمكي زياد نيازمند بودم لذا با استفاده از يك روزنامه در مورخ يكشنبه 26/3/87 خرداد ماه قيمتهاي پاياني (آخريت قيمت) و EPS پيشبيني شده براي سال جاري و EPS سال مالي قبل و P/E را به عنوان اطلاعات لازم در آوردم و در پرتفوي و شاخص از آن استفاده نمودهام و مبلغ سرمايهگذاري بر مبناي 200000000 ريال معادل 20 ميليون تومان ميباشد.
در مورد شاخصها: براي بدست آوردن شاخصها از اطلاعات كمكي مالي ديگر نيازمنديم كه با توجه به نبودن اطلاعات مالي تك تك شركتهاي انتخاب شده در پرتفوي و نبودن اطلاعات مالي در سايتهاي بررسي كشور توانستم از يك روزنامه ديگر به مورخ چهارشنب 18/2/87 ارديبهشت ماه قبلي استفاده كنم و به عنوان يك مبنا و پايه از آن بهره ببرم.
در مورد قيمت پایه
از انجا كه شركتهاي بورسي در زمان انتشار سهام يك قيمت اسمي دارند و در زمان ورود به بورس در تالارها (اصلي- فرعي) يك قيمت پايه همان سال ورود را اعلام مينمايند. لذا بدست آوردن قيمتهاي پايه 15 شركت انتخاب شده پرتفوي كار نه چندان آساني نبود در حقيقت قيمتهاي پايه در روزنامهها مينويسند و در سايتها بورسي موجود نبود و نميدانستم كه قيمتهاي پايه فرضاً شركت ايران خودرو در كدام سال است؟ لذا روزنامه مورخ 18/2/87 را به عنوان قيمت پايه در نظر گرفتم براي بدست آوردن شاخصهاي از آن كمك كنم؟
استاد گرامي: در پايان هر دو روزنامه ضميمه پروژه گرديده شده است.
Pib= شاخص TEPIX
براي b= همان طور كه در جزو ارائه شد سال پايه براي اين شاخص 69 ميباشد و pi = 1000 ريال بر مبناي ورود به شركتهاي بورسي به بورس ايران و =9% براساس ميزان ريسك شركتهاي بورسي با توجه به اطلاعات موجود در بورس برآورد ميكنيم.
(جدول 1) 50 شرکت فعال بورس ايران
نماد نام شركت سرمايه تالار
بكاب شركت صنايعجوشكاب يزد 15400000 فرعي
بموتو موتوژن 113400000 اصلي
پلوله شركت گاز لوله 225000000 فرعي
تايرا تراكتورسازي ايان 900000000 فرعي
تپكو توليد تجهيزات سنگين هپكو 397800000 اصلي
تكنو تكنوتار 33000000 فرعي
ثمسكن سرمايهگذاري مسكن 1000000000 اصلي
خاور ايران خودرو ديزل 1600000000 فرعي
خبهمن گروه بهمن 3200000000 اصلي
خپارس پارس خودرو 2000000000 اصلي
خزاميا زاوياد 1200000000 اصلي
خساپا سايپا 9654000000 اصلي
خشرق الكتريك خودرو شرق 105000000 اصلي
حصدرا صنعتي دريايي ايران 1500000000 فرعي
خكاوه سايپا ديزل 600000000 فرعي
خودرو ايران خودرو 6300000000 فرعي
خوسار محورسازان ايران خودرو 1500000000 فرعي
دپارس پارس دارو 700000000 فرعي
ستران سيمان تهران 1093743000 اصلي
سفا رود كارخانه فارسيت درود 80640000 فرعي
شاراك پتروشيمي اراك 1200000000 اصلي
شبهرن نفت بهران 1800000000 اصلي
شزنگ تجهيز نيروي زنگان 2800000000 فرعي
شسم توليد سموم علفكش 100000000 فرعي
فاذر صنايع آذر آب 300000000 فرعي
