بخشی از مقاله

بررسي آلودگي قارچي عسل وگرده کندوهاي استان اردبيل
چکيده
شناسايي قارچها و جلوگيري از رشدشان در داخل محصولات کندو گام مهمي براي زنبورداران در جهت بهبود کيفيت عسل و سلامت انسان مي باشد.دراين بررسي از زنبورستانهاي پنج شهر استان اردبيل (اردبيل ، گرمي ، خلخال، نيرومشکين شهر) تعداد ۲۰۰کندو در فصل تابستان و۲۰۰کندو در فصل بهار نمونه برداري تصادفي به عمل آمد. از هر شهرستان درهر فصل ۱۰زنبورستان واز هر زنبورستان ۴ کندو بصورت تصادفي مورد مطالعه قرار گرفت . نمونه عسل وگرده تهيه شده در دومحيط الف ) سابرو دکستروز آگار + کلرآمفنيکل + سيکلوهگزاميد ب )سابرو دکستروز آگار + کلرامفنيکل کشت داده شدند .نتايج کشت وشناسايي قارچها نشان داد که آلودگي به انواع قارچها ومخمرها درگرده ۸۷. ۵۷ درصد و در عسل ۱ ۴۲.۱۲ درصد کل نمونه مي باشد آلودگي به قارچ آسکوسفراآپيس (عامل لاروگچي ) و آسپرژيلوس فلاووس (عامل لاروسنگي ) و آسپرژيلوس فوميگاتوس در گرده به ترتيب ۱۴،۲و۴ و در عسل به ترتيب ۲، ۱و۴ موردمشاهده شد.
واژگان کليدي : زنبورعسل ،کندو،قارچ ،گرده ،عسل
مقدمه :
استان اردبيل باتوجه به آب وهواي مناسب وپوشش گياهي متنوع يکي از مستعدترين مناطق پرورش زنبور عسل در کشور محسوب ميشود که درآن ساليانه بيش از ٢٠٠٠تن عسل به همراه ساير فراورده هاي ارزشمند چون گرده، ژله رويال، موم و زهر توليد مي شود٠ قارچها موجودات زندهاي هستند که مي توانند بر روي محصولات کندو رشد کرده واثرات منفي متعددي را بگذارند٠ گروهي از قارچها اگر در روي مواد غذايي رشد کنند سلامت انسان را به خط ر مي اندازند که از جمله آنها به آسپرژيلوسها ميتوان اشاره کرد وگروهي هم باعث طعم و بو ونماي بد مواد غذايي شده و مصرف آن را دچار مشکل مي کنند و تعدادي نيز باعث بيماري نوزادان زنبور عسل مي شوند )١و٢و٦) اسپور قارچها در تمام نقاط دنيا پخش بوده و محيط داخل کندونيز از اين مسئله مستثني نيست اين اسپورهاتوسط زنبوران و جريان هوا به داخل کندو راه مي يابند واين عمل ميتواند در هنگام آوردن گرده ويا شهد صورت گيرد و يا اينکه اسپورها در روي ورقه و پوکه هاي موم، بخصوص آنهائي که از سالهاي قبل ماندهاند مستقر شده و وارد کندو شوند)١٣،٨و١٤) و در صورت مساعد بودن شرايط محيط از لحاظ درجه حرارت، رطوبت و غيره رويش نموده وتکثير شوند و در نهايت اثرات متعددي از طريق ايجاد کلني و توليد آفلاتوکسين مي توانند داشته باشند)٨) پس قدم اول، شناخت قارچها و مخمرهائي که توانائي رشد در روي عسل و گرده را داشته وباعث آلودگي آنها مي شوند و همچنين بررسي شرايط مناسب براي رشد و تکثير آنها، و قدم دوم استفاده از ملزومات پيشگيري و در نهايت مبارزه ودرمان آلودگي هاي قارچي مي باشد٠
مواد وروشها
نمونه برداري: روش نمونه برداري دراين پژوهش بصورت نمونه گيري خوشه اي بوده وتعداد نمونه اخذ شده ٤٠٠ کندو ميباشد٠ از ٢٠٠ کندو در فصل بهار و از ٢٠٠ کندوي ديگر در فصل تابستان نمونه برداري صورت گرفت ٠ جهت اين کار ابتدا اسامي شهرستانهاي استان ليست گرديد وبصورت تصادفي ٥ )شهرستان اردبيل ،نير،مشکين شهر،گرمي وخلخال (انتخاب شد، ودر هر شهرستان از ١٠زنبورستان ٤کندو انتخاب )جمعا٤٠کندو( و از هر کندو ٢ نمونه اخذ گرديد٠ نمونه ها شامل عسل وگرده بود که با رعايت شرايط استريل )استفاده از الکل و شعله ( در ظروف يکبار مصرف مربوطه که توسط اشعه گاما استريل شده بودند
اخذگرديد بطوريکه نمونه عسل توسط قاشقک مخصوص و از قسمت حجره هاي سرپوشيده در چندين شان و نمونة گرده توسط پنس از داخل حجره تهيه شد٠ نمونه هاي اخذ شده در اسرع وقت به آزمايشگاه منتقل شد)٧) کشت : براي کشت نمونه هاي اخذ شده از دو محيط کشت سابرودکستروز آگار کلرامفنيکل دار و سابرودکستروز آگار کلرامفنيکل و سيکلوهگزاميددار استفاده شد)٥و٦) بط وريکه براي کشت نمونه عسل آنرا با مقدار مساوي آب مقط ر استريل مخلوط کرده و از تنظيف استريل عبور داده تا ناخالصي هايش گرفته شود و بعد روي دو محيط موردنظر کشت داده شده نمونه گرده هم پس از مخلوط شدن در آب مقط ر استريل در روي دو محيط کشت ذکر شده کشت داده شد٠
پليت هاي کشت داده شده در انکوباتور c٣٠ قرار داده مي شد و هر روز رشد و يا عدم رشد قارچها مورد بررسي قرار مي گرفت در نهايت قارچهاي رشد کرده جدا شده، مورد شناسايي قرار مي گرفت ٠ جهت تشخيص از رنگ لاکتوفنل کاتن بلو استفاده مي شد در صورت مشکوک بودن ازکلني هاي قارچ اسلايدکالچر تهيه مي شد تا تشخيص کاملا... دقيقي صورت پذيرد٠ نتايج بدست آمده براي هر زنبورستان در يک جدول جمع آوري شده و مورد تحليل و بررسي قرار مي گرفت ٠


نتايج
چنانچه در جدول شماره ٣ آمده است تعداد کل قارچهاي رشد کرده در هر دو نمونه عسل و گرده
٣٦نوع بود)در عسل ٢٦نوع و در گرده ٣٤نوع قارچ( بط وريکه تعداد کل قارچ در عسل ٢٥٣مورداز٤٠٠نمونه )٦٣.٢٥%کل نمونه ( و در گرده ٣١١ مورداز٤٠٠نمونه )٧٧.٧٥%کل نمونه ( بود از ٢٥٣ مورد عسل تعداد ١٥٧مورد مربوط به مخمر بود ولي در گرده انواع قارچهاي کپکي نسبت به عسل زيادتر بود٠ قارچهاي جنس آسپرژيلوس به لحاظ اهميت زياد بين نمونه هاي بهار و تابستان توسط آزمون ttest مورد مقايسه قرار گرفتند و تفاوت معني داري بين تعداد آنها در نمونه هاي بهار با نمونه هاي تابستان قابل مشاهده بود)5%>p)

بطوريکه در بهار نمونه عسل تعداد ٣مورد و گرده تعداد ٢٣مورد و در تابستان عسل ٣٨مورد و گرده ٤٣مورد آلودگي به اين قارچها وجود داشت )جدول شماره٤) آلودگي به قارچ آسکوسفراآپيس فقط دو مورد در کندوهاي مورد بررسي در فصل بهار مشاهده شد٠ البته لازم به ذکر است تشخيص تعدادي از قارچها براي اطمينان بيشتر در بخش زنبور عسل موسسه تحقيقات واکسن و سرم سازي رازي انجام شد٠ در اغلب کشت هاي مربوط به محيط کشت سيکلوهگزاميددار قارچي رشد نکرده بود٠ و اين محيط کشت از رشد قارچهاي ساپروفيت جلوگيري مي کند٠
بحث و پيشنهادات
نتايج بدست آمده در اين تحقيق مبين وجود انواع زيادي از قارچها در کندوهاي زنبور عسل استان اردبيل مي باشد)٧) بالا بودن ميزان آلودگي به قارچهاي آسپرژيلوس زنگ خط ري است که مسئولين و زنبورداران به توجه بيشتربه مقوله بهداشت محصولات داخل کندو فرامي خواند٠ رطوبت بالا، جعبه هاي شکسته و آلوده، کلني هاي ضعيف ، موم کهنه وآلوده، قراردادن کندوها در داخل علوفه بلند و جاهاي مرطوب، گرد و خاک، نگهداري دام در نزديکي زنبورستان ، استفاده زياد از آنتي بيوتيک ،نزديکي زنبورستان به محل انباشته شدن پهن دامي وساير موارد که اغلب مديريتي هستند از عوامل رشد وتکثير قارچها درداخل کندو مي باشند)٩،١٠و١١) ورود اسپورهاي قارچ به داخل کندو امري اجتناب ناپذير است وآنچه که اهميت دارد جلوگيري از رشد وتکثير آنهاست چرا که عدهاي از اين قارچها با توليد انواع سموم باعث اثرات منفي بر مصرف کنندگان ميشود عده اي ديگر نيز در اثر تماس و استنشاق باعث بيماري انسان مي شوند واثر ديگري که دارند تاثير در کيفيت محصولات داخل کندو است ٠از طرف ديگر قارچ هاي آسگوسفرا آپيس و آسپرژيلوس فلاووس عامل بيماري در لاروهاي زنبور عسل است و در صورت شيوع صدمات جبران ناپذيري را به زنبورستان مي زنند )٨و١٢) در يک بررسي توسط خانم پورغفور لنگرودي از مجموع ٥٠٠ کندو و ٢٠٠٠ نمونه در استان گلستان ٠.٤% از کندوها و ٠.١% از نمونه ها بيماري لارو گچي داشتند)٤( و دربررسي ديگري توسط واحدي نوري تحت عنوان تعيين انتشارجغرافيايي بيماريهاي قارچي در کندوهاي زنبور عسل استان مازندران قارچهاي عامل بيماري لارو گچي )آسگوسفرا آپيس ( و لارو سنگي )آسپرژيلوس فلاووس( را جدا نمود٠ در ضمن تعداد زيادي قارچهاي ساپروفيت از قبيل آلترناريا اسکوپولاريوپسيس آکرومونيوم پني سيليوم هلمونتوسپوريوم استرپتومايسس کوولاريا رايزوپوس موکور فوزاريوم از محيط کشت جدا شدهاند٠ همچنين اين بررسي ميزان آلودگي کندوها را به قارچ هاي بيماريزا در استان مازندران ٣٨% نشان داد)٣) مقايسه قارچهاي جدا شده از عسل وگرده نشان مي دهد که در اغلب موارد نوع قارچها در اين دو نمونه از يک

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید