بخشی از مقاله

خلاصه

در این مقاله سعی شده است که ضمن ارائه شرح کلی از قراردادهای EPC نقاط ضعف و قوت این نوع قراردادها مورد بررسی قرار گیرد. EPC بر اساس یک تعریف کلی شامل سه بخش عمده طراحی و مهندسی - - engineering ، تامین کالا - - procurement و اجرا - consrtuction - میباشد. اما این مقوله فراتر و عمیق تر از ترکیب سه واژه است. در واقع پروسه اداره کردن، تحویل به موقع، هزینه پیش بینی شده و در نظر گرفتن خطرات و ریسک پروژه جزئی از پروژه های EPC میباشد. هر یک از مراحل سه گانه فوق، خود دارای زیر مجموعه هائی است که برای آگاهی و اشراف کاملتر و بهتر از آن و جهت انجام صحیح و به موقع این نوع پروژهها، لازم است که مدیریت شرکتهای پیمانکار و مشاور درگیر در این قراردادها از آنها اطلاع کافی داشته باشند.

از ویژگیهای عمده اجرای پروژه ها به روش EPC کاهش زمان کلی اجرا و افزایش سود پروژه بویژه از دیدگاه کارفرمایان میباشد. که همین دو ویژگی مهم ، باعث جذابیت کارفرمایان و پیمانکاران به انجام پروژه ها با این روش شده است. هدف از ارائه این مقاله بررسی قراردادهای EPC و موارد ادعا در مدیریت و اجرای پروژههای سازه نگهبان بوده، به علاوه ویژگیها و خصوصیات دیگر این نوع قراردادها نسبت به سایر قراردادها مورد بررسی قرار میگیرد. هر مقاله باید دارای یک خلاصه 100 تا 200 کلمهای باشد که در یک پاراگراف تهیه گردیده، دارای حواشی 40 میلیمتری از لبه راست و 35 میلیمتری از لبه چپ باشد. این بخش باید بصورت مستقل بیانگر موضوع، اهداف، روش تحقیق و دستاوردهای مقاله باشد ولی یک مقدمه تلقی  35 mm نمیگردد. فونت این بخش از نوع - B Zar 9pt - میباشد. محل قرارگیری این بخش در حدود 90 الی 120 میلیمتر از بالای صفحه است.        

کلمات کلیدی: مدیریت پروژه، EPC ، مدیریت ادعا، اجرای سازه نگهبان        

1.    مقدمه

پروژه عبارتست از مجموعه تلاشهای موقت برای نیل به یک هدف و تحقق یک تعهد مشخص و رسیدن به محصول معین و ارائه خدمات لازم بر طبق یک قرارداد. اصطلاح موقت به مفهوم اینست که پروژه در یک دوره معین شروع و خاتمه مییابد و اصطلاح مشخص به این معنی است که خدمات موضوع قرارداد، کاملا واضح و تعریف شده بوده و لذا نتایج حاصل از یک پروژه با نتایج حاصل از سایر پروژها متفاوت میباشد. در یک سازمان، پروژه ها در سطوح مختلف پیگیری و اجرا میگردد، افراد درگیر در پروژه و مجریان آنها میتواند از یک تا صدها و هزاران نفر باشند. مدت اجرای یک پروژه نیز متغیر بوده و میتواند از چند هفته تا چندین سال بسته به عملیات موضوع قرارداد باشد. اما آنچه بیش از هر عامل دیگری در کیفیت انجام پروژه اهمیت دارد مدیریت پروژه است. مدیریت پروژه عبارتست از بکارگیری دانش، مهارتها، ابزار و تکنیکهای لازم در اداره روند اجرای عملیات موضوع قرارداد به منظور رسیدن به اهداف پروژه. در مورد قراردادهای EPC دلیل ماهیت درهم تنیده بخشهای مختلف این نوع قراردادها و ارتباط بسیار زیاد آنها با یکدیگر، موضوع مدیریت پروژه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در واقع ترکیب عملیات مهندسی و اجرائی، اداره کردن پروژه، تحویل به موقع با هزینه پیش بینی شده ابتدای کار و با در نظر گرفتن ریسکهای موجود در پروژه های EPC که بخشی از ماهیت این نوع پروژه هاست به معنی مدیریت پروژه های EPC است که لازم است مجموعه مدیریت یک شرکت پیمانکار EPC از تمام موارد پیش گفته، دانش و اطلاع کافی داشته باشد. در سالهای اخیر، در کشور ما تمایل کارفرمایان به اجرای پروژه ها به روش، EPC افزایش پیدا کرده است. این موضوع بویژه در بخش صنعت نفت و گاز دارای سابقه ای طولانی تر میباشد، زیرا تکنولوژی مورد نیاز برای اجرای سازه های نفتی و گازی و انجام مطالعات مربوطه تقریبا منحصر به فرد بوده و کمپانی های سازنده تاسیسات و تجهیزات نفتی که عمدتا مربوط به کشورهای غربی می-باشند، کل پکیج طراحی و اجرای کار را تحویل کارفرما میدهند.

اما در سایر بخشهای صنعتی کشور از جمله در بخش پروژه های عمرانی نیز تمایل به انجام طرح ها از طریق EPC به دلایل ذکر شده در حال افزایش است. در این راستا و جهت زمینه سازی مناسب برای این امر، سازمان برنامه و بودجه، نظام فنی و اجرائی طرحهای عمرانی کشور را در تاریخ 1375 به تصویب هیات وزیران رساند. به موجب اصول این نظام، از این پس طراحی تفصیلی پروژه ها، در مرحله اجرای طرح جای داشته و در واقع جزیی از عملیات اجرائی محسوب میشود. در این نظام توصیه شده است که طراحی و ساخت به صورت توام انجام گردد. لذا مشاهده میشود که برنامه ریزی کلی در کشور ما نیز حرکت به سمت اجرای پروژه ها از طریق روش EPC میباشد و طبیعی است که برای تحقق این امر باید هرچه زودتر نهادها و ضوابط مورد نیاز این فعالیت تدارک دیده شود.

.2 تعریف و ویژگی قراردادهایEPC

قراردادهای EPC نوعی از قراردادهای دوعاملی میباشد. مهمترینوِیژگی این نوع قراردادها، هماهنگی، همکاری و تلفیق بهینه سه عامل راحی، تدارکات و اجراست که بعنوان سه عامل به هم پیوسته در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر عمل میکنند و بخش طراحی مغز متفکر و رهبری کننده و در واقع واسطه بین دو بخش تدارکات و اجرا میباشد. در روش EPC کلیه مراحل طراحی، تهیه، ساخت و اجرا بر عهده پیمانکار میباشد. حتی مطالعات طراحی پایه و تفصیلی، خریدهای مورد نیاز برای پروژه و اجرای عملیات موضوع پیمان کاملا بر عهده پیمانکار میباشد. بطوری که بعد از تکمیل پروژه، کارفرما فقط با چرخاندن یک کلید از تسهیلات پروژه بهره برداری به عمل می آورد، به همین دلیل به پروژهای از این دست EPC/TURNKEY نیز گفته میشود.

لذا نیازی نیست که مشخص شود که یک نقیصه در پروژه به دلیل طراحی غلط بوده یا از اجرای ضعیف ناشی شده است بلکه بر طبق ذات قراردادهای EPC هر عیب و نقصی که در محدودهی تعریف شده کار حادث شود در مسئولیت پیمانکار اصلی Genera contractor میباشد. این در واقع حد اعلای سپردن مسئولیت طراحی و اجرای طرح به پیمانکار است. در نتیجه در این روش پیمانکار اصلی مسئولیت تمام ایرادات و عیب و نقصهای پروژه را در محدوده و چارچوب قرارداد خود بر عهده دارد. بدین ترتیب این نوع قرارداد، درگیری و مسئولیت دستگاه اجرائی - کارفرما - در فرایند طراحی، خرید و اجرا را به حداقل میرساند. ولی ممکن است پیمانکار منافع شخصی خود را بر منافع پروژه و کارفرما ترجیح داده. اما میتوان با در نظر گرفتن تمهیداتی تا حد زیادی این نقیصه را از بین برد و از مزایای قرادادهای EPC استفاده کرد.