فاراك ماشين سازي اراك 5400000000 فرعي
فاسمين كالسيمين 19500000000 اصلي
فالوم آلومتك 5000000000 فرعي
فباهنر صنايع مس شهيد باهنر 4500000000 اصلي
فسرب صنايع مس شهيد باهنر 9200000000 اصلي
كاذر فرآوردههاي نسور آذر 1000000000 فرعي
كروي توسعه معادن روي ايران 8778800000 اصلي
وبشهر توسعه صنايع بهشهر هلدينگ 18000000000 اصلي
وپارس بانك پارسيان 600000000 اصلي
وتوس سرمايهگذاري توسعه شهري توس گستر 200000000 فرعي
وليز ليزينگ ايران 300000000 فرعي
ونوين بانك اقتصاد نوين 25000000000 اصلي
جدول 2
رديف شركت قيمت سهام
شركت سهام تعداد سهام خريداري شده ارزش كل بازار لك پرتفوي
t EPS پيشبيني EPS سال مالي قبل
1 ايران خودرو 1207 2200 2655400
87 518 463
2 ايران خودرو ديزل 1399 5000 69950000
87 668 729
3 فولاد خوزستان 10670 1700 18139000
87 1821 797
4 الكتريك شرق 1668 7000 11676000
87 829 845
5 پارس دارو 12878 900 11590200
87 2194 2115
6 هپكو 1136 1500 11360000
87 409 37
7 سيمان تهران 4625 2000 9250000
87 582 510
8 بانك كارآفرين 4271 8000 34168000
87 629 700
9 نفت بهران 14040 500 7020000
87 3444 3346
10 مس شهيد باهنر 1393 12000 16716000
87 387 303
11 سرمايهگذاري مسكن 2813 10000 28130000
87 480 401
12 موتوژن 2839 4000 113560000
87 603 691
13 پتروشيمي اراك 4914 2500 12285000
87 1383 1095
14 تراكتورسازي 1800 5100 9180000
87 600 550
15 چادرملو 11833 801 9479400
87 1264 876
P/E Pi CI تعداد سهام منتشر شده شاخص TEPIX
نوع مدت سرمايهگذاري
pib
b Pi
33/2 1574 6300000000 69 1000 09/0 بلند مدت
09/2 1444 1600000000 69 1000 09/0 ميان مدت
86/5 5942 2192000000 69 1000 09/0 كوتاه مدت بلند مدت
01/2 2382 105000000 69 1000 09/0 ميان مدت
87/5 13314 70000000 69 1000 09/0 كوتاه مدت
78/2 1127 397800000 69 1000 09/0 كوتاه مدت
95/7 4208 1093743000 69 1000 09/0 ميان مدت
79/6 4449 1050000000 69 1000 09/0 ميان مدت
08/4 14881 180000000 69 1000 09/0 كوتاه مدت
60/3 1350 4500000000 69 1000 09/0 بلند مدت
86/5 2711 1000000000 69 1000 09/0 بلند مدت
71/4 2242 113400000 69 1000 09/0 بلند مدت
55/3 4923 1200000000 69 1000 09/0 بلند مدت
00/3 1897 900000000 69 1000 09/0 ميان مدت
36/9 10521 2000000000 69 1000 09/0 ميان مدت
(جدول 3) ميانگين حسابي
نام شركت شاخص قيمتي بيوزن شاخص قيمتي با وزن برابر ارزش بازار سهام شاخص قيمتي با وزن برابر
ايران خودرو 66/84=15÷1270 97/36= (1574+1270) 013/0
ايران خودرو ديزل 26/93=15÷1399 66/96=(1444+1399)034/0
فولاد خوزستان 33/711=15÷10670 08/14950=(5942+10670)090/
الكتريك شرق 2/111=15÷1668 25/344=(2382+1668)058/0
پارس دارو 53/858=15÷12878 94/1492=(13314+12878)057/0
هپكو 73/75=15÷1136 15/113=(1127+1136)05/0
سيمان تهران 33/308=15÷4625 15/415=(4208+4625)047/0
بانك كار آفرين 73/384=15÷4271 4/1482=(4449+4271)17/0
نفت بهران 96=15÷1440 23/571=(14881+14040)053/0
مس شهيد باهنر 86/92=15÷1393 41/230=(135+1393)084/0
سرمايهگذاري مسكن 53/187=15÷2813 36/773=(2711+2813)14/0
موتوژن 26/189=15÷2839 05/254=(2242+2839)05/0
پتروشيني اراك 6/327=15÷4914 05/600=(4923+4914)061/0
تراكتورسازي 120=15÷1800 36/166=(1897+1800)045/0
چاورملو 86/788=15÷11833 63/1050=(1052+1183)047/0
جمع 88/4429 69/9122 27/9210
(جدول 4) ميانگين هندسی
نام شركت شاخص قيمتي بيوزن شاخص قيمتي با وزن برابر ارزش بازار سهام شاخص قيمتي با وزن برابر
(pit) 1/n Pib)1/wi÷ (pit Pib)1/n÷(piit
ايران خودرو 60/1=15/1(1207) 12/0=(13%)(1574÷1207) 98/0=15/1(1574÷1207)
ايران خودرو ديزل 62/1=15/1(1399) 91/0=(1444÷1399) 99/0=15/1(1444÷1399)
فولاد خوزستان 85/1=15/1(10670) 91/1=(5942÷10670) 03/1=15/1(5942÷106709
الكتريك شرق 63/1=15/1(1668) 54/0=(2382÷1668) 97/0=15/1(2382÷1668)
پارس دارو 87/1=15/1(12878) 94/0=(13314÷12878) 97/0=15/1(13314÷12878)
هپكو 59/1=15/1(1136) 17/1=(1127÷1136) 99/0=15/1(1127÷1136)
سيمان تهران 75/1=15/1(4625) 46/7=(4208÷4625) 00/1=15/1(4208÷4625)
بانك كار آفرين 74/1=15/1(4271) 090/0=(4449÷4271) 99/0=15/1(4449÷4271)
نفت بهران 89/1=15/1(14040) 18/0=(14881÷14040) 99/0=15/1(14881÷14040)
مس شهيد باهنر 62/1=15/1(1393) 45/1=(1350÷1393) 90/1=15/1(1350÷1393)
سرمايهگذاري مسكن 69/1=15/1(2813) 30/1=(2711÷2813) 00/1=15/1(2711÷2813)
موتوژن 69/1=15/1(2839) 25/112=(2242÷2839) 01/1=15/1(2442÷2839)
پتروشيمي اراك 76/1=15/1(4914) 97/0=(4923÷4914) 99/0=15/1(4923÷4914)
تراكتورسازي 64/1=15/1(1800) 56/2=(1897÷1800) 99/0=15/1(1897÷180)
چادرملو 86/1=15/1(11833) 08/12=(10521÷11833) 00/1=15/14(10521÷11833)
(جدول 5) شاحص TEPIX بورس اوراق بهادار معادله تهران
نام شركت
ايران خودرو 207/1=(100*63000000000)÷(1207*6300000000)
ايران خودرو ديزل 399/1(1000*1600000000)÷(1399*1600000000)
فولاد خوزستان 67/10(1000*2192000000)÷(10670*2192000000)
الكتريك شرق 668/1(1000*105000000)÷(1668*1050000000)
پارس خودرو 878/12(1000*70000000)÷(12878*70000000)
هپكو 1361/(1000*397800000)÷(11163*397800000)
سيمان تهران 625/4(1000*1093743000)÷(4625*1093743000)
بانك كارآفرين 271/4(1000*1050000000)÷(4271*1050000000)
نفت بهران 040/14(1000*1800000000)÷(14040*180000000)
مسشهيدباهنر 393/1(100*450000000)÷(1393*450000000))
سرمايهگذاري مسكن 813/2(100*1000000000)÷(2813*100000000)
موتوژن 839/2(1000*113400000)÷(2839*113400000)
پتروشیمی اراک 9144(1000*1200000000)÷(4914*1200000000)
تراكتورسازي 800/1(1000*900000000)÷(1800*90000000000)
چادرملو 833/11=(100*2000000000) ÷ (11833*2000000000)
جمع
1- ایران خودرو
الف) دلايل انتخاب ايران خودرو از بعد زماني و عوامل محيطي
صنعت خودروسازي در ايران به شكل مشخص، صنعتي انحصاري است. چند توليد كننده بزرگ و عمده كه نقش قابل توجهي در شكلگيري عرضه و ساختار توليدات دارند با استفاده از حمايتهاي دولتي و فضائي كاملا غيررقابتي به توليد كنندگاني بدون رقيب تبديل شدهاند. تحول در ساتار سرمايهگذاري بينالمللي، وجود شرايط رقابتي در جهان، پيوستن اكثر كشورها به سازمان تجارت جهاني و تن دادن به شرايط آن در جهت كاستن از تعرفهها و لغو عوارض گمركي از يك سو و حركت شركتهاي اتومبيل سازي بزرگ دنيا به سمت توسعه بازار محصولات خود از سوي ديگر وقايعي است كه به حتم در آينده صنعت خودرو سازي در ايران را تحت تاثير خود قرار خواهد داد. در صنعت خودروهاي سبك در ايران، شركت ايران خودرو جزء قديميترين شركتها در ايران ميباشد. پويائي صنعت خودرو و تحولات سريع و تغييرات پي در پي خطوط توليد موجب شده تا شركتهاي اين گ
روه صنعتي خصوصاً در سالهاي اخير خود را به روز نگهداشته و همگام با نياز بازار داخلي حركت نمايند. از جنبه داخلي نيز بزرگترين چالپ پيش روي اين شركت آمادگي براي رويارويي با رقابتي شدن سريع و بيسابقه كشور ميباشد. به همين دليل نيز ساختار كلي توليد به طرز چشمگيري از محصولات قديم به محصولات نسل جديد جهت داده است.
ب) دلايل انتخاب از نظر قيمت هر سهم و عايدي هر سهم و P/E
با توجه به اينكه ps شركت در وضعيت مناسبي قرار دارد و EPS پيشبيني شده روند رو به افزايش دارد و از نظر عواملي محيطي و انحصاري شركت روند نسبتاً خوبي دارد لذا انتخاب ايران خودرو به يك انتخاب سنجيده ميباشد. و پائين بودن P/E پائين براي فعاليتهاي كوتاه مدت بهتر از سرمايهگذاري در سهام شركتهاي P/E بالا هست.
2- ایران خودرو دیزل
ايران خودرو و ديزل: انتخاب از نظر عواملي همچون:
الف) عوامل محيطي و زماني
سهام شركت ايران خودرو ديزل در حال حاضر پائينتر از ارزش ذاتي خود قرار دارد و همين امر سهام اين شركت را در موقعيت خريداري قرار داده است. خريد سهم اين شركت در محدوده 1400 ريال با فرض دوره نگهداري يك ساله و بلند مدت شركت در مجمع آينده ميتواند تا 40 درصد بازده نصيب سهامداران خود كند حجم مبنا و درجه نقد شوندگي بالاي شركت از ديگر نكاتي است كه
سرمايهگذاري در اين سهم را مطمئنتر ميسازد. درصد بالاي تقسيم سود شركت و توانائي فروش بالا در كنار انحراف مثبت پيشبينيهاي ايران خودرو ديزل را ميتوان از جمله عواملي دانست كه خاور را به عنوان سهمي مناسب براي سرمايهگذاران با ديد بلند مدت مطرح ميكند.