بخشی از مقاله

ارزیابی ارگونومیک خطر ابتلا به اخلالات اسکلتی – عضلانی به روش QEC در یک کارخانه لاستیک سازی

چکیده
هدف: اختلالات اسکلتی- عضلانی (MSDs) یکی از عوامل شایع آسیب های شغلی و ناتوانی در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه است. این موضوع باعث شده که امروزه در دنیا تحقیقات زیادی در زمینه این اختلالات و شیوههای ارزیابی خطر ابتلا به آنها انجام شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ارزیابی ریسک ابتلا به این اختلالات در کارگران یک صنعت لاستیک سازی در پاییز ۴۸۳۱ در شهر شیراز انجام شده است. نتایج بدست آمده میتواند در ارایه راههای پیشگیری از آسیب های یاد شده مورد استفاده قرار گیرد و به تأمین سلامت نیروی کار کمک کند.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تمام بخش های خط تولید کارخانه شامل ۶۱ واحد به عنوان نمونه انتخاب شدند. در هر واحد و در هر شیفت، ۰۵ درصد نیروی کار شاغل به طور تصادفی انتخاب و به مطالعه راه یافتند. در مجموع ۴۵۴ نفر در این مطالعه شرکت کردند. میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی از روش QEC استفاده شد. برای این منظور در هر ایستگاه کاری از کارگر فیلم گرفته شد. در مجموع از ۶۵ ایستگاه کاری فیلم برداری شد.
یافته ها: میانگین سن و سابقه کار افراد مورد مطالعه به ترتیب برابر با ۳/۷ ± ۸/۹۲ سال و ۱/۶ ± ۷/۶ سال بدست آمد. ۶/۳۷ درصد از افراد مورد مطالعه اظهار کردند که در طی ۲۱ ماه گذشته حداقل در یک ناحیه از بدن دچار اختلالات اسکلتی-عضلانی بوده اند. بیشترین اختلالات در ناحیه کمر (۲/۰۵درصد)، زانو (۵/۸۴درصد) و پشت (۱/۸۳درصد) گزارش شده است. آزمون های آماری نشان دادند که بین اختلالات اسکلتی- عضلانی و سطح ریسک در طی ۲۱ ماه گذشته ارتباطی معنی دار وجود دارد (۱۰۰/۰(p<، به گونه ای که اختلالات در افرادی که سطح ریسک بسیار بالا دارند بیشتر است. نتایج مشخص ساختند که QEC روشی است که می تواند برای تعیین ریسک خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی به خوبی مورد استفاده قرار گیرد و نتایج قابل اعتمادی را به دست دهد.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار در بین کارگران کارخانه لاستیک سازی مورد مطالعه بالا است. بر اساس نتایج بدست آمده، عمده ترین مشکل ارگونومیک در واحدهای مورد مطالعه پوسچر نامطلوب، بلند کردن و حمل دستی بار و خمش و پیچش کمر می باشد. انجام اقدامات اصلاحی جهت بهبود شرایط کار ضروری است.

کلید واﮊهگان: اختلالات اسکلتی- عضلانی، روش QEC، صنعت لاستیک سازی، پرسشنامه نوردیک م ع ﭖ ١٣٨٧ ؛ ٧ (١) : ۵۵-۶۴

مقدمه
اختلالات اسکلتی- عضلانی۱ (MSDs) یکی از عوامل شایع آسیب های شغلی و ناتوانی در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه است(۵،۴،۳،۲،۱). بر پایه تحقیقات انجام شده بر خلاف گسترش فزاینده ی فرایندهای مکانیزه و خودکار، اختلالات اسکلتی-عضلانی مرتبط با کار۲ (WMSDs) عمده ترین عامل از دست رفتن زمان کار، افزایش هزینه ها و آسیب های انسانی نیروی کار به شمار می آیند و یکی از بزرگترین معضلات بهداشت حرفه ای در کشورهای صنعتی است (۶) و از جمله مهمترین مسائلی است که ارگونومیستها در سراسر جهان با آن روبرو هستند (۷). تحقیقات نشان داده اند که احساس درد و ناراحتی در قسمتهای گوناگون دستگاه اسکلتی- عضلانی از مشکلات عمده درمحیط کار است، به طوری که علت اصلی غیبت ها را تشکیل می دهند (۸). ریسک فاکتورهای گوناگونی در وقوع این آسیب ها نقش دارند که می توان آنها را به ریسک فاکتورهای فیزیکی نظیر پوسچر نامناسب، بلند کردن و حمل بارهای سنگین و کارهای توام با حرکات تکراری(۰۱،۹) ، روانی ، سازمانی و فردی(۳۱،۲۱،۱۱) تقسیم نمود.
از آنجا که پوسچر نامناسب هنگام کار یکی از مهمترین ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی است، در بسیاری از شیوه های ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی، آنالیز پوسچر به عنوان محور و مبنای ارزیابی در نظر گرفته شده است (۴۱). روش های RULA، REBA، OWAS و QEC از جمله این روش ها هستند. در بیشتر روش های فوق ارزیابی بدن به کمک عکس برداری یا فیلم برداری انجام می شود، به این صورت که بعد از فیلم برداری پژوهشگر فیلم را میبیند و در وضعیت های مختلف فیلم را متوقف کرده و کد مربوط به هر اندام را تشخیص می دهد. روش ارزیابی سریع مواجهه۳ (QEC) یکی از روش های ارزیابی است که امکان ارزیابی مواجهه ی کارگر با طیفی از ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی را فراهم می آورد (١٦،۵۱).
صنعت لاستیک سازی جزو صنایعی است که دخالت مستقیم کارگر در فرایند تولید اجتناب ناپذیر است. در این صنعت فعالیت های جسمانی نظیر بلندکردن و جابجائی مواد، کشیدن، هل دادن و ... به وفور مشاهده می شود و پوسچرهای نامطلوب کاری بسیار متداول است (شکلهای ۱، ۲ و ۳). در تحت چنین شرایطی می توان انتظار داشت که اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی گوناگون بدن کارگران این صنعت از شیوع بالایی برخوردار باشد.
با توجه به توضیحات فوق، به منظور بررسی شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در این صنعت و تعیین سطح ریسک ابتلا به این اختلالات در بین کارگران و سرانجام استفاده از نتایج بدست آمده در پیشگیری از آسیب های اسکلتی- عضلانی و بهبود شرایط کار، این تحقیق بر روی کارگران واحدهای تولیدی یکی از کارخانجات لاستیک سازی شهر شیراز انجام گرفته است. در این مطالعه اهداف تحقیق عبارت بودند از الف) تعیین میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی - عضلانی در اندامهای مختلف بدن، ب) تعیین ارتباط بین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بابرخی ویژگی های دموگرافیک و ﭖ) ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از روش .QEC