معایب قراردادهای EPC از نظر کارفرما داشتن کنترل کمتر روی جزییات کار است. از آنجا کهماهیتاً طراحی در یک پروژه EPC به عهده پیمانکار است و نقش کارفرما و مشاور کارفرما عمدتا نقش کنترل بر نتیجه نهائی کار - مطالعات - و بررسی تطابق نتایج طراحی با خواسته های کارفرما و معیارهای اصلی طرح که در اسناد مناقصه آورده شده است میباشد، لذا این احتمال وجود دارد که پیمانکاران، الزامات فنی و کیفیت طرح را فدای جنبه های ثانویه و ثالثه قرارداد نمایند و در شرایطی که امکان آن فراهم باشد، منافع خود را بر منافع کارفرما ترجیح داده و باعث تحمیل هزینه های اضافه بر کارفرما گردد. معایب قراردادهای EPC از نظر پیمانکار ریسک بیشتر پروژه است. ذات قراردادهای EPC عدم قطعیت بعضی از آیتم های آن است. این موضوع به دلیل آنست، که در مرحله برگزاری مناقصه، هنوز مطالعات کافی در مورد پروژه به انجام نرسیده است و مطالعات تفصیلی یا حتی مطالعات پایه، به زمان بعد از اعلام برنده مناقصه و توسط پیمانکار EPC برنده مناقصه واگذار میشود که پیش از این مبلغ قرارداد، مشخص شده است.

لذا طبیعی است که عوامل ناشناخته در یک پروژه EPC نسبت به پروژه هایی که مطالعات آنها بطور کامل توسط کارفرما یا مشاور کارفرما انجام گرفته است بیشتر است. در چنین حالتی، معمولا مناقصه گران با توجه به نوع پروژه و عملیات موضوع قرارداد، درصدی افزایش قیمت در پیشنهاد خود به جهت عدم قطعیت در نظر میگیرند و این موضوع باعث نگرانی خاطر پیمانکاران EPC می باشد. عهده دار بودن مسئولیت کل طرح از طراحی پروژه تا راه اندازی آن: همیشه مسئولیت بیشتر هم دارای معایبی بوده و هم دارای مزایایی میباشد. در یک پروژه پیمانکار همواره نگران آنست که در صورتی که ایرادی در هر بخش از پروژه، حادث شود، مستقیما متوجه وی خواهد بود و کارفرما مسئولیت انجام صحیح و کامل کل پروژه از جمله طراحی، اجرا، خرید و تهیه تجهیزات، راه اندازی پروژه و ...را از پیمانکار خواهد خواست.

احتمال ایجاد اختلاف نظر بین پیمانکار ومشاوری که بصورت مشارکت در یک طرح EPC حضور پیدا میکنند: چون در کشور ما هنوز پیمانکارانی که دارای دفاتر فنی قوی با قابلیت طراحی باشند، وجود ندارند، مناقصه گران باید بصورت مشارکت یک مشاور ذیصلاح و یک پیمانکار واجدالشرایط در مناقصات EPC شرکت نمایند در نتیجه بعد از تعیین برنده مناقصه احتمال ایجاد اختلاف نظر بین اعضای مشارکت وجود دارد، زیرا توافق نامه فی مابین یک مشاور و یک پیمانکار معمولا فقط جهت همان پروژه خاص تهیه و امضاء میگردد و اینگونه مشارکتها در واقع دارای منافع درازمدت متفاوت میباشند و در نتیجه ممکن است در طی کار تضاد منافع حادث گردد که این خود نه تنها باعث ضرر به پیمانکار - اعضای مشارکت - میگردد، بلکه برای کارفرما نیز دردسر ایجاد خواهد کرد .این معضل به دلیل فقدان شرکتهای حرفه ای و مجرب در بخش EPC به تعداد کافی و همچنین آشنا نبودن شرکتهای عضو مشارکت به روح حاکم بر قراردادهای EPC میباشد.

3.    مدیریت ادعا

مدیریت ادعا، عنوانی است که مؤسسه مدیریت پروژه 9 ازسال2000 در کنار عناوین مدیریت ایمنی، مدیریت عوامل محیطی و مدیریت مالی، به عنوان یکی از محدودههای دانش مدیریت پروژههای ساختمان و نصب 10 به راهنمای ویژه ساختمان و نصب استاندارد PMBOK اضافه کرده است. این عنوان، اگرچه در متن اصلی این استاندارد جای نگرفته، اما توجه این مؤسسه به آن میتواند گویای اهمیت و نقش آن در پیکره دانش مدیریت پروژه باشد. این سرفصل، در معنای عام، شامل کلیه رویه هایی است که برای حذف و یا جلوگیری از افزایش دعاوی و همچنین مدیریت آنها در صورت رخداد مورد نیاز میباشد و از این رو میتوان آن را تا حدودی به مدیریت ریسک و رویه های معمول در آن شبیه دانست.

این رویه ها در چهار بخش کلی شناخت دعاوی، کمی سازی دعاوی، پیشگیری از دعاوی وحلّ دعاوی دسته بندی و برای هریک از این دسته ها ابزار، تکنیکها، ورودیها و خروجیهای مشخصی شناسایی شده است. مهمترین اصل در مدیریت دعاوی، اشراف کامل بر متن قرارداد فیمابین و عبارات و بندهای آن است. به دیگرکلام، تنها با بازخوانی دقیق متن قرارداد و مقایسه آن با واقعیتهای موجود میتوان به شناخت دقیقی از ادعای مورد نظر رسید و شایستگی و ارزش آن را برای طرح و پیگیریهای حقوقی برآورد نمود. مستندسازی از دیگر اصول جدایی ناپذیر مدیریت دعاوی است که در کلیه رویه ها و بخشهای اجرایی آن نقش کلیدی دارد. در فرایند شناخت دعوی، محدوده و عبارات قرارداد، شرحی از فعالیت اضافی مورد ادعا و همچنین زمان مورد نیاز برای انجام آن ورودیهای فرایند محسوب شده که با ابزار مستندسازی و نیز قضاوت کارشناسانه در خصوص ماهیت ادعا، متن حقوقی ادعا را به دست میدهد.

اگرچه تدوین یک قرارداد دقیق که جوانب آن به درستی تعریف شده و ریسکهای احتمالی آن در نظر گرفته شده باشد، کار سهل و آسانی نیست، اما نزدیک شدن به آن میتواند تا حدود امکان زمینه بروز ادعاهای مختلف را کاهش دهد. تعریف دقیق محدودههای پروژه، برنامهریزی معقول و واقع گرا، اتخاذ شیوه مناسب در انجام پروژه و همچنین برخورداری از یک برنامه دقیق مدیریت ریسک، میتواند برخی از راههای دردسترس برای کاهش و یا حذف ادعاهای احتمالی باشد .در کنار موارد نامبرده، شفافیت و وضوح زبان قرارداد، اعمال ضرب الاجلهای زمانی مناسب برای پاسخ به درخواستهای طرفین، ایجاد شرایط شراکت هرچه بیشتر طرفین در منافع پروژه پیش سنجی شایستگی های پیمانکاران، ایجاد شورای بررسی اختلاف و مواردی از این دست نیز از ابزارهای حذف دعاوی و یا تبدیل آنها به تغییرات قرارداد میباشد.

ادعاهای متعارفی که در قراردادهای پیمانکاری طرح می شود،عمدتاً در یکی از محورهای محدوده ای، زمانی، هزینه ای و کیفی خواهد بود که برای درک بهتر، نمونه ها و مثالهای مشهودی از هر یک از این محورها در ذیل آورده شده است. ادعاهای مربوط به محدوده و شرایط کار: ادعاهای مربوط به محدوده و شرایط کار، دعاوی ای هستند که در آن کارفرما یا پیمانکار بدلیل اختلاف نظر در خصوص محدوده و شرایط واقعی پروژه و اختلاف آن با محدوده مورد توافق در زمان انعقاد قرارداد، ادعای افزایش یا کاهش محدوده و دستور کار پروژه را می نمایند. که این افزایش و یا کاهش محدوده کارقهراً به افزایش یا کاهش زمان و هزینه پروژه می انجامد.

ادعاهای زمانی: ادعاهای زمانی، دعاوی ای هستند که طی آن کارفرما یا پیمانکار بسته به شرایطی که با آن مواجه شده است، تقاضای تجدید نظر در مدت زمان قرارداد را داشته و اصطلاحا خواستار توسعه زمان قرارداد می شود. این نوع ادعا میتواند از سوی هریک از طرفین قرارداد اعم از کارفرما یا پیمانکار صورت گیرد. به عنوان مثال، پیمانکار تعهدات خود را در زمان مقرر به انجام نرسانده و به این ترتیب موجب تأخیر در انجام پروژه شده است و یا کارفرما در زمان مقرر به درخواست های پیمانکار پاسخ نداده و موجب افزایش زمان قرارداد و هزینه ای پیمانکار شده است.

ادعاهای هزینه ای: ادعاهای هزینه ای، دعاوی ای هستند که در آن کارفرما یا پیمانکار به دلیل نقص عملکرد طرف مقابل و یا به شکل قهری و به دلیل تغییر شرایط محیط متضرر شده و تقاضای جبران خسارت می کند. به عنوان مثال، پیمانکار مدعی می شود که به دلیل تحریمهای خارجی، قادر نبوده است بخشی از تجهیزات موردنیاز پروژه را به قیمت پیش بینی شده تهیه کند و لذا خواستار افزایش رقم قرارداد می شود و یا کارفرما

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید