بخشی از مقاله

بررسي تطبيقي موجودات تلفيقي در هنر ايران و ميان رودان
چکيده : موجودات تلفيقي که بر مهرها، نقش برجسته ها و به شکل پيکره و اشکال گوناگون تجسم يافته اند، ترکيبي از جانوران گوناگون اند که در دنياي واقعي نظ يري ندارند. به وجود آمدن اين موجودات در هنر تمدن هاي کهن ، ريشه در اسط وره ها دارد. در تحقيق پيش رو، موجودات تلفيقي در هنر دو تمدن ايران و ميان رودان از نظ ر شکل ظ اهري و خاستگاه به وجود آمدنشان بررسي مي گردند. تا به دلا يل وجودي آنها پي ببريم و تخيل هنرمندان دو سرزمين همجوار را در خلق کردن آثاري بديع ، شاهد باشيم . موجودات تلفيقي در اين تمدن ها، برخي منحصر به همان هنر و تمدن هستند مانند سيمرغ در هنر ايران و شير ديو در هنر ميان رودان ، و برخي با يکديگر مشترک اند. که اين گروه به دو دسته تقسيم مي شوند. يکسري موجودات تلفيقي که در عنوان يکي هستند ولي از نظ ر ظ اهري متفاوت اند. مانند کژدم انسان که در هر تمدن به شکل هاي گوناگون تصوير شده است . و ديگري هم در عنوان و هم از نظ ر کاربرد و ظ اهر به هم شبيه اند. مانند پيکره هاي گاو بالدار با سر انسان (لا ماسو) که هم در ايران (دوران هخامنشي ) و هم در ميان رودان (آشور جديد) به عنوان نگهبان و دافع شر در دروازه کاخ ها قرار گرفته اند.
واژگان کليدي : گريفون ، سيمرغ ، گاو مرد، موش هوشو، شير ديو.

.مقدمه
انسان در روزگاران کهن ، زماني که دلا يل علمي پديده ها را نمي دانست ، براي توجيه پديده ها شروع به پيوند دادن مسائل و پديده هاي پيرامون خود، به قدرت هاي ماوراء الط بيعه کرد و براي هر پديده اي خدا يا ايزدي قائل شد و آنها را به صورتي که خود مي خواست تصوير کرد و براي بهتر زيستن و بقاء خود، خود را به اين قدرت هاي فرا زميني پيوند داد و براي ياري جستن از آنها از مظ اهر نقش شده آنان استمداد مي ط لبيد. توجيه برتر بودن اين خدايان ، ظ اهر غير عادي آنها بود. اينجاست که تخيل و هنر هر قوم ، براي تجسم بخشيدن به اين نيروها قابل ارزيابي است . مانند تجسم خداي مار در عيلا م که موجودي نيم انسان - نيم مار است . يا در هنر لرستان که موجودات فوق ط بيعي به شکل هاي بسيار متنوع ظ اهر مي شوند و در مواردي خدايان بالدار هستند . گذشته از اين که گروهي از موجودات تلفيقي شامل خدايان مي شوند، (که البته اين خدايان مي توانند نيک يا شر باشند)
گروهي نيز صرفا موجودي نيک يا شر هستند و جايگاهي خداگونه ندارند. مانند شير ديو در هنر آشور، که موجودي نيکوست ولي خدا محسوب نمي شود و صرفا دافع شر است . همچون انسان شير يا انسان ماهي . به عنوان نمونه پيکره انسان ماهي در پي بنا، به خاط ر خاصيت دافع شر بودن اش دفن شده است .
در اينجا با بررسي مواردي از اين موجودات در آثار شاخص هنري اين تمدن ها از هزاره چهارم ق . م به بعد مي پردازيم . آثاري از دوره هاي عيلا م ، لرستان ، جيرفت ، مارليک ، زيويه ، هخامنشي و ساساني در ايران و سومر و اکد و بابل و آشور در ميان رودان .
. موجودات تلفيقي در هنر ايران و ميان رودان
يکي از مضامين هنر آغازين عيلا م تجسم بخشيدن به عفريت هاست ، خصوصا عفريت هاي ط بيعي ، نيمي انسان و نيمي حيوان يا دو نوع جانور به هم جوش خورده مثل شير دال با پر و بال عقاب و بدن شير (فريه . ١٣٧٤. ١٨).
داشته است . بدين ترتيب با مهرها و ط لسم هايي روبرو مي شويم که تجسم خدايان و يا مظ اهر آنها هستند و به صورت خدايان و يا موجودات تلفيقي انسان حيوان و يا حيوان حيوان نمايان مي شوند. از اواسط هزاره سوم ق . م است که خدايان از تجسم حيواني به صورت نيم انسان نيم حيوان در مي آيند. مانند خداي مار با بالا تنه انسان و پايين تنه مار. اين موجود در عيلا م بسيار مورد توجه بوده است . در هنر لرستان نيز اغلب موجودات تلفيقي داراي بال هستند. مانند گاو مرد بالدار، انسان بز کوهي ، ميش کوهي بالدار، گوزن بالدار، که موارد اخير فقط در لرستان ديده شده اند. شکل بال ها در هنر لرستان اغلب رو به بالا ست و زير بال به صورت نيم دايره ط راحي شده است . در هنر جيرفت نيز موجودات تلفيقي بسياري ديده شده اند و شاخص تر از همه کژدم انسان است که به شکل هاي گوناگون نمايش داده شده است . در هنر مارليک ديو بالدار دوسري بر روي ظ رفي نقش شده است که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید