بخشی از مقاله
بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسلامی
چکیده:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دلیل آن که در میان ملل تحت ستم در سر اسر جهان به طور کلّ و ملّت های مسلمان به طور خاص، خیزش و شوری به وجود آورده است که از آن به بیداری اسلامی تعبیر می شود. از سوی بسیاری به عنوان یکی از مهمترین حوادث تاریخ معاصر تلقّی شده است. ولی بسیاری از تحلیل گران و سیاست مداران غربی و نیز برخی از مسؤلان نظام جمهوری اسلامی از کاربرد اصطلاح بیداری اسلامی خودداری ورزیده و به دنبال تعابیر دیگری از جمله"بهار عربی"، " بیداری عربی" و .... هستند. از این رو تلاش کردیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسلام چه نقشی داشته است؟ و مهم ترین شاخصه های جهانی بودن انقلاب اسلامی ایران که بر بیداری اسلامی بازتاب داشته است چیست؟ در این خصوص فرضیه های پیشنهادی چنین است که پشتوانه و ستاره راهنمای بیداری
اسلامی، انقلاب اسلامی ایران است.پژوهش حاضر با استفاده از بیانات امام راحل، مقام معظم رهبری، اندیشمندان و نیز عملکرد احزاب وگروههای سیاسی در جهان اسلام از یکسو و بیان شاخصه های جهانی انقلاب اسلامی بر خیزش و شوری مانند احیاء هویت دینی و ارزشهای ناب اسلامی، حمایت از مستضعفان و مظلومان، استکبار ستیزی و نفی ظلم و احساس استقلال و رشد بالندگی از سوی دیگر به این نتایج دست پیدا کرده که تحولات اخیر، بهار اسلامی است نه بهار عربی و یا بیداری اسلامی، و انقلاب اسلامی ایران بود که در بیداری اسلامی در جهان اسلام نقش چشمگیری داشته است
واژگان کلیدی: انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی، استکبار ستیزی
مقدمه
تحولات سیاسی کشورهای اسلامی واقع در شمال آفریقا و خاورمیانه که با سرنگونی دیکتاتور تونس اغاز و سپس به لیبی، مصر، یمن و بحرین رسید، گمانهزنیهای بسیاری را در باب عمل آن و بالتبع، نامهگذاری آن، دامن زده است. اکثر رسانههای غربـی و بعضی از رسانههای منطقه تحت تأثیر دولتهای خود سعی دارند از عنوان بهار عربی برای این انقلابها نام ببرند و از مشـکلات اقتصادی و معیشتی و بعضاً از استبداد این حکومتها به عنوان دلیل و انگیزه به وجود آمدن این انقلابها و جنبشهای مردمی یاد میکنند. این در حالی است که وقتی در این انقلابهایی که در کشورهای اسلامی صورت گرفته است، ارزشها و معیارهـای اصیل اسلام مطرح شود و هدف این انقلابها بازگشت به ارزشهای اسلامی بیان شود تمام مسائل فرعی دیگر کـه شـاید جـزء انگیزههای فرعی انقلاب باشد مقل رفع مشکلات اقتصادی یا داشتن استقلال در همه زمینهها و یا موارد دیگر حل خواهـد شـد.
زیرا اسلام این پتانسیل را دارد که به تمام نیازها و هدفهای مقدسی که یک جامعه برای آن به پا میخیزد و انقـلاب مـیکنـد پاسخ دهد.
اگرچه در دلایل و انگیزههای به وجود آمدن بیداری اسلامی، عوامل درونزایی چون، شکست الگوهای غیراسلامی و رشـد اسـلام خواهی، احساس سرخوردگی، تحقیر تاریخی و بازگشت به هویت اسلامی، تلاش شخصیتهای بزرگ فکری، جهـادی و جریـان اسلامی و نیز عوامل برونزایی چون استعمار و حضور قدرتهای غربی در منطقه، و بحران فلسطین نقش داشـتند ولـی انقـلاب اسلامی یکی از اصلیترین عامل ریشهای برونزای بیداری اسلامی است.
انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام (ره) که نشأت گرفته از عنصر مذهب و تفکر دینی بود، موجب شد که ایـن تحـولی عظیم در مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی محدود نمانده و تا اقصی نقاط جهان اسلام و بلکه جوامـع بشـری تـأثیرات عمیـق و جدی از خود به جای گذارد. به همه مسلمانان ثابت کرد که مسأله بازگشت به اسلام نـه تانهـا یـک خیـال و نظـر نبـوده بلکـه میتواند به واقعیت بپیوندد. البته پیامدهای انقلاب اسلامی ایران را نباید با انقلابهای آمریکا، فرانسه یا شـوروی مقایسـه کـرد، بلکه پیروزی این انقلاب بیشتر با پیروزی ژاپنیها بر روسیه در ابتدای قرم 20 قابل مقایسه است. در واقع هـر دو جنـبش، نـور امید را در دل مردم مشرق زمین جهت غبله بر قدرتهای تهدیدکننده غـرب زنـده کـرد، هرچنـد آثـار انقـلاب ایـران بـیش از پیروزی ژاپنیها بود. زیرا این انقلاب نشان داد که یک ایدئولوژی (اسلام) قادر به هدایت یک مبارزه تا پیروزی است.
در عین حال میزان تأثیرگذاری و بازتاب انقلاب اسلامی بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده است بلکه با توجـه بـه ترابتهای فکری، فرهنگی و جغرافیایی درجه تأثیرگذاریاش متفاوت بوده است و هر اندازه که ملـت ایـران در نیـل بـه اهـداف انقلابی خود با ملتهای دیگر وجه اشتراک داشتهاند، به همان نسبت استقبال از این انقلاب گستردهتر بوده است.
کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی ( مدیریت، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد، حسابداری)
پژوهش حاضر ضمن تامل در تحولات معاصر جهان اسلام تردیدی بر جای نمیگذارد که ایت رویـدادها صـوری، شـکلی و آنـی نیست، بلکه تحولاتی ریشهدار در هویت و فرهنگ ملتهای مسلمانان منطقه است و هویت و فرهنگ ایـن ملـتهـا هـم بـدون اسلام معنا نمییابد. از این رو در این پژوهش در صدد هستیم تا ضمن تبیین نقش انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسـلامی بـه این سوال اساسی پاسخ دهیم که مهمترین شاخصهای جهانی بودن انقلاب اسلامی که بر بیداری اسلامی بازتاب داشته است چه
باشند؟ در ابتدا سعی کردیم مفاهیم کلیدی »انقلاب اسلامی« و »بیداری اسلامی« را بشکافیم.
-1 مفاهیم
همانگونه در مقدمه بیان شد این پژوهش در صدد نسبت سنجی میان انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی در جهـان اسـلام است. کشف و تبین رابطه میان انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی، مستلزم آن است که ابتدا و بـه طـور اختصـار بـه ارائـه تعریف یا توصیفی از مفاهیم »انقلاب اسلامی« و »بیداری اسلامی« بپردازیم. سپس مهمترین بازتابهای انقـلاب اسـلامی را بـر جهان اسلام مورد بررسی قرار دهیم.
-1-1 انقلاب اسلامی
در سالهای پس از انقلاب اسلامی حجم انبوهی از ادبیات سیاسی، فرهنگـی و اجتمـاعی در قالـب کتـاب، پایـاننامـه، مقالـه و مصاحبه و... درباره انقلاب و تدوین این رخداد تولید گشت اما علی رغم وجـود مطالعـات تطبیقـی، تـاریخی و آسـیب شناسـانه فراوان، تعریف دقیقی از پدیده انقلاب اسلامی ارائه نشده است. و لذا ارائه تعریفی جامع از انقلاب اسلامی که مـورد قبـول همـه اندیشمندان باشد، کاری بس دشوار است. از این رو، هر یک از تعریفهای به دست آمده در این زمینه، از منظر خاصـی صـورت گرفته است. برای بیان تعریفی از انقلاب اسلامی لازم است به ویژگیهای انقلاب و مبـانی ارزشـی اسـلام نگـاه ویـژهای صـورت گیرد. با توجه به نکات فوق به چند نمونه از تعریفهای انقلاب اسلامی اشاره میشود:
الف) انقلاب اسلامی عبارت است از »دگرگونی بنیادی در سـاختار کلـی جامعـه و نظـام سیاسـی آن، براسـاس جهـان بینـی و ارزشهای اسلامی و نظام امامت که متکی بر آگـاهی، قیـام و ایمـان مـردم بـه رهبـری انسـانهـای صـالح مـی باشـد. (عمیـد زنجانی،(14: 1384 با دقت در تعریف فوق، مشخصههایی چون دگرگونی اساسی در جامعه و تحول در ارزشهای حـاکم بـر آن، جایگزین نظام سیاسی جدید، انطباق تغییرات براساس جهانبینی اسلامی و... را میتوان اشاره کرد.
ب) انقلاب اسلامی یعنی احیا و تعمیق عقاید و احکام اسلامی در افکار و رفتار فرد و جامعه به صورت صریح و همراه با خشونت و خونریزی در جهت نیل به کمال انسانی و اسلامی (حشمتزاده، (35 :1378 در این تعریف، توجه بیشتر به تغییـرات انقلابـی برای عملیاتی نمودن دستورهای اسلام در عرصههای مختلف زندگی انسان مسلمان، معطوف گردیده است.
ج) دیلیپ هیرو معتقد است که انقلاب سال 1357 ایران همانند همه تحولات بزرگ اجتماعی از سالها پیش برنامهریزی شده بود. رژیم محمدرضا پهلوی را ائتلاف نیروهای مختلف و تحت رهبری بنیادگرایان شعیه برچید و آیتاالله خمینی رهبری اصـلی
کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی ( مدیریت، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد، حسابداری)
این انقلاب بود... شرایط اجتماعی و زیربنایی انقلاب چندین قرن را در بر میگرفت (مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللـی، :1379 (37 د) اگر بپذیریم که هر انقلاب در تعریف خود حداقل باید شش شاخص حضور مردم، ایدئولوژی مشخص، رهبری هـدایتگـر، بـا
هداف ایجاد و تغییر بنیادین همراه با خشونت و بالاخره شدت و سرعت رخداد در فاصله معین زمانی را داشته باشد ایـن تبـین میتواند تا حدّزیادی ج امع و مانع باشد.
انقلاب اسلامی عبارت است از پدیدهای که از 19 دی ماه 1356 با یک تظـاهرات مردمـی از شـهر قـم در اعتـراض بـه تـوهین روزنامه اطلاعات به یک رهبر دینی یعنی آیتاالله خمینی آغاز میشود، با سرکوب این تظـاهرات توسـط رژیـم شـاه اعتراضـات مردمی در قالب بزرگداشتهای دورهای چهل روزه شهدا در شهرهای مختلف ایران شکل میگیرد رهبری این حرکت فزاینـده و گسترده مردمی با امام خمینی است که از شبکه روحانیت و مساجد مدد میگیرد و ایدئولوژی تغذیه کننده آن اسلام و به طـور خاص مذهب شیعه است (اسلام پویا و سیاسی)، حرکت اعتراضی و ساده اولیه با تکیه بر ایدئولوژی و رهبری امـام بـه تقاضـای تغییر و تحول بنیادین تغییر شکل داد و تغییر رژیم سیاسی و سرنگونی رژیم پهلوی به یکی از تقاضاهای بنیادی تبدیل میشود و با سرکوب رژیم شاه مشارکت تظاهراتی مردم در قالب یک حرکت عمیق انقلابی و گستره اسـتمرار مـییابـد، تظـاهراتهـای روزهای تاسوعا و عاشورای 57 باعث اوجگیری آن میشود و شاه قاجار در 26 دی ماه 1357 ایران را ترک میکند. امام خمینی در 12 بهمن 57 در میان استقبال میلیونی به کشور باز میگردد و انقلاب پس از سه روز درگیـری مسـلحانه در 22 بهمـن 57 ملت ایران به پیروزی میرسد و این حرکت انقلابی در 12 فروردین 58 با رأی مردم به استقرار نظام جمهوری اسـلامی در پـی تغییر رژیم سیاسی در ایران توفیق می یابد و این تحول یعنی آغاز تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصـادی و فرهنگـی در جامعـه ایران بر پایه اسلام (خرمشاد، (20-19 :1387
-1-2 بیداری اسلامی
"بیداری"، ضد خواب است، پس بیداری به معنای حیات و زندگی است و نیز، به معنای فعّال شدن هوش (آگاهی) به کـار مـی رود و "اسلامی" به مفهوم تبعیت و پیروی از آموزههای برترین دین الهی است. در نتیجه، بیداری اسلامی به معنی حیات برتـر (برین) و یا تلاش برای دستیابی به آن است و این حیات، تنها از دین، قابل دریافت است زیرا خـدا بـه انسـان و جهـان حیـات بخشیده و پیامبرش ما را به آنچه زنده میکند، فرا میخواند. به بیان دیگر، بیداری اسلامی زنـده شـدن دوبـاره در پرتـو اسـلام اصیل و تجدید حیات اسلام، معنا میدهد که در پناه آن استقلال، عدالت و همه آموزهها و ارزشهای متعـالی الهـی، بـار دیگـر زنده میشود و یا حیات مییابد و به سخنی دیگر، بیداری اسلامی مهجوریت زدایی از دین یـا بـازپیرایی و واخـوانی گـزارههـا و آموزههای اسلامی از اجمال و ابهاماتی است که بر سیمای دین نشسته است. (بهروز لک، سایت باشگاه اندیشه)
کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی ( مدیریت، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد، حسابداری)
مقام معظم رهبری در بخشی از بیانات خود در اجلاس بیداری اسلامی در تعریف این مفهوم (بیداری اسلامی) فرمودند: »آنچـه ما را در اینجا گرد آورده، بیداری اسلامی است؛ یعنی حالت بر انگیختگی و آگاهیای در امت اسلامی که اکنون به تحولی بزرگ در میان ملتهای این منطقه انجامیده و قیامها و انقلابهایی را پدید آورده که هرگز در محاسبه شـیاطین مسـلط منطقـهای و بینالمللی نمیگنجید؛ خیزشهای عظیمی که حصارهای استبداد و استکبار را ویران و قوای نگهبـان آنهـا را مغلـوب و مقهـور ساخته است.(1390/6/26) « بیداری اسلامی علیرغم تنوع گرایشها و زیر مجموعههای متفاوت، پیام واحدی به تاریخ، مخابره میکند که مضـمون آن، ایـن
است که: ما دوباره برگشتیم تا دین را به عرصه زندگی فردی و بیشتر اجتماعی انسان باز گردانیم. این احساس و خـود آگـاهی، ترکیبی از دو حالت شرمندگی و عزم بازگشت به ارزشهایناب و راستین گذشته دارد. شرمندگی در برابر عزّتی کـه زمـانی آن را در اختیار داشته و امروز مسلمین، فاقد آن هستند و دوم، بازگشت به اسلام به این معنا کـه عقـب افتـادگی مـا ناشـی از دور شدن از اسلام است. و معنا و پیام بیداری اسلامی این است که به اسلام با همه جماعیتنآ و با همه ابعادش باز گردیم تا عزّت
گذشته خویش را باز یابیم و یا به عزّت بر باد رفته خویش دست یابیم.
همانگونه که از معنایی که از بیداری اسلامی کردیم هویداست، مراد از کلمه بازگشت، سیر ارتجاعی و معکوس در تاریخ نیست. یعنی مراد از بازگشت، بازگشت به گذشته و سیر قهقرایی در تاریخ نخواهد بود بلکه منظور، بازگشت بـه اسـلام و توجـه از کـم توجهی به اسلام و یا جبران عمل نکردن کامل به دین نبوی است. یعنی بیداری اسلامی مترداف است با این سخن که ما فاصله عظیمی در عقیده، اخلاق و عمل اجتماعی از مفاهیم و ارزشهای اسلامی گرفتهایم و برای جبران کوتاهیهای چند قرن اخیـر، باید تلاش کنیم.
هدف از این بازگشت، ساختن یک تمدن جدید اسلامی با به کارگیری ارزشهای خالص اسلامی و تجربه انسـانی تمـدن بشـری است. نهضت بیداری اسلامی هدفش تشکیل یک تمدن محمدی جهانی است که در آن، عقلانیت با معنویت، قـدرت بـا اخـلاق،
دانش با ارزش و علم با عمل، جمع میشود. (بهروزلک، همان)
-2 تاریخچه بیداری اسلامی
بیش از 14 قرن قبل از ظهور اسلام، تحولی عظیم در تاریخ بشریت اتفاق افتاد. پدیده اسلام، مرزهای نژادی، جغرافیایی و قومی را در نوردید و بر پایه کلمهاالله، جوامع مختلف را به یکدیگر نزدیک کرد و قدرتی عظیم و شگفت به وجود آورد. در میـان قـومی که نه بهرهای از فرهنگ و تمدن آن زمان برده بودند و نه دارای قدرت مادی بودند و در شرایطی کـه هـم تمـدن یونـان در اوج شهرت خود بود و هم قدرتهایی مانند امپراطوریهای روم و ایران ابرقدرتهای زمان بودند، اسلام ظهـور کـرد و آن دو قـدرت بزرگ را شکست داد و به سرعت در جغرافیای زمان گسترش پیدا کرد و دیری نپایید که بخش عظیمـی از دنیـای متمـدن آن زمان را در اختیار گرفت و علاوه بر آن دنیای فکر و اندیشه اسلامی به موازات قدرت نظامی و اقتصادی جهـان اسـلام گسـترش
کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی ( مدیریت، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد، حسابداری)
پیدا کرد و این زمانی بود که اروپای متمدن آن دوران، دوران افول خود را طی میکرد. زمانی که تمدن اسلامی در اوج شـهرت معروفیت خود قرار گرفت تمدن غرب در خواب فرو رفت و به طوری که امروزه غربیها از آن دوران به نام »عصر تـاریکی« در غرب، یاد میکنند زیرا در برابر اسلام، آنان چیزی برای ارائه کردن به جهان بشریت نداشتند. جنـگهـای صـلیبی در حقیقـت، پاتکی بود که غرب به جهان اسلام وارد آورد و اگرچه در طول دو قرن نتوانست آنچه را مـیخواسـت از نظـر نظـامی بـه دسـت بیاورد ولی توانست خود را با فرهنگ و ادبیات و پیشرفتهای فکری جهان اسلام به تدریج آشنا بکند و این خود زمینهای بـرای بیداری غرب شد. دوره رنسانس برای غرب، در حقیقت، پشت سرگذاشتن عصر تـاریکی و آغـاز دورهای بـود کـه بـه آن »عصـر روشنایی« میگویند. و بدین ترتیب تحت تأثیر جهان اسلام، غربیها به تدریج توانستند پیشرفتهای شگفتی را به وجود آوردن قرون 17 و 18 و 19 دوران شکوفایی جهان غرب بود و در این دوران است که متاسفانه جهان اسلام، تحت تأثیر دو عامل بـه خواب فرو رفت: یکی استعمار و استثماری بود که غرب در ایـن منطقـه مهـم جغرافیـایی و فکـری انجـام داد و دوم اسـتبداد و
انحرافاتی بود که حکام مسلمان در این دوران داشتند و راه انحراف از افکار و اندیشههای ناب اسلامی را طـی کردنـد و آخـرین ضربه به هم به پیکر باقیمانده جهان اسلام در جنگ جهانی اول، انقراض خلافــت عثمــانی بــود و در ایــن دوران، قــرن بیستم در واقع، آغاز تهاجمی دهشتناک از لحاظ نظامی و از لحاظ فکری از ناحیه غرب بر جهان اسلام وارد آمد بـه طـوری کـه مسلمانان از خود بیگانه شده، نگاه به دست غرب کرده و امیدوار بودند که شاید با الگو گـرفتن از غـرب بتواننـد عقـب افتـادگی خود را جبران کنند و البته در این دوران کسانی هم واقع بینانه متوجه شدند که علت عقب افتادگی و بـه خـواب رفـتن جهـان اسلام، نه این است که به اسلام پیوند داشتهاند بلکه بدان خاطر است که از اسـلام، دورشـده و از اندیشـههـای اسـلامی فاصـله گرفتهاند.
در دوران معاصر، بیداری اسلامی سه موج را پشست سر گذاشته است:
-1 موج اول بیداری اسلامی (از مبارزات سیدجمال الدین اسدآبادی تا نهضت امام خمینی) -2 موج دوم بیداری اسلامی (از نهضت امام خمینی »انقلاب اسلامی ایـران« تـا بهـار بیـداری اسـلامی در کشـورهای اسـلامی خاورمیانه و شمال آفریقا) -3 موج سوم بیداری اسلامی (از پیدایش تحولات اخیر منطقه تا کنون)
توضیح آن که سیدجمالالدین اسدآبادی مطرح کرد استراتژی و راهبرد مبارزه برای استقلال، توسعه و پیشرفت در جهان اسلام بود. وی به اصولی برای تحقق این هدف بزرگ تاکید دارد که عبارتنداز: مبارزه با استبداد و خودکامگی، بازگشت به اسلام اصیل و اولیه، لزوم مبارزه با استعمار خارجی، ضرورت اتحاد جهان اسلام، بازگردانـدن روحیـه جهـاد و مقاومـت و مبـارزه بـه جامعـه اسلامی. (جهان بین، (127- 128 :1391
کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی ( مدیریت، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد، حسابداری)
بدین سان در سایه تلاشهای سیدجمال همچون شناخت افراد موثر روحانی در ایران، برقراری ارتباط با آنان و حضور در دربـار برخی کشورهای اسلامی مانند عثمانی، نگارش نامه تاریخی به میرزای شیرازی در سامرا (که مقدمه شکلگیری فتـوای تحـریم تنباکو گردید) و نیز سفرهای متعدد و روشنگریهای فراوان، موج اول بیداری اسلامی شکل گرفـت و توانسـت بـه عنـوان یـک تجربه ارزنده زمینه ساز موج عظیمتری در جهان اسلام شود و در نهضت امام خمینی عمق بیشـتری یابـد. در حقیقـت نهضـت اسلامی امام خمینی اوج تمامی حرکتها و جنبشهای اسلامی تاریخ اسلام و تشیع و تبلور همـه آمـال و آرمـانهـای انقلابـی نهضتهایی بود که قبلاً به وقوع پیوسته بودند و این موج دوم بیداری اسلامی از طریق محور قرار دادن اسلام سیاسـی بـود کـه قبلاً به وقوع پیوسته بودند و این موج دوم بیداری اسلامی از طریـق محـور قـرار دادن اسـلام سیاسـی پویـا و عملگـرا، احیـای
مفاهیمی چون جهاد، شهادت، ظلم ستیزی، عدالت طلبی، نفی سلطه کافران و ارائه تقسـیم بنـدی نـوین از جهـان بـر مبنـای مستکبرات و مستضعفان (در مقابل تقسیم بندی مرکز- پیرامون) و استقرار نظام سیاسی مردم سالار با عنوان جمهوری اسلامی شکل گرفت و به اسلام در جهان هویتی جدید بخشید. امام خمینی که خود آغازگر موج دوم بیـداری اسـلامی اسـت و در ایـن باره تصریح میکنند که: »آنچه ما بدست آوردیم این است که ما اسلام را در اینجا زنده کـردیم، پـیشتـر اسـمی از اسـلام بـود ولیکن اسلام اصلش نبود یعنی اصلش دعوا با اسلام بود میخواستند اسلام زدایی کنند.« (امام خمینـی، 1361، ج (170 :17 و حضرت آیتاالله خامنهای نیز در ارتباط با این دستاورد مهم در موج دوم بیداری تاکید میکنند که انقلاب اسـلامی در حقیقـت دو کار بزرگ انجام داده است که یکی تشکیل نظام اسلامی و دیگری زنده کردن هویت اسلامی در دنیاست (آیتاالله خامنـهای، (1374 و سر انجام جهان از سال 2010 به بعد با تاثیرپذیری از امـواج اول و دوم بیـداری اسـلامی شـاهد تغییـرات و تحـولات برقآسایی در خاورمیانه و شمال آفریقا لود که از سوی دیگران (غربیها) بـه بهـار عربـی، خـزان غربـی و... شـهرت یافـت. ایـن تحولات با ویژگیهای مشترک ضد استبدای، ضد استعماری، اسلامگرایانه و مردمی بودن آغاز شدند و سـبب وحشـت و هـراس قدرت استکباری گردیدند تا آنجـا کـه پـروژه اسـلام هراسـی و بـالتبع ایـران هراسـی را در جهـان آغـاز کردنـد و در حرکتـی فرصتطلبانه نیز به دنبال مصادر این حرکتها به نفع خود از طریق تقویت جریانهای سکولار و به انفعال کشاندن جنبشهـای
اخیر اسلامی و در نهایت در اختیار گرفتن رهبری این تحولات برآمدهاند.
-3 نقش انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسلامی
بدون اغراق تقریباً هیچ منبع و اثری پیرامون جنبشهای اسلامی معاصر در دنیای اسلام چه منابع فارسی و چه منـابع لاتـین و عربی را نمیتوان یافت که در آن از تأثیر انقلاب اسلامی ایران در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دنیـای اسـلام خصوصـاً منطقه عربی- اسلامی سخن به میان نیامده باشد، تحولی با تأثیرگذاری عمیق که بنا به گفته یکی از پژوهشگران آنچنان آشکار است که تصور آن موجب تصدیق آن میگردد. (امه طلب، (139 :1386 امروزه بدون آن که بیداری اسلامی و نهضت مسلمانان،