روش بررسی
در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، خط تولید کارخانه که شامل ۶۱ واحد می باشد مورد مطالعه قرار گرفت. این واحدها شامل انبار مواد اولیه، بنبوری، کلندر، برش، اکسترودرتایر، باند، تی بی، پسنجر، بید، پخت تایر، بازرسی تایر، انبارمحصول، تسمه نقاله، اکسترودر تیوب، پخت تیوب و فلپ می باشند. در مجموع، در این صنعت تعداد ۱۴۹ کارگر که همگی مرد هستند (در سه شیفت و چهار گروه) در واحدهای تولیدی به انجام وظیفه میپردازند.
به منظور تعیین میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در اندام های گوناگون بدن کارگران از پرسشنامه نوردیک استفاده شد (۷۱). در هر واحد،۰۵ درصد نیروی کار شاغل که حداقل یکسال سابقه کار داشتند به طور تصادفی انتخاب و به مطالعه راه یافتند. درمجموع، تعداد ۴۵۴ نفر در این مطالعه شرکت کردند. لازم به توضیح است که آندسته از کارگرانی که سابقه بیماری های اثرگذار بر دستگاه اسکلتی- عضلانی داشتند و یا در حادثهای آسیب اسکلتی دیده بودند از مطالعه حذف شدند.

به منظور ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی از روش QEC استفاده شد. علت انتخاب این روش در مطالعه حاضر اینست که QEC با یک نگرش فراگیر امکان ارزیابی مواجهه ی کارگر با طیف گسترده ای از ریسک فاکتورهای WMSDs را فراهم می آورد. روش QEC که به وسیله ی لی و باکل (۸۹۹۱) ارایه شده است، مواجهه ی ۴ ناحیه از بدن شامل کمر، شانه/ بازو، مچ دست/ دست و گردن را که در معرض بزرگترین خطر آسیب های اسکلتی- عضلانی هستند، مورد ارزیابی قرار می دهد. همچنین، در این روش با توجه به مشاهده پرسشگر و پاسخ کارگر، اطلاعات جامعی در زمینه حداکثر وزن قطعات جابجا شده، میانگین زمانی انجام کار مورد نظر، حداکثر نیروی اعمال شده توسط یک یا هر دو دست، در معرض ارتعاش بودن در حین کار، نیاز به دید دقیق داشتن و استرس زا بودن شغل ازدیدگاه روانی ثبت می شود (۶۱،۵۱).
برپایه ی روش QEC، اندام های بدن بر اساس پوسچرهایی که ممکن است داشته باشند دسته بندی شده و یک کد مخصوص می گیرند. برای مثال، هنگامی که کمر پوسچر تقریباﹰ طبیعی دارد کد A1، کمر خمش یا پیچشی متوسط داشته یا تا اندازه ای متوسط به پهلو خم شده کد A2 و اگر کمر به شدت خمیده، پیچیده یا به پهلو خم باشد کد A3 به خود می گیرد. و به همین ترتیب، برای اندام های دیگر نیز کدگذاری انجام می شود. نهایتاﹰ با توجه به امتیازهای کلی (درصد تماس (E بدست آمده از هر پوسچر کاری، اقدامات عملی اصلاحی و انجام مداخله ارگونومیکی تعیین می گردد. برای بدست آوردن امتیاز کل سطح مواجهه، امتیازهای نواحی چهارگانه با یکدیگر جمع شده و برحداکثر امتیاز ممکن برای کارهای حمل و نقل دستی (۶۷۱) و برای دیگر مشاغل بر (۲۶۱) تقسیم می شود. در روشQEC ، سطح اقدامات اصلاحی به چهار دسته تقسیم می شود که سطح سوم و چهارم (بیش از ۰۷ درصد) نیاز به اقدام اصلاحی فوری دارند (۸۱).
به منظور ارزیابی خطر آسیب های اسکلتی - عضلانی با روش QEC، محیط کار بازرسی شده و با فیلم برداری از کارگر در حین کار، از پوسچر کاری فیلم گرفته شد. در مجموع از ۶۵ پست کاری فیلم تهیه و آنالیز شد. با بازبینی فیلم و انتخاب وضعیت بدنی استرس زا، پوسچرها بر روی مانیتور کامپیوتر ثابت شده، پوسچر آنالیز و طبق تکنیک QEC امتیاز داده شد.
در این مطالعه، داده ها پس از جمع آوری به کامپیوتر انتقال یافته و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS (Ver. 13) و عکس ها نیز با روش QEC و مصاحبه با کارگران مورد ارزیابی قرار گرفت. سطح معنی داری آزمون های آماری ۵۰/۰ P<در نظر گرفته شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید