بخشی از مقاله

اجراي پروژه به روش EPC، مشکلات و تأثیر آن ها بر روند اجرا

 

واژههاي کلیدي
طرح و ساخت، EPC، مناقصه، اجراي پروژه

چکیده

براي انجام یک پروژه اجرایی روش هاي زیادي وجود دارد و محققین، کارفرمایان، پیمانکاران و مشاوران همواره در تلاش براي استفاده از بهترین و بهینه ترین روش براي انجام پروژه می باشند. به طور یقین بهترین روش براي انجام هر پروژه به عوامل متعددي بستگی دارد. یکی از روش هاي نوین اجراي پروژه که به منظور کاهش زمان اجرا و نزدیک کردن کارفرما به پیمانکار شناخته شده است، روش طرح و ساخت (EPC) می باشد. پروژه هاي انجام شده به این روش داراي سرعت بیشتر به علت اجراي همزمان بخش هاي مهندسی، تدارك و اجرا می باشند. به علت آن که اجراي پروژه ها به این روش در مراحل آغازین خود می باشد، وجود مشکلات در این زمینه طبیعی خواهد بود. لذا شناخت این مشکلات و اقدام به حل آن ها به روان تر شدن سیستم اجراي پروژه ها منجر خواهد شد. تحقیق در زمینه پروژه هاي بزرگ انجام شده به این روش در کشور نیز یکی از روش هاي آشنایی بیشتر پیمانکاران و کارفرمایان به مراحل و مشکلات موجود پروژه هاي EPC می باشد.

-1 مقدمه

اجراي پروژه هاي بزرگ در کشور ما در سال هاي اخیر به روش EPC1 گسترش فراوانی داشته است تا جایی که امروزه بسیاري از فعالیت هاي در دست اجراي کشور به این روش انجام می گیرند. پروژه هاي EPC، داراي سرعت اجراي بیشتر و کنترل مناسب تر بر امور و فعالیت هاي اجرایی هستند. در این روش عملیات مهندسی، تدارك و تأمین و اجرا به صورت موازي با هم و در قالب یک قرار داد انجام می شوند.

یکی از مسایل قابل توجه در پروژه هاي EPC، نقش بسیار مهم مدیریت می باشد و با توجه به این که این موضوع، یکی از ضعف هاي عمده در کشور ما می باشد، لذا نیاز به توجه به این بخش احساس می شود. به عبارتی با توجه به این که در این روش، سه بخش مهندسی، خرید و اجرا با هم پوشانی زمانی اجرا می شوند و براي رسیدن به حداکثر کارآیی نیاز به برنامه ریزي و مدیریت دقیق منابع می باشد، مدیریت نقش بسیار حیاتی خواهد داشت. بنابراین نیاز به مدیران متخص و متعهد در این بخش به خوبی احساس می شود و این امر یکی از ملزومات اساسی براي اجراي پروژه ها به روش مذکور می باشد. بدین معنی که در صورتی که در این قسمت ضعف موجود داشته باشد، از کارآیی این روش بسیار کاسته خواهد شد.[1] این روش به دلیل کوتاه کردن زمان اجراي پروژه و اقتصادي کردن آن ها مورد توجه جدي قرار گرفته و در سال هاي اخیر پروژه هاي بزرگ زیادي به این روش به پیمانکاران خبره واگذار شده است.[2] در این متن سعی شده است پس از ارائه تعاریفی کلی و مختصر در مورد این روش و با توجه به بحث هاينسبتاً مناسبی که تا کنون در این زمینه انجام شده و یا در حال انجام است، بیش تر به مشکلات موجود در روش و مشکلات مرحله مناقصه پرداخته و در نهایت مطالعه موردي از یک پروژه مهم انجام شده به این روش بیان گردد.

-2 تعاریف

واژه EPC متشکل از 3 حرف E، P و C است که به ترتیب بیانگر مهندسی، تأمین کالا و ساخت و اجرا می باشند.

در این روش علیرغم ایجاد برخی محدودیت ها براي کارفرما، با قراردادن کلیه فعالیت هاي پروژه اعم از طراحی، خرید تجهیزات، عملیات ساخت و نصب و راه اندازي بر عهده پیمانکار، کارفرما از قید مسئولیت هاي سنگین مدیریتی و اجرایی آزاد می گردد. همچنین امکان شروع کارهاي اجرایی قبل از انجام کامل کارهاي طراحی فراهم شده و درنتیجه زمان اجراي طرح کاهش می یابد.

چنانچه کارفرما بتواند هزینه هاي اجرایی طرح را خود فراهم نماید راه حل مناسب براي وي قرارداد EPC خواهد بود. در این صورت پرداخت هزینه ها بصورت نقدي به پیمانکار امکان پذیر می گردد.[3]

روش اجراي طرح و ساخت، در دوران هاي قدیم نیز وجود داشته است. در برخی دوران ها، این روش تنها روش یا مهمترین روش در دسترس براي اجراي طرحها بوده است. در قرون وسطی، سازنده اصلی که معماري با تجربه بوده، مسئولیت طراحی و اجرا را به عهده داشته است .ساختمانهاي با شکوه و بزرگ، مثل کلیساها، کاخها و مسجدها، در قدیم به این روش ساخته می شدند.

با پیشرفت روشهاي محاسبه، طراحی و اجرا، و به کارگرفته شدن تاسیسات مختلف در ساختمانها، مهندسی به تدریج از معماري که رویکردي زیباشناسانه و فلسفی داشت، جدا شد و معماري، مهندسی و ساخت، به صورت تخصص هاي جداگانه اي تکامل پیدا کردند و قوانین و مقررات در کشورها از جمله در کشور ما، جدا شدن طراحی و ساخت را الزامی کردند .طراح و سازنده هر یک، مسئولیت هاي جداگانه اي یافتند و به این ترتیب، روش متعارف به عنوان روش اجراي اصلی پدیدار شد.[4]

مهمترین هدف هاي استفاده از این روش در انجام پروژه ها عبارتند از:

- کوچک کردن دستگاه اداري و اجرایی کارفرما با واگذاري تمام کارهاي پروژه به پیمانکار.

- کاهش هزینه هاي پروژه با ایجاد رقابت بین پیمانکاران .EPC
- کاهش زمان پروژه با همپوشانی مراحل مهندسی، تدارکات و اجرا.

- واگذاري مسئولیت کل پروژه به پیمانکار و در نتیجه استفاده کارفرما از نیروهاي خود در تعداد بیشتري از پروژه ها.


- مشخص شدن قیمت کل پروژه و بستن بودجه مربوطه قبل از اجراي آن.

- مسدود کردن راه هاي ادعاهاي مالی ناصحیح پیمانکاران اجرایی.

فرآیند جمع بندي شده جهت برگزاري مناقصات به روش طرح و ساخت را می توان به صورت نمودار زیر ملاحظه کرد:[5]


در ادامه به مشکلاتی که در مرحله مناقصه پروژه به وجود آمده و بر پروژه موثرند خواهیم پرداخت.


-3 مشکلات مرحله مناقصه و تأثیر آن بر روي پروژه

-1-3 تخمین اولیه قیمت و تغییر آن در طول پروژه

به طور معمول در ایران پروژه هاي EPC به صورت قیمت مقطوع2 قیمت گذاري می شود. در این راستا پیمانکار موظف است در مرحله مناقصه نسبت به برآورد قیمت پروژه و اعلام آن به کارفرما اقدام کند. فرض کنیم یک پروژه متوسط EPC داریم. چنانچه مدت پروژه به علاوه مدت زمان ابلاغ کار به پیمانکار و نیز مراحل مناقصه را در مجموع پنج سال در نظر بگیریم و باتوجه به آن که عمده خریدها و هزینه هاي پیمانکار پس از انجام مراحل مهندسی به طور متوسط از یک سال ونیم پس از ابلاغ پروژه شروع می شود می توان فرض کرد پیمانکار کل مبلغ پروژه را حدودا سه سال بعد از برآورد قیمت خرج می کند. در این جا یکی از اصلی ترین مشکلات پروژه EPC نمایان می شود. در حالی که برآورد پروژه مربوط به بیش از سه سال پیش بوده است، پیمانکار مجبور است با همان بودجه ولی با قیمت هاي روز خرید کند. روشن است که در این سه سال عوامل قابل پیش بینی یا غیرقابل پیش بینی باعث افزایش هزینه ها و گران تر شدن قیمت تجهیزات و نرخ دستمزدها شده و در نتیجه پیمانکار دچار کمبود مالی می شود. ممکن است گفته شود پیمانکار باید در قیمت اولیه خود این افزایش قیمت را پیش بینی می کرد، لیکن به راستی بسیاري از آنها غیرقابل پیش بینی هستند. به عنوان مثال افزایش بی سابقه و غیرقابل پیش بینی قیمت جهانی نفت و فولاد در سال هاي اخیر (و حتی کاهش شدید آن در سال جاري که باعث نوسان قیمت ها شده است) باعث رشد سرسام آور قیمت تجهیزات نفتی شده، به گونه اي که قیمت بعضی از تجهیزات به چند برابر قیمت قبلی رسیده است. مثال دیگري از این دست که مخصوصا در کشور ما فراوان اتفاق می افتد و اصولاً قابل پیش بینی نیست ولیمستقیماً بر قیمت پروژه اثر گذارند عبارت است از افزایش قیمت مصالح ساختمانی به خصوص سیمان و آهن که قیمت کل پروژه را افزایش می دهند. همچنین چنان چه قرارداد پروژه براساس دلار بسته شده باشد، از آن جا که عمده تجهیزات مورد نیاز از اروپا تامین می شود افزایش نرخ ارزهاي اروپایی خصوصا یورو نسبت به دلار باعث کاهش توان خرید پیمانکار می شود. از طرفی هر چند عاملی چون تورم نرمال از ابتدا قابل پیش بینی است، لیکن برآورد نرخ واقعی آن اگر نگوییم غیرممکن لااقل بسیار مشکل است.

به این نکته نیز باید توجه داشت که پیمانکار EPC که حیات و مماتش در گرفتن پروژه جدید است در مرحله مناقصه می خواهد قیمتش کمترین قیمت بین پیمانکاران باشد و در این راستا درست یا نادرست چشم خود را بر روي این افزایش قیمت ها می بندد. در این جا نقش مناقصه گزار کارفرما بسیار مهم است و ایشان باید بتواند نسبت به کنترل کاهش شدید3 قیمت پیمانکار و نیز ضرایب در نظر گرفته شده مانند ضریب ریسک، ضریب دقت و ضریب تورم اقدام کرده و به پیمانکارانی که این ضرایب را در نظر نگرفته اند تذکر دهد. در عمل این کار بسیار سخت بوده و مشکل ساز است چرا که در هر صورت کارفرما نمی تواند از پیمانکاري که قیمت پایینی ارائه داده است، درخواست افزایش قیمت کند! به نظر می رسد براي حل اساسی این مشکل باید براي قیمت EPC به فرمولی رسید که در آن افزایش قیمت هاي داخلی و خارجی و تغییر نرخ ارزها به طور منصفانه اي دیده شود. به عبارت دیگر قیمت پروژه باید در محدوده خاصی شناور بوده و ثابت نباشد.

-2-3 رقابت شرکت هاي بزرگ و کوچک در مرحله مناقصه

مسئله اي کهجدیداً و با کثرت فراوان در این پروژه ها به چشم میخورد آن است که به علت رقابتهاي شدید در بردن مناقصه هاي
مربوط به پروژه ها ، شرکت هاي پیشنهاد دهنده قیمت اقدام به کم کردن میزان سود در هنگام شرکت در مناقصات می نمایند ، این عمل در نظر اول از دید کارفرماي تعریف کننده پروژه مطلوب بنظر میرسد اما با نگاهی دقیق تر مشخص میشود که همین قضیه باعث بوجود آمدن مسئله جدیدي در مباحث مالی پروژه ها خواهد شد ، که این مسئله را به عنوان طرح دعاوي پیمانکار درپروژه نامگذاري می کنند.[6]

در مناقصات EPC کارفرما باید با توجه به ابعاد و بزرگی پروژه از پیمانکارانی با همان بزرگی دعوت کند. بدیهی است هرچه پیمانکار

بزرگ تر باشد، قابلیت اعتمادپذیري بیشتري دارد و به همین دلیل کارفرما باید پروژه هاي بزرگ خود را به شرکت هاي بزرگ بسپارد. اما
بسیار اتفاق افتاده است که پیمانکاران بزرگ مجبور بوده اند در مرحله مناقصه با پیمانکاران کوچک رقابت کنند. روشن است که هزینه هاي بالاسري این دو قابل قیاس نبوده و پیمانکار بزرگ مجبور می شود اصطلاحا قیمت کف خود را بدهد تا بتواند برنده مناقصه شود. هرچند کارفرما با این روش توانسته است قیمت یک پیمانکار بزرگ را پایین آورد لیکن باید توجه داشت که در اجراي پروژه پیمانکار ناتوان شده و به دلیل کمبود نقدینگی ادامه کار با مشکل مواجه شده و در نتیجه کارفرما نیز متضرر می شود. بنابراین کارفرما باید از برگزاري مناقصه با حضور
پیمانکاران بزرگ و کوچک به منظور ایجاد رقابت کاذب براي پایین آوردن قیمت پیمانکاران بزرگجداً اجتناب کرده و نهایت تلاش خود را در خصوص هم سطح بودن پیمانکاران شرکت کننده در مناقصه به عمل آورد.

-3-3 تخمین قیمت بدون داشتن اطلاعات مهندسی کافی

چنان چه کارفرما قبل از انجام طراحی پایه، مناقصه EPC را برگزار کند یکی از معضلات اساسی پروژه خود را به وضوح و خیلی زود نمایان می سازد. چرا که در این وضعیت اطلاعات مهندسی مورد نیاز از جمله مقادیر و مشخصات فنی کار مشخص نبوده و یا بسیار تقریبی می باشند و در نتیجه قیمت برآورد شده می تواند تفاوت زیادي با قیمت به دست آمده پس از طرح پایه داشته باشد. به عنوان نمونه در یکی از پروژه هایی که بدون طراحی پایه به مناقصه گذارده شده است، به علت آن که پیمانکاران مختلف به خاطر نداشتن اطلاعات کافی مفروضات گوناگونی را پایه برآورد خود قرار داده بودند، قیمت هاي بسیار متفاوتی ارائه شد. به گونه اي که تصمیم گیري براي کارفرما ناممکن گشت و مجبور شد ابتدا طراحی پایه را انجام داده و سپس ادامه کار را به مناقصه بگذارد. بسیاري از کارفرمایان و مدیران بر این تصورند که پیمانکار می تواند با الهام از پروژه ها و تجربه هاي مشابه پیشین، بدون طراحی پایه قیمت را با دقت کافی تخمین زده و ارائه دهد. لیکن این تصور نادرستی است که معمولا مدیران ارشد با اکتفا به نام و شرح مختصري از پروژه بدان در می غلطند.

-4-3 به حداقل رسانی قیمت پروژه در مرحله مناقصه

متأسفانه دید رایج در بین کارفرمایان این گونه است که در مرحله مناقصه نرخ قرارداد را تا سر حد امکان تنزل دهند. در ظاهر نیز چنین به نظر می رسد که با این روش کارفرما منتفع می شود لیکن به دلایل ذیل با این روش، نه تنها پیمانکار که کارفرما نیز متضرر می شود:

• چنان چه قیمت پروژه پایین تر از حد اطمینان بخش براي پیمانکار و اصطلاحا مرزي باشد، پیمانکار در مرحله مهندسی و خرید با وسواس و سخت گیري زیاد سعی در حداقل کردن هزینه ها داشته و در نتیجه زمان زیادي از دست می رود.
• چنان چه با پیشرفت پروژه پیمانکار متوجه شود که با نرخ قرارداد قادر به اتمام پروژه نیست پرداخت غرامت را به ادامه کار ترجیح داده و در نتیجه کار متوقف می شود.

• کارفرما که ضمن پایین آوردن غیرمنطقی قیمت، بودجه اختصاصی پروژه را در برابر سازمان هاي ذي ربط دولتی بسته است، براي تأمین اعتبار بیشتر و راه اندازي مجدد پروژه دچار مشکل شده و در نتیجه پروژه متوقف می ماند. در این صورت تنها راه فراروي کارفرما خلع ید از پیمانکار و برگزاري مناقصه مجدد است که تجربیات موجود گویاي مشکلات موجود در این مسیر، بالا رفتن قابل ملاحظه نرخ نسبت به قرارداد قبلی و هم چنین از دست رفتن زمانی طولانی جهت طی تشریفات مناقصه است که به هیچ عنوان مطلوب کارفرما و کشور نیست.
بنابراین به حداقل رسانی قیمت در مرحله مناقصه اشتباهی است که بدان روش نه تنها منافع کارفرما حفظ نمی شود، بلکه پروژه را نیز دچار اختلال کرده و در معرض اضمحلال قرار می دهد. این موضوع مخصوصا در مورد پروژه هایی که اتمام هرچه سریع تر آنها به دلایلی چون برداشت از مخازن مشترك با کشورهاي همسایه یا جلوگیري از هدر رفتن منابع مهم است، باید بیشتر مدنظر کارفرمایان باشد، چرا که صرفه جویی چند درصدي آن ها در قیمت پروژه باعث هدر رفتن چند صد درصدي منابع ملی کشور می شود. از طرفی چنان چه پیمانکار ایرانی سود بیشتري در پروژه نصیبش شود، زمینه براي رشد و توسعه پیمانکاران که ابزار اصلی اجراي پروژه هستند، مهیا می شود که این موضوع در سطح کلان به نفع خود کارفرما و کشور تمام خواهد شد.

-4 مشکلات اجرایی در زمان کوتاه اجراي پروژه

یکی از مزایاي پروژه هاي EPC کوتاه شدن زمان پروژه با هم پوشانی زمان هاي مهندسی، خرید و اجرا است. در روش هایی که این سه فاز پروژه به صورت جداگانه انجام می گیرد، کار خرید تنها پس از انجام امور مهندسی و کار اجرا ساختمان و نصب پس از انجام مهندسی و خرید تجهیزات امکان پذیر است. در عمل با توجه به انتخاب پیمانکاران E و P و C از طریق مناقصه، بین این سه بخش اختلاف زمانی زیادي نیز به وجود می آید و در نهایت مدت زمان انجام پروژه طولانی می شود. لیکن در یک پروژه EPC که قبل از اتمام بخش مهندسی، کار خرید و ساختمان و نصب آغاز می شود، صرفه جویی قابل توجهی در زمان صورت می پذیرد. کوتاه بودن زمان اجراي پروژه هاي

EPC مستلزم تدابیر زیاد و پیش بینی به موقع مسائل مختلف و انضباط کاري فوق العاده است. در غیر این صورت با گسستن زنجیره سلسله فعالیت هایی که هر یک پیش نیاز فعالیت بعدي بوده و در نتیجه باید در زمان خاصی انجام گیرند، نه تنها به صرفه جویی زمان نمی رسیم که پروژه به کلاف سردرگمی تبدیل می شود که جمع کردن آن زمان بسیار طولانی را می طلبد.

-5 دلایل اجراي تونل کرج به تهران به روش طرح وساخت[7]

با نگرشی به پیش نیازها و ویژگی هاي لازم براي اجراي پروژه به روش طرح و ساخت و در نظر گرفتن توانایی شرکت آب منطقه اي تهران در تعریف دقیق و کامل پروژه، با تکیه بر انجام به موقع مطالعات مرحله اول و وجود سابقه طولانی در اجراي پروژه هاي عظیم ملی صوصاًخ تونل هاي بزرگ انتقال آب،تأمین بودن اعتبار موردنیاز پروژه، وجود پیمانکاران توانمند و مشخصات فنی استاندارد، مشخص است پیش نیازهاي لازم براي اجراي این پروژهکاملاً فراهم است. از طرفی به علت وجود اضطرار در اجراي پروژه در زمان خاص خودش جهت مقابله با بروز بحران آب طی سالهاي آینده، کاهش هزینه هاي مطالعات و احداث تونل، انتقال ریسک و مسئولیت از دستگاه اجرایی به پیمانکار، کاهش ادعاها و حداقل درگیري براي دستگاه اجرایی، روش طرح و ساخت روش مناسبی براي اجراي تونل انتقال آب کرج – تهران می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید